🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
218 subscribers
10.3K photos
590 videos
108 files
3.01K links
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
Download Telegram
#طنز_جبهه😄

ی روز فرمانده همه رو جمع کرد
گفت:کی خسته؟کی راضیه؟
کی سردش؟

بچه ها جو گرفته بودنشون
گفتن:دشمن
فرمانده هم گفتن:
خوب آفرین چون به گردان ما پتو
نرسید

#شبتون_شهدایی 🌙

❥• @Shahidegomnamm🕊
#طنز_جبهه📜

#گربه🐯
یکی از نیروها از نگهبانی که برگشت،
پرسیدم ((چه خبر؟))
گفت ((جاتون خالی)) یه گربه عراقی دیدم.

گفتم (( از کجا فهمیدی عراقیه؟))
گفت اخه همینجور که راه می رفت
جار می زد (( #المیو_المیو))🐯

#شبتون_شهدایی🌙

🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂
🍂🌺
🌺
#شفاعت

خیلی شوخ و با روحیه بود، وقتی
مثل بقیه دوستان به او التماس🙏دعا می گفتیم یا از او تقاضای "شفاعت"
می ڪردیم می گفت:🤔

مسئله ای نیست دو قطعه عڪس
سه در چهار و یڪ برگ 🔖 فتوڪپی شناسنامه بیاور😉 ببینم برایت چڪار
می توانم بڪنم،

در ادامه هم توضیح می داد ڪه حتما گوشهایت👂پیدا باشد، عینڪ 👓 هم نزده باشی و در آخر اینڪه شناسنامه
هم باید عڪس دار 📸 باشد!

#طنز_جبهه📒✒️

🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🍃🌹
@Shahidegomnamm
🌺
🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
|🌸🍃 #طنز_جبهه✌️

یه روز یڪی از رزمنده ها دیر به صبحگاه رسید فرمانده برای اینڪه رزمنده بسیجی را تنبیه ڪنه گفت:
باید در 2 دقیقه 150 تا صلوات بفرستی
بسیجی دید نمیشه رو ڪرد به گردان
و گفت:
ڪل گردان صلوات!

ڪل گردان ڪه 400 نفر بود صلوات فرستادند بعد بسیجی به فرمانده میگه 150 تا برا امروز بقیش بمونه انشالله برای فردا!!!😉

#اللهم_الرزقنا_توفیق_الشهادت_فی
#سبیلڪ🌷
___🌸🍃
❥• @Shahidegomnamm🕊
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍
💐🍃🌼🍃🌸🍃
🍂🌺🍃💐
💐🍃
🍂
#طنز_جبهه😊

☜ گاهی حسودیمان می شد از اینڪه بعضی ها اینقدر خوش خواب بودند سرشان را نگذاشته روی زمین انگار هفتاد سال بود ڪه خوابیده اند
و تا دلت بخواهد خواب سنگین بودند، توپ بغل گوششان شلیڪ می ڪرد پلڪ نمی زدند

☜ ما هم اذیتشان می ڪردیم دست خودمان
نبود ڪافی بود مثلا لنگه دمپایی یا پوتین ها یمان
سر جایش نباشد دیگر معطل نمی ڪردیم صاف می رفتیم بالا سر این جوانان خوش خواب:
" برادر، برادر! " دیگر خودشان از حفظ بودند
هنوز نپرسیده ایم پوتین ما را ندیدی؟

☜ با عصبانیت می گفتند: به پسر پیغمبر ندیدم
و دوباره خروپف شان بلند می شد اما این همه ماجرا نبود چند دقیقه بعد دوباره: " برادر، برادر! " بلند می شد این دفعه می نشست:
" برادرو زهرمار دیگر چه شده؟ "
جواب می شنید: هیچی بخواب خواستم بگم پوتینم پیدا شد ...😬

#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد🕊
#و_عجل_فرجهم💚
#لبخند_بزن_رزمنده🌷

🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹🍃
❥❥❥ @Shahidegomnamm
🍂
💐🍃
🍂🌺🍃💐
💐🍃🌼🍃🌸🍃
#طنز_جبهه

❖ بار اولم بود ڪه مجروح می شدم
و زیاد بی تابی🍂 می ڪردم یڪی از برادران امدادگر آمد بالای سرم و با خونسردی گفت:

❖ چیه، چه خبره؟ تو ڪه چیزیت
نشده بابا، فقط یڪ پات قطع شده!
ببین بغل دستیت سر نداره هیچی هم نمی گه،

❖ بی اختیار برگشتم و دیدم یڪ بنده خدایی شهید 🥀 شده بود، توی همان حال ڪه درد مجال نفس ڪشیدن هم نمی داد ڪلی خندیدم و گفتم عجب عتیقه هایی😉 هستند این امدادگرا.

#شادی_روح_شهدا_صلوات💐
ا___________________
🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🍃🌹
❥❥ @Shahidegomnamm🕊
📒🍃
🍃
📌 #طنز_جبهه

حرف از شهادت شده بود و هر ڪسی چیزی می گفت، نوبت ڪه به معاون گردان رسید گفت:

من اگر شهید بشوم فقط غصه ی سی و پنج روز مرخصی ام را می خورم ڪه نیستم بروم!

#شادی_روح_شهیدان_صلوات🌷
#لبخند_بزن_رزمنده🌾

🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹🍃
❥❥❥ @Shahidegomnamm
#طنز_جبهه

❁ قبل از عملیات بود داشتیم با هم تصمیم می گرفتیم 🤨 اگر گیر افتادیم چطوری توی بی سیم به هم رزمامون خبر بدیم ڪه تڪفیریا 😬 نفهمن

❁ یهو سید ابراهیم (شهید صدر زاده)
از فرمانده های تیپ فاطمیون بلند
گفت:📣
آقا اگر من پشت بی سیم گفتم همه چی آرومه من چقدر خوشبختم بدونید
دهنم سرویس شده...

#شادی_روح_شهیدان_صلوات📿
#شهدا_گاهی_نگاهی💔

🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹🍃
❥❥❥ @Shahidegomnamm🕊
#طنز_جبهه

🔅 یه دور تسبيحی

نشسته بوديم دور هم كنار آتش و درددل می‌كرديم. 

هر كی تسبيح داشت درآورده بود و ذكر می‌گفت.

تسبيح‌های دانه درشت و سنگين وقتی روی هم می افتادند صدای چريق‌چريقشان دل آدم را آب می‌كرد. 

من هم دست كردم داخل جيبم كه ديدم تسبيحی نيست. از روی عادت دستم را بردم طرف تسبيح بغل دستيم تا تسبيح او را بگيرم كه دستش را كشيد به سمت ديگر.
گفتم: «تو تسبيحت را بده يك دور بزنيم». 

كه برگشت گفت: « بنزين نداره،‌ اخوی!» گفتم شايد شوخی می‌كند 

به ديگری گفتم: «او هم گفت پنچره». 

به ديگری گفتم:«گفت موتور🏍 پياده كردم» 

و بالاخره آخرين نفر گفت: «نه داداش، يك‌وقت میبری چپ مي‌كنی، 

حال و حوصله دعوا و مرافه ندارم؛ تازه من حاجت دستم را به ديار البشری نمی‌دهم».

همه خنديدند. 😄😄

چون عين عبارتی بود كه خودم يادشان داده بودم. 

هر وقت می‌گفتند: تسبيح يا انگشتر و مهر و جانمازت را بده، اين شعارم بود. 

فهميدم خانه‌خراب‌ها دارند تلافی می‌كنند. 

🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊
#طنز_جبهه😉

#چفیــــــــه 🌹

چفیه یه بسیجی رو از دستش زدن ،

داد میزد : آهــااای ... 😃

جفیه داماد. سفره عقدم🎉🛍🏮🏮
، حوله ، لحاف ، زيرانداز ،
روانداز ، دستمال ، ماسك ، ڪلاه ،
ڪمربند ، جانماز ، سايه بون ، ڪفن ، باند زخم ، تور ماهیگیریم ...

همــه رو بـردنــــــد !!!😂😄😂

شادی روحشون ڪه دار و ندارشون
همان يک چفيه بودصلوات

🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊
#طنز_جبهه😉

چفیه یه بسیجی رو از دستش قاپیدن
داد میزد: آهـــــای... سفره، حوله، لحاف
زیرانداز، دستمال، ماسڪ، ڪلاه
ڪمربند، جانماز، سایه بون، ڪفن باندزخم، تورماهی گیریم...
همـــــه رو بردن!!!

شادی روحشون ڪه دارو ندارشون همون یه چفیه بود صلوات🥀

#التماس_دعای_تفڪر
#چفیه🌴

🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🍃🌹
🍃🌼| @Shahidegomnamm🕊