Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
🌹#سردارهور_شهید_علی_هاشمی
🌾آرام آرام می شناسمت…
💫 آرام آرام می شناسمت، سالیان سال بود که #گمنام می جنگیدی و اهل این نبودی که کسی تو رو در کسوت یک فرمانده درک کنه, همه فکر و ذکرت هور بود و قرارگاه نصرت.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت, راستی چه کسی تورو کشف کرد؟ نوجوان بودی که امام خمینی (ره) و راهش ذهنت رو درگیر کرد و حصیرآباد اهواز فکر نمیکرد روزگاری تو #فرمانده بزرگی شوی.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت, صدای توپ و گلوله که سرزمین خوزستان رو تکان داد، دیگر آرام و قرار نداشتی, #رشته_پزشکی قبول شده بودی و آرزوهای زیادی در سرت بود, اما آن چیزی که دغدغه زندگی ات شد, قطع دستان اژدهایی بود که به مملکت، دین و ناموست تعرض کرده بود.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت، #هور با تو چه #نجوایی کرده بود که روز و شب نداشتی و آبراه و آبراه به دنبال #گمشده_ات میگشتی؟ خیبر، بدر، والفجر۸ و … روزهای پرخاطره زندگی ات بودند, انگار این کلمات پر از محتوایی بودند به اندازه دنیا, تو سنگینی این بار را تا روزهای آخر عمر تحمل کردی.😔
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت، هر چه از تو میخوانم, داغ غمت را بیشتر حس میکنم😔, اصلا تو که هستی که در تاریکی وجودم قدم میزنی و روزنه ای از نور را ساطع میکنی؟ هر چه بیشتر از تو میفهمم, از خودم خسته تر میشوم که تو رو چقدر دیر شناخته ام.😔
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت، آن روز که در #جزیره برای یک #غیبت ۲۲ ساله همرزمان و دوستانت را گذاشتی و رفتی, همه در این فکر بودن و خودشان رو قانع میکردند که #تو_بر_میگردی, هر چند دوستانت خوشحال شدن به استقبالت آمدن.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت، #لحظه_ورودت به شهر رو به یاد دارم, همه #هلهله میکردند, تبریک میگفتندکه #علی_آمده, رنگ از خصاره پریده بود و همه در #انتظار_دیدنت صف کشیده بودند, در ماشین باز شد, باور کردنی نبود, آمده بودی, هر چند که جز چند #تکه_استخوان چیزی از تو نیامده بود, تو به #آرزویت رسیده بودی, هر چند آرزوی ما چیز دیگری بود ولی این زمزمه ما بود( الهی رضا برضاک).
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می گذرد، هر چند
هنوز هم نشناختمت سردار!😔
🌺به یاد #سردارهور_شهید_علی_هاشمی
روحش شاد و یادش همواره گرامی باد. 🌺
#دلنوشته
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🕊🌹
🌹#سردارهور_شهید_علی_هاشمی
🌾آرام آرام می شناسمت…
💫 آرام آرام می شناسمت، سالیان سال بود که #گمنام می جنگیدی و اهل این نبودی که کسی تو رو در کسوت یک فرمانده درک کنه, همه فکر و ذکرت هور بود و قرارگاه نصرت.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت, راستی چه کسی تورو کشف کرد؟ نوجوان بودی که امام خمینی (ره) و راهش ذهنت رو درگیر کرد و حصیرآباد اهواز فکر نمیکرد روزگاری تو #فرمانده بزرگی شوی.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت, صدای توپ و گلوله که سرزمین خوزستان رو تکان داد، دیگر آرام و قرار نداشتی, #رشته_پزشکی قبول شده بودی و آرزوهای زیادی در سرت بود, اما آن چیزی که دغدغه زندگی ات شد, قطع دستان اژدهایی بود که به مملکت، دین و ناموست تعرض کرده بود.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت، #هور با تو چه #نجوایی کرده بود که روز و شب نداشتی و آبراه و آبراه به دنبال #گمشده_ات میگشتی؟ خیبر، بدر، والفجر۸ و … روزهای پرخاطره زندگی ات بودند, انگار این کلمات پر از محتوایی بودند به اندازه دنیا, تو سنگینی این بار را تا روزهای آخر عمر تحمل کردی.😔
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت، هر چه از تو میخوانم, داغ غمت را بیشتر حس میکنم😔, اصلا تو که هستی که در تاریکی وجودم قدم میزنی و روزنه ای از نور را ساطع میکنی؟ هر چه بیشتر از تو میفهمم, از خودم خسته تر میشوم که تو رو چقدر دیر شناخته ام.😔
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت، آن روز که در #جزیره برای یک #غیبت ۲۲ ساله همرزمان و دوستانت را گذاشتی و رفتی, همه در این فکر بودن و خودشان رو قانع میکردند که #تو_بر_میگردی, هر چند دوستانت خوشحال شدن به استقبالت آمدن.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت، #لحظه_ورودت به شهر رو به یاد دارم, همه #هلهله میکردند, تبریک میگفتندکه #علی_آمده, رنگ از خصاره پریده بود و همه در #انتظار_دیدنت صف کشیده بودند, در ماشین باز شد, باور کردنی نبود, آمده بودی, هر چند که جز چند #تکه_استخوان چیزی از تو نیامده بود, تو به #آرزویت رسیده بودی, هر چند آرزوی ما چیز دیگری بود ولی این زمزمه ما بود( الهی رضا برضاک).
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می گذرد، هر چند
هنوز هم نشناختمت سردار!😔
🌺به یاد #سردارهور_شهید_علی_هاشمی
روحش شاد و یادش همواره گرامی باد. 🌺
#دلنوشته
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw