🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
🌹💫🕊🌹💫🕊🌹💫🕊 ✨بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین✨ 📔 #زنـدگینـامه 🌷 #سردارشهید_عبدالمهدی_مغفوری 🔻 #قسمـت 2⃣3⃣ 🍁 #خاطرات ✍داشـت #ظـرفهـا رو مے شسـت ، وقتـے نیـروهـایے ڪه در آسـایشـگاه خـوابیده بـودند مطلـع شـدنـد، همـه سـراسیمـه و با عجـله دویـدنـد…
✨بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین✨
📔 #زنـدگینـامه
🌷 #سردارشهید_عبدالمهدی_مغفوری
🔻 #قسمـت 3⃣3⃣
🍁 #خاطرات
🔸خاطره از یدالله شاه عابدینی( همرزم شهید )
✍قرار بود مسئولیـن بسیج ڪشور در #سمیناری در تهـران شرڪت ڪنند.
🍂معمولا در چنین مواقعے با وسیله های سـوارے می روند امـا ایشان گفت:با #اتـوبـوس میرویم
🍂تا سـوار شدیم حـاج مهدے گفت : برادران از همان جلو هـرڪس #حـدیثے بلد است بگوید.
بعد درخواست #مداحے ڪرد.
🍂چنان حال و هوایے داشت ڪه فکر مے ڪردی در #مسجـد نشسته ای.
🍂ساعت یڪ #شب بود ڪه رسیدیم قم.
بـرادرها گفتند اینجـا بمانیم و فـردا حرڪت کنیم.حاج آقا قبـول ڪرد.
🍂بخـاری ماشین را روشن ڪردیم و پتـوها را برداشتیم تا #استـراحت ڪنیم.
🍂من در صندلے جلو بودم.یڪ لحظـه متوجه #تـکان_ماشیـن شدم.نگاه ڪردم دیدم حـاج آقا #غفورے در آن #هــوای_ســرد از اتوبوس بیـرون رفت.با چشـم #تعقیبش ڪردم.
🍂رفـت در #دورتـرین محل برای اقامـه #نمـاز_شـب.خـوابم برد و قبل از اذان بود ڪه با صداے ایشان از خـواب بیدار شدم.از خودم شـرم ڪردم.😔
🍂در سمینار تهـران بحث و گفتگو شد ڪه #امـام فرموده اند بـایـد به #جبهـه بروید.
🍂از سمینار ڪه برگشتیم حـاج آقا اصــرار داشت:ڪه ما باید #تکلیـف خود را انجام دهیم.مے گفت:وقتے امـام مے فرمایند: #راه_قـدس_از_ڪربلا🚩 می گذرد،بـایـد همین شود.
🍂ایشـان از زمانے ڪه به #بسیـج آمدند هیچ وقت ندیدم نمـاز بے جمـاعـت برگزار شود هر جا ڪه #وقـت نمـاز می رسید،می ایستـاد و #اذان مے داد.
💠ادامــه دارد.....🖊
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
•┈••✾◆🍃🌸🍃◆✾••┈•
📔 #زنـدگینـامه
🌷 #سردارشهید_عبدالمهدی_مغفوری
🔻 #قسمـت 3⃣3⃣
🍁 #خاطرات
🔸خاطره از یدالله شاه عابدینی( همرزم شهید )
✍قرار بود مسئولیـن بسیج ڪشور در #سمیناری در تهـران شرڪت ڪنند.
🍂معمولا در چنین مواقعے با وسیله های سـوارے می روند امـا ایشان گفت:با #اتـوبـوس میرویم
🍂تا سـوار شدیم حـاج مهدے گفت : برادران از همان جلو هـرڪس #حـدیثے بلد است بگوید.
بعد درخواست #مداحے ڪرد.
🍂چنان حال و هوایے داشت ڪه فکر مے ڪردی در #مسجـد نشسته ای.
🍂ساعت یڪ #شب بود ڪه رسیدیم قم.
بـرادرها گفتند اینجـا بمانیم و فـردا حرڪت کنیم.حاج آقا قبـول ڪرد.
🍂بخـاری ماشین را روشن ڪردیم و پتـوها را برداشتیم تا #استـراحت ڪنیم.
🍂من در صندلے جلو بودم.یڪ لحظـه متوجه #تـکان_ماشیـن شدم.نگاه ڪردم دیدم حـاج آقا #غفورے در آن #هــوای_ســرد از اتوبوس بیـرون رفت.با چشـم #تعقیبش ڪردم.
🍂رفـت در #دورتـرین محل برای اقامـه #نمـاز_شـب.خـوابم برد و قبل از اذان بود ڪه با صداے ایشان از خـواب بیدار شدم.از خودم شـرم ڪردم.😔
🍂در سمینار تهـران بحث و گفتگو شد ڪه #امـام فرموده اند بـایـد به #جبهـه بروید.
🍂از سمینار ڪه برگشتیم حـاج آقا اصــرار داشت:ڪه ما باید #تکلیـف خود را انجام دهیم.مے گفت:وقتے امـام مے فرمایند: #راه_قـدس_از_ڪربلا🚩 می گذرد،بـایـد همین شود.
🍂ایشـان از زمانے ڪه به #بسیـج آمدند هیچ وقت ندیدم نمـاز بے جمـاعـت برگزار شود هر جا ڪه #وقـت نمـاز می رسید،می ایستـاد و #اذان مے داد.
💠ادامــه دارد.....🖊
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
•┈••✾◆🍃🌸🍃◆✾••┈•