Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊🕊🕊
🕊
💞 #آغاز_زندگی_مشترک
🍃سالن مجلس عروسی ما
سلف سرویس دانشگاه بود.
وقتی كه من سر كلاس درسم
این را برای بچهها تعریف میكنم،
میبینم كه بچههای الآن اصلأ در
مخیلهشان نمیگنجد. وقتی كه ما ازدواج كردیم به خوابگاه دانشجویی رفتیم.
دكتر گفت میخواهی خانه بگیرم؟
گفتم: نه. خوابگاه خوب است.
تأسیساتش هم مجانی است.
من با لباس عروس از پلههای
خوابگاه بالا رفتم.
یك سوئیت كوچك متأهلی داشتیم.
آقای دكتر صالحی - وزیر امور خارجه-
كه تا پارسال رئیس سازمان
انرژی اتمی بود، استاد ما بودند.
ایشان با خانمشان، آقای دكتر غفرانی
هم با خانمشان، مهمان ما بودند.
یك سفره ی كوچولو انداختیم.
دو تا پتو و دو تا پشتی داشتیم.
با افتخار از این دو استاد بزرگوار
در همان خانه ی كوچك خوابگاهی
پذیرایی كردیم.
بعد هم دوتایی نشستیم و راجع به مسائل هستهای صحبت كردیم.
#شهید_دکتر_مجید_شهریاری
#خاطره
📒کتاب شهید علم، جلد اول، ص80
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🕊
💞 #آغاز_زندگی_مشترک
🍃سالن مجلس عروسی ما
سلف سرویس دانشگاه بود.
وقتی كه من سر كلاس درسم
این را برای بچهها تعریف میكنم،
میبینم كه بچههای الآن اصلأ در
مخیلهشان نمیگنجد. وقتی كه ما ازدواج كردیم به خوابگاه دانشجویی رفتیم.
دكتر گفت میخواهی خانه بگیرم؟
گفتم: نه. خوابگاه خوب است.
تأسیساتش هم مجانی است.
من با لباس عروس از پلههای
خوابگاه بالا رفتم.
یك سوئیت كوچك متأهلی داشتیم.
آقای دكتر صالحی - وزیر امور خارجه-
كه تا پارسال رئیس سازمان
انرژی اتمی بود، استاد ما بودند.
ایشان با خانمشان، آقای دكتر غفرانی
هم با خانمشان، مهمان ما بودند.
یك سفره ی كوچولو انداختیم.
دو تا پتو و دو تا پشتی داشتیم.
با افتخار از این دو استاد بزرگوار
در همان خانه ی كوچك خوابگاهی
پذیرایی كردیم.
بعد هم دوتایی نشستیم و راجع به مسائل هستهای صحبت كردیم.
#شهید_دکتر_مجید_شهریاری
#خاطره
📒کتاب شهید علم، جلد اول، ص80
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw