.
.
.
ببین با دلم چه کردی برادر شهیدم....
شهادت شده آرزوی هر روزم....
میگویند دوستان ناباب انتخاب نکنید...
تو بابی؟
آری...تو باب رسیدن من به خدایی...
ببین چقدر آدم ها تغییر کرده اند...
میبینی؟
جوان ها به خاطر زیباییت به تو جذب میشوند اما بعد...
بعد که بیشتر با تو آشنا میشوند فقط دلشان همانند تو زیستن میخواهد...🙏
بگذار حقیقتی را برایت بگویم.
اینجا عرب و عجم فرقی نمیکند.
با خدا که باشی،عاشق که شوی💔
فرقی ندارد عرب باشی یا عجم.😔
عرب....
من چگونه ندهم دل به عرب
که #محمد عرب است
#حسینم را چه کنم؟
یا که #سید_حسن عرب است
#جهاد را چه کنم؟؟؟
میبینی؟
ما ملتی هستیم که عشق عرب در وجودمان نقش بسته...
چه محمد چه علی....
بگذار به ما بگویند وطن فروش.
بگذار یک عده برایشان جشن کوروش مهم باشد و برای ما شهادت عزیزانم در سوریه😔
ما#عقایدمان را به #وطنمان نمیفروشیم.
#جان میدهیم برای وطنمان
#سر میدهیم برای دینمان
ما#ایران_اسلامی_را_میخواهیم...
#اسلام_محمدی💔
#محمد_عربی💔
پس#ما همه با هم یک امتیم....
تو ای دوست باب من...
دعا کن انسان های این زمانه از جهل و نادانی دربیایند
#اللهم_ارزقنا_شهادت_فی_سبیلک
#دلنوشته
https://telegram.me/shahidegomnamm
.
.
ببین با دلم چه کردی برادر شهیدم....
شهادت شده آرزوی هر روزم....
میگویند دوستان ناباب انتخاب نکنید...
تو بابی؟
آری...تو باب رسیدن من به خدایی...
ببین چقدر آدم ها تغییر کرده اند...
میبینی؟
جوان ها به خاطر زیباییت به تو جذب میشوند اما بعد...
بعد که بیشتر با تو آشنا میشوند فقط دلشان همانند تو زیستن میخواهد...🙏
بگذار حقیقتی را برایت بگویم.
اینجا عرب و عجم فرقی نمیکند.
با خدا که باشی،عاشق که شوی💔
فرقی ندارد عرب باشی یا عجم.😔
عرب....
من چگونه ندهم دل به عرب
که #محمد عرب است
#حسینم را چه کنم؟
یا که #سید_حسن عرب است
#جهاد را چه کنم؟؟؟
میبینی؟
ما ملتی هستیم که عشق عرب در وجودمان نقش بسته...
چه محمد چه علی....
بگذار به ما بگویند وطن فروش.
بگذار یک عده برایشان جشن کوروش مهم باشد و برای ما شهادت عزیزانم در سوریه😔
ما#عقایدمان را به #وطنمان نمیفروشیم.
#جان میدهیم برای وطنمان
#سر میدهیم برای دینمان
ما#ایران_اسلامی_را_میخواهیم...
#اسلام_محمدی💔
#محمد_عربی💔
پس#ما همه با هم یک امتیم....
تو ای دوست باب من...
دعا کن انسان های این زمانه از جهل و نادانی دربیایند
#اللهم_ارزقنا_شهادت_فی_سبیلک
#دلنوشته
https://telegram.me/shahidegomnamm
Telegram
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
Forwarded from عکس نگار
#خاطره_شهدایی
يك هفته قبل از شهادتش از سوريه به خانه آمد ،پنجشنبه شب بود نصف شب ديدم صداي ناله و گريه جهاد مي آيد رفتم در اتاقش از همان لاي در نگاه كردم ديدم جهاد سر سجاده مشغول دعا و گريه است و دارد با امام زمان عج صحبت ميكند .دلم لرزيد ولي نخواستم مزاحمش شوم، وانمود كردم كه چيزي نديدم...
صبح موقعي كه جهاد ميخواست برود موقع خداحافظي نتوانستم طاقت بياورم از او پرسيدم پسرم ديشب چي ميگفتي؟ چرا اين قدر بي قراري ميكردي؟ چي شده؟! جهاد خواست طفره برود براي همين به روي خودش نياورد و بحث را عوض كرد، من به خاطره دلهره اي كه داشتم اين بار با جديت بيشتر پرسيدم و سوالم رو با جديت تكرار كردم، گفت چيزي نيست مادر من نماز ميخواندم ديگر...😊
ديدم اينطوري پاسخ داد نخواستم بيشتر از اين پافشاري كنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم!
مرا بوسيد و بغل كرد و رفت…♥️
يكشنبه ظهر فهميدم آن شب به خداوند و امام زمان عج چه گفته و بينشان چه گذشته و آن لحن پر التماس براي چه بوده است!
🌸راوي مادر شهيد جهاد مغنيه🌸
🌹تهیه شده در موسسه فرهنگی مقاومتی قاف🌹
#جهاد
#شهيد_جهاد_مغنيه
#شهید_جهاد_عماد_مغنیه
#جهاد_ادامه_دارد
#دوست_شهید_من
🌹📿کانال عهدباشهدا📿🌹
@shahidegomnamm
يك هفته قبل از شهادتش از سوريه به خانه آمد ،پنجشنبه شب بود نصف شب ديدم صداي ناله و گريه جهاد مي آيد رفتم در اتاقش از همان لاي در نگاه كردم ديدم جهاد سر سجاده مشغول دعا و گريه است و دارد با امام زمان عج صحبت ميكند .دلم لرزيد ولي نخواستم مزاحمش شوم، وانمود كردم كه چيزي نديدم...
صبح موقعي كه جهاد ميخواست برود موقع خداحافظي نتوانستم طاقت بياورم از او پرسيدم پسرم ديشب چي ميگفتي؟ چرا اين قدر بي قراري ميكردي؟ چي شده؟! جهاد خواست طفره برود براي همين به روي خودش نياورد و بحث را عوض كرد، من به خاطره دلهره اي كه داشتم اين بار با جديت بيشتر پرسيدم و سوالم رو با جديت تكرار كردم، گفت چيزي نيست مادر من نماز ميخواندم ديگر...😊
ديدم اينطوري پاسخ داد نخواستم بيشتر از اين پافشاري كنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم!
مرا بوسيد و بغل كرد و رفت…♥️
يكشنبه ظهر فهميدم آن شب به خداوند و امام زمان عج چه گفته و بينشان چه گذشته و آن لحن پر التماس براي چه بوده است!
🌸راوي مادر شهيد جهاد مغنيه🌸
🌹تهیه شده در موسسه فرهنگی مقاومتی قاف🌹
#جهاد
#شهيد_جهاد_مغنيه
#شهید_جهاد_عماد_مغنیه
#جهاد_ادامه_دارد
#دوست_شهید_من
🌹📿کانال عهدباشهدا📿🌹
@shahidegomnamm
Forwarded from اتچ بات
توشهیدابن شهید/توجهادابن عماد/بانگاه به عکست احساس خجالت میکنم/توکه همسن منی توکه همسال منی یجورایی باتواحساس رفاقت میکنم...❤️ #جهاد_ادامه_دارد
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهید_مدافع_حرم #شهادت_هنر_مردان_خداست
📿🌹کانال عهدباشهدا🌹📿
@shahidegomnamm
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهید_مدافع_حرم #شهادت_هنر_مردان_خداست
📿🌹کانال عهدباشهدا🌹📿
@shahidegomnamm
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#عمارنامه
در #لبنان زندگي بسيار سخت است،
ان هم براي يك جوان #مذهبي و #حزب_اللهي!
#جهاد جوان بسيار باحيايي بود.
هميشه وقتي ميرفتيم بيرون سرش پايين بود!
سريع هم كارش را انجام مي داد كه برويم و زياد در اين فضاها نمي ماند!
#مهماني كه ميرفتيم يا در جمعي اگر حضور داشت، #لبخند دائم بر لب هایش بود؛
اما با همان چهره مهربان و خندان دينش را حفظ ميكرد!
گاهي در جمع دوستانمان اگر از بچه ها حرفي ناشايست مي شنيد، با همان خنده اش به آنها متذكر مي شد!
هميشه هركجا كه بود، تا صداي #اذان را ميشنيد نمازش را مي خواند!
حتي گاهي اوقات در جلسات در حين حرف زدن تا صداي اذان به گوشش مي رسيد، به آرامي بلند مي شد و از همه ما مي خواست اول #نماز را بخوانيم و بعد به كار ادامه دهيم!
.
.
.
#شهید #جهاد_مغنیه
.
.
.
حزبالله و جوانان مؤمن آن همچون #خورشید میدرخشند و مایه #افتخار دنیای اسلام هستند
.
.
#خاطره
#شهدا
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهید_مدافع_حرم
#شهیدان_زنده_اند
#شهدا_را_یاد_کنیم
🌹📿کانال عهدباشهدا📿🌹
@shahidegomnamm
در #لبنان زندگي بسيار سخت است،
ان هم براي يك جوان #مذهبي و #حزب_اللهي!
#جهاد جوان بسيار باحيايي بود.
هميشه وقتي ميرفتيم بيرون سرش پايين بود!
سريع هم كارش را انجام مي داد كه برويم و زياد در اين فضاها نمي ماند!
#مهماني كه ميرفتيم يا در جمعي اگر حضور داشت، #لبخند دائم بر لب هایش بود؛
اما با همان چهره مهربان و خندان دينش را حفظ ميكرد!
گاهي در جمع دوستانمان اگر از بچه ها حرفي ناشايست مي شنيد، با همان خنده اش به آنها متذكر مي شد!
هميشه هركجا كه بود، تا صداي #اذان را ميشنيد نمازش را مي خواند!
حتي گاهي اوقات در جلسات در حين حرف زدن تا صداي اذان به گوشش مي رسيد، به آرامي بلند مي شد و از همه ما مي خواست اول #نماز را بخوانيم و بعد به كار ادامه دهيم!
.
.
.
#شهید #جهاد_مغنیه
.
.
.
حزبالله و جوانان مؤمن آن همچون #خورشید میدرخشند و مایه #افتخار دنیای اسلام هستند
.
.
#خاطره
#شهدا
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهید_مدافع_حرم
#شهیدان_زنده_اند
#شهدا_را_یاد_کنیم
🌹📿کانال عهدباشهدا📿🌹
@shahidegomnamm
#داستان
#فرمانده_من
#قسمت_چهل_و_سه
شب شده بود🌝
تقریبا ساعت ده بود. نمایشگاه بسته شده بود و منو سپیده منتظر بودیم بیان دنبالمون🚗
نگاهمو از گلدون روی میز که گوشه ی سالن بود گرفتمو روبه سپیده گفتم: سپیده؟؟؟
_بعله؟؟
_اممممممم....راستش من واقعا نمیدونم چجوری ازت تشکر کنم با اینکه کارمون هیچ سود ومنفعتی نداره به لحاظ مادی ولی تو تا دیر وقت پیشم می مونی و کمکم میکنی. خیلی خانمی😘😍
_ای بابا این حرفا چیه. منکه از اولشم بابت پول نیومده بودم ولی به لحاظه معنوی کلی سود کردیم. من خودم با علاقه اینکارو انجام میدم میدونی؟ بنظرم این کار#جهاد_تبلیغیه ☺️
_اگه اینجوری که میگی باشه پس خیلی خوبه که چون یه بارم من تو صحبتای اقا شنیده بودم که میگفت: منم فرمان جهاد دادم منتهی از نوع تبلیغی... جهادم که میدونی واجبه...😊
با صدای بوق ماشین سپیده از جاش بلند شد و گفت: شرط میبندم اّشی باشه.🚗
با لبخند گفتم: خیلی خب... برو بیرون اگه داداشت بود برگرد یه چیزی بهت بدم.
_باوشه
سپیده رفت بیرون نگاهم به عکسا گره خورد. عکسایی که صدبار به هرکدوم خیره شده بودم و خاطراتم از جلوی چشمام گذشته بودن رو صندلی نشستم.امروز یکم کسل بودم، چرا شو نمیدونم. گوشیمو برداشتم و مداحی دلم گرفته رو گذاشتم دستمو گذاشتم زیر چونم و چشمامو بستم
دلم گرفته...😔
دوباره این شبا واسه حرم گرفته...😔😔
میدونه اقا..
باصدای افتادن چیزی از ته سالن سریع اهنگو قطع کردم از جام بلند شدم و با احتیاط به اون سمت حرکت کردم.🏃
چون بابام قاضی بود و با جنایتکارا و خلافکارا سرو کله میزد امکان اینکه مارو تهدید کنن وجود داشت چون چند بارم تهدید شده بودیم پس احتیاط لازمه ی عقل بود.😥
واسه همینم دفاع شخصیو کامل یاد گرفته بودم...😎
حالا ام تمام تمرکزم به در بود تا کسی ازش بیاد تو و بهش حمله کنم...با سیاهی که از در بیرون زد طی یه حرکت بروسلیانه چرخیدم و پامو بلند کردم تا ضربه بزنم..😲
اما با جیغ بنفشی که خانومه/اقاهه کشید پاهام تو هوا متوقف شد صداش داد میزد سپیدس.😓😅
پاک یادم رفته بود بهش گفته بودم برگرده.
نفس نفس زنان به دیوار تکیه دادمو گفتم: سپییییییییده ...اخه چرا از اینور اومدی؟ سرمو بلند کردم سپیده نبود.😰
دیگه کم کم دارم به همه چی شک می کنم یا من حالم خوب نیست یا این سپیده شیش میزنه.دوباره صدای سپیده رشته افکارمو پاره کرد. به سمت صدا برگشتم که دیدم دومتری من نشسته رو زمین و داره از خنده ریسه میره. با تعجب نگاش میکردم بین خنده هاش بریده بریده گفت:😂😂😂 خیلی...خنده...دار...شده...بودی
من نمیدونم چرا همه چیم واسه این بشر خنده داره؟؟؟😶
#ادامه_در_بخش_بعد
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع و پیگرد الہے دارد ⛔️
💠کانال عهد با شهدا 💠
╔══ೋღ
🌺ღೋ══╗
🌴 https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw 🌴
╚══ೋღ
🌺ღೋ══╝
#فرمانده_من
#قسمت_چهل_و_سه
شب شده بود🌝
تقریبا ساعت ده بود. نمایشگاه بسته شده بود و منو سپیده منتظر بودیم بیان دنبالمون🚗
نگاهمو از گلدون روی میز که گوشه ی سالن بود گرفتمو روبه سپیده گفتم: سپیده؟؟؟
_بعله؟؟
_اممممممم....راستش من واقعا نمیدونم چجوری ازت تشکر کنم با اینکه کارمون هیچ سود ومنفعتی نداره به لحاظ مادی ولی تو تا دیر وقت پیشم می مونی و کمکم میکنی. خیلی خانمی😘😍
_ای بابا این حرفا چیه. منکه از اولشم بابت پول نیومده بودم ولی به لحاظه معنوی کلی سود کردیم. من خودم با علاقه اینکارو انجام میدم میدونی؟ بنظرم این کار#جهاد_تبلیغیه ☺️
_اگه اینجوری که میگی باشه پس خیلی خوبه که چون یه بارم من تو صحبتای اقا شنیده بودم که میگفت: منم فرمان جهاد دادم منتهی از نوع تبلیغی... جهادم که میدونی واجبه...😊
با صدای بوق ماشین سپیده از جاش بلند شد و گفت: شرط میبندم اّشی باشه.🚗
با لبخند گفتم: خیلی خب... برو بیرون اگه داداشت بود برگرد یه چیزی بهت بدم.
_باوشه
سپیده رفت بیرون نگاهم به عکسا گره خورد. عکسایی که صدبار به هرکدوم خیره شده بودم و خاطراتم از جلوی چشمام گذشته بودن رو صندلی نشستم.امروز یکم کسل بودم، چرا شو نمیدونم. گوشیمو برداشتم و مداحی دلم گرفته رو گذاشتم دستمو گذاشتم زیر چونم و چشمامو بستم
دلم گرفته...😔
دوباره این شبا واسه حرم گرفته...😔😔
میدونه اقا..
باصدای افتادن چیزی از ته سالن سریع اهنگو قطع کردم از جام بلند شدم و با احتیاط به اون سمت حرکت کردم.🏃
چون بابام قاضی بود و با جنایتکارا و خلافکارا سرو کله میزد امکان اینکه مارو تهدید کنن وجود داشت چون چند بارم تهدید شده بودیم پس احتیاط لازمه ی عقل بود.😥
واسه همینم دفاع شخصیو کامل یاد گرفته بودم...😎
حالا ام تمام تمرکزم به در بود تا کسی ازش بیاد تو و بهش حمله کنم...با سیاهی که از در بیرون زد طی یه حرکت بروسلیانه چرخیدم و پامو بلند کردم تا ضربه بزنم..😲
اما با جیغ بنفشی که خانومه/اقاهه کشید پاهام تو هوا متوقف شد صداش داد میزد سپیدس.😓😅
پاک یادم رفته بود بهش گفته بودم برگرده.
نفس نفس زنان به دیوار تکیه دادمو گفتم: سپییییییییده ...اخه چرا از اینور اومدی؟ سرمو بلند کردم سپیده نبود.😰
دیگه کم کم دارم به همه چی شک می کنم یا من حالم خوب نیست یا این سپیده شیش میزنه.دوباره صدای سپیده رشته افکارمو پاره کرد. به سمت صدا برگشتم که دیدم دومتری من نشسته رو زمین و داره از خنده ریسه میره. با تعجب نگاش میکردم بین خنده هاش بریده بریده گفت:😂😂😂 خیلی...خنده...دار...شده...بودی
من نمیدونم چرا همه چیم واسه این بشر خنده داره؟؟؟😶
#ادامه_در_بخش_بعد
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع و پیگرد الہے دارد ⛔️
💠کانال عهد با شهدا 💠
╔══ೋღ
🌺ღೋ══╗
🌴 https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw 🌴
╚══ೋღ
🌺ღೋ══╝
Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
🌹#سردارشهید_مهدی_زین_الدین
💠#قسمت_دهم
💥#ویژگیهای_اخلاقی
✍از خصوصیات بارز او #شجاعت و #شهامت بود. خط شکنی شبهای عملیات و جنگیدن با دشمن در روز و مقاومت در برابر سختترین پاتکها به خاطر این روحیه بود.
روحیهای که اساس و بنیان آن بر #ایمان و #اعتقاد به #خدا استوار بود.
🔸مجاهدت دائمی او برای خدا بود و هیچگاه اثر خستگی روحی در وجودش دیده نمیشد.
🔸شهید زینالدین در کنار تلاش بیوقفهاش، از #مستحبات_غافل_نبود. اعقتاد داشت که جبهههای نبرد، مکانی مقدس است و انسان دراین مکان، به خدا تقرب پیدا میکند. همیشه به رزمندگان سفارش میکرد که به #تزکیه_نفس و #جهاد_اکبر بپردازند.
🔸او همواره سعی میکرد که #با_وضو باشد. به دیگران نیز تاکید مینمود که همیشه با وضو باشند.
🔸به #نماز_اول_وقت توجه بسیار داشت و با #قرآن مجید مانوس بود و به #حفظ_آیات آن میپرداخت.
🔸به دلیل اهمیتی که برای مسائل معنوی قایل بود #نماز را به #تانی و #خلوص مخصوصی به پا میداشت. فردی سراپا تسلیم بود و توجه به #دعا، نماز و جلسات مذهبی از همان دوران کودکی در زندگی مهدی متجلی بود.
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🕊🌹
🌹#سردارشهید_مهدی_زین_الدین
💠#قسمت_دهم
💥#ویژگیهای_اخلاقی
✍از خصوصیات بارز او #شجاعت و #شهامت بود. خط شکنی شبهای عملیات و جنگیدن با دشمن در روز و مقاومت در برابر سختترین پاتکها به خاطر این روحیه بود.
روحیهای که اساس و بنیان آن بر #ایمان و #اعتقاد به #خدا استوار بود.
🔸مجاهدت دائمی او برای خدا بود و هیچگاه اثر خستگی روحی در وجودش دیده نمیشد.
🔸شهید زینالدین در کنار تلاش بیوقفهاش، از #مستحبات_غافل_نبود. اعقتاد داشت که جبهههای نبرد، مکانی مقدس است و انسان دراین مکان، به خدا تقرب پیدا میکند. همیشه به رزمندگان سفارش میکرد که به #تزکیه_نفس و #جهاد_اکبر بپردازند.
🔸او همواره سعی میکرد که #با_وضو باشد. به دیگران نیز تاکید مینمود که همیشه با وضو باشند.
🔸به #نماز_اول_وقت توجه بسیار داشت و با #قرآن مجید مانوس بود و به #حفظ_آیات آن میپرداخت.
🔸به دلیل اهمیتی که برای مسائل معنوی قایل بود #نماز را به #تانی و #خلوص مخصوصی به پا میداشت. فردی سراپا تسلیم بود و توجه به #دعا، نماز و جلسات مذهبی از همان دوران کودکی در زندگی مهدی متجلی بود.
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
📃 #وصيتنامه
✍ #قرآن را زیاد بخوانید . در روزقیامت قرآن درد ما را دوا می کند ، پشیمانی به درد نمی خورد و گفته قرآن را تا حد امکان عمل کنید و به دیگران بیاموزید .
🔸#آیه_الکرسی را زیاد بخوانید .#شبها با #وضوبخوانید #هر_شب در موقع خواب که مرگ کوتاه مدت است #سوره_واقعه را بخوانید.
#ذکر_خدا را فراموش نکنید ، #دعاها را زیاد بخوانید . ماغیر از دعا ونیایش چیز دیگری نداریم.😔
🔸#مسائل_نفسانی را که #جهاد_اکبر است مواظب باشید که سر کش نباشد .
💥#برای_خدا_کار_کنید .
اختلافات داخلی را کم کنید مسائل اخلاقی را حتما رعایت کنید .
🔸در #نماز_جماعت و #نماز_جمعه حتما شرکت کنید . مساجد را خالی نکنید ، در هر سنگری که هستید آنرا محکم حفاظت کنید.
#شهید_حمیدرضا_ملاحسنی
#شهیدگمنامی_که_نامدارشد
فرازی از #وصيتنامه
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🕊🌹
📃 #وصيتنامه
✍ #قرآن را زیاد بخوانید . در روزقیامت قرآن درد ما را دوا می کند ، پشیمانی به درد نمی خورد و گفته قرآن را تا حد امکان عمل کنید و به دیگران بیاموزید .
🔸#آیه_الکرسی را زیاد بخوانید .#شبها با #وضوبخوانید #هر_شب در موقع خواب که مرگ کوتاه مدت است #سوره_واقعه را بخوانید.
#ذکر_خدا را فراموش نکنید ، #دعاها را زیاد بخوانید . ماغیر از دعا ونیایش چیز دیگری نداریم.😔
🔸#مسائل_نفسانی را که #جهاد_اکبر است مواظب باشید که سر کش نباشد .
💥#برای_خدا_کار_کنید .
اختلافات داخلی را کم کنید مسائل اخلاقی را حتما رعایت کنید .
🔸در #نماز_جماعت و #نماز_جمعه حتما شرکت کنید . مساجد را خالی نکنید ، در هر سنگری که هستید آنرا محکم حفاظت کنید.
#شهید_حمیدرضا_ملاحسنی
#شهیدگمنامی_که_نامدارشد
فرازی از #وصيتنامه
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
حاشیه دیدار خانوادههای شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب اسلامی
#بخش_هشتم
🔽ادامه دیدار خانواده #شهید_ابوذر_امجدیان با رهبر
✍ عموی شهید که #جانباز بودند از روی دست آقا بلند میشود و با گریه میگوید بگذار پایت را ببوسم آقاجان! و به سمت پای آقا میرود که اینبار رهبر بهسرعت خود را عقب میکشد: «نه، اصلاً... اگه اینجوری باشه... نه، اصلاً، نمیگذارم...
و محافظ، عموی شهید را بلند میکند و ماجرا تمام میشود؛ میرود دوباره روی همان صندلی گوشهی اتاق مینشیند و اشکهایش را پاک میکند.
🍀آقا #قرآن مربوط به والدین را به #پدر_شهید میدهد. #پیرمرد_روستایی در حرفهایش معلوم میشود این روزها با #دورهگردی_امرار_معاش_میکند؛ میشد بگوید روزگار سخت میگذرد و انتظاراتی دارد؛ اگر میگفت با سر و روی سپید، دستفروشی از همیشه سختتر است، کسی حتی در دلش گله هم نمیکرد ولی نگفت و تنها گفت:
- خیلی خیلی ممنون؛ واقعاً چند سال #آرزوم بود که به #دیدنتون بیام. من از خدا خیلی سپاسگزارم که این توفیق رو به من داد که...
#آقا با کشیدن ابروها درهم و با خنده میگوید:
- «کاش یک آرزوی بهتری داشتی! این چیه آخه! چه اهمّیّتی داره؟
- خدا نگهت داره که #پرچم رو بهدست حضرت #صاحبالزمان برسونی...
-انشاءالله، انشاءالله
🍀هر کدام از #بستگان شهید امجدیان از آقا، #دعایی، #چفیهای، یادگاریای میخواهند. #دو_دختر_خردسال چادری هم میآیند جلوی آقا:
- اسم من نیایشه! خواهرزادهی شهید امجدیان
-اسم من هم نرگسه!
- «چه اسمهای قشنگی! نرگس خانم، کلاس چندمی؟»
- سوم
#رهبر، نیایش را که کوچکتر است میبوسد. مادر نرگس میگوید که دخترم امسال جشن تکلیف دارد. آقا هم به او یک #انگشتر میدهد. آقا به دخترها میگوید:
- «ببینید انگشترها اگر اندازهی دستتان نیست، همین الان کوچکترش را بدهم.» اندازه بود. دخترها با شادمانی برمیگردند سمت مادرهایشان.
🍀در همین بین، #یکی از #گوشهی_مجلس آقا را #صدا میکند؛ متوجه نشدم با چه خطابی بود؛ چیزی شبیه « #حبیب_آقا!» آقا سرش را برمیگرداند طرف صدا؛ از بستگان شهید امجدیان است؛ با همان حالت صمیمانه و روستایی به آقا میگوید:
- ما، هم #داماد شهید بودیم و هم #همرزم شهید!
رهبر با #خنده و بذلهگویی میگوید:
- «خب، حالا چی چی میگی؟!
- یک #هدیه هم به ما بدید!
-بله، حتماً!
- اجازه هست بیام جلو؟
- بله، بفرمایید!
آقا #آغوشش را برای همرزم شهید باز میکند؛ او هم جلو که میرسد، خم میشود و در گوش آقا میگوید:
- ما ایندفعه #مجروح شدیم ولی نتونستیم #شهادت رو درک کنیم. دعا کنین که ایندفعه...
بغضش میگیرد و نمیتواند ادامه دهد؛ آقا میگوید:
#دعا_نمیکنم_که_شهید_بشید. دعا میکنم که انشاءالله #موفق به #جهاد در راه خدا شوید.
-دعا کنید که امام علی (علیهالسلام) ما رو بهعنوان #مدافع_ناموسش قبول کنه
آقا کمی چهرهشان تغییر میکند؛ گویی بزرگی الفاظ، ایشان را متأثّر کرده؛ میگویند: «انشاءالله»
ادامه داد....
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌹🕊
حاشیه دیدار خانوادههای شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب اسلامی
#بخش_هشتم
🔽ادامه دیدار خانواده #شهید_ابوذر_امجدیان با رهبر
✍ عموی شهید که #جانباز بودند از روی دست آقا بلند میشود و با گریه میگوید بگذار پایت را ببوسم آقاجان! و به سمت پای آقا میرود که اینبار رهبر بهسرعت خود را عقب میکشد: «نه، اصلاً... اگه اینجوری باشه... نه، اصلاً، نمیگذارم...
و محافظ، عموی شهید را بلند میکند و ماجرا تمام میشود؛ میرود دوباره روی همان صندلی گوشهی اتاق مینشیند و اشکهایش را پاک میکند.
🍀آقا #قرآن مربوط به والدین را به #پدر_شهید میدهد. #پیرمرد_روستایی در حرفهایش معلوم میشود این روزها با #دورهگردی_امرار_معاش_میکند؛ میشد بگوید روزگار سخت میگذرد و انتظاراتی دارد؛ اگر میگفت با سر و روی سپید، دستفروشی از همیشه سختتر است، کسی حتی در دلش گله هم نمیکرد ولی نگفت و تنها گفت:
- خیلی خیلی ممنون؛ واقعاً چند سال #آرزوم بود که به #دیدنتون بیام. من از خدا خیلی سپاسگزارم که این توفیق رو به من داد که...
#آقا با کشیدن ابروها درهم و با خنده میگوید:
- «کاش یک آرزوی بهتری داشتی! این چیه آخه! چه اهمّیّتی داره؟
- خدا نگهت داره که #پرچم رو بهدست حضرت #صاحبالزمان برسونی...
-انشاءالله، انشاءالله
🍀هر کدام از #بستگان شهید امجدیان از آقا، #دعایی، #چفیهای، یادگاریای میخواهند. #دو_دختر_خردسال چادری هم میآیند جلوی آقا:
- اسم من نیایشه! خواهرزادهی شهید امجدیان
-اسم من هم نرگسه!
- «چه اسمهای قشنگی! نرگس خانم، کلاس چندمی؟»
- سوم
#رهبر، نیایش را که کوچکتر است میبوسد. مادر نرگس میگوید که دخترم امسال جشن تکلیف دارد. آقا هم به او یک #انگشتر میدهد. آقا به دخترها میگوید:
- «ببینید انگشترها اگر اندازهی دستتان نیست، همین الان کوچکترش را بدهم.» اندازه بود. دخترها با شادمانی برمیگردند سمت مادرهایشان.
🍀در همین بین، #یکی از #گوشهی_مجلس آقا را #صدا میکند؛ متوجه نشدم با چه خطابی بود؛ چیزی شبیه « #حبیب_آقا!» آقا سرش را برمیگرداند طرف صدا؛ از بستگان شهید امجدیان است؛ با همان حالت صمیمانه و روستایی به آقا میگوید:
- ما، هم #داماد شهید بودیم و هم #همرزم شهید!
رهبر با #خنده و بذلهگویی میگوید:
- «خب، حالا چی چی میگی؟!
- یک #هدیه هم به ما بدید!
-بله، حتماً!
- اجازه هست بیام جلو؟
- بله، بفرمایید!
آقا #آغوشش را برای همرزم شهید باز میکند؛ او هم جلو که میرسد، خم میشود و در گوش آقا میگوید:
- ما ایندفعه #مجروح شدیم ولی نتونستیم #شهادت رو درک کنیم. دعا کنین که ایندفعه...
بغضش میگیرد و نمیتواند ادامه دهد؛ آقا میگوید:
#دعا_نمیکنم_که_شهید_بشید. دعا میکنم که انشاءالله #موفق به #جهاد در راه خدا شوید.
-دعا کنید که امام علی (علیهالسلام) ما رو بهعنوان #مدافع_ناموسش قبول کنه
آقا کمی چهرهشان تغییر میکند؛ گویی بزرگی الفاظ، ایشان را متأثّر کرده؛ میگویند: «انشاءالله»
ادامه داد....
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
با سلام و درود بیکران به پیشگاه منجی عالم بشیریت و ساحت مقدس حضرت صاحب الامر (عج)
و با سلام و درود فراوان به روح بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله امام خمینی (ره) و شهدای گلگون کفن اسلام از صدر تاکنون.
من حقیر بعنوان بندهای از بندگان خداوند بر خود میبالم که لباس سبز شهدا را بر تن خود دارم و در این کسوت #مقدس پاسداری در راه دفاع از ارزشهای اسلام ناب محمدی (ص) پا نهادهام.
امروز #حسین زمان یاری دهنده میخواهد و بدا به حال کسانی که ندای هل #من_ناصر_ینصرنی حسین زمان خود را بشنوند و به یاری او نشتابند. اینان همان #کوفیان زمانه هستند که در منجلاب #فساد و تباهی غرق شدهاند و #برق_دنیا و مادیات آنان را کور کرده است. خداوند متعال نیز این توفیق را شامل حال من کرده که در این راه قدم برداشته و در راه حفظ اسلام فریضه #جهاد را انجام دهم پس:
پدر و مادر عزیزم از شما عاجزانه میخواهم که بعد از شهادت من، ناله و شیون نکنید و به خدا #توکل کنید و بدانید که #شهدا_زندهاند و همیشه در پیش شما خواهم ماند.
#همسر عزیز و وفادارم، از تو میخواهم که مرا #حلال کنی و در تمامی سختیهاو مشکلات زندگی، تنها به خدا توکل کنی و #صبر_زینبی را پیشه خود سازی و همواره در جهت تربیت فرزند دلبندمان بکوشی و بدان که من همیشه در کنارت هستم و با تو زندگی میکنم.
از فرزند عزیزم #ستایش جان هم میخواهم که همواره در جهت حفظ شئونات اسلامی کوشا باشد و در راه تحصیل علم و دانش ذرهای فروگذار نباشد تا بتواند در سنگر علم و دانش برای آینده خود و کشور عزیزمان مثمر ثمر باشد.
در پایان از همگی درخواست میکنم که #ولی_فقیه و نائب بر حق آقا #امام_زمان (عج) را تنها نگذارند و در همه حال حامی و پشتیبان او باشند تا اسلام ضربه نخورد و این عَلَم به دست صاحب اصلی خود برسد #انشاء_الله.
#وصیت_نامه
#شهید_عبدالله_قربانی
🌹کانال عهد با شهدا🌹
@shahidegomnamm
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
و با سلام و درود فراوان به روح بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله امام خمینی (ره) و شهدای گلگون کفن اسلام از صدر تاکنون.
من حقیر بعنوان بندهای از بندگان خداوند بر خود میبالم که لباس سبز شهدا را بر تن خود دارم و در این کسوت #مقدس پاسداری در راه دفاع از ارزشهای اسلام ناب محمدی (ص) پا نهادهام.
امروز #حسین زمان یاری دهنده میخواهد و بدا به حال کسانی که ندای هل #من_ناصر_ینصرنی حسین زمان خود را بشنوند و به یاری او نشتابند. اینان همان #کوفیان زمانه هستند که در منجلاب #فساد و تباهی غرق شدهاند و #برق_دنیا و مادیات آنان را کور کرده است. خداوند متعال نیز این توفیق را شامل حال من کرده که در این راه قدم برداشته و در راه حفظ اسلام فریضه #جهاد را انجام دهم پس:
پدر و مادر عزیزم از شما عاجزانه میخواهم که بعد از شهادت من، ناله و شیون نکنید و به خدا #توکل کنید و بدانید که #شهدا_زندهاند و همیشه در پیش شما خواهم ماند.
#همسر عزیز و وفادارم، از تو میخواهم که مرا #حلال کنی و در تمامی سختیهاو مشکلات زندگی، تنها به خدا توکل کنی و #صبر_زینبی را پیشه خود سازی و همواره در جهت تربیت فرزند دلبندمان بکوشی و بدان که من همیشه در کنارت هستم و با تو زندگی میکنم.
از فرزند عزیزم #ستایش جان هم میخواهم که همواره در جهت حفظ شئونات اسلامی کوشا باشد و در راه تحصیل علم و دانش ذرهای فروگذار نباشد تا بتواند در سنگر علم و دانش برای آینده خود و کشور عزیزمان مثمر ثمر باشد.
در پایان از همگی درخواست میکنم که #ولی_فقیه و نائب بر حق آقا #امام_زمان (عج) را تنها نگذارند و در همه حال حامی و پشتیبان او باشند تا اسلام ضربه نخورد و این عَلَم به دست صاحب اصلی خود برسد #انشاء_الله.
#وصیت_نامه
#شهید_عبدالله_قربانی
🌹کانال عهد با شهدا🌹
@shahidegomnamm
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
Forwarded from عکس نگار
🕊✨🕊✨🕊✨
#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_سوم
✍بعد از #اتمام خدمت سربازی، علیرغم تشویق اطرافیان به ادامه #تحصیل در دانشگاه، با اختیار خود و با یقین کامل، #عضویت در #سپاه_پاسداران انقلاب اسلامی را انتخاب نمود و در بهمن ماه سال ۸۲ وارد دوره افسری دانشکده امام علی (ع) سپاه شد. ورود او به دانشکده افسری ملازم با #هجرت او از #تبریز به #تهران بود که با این هجرت ادامه زندگی را در #جهاد_فی_سبیل_الله رقم زد.
⚜او #نام_مستعار_حسین_نصرتی را در سپاه برای خود انتخاب نموده بود که به گفته خودش #برگرفته از #ندای «هل من ناصر ینصرنی» مولای خود حسین بن علی (ع) و کنایه از لبیک به این ندا بود. در شهریور ماه سال ۸۵ از دانشکده افسری فارغ التحصیل گردید و قدم در راهی گذاشت که تا آخرین لحظه حیات ظاهری او، هیچ تزلزلی در پیمودن آن در وی مشاهده نشد.
🌹کانال عهدباشهدا🌹➡️⬇️
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_سوم
✍بعد از #اتمام خدمت سربازی، علیرغم تشویق اطرافیان به ادامه #تحصیل در دانشگاه، با اختیار خود و با یقین کامل، #عضویت در #سپاه_پاسداران انقلاب اسلامی را انتخاب نمود و در بهمن ماه سال ۸۲ وارد دوره افسری دانشکده امام علی (ع) سپاه شد. ورود او به دانشکده افسری ملازم با #هجرت او از #تبریز به #تهران بود که با این هجرت ادامه زندگی را در #جهاد_فی_سبیل_الله رقم زد.
⚜او #نام_مستعار_حسین_نصرتی را در سپاه برای خود انتخاب نموده بود که به گفته خودش #برگرفته از #ندای «هل من ناصر ینصرنی» مولای خود حسین بن علی (ع) و کنایه از لبیک به این ندا بود. در شهریور ماه سال ۸۵ از دانشکده افسری فارغ التحصیل گردید و قدم در راهی گذاشت که تا آخرین لحظه حیات ظاهری او، هیچ تزلزلی در پیمودن آن در وی مشاهده نشد.
🌹کانال عهدباشهدا🌹➡️⬇️
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
⚜ #خواهرم
💢حفظ #حجاب هم چون
#جهاد در راه خداست
#شهیدمحمدکریم_غفرانی
#پیام_شهید
#حجاب
🌹کانال عهدباشهدا🌹
⚛ @shahidegomnamm ↩️
💢حفظ #حجاب هم چون
#جهاد در راه خداست
#شهیدمحمدکریم_غفرانی
#پیام_شهید
#حجاب
🌹کانال عهدباشهدا🌹
⚛ @shahidegomnamm ↩️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#گیف
💞 #شهید_جهاد_مغنیه 💞
🍂🍂۲۸ دی سالگرد شهادت شهید ابن الشهید
(( #جهاد_مغنیه ))
فرزند
(( #شهید_عماد_مغنیه ))
🍃شادی روح این دوشهید صلوات🍃
🌹کانال عهدباشهدا🌹
🌺 @shahidegomnamm 🌺
💞 #شهید_جهاد_مغنیه 💞
🍂🍂۲۸ دی سالگرد شهادت شهید ابن الشهید
(( #جهاد_مغنیه ))
فرزند
(( #شهید_عماد_مغنیه ))
🍃شادی روح این دوشهید صلوات🍃
🌹کانال عهدباشهدا🌹
🌺 @shahidegomnamm 🌺