شهرستان ادب
1.42K subscribers
4.39K photos
729 videos
14 files
2.07K links
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
ShahrestanAdab.com

ارتباط با مدیر کانال:
@ShahrestaneAdab

ایمیل شهرستان ادب:
[email protected]
Download Telegram
🔻 یادداشت محمد شمس‎الدینی بر مجموعه داستان «همه چیز مثل اول است»

▪️ «سبک بیان این داستان و البته تعدادی دیگر از داستان‌های این مجموعه، بسیار شبیه به سبک قصص قرآن است؛ بدین معنا که اصلاً نباید منتظر یک داستان خطی بود. زمان، معنایی فراتر از زمان خطی و دوری پیدا می‌کند و با حقیقت زمان که همان زمان أنفسی و وقت است، قرابت یافته و از زمان آفاقی، دور می‌شود. نفس و روح انسان، گرفتار زمان آفاقی نیست و اگرچه ممکن است جسم انسان، در جایی از زمین و گاهی از زمان، محدود شده باشد، اما نفس و روح او، همچون باد، از این سو، به آن سو می‌رود. به همین خاطر است که در این داستان، ناگهان می‌بینید که وسط مکالمه‌ی علی با زینب، مکالمه‌ی تلفنی دیروز زینب با مدیرش، بیان می‌شود که از این جنس موارد، زیاد است. تخیل و تذکر انسان نیز همین‌گونه است. در بیان قرآن هم چنین بیانی، به وفور یافت می‌شود که ناگهان در بیان داستان خلقت حضرت آدم (ع)، قصه‌ی بنی‌اسرائیل، طرح می‌شود.» ...

https://goo.gl/GX5jY8
یادداشت #محمد_شمس_الدینی بر مجموعه داستان #همه_چیز_مثل_اول_است را در صفحه نخستین #پرونده_کتاب سایت شهرستان ادب بخوانید:

🔗https://shahrestanadab.com/Content/ID/6820

@shahrestanadab☑️
🔻 داستان فلسفی
یادداشتی از #علیرضا_سمیعی
پروندهکتاب #همه‌_چیز_مثل_اول_است

▪️ «کتاب‌های «یوستین گردر» یعنی «دنیای سوفی» و «فال ورق» و. ‌‌. ‌‌. ‌‌از اساس، برای آموزش فلسفه نوشته‌‌شده‌اند. ‌‌در کنارشان بعضی از کتاب‌های «سارتر» قرار می‌‌گیرد. ‌‌همه می‌گویند «تهوّع» یک رمان فلسفی است. ‌‌«آنتوان روکانتن» هنگام پرتاب سنگی در آب و با این فکر ‌‌که سنگی که در دست دارد هم مانند خودش، واجد وجود است، دچار تهوع می‌شود. ‌‌آنتوان، مورّخی منزوی‌ست که پس از دگرگونی احوالش، مدام در خیابان‌ها سرگردان است و در کافه‌ها فال‌گوش می‌ایستد و از اینکه مردم به‌‌راحتی از کلمات استفاده می‌کنند سرگیجه می‌گیرد. ‌‌رابطه تاریخ و فلسفه حدوداً از زمان «هِگل» رابطه‌ای شناخته‌‌شده‌‌است. ‌‌درگیری‌های ذهنی آنتوان هم رنگ و صبغه‌ای فلسفی دارد. ‌‌او از حقیقت وجود می‌پرسد و اینکه چگونه همه چیزها در وجود داشتن یگانه‌اند و در عین حال از یکدیگر جدایند؟.» ...

https://goo.gl/YE7WLt

یادداشت علیرضا سمیعی بر مجموعه داستان #همه_چیز_مثل_اول_است را در صفحه نخستین #پرونده_کتاب سایت شهرستان ادب بخوانید:

🔗https://shahrestanadab.com/Content/ID/7432


🔗shahrestanadab.com/پرونده-کتاب-همه-چیز-مثل-اول-است

@shahrestanadab☑️
🔻 مواجهه با لذت هیجان کشف در یک مجموعه داستان

▪️ «#اعظم_عظیمی»، نویسندۀ جوان مشهدی که پس از سال‌ها گرداندن جلسات و کارگاه‌های داستانی، امسال با این اولین مجموعه داستان خود در بازار نشر حضور پیدا کرده است، نویسنده‌ای به شدت تکنیکی و ساختارگراست. به هنگام نگارش این مجموعه نیز، آن تجربۀ ارزشمند کارگاهی به یاری‌اش آمده تا دقیقاً از فرم داستان تبعیت کند و با همراه شدن با موج تازۀ داستانی که در دنیا باب شده است، اثری متفاوت بیافریند. تحصیلات آکادمیک او در رشتۀ فلسفه نیز، اهرم دیگری است که در داستان‌های این مجموعه به کمکش آمده تا بر پیچیدگی‌‌های دلنشین آن‌ها بیفزاید و مخاطب را با چالش‌های درونی نویسنده مواجه کند.»...
https://goo.gl/FKFgQy

یادداشت #پرستو_علی_عسگرنجاد بر کتاب #همه_چیز_مثل_اول_است را در صفحۀ #پرونده_کتاب این مجموعه داستان در سایت شهرستان ادب بخوانید:

🔗https://shahrestanadab.com/Content/ID/6474

☑️ @shahrestanadab
🔻 نور حق را نیست ضدی در وجود
یادداشتی از #فاطمه_دلاوری درباره کتاب #همه_چیز_مثل_اول_است

▪️ ...«آفتاب، آخرین و نهمین داستان این مجموعه است. جایی که «رهبانیت امت در جهاد است» و جایی که مراتب تشکیکی وجود، رنگ گرفته‌اند و حالا به پررنگ‌ترین و آخرین مرحلۀ خود که تن است، رسیده‌اند. حالا دختری شوریده که لابلای کتب فلسفه و فقه دنبال حقیقت می‌گشت، بوئی از این حقیقت را در روستایی در جنوب سیستان، در گرفتن دست دخترکی که جز خدا کسی را ندارد یافته است. و «کسی که فقط خدا دارد چیز خطرناکی است» که یک آه چنین فردی که از عالم و آدم منقطع است، به اندازۀ کل جوشن‌خوانی همان حقیقت‌طلب، ظلمات را دور می‌کند. دختر، بشارت راه خدا می‌دهد به دختری رنج کشیده. و پیر و مرشدش هشدار کریمانه می‌دهد که «امتحان است. از سختی‌اش بوی عنایات عجیب می‌آید.» ...

goo.gl/9q958J

یادداشت فاطمه دلاوری بر مجموعه داستان «همه چیز مثل اول است» را در #پرونده_کتاب سایت شهرستان ادب بخوانید:

🔗shahrestanadab.com/Content/ID/7430


🔗shahrestanadab.com/پرونده-کتاب-همه-چیز-مثل-اول-است

☑️@Shahrestanadab
🔻عشق با تو میشود معنی
یادداشت #مرتضی_شمس_آبادی
بر کتاب #همه_چیز_مثل_اول_است

▪️...«این زن یک‌بار در لباس یک دخترِ در شُرفِ ازدواج، یک‌بار در لباسِ یک فرزند شهید و خواهر کوچکتر، یک‌بار نوه‌ی یک روحانی، دانشجوی درگیر با پروژه‌ی نهایی و استاد، یک همسر، و یک‌بار در لباسِ طلبه‌ حوزه‌ علمیه، نقش‌آفرینی می‌کند و تمام نقش‌های پیش و پسِ خود را با نخِ فلسفه به هم وصل می‌کند و این حسّ را در خواننده به‌وجود می‌آورد که شخصیتِ داستان قبل، حالا با یک لباس جدید در این داستان حاضر است؛ گویا بازیگر یکی‌ است که در نقش‌ها و فیلم‌ها بازی می‌کند و همین ویژگی‌هاست که این کتاب را، بر خلاف بعضی مجموعه‌داستان‌ها، به اثری یک دست و هماهنگ با سایر ارکان کتاب تبدیل می‌کند.»...

goo.gl/du5n1p

یادداشت مرتضی شمس آبادی بر مجموعه داستان «همه چیز مثل اول است» نوشته ی #اعظم_عظیمی را در #پرونده_کتاب سایت شهرستان ادب بخوانید:

🔗shahrestanadab.com/Content/ID/7431/

🔗shahrestanadab.com/پرونده-کتاب-همه-چیز-مثل-اول-است

☑️@ShahrestanAdab
🔻 مصاحبۀ #محمدقائم_خانی با #مهدی_کفاش در پروندهکتاب #وقت معلوم:

▪️ « ... برای من تازگی و خلّاقیت در فرم، یک چالش همیشگی است. فرمی که بتواند با طیف متنوّع مخاطب رمان‌خوان ارتباط برقرار کند و مخاطب را به دنبال خودش به جهان رمانم بکشاند. خواننده باید از خواندن رمان لذّت ببرد. همیشه از این‌که پیچیدگی فرم داستانم مخاطب را فراری دهد یا مضمون داستانم مستقیم به مخاطب تحمیل شود گریزان هستم. تنها ابزار نویسنده برای خلق این جهان جذّاب، عناصر داستان است. در رمان وقت معلوم، انتخاب زاویه‌دید برایم خیلی مهم بود. زاویه‌دیدِ ترکیبی وقت معلوم را مناسب با همین رمان طراحی کردم.»...

goo.gl/8H5zqx

گفتگوی #محمدقائم_خانی با #مهدی_کفاش را در ادامۀ #پرونده_کتاب #وقت_معلوم در سایت شهرستان ادب بخوانید:

🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7825

☑️ @ShahrestanAdab
🔻 وقتی ماردوش تکثیر می‌شود | یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان #بی_کتابی، نوشتۀ #محمدرضا_شرفی_خبوشان :

▪️ «...آن‌که آزادی را منکوب و مردم را تاراج می‌کند، ماردوشی نیست که شاید در هیأت شاه قجری یا لیاخوف روسی درآمده است. دشمن آزادی و سعادت یک کشور، تک‌تک آن آدم‌هایی هستند که چیزی جلوتر از منفعت شخصی و لحظه‌ای خود را نمی‌شناسند و نمی‌بینند. شاهی که دغدغه‌های حکومت‌داری‌اش در حرم‌خانه‌اش می‌گذرد، کتاب‌داری که مقراضی در کیف دارد و مفاخر فرهنگی یک ملت را برای پشیزی مثله می‌کند تا خرج وافور و تریاکش کند، عتیقه‌فروشی که به جستجوی گنجی موهوم است، قزاقی که دشنه می‌کشد و خون می‌ریزد تا غنیمتی و غارتی نصیبش شود، و مردمی که حتی اگر دل به امید مشروطه‌خواهان بسته‌اند، ترجیح می‌دهند در خانه بمانند و سر زیر لحاف مخفی کنند تا صدای توپ و تفنگ به پایان رسد. »...

https://bit.do/edvur

ادامۀ یادداشت محمدامین پورحسینقلی را در #پرونده_کتاب_بی_کتابی در سایت شهرستان ادب بخوانید:

🔗 https://shahrestanadab.com/Content/ID/7929/

☑️ @ShahrestanAdab
🔻یادداشت #مهدی_طهماسبی بر مجموعه‌داستان #عطر_عربی :

▪️«...در این داستان‌ها به درگیری درونی مؤمنین جبهۀ حق در مقابل نمادها و آرمان‌مندی ظاهری جبهۀ باطل پرداخته می‌شود. آن‌جا که در «گم‌گشته»، ایمان تجلی‌یافته در صوت قرآن داعشی اسیرشده، قلب و دست مؤمن جبهۀ حق را با هم می‌لرزاند. به تفاوت «ایمان بدون پشتیبانی معنا» و «ایمان برآمده از معنا» نظر شده، آن‌جا که شروین وکیلی تاریخ شامات و سهروردی را در قصه‌ای شیرین به صحنۀ امروز سوریه می‌کشاند و ایمان متعالی معنادار را نه در خود صحنۀ جنگ، بلکه در استعارات و ایده‌های تاریخ شام و حاشیۀ جنگ، به رخ خواننده می‌کشد. (البته خواننده می‌تواند دقت کند که شاید رودررویی با قاضیان و فقهای مقابل سهروردی، رویارویی با ایمانی بی‌محتوا نشان داده شده باشد). هم‌چنین این نشان دادن معنا در ایمان، حتی در کارهای کوچک انسان‌ها نیز قابل مشاهده است؛ در کارهایی که شاید ثانیه‌ای طول بکشند، اما آن ثانیه‌ها، معناداری ایمان فرد و سلامت فطرت او را به رخ می‌کشد. (داستان پدر، تک‌تیرانداز، پسر...). در این میان از داستان «دن ناآرام» و «فصل سوم» نیز می‌توان نام برد...»

bit.do/edMrr

نخستین صفحه از #پرونده_کتاب_عطر_عربی را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7943/

☑️ @ShahrestanAdab
🔻 یادداشت #رسول_گلپایگانی بر مجموعه‌داستان #عطر_عربی :

▪️ «...در این مجموعه‌داستان گروهی، بیشتر داستان‌ها از نظر فضا، موقعیت و حتی نوع روابط آدم‌ها دارای ارتباط نزدیکی هستند، به‌طوری‌که انگار شخصیتی وجود دارد که در آنها تکرار می‌شود. ‌در این مجموعه‌داستان با مردان و زنان قهرمانی روبه‌رو هستیم که همۀ سختی‌ها را به جان خریده‌اند تا برای آرمان‌شان مبارزه کنند، چه مردانی که برای مبارزۀ مستقیم به سوریه رفته‌اند و چه زنانی که همسران‌شان برای آرمانی مقدس آنها را تنها گذاشته‌اند. ‌بنابراین از منظر شخصیت‌پردازی، در داستان‌های «عطر عربی» با شخصیت‌هایی کنش‌گر روبه‌رو هستیم؛ شخصیت‌هایی که در پی هدفی ارزشی قدم برمی‌دارند... .»

bit.do/edZDf

دومین صفحه از #پرونده_کتاب_عطر_عربی را در سایت شهرستان ادب بخوانید:

🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7944

☑️ @Shahrestanadab
🔻یادداشت #امیرمحمد_واعظی بر رمان #بی_کتابی، نوشتۀ #محمدرضا_شرفی_خبوشان :

▪️ «... علاوه بر این‌ها اوج دیگر هنر نویسنده، در این بوده‌ است که علاوه بر روایتی از تاریخ، به بیان احوالات شخصی و روحیات و تفکرات افرادی از اقشار مختلف در آن زمانه، از زبان راوی و سایرین،‌ پرداخته است. با توجه به فاصلۀ زمانی یک‌قرنی بین نویسنده و وقایع داستان، طبیعی و واقعی جلوه کردن این بخش‌های متن، نشان‌دهندۀ مطالعات و تحقیقات فراوان و عمیق مؤلف است.

زبان داستان با توجه به دورۀ زمانی آن، اندکی سخت و با کلماتی بعضاً نامأنوس است،‌ ولی به طرز عجیبی خلل چندانی در فهم روایت داستان با وجود ندانستن معنای برخی کلمات به وجود نمی‌آید و بسیاری از معانی را می‌توان با توجه به جایگاه‌شان در متن فهمید. نویسنده توانسته با تلفیقی از زبان گذشته و حال، متنی با حال و هوای قاجاری ولی قابل فهم برای مردم روزگار خودش بنویسد... »

bit.do/ed37Z

ادامۀ یادداشت #امیرمحمد_واعظی را در #پرونده_کتاب_بی_کتابی سایت شهرستان ادب بخوانید:

🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7930

☑️ @ShahrestanAdab