🌹#شهدای_ارتفاعات_جاسوسان
💠 (قسمت نهم )
#شهید_محمد_منتظرقائم
📕خاطره ای از زبان همسر شهید محمد منتظر قائم؛
#اسم_اصلی_ایشان در شناسنامه #محمد_غلام_نژاد بود اما یکسال قبل از اینکه به شهادت برسد، فامیلی اش را #تغییر داد و جز من کسی از این موضوع اطلاع نداشت. در واقع یک #رازی بود بین من وشهید. از آنجائیکه علاقه و ارادت زیادی به شهید سید محمد منتظر قائم فرمانده سپاه یزد وشهید واقعه طبس داشت، تصمیم گرفت این کار را انجام دهد.
اهل نماز شب📿 و گریه های😢 نیمه شب بود طوری که گاهی از اوقات با گریه های نماز شب ایشان بنده برای نماز بیدار می شدم، میدیدم دارد با خدا 💫راز و نیاز می کند و اشک میریزد. یک قرآن توجیبی داشت که همیشه همراهش بود و آنرا قرائت میکرد.
معمولاً هر زمانی که در زندگی با مشکلی مواجه میشد، با ✨ذکرصلوات حلش می کرد. با این ذکر زیاد مانوس و محشور بود. یک روز برادر ایشان تصادف خیلی سختی داشتند. طوری که همه فامیل از این موضوع ناراحت
بودند.😔 اما محمدآقا خیلی صبور و خونسرد بود. می گفت تا خدا نخواد هیچ اتفاقی نمی افتد.
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨🌸🌷✨🌸🌷✨🌸🌷✨🌸
💠 (قسمت نهم )
#شهید_محمد_منتظرقائم
📕خاطره ای از زبان همسر شهید محمد منتظر قائم؛
#اسم_اصلی_ایشان در شناسنامه #محمد_غلام_نژاد بود اما یکسال قبل از اینکه به شهادت برسد، فامیلی اش را #تغییر داد و جز من کسی از این موضوع اطلاع نداشت. در واقع یک #رازی بود بین من وشهید. از آنجائیکه علاقه و ارادت زیادی به شهید سید محمد منتظر قائم فرمانده سپاه یزد وشهید واقعه طبس داشت، تصمیم گرفت این کار را انجام دهد.
اهل نماز شب📿 و گریه های😢 نیمه شب بود طوری که گاهی از اوقات با گریه های نماز شب ایشان بنده برای نماز بیدار می شدم، میدیدم دارد با خدا 💫راز و نیاز می کند و اشک میریزد. یک قرآن توجیبی داشت که همیشه همراهش بود و آنرا قرائت میکرد.
معمولاً هر زمانی که در زندگی با مشکلی مواجه میشد، با ✨ذکرصلوات حلش می کرد. با این ذکر زیاد مانوس و محشور بود. یک روز برادر ایشان تصادف خیلی سختی داشتند. طوری که همه فامیل از این موضوع ناراحت
بودند.😔 اما محمدآقا خیلی صبور و خونسرد بود. می گفت تا خدا نخواد هیچ اتفاقی نمی افتد.
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨🌸🌷✨🌸🌷✨🌸🌷✨🌸