Forwarded from عکس نگار
🕊✨🕊✨🕊✨
#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_هفدهم
⚛سهیل کریمی یکی از مستندسازان کشور؛
✍حسین یکی از #پروژه هاى اصلى عکس ممد بود. از همه چى حسین #عکس مى گرفت. حتی #خوابیدن.
🍂روز #میلاد نبى خاتم #گوشى رو خاموش کردم و نرفتم دفتر. نماز عشا رو که خوندم و در حین مرور درس ها، #یاد_حسین از ذهنم گذشت. مثل برق. نمى دونم چرا. بعد #تصور کردم #اگه_حسین_شهید شه چى؟ مثل برق از ذهنم گذشت. سعى کردم رو درس متمرکز شم. باز #فکر کردم یعنى حسین با چى شهید مى شه؟ باز از ذهنم گذشته بود. نمى دونم چرا. در همین اثنی #تلفن خونه از اتاق مجاور زنگ زد. گفتم شاید از اقوام ارباب باشند. رفت رو #پیغام گیر. #صداى_ممد_تاجیک بود. تا برسم، یه پیغام نامفهوم گذاشته بود. زنگ زدم. ممد از اون ور خط گفت: #حسین_نصرتى_شهید_شد. بدون مقدمه. دنیا رو سرم هوار شد. #چشام سیاهى رفت. جیگرم سوخت. #حسین، #سوریه، نزدیک مثل برادر، #کوثر، کوثر، کوثر. سیل اشک امون نداد😢. زنگ زدم به بچه هاى دیگه. فقط پشت خط هق هق مى کردیم. حسین تو دمشق شهید شده بود. جیگرم سوخت.😔
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_هفدهم
⚛سهیل کریمی یکی از مستندسازان کشور؛
✍حسین یکی از #پروژه هاى اصلى عکس ممد بود. از همه چى حسین #عکس مى گرفت. حتی #خوابیدن.
🍂روز #میلاد نبى خاتم #گوشى رو خاموش کردم و نرفتم دفتر. نماز عشا رو که خوندم و در حین مرور درس ها، #یاد_حسین از ذهنم گذشت. مثل برق. نمى دونم چرا. بعد #تصور کردم #اگه_حسین_شهید شه چى؟ مثل برق از ذهنم گذشت. سعى کردم رو درس متمرکز شم. باز #فکر کردم یعنى حسین با چى شهید مى شه؟ باز از ذهنم گذشته بود. نمى دونم چرا. در همین اثنی #تلفن خونه از اتاق مجاور زنگ زد. گفتم شاید از اقوام ارباب باشند. رفت رو #پیغام گیر. #صداى_ممد_تاجیک بود. تا برسم، یه پیغام نامفهوم گذاشته بود. زنگ زدم. ممد از اون ور خط گفت: #حسین_نصرتى_شهید_شد. بدون مقدمه. دنیا رو سرم هوار شد. #چشام سیاهى رفت. جیگرم سوخت. #حسین، #سوریه، نزدیک مثل برادر، #کوثر، کوثر، کوثر. سیل اشک امون نداد😢. زنگ زدم به بچه هاى دیگه. فقط پشت خط هق هق مى کردیم. حسین تو دمشق شهید شده بود. جیگرم سوخت.😔
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊✨🕊✨🕊✨
#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_بیست_وپنجم
#خاطرات
🍂خاطره ای از زبان سهیل کریمی مستند ساز؛
✍پایان هر روز که مى شد، و هنوز #گرد و غبار و دود و دم #عملیات رو از سر و کول مون نشسته بودیم، حسین اصرار به دیدن راش ها مى کرد. میومد تو اتاق و سر تخت من مى نشست و پافشارى مى کرد همه ى راش ها و #عکس ها رو با دقت تمام ور انداز کنه. مى گفتم: دارم #خاطراتم رو مى نویسم، الآن #مزاحمى. #مى_خندید و مى گفت: خاطرات تو #منم! ویدئوها رو نشون بده. مى گفت: این طورى عیب هاى کارهام رو هم مى تونم بفهمم. تو همه چى #دقیق بود. مى گفت کاراى ما هم یه جور #مستند_سازیه. تو همین اتاق، #رازهاى مگوى زیادى بین مون رد و بدل شد. مى گفت: باورم نمى شه من کنار سهیل کریمى دارم کار مى کنم... سهیل کریمى! حالا سهیل کریمى کیه و کجاست، حسین نصرتى کجا؟😔 حسین هم پروژه ى مستند من بود و هم پروژه ى عکس ممد. حالا همه مون #پروژه_ى_حسینیم. سوژه ى خنده ى حسین. جیگرم بد جورى مى سوزه، بد جورى..😔
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_بیست_وپنجم
#خاطرات
🍂خاطره ای از زبان سهیل کریمی مستند ساز؛
✍پایان هر روز که مى شد، و هنوز #گرد و غبار و دود و دم #عملیات رو از سر و کول مون نشسته بودیم، حسین اصرار به دیدن راش ها مى کرد. میومد تو اتاق و سر تخت من مى نشست و پافشارى مى کرد همه ى راش ها و #عکس ها رو با دقت تمام ور انداز کنه. مى گفتم: دارم #خاطراتم رو مى نویسم، الآن #مزاحمى. #مى_خندید و مى گفت: خاطرات تو #منم! ویدئوها رو نشون بده. مى گفت: این طورى عیب هاى کارهام رو هم مى تونم بفهمم. تو همه چى #دقیق بود. مى گفت کاراى ما هم یه جور #مستند_سازیه. تو همین اتاق، #رازهاى مگوى زیادى بین مون رد و بدل شد. مى گفت: باورم نمى شه من کنار سهیل کریمى دارم کار مى کنم... سهیل کریمى! حالا سهیل کریمى کیه و کجاست، حسین نصرتى کجا؟😔 حسین هم پروژه ى مستند من بود و هم پروژه ى عکس ممد. حالا همه مون #پروژه_ى_حسینیم. سوژه ى خنده ى حسین. جیگرم بد جورى مى سوزه، بد جورى..😔
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw