🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
218 subscribers
10.3K photos
590 videos
108 files
3.01K links
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
Download Telegram
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#داستان #فرمانده_من #قسمت_هفتاد_وشش بودم...که اعلام کردن هواپیما آماده پروازه چون از دو نصف شب که می رسیدیم حسام یک راست باید می رفت ماموریت به اصرار من کل راهو تو هواپیما خوابید منم سعی میکردم با ذکر گفتن تسکین دهنده ی قلب بی قرارم باشم تقریبا بعد از دوساعت…
#داستان
#فرمانده_من
#قسمت_هفتاد_وهفت

بعد از اینکه ماشین حسام کاملا ازم دور شد ، برگشتم سمت حیاط و درو بستم .😢
به خونه نگاه کردم برقا خاموش بود فقط نور کمرنگی از اتاقم سوسو میزد، وارد خونه شدم و آروم در اتاقو باز کردمو بعدش هم با احتیاط بستمش تا سر و صدایی ایجاد نشه ...
خیلی خسته بودم و چشمام به خاطر اشکایی که ریخته بودم میسوخت😞
لباسامو عوض کردمو رو تختم خوابیدم🛌
نمی دونم چقد تو فکر و خیال بودم تا بلاخره خوابم برد 😴
صبح با نور نسبتا مستقیمی که تو چشمام میتابید ، یکی از چشمامو نصفه باز کردم، مامانو دیدم که داشت پرده اتاقو کنار میزد، پتو رو کشیدم رو سرم . تو خواب و بیداری بودم😪 یهو پتوم رفت کنار ...
طی یه حرکت رو تخت نشستمو چشم بسته گفتم : مامان فقط یه ذره دیگه ....( منظورم خواب بود ) 😫
_ به جون تو اصلا راه نداره ...درحالیکه خمیازه میکشیدم سمت صدا برگشتم ، بابا بود 👨🏻
نفس عمیقی کشیدم و چشمامو کامل باز کردم ... مامان سمت چپم و بابا سمت راستم رو لبه های تخت نشسته بودن ...
دسته ای از موهامو که رو صورتم ریخته بودو انداختم پشت گوشمو با لبخند گفتم : السلام علیکم ...😃
مامان و بابا با هم : و علیکم سلام ...😉
اول رفتم تو آغوش گرم مامانمو و بوسیدمش
_رسیدن بخیر دختر امام رضایی😍
_ ممنون . جاتون خعلی خالی بود
بعد بابامو محکم بغل کردمو باهاش روبوسی کردم ...😚
با همون لحن دلنشینش گفت : زیارتت قبول بابا جان ...💚
_ قربونت برم. جای شما هم حسابی خالی بود .🙁
بعد یکم صحبت رفتن آشپزخونه ‌منم دست و رومو شستمو رفتم سمتشون .یه صندلی عقب کشیدمو نشستم همونطور که مشغول شیرین کردن چاییم بودم صدای مامانم منو از افکارم جدا کرد : فاطمه ماموریت حسام کجاست ؟🤔
سرمو بالا گرفتم ، انگار که داغ دلم تازه شده باشه قلبم تیر کشید و بعد به تپش افتاد.
مکث کردمو با نگاه غم آلودم گفتم : به من هیچی نگفت ...😔
باباسرشو آروم تکون داد و مشغول گرفتن لقمه شد . به نظرم بابا می دونست حسام کجاست ...
ملتمسانه بهش گفتم
_ بابا؟ شما میدونی کجاست؟😢
_ منم دقیق اطلاع ندارم باباجان
_ بابا راستشو بگو دیگه ... لاقل باعث میشه ازین سردرگمی دربیام...😢
_ من تا این حد می دونم که ماموریتش لبه مرزه ... اونجور که آقای طباطبایی میگفت ماموریتشون سریه...🤔
نفسمو با صدا دادم بیرون و به زور لقممو قورت دادم .سرمو انداختم پایین اشتهام کور شده بود .از جام که بلند شدم یه لحظه چشام سیاهی رفت، دستمو رو سرم گذاشتم ‌صدای مامان باعث شد به سمتش برگردم
_ فاطمه ؟ خوبی دخترم ؟


#ادامه_دارد...

💠کانال عهدباشهدا💠
╔══ೋღ
🌺ღೋ══╗
🌴 https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw 🌴
╚══ೋღ
🌺ღೋ══╝
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
بسم رب العشق #قسمت_هفتاد_شش #علمدار_عشق😍# منتظر دستور فرمانده بودیم فرمانده به جمع ما پیوست بسم الله الرحمن الرحیم برادرا خط آتش قبلی خیلی شهید داده و اکثرا گمنام هستن به چهره ها نگاه کنید اگه کسی شناختید اعلام کنید اخوی ها ببینید خانمی که شما مدافع…
بسم رب العشق
#قسمت_هفتاد_وهفت
#علمدار_عشق😍#


راوے نرگس سادات
امروز پنجشنبه است
ازصبح که ازخواب پاشیدیم هممون یه حالی هستیم
خیلی بی تابم

دیشب با مائده سادات تماس گرفتم
اونمـ گفت ڪہ سیدهادی زنگ زده حلالیت از این حرفا
دیگه مطمئن شدم یه خبری هست
خدا خودش ختم بخیر کنه

دم اذان بود
زهرا آجی میای بریم مزارشهدا من خیلی بی تابم

زهرا :آره آجی بریم خودمم خیلی دلم شور میزنه

رفتم مزارشهدا
دعای کمیل
بازم آروم نشدیم

وارد خونه شدیم
باهمون چادرمشکی لب حوض نشستم
دستم کردم تو آب
چقدر دلم برای سیدهادی و مرتضی تنگ شده 😢😢
در کوچه بازشد
آقامجتبی داخل خونه شد،
چشماش قرمز بود
با صدای آروم ،بغض آلودی گفت سلام زنداداش

رفت تو خونه
یهو صدای یاحسین مادر بلندشد
زهراهم مثل ابربهار گریه میکرد
با سرعت وارد اتاق شدم

چی شده
سر سیدهادی و مرتضی بلای اومده

زنداداش آروم باشید
یه مجروحیت کوتاهه
باید بریم تهران

دستم زدم به دیوار گفتم یامادرسادات

مامان: نرگس دخترم بریم تهران
ببینیم
نویسنده : بانو......ش
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm ◀️
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
ادامه دارد
🚫ڪپے بدون ذڪر نام و آیدے نویسنده حرام است 🚫