🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
218 subscribers
10.3K photos
590 videos
108 files
3.01K links
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
Download Telegram
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ ‍💐🍃🌼🍃🌸🍃
🍂🌺🍃💐
💐🍃
🍂
❈ اگر کسی بر علیه #امنیت ڪشور
#قیام ڪند قطعا #سیلی خواهد خورد.

❈ وعده #حاج_قاسم_سلیمانی برای
انتقام👊 #شهیدحججی 🕊 و پایان
#داعش تحقق یافت.

❈ با #آزادسازی البوڪمـال ،
پرونده #داعش🍂 درعراق و سوریه بطور #ڪامل در عرصه #میدانی
بسته شد.

#قول داده بود و به قولش عمل ڪرد...
مردی ڪه جناح و حرف و بازی سیاسی
نمی شناسد،
مردی ڪه #مرد_عمل است
#ژنرال_قاسم_سلیمانی
و اینجا نقطه پایان است،
پایان سلطه شومِ داعش...🍂

❈ این #پیروزی را
خدمت #آقا_صاحب_الزمان💚ج) ،
خانواده های #شهدا🕊 ،
بویژه #مادران_شهدا 🥀
و #فرمانده ڪل قوا🇮🇷
تبریک میگوییم.

#شهدای_مدافع_آل_الله🚩
#لبیڪ_یازینب_سلام_الله_علیها✌️
#شادی_روح_شهدا_صلوات🕊
#سوریه🌷

🍃🌹ڪانال عهـدبا شهـدا🌹🍃
❥❥❥ @Shahidegomnamm
🍂
💐🍃
🍂🌺🍃💐
💐🍃🌼🍃🌸🍃
#سیره_شهید

✵ آقا مرتضی
#شهیدمستجاب_الدعوه
#سوریه_آزاد_شد

✵ اما هنوز
#امید دل خیلی ها به شماست
ناامیدشون نڪن...

#شهیدمظلوم🕊
#حاج_مرتضی_مسیب_زاده🍃🌹
#مدافعان_حرم✌️

🍃🌸•°ID @Shahidegomnamm
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#داستان #فرمانده_من #قسمت_صدوپنجاه_وهفتم 💖مامان با نگاهی عاشقانه گونمو بوسید ... گیج نگاهش کردمو با نگرانی پرسیدم : مامان من چم شده ؟ چرا بیهوش شدم ؟ نکنه ... 💖مامان لبخندی کنج لباش نشست و گفت : پاشو ببینم دختر ، تو از منم سالم تری ...فقط ... _ فقط چی ؟…
#داستان
#فرمانده_من
#قسمت_صدوپنجاه_وهشتم

💖با قدمای سست و آروم از پله ها بالا رفتم و وارد اتاقم شدم ... درو بستم ... روی تختم دراز کشیدم ... با وجود اینکه از داشتن یه همنفس که تو وجودم در حال رشد بود ، لذت می بردم ولی حال بدم اذیتم می کرد ....چشمامو بستم ... به کندی نفس می کشیدم ...

💖 دلم خیلی گرفته بود ...دوست داشتم یکی برام روضه ی حضرت زهرا ( س) بخونه تا همه ی دردامو فراموش کنم و از ته دل زار بزنم ...
اما روضه خونم #سوریه بود ... مثل همیشه دلم هوای حسامو کرده بود ...

💖من با زنای دیگه فرق داشتم ... ویار یه زن عاشق چی می تونست باشه ؟
نگاه معشوقش ، آغوش معشوقش ، شونه ی معشوقش ، نماز با معشوقش ...

💖حتی به حسام هم چیزی نگفته بودم ... چون بهم زنگ نزده بود ... دوست داشتم اول به حسام بگم بعد به مادرش و بقیه .... دفترچه ی چند قدم تا خدا رو از زیر بالشم اوردم بیرون و بازش کردم ....
قدم دوم : محبت

💖 در زمان صدر اسلام ، حضرت زهرا (س) خطبه ی دردناکی خوندن ... مهاجرین و انصار بسیار گریه کردند و زنان مو پریشان کردند ... آنقدر عجیب و شدید گریه می کردند که خیلے از گریه های ماها بیشتر و شدیدتر بود ...

🍂ولی موقع آتش زدن درب خانه ی حضرت زهرا (س) همه آن ها سکوت کردند ... هیچ کس دست به شمشیر نبرد ... برای شیطان سکوت مسلمانان کافی بود ...
شیطان اصولا قانع است ... سکوت می خواهد ...

💖باید محبت به اهل بیت افزایش پیدا کند ...تا جزو کسانی که وقتی امام حسین (ع) چراغ ها را خاموش کردند ، رفتند ، نباشیم .

💖امروز ما بحمدالله امنیت داریم.... #امام_خامنه ای نائب امام زمانمان است
نمی دانم دلایل برخے افراد چیست که ایشان را قبول نمی کنند ... اثبات مظلومیت و غریبی امام خامنه ای فرقی با امام علی نمی کند .

🍂امام علی (ع) را هم قبول نداشتند ... معاویه گفت : علی انسان خوبیست ولی مدیریتش خوب نیست !
امام علی (ع) فرمود : کسی از من اطاعت نمی کنند ...
حرف من #ولایت_پذیری است ..

💠ادامه دارد.....

👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع و پیگرد الہے دارد ⛔️🚫

منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat

🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
♥️🍃| #سیره_شهید

#بابڪ گفت:
میخوام برم #خارج از #ڪشور

مردم #فڪر ڪردند میخواد
بره #آلمان
همچون #برادرش

اما #بابڪ به جای آلمان
#سوریه را انتخاب ڪرد بود...

#شهید_بابک_نوری💐

♥️🍃| @Shahidegomnamm🕊
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#داستان📚✒️ #فرمانده_من👮 #قسمت_صدو_هفتادو_سه📖 ❖ خودمو سرزنش😔کردم که ای کاش به حسام می گفتم میرم خونه اما حال بدم مجال هیچ کاریو بهم نداد چند بار #وسوسه شدم پیاده شم و برگردم به #معراج_الشهدا🕊 ولی هر بار یه حسی منصرفم کرد ،کرایه ی ماشینو پرداخت کردمو پیاده…
#داستان📚✒️
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_هفتادو_چهار📖

❖ سلام #پدرجون ، من مسجدم🕌 صبرکنید سریع خودمو میرسونم
نه دخترم وایستا اونجا خودم میام دنبالت،گوشیو قطع کردم جلوی در #مسجد ده دقیقه ای وایستادم با
اومدن بابا👴 سوار ماشین شدم . #چشماش پر از اضطراب و نگرانی بود
با مهربونی گفتم : سلام پدرجون 😍 ببخشید معطل شدید،

❖ سلام #عروس گلم نه عزیزم ،
امشب خونه ی مایید گفتم بیام دنبالت
با تردید😐 پرسیدم : چرا حسام نیومد؟
خندیدو گفت : اینهمه #حسام اومد،یبارم گفتیم ما بیایم دنبال عروسمون 😊
لبخندی زدمو گفتم : فکر کردم اتفاقی براش افتاده اخه تا الان نه بهم زنگ زد نه خونه اومد

❖ بابا درحالیکه داشت تو کوچه
می پیچید گفت: اره بابا راستش از دستت #عصبانی بود . می گفت چرا سر ظهر بدون اینکه بهش بگی از #معراج🕊 رفتی ؟ غروب خواست بیاد دنبالت ولی حالش حسابی بد شدتب و لرز شدید کرده 🤒

❖ با دلهره گفتم : پدرجون چرا زودتر بهم نگفتید؟ من تو معراج حالم خیلی بد شد ،نفهمیدم چجوری ازاونجا رفتم تو جمعیت هیشکیو پیدا نکردم حسام حالش خیلی بده؟🤔
سرشو تکون داد و گفت : عروس گلم این حسامی ک من میشناسم تا وقتی که #شهید🥀 نشه حالش خیلی بده ، انگار دنیا #آزارش میده الانم که داغ رفیق رو قلبش نشسته😔 خدا میدونه این دوتا جوون مثه برادر بودن برای هم جلوی
در خونشون ماشینو نگه داشت،سریع پیاده شدم و زنگ زدم محمد درو باز کرد با عجله رفتم تو بین اتاقک های توی حیاط یکیشون روشن بود از پله ها بالا رفتم جلوی در نگاهم به #مامان رعنا👵 خورد.

❖ حسام روی پاش دراز کشیده بود و #چشماشو بسته بود مامان رعنا سرشو نوازش می کرد وقربون صدقش میرفت همونحا جلوی در #پاهام سست شد😭
و نشستم متوجه حضورم نشدن مامان رعنا مثل اینکه با یه پسر بچه حرف بزنه گفت : دیگه نمی ذارم بری #سوریه ؟ چرا اینقد خودتو اذیت میکنی هان؟
از لای در نگاشون کردم حسام چشماشو ب #سختی باز کرد ، ب مامانش نگاه کرد و با صدای گرفته ای شروع کرد به خوندن :#لباس_خاکیمو بیار مادر ...

#این_داستان_ادامه_دارد...‍

👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫

منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat


🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹🍃
❥❥❥ @Shahidegomnamm
🍂
💐🍃
🍂🌺🍃💐
🍃💐🍃🌼🍃🌸🍃
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#داستان📚✒️ #فرمانده_من👮 #قسمت_صدو_هشتادو_سه📖 ┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅ ❥• درحالیکه دستام تو دستای #حسام بود ،آهسته به سمت #اتاق نی نی قدم بر داشتم #چشمامو به اصرار حسام بسته بودم بعد از برداشتن چند تا قدم ،خسام دستامو #رها کرد و با صدای مردونش تو گوشم…
#داستان📚✒️
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_هشتادو_چهار📖

┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅

❥• گرفتمش رو به روم با #عشق نگاهش کردمو بعد همون نگاه عاشقانمو به حسام دوختم #حسام بهم نزدیک شد و گفت: از صبحه تو دلم یه شوری دارم تا اینو ببینی می دونستم #خوشت میاد بردمش یه خیاط دوخته دفعه ی قبل بردمش #سوریه متبرکش کردم میخوام دفعه ی بعد که برگشتم اینو #تنش کرده باشی ‌
حالت #صورتم جدی شد ابروهام توی هم گره خورد به شکمم نگاه کردمو
دوباره چشم دوختم به #حسام
#التماس گونه خطابش کردم: حسام ؟ مگه میخوای بری؟! سرشو به علامت #مثبت تکون داد با صدای بغض آلودی گفتم : خیلی #نامردی چجوری دلت میاد دو نفرو چشم به راه بذاری؟!
با تموم شدن جملم بغضم امون ندادو #اشکام سرازیر شد.

❥• حسام بهم نزدیک تر شد و با جدیت گفت: #فاطمه؟ مگه نگفتم ازم دل بکن ؟ بابا اینقد #دوسم نداشته باش #قلبت شده سد #شهادت من!
بدون هیچ حرفی سرمو گذاشتم رو شونشو هق هقم اوج گرفت با حالت زاری گفتم : نمیخوام دلم میخواد تو دوست داشتنت #اسراف کنم حتی اگه دیگه دوسم نداشته باشی، من مثه یه معتاد ترک کرده تو این پنج ماه با نبودنت کنار اومدم ولی وقتی برگشتی دوباره عاشقت شدم من هر بار که می بینمت دوباره #عاشقت میشم هزار و یک بار عاشقت شدم چجوری از تو #دل بکشم ؟
حسام دستشو گذاشت پشتمو با مهربونی به #آغوشم کشید،

❥• از ته دلم زار زدمو محکم دستامو دور کمرش حلقه کردم ثانیه به ثانیه بیشتر بهش #وابسته میشدم اگه بری کی برمیگردی؟ میام روزی که اقا #امیر علی میاد به خونه یه تای ابرومو انداختم بالا و گفتم:امیرعلی؟ من دوست داشتم اسم پسرم #علی داشته باشه یهو ب ذهنم رسید، اشکامو پاک کردمو گفتم: نه همین اسم خیلی #عالیه اینکه یهو از دلت گذشته برام #دوست داشتنیه
اگه میخواست از دل تو بگذره چی؟
همون اقا #امیر_علی

❥• حصار دستاشو تنگ تر کرد و روی سرم بوسه ای کاشت #غرق ارامش بودم وقتی کنارم #نفس میکشید #تـو شدی منبعِ هر #شعر و #کلام و #نفسم ؛
این چه تکرار #قشنگیست که #تکراری نیست...

#این_داستان_ادامه_دارد..‍

👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫

منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat

🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm

┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
🔴#دل_نوشته مادر #شهید_حمید_رضا_اسداللهی
به مناسبت سالروز تولد مدافع حریم ولایت شهید حمید رضا اسداللهی💐

🍃ولادت : ۱۳۶۳/۱۱/۱۵ - تهران
🍂شهادت : ۱۳۹۴/۹/۲۹ - خانطومان سوریه

🌸سلام پسرم
🍀سالروز تولدت مبارک
🌸امسال ولادت پسرم مصادف شده با #ایام_فاطمیه

🌺می دانم پسرم چقدر به بانوی دوعالم بی بی #حضرت_فاطمه_الزهرا (سلام الله علیها ) ارادت داشتی و داری

💠یادم می آید تولدت را که موقع #اذان_ظهر بود و چه سعادتی داشتی که شهادتت هم موقع #نماز_ظهر بود.

💠گفتم نماز
🔰دلم برای #نماز_شب خواندن هایت ،برای نماز اول وقتی که می خواندی تنگ شده😔

💠دلتنگی هایم خیلی زیاده ولی چه کنم که خجالت می کشم از خانم #حضرت_زینب سلام الله علیها که بخواهم بیتابی بکنم😔

💠آمده ام سر مزارت به یاد محبت های فراموش نشدنی ات
💠آمده ام تا کمی از محبت هایت را جبران کنم

🌸معمولا تولد خانوادت با گل و شیرینی می آمدی و به فکر همه بودی💐🎂

🌺پسرم تحسینت می کنم که به سخنان #رهبر عزیز لبیک گفتی و برای دفاع از حرم بی بی زینب کبری سلام الله علیها و دفاع از اسلام راهی #سوریه شدی

🌸شهادت گوارایت🌸

🌺برای ما هم دعا کن🌺

💠اَللهُمَ الرزُقنا توفیق الشَهادَتَ فی سَبیلِک

🔰جهت تعجیل در ظهور آقا صلوات

🌹کانال جهادی وبصیرتی عهدباشهدا
🆔 @shahidegomnamm
#خاطرات_شهدا

#نذر ڪردم اگر #فرزندم خوب شود اجازه حضور همسرم به #سوریه را بدهم،پسرم #محمدجواد تازه به دنیا آمده بود ڪه #مریضی سختی گرفت...

#شهید_مدافع_حرم✌️
#مهدی_قره_محمدی🍂

❥• @Shahidegomnamm🕊
#شهید_احمد_مشلب🌹🍃
با لقب جهادی #غریب_طوس

#ولادت:10شهریور 1374
لبنان،نبطیه31/08/1995 نفر
هفتم رشته #تکنولوژی

#شهادت:10 اسفند 1394
#سوریه 29/2/2016
#وصیتنامه
#سالروز_شهادت🕊

🍃🔮 @shahidegomnamm
#خاطرت_شهید📕


تازه نامزد کرده بود اومد پیش

فرمانده‌اش گفت: حاجی اجازمو بده برم #سوریه
فرمانده گفت: میزارم ولی الان نه

گفت: دارم زمین‌گیر میشم، بزار برم
می‌ترسید #عشق به خانومش، باعث سست شدن و نرفتن به سوریه شود.

۲۰ خرداد سالروز شهادت شهید مدافع حرم #عباس_دانشگر

🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊