شهرستان ادب
1.41K subscribers
4.37K photos
727 videos
14 files
2.06K links
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
ShahrestanAdab.com

ارتباط با مدیر کانال:
@ShahrestaneAdab

ایمیل شهرستان ادب:
[email protected]
Download Telegram
🔻ناقه‌ی صالح | یادداشتی بر مجموعه‌داستان #گوساله_سرگردان به قلم #پری_رضوی
(پرونده‌پرترۀ #مجید_قیصری)

▪️«جنگ هنوز ادامه دارد تا وقتی که دختری از فراق پدرش غمگین است. تا وقتی که زنی فقط با خاطراتش زندگی می‏کند و مردی بخاطر اثرات جنگ باید تا آخر عمر دارو یا مواد استفاده می‏کند تا معلولیتش را تحمل کند. شاید با دیدن اسمش مجموعه داستان گوساله‏ی سرگردان نوشته‏ی مجید قیصری که انتشارات افق چاپ کرده، به راحتی متوجه محتوای کتاب نباشیم و شاید با خواندن یا شنیدن اسم کتاب تداعی معنای قصه‏ی قوم ثمود و حضرت صالح در ذهنمان نقش ببندد. مگر با دیدن اسم نویسنده که بخاطر تجربه‏اش در عرصه‏ی جنگ اسم خود را در زمره کتاب‏های ادبیات دفاع مقدس به خوبی رقم زده است. قیصری در این مجموعه خیلی ساده و عریان و بی‏طرفانه آنچه در جنگ موجود است و زوایای دید آدم‏ها را به جنگ راحت نشان داده است. مخصوص اینکه توانسته با ایجاز به موقع خط‏های سفیدی در کتاب جا بگذارد و از خواننده در شکل‏گیری داستان مشارکت بطلبد...»

🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻«از خط مقدم تا قلب تهران» | گفتگوی ویژۀ شهرستان ادب با مجید قیصری
(پرونده‌پرترۀ #مجید_قیصری)

▪️«...من تحقیقی بسیار مفصل دربارۀ دوره سی‌وچهار روزۀ سقوط خرمشهر انجام دادم. قصه از شهریور ۵۹ شروع می‌شود. فیش‌برداری کردم و یک‌نقشۀ کالک از کوچه‌های خرمشهر و پل و مسجد جامع و کتابخانه را در اتاقم کشیده بودم. جزئیات نهرهای مختلف و پادگان دژ و جادۀ آبادان و جادۀ خرمشهر را هم ترسیم کرده بودم. حدود ۲۰۰ صفحه نوشته و فصل‌بندی کرده بودم. یک‌مرتبه به خاطره‌ای برخورد کردم. این که یکی از فرماندهان ارتش در اوایل جنگ، بدون امریه و گرفتن دستور و با هدف کمک به مردم عادی، به خرمشهر می‌رود و با نیروهای عراقی مقابله می‌کند؛ تا این که از سوی ارتش به دلیل ترک‌کردن پستش و اقدام خودسرانۀ خود احضاریه‌ای دریافت می‌کند، اما این فرمانده و تکاور در نهایت غیرتمندی به اسارت گرفته می‌شود. خواندن این خاطره و غیرتمندی مردمان روزگار جنگ که حتی از پست و مقام خود گذشتند، مرا بسیار تکان داد...»

🔗 ادامۀ این گفتگو را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻آب
(در آخرین روز از هفتۀ دفاع مقدس، پروندۀ #ادبیات_جنگ_و_دفاع_مقدس و پرونده‌پرترۀ #مجید_قیصری در سایت شهرستان ادب را با داستان «آب» از این نویسندۀ خوب کشورمان به‌روز می‌کنیم. گفتنی است این داستان از مجموعۀ #نگهبان_تاریکی انتخاب شده است)

▪️«خودش خواسته بود برود آن‌طرف، به کسی نگفته بود. اگر گفته بود، شاید جلوش را می‌گرفتیم. برود آن‌طرف که چه بشود؟ نباید آن تیر شلیک می‌شد که شد. کسی آن‌جا حق شلیک نداشت؛ همه می‌دانستند. جایی ننوشته بودیم. درست است، جنگ بود، ولی حرف زده بودیم. حرف که نه، قول داده بودیم به هم. دست‌خط و نوشته و امضا و این‌ها نبود که بشود به کسی نشان داد. با رفتارمان قول داده بودیم. نگفته، هم آن‌ها هم ما، یک منظور داشتیم، آب، چشمه‌ای که با چشم می‌دیدیمش، هم ما هم آن‌ها. حجت از این بهتر! تا چشم کار می‌کرد کوه بود و خاک و باد. ما می‌رفتیم آب می‌آوردیم، آن‌ها می‌آمدند آب می‌بردند. مال کسی نبود. تقریباً مرز بود. نمی‌شد گفت در خاک ماست یا در خاک آن‌ها...»

🔗 متن کامل این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻نقد و بررسی داستان «آب» از مجید قیصری
(مشروح آخرین جلسه #ایران_سرزمین_اسطوره با حضور #مجید_قیصری در #یکشنبه_های_داستان شهرستان ادب)

▪️ «...در جمع‌بندی مطالب مطرح‌شده می‌توان گفت "مجید قیصری" موفق شده با بهره‌گیری از الگوی تکرارشوندۀ "شهید" در داستان سیاوش شاهنامه و سرگذشت حضرت اباعبدالله علیه‌السلام داستانی امروزی و عمیق خلق کند. آنچه مورد نظر نویسنده بوده، اهمیت صلح و نوع دوستی است که در اسطورۀ "آب" و چشمۀ بین دوجبهه متجلی شده و باید آن را حرمت نهاد. نقش ویژه‌ای که آب در داستان دارد و مایۀ صلح است، نشان می‌دهد که نویسنده به نقش ویژۀ آب در آیین مهرپرستی و هم‌چنین قرآن کریم بی‌توجه نبوده ‌است. این که نیروهای ایرانی و عراقی از یک چشمه آب می‌خورند، اشارتی است به آیۀ ۶۰ سورۀ بقره:

و (به یاد آرید) وقتی که موسی برای قوم خود طلب آب کرد، به او گفتیم: عصای خود را بر سنگ زن، پس دوازده‌چشمۀ آب از آن سنگ جوشید و هرسبطی آبشخور خود را دانست (و گفتیم) از آنچه خدا روزی شما ساخته بخورید و بیاشامید و در زمین به فتنه‌انگیزی و فساد نپردازید...»

🔗 ادامۀ این گزارش را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻آسیب‌شناسی مسائل اجتماعی در #جشن_همگانی | یادداشتی از #پری_رضوی
(پرونده‌پرترۀ #مجید_قیصری)

▪️«...برای خواندن برخی آثار قیصری باید یک‌سری اطلاعات جامع داشته باشیم، وگرنه فهم بعضی از داستان‌های ایشان غیرممکن است. او به‌خوبی می‌‏تواند متون کهن و یا اسطوره‌‏ها را با به‌روزرسانی به خورد خواننده بدهد. مراجعه به مرجع برای درک آثار ایشان از ملازمات است. نمونۀ بارز آن "سفرنامۀ عیلامی" هاست؛ کلمه‌‏ای که شنیدنش برای خیلی‏‌ها آشناست و صورتش ناآشناست. به همین دلیل خواننده شک می‌کند. لذا برای فهم بیشتر باید مراجعه کند به سفرنامه‏‌ها و معنای عیلامی، این‌جاست که در پی خواندن تاریخ عیلام و نحوۀ تبدیل‌شدن آن به ایلام، وقتی درک می‏‌کنی و قدم‌به‌قدم به آگاهی می‏‌رسی، به‌نوعی موجبات خشنودی تو فراهم می‌‏شود. افسانه یا روایت مرگ بهرام ‏گور یکی از اسطوره‌‏های شاخص ایرانی، پیش چشمت باز می‌‏شود. نویسنده چقدر خوب و ماهرانه توانسته آن داستان را با داستان امروزی همسان کند...»

🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻گزارش تصویری کارگاه #یکشنبه_های_داستان شهرستان ادب با حضور استاد #مجید_قیصری، یکشنبه بیست‌وششم آبان‌ماه

🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/11243

☑️ @ShahrestanAdab
🔻کارگاه «یکشنبه‌های داستان»

▪️کارگاه #یکشنبه_های_داستان، هر یکشنبه از ساعت ۱۶:۳۰ با حضور استاد #مجید_قیصری میزبان عموم علاقمندان ادبیات است.

خیابان شریعتی - بالاتر از سه راه طالقانی - پلاک ۱۶۸ - طبقه چهارم

☑️ @ShahrestanAdab