شهرستان ادب
1.41K subscribers
4.39K photos
729 videos
14 files
2.07K links
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
ShahrestanAdab.com

ارتباط با مدیر کانال:
@ShahrestaneAdab

ایمیل شهرستان ادب:
[email protected]
Download Telegram
🔻وقتی-ای آینه‌ی حُسن-شکستند تو را
شعری از #قربان_ولیئی به مناسبت ایام شهادت حضرت زهرا س را در #پرونده_شعر_فاطمی بخوانید


▪️ به مناسبت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، ضمن عرض تسلیت، شعری ازقربان ولیئی را به شما تقدیم می کنیم

آفرید از گل و آیینه و لبخند تو را
سپس از عطرِ نفس‌های خود آکند تو را

مصحفِ رازی و در صبحِ نخستینِ جهان
بر افق با قلمِ نور نوشتند تو را

بشر و این‌همه آیینگی و شفّافی؟
از چه خاکی مگر ای پاک، سرشتند تو را؟

گسترش یافت، افق تا افق، آن زیبایی
وقتی ای آینه‌ی حُسن! شکستند تو را

آسمان هرچه بلا بود نثارِ تو نمود
دید با این همه، دریادل و خرسند تو را

یازده سرخ‌گل و سبزیِ هستی از توست
گر فدک نیست، درختان همه هستند تو را

همه او هستی و لال است زبانم، لال است
می‌ستاید به زبانِ تو خداوند تو را


از کتاب #موسیقی_نواحی_جان
goo.gl/BLuFDy

دیگر مطالب پرونده #شعر_فاطمی را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/پرونده-شعر-فاطمی

☑️ @ShahrestanAdab
🔻فرصت سبز
(شعری بهاری از کتاب #موسیقی_نواحی_جان سرودۀ #قربان_ولیئی در پروندۀ #بهاریه سایت شهرستان ادب)

▪️بهار فرصت سبزی برای دیدار است
بهار فرصت دیدارهای بسیاراست

درخت پنجره ای باز می‌کند در روح
شکوفه رخصت دیدار ناپدیدار است

ببین چه همهمه‌ای در درخت‌ها رخ داد
وجود با خودش آرام گرم گفتار است:

«منم که از همه‌سو می‌تراوم، از همه‌سو
من است این که در آیینه های سیار است

منم که از گل شیپوری، از گلوی نسیم...»
یقین کنیم که دستی کریم در کار است

که هر طرف ضربان تکلم طور است
که هر جهت جریان ترنم تار است

لباس گل‌گلی دشت را تماشا کن
که عارفانه‌ترین شرح اسم ستار است

چه رعد و برق مهیبی، چه شاخۀ تردی
بهار، حاصل جمع لطیف و قهار است

به وجد آمده در جان دانه، دانایی
ببین که بید پریشان چقدر بیدار است

لطیف روی زمین خدا قدم بگذار
بهوش باش که هر سنگریزه هشیار است

به‌رغم این همه عصیان، دوباره آمده است
بهار، رحم خداوندگار غفار است

☑️ @ShahrestanAdab
🔸خدایا چگونه‌ای؟
(شعری از #قربان_ولیئی به مناسبت ولادت #امام_علی علیه‌السلام)

🔹تا حس شود صدای تو، آب آفریده شد
چشمت غریب بود، شهاب آفریده شد

تحریر گام‌های تو را در جواب آب
رودی که می‌رسد به شتاب آفریده شد

بی‌مهر تو چه می‌گذرد بر شب قلوب؟
دوزخ جواب بود و عذاب آفریده شد

ربط تو با تراب در ابهام مانده بود
صحرای تشنه‌کام و سحاب آفریده شد

پرسش مهیب بود: خدایا چگونه‌ای؟
کعبه دهان گشود و جواب آفریده شد

💠 #موسیقی_نواحی_جان اثر استاد ولیئی را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.

#شعر_آیینی
☑️ @ShahrestanAdab