#یک_سکه، #یک_قرآن . . .
#مهریه ما یک جلد کلام الله مجید بود و یک سکه طلا.
سکه را که بعد از عقد بخشیدم اما آن یک جلد قرآن را محمد بعد از ازدواج خرید و در صفحه اولش اینطور نوشت:👇
✨«امیدم به این است که این کتاب اساس حرکت مشترک ما باشد و نه چیز دیگر؛ که همه چیز فناپذیر است جز این کتاب.»✨
حالا هر چند وقت یکبار وقتی خستگی بر من غلبه می کند، این نوشته ها را می خوانم و آرام می گیرم.😔
#شهید_محمد_جهان_آرا
#خاطره
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
📚 دونیمه سیب، موسسه مطاف عشق
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
#مهریه ما یک جلد کلام الله مجید بود و یک سکه طلا.
سکه را که بعد از عقد بخشیدم اما آن یک جلد قرآن را محمد بعد از ازدواج خرید و در صفحه اولش اینطور نوشت:👇
✨«امیدم به این است که این کتاب اساس حرکت مشترک ما باشد و نه چیز دیگر؛ که همه چیز فناپذیر است جز این کتاب.»✨
حالا هر چند وقت یکبار وقتی خستگی بر من غلبه می کند، این نوشته ها را می خوانم و آرام می گیرم.😔
#شهید_محمد_جهان_آرا
#خاطره
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
📚 دونیمه سیب، موسسه مطاف عشق
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
❣ کانال عهدباشهدا
❣مہريہ ے حُسینـے
عروس و دوماد بودن ،👰👱
جا اینکه عروسی بگیرن،
اومده بودن #کربـلا
#ماه عسل
تو مسیرے شیرینتر از عسل...
وقتی رفتم پیشش و باهاش هم کلام شدم،
دیدم خیلی اهل دلہ
میگفت:
چن روز قبلِ محرم نامزد ڪرديم و 💍
قرارِ اولین سفرمشترڪمونمو?
پیاده روے #اربعین گذاشتيم.
جالبترش این بود که...
عروس خانوم #مهریه شون این بود که⇩
آقا دوماد باید هر سال ایشونو سفر پیادهروی اربعین بیاره كربلا...😍❤️😋
تـــــا آخر عُمرش،
حالا جالبترش اینجا بود كہ
قید کرده بود:
اگه بعد ِ١٢٠ سال پیر و ناتوان شد،
آقا دوماد باید اگه توانش رو داشت،
ایشون رو باز بیارن کربلا...!!!
خدایے ،چه زندگی ای بشه😋
وقی عروس خانوم با صورتے که زیر آفتاب داغ کربلا سوخته و...
با پاهای پُره آبله بره خونه ے بخت...🏡
😍😍😍😍
❤أَلَسَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَاعَبْدِأَلْلّه...❤
#مهریه
#ازدواج_موفق
#زندگی_اسلامی
#زنان_مؤمن
#عشق_مشترک
❣ @shahidegomnamm
❣مہريہ ے حُسینـے
عروس و دوماد بودن ،👰👱
جا اینکه عروسی بگیرن،
اومده بودن #کربـلا
#ماه عسل
تو مسیرے شیرینتر از عسل...
وقتی رفتم پیشش و باهاش هم کلام شدم،
دیدم خیلی اهل دلہ
میگفت:
چن روز قبلِ محرم نامزد ڪرديم و 💍
قرارِ اولین سفرمشترڪمونمو?
پیاده روے #اربعین گذاشتيم.
جالبترش این بود که...
عروس خانوم #مهریه شون این بود که⇩
آقا دوماد باید هر سال ایشونو سفر پیادهروی اربعین بیاره كربلا...😍❤️😋
تـــــا آخر عُمرش،
حالا جالبترش اینجا بود كہ
قید کرده بود:
اگه بعد ِ١٢٠ سال پیر و ناتوان شد،
آقا دوماد باید اگه توانش رو داشت،
ایشون رو باز بیارن کربلا...!!!
خدایے ،چه زندگی ای بشه😋
وقی عروس خانوم با صورتے که زیر آفتاب داغ کربلا سوخته و...
با پاهای پُره آبله بره خونه ے بخت...🏡
😍😍😍😍
❤أَلَسَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَاعَبْدِأَلْلّه...❤
#مهریه
#ازدواج_موفق
#زندگی_اسلامی
#زنان_مؤمن
#عشق_مشترک
❣ @shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊✨🌹🕊✨🌹🕊
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_سردار_سیدحمیدتقوی_فر
#قسمت_هفتم
#ازدواج 💕
✍زندگیمان خیلی #ساده و #بی_تکلف شروع شد. درست آبان ۱۳۵۸ بود. حاج #حمید همان اول با من #صحبت کرد و گفت #دوست_ندارم مراسم ازدواجمان مثل بقیه فامیل پر تکلف و پر از #تشریفات باشد. من پیشنهادی دارم و اینکه عروسیمان در خود سپاه باشد. با مهمانهای کم. فقط خانواده من و خودت و خیلی ساده. #خریدمان هم #جزئی بود. آن زمان در منطقه ما رسم بر این بود که پول از خانواده پسر میگرفتند و جهیزیه میخریدند. یعنی جهیزیه بر عهده پسر بود. حاج حمید اصلا #اعتقادی به #زندگی پر زرق و برق نداشت. میگفت مگر یک پاسدار میخواهد چقدر #عمر کند؟ یعنی #ازدواجش را بر #مبنای_شهادت شروع کرده بود. ما هیچ چیزی برای جهیزیه نخریدیم. برای خرید عروسی هم یک دست #لباس ساده و مقنعه گرفتم و یک چادر مشکی و #حلقه ساده. که همه هم انتخاب خود حاج حمید بود. #مهریه ما هم مهریه حضرت زهرا(س) بود. من در مراسم عروسی هم همان لباسها را پوشیدم و سید حمید با #لباس_سپاه حاضر شد.روز عروسی هم با یک #پیکان خیلی ساده و معمولی آمد دنبال ما و رفتیم مراسمی که محل کارشان باغ معین (حیاط مرکز سپاه آن موقع اهواز) برایمان تدارک دیده بود. آقای شمخانی آن زمان فرمانده سپاه وقت اهواز بودند که در مراسم ما چند دقیقهای صحبت کردند. یک تئاتر طنز اجرا شد که مرحوم حسین پناهی در آن بازی میکرد با حاج صادق آهنگران به اسم «مرشد بچه مرشد». این مراسم عروسی ما در سپاه بود💐.
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_سردار_سیدحمیدتقوی_فر
#قسمت_هفتم
#ازدواج 💕
✍زندگیمان خیلی #ساده و #بی_تکلف شروع شد. درست آبان ۱۳۵۸ بود. حاج #حمید همان اول با من #صحبت کرد و گفت #دوست_ندارم مراسم ازدواجمان مثل بقیه فامیل پر تکلف و پر از #تشریفات باشد. من پیشنهادی دارم و اینکه عروسیمان در خود سپاه باشد. با مهمانهای کم. فقط خانواده من و خودت و خیلی ساده. #خریدمان هم #جزئی بود. آن زمان در منطقه ما رسم بر این بود که پول از خانواده پسر میگرفتند و جهیزیه میخریدند. یعنی جهیزیه بر عهده پسر بود. حاج حمید اصلا #اعتقادی به #زندگی پر زرق و برق نداشت. میگفت مگر یک پاسدار میخواهد چقدر #عمر کند؟ یعنی #ازدواجش را بر #مبنای_شهادت شروع کرده بود. ما هیچ چیزی برای جهیزیه نخریدیم. برای خرید عروسی هم یک دست #لباس ساده و مقنعه گرفتم و یک چادر مشکی و #حلقه ساده. که همه هم انتخاب خود حاج حمید بود. #مهریه ما هم مهریه حضرت زهرا(س) بود. من در مراسم عروسی هم همان لباسها را پوشیدم و سید حمید با #لباس_سپاه حاضر شد.روز عروسی هم با یک #پیکان خیلی ساده و معمولی آمد دنبال ما و رفتیم مراسمی که محل کارشان باغ معین (حیاط مرکز سپاه آن موقع اهواز) برایمان تدارک دیده بود. آقای شمخانی آن زمان فرمانده سپاه وقت اهواز بودند که در مراسم ما چند دقیقهای صحبت کردند. یک تئاتر طنز اجرا شد که مرحوم حسین پناهی در آن بازی میکرد با حاج صادق آهنگران به اسم «مرشد بچه مرشد». این مراسم عروسی ما در سپاه بود💐.
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊✨🕊✨🕊✨
#شهیدمدافع_حرم_هاشم_دهقانی_نیا
#قسمت_چهارم
#ازدواج
هر روز برایم شاخه گل هدیه میکرد💐
✍عروسیمان خیلی #ساده برگزار شد در مورد #مهریه هیچ حرفی با هم نزدیم یعنی برای ما مهم نبود, بزرگترها هر طور خودشان خواستند تعیین کردند از وقتی که عقد کردیم تا عروسیمان یکسال طول کشید در این مدت #بیشتر روزها هاشم در #ماموریت #مرز عراق و ارومیه بود و برای آمدنش لحظه شماری میکردم. وقتی میآمد هر روز در خانهمان را می زد یک #شاخه_گل رز بهم میداد و می رفت بعد از ازدواج هم هر زمان از سر کار یا ماموریت بر میگشت با شاخه گل وارد خانه میشد منم آنها را خشک میکردم. روزی نبود که این کار را فراموش کند.
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
🕊کانال عهدباشهدا🕊
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
#شهیدمدافع_حرم_هاشم_دهقانی_نیا
#قسمت_چهارم
#ازدواج
هر روز برایم شاخه گل هدیه میکرد💐
✍عروسیمان خیلی #ساده برگزار شد در مورد #مهریه هیچ حرفی با هم نزدیم یعنی برای ما مهم نبود, بزرگترها هر طور خودشان خواستند تعیین کردند از وقتی که عقد کردیم تا عروسیمان یکسال طول کشید در این مدت #بیشتر روزها هاشم در #ماموریت #مرز عراق و ارومیه بود و برای آمدنش لحظه شماری میکردم. وقتی میآمد هر روز در خانهمان را می زد یک #شاخه_گل رز بهم میداد و می رفت بعد از ازدواج هم هر زمان از سر کار یا ماموریت بر میگشت با شاخه گل وارد خانه میشد منم آنها را خشک میکردم. روزی نبود که این کار را فراموش کند.
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
🕊کانال عهدباشهدا🕊
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
💠🍃بسم رب الشهدا...
💞 #ازدواج_به_سبک_شهدا
.
#ازدواج_شهدا کجا و #ازدواج ما کجا...؟!⁉️
گاهی دلم برای ازدواج هایی به سبک شهدا تنگ می شود...
.
💞 ازدواجی به سبک #شهید_ردانی_پور....
که بجای اینکه به فکرِ برگزاری مراسم تجملاتی باشد به فکر رساندن #کارت_عروسی به حرم #حضرت_معصومه بود...
مراقب بود در مجلسش #گناه نشود...
آخر #حضرت_زهرا مهمان ویژه ی مجلسش بود...
.
💞 ازدواجی مثل #شهید_میثمی...
که شبِ عقد از همسرش #مُهر در خواست کرد تا #نماز_شُکر بجا آورد... میتوانست مثل خیلی های دیگر شب عقد مشغول #رقص و بی بند و باری باشد اما فهمید که همسر نعمت خداست و در قبال نعمت باید شکر کرد نه عصیان...
.
💞 یا مثلا ازدواجی شبیه به #شهید_منوچهر_مدق...
که همسرش گفت نمیخواهم #مهریه ام بیشتر از یک جلد قرآن و شاخه نبات باشد...
او هم میتوانست هزار جور بهانه بیاورد و بگوید مهریه پشتوانه است و حق زن است و ...
💞 یا دلم برای ازدواجی به سبک #شهید_کلاهدوز تنگ شده...
که خرید عقد همسرش یک #حلقه و یک جفت کیف و کفش بود و مراسم عقدش را خیلی ساده با سی_چهل نفر مهمون برگزار کرد...
💞 یا شهید #محمد_ابراهیم_همت که زندگی شان را در اتاق کوچکی روی پشت بام شروع کردند!
دریغ از یک چراغ خوراک پزی در اوایل زندگی...
💞یا شهید #مهدی_باکری که اهل سادگی و از تجملات بیزار؛
که زندگی را در دو اتاق خانه ی پدری شروع کردند!
همراه با وسایل ضروری زندگی که آن قدر کم بود در یک پیکان استیشن جا می شد...
.
✅✅✅آن روز ها #مراسم را #ساده میگرفتند در #انتخاب_همسر به #تقوا و #دیانت توجه میکردند نه پول و ظواهر...
#خدایی عمل میکردند و #علوی زندگی میکردند...
.
.
⛔️⛔️⛔️این روزها سخت درگیر #تجملات و #ظواهر شدیم و معترض هم هستیم که چرا اینقدر #طلاق و بدبختی زیاد است...
.
⚠️ما بجای توجه به "شعائر" الهی
به "ظواهر" دنیوی توجه میکنیم....
.
‼️‼️به راستی که همه ی ما میدانیم راه #اهل_بیت و شهدا چیست ...
و وای به حال ما که میدانیم و اینگونه عمل می کنیم....
#جوانها_بخونین_خالی_از_لطف_نیست 😇
💕 #سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
ڪانال عهـدبا شهـدا👇
🆔 @Shahidegomnamm
💞 #ازدواج_به_سبک_شهدا
.
#ازدواج_شهدا کجا و #ازدواج ما کجا...؟!⁉️
گاهی دلم برای ازدواج هایی به سبک شهدا تنگ می شود...
.
💞 ازدواجی به سبک #شهید_ردانی_پور....
که بجای اینکه به فکرِ برگزاری مراسم تجملاتی باشد به فکر رساندن #کارت_عروسی به حرم #حضرت_معصومه بود...
مراقب بود در مجلسش #گناه نشود...
آخر #حضرت_زهرا مهمان ویژه ی مجلسش بود...
.
💞 ازدواجی مثل #شهید_میثمی...
که شبِ عقد از همسرش #مُهر در خواست کرد تا #نماز_شُکر بجا آورد... میتوانست مثل خیلی های دیگر شب عقد مشغول #رقص و بی بند و باری باشد اما فهمید که همسر نعمت خداست و در قبال نعمت باید شکر کرد نه عصیان...
.
💞 یا مثلا ازدواجی شبیه به #شهید_منوچهر_مدق...
که همسرش گفت نمیخواهم #مهریه ام بیشتر از یک جلد قرآن و شاخه نبات باشد...
او هم میتوانست هزار جور بهانه بیاورد و بگوید مهریه پشتوانه است و حق زن است و ...
💞 یا دلم برای ازدواجی به سبک #شهید_کلاهدوز تنگ شده...
که خرید عقد همسرش یک #حلقه و یک جفت کیف و کفش بود و مراسم عقدش را خیلی ساده با سی_چهل نفر مهمون برگزار کرد...
💞 یا شهید #محمد_ابراهیم_همت که زندگی شان را در اتاق کوچکی روی پشت بام شروع کردند!
دریغ از یک چراغ خوراک پزی در اوایل زندگی...
💞یا شهید #مهدی_باکری که اهل سادگی و از تجملات بیزار؛
که زندگی را در دو اتاق خانه ی پدری شروع کردند!
همراه با وسایل ضروری زندگی که آن قدر کم بود در یک پیکان استیشن جا می شد...
.
✅✅✅آن روز ها #مراسم را #ساده میگرفتند در #انتخاب_همسر به #تقوا و #دیانت توجه میکردند نه پول و ظواهر...
#خدایی عمل میکردند و #علوی زندگی میکردند...
.
.
⛔️⛔️⛔️این روزها سخت درگیر #تجملات و #ظواهر شدیم و معترض هم هستیم که چرا اینقدر #طلاق و بدبختی زیاد است...
.
⚠️ما بجای توجه به "شعائر" الهی
به "ظواهر" دنیوی توجه میکنیم....
.
‼️‼️به راستی که همه ی ما میدانیم راه #اهل_بیت و شهدا چیست ...
و وای به حال ما که میدانیم و اینگونه عمل می کنیم....
#جوانها_بخونین_خالی_از_لطف_نیست 😇
💕 #سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
ڪانال عهـدبا شهـدا👇
🆔 @Shahidegomnamm
💫 #عروس_زهرایی👆
💞 #مهریه همسر #شهید_محسن_حججی ۱۲۴ هزار صلوات وحفظ قران با معنی...
💞 #همسرت_که_حسینی_باشد
تو را زهیر خواهد کرد
#همسران_مقاومت✌️
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا
💠 @Shahidegomnamm
💞 #مهریه همسر #شهید_محسن_حججی ۱۲۴ هزار صلوات وحفظ قران با معنی...
💞 #همسرت_که_حسینی_باشد
تو را زهیر خواهد کرد
#همسران_مقاومت✌️
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا
💠 @Shahidegomnamm
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#وداع تلخ #من با #تُ #نگاهم ڪن ، #مرا بنگر #جنون از #چشم من پیداست #قسمت_پایانی✒️ #داستان_فرمانده_من📚🔎 #رمان_عاشقانه💔 #مدافعان_حرم🥀 🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🍃🌹 °•🌸 ➬ @Shahidegomnamm
#داستان📚✒️
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_دوازده 📖
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
❥• بگو ببخشید اگر به او سیلی زدن عادتمان شده، اگر مریضش ڪرده ایم،
اگر مثل #تعزیه خوان ظهر #عاشورا نماز ظهر را یادمان رفته و او را #مهم نمی دانیم بگو ببخشد اگر هنوز رخ #مادرش نیلی رنگ است و خمیده راه می رود اگر فرق #علی مداوا نشده و جنازه #حسن را تیر باران می ڪنند اگر سر جدش #حسین هنوز بر سر نیزه است و #سجاد هنوز دلشڪسته در #فراق بابا می گرید
هیچ ڪس هنوز قدر #باقر را نمی داند و #صادق را دروغگو می پندارد تقصیر ماست ڪه #ڪاظم هنوز در زندان است
هنوز به #رضا زهر می دهند و پیڪر #جواد زیر آفتاب مانده #هادی اُمتمان
را هر روز در جوانی به #شهادت
می رسانیم و #عسگری هنوز در زندان #شڪنجه می شود بگو حق دارد ڪه ظهور نڪند
❥• ما مدعیان پوچ اندیشیم ڪه #عشق را یادمان رفته و شما عاشقید ڪه #خدا خریداریتان ڪرد #حسام جانم می دانم برایت #همدم خوبی نبودم حق داری به من محل ندهی حق داری جواب سلامم را ندهی ولی بگذار برای بار #آخر با تو معاشقه ڪنم خم می شوم و پیشانی ات را می بوسم گلویت را ڪه رویش زخم های #عاشقی جا خوش ڪرده را نیز همین طور این گل های #نرگسی ڪه روی پیڪرت پر پر شده اند #مهریه ام را ڪامل می ڪند نه؟
#خداحافظ ای همه چیزم...
با دلی شڪسته #امیرعلی را بغل
می ڪنم و با سختی می ایستم رویم را ڪه برمی گردانم #صدای گوش نوازت را می شنوم ، #فاطمه خانم؟
سوگند به دست های #بریده ات
می دانستم رهایم نمی ڪنی قلبم از #نوای صدایت #جلا می یابد با تردید بر میگردم و به تو چشم میدوزم دست ادب ڪنار پیشانی ات می گذاری و با #وقار
میگویی:خوش آمدی
پاهایم #سست می شود اما چه جای نشستن است ڪنار #دلبر چشم هایم #بارانی شده است و تصویرت از پشت پرده ی #اشڪ هایم تار
❥• #پلڪ میزنی و قطره اشڪی با سرعت از گونه ام سر میخورد صدایت می شود #ترانه ی عاشقی ڪه بند بند وجودم را تسخیر می ڪند #فاطمه خانم معرفتتو ثابت ڪردی حتم دارم این صفتو تو مڪتب بی بی آموزش میبینی
سرتو بالا بگیر لب باز میڪنم و میان #حرفش پیش دستی میڪنم خدایا این #قربانی را از من بپذیر لبخند دلبرانه ای مهمان لبهایت می شود چه میدانی از دل من ڪه در پی لبخندت جان از سر میدهد! باور دارم یقین می ڪنم ڪه تو #زنده ای در ڪنار من و امیرعلی
حسام بزار دم آخری راحت تر ازت دل بڪنم آنقدر #خوب نباش، سرمو می اندازم زیر چقدر زجر آور است جاری ڪردن این حرفها بر زبانم صدای
#یاالله گفتن چند مرد از بیرون میاید و بدنبالش چند جوانی ڪه #لباس چریڪی به تن ڪرده اند به سمت حسام
میروند و #تابوت را میبندند #عطر شمیم #یاس و #نرگسِ اینجا را از خاطر نخواهم برد من سرم درد میڪند برای اینڪه تا آخرِ جان مُرید تو باشم!
❥• قول #مردانه می دهم ڪه پسرمان را همانند #تو مرد بار بیاورم #پیڪرت را میبرند بی تابی نمیڪنم #حضورت را ڪنارم حس میڪنم قدم بر میدارمو از #معراج_الشهدا خارج میشوم سرم را رو به #آسمان میگیرم هوای #باریدن دارد این شهر
با #قدم های آرام به سمتم می آیی
و ریه هایم پر از #عطر یاس تو میشود
سرت را خم میڪنی و بر #پیشانی امیرعلی بوسه میڪاری لبهایت را به
سمت لاله ی #گوشش سوق میدهی و
با #صوت دلنشینت #نجوا میڪنی: #الله_اڪبر. ✍
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_دوازده 📖
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
❥• بگو ببخشید اگر به او سیلی زدن عادتمان شده، اگر مریضش ڪرده ایم،
اگر مثل #تعزیه خوان ظهر #عاشورا نماز ظهر را یادمان رفته و او را #مهم نمی دانیم بگو ببخشد اگر هنوز رخ #مادرش نیلی رنگ است و خمیده راه می رود اگر فرق #علی مداوا نشده و جنازه #حسن را تیر باران می ڪنند اگر سر جدش #حسین هنوز بر سر نیزه است و #سجاد هنوز دلشڪسته در #فراق بابا می گرید
هیچ ڪس هنوز قدر #باقر را نمی داند و #صادق را دروغگو می پندارد تقصیر ماست ڪه #ڪاظم هنوز در زندان است
هنوز به #رضا زهر می دهند و پیڪر #جواد زیر آفتاب مانده #هادی اُمتمان
را هر روز در جوانی به #شهادت
می رسانیم و #عسگری هنوز در زندان #شڪنجه می شود بگو حق دارد ڪه ظهور نڪند
❥• ما مدعیان پوچ اندیشیم ڪه #عشق را یادمان رفته و شما عاشقید ڪه #خدا خریداریتان ڪرد #حسام جانم می دانم برایت #همدم خوبی نبودم حق داری به من محل ندهی حق داری جواب سلامم را ندهی ولی بگذار برای بار #آخر با تو معاشقه ڪنم خم می شوم و پیشانی ات را می بوسم گلویت را ڪه رویش زخم های #عاشقی جا خوش ڪرده را نیز همین طور این گل های #نرگسی ڪه روی پیڪرت پر پر شده اند #مهریه ام را ڪامل می ڪند نه؟
#خداحافظ ای همه چیزم...
با دلی شڪسته #امیرعلی را بغل
می ڪنم و با سختی می ایستم رویم را ڪه برمی گردانم #صدای گوش نوازت را می شنوم ، #فاطمه خانم؟
سوگند به دست های #بریده ات
می دانستم رهایم نمی ڪنی قلبم از #نوای صدایت #جلا می یابد با تردید بر میگردم و به تو چشم میدوزم دست ادب ڪنار پیشانی ات می گذاری و با #وقار
میگویی:خوش آمدی
پاهایم #سست می شود اما چه جای نشستن است ڪنار #دلبر چشم هایم #بارانی شده است و تصویرت از پشت پرده ی #اشڪ هایم تار
❥• #پلڪ میزنی و قطره اشڪی با سرعت از گونه ام سر میخورد صدایت می شود #ترانه ی عاشقی ڪه بند بند وجودم را تسخیر می ڪند #فاطمه خانم معرفتتو ثابت ڪردی حتم دارم این صفتو تو مڪتب بی بی آموزش میبینی
سرتو بالا بگیر لب باز میڪنم و میان #حرفش پیش دستی میڪنم خدایا این #قربانی را از من بپذیر لبخند دلبرانه ای مهمان لبهایت می شود چه میدانی از دل من ڪه در پی لبخندت جان از سر میدهد! باور دارم یقین می ڪنم ڪه تو #زنده ای در ڪنار من و امیرعلی
حسام بزار دم آخری راحت تر ازت دل بڪنم آنقدر #خوب نباش، سرمو می اندازم زیر چقدر زجر آور است جاری ڪردن این حرفها بر زبانم صدای
#یاالله گفتن چند مرد از بیرون میاید و بدنبالش چند جوانی ڪه #لباس چریڪی به تن ڪرده اند به سمت حسام
میروند و #تابوت را میبندند #عطر شمیم #یاس و #نرگسِ اینجا را از خاطر نخواهم برد من سرم درد میڪند برای اینڪه تا آخرِ جان مُرید تو باشم!
❥• قول #مردانه می دهم ڪه پسرمان را همانند #تو مرد بار بیاورم #پیڪرت را میبرند بی تابی نمیڪنم #حضورت را ڪنارم حس میڪنم قدم بر میدارمو از #معراج_الشهدا خارج میشوم سرم را رو به #آسمان میگیرم هوای #باریدن دارد این شهر
با #قدم های آرام به سمتم می آیی
و ریه هایم پر از #عطر یاس تو میشود
سرت را خم میڪنی و بر #پیشانی امیرعلی بوسه میڪاری لبهایت را به
سمت لاله ی #گوشش سوق میدهی و
با #صوت دلنشینت #نجوا میڪنی: #الله_اڪبر. ✍
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅