Forwarded from عکس نگار
🌹خاطره ای که #سردار_باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین با دیدن اهتزاز پرچم ایران در دستان #مجاهدین_عراقی درجریان مبارزه با تکفیریها بیان نمودند🌹
سردار باقرزاده :
امروزدرخبرهادیدم گروهی ازرزمندگان عراقی درحال مبارزه باگروه های تکفیری و #داعشی و #بعثی پرچم مقدس کشورعزیزمان راباافتخاربرافراشته کرده وبعنوان کشورمدافع مظلومان برسردست گرفتند،این واقعه مرابه یادخاطره ای درزمان #صدام ملعون انداخت،
روزی درجریان اعزام گروه تفحص شهداء به #شلمچه عراق، دوستان، بیرقی راکه نام مبارک #امام_حسین (ع)برروی آن منقوش بودرابرروی خودرو نصب کرده بودند،
#افسر_بعثی صدامی دردروازه ورودی #مرزشلمچه خودروی بچه هارامتوقف کردوگفت:این بیرق #یاحسین رابیاورید پایین!!
یکی ازدوستان درجواب گفت:چرا مگرچه اشکالی دارد،اوباعتاب تکرارکردوگفت:بیرق یاحسین بیاوریدپایین!!،
دوست مادوباره تکرارکردوگفت؛ مگرچه ایرادی دارد؟امام حسین علیه السلام که خودش در #عراق دفن است،بردن این علم به داخل خاک عراق چه اشکالی دارد؟
دراین لحظه #افسر_بعثی جمله ای گفت که نشانه ای است ازعمق پیوندما با سیدالشهداء والبته جایگاه و وزانت پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران،
🌹اوبا ناراحتی گفت: قدرفع علم جمهوریه الاسلامی علی اراضی العراق/یعنی؛بردن این پرچم یاحسین مثل این است که شماپرچم جمهوری اسلامی رادرسرزمین عراق برافراشته کردید!!!🌹
آری امروز نمی دانم آن افسرخبیث بعثی کجاست ولی شاهدیم جوانان عراقی ازموضع حق شناسی وسپاسگزاری نسبت ملت ورهبر انقلاب اسلامی وشهدایی که دردفاع ازملت مظلوم عراق و #حرم_معصومین (ع)تقدیم نمودیم ،اینگونه پرچم کشورمان رابرافراشته کردند،چراکه می داننداین بیرق همانند #پرچم_یاحسین است/یاحسین ادرکنا.
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXesPLahuOSdckQ
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
سردار باقرزاده :
امروزدرخبرهادیدم گروهی ازرزمندگان عراقی درحال مبارزه باگروه های تکفیری و #داعشی و #بعثی پرچم مقدس کشورعزیزمان راباافتخاربرافراشته کرده وبعنوان کشورمدافع مظلومان برسردست گرفتند،این واقعه مرابه یادخاطره ای درزمان #صدام ملعون انداخت،
روزی درجریان اعزام گروه تفحص شهداء به #شلمچه عراق، دوستان، بیرقی راکه نام مبارک #امام_حسین (ع)برروی آن منقوش بودرابرروی خودرو نصب کرده بودند،
#افسر_بعثی صدامی دردروازه ورودی #مرزشلمچه خودروی بچه هارامتوقف کردوگفت:این بیرق #یاحسین رابیاورید پایین!!
یکی ازدوستان درجواب گفت:چرا مگرچه اشکالی دارد،اوباعتاب تکرارکردوگفت:بیرق یاحسین بیاوریدپایین!!،
دوست مادوباره تکرارکردوگفت؛ مگرچه ایرادی دارد؟امام حسین علیه السلام که خودش در #عراق دفن است،بردن این علم به داخل خاک عراق چه اشکالی دارد؟
دراین لحظه #افسر_بعثی جمله ای گفت که نشانه ای است ازعمق پیوندما با سیدالشهداء والبته جایگاه و وزانت پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران،
🌹اوبا ناراحتی گفت: قدرفع علم جمهوریه الاسلامی علی اراضی العراق/یعنی؛بردن این پرچم یاحسین مثل این است که شماپرچم جمهوری اسلامی رادرسرزمین عراق برافراشته کردید!!!🌹
آری امروز نمی دانم آن افسرخبیث بعثی کجاست ولی شاهدیم جوانان عراقی ازموضع حق شناسی وسپاسگزاری نسبت ملت ورهبر انقلاب اسلامی وشهدایی که دردفاع ازملت مظلوم عراق و #حرم_معصومین (ع)تقدیم نمودیم ،اینگونه پرچم کشورمان رابرافراشته کردند،چراکه می داننداین بیرق همانند #پرچم_یاحسین است/یاحسین ادرکنا.
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXesPLahuOSdckQ
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
Forwarded from عکس نگار
🌷کانال عهدباشهدا🌷
@shahidegomnamm
رفقا یادمون باشه👇
از معبرهای مجازی تا خاکریز های فکه و مدینه راهی نیست..
تنها یک #نیت فاصله داریم
#مراقب_باشیم ☝️👀
اسم مون رو از رزمنده به کاربر و از سنگر به پیج و صفحه تغیر ندن😕
ما #افسران_جوون_جنگ_نرم به #سید_علی قول دادیم ☺️✋ که تموم معبرهای مجازی رو فتح کنیم و #پرچم_اسلام 🇮🇷رو بالا نگه داریم
✋یاعلی مدد
#دلنوشته
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXetVvs7NM5AbyQ
🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨
@shahidegomnamm
رفقا یادمون باشه👇
از معبرهای مجازی تا خاکریز های فکه و مدینه راهی نیست..
تنها یک #نیت فاصله داریم
#مراقب_باشیم ☝️👀
اسم مون رو از رزمنده به کاربر و از سنگر به پیج و صفحه تغیر ندن😕
ما #افسران_جوون_جنگ_نرم به #سید_علی قول دادیم ☺️✋ که تموم معبرهای مجازی رو فتح کنیم و #پرچم_اسلام 🇮🇷رو بالا نگه داریم
✋یاعلی مدد
#دلنوشته
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXetVvs7NM5AbyQ
🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨
Forwarded from عکس نگار
#هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩
🍃در سپيدهدم روز #دهم_محرمالحرام سال 61 هجرى قمرى #امام_حسين (ع) يارانش را فراخواند تا #نماز_صبح را اقامه كنند. همراهان سي و دو سوار و چهل تن پياده بودند. امام به ياران و اصحابش نگاه كرد. آنها را اندك در عدد و فراوان در ايمان و عقيده يافت هر نفر از آنها برابر با بیستنفری بود كه در باطن بزدل و ترسو بودند.
🍃 #امام_حسين (ع) #سپاه را به #سه_جبهه_تقسيم نمود. سمت راست به رهبري زهیر بن قبن، سمت چپ به سرپرستي حبيب بن مظاهر و در قلب سپاه، خود ايشان اهلبیت (ع) و ديگر ياران ايستادند. #پرچم را به دست #برادرش_عباس داد كه او بهترين نيزهانداز، بیباکترین و نيرومندترين افراد بود.
👺 #عمر_بن_سعد دستور داد تا #لشكرش را كه متشكل از سي هزار نفر پياده و سواره بود، منظم كنند. #عبدالله_بن_زهير بن سليم ازدي را بر اهالي مدينه گمارد. #عبدالرحمن بن ابي سبره حنفي را بر اهالي مذحج و اسد، #قيس_بن_اشعث را بر اهالي ربيعه، كنده و #حر_بن_يزيد رياحي را در رأس اهالي تميم و همدان قرارداد. سپس اين عده را به دو قسمت تقسيم كرد. قسمت راست كه امير آن #عمرو_بن_حجاج زبيدي بود و قسمت چپ كه در رأس آن #شمربن_ذيالجوشن عامري قرار داشت.
آنگاه #لشكر را به دو بخش #پياده و #سواره تقسيم نمود. فرماندهي پياده با شبث بن ربعي و سواره با عزره بن قيس احمسي بود و پرچم را به دست غلامش ذويد داد.
✨از #امام_زینالعابدین (ع) نقلشده است كه فرمود:👇👇
✳️ #صبح_عاشورا، چون #سپاه دشمن بر امام حسين (ع) رو آورد، #امام دست به #دعا برداشت و عرض كرد: بار الها! در هر اندوهي، تكيهگاهي و در هر سختي اميد مني. در هر حادثه ناگواري كه بر من آيد، پشت و پناه و ذخيره مني! چهبسا غمي كه در آن دل، خوار و دشمن، شاد میشد و من آن را به درگاهت آورده و به تو شكوه كردم، تا از جز تو بريده و تنها به تو رو آورده باشم و تو گشايش دادي و آن را از من راندي. پس تو دارنده هر نعمت و صاحب هر نيكي و مقصد اعلاي هر خواستهاي.✳️
🍃 #امام تصميم گرفت كه براي #آخرين_بار با #عمر_بن_سعد #ملاقات كرده و حجت نهايي را بر او تمام كند تا براي او ديگر عذري نماند. لذا او را فراخواند و به او چنين فرمود:👇
🔶اي #عمر، تو چنين میاندیشی كه #مرا_میکشی و #يزيد حكومت ري و گرگان را به تو میدهد! به خدا سوگند كه از آن سيراب نخواهي شد و اين مطلبي است حتمي. هر چه میخواهی انجام بده كه نه در دنيا و نه در آخرت به شادي نخواهي رسي. مانند اين است كه من سر تو را بر چوبدستی میبینم كه كودكان به آن سنگ زده و آن را هدف گرفتهاند.
🔶 #امام (ع) همه #راههای_هدايت و ارشاد به راه راست را به كار برد تا از #جنگ_جلوگيري كند زيرا كه او صاحب دعوت خير و سلامتي، دعوت به اسلام بود. تنها زماني كه تير چون باران بهسوی سپاه امام روانه شد، در اين هنگام امام تصميم به جنگ گرفت تا آنها به امر خداوند بازگردند.
🍃بعد از #شروع_جنگ پیدرپی #اصحاب امام (ع) #كشته میشدند و چون يك نفر يا دو نفر از آنان به #شهادت میرسید پيدا بود، ولي از لشكر انبوه ابن سعد هر چه كشته میشد، نمودار نبود.
💠موقع #نماز زهير بن قين و سعيد بن عبدالله از شدت تيرها سست شد و بر زمين افتاد و گفت: خدايا سلام مرا به پيامبرت برسان و آنچه از درد و زخم به من رسيده به او بگو كه من از ياري ذريه رسول خدا، ثواب تو را خواهانم.
پس روي به امام كرد و گفت: اي پسر رسول خدا آيا راضي شدي؟ امام فرمود: تو قبل از من به #بهشت میرسی.
🍂 #عصر_عاشورا، پس از جنگهای بسياري كه #امام (ع) داشت، لحظهاي براي استراحت ايستاد. در اين هنگام #سنگي از سوي دشمن آمد و بر #پيشاني ايشان نشست كه #خون از آن جنبش كرد. امام خواست كه با #جامه، خون از #چهره_پاك كند كه #تيري_سه_شعبه و مسموم بر #سينه حضرت نشست.
🍂 #امام_صادق (ع) دراینباره میفرماید: در #پيكر_جدم، #جاي_سي_و_دو_زخم_نيزه و #چهل_و_چهار ضربت #شمشير ديده شد.
جبه سياه فامي كه بر تن آن حضرت بود براثر ضربت شمشير و نيزه پاره شده بود.
✨السلام عليالحسين و علي علي بن حسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين .✨
#کاروان_عشق
#دهم_ماه_محرمالحرام
#عاشورای_حسینی
#یا_حسین 🚩
🏴کانال عهدباشهدا🏴
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🍃در سپيدهدم روز #دهم_محرمالحرام سال 61 هجرى قمرى #امام_حسين (ع) يارانش را فراخواند تا #نماز_صبح را اقامه كنند. همراهان سي و دو سوار و چهل تن پياده بودند. امام به ياران و اصحابش نگاه كرد. آنها را اندك در عدد و فراوان در ايمان و عقيده يافت هر نفر از آنها برابر با بیستنفری بود كه در باطن بزدل و ترسو بودند.
🍃 #امام_حسين (ع) #سپاه را به #سه_جبهه_تقسيم نمود. سمت راست به رهبري زهیر بن قبن، سمت چپ به سرپرستي حبيب بن مظاهر و در قلب سپاه، خود ايشان اهلبیت (ع) و ديگر ياران ايستادند. #پرچم را به دست #برادرش_عباس داد كه او بهترين نيزهانداز، بیباکترین و نيرومندترين افراد بود.
👺 #عمر_بن_سعد دستور داد تا #لشكرش را كه متشكل از سي هزار نفر پياده و سواره بود، منظم كنند. #عبدالله_بن_زهير بن سليم ازدي را بر اهالي مدينه گمارد. #عبدالرحمن بن ابي سبره حنفي را بر اهالي مذحج و اسد، #قيس_بن_اشعث را بر اهالي ربيعه، كنده و #حر_بن_يزيد رياحي را در رأس اهالي تميم و همدان قرارداد. سپس اين عده را به دو قسمت تقسيم كرد. قسمت راست كه امير آن #عمرو_بن_حجاج زبيدي بود و قسمت چپ كه در رأس آن #شمربن_ذيالجوشن عامري قرار داشت.
آنگاه #لشكر را به دو بخش #پياده و #سواره تقسيم نمود. فرماندهي پياده با شبث بن ربعي و سواره با عزره بن قيس احمسي بود و پرچم را به دست غلامش ذويد داد.
✨از #امام_زینالعابدین (ع) نقلشده است كه فرمود:👇👇
✳️ #صبح_عاشورا، چون #سپاه دشمن بر امام حسين (ع) رو آورد، #امام دست به #دعا برداشت و عرض كرد: بار الها! در هر اندوهي، تكيهگاهي و در هر سختي اميد مني. در هر حادثه ناگواري كه بر من آيد، پشت و پناه و ذخيره مني! چهبسا غمي كه در آن دل، خوار و دشمن، شاد میشد و من آن را به درگاهت آورده و به تو شكوه كردم، تا از جز تو بريده و تنها به تو رو آورده باشم و تو گشايش دادي و آن را از من راندي. پس تو دارنده هر نعمت و صاحب هر نيكي و مقصد اعلاي هر خواستهاي.✳️
🍃 #امام تصميم گرفت كه براي #آخرين_بار با #عمر_بن_سعد #ملاقات كرده و حجت نهايي را بر او تمام كند تا براي او ديگر عذري نماند. لذا او را فراخواند و به او چنين فرمود:👇
🔶اي #عمر، تو چنين میاندیشی كه #مرا_میکشی و #يزيد حكومت ري و گرگان را به تو میدهد! به خدا سوگند كه از آن سيراب نخواهي شد و اين مطلبي است حتمي. هر چه میخواهی انجام بده كه نه در دنيا و نه در آخرت به شادي نخواهي رسي. مانند اين است كه من سر تو را بر چوبدستی میبینم كه كودكان به آن سنگ زده و آن را هدف گرفتهاند.
🔶 #امام (ع) همه #راههای_هدايت و ارشاد به راه راست را به كار برد تا از #جنگ_جلوگيري كند زيرا كه او صاحب دعوت خير و سلامتي، دعوت به اسلام بود. تنها زماني كه تير چون باران بهسوی سپاه امام روانه شد، در اين هنگام امام تصميم به جنگ گرفت تا آنها به امر خداوند بازگردند.
🍃بعد از #شروع_جنگ پیدرپی #اصحاب امام (ع) #كشته میشدند و چون يك نفر يا دو نفر از آنان به #شهادت میرسید پيدا بود، ولي از لشكر انبوه ابن سعد هر چه كشته میشد، نمودار نبود.
💠موقع #نماز زهير بن قين و سعيد بن عبدالله از شدت تيرها سست شد و بر زمين افتاد و گفت: خدايا سلام مرا به پيامبرت برسان و آنچه از درد و زخم به من رسيده به او بگو كه من از ياري ذريه رسول خدا، ثواب تو را خواهانم.
پس روي به امام كرد و گفت: اي پسر رسول خدا آيا راضي شدي؟ امام فرمود: تو قبل از من به #بهشت میرسی.
🍂 #عصر_عاشورا، پس از جنگهای بسياري كه #امام (ع) داشت، لحظهاي براي استراحت ايستاد. در اين هنگام #سنگي از سوي دشمن آمد و بر #پيشاني ايشان نشست كه #خون از آن جنبش كرد. امام خواست كه با #جامه، خون از #چهره_پاك كند كه #تيري_سه_شعبه و مسموم بر #سينه حضرت نشست.
🍂 #امام_صادق (ع) دراینباره میفرماید: در #پيكر_جدم، #جاي_سي_و_دو_زخم_نيزه و #چهل_و_چهار ضربت #شمشير ديده شد.
جبه سياه فامي كه بر تن آن حضرت بود براثر ضربت شمشير و نيزه پاره شده بود.
✨السلام عليالحسين و علي علي بن حسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين .✨
#کاروان_عشق
#دهم_ماه_محرمالحرام
#عاشورای_حسینی
#یا_حسین 🚩
🏴کانال عهدباشهدا🏴
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊🕊🕊
🕊
💥#رازشهیدی_که_پرچم_آقاراباخون_خودرنگ_کرد
🍃محمدجواد توی تبلیغات بود و نقاشی می کشید
قرار شد بارگاه ملکوتی امام حسين ( ع ) رو
روی دیوار نقاشی کنه.
نزدیکای غروب کارمون تقریبا تموم شد
محمدجواد در حال رنگ گردن پرچم حرم
امام حسين ( ع ) گفت؛
#حیفه! #این_پرچم_باید_با_قرمز_خونی_رنگ_بشه...
هنوز جمله اش تموم نشده بود که صدای
سوت خمپاره پیچید، بعد از انفجار دیدم
ترکش خمپاره به سر محمدجواد خورده و
#خون_سرش دقیقا به #پرچم حرم
امام حسین (ع) #پاشیده..😔
#طلبه_شهید_محمدجواد_روزی_طلب
#تولد؛ 1341
#شهادت : 1364/12/12
#خاطره
📕منبع ؛ کتاب پرچمی به رنگ خون، صفحه 87
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🕊
💥#رازشهیدی_که_پرچم_آقاراباخون_خودرنگ_کرد
🍃محمدجواد توی تبلیغات بود و نقاشی می کشید
قرار شد بارگاه ملکوتی امام حسين ( ع ) رو
روی دیوار نقاشی کنه.
نزدیکای غروب کارمون تقریبا تموم شد
محمدجواد در حال رنگ گردن پرچم حرم
امام حسين ( ع ) گفت؛
#حیفه! #این_پرچم_باید_با_قرمز_خونی_رنگ_بشه...
هنوز جمله اش تموم نشده بود که صدای
سوت خمپاره پیچید، بعد از انفجار دیدم
ترکش خمپاره به سر محمدجواد خورده و
#خون_سرش دقیقا به #پرچم حرم
امام حسین (ع) #پاشیده..😔
#طلبه_شهید_محمدجواد_روزی_طلب
#تولد؛ 1341
#شهادت : 1364/12/12
#خاطره
📕منبع ؛ کتاب پرچمی به رنگ خون، صفحه 87
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
حاشیه دیدار خانوادههای شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب اسلامی
#بخش_هشتم
🔽ادامه دیدار خانواده #شهید_ابوذر_امجدیان با رهبر
✍ عموی شهید که #جانباز بودند از روی دست آقا بلند میشود و با گریه میگوید بگذار پایت را ببوسم آقاجان! و به سمت پای آقا میرود که اینبار رهبر بهسرعت خود را عقب میکشد: «نه، اصلاً... اگه اینجوری باشه... نه، اصلاً، نمیگذارم...
و محافظ، عموی شهید را بلند میکند و ماجرا تمام میشود؛ میرود دوباره روی همان صندلی گوشهی اتاق مینشیند و اشکهایش را پاک میکند.
🍀آقا #قرآن مربوط به والدین را به #پدر_شهید میدهد. #پیرمرد_روستایی در حرفهایش معلوم میشود این روزها با #دورهگردی_امرار_معاش_میکند؛ میشد بگوید روزگار سخت میگذرد و انتظاراتی دارد؛ اگر میگفت با سر و روی سپید، دستفروشی از همیشه سختتر است، کسی حتی در دلش گله هم نمیکرد ولی نگفت و تنها گفت:
- خیلی خیلی ممنون؛ واقعاً چند سال #آرزوم بود که به #دیدنتون بیام. من از خدا خیلی سپاسگزارم که این توفیق رو به من داد که...
#آقا با کشیدن ابروها درهم و با خنده میگوید:
- «کاش یک آرزوی بهتری داشتی! این چیه آخه! چه اهمّیّتی داره؟
- خدا نگهت داره که #پرچم رو بهدست حضرت #صاحبالزمان برسونی...
-انشاءالله، انشاءالله
🍀هر کدام از #بستگان شهید امجدیان از آقا، #دعایی، #چفیهای، یادگاریای میخواهند. #دو_دختر_خردسال چادری هم میآیند جلوی آقا:
- اسم من نیایشه! خواهرزادهی شهید امجدیان
-اسم من هم نرگسه!
- «چه اسمهای قشنگی! نرگس خانم، کلاس چندمی؟»
- سوم
#رهبر، نیایش را که کوچکتر است میبوسد. مادر نرگس میگوید که دخترم امسال جشن تکلیف دارد. آقا هم به او یک #انگشتر میدهد. آقا به دخترها میگوید:
- «ببینید انگشترها اگر اندازهی دستتان نیست، همین الان کوچکترش را بدهم.» اندازه بود. دخترها با شادمانی برمیگردند سمت مادرهایشان.
🍀در همین بین، #یکی از #گوشهی_مجلس آقا را #صدا میکند؛ متوجه نشدم با چه خطابی بود؛ چیزی شبیه « #حبیب_آقا!» آقا سرش را برمیگرداند طرف صدا؛ از بستگان شهید امجدیان است؛ با همان حالت صمیمانه و روستایی به آقا میگوید:
- ما، هم #داماد شهید بودیم و هم #همرزم شهید!
رهبر با #خنده و بذلهگویی میگوید:
- «خب، حالا چی چی میگی؟!
- یک #هدیه هم به ما بدید!
-بله، حتماً!
- اجازه هست بیام جلو؟
- بله، بفرمایید!
آقا #آغوشش را برای همرزم شهید باز میکند؛ او هم جلو که میرسد، خم میشود و در گوش آقا میگوید:
- ما ایندفعه #مجروح شدیم ولی نتونستیم #شهادت رو درک کنیم. دعا کنین که ایندفعه...
بغضش میگیرد و نمیتواند ادامه دهد؛ آقا میگوید:
#دعا_نمیکنم_که_شهید_بشید. دعا میکنم که انشاءالله #موفق به #جهاد در راه خدا شوید.
-دعا کنید که امام علی (علیهالسلام) ما رو بهعنوان #مدافع_ناموسش قبول کنه
آقا کمی چهرهشان تغییر میکند؛ گویی بزرگی الفاظ، ایشان را متأثّر کرده؛ میگویند: «انشاءالله»
ادامه داد....
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌹🕊
حاشیه دیدار خانوادههای شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب اسلامی
#بخش_هشتم
🔽ادامه دیدار خانواده #شهید_ابوذر_امجدیان با رهبر
✍ عموی شهید که #جانباز بودند از روی دست آقا بلند میشود و با گریه میگوید بگذار پایت را ببوسم آقاجان! و به سمت پای آقا میرود که اینبار رهبر بهسرعت خود را عقب میکشد: «نه، اصلاً... اگه اینجوری باشه... نه، اصلاً، نمیگذارم...
و محافظ، عموی شهید را بلند میکند و ماجرا تمام میشود؛ میرود دوباره روی همان صندلی گوشهی اتاق مینشیند و اشکهایش را پاک میکند.
🍀آقا #قرآن مربوط به والدین را به #پدر_شهید میدهد. #پیرمرد_روستایی در حرفهایش معلوم میشود این روزها با #دورهگردی_امرار_معاش_میکند؛ میشد بگوید روزگار سخت میگذرد و انتظاراتی دارد؛ اگر میگفت با سر و روی سپید، دستفروشی از همیشه سختتر است، کسی حتی در دلش گله هم نمیکرد ولی نگفت و تنها گفت:
- خیلی خیلی ممنون؛ واقعاً چند سال #آرزوم بود که به #دیدنتون بیام. من از خدا خیلی سپاسگزارم که این توفیق رو به من داد که...
#آقا با کشیدن ابروها درهم و با خنده میگوید:
- «کاش یک آرزوی بهتری داشتی! این چیه آخه! چه اهمّیّتی داره؟
- خدا نگهت داره که #پرچم رو بهدست حضرت #صاحبالزمان برسونی...
-انشاءالله، انشاءالله
🍀هر کدام از #بستگان شهید امجدیان از آقا، #دعایی، #چفیهای، یادگاریای میخواهند. #دو_دختر_خردسال چادری هم میآیند جلوی آقا:
- اسم من نیایشه! خواهرزادهی شهید امجدیان
-اسم من هم نرگسه!
- «چه اسمهای قشنگی! نرگس خانم، کلاس چندمی؟»
- سوم
#رهبر، نیایش را که کوچکتر است میبوسد. مادر نرگس میگوید که دخترم امسال جشن تکلیف دارد. آقا هم به او یک #انگشتر میدهد. آقا به دخترها میگوید:
- «ببینید انگشترها اگر اندازهی دستتان نیست، همین الان کوچکترش را بدهم.» اندازه بود. دخترها با شادمانی برمیگردند سمت مادرهایشان.
🍀در همین بین، #یکی از #گوشهی_مجلس آقا را #صدا میکند؛ متوجه نشدم با چه خطابی بود؛ چیزی شبیه « #حبیب_آقا!» آقا سرش را برمیگرداند طرف صدا؛ از بستگان شهید امجدیان است؛ با همان حالت صمیمانه و روستایی به آقا میگوید:
- ما، هم #داماد شهید بودیم و هم #همرزم شهید!
رهبر با #خنده و بذلهگویی میگوید:
- «خب، حالا چی چی میگی؟!
- یک #هدیه هم به ما بدید!
-بله، حتماً!
- اجازه هست بیام جلو؟
- بله، بفرمایید!
آقا #آغوشش را برای همرزم شهید باز میکند؛ او هم جلو که میرسد، خم میشود و در گوش آقا میگوید:
- ما ایندفعه #مجروح شدیم ولی نتونستیم #شهادت رو درک کنیم. دعا کنین که ایندفعه...
بغضش میگیرد و نمیتواند ادامه دهد؛ آقا میگوید:
#دعا_نمیکنم_که_شهید_بشید. دعا میکنم که انشاءالله #موفق به #جهاد در راه خدا شوید.
-دعا کنید که امام علی (علیهالسلام) ما رو بهعنوان #مدافع_ناموسش قبول کنه
آقا کمی چهرهشان تغییر میکند؛ گویی بزرگی الفاظ، ایشان را متأثّر کرده؛ میگویند: «انشاءالله»
ادامه داد....
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊✨🕊✨🕊✨
#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_سی
#خاطرات
خاطره ای از زبان همرزم شهید؛
✨ #حرم_مطهر
✍ #تاسوعای سال ٩٢ بود، بهمون خبر دادند، بچه های مقاومت، #عملیاتی وسیعی تو منطقه # زینبیه، اطراف منطقه حجیره، کردند و # تروریستها رو سه کیلومتری از اطراف #حرم مطهر خانم زینب ( س )، دور کردن.
💢صبح زود رفتیم اونجا و #محمودرضا رو هم دیدیم ، #خیلی از عملیاتی که منجر به تامینِ #امنیت حرم خانوم شده بود، #خوشحال بود .
💢 # پرچم_سیاهی تو دستش بود و می گفت : خودم از بالای اون ساختمون #پایینش آوردم .
به اون ساختمون نگاه کردم دیدم #پرچم_سرخ یا ابالفضل رو جاش به #اهتزاز در آورده
💢رسیدیم #خیابون جلوی #حرم که دو سال احدالناسی #جرات رد شدن ازش رو نداشت
و # تک_تیراندازها حسابش رو می رسیدند و حالا با #تلاش محمود رضا و دوستاش، #امن شده بود .
💢رفتیم #وسط خیابون، رو به #حرم وایستادیم، دیدم #محمودرضا داره آروم #گریه می کنه و #سلام می ده .
السلام علیکی یا سیدننا زینب …✋
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_سی
#خاطرات
خاطره ای از زبان همرزم شهید؛
✨ #حرم_مطهر
✍ #تاسوعای سال ٩٢ بود، بهمون خبر دادند، بچه های مقاومت، #عملیاتی وسیعی تو منطقه # زینبیه، اطراف منطقه حجیره، کردند و # تروریستها رو سه کیلومتری از اطراف #حرم مطهر خانم زینب ( س )، دور کردن.
💢صبح زود رفتیم اونجا و #محمودرضا رو هم دیدیم ، #خیلی از عملیاتی که منجر به تامینِ #امنیت حرم خانوم شده بود، #خوشحال بود .
💢 # پرچم_سیاهی تو دستش بود و می گفت : خودم از بالای اون ساختمون #پایینش آوردم .
به اون ساختمون نگاه کردم دیدم #پرچم_سرخ یا ابالفضل رو جاش به #اهتزاز در آورده
💢رسیدیم #خیابون جلوی #حرم که دو سال احدالناسی #جرات رد شدن ازش رو نداشت
و # تک_تیراندازها حسابش رو می رسیدند و حالا با #تلاش محمود رضا و دوستاش، #امن شده بود .
💢رفتیم #وسط خیابون، رو به #حرم وایستادیم، دیدم #محمودرضا داره آروم #گریه می کنه و #سلام می ده .
السلام علیکی یا سیدننا زینب …✋
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
#چفیه..
#پرچم..
#چادر..
👌همه از یڪ خانواده اند
اما
👈چفیه بر دوش شهدا
👈پرچم به دست رزمندگان
👈وچادر برسَرِ توست اے خواهر
وظیفه.سنگینے.دارے
هرلحظه.آماده.دفاع.باش✌️
#حجاب
@shahidegomnamm
#پرچم..
#چادر..
👌همه از یڪ خانواده اند
اما
👈چفیه بر دوش شهدا
👈پرچم به دست رزمندگان
👈وچادر برسَرِ توست اے خواهر
وظیفه.سنگینے.دارے
هرلحظه.آماده.دفاع.باش✌️
#حجاب
@shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🚩 #هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩
🍃در سپيدهدم روز #دهم_محرمالحرام سال 61 هجرى قمرى #امام_حسين (ع) يارانش را فراخواند تا #نماز_صبح را اقامه كنند. همراهان سي و دو سوار و چهل تن پياده بودند. امام به ياران و اصحابش نگاه كرد. آنها را اندك در عدد و فراوان در ايمان و عقيده يافت هر نفر از آنها برابر با بیستنفری بود كه در باطن بزدل و ترسو بودند.
🍃 #امام_حسين (ع) #سپاه را به #سه_جبهه_تقسيم نمود. سمت راست به رهبري زهیر بن قبن، سمت چپ به سرپرستي حبيب بن مظاهر و در قلب سپاه، خود ايشان اهلبیت (ع) و ديگر ياران ايستادند.
🚩 #پرچم را به دست #برادرش_عباس داد كه او بهترين نيزهانداز، بیباکترین و نيرومندترين افراد بود.
👺 #عمر_بن_سعد دستور داد تا #لشكرش را كه متشكل از سي هزار نفر پياده و سواره بود، منظم كنند.
💢 #عبدالله_بن_زهير بن سليم ازدي را بر اهالي مدينه گمارد. #عبدالرحمن بن ابي سبره حنفي را بر اهالي مذحج و اسد، #قيس_بن_اشعث را بر اهالي ربيعه، كنده و #حر_بن_يزيد رياحي را در رأس اهالي تميم و همدان قرارداد. سپس اين عده را به دو قسمت تقسيم كرد. قسمت راست كه امير آن #عمرو_بن_حجاج زبيدي بود و قسمت چپ كه در رأس آن #شمربن_ذيالجوشن عامري قرار داشت.
💢آنگاه #لشكر را به دو بخش #پياده و #سواره تقسيم نمود. فرماندهي پياده با شبث بن ربعي و سواره با عزره بن قيس احمسي بود و پرچم را به دست غلامش ذويد داد.
✨از #امام_زینالعابدین (ع) نقلشده است كه فرمود:👇👇
✳️ #صبح_عاشورا، چون #سپاه دشمن بر امام حسين (ع) رو آورد، #امام دست به #دعا برداشت و عرض كرد: بار الها! در هر اندوهي، تكيهگاهي و در هر سختي اميد مني.
✨در هر حادثه ناگواري كه بر من آيد، پشت و پناه و ذخيره مني! چهبسا غمي كه در آن دل، خوار و دشمن، شاد میشد و من آن را به درگاهت آورده و به تو شكوه كردم، تا از جز تو بريده و تنها به تو رو آورده باشم و تو گشايش دادي و آن را از من راندي. پس تو دارنده هر نعمت و صاحب هر نيكي و مقصد اعلاي هر خواستهاي.✳️
🍃 #امام تصميم گرفت كه براي #آخرين_بار با #عمر_بن_سعد #ملاقات كرده و حجت نهايي را بر او تمام كند تا براي او ديگر عذري نماند. لذا او را فراخواند و به او چنين فرمود:👇
🔶اي #عمر، تو چنين میاندیشی كه #مرا_میکشی و #يزيد حكومت ري و گرگان را به تو میدهد!
🔶به خدا سوگند كه از آن سيراب نخواهي شد و اين مطلبي است حتمي. هر چه میخواهی انجام بده كه نه در دنيا و نه در آخرت به شادي نخواهي رسي. مانند اين است كه من سر تو را بر چوبدستی میبینم كه كودكان به آن سنگ زده و آن را هدف گرفتهاند.
🔶 #امام (ع) همه #راههای_هدايت و ارشاد به راه راست را به كار برد تا از #جنگ_جلوگيري كند زيرا كه او صاحب دعوت خير و سلامتي، دعوت به اسلام بود.
🔶تنها زماني كه تير چون باران بهسوی سپاه امام روانه شد، در اين هنگام امام تصميم به جنگ گرفت تا آنها به امر خداوند بازگردند.
🍃بعد از #شروع_جنگ پیدرپی #اصحاب امام (ع) #كشته میشدند و چون يك نفر يا دو نفر از آنان به #شهادت میرسید پيدا بود، ولي از لشكر انبوه ابن سعد هر چه كشته میشد، نمودار نبود.
💠موقع #نماز زهير بن قين و سعيد بن عبدالله از شدت تيرها سست شد و بر زمين افتاد و گفت: خدايا سلام مرا به پيامبرت برسان و آنچه از درد و زخم به من رسيده به او بگو كه من از ياري ذريه رسول خدا، ثواب تو را خواهانم.
💠پس روي به امام كرد و گفت: اي پسر رسول خدا آيا راضي شدي؟ امام فرمود: تو قبل از من به #بهشت میرسی.
🍂 #عصر_عاشورا، پس از جنگهای بسياري كه #امام (ع) داشت، لحظهاي براي استراحت ايستاد.
🍂در اين هنگام #سنگي از سوي دشمن آمد و بر #پيشاني ايشان نشست كه #خون از آن جنبش كرد. امام خواست كه با #جامه، خون از #چهره_پاك كند كه #تيري_سه_شعبه و مسموم بر #سينه حضرت نشست.
🍂 #امام_صادق (ع) دراینباره میفرماید: در #پيكر_جدم، #جاي_سي_و_دو_زخم_نيزه و #چهل_و_چهار ضربت #شمشير ديده شد.
جبه سياه فامي كه بر تن آن حضرت بود براثر ضربت شمشير و نيزه پاره شده بود.
✨السلام عليالحسين و علي علي بن حسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين .✨
#کاروان_عشق
#دهم_ماه_محرمالحرام
#عاشورای_حسینی
#یا_حسین 🚩
🏴 ڪانال عهـدبا شهـدا👇
🏴 @Shahidegomnamm
🍃در سپيدهدم روز #دهم_محرمالحرام سال 61 هجرى قمرى #امام_حسين (ع) يارانش را فراخواند تا #نماز_صبح را اقامه كنند. همراهان سي و دو سوار و چهل تن پياده بودند. امام به ياران و اصحابش نگاه كرد. آنها را اندك در عدد و فراوان در ايمان و عقيده يافت هر نفر از آنها برابر با بیستنفری بود كه در باطن بزدل و ترسو بودند.
🍃 #امام_حسين (ع) #سپاه را به #سه_جبهه_تقسيم نمود. سمت راست به رهبري زهیر بن قبن، سمت چپ به سرپرستي حبيب بن مظاهر و در قلب سپاه، خود ايشان اهلبیت (ع) و ديگر ياران ايستادند.
🚩 #پرچم را به دست #برادرش_عباس داد كه او بهترين نيزهانداز، بیباکترین و نيرومندترين افراد بود.
👺 #عمر_بن_سعد دستور داد تا #لشكرش را كه متشكل از سي هزار نفر پياده و سواره بود، منظم كنند.
💢 #عبدالله_بن_زهير بن سليم ازدي را بر اهالي مدينه گمارد. #عبدالرحمن بن ابي سبره حنفي را بر اهالي مذحج و اسد، #قيس_بن_اشعث را بر اهالي ربيعه، كنده و #حر_بن_يزيد رياحي را در رأس اهالي تميم و همدان قرارداد. سپس اين عده را به دو قسمت تقسيم كرد. قسمت راست كه امير آن #عمرو_بن_حجاج زبيدي بود و قسمت چپ كه در رأس آن #شمربن_ذيالجوشن عامري قرار داشت.
💢آنگاه #لشكر را به دو بخش #پياده و #سواره تقسيم نمود. فرماندهي پياده با شبث بن ربعي و سواره با عزره بن قيس احمسي بود و پرچم را به دست غلامش ذويد داد.
✨از #امام_زینالعابدین (ع) نقلشده است كه فرمود:👇👇
✳️ #صبح_عاشورا، چون #سپاه دشمن بر امام حسين (ع) رو آورد، #امام دست به #دعا برداشت و عرض كرد: بار الها! در هر اندوهي، تكيهگاهي و در هر سختي اميد مني.
✨در هر حادثه ناگواري كه بر من آيد، پشت و پناه و ذخيره مني! چهبسا غمي كه در آن دل، خوار و دشمن، شاد میشد و من آن را به درگاهت آورده و به تو شكوه كردم، تا از جز تو بريده و تنها به تو رو آورده باشم و تو گشايش دادي و آن را از من راندي. پس تو دارنده هر نعمت و صاحب هر نيكي و مقصد اعلاي هر خواستهاي.✳️
🍃 #امام تصميم گرفت كه براي #آخرين_بار با #عمر_بن_سعد #ملاقات كرده و حجت نهايي را بر او تمام كند تا براي او ديگر عذري نماند. لذا او را فراخواند و به او چنين فرمود:👇
🔶اي #عمر، تو چنين میاندیشی كه #مرا_میکشی و #يزيد حكومت ري و گرگان را به تو میدهد!
🔶به خدا سوگند كه از آن سيراب نخواهي شد و اين مطلبي است حتمي. هر چه میخواهی انجام بده كه نه در دنيا و نه در آخرت به شادي نخواهي رسي. مانند اين است كه من سر تو را بر چوبدستی میبینم كه كودكان به آن سنگ زده و آن را هدف گرفتهاند.
🔶 #امام (ع) همه #راههای_هدايت و ارشاد به راه راست را به كار برد تا از #جنگ_جلوگيري كند زيرا كه او صاحب دعوت خير و سلامتي، دعوت به اسلام بود.
🔶تنها زماني كه تير چون باران بهسوی سپاه امام روانه شد، در اين هنگام امام تصميم به جنگ گرفت تا آنها به امر خداوند بازگردند.
🍃بعد از #شروع_جنگ پیدرپی #اصحاب امام (ع) #كشته میشدند و چون يك نفر يا دو نفر از آنان به #شهادت میرسید پيدا بود، ولي از لشكر انبوه ابن سعد هر چه كشته میشد، نمودار نبود.
💠موقع #نماز زهير بن قين و سعيد بن عبدالله از شدت تيرها سست شد و بر زمين افتاد و گفت: خدايا سلام مرا به پيامبرت برسان و آنچه از درد و زخم به من رسيده به او بگو كه من از ياري ذريه رسول خدا، ثواب تو را خواهانم.
💠پس روي به امام كرد و گفت: اي پسر رسول خدا آيا راضي شدي؟ امام فرمود: تو قبل از من به #بهشت میرسی.
🍂 #عصر_عاشورا، پس از جنگهای بسياري كه #امام (ع) داشت، لحظهاي براي استراحت ايستاد.
🍂در اين هنگام #سنگي از سوي دشمن آمد و بر #پيشاني ايشان نشست كه #خون از آن جنبش كرد. امام خواست كه با #جامه، خون از #چهره_پاك كند كه #تيري_سه_شعبه و مسموم بر #سينه حضرت نشست.
🍂 #امام_صادق (ع) دراینباره میفرماید: در #پيكر_جدم، #جاي_سي_و_دو_زخم_نيزه و #چهل_و_چهار ضربت #شمشير ديده شد.
جبه سياه فامي كه بر تن آن حضرت بود براثر ضربت شمشير و نيزه پاره شده بود.
✨السلام عليالحسين و علي علي بن حسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين .✨
#کاروان_عشق
#دهم_ماه_محرمالحرام
#عاشورای_حسینی
#یا_حسین 🚩
🏴 ڪانال عهـدبا شهـدا👇
🏴 @Shahidegomnamm
🔴وهابی ها 👿و آشوبگران👻 پیوندتان مبارک💐
❌ #پرچم_مقدس_ایران 🇮🇷 دیشب توسط برخی داعش های وطنی به آتش کشیده شد
#مرگ_بر_فتنه_گر
✅کانال بصیرتی عهدباشهدا
🦋 @Shahidegomnamm 🦋
❌ #پرچم_مقدس_ایران 🇮🇷 دیشب توسط برخی داعش های وطنی به آتش کشیده شد
#مرگ_بر_فتنه_گر
✅کانال بصیرتی عهدباشهدا
🦋 @Shahidegomnamm 🦋
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#وداع تلخ #من با #تُ #نگاهم ڪن ، #مرا بنگر #جنون از #چشم من پیداست #قسمت_پایانی✒️ #داستان_فرمانده_من📚🔎 #رمان_عاشقانه💔 #مدافعان_حرم🥀 🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🍃🌹 °•🌸 ➬ @Shahidegomnamm
#داستان📚✒️
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_یازده 📖
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
❥• نگاه بی رمق #مامان رعنا چنگ انداخت به دلم قدم بر میدارم و داخل
میشوم #بوی گلاب و اسپند با هم آمیخته میشود #قلبم دیوانه وار به قفسه ی سینه ام میڪوبد #تابوتی ڪه مزین به #پرچم ایران است...
بالاخره برگشتی #مرد؟
چهره ی غرق در آرامشت میان پنبه های سفید قرار گرفته سمفونی #زندگی ست
اینگونه #خوابیدنت چهره ی معصومت با #سربند بی بی چقدر نوڪر ترت ڪرده
هنوز چند قدم تا #عشق مانده #طوفان دیگری در راه است...
❥• زمزمه میڪنم:
چند قدمی ڪه ذره ذره از جانم را
می گیرد #ابرویت شڪسته و #موهایت آشفته است...
زمزمه میڪنم: سلام #ڪربلای من!
#بوی خون، #باروت، #عطرنارنج در فضا می پیچد پسرمان را روی زمین می گذارم آرام #سرم را به سینه ات
می چسبانم چرا #قلبت نمیزند؟
چشمانم را می بندم و روی چهره ات دست می ڪشم چرا اینقدر #سردی؟
صورتم را نزدیڪ صورتت می آورم
#پیشانی روی پیشانی ات می گذارم
و با #اشڪ های داغم رخ زمستانی ات را #غسل می دهم
❥• #امیرعلی ناله می ڪند و ناگهان
می زند زیر #گریه می دانم برای چه #بهانه می گیرد میخواهد او را در آغوش بگیری #محتاطانه او را روی سینه ات می گذارم می بینی آرام می شود! بگذار دست هایت را روی سرش بڪشم خم میشوم برای بلند ڪردن دستت...
خشڪم میزند دست هایت ڪجاست #علمدار من؟
برایم روضه ی مصور شدی شهید ابوالفضلی من؟ بگذار من هم بگویم ڪمرم را شڪست این دست هایی ڪه نیستند هرچند #خداوند به جایش به تو دو #بال داده
یادت هست می گفتی:بالی دهید به وسعت هفت آسمانم؟
❥• دیدی خدا چه بال های قشنگی به تو داد؟ صدایی از بیرون می آید میخواهند تو را ببرند سلام مرا به #رسول_اڪرم با مادرمان #فاطمه، به بابایمان #علی، به مولایمان #حسن، به اربابمان #حسین،
به نازدانه حسین #سجاد، به عالممان #باقر، به راستین ترین #صادق، به #ڪاظممان، به ولی #نعمتمان، به #سخاوتمندمان #جواد، به هدایتگرمان #هادی، به عاشقترین زندانی سامرا یعنی #عسگری...
#بغض می ڪنم برای #دوازدهمین شان
سلام ما را به جانانمان، به آقای غریبمان
ڪه فراموشش ڪردیم و هزار سال است بدون #یار مانده، سلام ما را به او ڪه به انگشت شمارند #یارانش برسان...
#این_داستان_ادامه_دارد.. ✍
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_یازده 📖
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
❥• نگاه بی رمق #مامان رعنا چنگ انداخت به دلم قدم بر میدارم و داخل
میشوم #بوی گلاب و اسپند با هم آمیخته میشود #قلبم دیوانه وار به قفسه ی سینه ام میڪوبد #تابوتی ڪه مزین به #پرچم ایران است...
بالاخره برگشتی #مرد؟
چهره ی غرق در آرامشت میان پنبه های سفید قرار گرفته سمفونی #زندگی ست
اینگونه #خوابیدنت چهره ی معصومت با #سربند بی بی چقدر نوڪر ترت ڪرده
هنوز چند قدم تا #عشق مانده #طوفان دیگری در راه است...
❥• زمزمه میڪنم:
چند قدمی ڪه ذره ذره از جانم را
می گیرد #ابرویت شڪسته و #موهایت آشفته است...
زمزمه میڪنم: سلام #ڪربلای من!
#بوی خون، #باروت، #عطرنارنج در فضا می پیچد پسرمان را روی زمین می گذارم آرام #سرم را به سینه ات
می چسبانم چرا #قلبت نمیزند؟
چشمانم را می بندم و روی چهره ات دست می ڪشم چرا اینقدر #سردی؟
صورتم را نزدیڪ صورتت می آورم
#پیشانی روی پیشانی ات می گذارم
و با #اشڪ های داغم رخ زمستانی ات را #غسل می دهم
❥• #امیرعلی ناله می ڪند و ناگهان
می زند زیر #گریه می دانم برای چه #بهانه می گیرد میخواهد او را در آغوش بگیری #محتاطانه او را روی سینه ات می گذارم می بینی آرام می شود! بگذار دست هایت را روی سرش بڪشم خم میشوم برای بلند ڪردن دستت...
خشڪم میزند دست هایت ڪجاست #علمدار من؟
برایم روضه ی مصور شدی شهید ابوالفضلی من؟ بگذار من هم بگویم ڪمرم را شڪست این دست هایی ڪه نیستند هرچند #خداوند به جایش به تو دو #بال داده
یادت هست می گفتی:بالی دهید به وسعت هفت آسمانم؟
❥• دیدی خدا چه بال های قشنگی به تو داد؟ صدایی از بیرون می آید میخواهند تو را ببرند سلام مرا به #رسول_اڪرم با مادرمان #فاطمه، به بابایمان #علی، به مولایمان #حسن، به اربابمان #حسین،
به نازدانه حسین #سجاد، به عالممان #باقر، به راستین ترین #صادق، به #ڪاظممان، به ولی #نعمتمان، به #سخاوتمندمان #جواد، به هدایتگرمان #هادی، به عاشقترین زندانی سامرا یعنی #عسگری...
#بغض می ڪنم برای #دوازدهمین شان
سلام ما را به جانانمان، به آقای غریبمان
ڪه فراموشش ڪردیم و هزار سال است بدون #یار مانده، سلام ما را به او ڪه به انگشت شمارند #یارانش برسان...
#این_داستان_ادامه_دارد.. ✍
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎼🍃
🍃
#کلیپ🎞
در ایام #سالگرد_پیروزی_انقلاب
سر در هر خانه ای #پرچم_ایران
بزنید و #آذین بندی ڪنید...
#پرچم_ایران🇮🇷
#انقلاب✌️
#شهدا🕊
🍃🌸 JOiN uS👇🏻
°•🌸 @Shahidegomnamm
🍃
#کلیپ🎞
در ایام #سالگرد_پیروزی_انقلاب
سر در هر خانه ای #پرچم_ایران
بزنید و #آذین بندی ڪنید...
#پرچم_ایران🇮🇷
#انقلاب✌️
#شهدا🕊
🍃🌸 JOiN uS👇🏻
°•🌸 @Shahidegomnamm
📎 #کلام_شهید
🇮🇷| درخانه مان #پرچم جمهوری اسلامی نصب کنید که #دشمن بداند من جانم را برای #جمهوری_اسلامی داده ام |🇮🇷
#شهید_علی_اکبردرویشی
🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊
🇮🇷| درخانه مان #پرچم جمهوری اسلامی نصب کنید که #دشمن بداند من جانم را برای #جمهوری_اسلامی داده ام |🇮🇷
#شهید_علی_اکبردرویشی
🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊
🔷🔹🔹
#فرازےازوصیتنـــــامــہ ↯💌↯
📄 #خدایا تو خود شاهدی که خلقِ تو را در سرتاسر عالم به بند کشیدهاند و با انواع حیلههای شیطانی بر آنها به ناحق حاکم شدهاند و اکنون که بندهای از بندگان تو و فرزندی از فرزندان پیامبر بزرگ تو برای برقراری حاکمیت قوانین تو با رهبری امت مسلمان ایران قیام نموده و چنین امتی را یکپارچه و یکصدا برای برافرازی #پرچم_لاالهالاالله به حرکت درآورده، گرگان و کفتاران تاریخ به این انقلاب و امت اسلامی حملهور شدهاند، پس به رزمندگان ما توانایی و قدرت رویارویی با حملات این درندگان تاریخ عطا فرما تا با پیروزی به لشگریان کفر صدامی باب فتح قدس را بگشایند و ضربه نهایی را بر پیکر جباران و ستمگران فرود آورند، زیرا تمام مستضعفان و در بندان به اسارت کشیدهشدگان چشم امید به این انقلاب دوختهاند.🌸🍃
▫️ســـــردار والامقام▫️
#شهیـد_احمـــــد_بابایـــــی🌹
#ســــالروز_ولادت
🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊
#فرازےازوصیتنـــــامــہ ↯💌↯
📄 #خدایا تو خود شاهدی که خلقِ تو را در سرتاسر عالم به بند کشیدهاند و با انواع حیلههای شیطانی بر آنها به ناحق حاکم شدهاند و اکنون که بندهای از بندگان تو و فرزندی از فرزندان پیامبر بزرگ تو برای برقراری حاکمیت قوانین تو با رهبری امت مسلمان ایران قیام نموده و چنین امتی را یکپارچه و یکصدا برای برافرازی #پرچم_لاالهالاالله به حرکت درآورده، گرگان و کفتاران تاریخ به این انقلاب و امت اسلامی حملهور شدهاند، پس به رزمندگان ما توانایی و قدرت رویارویی با حملات این درندگان تاریخ عطا فرما تا با پیروزی به لشگریان کفر صدامی باب فتح قدس را بگشایند و ضربه نهایی را بر پیکر جباران و ستمگران فرود آورند، زیرا تمام مستضعفان و در بندان به اسارت کشیدهشدگان چشم امید به این انقلاب دوختهاند.🌸🍃
▫️ســـــردار والامقام▫️
#شهیـد_احمـــــد_بابایـــــی🌹
#ســــالروز_ولادت
🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊