شهرستان ادب
1.42K subscribers
4.39K photos
729 videos
14 files
2.07K links
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
ShahrestanAdab.com

ارتباط با مدیر کانال:
@ShahrestaneAdab

ایمیل شهرستان ادب:
[email protected]
Download Telegram
بازخوانی گفتگوی چهارسال پیش #مجید_اسطیری و #حسن_صنوبری با سرکار خانم #فرزانه_منصوری (همسر زنده‌یاد #نادر_ابراهیمی )
در پرونده‌پرتره نادر ابراهیمی :

shahrestanadab.com/Content/ID/1765

@ShahrestanAdab
«نادر در پایان همين آتش بدون دود، گفته است من براي اهل کتاب مي‌نويسم نه اهل قلم. اهل قلم هيچ‌وقت من را قبول نداشتند و چه خوب که قبول نداشتند. تقریباً در مورد آثار نادر چيزي ننوشته‌اند. نه در ردش و نه در تأييدش. زنده‌ياد استاد اکبر رادي در مصاحبه‌اش که در فيلم «قصة نادر» هست، گفته‌اند: چرا روشنفکرها دسته‌جمعي در مورد نادر ابراهيمي سکوت کرده‌اند؟ از 100 کتابي که نوشته 50 تا، 20 تا، 10 تاش از نظر شماها اهميت ندارد که در موردش صحبت کنيد؟ نسل آينده از شما سؤال خواهد کرد که چرا راجع به نادر ابراهيمي هيچ نگفتيد. اين سکوت را بشکنيد. چرا سکوت؟ نادر گفته بود من براي اهل کتاب مي‌نويسم و نه اهل قلم. به اهل قلم کاري ندارم. و می‌بیند که اهل کتاب چه زیبا و مقتدر، پاسخش را می‌دهند: چندین اثر او را اکثراً حفظ هستند و جمله‌های آثارش در بین مردم، جاری است....»


متن کامل گفت و گوی شهرستان ادب با سرکار خانم #فرزانه_منصوری را در پرونده پرتره #نادر_ابراهیمی بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/1765

@ShahrestanAdab
شهرستان ادب
در ادامۀ #پرونده_پرتره_نادر_ابراهیمی یادداشتی از #یاسر_عرب می خوانیم در سایت شهرستان ادب: shahrestanadab.com/Content/ID/7097 @shahrestanadab
«نادر اما از آنجا که آزادانه زیست، برای هیچ گفتمان سیاسی آورده‌ای نداشت. پس امروز محل دعوای تصاحب هیچ جناحی نیست که برایش بریزند و بپاشند و همایش بگیرند و تالار تزیین کنند و جایزه و سکه به نامش ضرب کنند؛ از همین رو نه یک یادمان دارد و نه محلی برای برپایی بنیادش اختصاص داده می شود. نادر خوب است، عزیز است، سرمایۀ فرهنگی است، معلم ادبیات است، آبروی کشور است، سرمشق است و چنان است و بهمان است و فلان است؛ اما در میان همۀ این پرگویی‌ها و بعضاً یاوه‌گویی‌ها ده سال است دریغ از یک ساختمان. این‌همه نکیر و منکر فرهنگی و حیف و میل هنری، و این‌همه ارادتمند در بالاترین رده‌های مسئولین در کشور که خود را وامدار نادر می‌دانند، اما همه ده سال است در حال پیگیری و امضا و پاراف و ارجاع درخواست همسر او برای اختصاص یک مکان ساده برای برپایی بنیاد نادر ابراهیمی هستند!»...

ادامۀ یادداشت #یاسر_عرب برای #نادر_ابراهیمی را در سایت شهرستان ادب بخوانید:

shahrestanadab.com/Content/ID/7097

@shahrestanadab
یادداشت #الهام_عظیمی بر کتاب غزل‌داستان‌های سال بد اثر #نادر_ابراهیمی در ادامۀ #پرونده_پرتره_نادر_ابراهیمی در سایت شهرستان ادب:

shahrestanadab.com/Content/ID/7092

@shahrestanadab
شهرستان ادب
یادداشت #الهام_عظیمی بر کتاب غزل‌داستان‌های سال بد اثر #نادر_ابراهیمی در ادامۀ #پرونده_پرتره_نادر_ابراهیمی در سایت شهرستان ادب: shahrestanadab.com/Content/ID/7092 @shahrestanadab
«نادر ابراهیمی نویسندۀ پرکاری‌ست که گمان نمی‌کنم در انتشار هیچ اثری از خود، وسواس به خرج داده باشد. او جوش و خروشی در ذات نویسندگی خود دارد، که این پرکاری قطعاً معلول آن است. اگرچه این ویژگی توانسته است نادر ابراهیمی را به آثار اعلایی چون یک عاشقانۀ آرام، بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم، آتش بدون دود و... برساند، اما آثاری نه چندان پرمایه را نیز در کارنامۀ او سبب شده است.»...

ادامۀ یادداشت #الهام_عظیمی بر کتاب غزل‌داستان‌های سال بد از #نادر_ابراهیمی را در آدرس زیر بخوانید:

shahrestanadab.com/Content/ID/7092

@shahrestanadab
شهرستان ادب
نویسندۀ شاعر | نگاهی به زبان و لحن #نادر_ابراهیمی در آثار او | یادداشت #پرستو_علی_عسگرنجاد در #پرونده_پرتره_نادر_ابراهیمی shahrestanadab.com/Content/ID/7090 @shahrestanadab
«نثر شاعرانه کلیدی بود که نادر ابراهیمی آن را برای ورود به جهانی که سرشار از دغدغه‌ها و افکار والامرتبۀ او بود، به دست گرفت. هر خواننده‌ای که دست کم یک‌بار، یکی از آثار او را تورق کرده باشد، در نگاه اول درمی‌یابد نادر ابراهیمی، نویسنده‌ای به‌شدت آرمان‌گرا و اخلاق‌مدار است. اخلاق، همین عنصر حیاتی است که مرزهای جهان او را جابه‌جا می‌کند و چنان لطافت و سیالیتی به زبانش می‌بخشد که به‌راحتی برای دیگران قابل تکرار نیستد. از اخلاق به عنوان یک مقولۀ دم‌دستی و پیش‌پاافتاده، در قامتی که تازه‌به‌دوران‌رسیده‌ها از کارکرد شعاری آن بهره می‌برند، یاد نمی‌کنیم؛ بلکه غرض، آن ارزش معنوی و متعالی است که تجلی‌اش، در پیکرۀ تمام آثار نادر ابراهیمی دیده می‌شود. چه آن‌گاه که معروف‌ترین یادگارش، «بار دیگر، شهری که دوست می‌داشتم» را می‌نوشت و چه در اثری همچون «چهل نامۀ کوتاه به همسرم» که حتی برخی معتقدند باید از زمرۀ آثار داستانی او خارج شود، در همۀ این‌ها، زبان او، یک زبان تمیز و پاک است؛ پاک به معنای اصیل آن.»...

ادامۀ یادداشت #پرستو_علی_عسگرنجاد بر لحن و زبان #نادر_ابراهیمی را در آدرس زیر بخوانید:

shahrestanadab.com/Content/ID/7090

@shahrestanadab
#نادر_ابراهیمی ؛ مبارزِ پرکارِ صادقِ صریح | یادداشتی از #احمدرضا_رضایی در ادامۀ #پرونده_پرتره_نادر_ابراهیمی در سایت شهرستان ادب:

shahrestanadab.com/Content/ID/7119

@shahrestanadab
شهرستان ادب
#نادر_ابراهیمی ؛ مبارزِ پرکارِ صادقِ صریح | یادداشتی از #احمدرضا_رضایی در ادامۀ #پرونده_پرتره_نادر_ابراهیمی در سایت شهرستان ادب: shahrestanadab.com/Content/ID/7119 @shahrestanadab
«در آتش بدون دود، امام را این‌گونه یافته؛ یک وطن‌دوستِ عارفِ حکیمِ تفنگ‌به‌دست. حتی به نظر من آتش بدون دود، تفصیلِ «سه دیدار» است. اما باز به سه دیدار نیاز است تا نادر، تهِ دلش را خالی کند. امامِ نادر خیلی فرق دارد؛ روی دیگرِ «مردی در تبعید ابدی است» حتی. هر چه هست، دریافتِ اوست. درونِ درونِ امام است. یک سلوک است. باطنی عمیق، رازآلود و درهم‌شکننده، ظاهری آرام و بی‌ملال. حقیقتِ امام است نه واقعیت او:

«من داستان می‌نویسم، تاریخ نمی‌نویسم. تاریخ‌های بسیاری قبل از من نوشته شده است و هم‌زمان با من و بعد از من نیز نوشته می‌شود و خواهد شد؛ اما داستان فقط یک‌بار نوشته می‌شود؛ فقط یک‌بار.‌

آن‌ها که واقعیت را می‌خواهند نه حقیقت را، و طالب واقعیات تاریخی هستند نه حقایق انسانی، می‌توانند بی‌دغدغۀ خاطر، به بهترین تاریخ‌ها مراجعه کنند»...

ادامۀ یادداشت #احمدرضا_رضایی درخصوص شخصیت و کتاب های #نادر_ابراهیمی را در سایت شهرستان ادب بخوانید:

shahrestanadab.com/Content/ID/7119

@shahrestanadab
https://t.iss.one/shahrestanadab/1847

«و من باز می‌اندیشم؛ شبه‌روشنفکران ما ـ این اختگان داناـ همان انقلاب‌های ملی، مردمی، طبقاتی، جامعه‌گرایانه و جملگی جنگ‌های استقلال‌طلبانه، آزادی‌خواهانه، تدافعی، و ضداستعماری تمام ملت‌های جهان را به دلیل آنکه خطری برای خود ایشان ندارد، می‌ستایند؛ آن هم با چه مجذوب‌شدگی شهوانی و خماری شگفت‌انگیزی؛ اما نوبت به میهن خوب خودشان و مردم دلدار مؤمن آگاه خودشان که می‌رسد، اگر مردمی‌ترین جنگ و جهاد جهان در جریان باشد، از آنجا که اگر بخواهند بستایند، ناگزیرند به شکلی مشارکت کنند و اگر چنین کنند دیگر از دیدگاه عیاشان گریخته از وطن «روشنفکر و هنرمند بزرگ متعهد» به شمار نمی‌آیند، نه فقط سکوت اختیار می‌کنند ـ که کاش می‌کردند ـ بلکه سنگ بنا را بر این می‌گذارند که «بله... انگلیسی‌ها این جنگ را به راه انداخته‌اند. من خبر موثق دارم. آمریکایی‌ها دستور داده‌اند که ما حمله کنیم. من می‌دانم. آلمانی‌ها و فرانسوی‌ها از حکومت ما خواسته‌اند که با یک جهان اسلحه درگیر شویم. من... من... دقیقاً روشن است که آمریکایی‌ها، روس‌ها، من... رادیو اسرائیل را گوش کنید... بله آقا... .» و چنین است که به راستی روشنفکران اخته و اختگان دانای ما مایۀ شرمساری و بی‌آبرویی ملت و مردم خود هستند.»...

ادامۀ این صفحه از کتاب #با_سرودخوان_جنگ_در_خطه_نام_و_ننگ از #نادر_ابراهیمی را در سایت شهرستان ادب بخوانید:

shahrestanadab.com/Content/ID/7098

@shahrestanadab
🔻 حمایت از تولید داخلی به روایت #نادر_ابراهیمی :

▪️«چند سالی هست که خرید کالای ایرانی به قول و فعل ایرانیان دغدغه‌مند تبدیل شده است و هر از چندگاهی در پی وقایعی شدت می‌یابد. اما این مساله، بسیار پیش از این هم دغدغه ایرانیان میهن‌دوست و انقلابی بوده است. چند سطری از داستان نوجوان «برادرت را صدا کن» به قلم نادر ابراهیمی را می‌خوانیم که مربوط به روزهای پرالتهاب پیروزی انقلاب اسلامی است و این وجه وطن‌دوستی و در وجه دیگر، مرعوب‌بودن بخشی از جامعه در برابر کالای خارجی را نیز به نوعی، به تصویر کشیده است. نادر ابراهیمی در مقدمه این کتاب قید کرده است که داستان این کتاب از سری یادداشتها و خاطراتی است که بچه های ایران برایش فرستاده اند و او به قصه درآورده است....»

goo.gl/TBKfRr

روایت #نادر_ابراهیمی از کالای تولید داخلی را در سایت شهرستان ادب بخوانید:

🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7811/

☑️ @ShahrestanAdab
Forwarded from شهرستان ادب
🔻 حمایت از تولید داخلی به روایت #نادر_ابراهیمی :

▪️«چند سالی هست که خرید کالای ایرانی به قول و فعل ایرانیان دغدغه‌مند تبدیل شده است و هر از چندگاهی در پی وقایعی شدت می‌یابد. اما این مساله، بسیار پیش از این هم دغدغه ایرانیان میهن‌دوست و انقلابی بوده است. چند سطری از داستان نوجوان «برادرت را صدا کن» به قلم نادر ابراهیمی را می‌خوانیم که مربوط به روزهای پرالتهاب پیروزی انقلاب اسلامی است و این وجه وطن‌دوستی و در وجه دیگر، مرعوب‌بودن بخشی از جامعه در برابر کالای خارجی را نیز به نوعی، به تصویر کشیده است. نادر ابراهیمی در مقدمه این کتاب قید کرده است که داستان این کتاب از سری یادداشتها و خاطراتی است که بچه های ایران برایش فرستاده اند و او به قصه درآورده است....»

goo.gl/TBKfRr

روایت #نادر_ابراهیمی از کالای تولید داخلی را در سایت شهرستان ادب بخوانید:

🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7811/

☑️ @ShahrestanAdab
در سالروز تولد زنده‌یاد استاد #نادر_ابراهیمی.
شما را به خواندن #پرونده_پرتره_نادر_ابراهیمی در سایت شهرستان ادب دعوت می کنیم :

ShahrestanAdab.com/پرونده-نادر-ابراهیمی

☑️ @Shahrestanadab
🔻 یادداشت #نیلوفر_شاهین_نیا بر رمان #آتش_بدون_دود :

▪️ «آتش بدون دود داستانی هفت جلدی از مبارزۀ تاریخی یک ملت است، باخودش، برادرانش و حکومت ظالمش. ‌داستانی درهم پیچیده از مظلومیت و نجابت و زحمت مردم دل‌بسته به خاک و آب و صحرا، آمیخته به جهل و خرافه، که این درهم‌پیچیدگی به غربال مبارزه و حرکت از هم جدا می‌شوند و خواننده می‌تواند به قضاوت تک به تک شخصیت‌ها در هر لحظه بنشیند. ‌نویسنده با چنان حوصله‌ای شخصیت‌ها و روحیات و کنش‌های پیچیده را در زمینۀ حوادث تصویر می‌کند که قضاوت بر آن‌ها در هر زمان و لحظه‌ای رنگ دیگری به خود می‌گیرد و دریچه‌ای می‌گشاید که شهود عمیق‌تری از روابط انسانی نتیجه‌اش است و این مثل قدیمی ترکمنی که آتش بدون دود نمی‌شود، جوان بدون گناه.»...

yon.ir/YFbOU

تازه‌ترین مطلب پرونده‌پرترۀ #نادر_ابراهیمی را در سالروز تولد او در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 ShahrestanAdab.com/پرونده-نادر-ابراهیمی

☑️ @ShahrestanAdab
🔻در سالروز تولد زنده‌یاد استاد #نادر_ابراهیمی.
شما را به خواندن #پرونده_پرتره_نادر_ابراهیمی در سایت شهرستان ادب دعوت می کنیم:

🔗 ShahrestanAdab.com/پرونده-نادر-ابراهیمی

☑️ @ShahrestanAdab
🔻در سال‌روز درگذشت زنده‌یاد استاد #نادر_ابراهیمی.
شما را به خواندن #پرونده_پرتره_نادر_ابراهیمی در سایت شهرستان ادب دعوت می کنیم:

🔗 صفحه پرونده‌پرتره نادر ابراهیمی

☑️ @ShahrestanAdab
🔻چرک در خون
(بازخوانی داستانی از #نادر_ابراهیمی ویژۀ پروندۀ #ادبیات_انقلاب)

▪️«لای در را که باز کردم و مهری را وسط تالارک خانه ایستاده دیدم، دانستم که باز، حرفی برای زدن دارد و شاید مدت‌ها خودش را با پس‌وپیش‌کردن گل‌های گلدان کوچک روی تلویزیون و مرتب‌کردن صندلی‌های دور میز ناهارخوری مشغول کرده بود تا نه در آشپزخانه و اتاق نشیمن، که همان‌جا، وسط تالارک، وقتی کتم را درمی‌آوردم تا به جالباسی نزدیک در آویزان کنم، خبرش را با شتابی ظاهراً صبورانه و خونسردانه به اطلاعم برساند.
از این‌گذشته، آشپزخانه را- با بوی خوش غذاهایی که می‌پخت- هرگز با طعم خبرهای بد مخلوط نمی‌کرد و اتاق نشیمن را بخشیده بود به چرخ خیاطی و تقسیم رخت‌های شسته و آرایش و آن‌قدر چیزهای دیگر که در آن‌جا جایی برای خبر –حتی از نوع بسیار خوبش- باقی نمانده بود.

از این‌هم گذشته، مهری، در ارسال خبر کم‌صبر بود و شتابش برای تحویل یک‌اطلاع، گاهی مرا سخت وحشت می‌انداخت...»

🔗 ادامه این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔹برای خانهٔ سوخته، باز شاید بشود خانه‌ای بنا کرد. دل سوخته را بگو چه کنیم؟

🔸 #آتش_بدون_دود، #نادر_ابراهیمی

#گفتاورد
☑️ @ShahrestanAdab