Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊🕊🕊
🕊
🌹#شهید_محسن_وزوایی
🔸(قسمت ششم )
🌷 #شهادت1⃣
💠محسن همیشه قبل از نماز📿 در آینه خود را می نگریست و محاسنش را شانه می کرد این بار برای مدتی در آینه خیره شد و گفت:داداشی رفتنی شدم، یقین دارم ساعتهای آخره...
🍃اینو که گفت پشتم تیر کشید😔، مطمئن بودم که این پیش بینی های محسن درست از آب در می آید، #حاج_احمد_متوسلیان بیسیم زد📞 و گفت برید کمک عباس شعف، اوضاعش بی ریخته.
🍃کار آنقدر سخت شده بود که در نهایت حاج احمد مجبور شده بود #محسن_وزوایی_علمدار رشید خود را برای حل مشکل گردان میثم که نیروهای آن از همه سو زیر آتش شدید توپ خانه قرار گرفته بودند روانه خط مقدم کند.
🍃با شدت گرفتن 💥آتش دشمن، زمین غرب کارون به لرزه درآمد و آتش منظم بیش از دهها عراده توپ، صدها تانک مدرن و سایر سلاحهای منحنیزن دشمن روی منطقه درگیری به صورت متراکم اجرا میشد.🚁 هلی کوپترهای توپدار ساخت روسیه و فرانسوی یگان هوانیروز سپاه سوم دشمن هم از آسمان خود را بر فراز مواضع رزمندگان سبک اسلحه ایرانی رسانده و به شدت آنان را زیر 💥آتش گرفته بودند. در این لحظه نیروهای گردان میثم تمار به فرماندهی «عباس شعف» همرزم دیرینه محسن خود را به نزدیکی محل استقرار او رسانده بودند.
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🕊
🌹#شهید_محسن_وزوایی
🔸(قسمت ششم )
🌷 #شهادت1⃣
💠محسن همیشه قبل از نماز📿 در آینه خود را می نگریست و محاسنش را شانه می کرد این بار برای مدتی در آینه خیره شد و گفت:داداشی رفتنی شدم، یقین دارم ساعتهای آخره...
🍃اینو که گفت پشتم تیر کشید😔، مطمئن بودم که این پیش بینی های محسن درست از آب در می آید، #حاج_احمد_متوسلیان بیسیم زد📞 و گفت برید کمک عباس شعف، اوضاعش بی ریخته.
🍃کار آنقدر سخت شده بود که در نهایت حاج احمد مجبور شده بود #محسن_وزوایی_علمدار رشید خود را برای حل مشکل گردان میثم که نیروهای آن از همه سو زیر آتش شدید توپ خانه قرار گرفته بودند روانه خط مقدم کند.
🍃با شدت گرفتن 💥آتش دشمن، زمین غرب کارون به لرزه درآمد و آتش منظم بیش از دهها عراده توپ، صدها تانک مدرن و سایر سلاحهای منحنیزن دشمن روی منطقه درگیری به صورت متراکم اجرا میشد.🚁 هلی کوپترهای توپدار ساخت روسیه و فرانسوی یگان هوانیروز سپاه سوم دشمن هم از آسمان خود را بر فراز مواضع رزمندگان سبک اسلحه ایرانی رسانده و به شدت آنان را زیر 💥آتش گرفته بودند. در این لحظه نیروهای گردان میثم تمار به فرماندهی «عباس شعف» همرزم دیرینه محسن خود را به نزدیکی محل استقرار او رسانده بودند.
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw