🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
218 subscribers
10.3K photos
590 videos
108 files
3.01K links
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
#عمارنامه
در #لبنان زندگي بسيار سخت است،
ان هم براي يك جوان #مذهبي و #حزب_اللهي!

#جهاد جوان بسيار باحيايي بود.
هميشه وقتي ميرفتيم بيرون سرش پايين بود!
سريع هم كارش را انجام مي داد كه برويم و زياد در اين فضاها نمي ماند!

#مهماني كه ميرفتيم يا در جمعي اگر حضور داشت، #لبخند دائم بر لب هایش بود؛
اما با همان چهره مهربان و خندان دينش را حفظ ميكرد!

گاهي در جمع دوستانمان اگر از بچه ها حرفي ناشايست مي شنيد، با همان خنده اش به آنها متذكر مي شد!

هميشه هركجا كه بود، تا صداي #اذان را ميشنيد نمازش را مي خواند!
حتي گاهي اوقات در جلسات در حين حرف زدن تا صداي اذان به گوشش مي رسيد، به آرامي بلند مي شد و از همه ما مي خواست اول #نماز را بخوانيم و بعد به كار ادامه دهيم!
.
.
.
#شهید #جهاد_مغنیه
.
.
.
حزب‌الله و جوانان مؤمن آن همچون #خورشید می‌درخشند و مایه #افتخار دنیای اسلام هستند
.
.
#خاطره
#شهدا
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهید_مدافع_حرم
#شهیدان_زنده_اند
#شهدا_را_یاد_کنیم

🌹📿کانال عهدباشهدا📿🌹

@shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
#عمارنامه
همراه صیاد به بعلبک #لبنان رفته بودیم.
هماهنگ شده بود که به خانه ی پدری برویم که پنج نفر از خانواده اش #شهید شده بودند.

صبح به آنجا رسیدیم.
خود #پدر_شهید جلو آمد و در را باز کرد.
صیاد را که دید، جلو آمد و شروع کرد به #گریه کردن!

بعد از #نمازصبح، بساط #صبحانه را که خیلی هم مفصل تدارک دیده بودند، آورد.
اما خودش چیزی نخورد.
روبروی صیاد نشسته بود و چشم از او بر نمی داشت!

بعد از صبحانه از او پرسیدیم:
#پدر، چرا اینقدر ایشون رو نگاه می کنی؟

گفت:
من تو صورت ایشون، #خمینی رو می بینم!

هنگام خداحافظی، پیرمرد خم شد و دستش را روی #پوتین صیاد کشید و روی چشمش گذاشت!
صیاد که تا این لحظه ساکت بود، دیگر نتوانست طاقت بیاورد، بغضش ترکید و گفت:
من تا دست تو رو نبوسم از اینجا نمیرم!
چرا این کارو کردی؟

پیرمرد گفت:
من #خاک_پای_خمینی رو بوسیدم!

گذشت تا اینکه #شب من با صدای هق هق #نماز_شب صیاد از خواب بلند شدم!
او آن شب از اول شب تا #اذان_صبح، نماز می خواند!

از او پرسیدم:
چرا تمام شب #نماز میخوندی؟

گفت:
من تاحالا فکر می کردم فقط تو #ایران مسئولیت دارم،
تکلیفم اینه که تو #جبهه ها بجنگم،
اما با اون برخوردی که اون پیرمرد کرد، فهمیدم که اشتباه می کردم!

حالا می فهمم که توی دنیا هرجا که مظلومی هست، به گردن من حقی است
و به تعداد هر #مسلمان که در هر کجای دنیا #مظلوم واقع شده، من وظیفه ای دارم
و تحمل بار سنگین این #مسئولیت از عهده ی من خارجه!
از خدا خواستم که منو ببخشه که نمیتونم از پس انجام همه ی وظایفم بر بیام
و از من همینقدر انجام وظیفه و اقرار به عجز رو بپذیره!

#کتاب  #دلم_برایت_تنگ_شده

مرز ما عشق است، هرجا اوست آنجا خاک ماست
سامرا، غزّه، حلب، تهران چه فرقی می‌کند؟

@shahidegomnamm ❤️❤️