🍃💞﷽💞🍃
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه
#ازکلام_وحی
❁ سـوره الزمـر
❁ جــزء 23
❁ صفحـہ 459
❁ آیہ 6 الی 10
🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹
@Shahidegomnamm
┄┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┄
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه
#ازکلام_وحی
❁ سـوره الزمـر
❁ جــزء 23
❁ صفحـہ 459
❁ آیہ 6 الی 10
🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹
@Shahidegomnamm
┄┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┄
🍁 #دلنوشته
🍀مـردانـہ
راهی میدان شدند ...
وقتــی ڪہ
دلشـان رَسته بود از دنیـا !
و #پــرواز ڪردند
پــروازے عاشقـانہ
رو بہ سوے خـدا ...🕊
#روزتون_شهدایی✨
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
🍀مـردانـہ
راهی میدان شدند ...
وقتــی ڪہ
دلشـان رَسته بود از دنیـا !
و #پــرواز ڪردند
پــروازے عاشقـانہ
رو بہ سوے خـدا ...🕊
#روزتون_شهدایی✨
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
✨در مشـهد و مدیـنہ خدایا
چہ محشرسٺ
🏴شال عزا
بہ گردن زهرا و حیدر اسٺ
✨یا بن الحسن بیا
ڪه تسلا دهیم تو را
🏴چون سوگ
#مجتبی و #رضا و #پیمبر اسٺ
#آجرک_اللہیاصاحبالزمان
🏴 @Shahidegomnamm
چہ محشرسٺ
🏴شال عزا
بہ گردن زهرا و حیدر اسٺ
✨یا بن الحسن بیا
ڪه تسلا دهیم تو را
🏴چون سوگ
#مجتبی و #رضا و #پیمبر اسٺ
#آجرک_اللہیاصاحبالزمان
🏴 @Shahidegomnamm
#وصیتنامه📃
✍بچه ها!
سعي ڪنيد عاشق باشيد
عاشق #خدمت_ڪردن!
منتظرنباشيدڪه ڪسي به شمابگويد خداقوت،ڪسی ازتان تشڪر ڪند
ویاڪسی #قدرڪاروتلاش ومشقتی راڪه ڪشیده اید بداند
#شهید_حسین_ناجی
@Shahidegomnamm
✍بچه ها!
سعي ڪنيد عاشق باشيد
عاشق #خدمت_ڪردن!
منتظرنباشيدڪه ڪسي به شمابگويد خداقوت،ڪسی ازتان تشڪر ڪند
ویاڪسی #قدرڪاروتلاش ومشقتی راڪه ڪشیده اید بداند
#شهید_حسین_ناجی
@Shahidegomnamm
مدینه دل تنگم برای پیغمبر
حاج میثم مطیعی
🎵 #صوت
🔊مداحی زیبای
🎤 #حاج_میثم_مطیعی
💔مدینه دلتنگم 💔
🏴ویژه رحلت پیامبر اکرم (ص)
وشهادت امام حسن (ع)🏴
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
🔊مداحی زیبای
🎤 #حاج_میثم_مطیعی
💔مدینه دلتنگم 💔
🏴ویژه رحلت پیامبر اکرم (ص)
وشهادت امام حسن (ع)🏴
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#داستان #فرمانده_من #قسمت_صدوپنجاه_ویکم 🌸پوفی کشیدم و رفتم چای دم کردم ... دوباره کنارش نشستم و شروع کردم به اصرار کردن ... مامان نفس عمیقی کشیدو گفت : خیلی خب ...میگم ... من کنجکاوی های نوجوونیم مقارن با زمان #انقلاب بود ... 🌸همه جور کتاب می خوندم ...…
#داستان
#فرمانده_من
#قسمت_صدوپنجاه_ودوم
🌸کار دکتر که تموم شد طبق معمول مشغول بخیه و پانسمان شدم ... صداشو شنیدم .. خم شدم سمت صورتش ببینم چی میگه ... دیدم مهدیه ... #شوکه نگاش کردم ... بی اختیار زدم زیر گریه ... مهدی اصلا نگاهم نمی کرد ولی وقتی فهمید منم خیلی معذب شد .منم خیلی از کارم خجالت کشیدم ، هرچند دست خودم نبود ... سریع کارمو تموم کردمو از اتاق خارج شدم ...
🌸فردا باز انگار یه جاذبه ای منو به سمت اون اتاق می کشید ... وارد اتاق شدم رفتم کنار تختش ولی نبود ... ازین
و اون پرس و جو کردم گفتن #رفته_منطقه ... تمام امیدم ناامیدی شد ...متحول شده بودم ...شبا توی گوشه ی اتاق پرستارا تا صبح عبادت می کردم و روزا هم بسختی مشغول کار بودم ...
🌸حس می کردم مهدی از من فرار می کنه ... بخاطر همون دیگه نرفتم دنبالش ... ولی سعی کردم خودمو بسازم ... وقتای بیکاریم کتابای شهید مطهری و #آیت الله_دستغیب می خوندم یه روز یه گروه پرستار فرستادن منطقه ...
🌸آتیش دشمن سنگین بود ... مجروحا رو می فرستادن عقب و ما سریع درمانشون می کردیم ... اونجا از دور مهدی رو دیدم ... #لباس_خاکی توی تنش خیلی زیبا بود ... با اخم غلیطی نگاهمون کرد ... دوست نداشت خانوما توی خط باشن ...ازون روز به بعد نذاشتن بریم خط ...
🌸خیلی حرصم گرفته بود ... منم لجبازی کردم .. با هر زور و بلایی که بود خودمو به منطقه می رسوندم و مجروحا رو درمان می کردم ... خیلیاشون اگه دیر به بیمارستان می رسیدن تلف می شدن ... اوضاع به همین منوال گذشت ...
🌸سال 62 بود ... تو حیاط بیمارستان نشسته بودم ... توی وجودم جنگ و صلح درگرفته بود ... من بدون اراده به سمت مهدی کشیده می شدم ... چند ماه بود که ندیده بودمش .... خانوادم خیلی اصرار داشتن برگردم ... بلاخره تسلیم شدم . برگشتم
💠ادامـــه دارد....
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع و پیگرد الہے دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
#فرمانده_من
#قسمت_صدوپنجاه_ودوم
🌸کار دکتر که تموم شد طبق معمول مشغول بخیه و پانسمان شدم ... صداشو شنیدم .. خم شدم سمت صورتش ببینم چی میگه ... دیدم مهدیه ... #شوکه نگاش کردم ... بی اختیار زدم زیر گریه ... مهدی اصلا نگاهم نمی کرد ولی وقتی فهمید منم خیلی معذب شد .منم خیلی از کارم خجالت کشیدم ، هرچند دست خودم نبود ... سریع کارمو تموم کردمو از اتاق خارج شدم ...
🌸فردا باز انگار یه جاذبه ای منو به سمت اون اتاق می کشید ... وارد اتاق شدم رفتم کنار تختش ولی نبود ... ازین
و اون پرس و جو کردم گفتن #رفته_منطقه ... تمام امیدم ناامیدی شد ...متحول شده بودم ...شبا توی گوشه ی اتاق پرستارا تا صبح عبادت می کردم و روزا هم بسختی مشغول کار بودم ...
🌸حس می کردم مهدی از من فرار می کنه ... بخاطر همون دیگه نرفتم دنبالش ... ولی سعی کردم خودمو بسازم ... وقتای بیکاریم کتابای شهید مطهری و #آیت الله_دستغیب می خوندم یه روز یه گروه پرستار فرستادن منطقه ...
🌸آتیش دشمن سنگین بود ... مجروحا رو می فرستادن عقب و ما سریع درمانشون می کردیم ... اونجا از دور مهدی رو دیدم ... #لباس_خاکی توی تنش خیلی زیبا بود ... با اخم غلیطی نگاهمون کرد ... دوست نداشت خانوما توی خط باشن ...ازون روز به بعد نذاشتن بریم خط ...
🌸خیلی حرصم گرفته بود ... منم لجبازی کردم .. با هر زور و بلایی که بود خودمو به منطقه می رسوندم و مجروحا رو درمان می کردم ... خیلیاشون اگه دیر به بیمارستان می رسیدن تلف می شدن ... اوضاع به همین منوال گذشت ...
🌸سال 62 بود ... تو حیاط بیمارستان نشسته بودم ... توی وجودم جنگ و صلح درگرفته بود ... من بدون اراده به سمت مهدی کشیده می شدم ... چند ماه بود که ندیده بودمش .... خانوادم خیلی اصرار داشتن برگردم ... بلاخره تسلیم شدم . برگشتم
💠ادامـــه دارد....
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع و پیگرد الہے دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
💌 #دلنوشته
❣عشــــــــــق یعنی:
جوان باشــے
خوش سیما باشـے
و احساست در اوج خودش باشد
ولــــــــــی...
فقط بخاطر
#رضایت_خـــــدا و #امام_زمانت
👈 #گناه_نکنی
#شهید_محسن_حججی💐
💠 @Shahidegomnamm
❣عشــــــــــق یعنی:
جوان باشــے
خوش سیما باشـے
و احساست در اوج خودش باشد
ولــــــــــی...
فقط بخاطر
#رضایت_خـــــدا و #امام_زمانت
👈 #گناه_نکنی
#شهید_محسن_حججی💐
💠 @Shahidegomnamm
💫هرهفته #غروب_جمعه کہ میشد همسر و فرزندان را در گوشهای از خانه جمع میکرد و خودش #زیارت آل یاسین میخواند هرهفته در خانهاش برای امام زمان برنامه داشت.
#شهید_عبدالرضا_مجیری💐
#خاطره
@Shahidegomnamm
#شهید_عبدالرضا_مجیری💐
#خاطره
@Shahidegomnamm
💚 #یا_مهـــدے
❣اےیوسف گم گشتہ بہ ڪنعان برگرد
❣برجسمِ بدون روح،اے جان برگرد
❣آخرتو بگو "مَتیٰ تَرانا وَ نَراڪ ؟!"
❣مُردیم دگر، تو را بہ قرآن برگرد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج✨
💠 @Shahidegomnamm 👈
❣اےیوسف گم گشتہ بہ ڪنعان برگرد
❣برجسمِ بدون روح،اے جان برگرد
❣آخرتو بگو "مَتیٰ تَرانا وَ نَراڪ ؟!"
❣مُردیم دگر، تو را بہ قرآن برگرد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج✨
💠 @Shahidegomnamm 👈
Forwarded from عکس نگار
🍃🌸🍃🌸🍃
✨ #یا_رَفِیقَ_مَنْ_لارَفِیقَ_لَہ ✨ُ
🔴خون زيادے از پاي من رفتہ بود. بي حس شده بودم.عراقے ها اما مطمئن بودند كہ زنده نيستم حالت عجيبے داشتم. #زير_لب فقط مےگفتم:
✨《يا صاحب الزمان ادركنی》✨
🍀هوا تاريڪ شده بود. #جوانے خوش سيما و #نورانے بالاي سرم آمد. چشمانم را بہ سختے باز ڪردم.
🍀مرا بہ آرامے بلند ڪرد. از ميدان مين خارج شد. در گوشہ اي امن مرا روے زمين گذاشت. آهستہ و آرام.
🍀 من دردے حس نمےڪردم! آن #آقا ڪلے با من صحبت ڪرد. بعد فرمودند: " #ڪسي مےآيد و شما را #نجات مي دهد.👌 #او_دوست_ماست!"
🍀لحظاتے بعد #ابراهيم آمد.با همان #صلابت هميشگے مرا بہ دوش گرفت و حرڪت ڪرد آن #جمال_نوراني، #ابـراهيــم را #دوست خود #معرفے ڪرد خوشا بہ حالش...
🥀 #شهید_ابراهیم_هادی
📚سلام بر ابراهیم1/ ص۱۱۸
🍁 #خاطره
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
✨ #یا_رَفِیقَ_مَنْ_لارَفِیقَ_لَہ ✨ُ
🔴خون زيادے از پاي من رفتہ بود. بي حس شده بودم.عراقے ها اما مطمئن بودند كہ زنده نيستم حالت عجيبے داشتم. #زير_لب فقط مےگفتم:
✨《يا صاحب الزمان ادركنی》✨
🍀هوا تاريڪ شده بود. #جوانے خوش سيما و #نورانے بالاي سرم آمد. چشمانم را بہ سختے باز ڪردم.
🍀مرا بہ آرامے بلند ڪرد. از ميدان مين خارج شد. در گوشہ اي امن مرا روے زمين گذاشت. آهستہ و آرام.
🍀 من دردے حس نمےڪردم! آن #آقا ڪلے با من صحبت ڪرد. بعد فرمودند: " #ڪسي مےآيد و شما را #نجات مي دهد.👌 #او_دوست_ماست!"
🍀لحظاتے بعد #ابراهيم آمد.با همان #صلابت هميشگے مرا بہ دوش گرفت و حرڪت ڪرد آن #جمال_نوراني، #ابـراهيــم را #دوست خود #معرفے ڪرد خوشا بہ حالش...
🥀 #شهید_ابراهیم_هادی
📚سلام بر ابراهیم1/ ص۱۱۸
🍁 #خاطره
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
🌼🍃
🍃
این روز ها حال و هواے
آخر صفر است🏴
وداعے با شڪوہ با پیڪر گل🌹بارانت😭
ادامہ راہ توست ڪہ براے پیڪر تیر باران حسن ع بود😔
#شهید_مرتضی_عبدالهی 🦋
#شبتون_شهدایی 🌙
✨
💫 @shahidegomnamm
✨
🍃
این روز ها حال و هواے
آخر صفر است🏴
وداعے با شڪوہ با پیڪر گل🌹بارانت😭
ادامہ راہ توست ڪہ براے پیڪر تیر باران حسن ع بود😔
#شهید_مرتضی_عبدالهی 🦋
#شبتون_شهدایی 🌙
✨
💫 @shahidegomnamm
✨
🍃💞﷽💞🍃
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه
#ازکلام_وحی
❁ سـوره الزمـر
❁ جــزء 23
❁ صفحـہ 460
❁ آیہ 11 الی 21
🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹
@Shahidegomnamm
┄┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┄
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه
#ازکلام_وحی
❁ سـوره الزمـر
❁ جــزء 23
❁ صفحـہ 460
❁ آیہ 11 الی 21
🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹
@Shahidegomnamm
┄┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┄
🍃💞﷽💞🍃
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه
#ازکلام_وحی
❁ سـوره الزمـر
❁ جــزء 23
❁ صفحـہ 460
❁ آیہ 11 الی 21
🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹
@Shahidegomnamm
┄┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┄
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه
#ازکلام_وحی
❁ سـوره الزمـر
❁ جــزء 23
❁ صفحـہ 460
❁ آیہ 11 الی 21
🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹
@Shahidegomnamm
┄┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┄
💖 #دلنوشته
🌼شـاهـد خــداســت !
و تنهـا او مےدانـد
ڪه #جـوانے ِشان را،
وقـف #نجـابـت شان ڪردند ...
#شهید_عباس_آبیاری💐
#روزتون_شهدایی✨
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
🌼شـاهـد خــداســت !
و تنهـا او مےدانـد
ڪه #جـوانے ِشان را،
وقـف #نجـابـت شان ڪردند ...
#شهید_عباس_آبیاری💐
#روزتون_شهدایی✨
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🔸" در محضـــــر شهیــــد....."
📔 #خاطره
✍اول مـن دیدمش. با آن ڪلاه خود روے سرش، و آرپی جی روے شانه اش مثل نیـروهایی شده بود ڪه می خواستند بروند جلو.
🍁به فرمانده گردانمان گفتم.
صـدایش ڪرد «حــاج مهـــدے !» برگشت.
🍁گفت«شمـا ڪجا میرین؟»
🍁گفت«چه فـرقـی مے ڪنه؟
👌 #فـرمانده_ڪه_همش_نباید_بشینه_تو_سنگر.
منـم با ایـن دستـه میرم جلـو.»
#سردارشهید_مهدی_زین_الدین💐
#سالروز_شهادت🕊
#یادش_با_صلوات✨
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
📔 #خاطره
✍اول مـن دیدمش. با آن ڪلاه خود روے سرش، و آرپی جی روے شانه اش مثل نیـروهایی شده بود ڪه می خواستند بروند جلو.
🍁به فرمانده گردانمان گفتم.
صـدایش ڪرد «حــاج مهـــدے !» برگشت.
🍁گفت«شمـا ڪجا میرین؟»
🍁گفت«چه فـرقـی مے ڪنه؟
👌 #فـرمانده_ڪه_همش_نباید_بشینه_تو_سنگر.
منـم با ایـن دستـه میرم جلـو.»
#سردارشهید_مهدی_زین_الدین💐
#سالروز_شهادت🕊
#یادش_با_صلوات✨
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
💌 #دلنوشته
🍂 #تـو مرا یـاد ڪنے یا نڪنے
باورت گر بشود، گر نشود
حـرفےنیست؛
اما...
🍂 #نفسـم مےگیرد
در هـوایے ڪہ نفس های
تـو نیست!
#شهیدمدافع_حرم_رسول_خلیلی💐
#سالروز_شهادت🕊
💠 @Shahidegomnamm
🍂 #تـو مرا یـاد ڪنے یا نڪنے
باورت گر بشود، گر نشود
حـرفےنیست؛
اما...
🍂 #نفسـم مےگیرد
در هـوایے ڪہ نفس های
تـو نیست!
#شهیدمدافع_حرم_رسول_خلیلی💐
#سالروز_شهادت🕊
💠 @Shahidegomnamm
✨ #حدیث_روز ✨
🌼امام حسن علیه السلام
💢تعجـب می ڪنم از ڪسانیكه در #غـذاے جسـم خود فڪر مے ڪنند ولی در #امـور معنـوی و غـذای جـان خویش #تفڪـر نمی ڪنند.
📚بحار الانوار،ج1،ص218
💠 @Shahidegomnamm 👈
🌼امام حسن علیه السلام
💢تعجـب می ڪنم از ڪسانیكه در #غـذاے جسـم خود فڪر مے ڪنند ولی در #امـور معنـوی و غـذای جـان خویش #تفڪـر نمی ڪنند.
📚بحار الانوار،ج1،ص218
💠 @Shahidegomnamm 👈
Forwarded from عکس نگار
✌️ #ترجمان_شجاعت
✍یڪ شب ، مجید به همراه شش نیروے دیگر براے #شناسایی وارد #خاک عراق می شود . درحین شناسایی ، نیرو هاے عراقی سرمی رسند .
♦️به محض پیدا شدن سر و ڪله ی نیرو هاے #عراقی ، همراهان مجید سلاح هاے خود را می گذارند و #فرار می کنند ، #اما_مجید برای این که هم سلاح ها به دست دشمن نیفتد و هم این که کار شناسایی را تمام کند ، #مے_ماند .
♦️برای این ڪه از چشم دشمن #پنهان بماند ، وارد #ڪانالی ڪه در همان نزدیڪی بوده می شود . ڪانالی ڪه #پر بوده از #آب_گندیده و #جسد های بوگرفته ی عراقی ها .
♦️خودش را در ڪانال نگه مے دارد و بالاخره عراقی ها دور مے شوند . مجید هم پس از پایان ڪار #شناسایی به همراه سلاح ها برمی گردد ، اما به خاطر قرار گرفتن در آب آلوده ی ڪانال تمام #بدنش_زخم می شود .
♦️زمانی ڪه به خانه برگشت #دهان و حتی روده هایش #تاول زده بود . به طوری ڪه نمی توانست هیچ نوع غذایی را وارد دهانش ڪند و تنها #مایعات را ، آن هم با #سختی زیاد وارد دهانش می ڪردیم .
شهید مجید زین الدین ، #جوان_نوزده_ساله ی ایرانی ، ترجمان شجاعت و #گذشت ، #مردانگی را با تمام وجود به اثبات رساند .
#شهید_مجید_زین_الدین💐
#سالروز_شهادت 🕊
#یادش_با_صلوات ✨
#خاطره🍁
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
✍یڪ شب ، مجید به همراه شش نیروے دیگر براے #شناسایی وارد #خاک عراق می شود . درحین شناسایی ، نیرو هاے عراقی سرمی رسند .
♦️به محض پیدا شدن سر و ڪله ی نیرو هاے #عراقی ، همراهان مجید سلاح هاے خود را می گذارند و #فرار می کنند ، #اما_مجید برای این که هم سلاح ها به دست دشمن نیفتد و هم این که کار شناسایی را تمام کند ، #مے_ماند .
♦️برای این ڪه از چشم دشمن #پنهان بماند ، وارد #ڪانالی ڪه در همان نزدیڪی بوده می شود . ڪانالی ڪه #پر بوده از #آب_گندیده و #جسد های بوگرفته ی عراقی ها .
♦️خودش را در ڪانال نگه مے دارد و بالاخره عراقی ها دور مے شوند . مجید هم پس از پایان ڪار #شناسایی به همراه سلاح ها برمی گردد ، اما به خاطر قرار گرفتن در آب آلوده ی ڪانال تمام #بدنش_زخم می شود .
♦️زمانی ڪه به خانه برگشت #دهان و حتی روده هایش #تاول زده بود . به طوری ڪه نمی توانست هیچ نوع غذایی را وارد دهانش ڪند و تنها #مایعات را ، آن هم با #سختی زیاد وارد دهانش می ڪردیم .
شهید مجید زین الدین ، #جوان_نوزده_ساله ی ایرانی ، ترجمان شجاعت و #گذشت ، #مردانگی را با تمام وجود به اثبات رساند .
#شهید_مجید_زین_الدین💐
#سالروز_شهادت 🕊
#یادش_با_صلوات ✨
#خاطره🍁
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm