🍀میگفت میخوام برم بشم فدای زینب
یه عمره ڪہ شنیدم از غماے زینب😔
همیشہ نون ونمڪِ سفره شو خوردم
حالا باید بشم سپرِ بلایِ زینب🍀
#شهید_مصطفی_چگینی
#مفقودالاثر
تاریخ شهادت 94/10/21
🌷 @shahidegomnamm 🌷
یه عمره ڪہ شنیدم از غماے زینب😔
همیشہ نون ونمڪِ سفره شو خوردم
حالا باید بشم سپرِ بلایِ زینب🍀
#شهید_مصطفی_چگینی
#مفقودالاثر
تاریخ شهادت 94/10/21
🌷 @shahidegomnamm 🌷
تو رفتی و گفتـی : #این_راه_رفتنی_ست ...
حتی بـــدون ِ #پا ...
بدون ِ #سر ...
حتی #مفقودالاثر
#دلنوشته
🌷کانال عهدباشهدا
🌷 @shahidegomnamm
حتی بـــدون ِ #پا ...
بدون ِ #سر ...
حتی #مفقودالاثر
#دلنوشته
🌷کانال عهدباشهدا
🌷 @shahidegomnamm
هنوز باورم این بود
که برمیگردی...
اما برای باورم
حتی
پیراهن خونی ات هم نیاوردند
اے برادرم...
#شهید_علی_آقاعبداللهی
#مدافع_حرم
#مفقودالاثر
#تهران
🌹کانال عهدباشهدا🌹
❤️ @shahidegomnamm ❤️
که برمیگردی...
اما برای باورم
حتی
پیراهن خونی ات هم نیاوردند
اے برادرم...
#شهید_علی_آقاعبداللهی
#مدافع_حرم
#مفقودالاثر
#تهران
🌹کانال عهدباشهدا🌹
❤️ @shahidegomnamm ❤️
Forwarded from عکس نگار
🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨
پیــرمرد گـــمنام😔
✍هر چقدر تقلا مے ڪردیم، #اسمش را نمے گفت.
فقط وقتے با اصرارهاے ما مواجه مے شد مے گفت:بسیجے ام…
پیرمردے گندمگون و چهار شانه بود.
یڪ بار ڪه براے #مرخصے رفته بودم قم،تو خیابان دیدمش.
ڪنجڪاو شدم. #دنبالش ڪردم.رسیدم به یڪے از محله هاے فقیر نشین…
همین ڪه خواست در خانه را باز ڪند، من را دید. #رنگش پرید.
لبخندے زد و با محبت مرا به داخل تعارف ڪرد.
پیرزنےنابینا به استقبال من امد.پیرمرد گفت:
«همسرم است،تنها #فرزندمان ڪه #شهید شد،حتے #خاڪسترے هم از جنازه اش نیامد.
مادرش آنقدر #گریه ڪرد که #نابینا شد.
بعد هم به من گفت:
برو نگذار تا #اسلحه ے پسرم زمین بماند.»
پیرمرد چند ماه بعد تو عملیات #مفقودالاثر شد.
وقتے برای بردن خبر پیرمرد،به همان محله رفتم
اطلاعیه #فوت پیرزن،من را پشت در میخکوب ڪرد…
پ.ن:خدایاڪمڪ ڪن شرمنده ے شهدانشیم😔
#خاطره
📘منبع: ڪتاب بچه هاے محله توومن
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🕊 @shahidegomnamm 👈
پیــرمرد گـــمنام😔
✍هر چقدر تقلا مے ڪردیم، #اسمش را نمے گفت.
فقط وقتے با اصرارهاے ما مواجه مے شد مے گفت:بسیجے ام…
پیرمردے گندمگون و چهار شانه بود.
یڪ بار ڪه براے #مرخصے رفته بودم قم،تو خیابان دیدمش.
ڪنجڪاو شدم. #دنبالش ڪردم.رسیدم به یڪے از محله هاے فقیر نشین…
همین ڪه خواست در خانه را باز ڪند، من را دید. #رنگش پرید.
لبخندے زد و با محبت مرا به داخل تعارف ڪرد.
پیرزنےنابینا به استقبال من امد.پیرمرد گفت:
«همسرم است،تنها #فرزندمان ڪه #شهید شد،حتے #خاڪسترے هم از جنازه اش نیامد.
مادرش آنقدر #گریه ڪرد که #نابینا شد.
بعد هم به من گفت:
برو نگذار تا #اسلحه ے پسرم زمین بماند.»
پیرمرد چند ماه بعد تو عملیات #مفقودالاثر شد.
وقتے برای بردن خبر پیرمرد،به همان محله رفتم
اطلاعیه #فوت پیرزن،من را پشت در میخکوب ڪرد…
پ.ن:خدایاڪمڪ ڪن شرمنده ے شهدانشیم😔
#خاطره
📘منبع: ڪتاب بچه هاے محله توومن
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🕊 @shahidegomnamm 👈