Forwarded from عکس نگار
🕊✨🕊✨🕊✨
#شهیدمدافع_حرم_هاشم_دهقانی_نیا
#قسمت_بیست_ودوم
#خاطرات
🍂خاطره ای از زبان مادر شهید؛
✍خیلی دوستم داشت متفاوت با سایر بچههایم با من رفتار میکرد #همیشه_دستم_را_میبوسید #سرش را روی #پاهایم میگذاشت و میگفت: #بوی_بهشت را استشمام میکنم خیلی هم دست و دلباز بود هر کجا میرفت برای بچههای خواهر و برادرش هدیه میآورد و از این کارش لذت میبرد, وقتی اعتراض میکردم که پسرم قدر پولت را بدان به شوخی میگفت: برایم #زن بگیر منم ولخرجی نکنم, نگو دلش پیش نوه خواهر شوهرم گیر کرده بود دلش میخواست او را خوب بشناسد,گفتم: پسرم برو جلوی مدرسهاش تعقیبش کن ببین با #معیارهای تو جور هست یا نه؟ تا دو سه ماه این کار را کرد و در آخر آمد و گفت: مادر خیلی #دختر نجیبی است هر وقت دوست داشتی برایم #خواستگاری کن.
🕊کانال عهدباشهدا🕊
↪️ @shahidegomnamm 👈
#شهیدمدافع_حرم_هاشم_دهقانی_نیا
#قسمت_بیست_ودوم
#خاطرات
🍂خاطره ای از زبان مادر شهید؛
✍خیلی دوستم داشت متفاوت با سایر بچههایم با من رفتار میکرد #همیشه_دستم_را_میبوسید #سرش را روی #پاهایم میگذاشت و میگفت: #بوی_بهشت را استشمام میکنم خیلی هم دست و دلباز بود هر کجا میرفت برای بچههای خواهر و برادرش هدیه میآورد و از این کارش لذت میبرد, وقتی اعتراض میکردم که پسرم قدر پولت را بدان به شوخی میگفت: برایم #زن بگیر منم ولخرجی نکنم, نگو دلش پیش نوه خواهر شوهرم گیر کرده بود دلش میخواست او را خوب بشناسد,گفتم: پسرم برو جلوی مدرسهاش تعقیبش کن ببین با #معیارهای تو جور هست یا نه؟ تا دو سه ماه این کار را کرد و در آخر آمد و گفت: مادر خیلی #دختر نجیبی است هر وقت دوست داشتی برایم #خواستگاری کن.
🕊کانال عهدباشهدا🕊
↪️ @shahidegomnamm 👈
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
🕊✨🌹🕊✨🌹🕊✨🌹 ✨بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین✨ 📔 #زندگینامه 🌷 #شهید_رضا_رضائیان ◀ #قسمت_چهارم ✍پاشنه پايش را به #پيشاني رضائيان کوبيد و او را نقش زمين کرد.و با اشاره به گروهبان گفت: 🍁بهتر از اين نمي شود.او را با خود مي بريم. #بهترين_هديه به فرماندار…
🕊✨🌹🕊✨🌹🕊✨🌹
✨بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین✨
📔 #زندگینامه
🌷 #شهید_رضا_رضائیان
◀ #قسمت_پنجم
✍افسر عراقي اشاره کرد آن دو را
ببرند.مجددا با مقاومت آنها روبه رو شدند.
خشم در چشمان افسر😡 عراقي موج
ميزد.صداي تير اندازي ايراني ها نگرانش کرده بود.
افسر #کارد_کمري_اش را بيرون
آورد.گروهبان وسربازان عراقي آن دو را رها
کردند.افسر ابتدا به سمت #محسن رفت.کارد
را در کشاله ي رانش فرو برد.صداي محسن
بلند شد😢.خون از رانش بيرون زد.افسر به
سراغ رضائيان رفت .
رضائيان #سرش را پايين انداخت وحرفي نزد.
افسر عراقي #پا_روي_سينه_اش_گذاشت
واو را به پشت خواباند.محسن که خون زيادي
از او رفته بود،هنوز از هوش نرفته
بود.چشمانش گاه سياهي مي رفت و گاه آن
#منظره را در هاله اي از ابهام مي ديد.
💠ادامه دارد. ...
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🆔 @shahidegomnamm 👈
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
✨بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین✨
📔 #زندگینامه
🌷 #شهید_رضا_رضائیان
◀ #قسمت_پنجم
✍افسر عراقي اشاره کرد آن دو را
ببرند.مجددا با مقاومت آنها روبه رو شدند.
خشم در چشمان افسر😡 عراقي موج
ميزد.صداي تير اندازي ايراني ها نگرانش کرده بود.
افسر #کارد_کمري_اش را بيرون
آورد.گروهبان وسربازان عراقي آن دو را رها
کردند.افسر ابتدا به سمت #محسن رفت.کارد
را در کشاله ي رانش فرو برد.صداي محسن
بلند شد😢.خون از رانش بيرون زد.افسر به
سراغ رضائيان رفت .
رضائيان #سرش را پايين انداخت وحرفي نزد.
افسر عراقي #پا_روي_سينه_اش_گذاشت
واو را به پشت خواباند.محسن که خون زيادي
از او رفته بود،هنوز از هوش نرفته
بود.چشمانش گاه سياهي مي رفت و گاه آن
#منظره را در هاله اي از ابهام مي ديد.
💠ادامه دارد. ...
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🆔 @shahidegomnamm 👈
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
🕊✨🌹🕊✨🌹🕊✨🌹 ✨بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین✨ 📔 #زندگینامه 🌷 #شهید_رضا_رضائیان ◀ #قسمت_ششم ✍افسر عراقي رضائيان را به پشت خواباند و دستور داد #دستش_را_ببندند. 🥀ضربه اي ديگر به سرش زدند.رضائيان از حال رفت،اما هنوز بي هوش نشده بود. #تيزي_کارد🔪…
🕊✨🌹🕊✨🌹🕊✨🌹
✨بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین✨
📔 #زندگینامه
🌷 #شهید_رضا_رضائیان
◀ #قسمت_هفتم
✍عرق از سر وصورت افسر عراقي جاري
بود. #قطره_هاي_خون روي پيشاني اش شتک زده بود.گويي اختيار از کف اش خارج شده بود. #کارد_کمري_کند_بود🔪 و نمي توانست کارش
را به راحتي انجام دهد.
💢افسر عراقي اصرار داشت که گلوي
رضائيان را گوش تا گوش ببرد.😭ديگر
رضائيان دست و پا نمي زد. #خون زمين
اطرافش را رنگين کرده بود.کفش افسر در
ميان خون بود. خشم تمام وجود افسر را فرا گرفت.
بايد #خلاصش مي کرد.ديگر چاره اي
جز جدا کردن سر رضائيان نداشت.با يک فشار
ديگر کار را تمام کرد و #سرش را از بدن
#جدا نمود.کمر خم شده اش را بلند کرد و
نگاهي به اطراف انداخت.از نگاه وحشت زده
عراقي ها نگران شد.نگاهي به
#دست_خون_آلود خود انداخت وصداي
قهقهه اش بلند شد.
💢مست بود و خون رضائيان سر مسترش کرده بود.مجددا به سمت رضائيان رفت.سرش را بلند کرد وهمراه با خنده اي کريه گفت:
-هديه ي خوبي است براي فرمانده #اين_پاسدارها_دار_خويئن_را_فلج_کرده_اند.
💠ادامه دارد. ...
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🆔 @shahidegomnamm 👈
🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃
✨بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین✨
📔 #زندگینامه
🌷 #شهید_رضا_رضائیان
◀ #قسمت_هفتم
✍عرق از سر وصورت افسر عراقي جاري
بود. #قطره_هاي_خون روي پيشاني اش شتک زده بود.گويي اختيار از کف اش خارج شده بود. #کارد_کمري_کند_بود🔪 و نمي توانست کارش
را به راحتي انجام دهد.
💢افسر عراقي اصرار داشت که گلوي
رضائيان را گوش تا گوش ببرد.😭ديگر
رضائيان دست و پا نمي زد. #خون زمين
اطرافش را رنگين کرده بود.کفش افسر در
ميان خون بود. خشم تمام وجود افسر را فرا گرفت.
بايد #خلاصش مي کرد.ديگر چاره اي
جز جدا کردن سر رضائيان نداشت.با يک فشار
ديگر کار را تمام کرد و #سرش را از بدن
#جدا نمود.کمر خم شده اش را بلند کرد و
نگاهي به اطراف انداخت.از نگاه وحشت زده
عراقي ها نگران شد.نگاهي به
#دست_خون_آلود خود انداخت وصداي
قهقهه اش بلند شد.
💢مست بود و خون رضائيان سر مسترش کرده بود.مجددا به سمت رضائيان رفت.سرش را بلند کرد وهمراه با خنده اي کريه گفت:
-هديه ي خوبي است براي فرمانده #اين_پاسدارها_دار_خويئن_را_فلج_کرده_اند.
💠ادامه دارد. ...
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🆔 @shahidegomnamm 👈
🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
🕊✨🌹🕊✨🌹🕊✨🌹 ✨بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین✨ 📔 #زندگینامه 🌷 #شهید_رضا_رضائیان ◀ #قسمت_هفتم ✍عرق از سر وصورت افسر عراقي جاري بود. #قطره_هاي_خون روي پيشاني اش شتک زده بود.گويي اختيار از کف اش خارج شده بود. #کارد_کمري_کند_بود🔪 و نمي توانست کارش …
🕊✨🌹🕊✨🌹🕊✨🌹
✨بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین✨
📔 #زندگینامه
🌷 #شهید_رضا_رضائیان
◀ #قسمت_هشتم
✍افسر عراقي #بدن_بي_سر رضائيان را
برگرداند.چشمش به #آرم_سپاه که به سينه
اش چسبيده بود،افتاد.خم شد و گوشه آرم
پارچه اي را گرفت و #آن_را_دريد.پارچه
کوچک را روي سر رضائيان گذاشت و گفت:
حالا پرونده ما تکميل شد و با خشم گفت:-
حرکت کنيد
💢گروهبان گفت:پس تکليف آن يکي چه
مي شود.
💢- با او کاري نداريم،فرصت نداريم بايد
حرکت کنيم!
💢افسر عراقي #سر_رضائيان را گرفت و به
سمت خاک ريز #عراق حرکت کرد. گشتي هاي خودي رسيدند عراقي ها آنجا را ترک کرده
بودند.بچه ها با بدن بي سر رضائيان که مواجه
شدند،کمي اطراف را جستجو کردند.صداي
محسن آن ها را متوجه خود کرد.
💢محسن که هنوز نفس مي کشيد به سختي
گفت: #سرش_را_بردند.😭
💠ادامه دارد. ...
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🆔 @shahidegomnamm 👈
🌾🥀☘🌾🥀☘🌾🥀☘🌾
✨بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین✨
📔 #زندگینامه
🌷 #شهید_رضا_رضائیان
◀ #قسمت_هشتم
✍افسر عراقي #بدن_بي_سر رضائيان را
برگرداند.چشمش به #آرم_سپاه که به سينه
اش چسبيده بود،افتاد.خم شد و گوشه آرم
پارچه اي را گرفت و #آن_را_دريد.پارچه
کوچک را روي سر رضائيان گذاشت و گفت:
حالا پرونده ما تکميل شد و با خشم گفت:-
حرکت کنيد
💢گروهبان گفت:پس تکليف آن يکي چه
مي شود.
💢- با او کاري نداريم،فرصت نداريم بايد
حرکت کنيم!
💢افسر عراقي #سر_رضائيان را گرفت و به
سمت خاک ريز #عراق حرکت کرد. گشتي هاي خودي رسيدند عراقي ها آنجا را ترک کرده
بودند.بچه ها با بدن بي سر رضائيان که مواجه
شدند،کمي اطراف را جستجو کردند.صداي
محسن آن ها را متوجه خود کرد.
💢محسن که هنوز نفس مي کشيد به سختي
گفت: #سرش_را_بردند.😭
💠ادامه دارد. ...
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🆔 @shahidegomnamm 👈
🌾🥀☘🌾🥀☘🌾🥀☘🌾
Forwarded from عکس نگار
🌼" در محضــر شهیـــــد "...🌼
✍چند #خانــم رفتند جلو سوالاتشان را
بپرسنـد ،در تمام مدت #سرش بالا نیامد،
#نگاهش هم بہ زمین دوختہ بود...
☘خانـم ها ڪہ رفتند، رفتم جلو گفتم: تـو
انقدر #سرت_پایینہ نگاهم نمےندازی بہ طرف
ڪہ داره حرف میزنه باهات، اینا #فڪر_نڪنن تو #خشڪ و #متعصبے و اثر حرفات ڪم شه...
👈👈گفت: من نگاه نمےکنم
تا خــــدا مرا نگاه کند ...👉👉
🍃ولادت : ۱۳۳۳/۰۲/۰۴
🍂شهادت : ۱۳٦۰/۰۴/۰۷
🔻نماینده مردم مشهد در مجلس
#شهید_دڪتر_عبدالحمـید_دیالمه
#خاطره
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
🆔 @Shahidegomnamm
✍چند #خانــم رفتند جلو سوالاتشان را
بپرسنـد ،در تمام مدت #سرش بالا نیامد،
#نگاهش هم بہ زمین دوختہ بود...
☘خانـم ها ڪہ رفتند، رفتم جلو گفتم: تـو
انقدر #سرت_پایینہ نگاهم نمےندازی بہ طرف
ڪہ داره حرف میزنه باهات، اینا #فڪر_نڪنن تو #خشڪ و #متعصبے و اثر حرفات ڪم شه...
👈👈گفت: من نگاه نمےکنم
تا خــــدا مرا نگاه کند ...👉👉
🍃ولادت : ۱۳۳۳/۰۲/۰۴
🍂شهادت : ۱۳٦۰/۰۴/۰۷
🔻نماینده مردم مشهد در مجلس
#شهید_دڪتر_عبدالحمـید_دیالمه
#خاطره
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
🆔 @Shahidegomnamm
شور: تو زینبیه قیامته پس کی نصیبم شهادته
seyedrezanarimani.ir
#صوت🎵
#شور_مدافعانحرم✌️
🌺وقتی #ارباب اون همه
#تیر به #تنش بره🥀
🌺 #نوکرم باید #سرش
از #بدنش بره...🕊
🎤با نوای سیدرضانریمانی
__________🌸🍃
➬ @Shahidegomnamm
#شور_مدافعانحرم✌️
🌺وقتی #ارباب اون همه
#تیر به #تنش بره🥀
🌺 #نوکرم باید #سرش
از #بدنش بره...🕊
🎤با نوای سیدرضانریمانی
__________🌸🍃
➬ @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🍁 #دو_سال از نبودنت گذشت
وتمام فصـول این یڪ سال
پاییز بود و بس ...
چہ زیبا ماجرای عشقت❤️
بہ بانوی کربلا رابہ تصویرکشیدے
وجان نازنینت را درروز#تاسوعای حسینے
بر قاب حرم زینبے نقاشےڪردے ..🥀
#سالروز_آسمانی شدنت مبارک💐
#شهید_مدافع_حرم_حجت_اصغری
#شهادت_تاسوعای۹۴
#نحوه_شهادت اصابت موشک
شهیدی که در روز #تاسوعای حسینی #دو_دست، و #سرش را تقدیم به عقیله بنی هاشم (س)کرد...
🍁 #دلنوشته
#گاهےنگاهےعلمدار😢
🏴ڪانال عهـدبا شهـدا👇
🏴 @Shahidegomnamm
وتمام فصـول این یڪ سال
پاییز بود و بس ...
چہ زیبا ماجرای عشقت❤️
بہ بانوی کربلا رابہ تصویرکشیدے
وجان نازنینت را درروز#تاسوعای حسینے
بر قاب حرم زینبے نقاشےڪردے ..🥀
#سالروز_آسمانی شدنت مبارک💐
#شهید_مدافع_حرم_حجت_اصغری
#شهادت_تاسوعای۹۴
#نحوه_شهادت اصابت موشک
شهیدی که در روز #تاسوعای حسینی #دو_دست، و #سرش را تقدیم به عقیله بنی هاشم (س)کرد...
🍁 #دلنوشته
#گاهےنگاهےعلمدار😢
🏴ڪانال عهـدبا شهـدا👇
🏴 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🌷 رفیق آسمونی 🌷
🔸 " در محضـــر شهیـــــد "...
💢زن ڪە وارد مغازه شد #چهرهی محمـود
در هم رفت. #سرش را انداخت زیر،لبش
داشت زیر #دندانش_هایش پاره می شد!
💢هرچه زن می پرسید پسته کیلویی چند
#جواب نمی داد.
💢آخرش هم گفت: ما #جنس نمی فروشیم.
💢زن با #عصبانیت گفت مگه دست خودته؟
پس چـرا در مغازهات را نمیبندے❓
⚠️همان طـــور ڪە #سـرش زیر بود گفـت:
هر وقت #حجابت را درســت ڪردی #بیا
تا بهت جنس بدم.
🥀 #شهید_محمود_کاوه
🍁 #خاطره
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
🔸 " در محضـــر شهیـــــد "...
💢زن ڪە وارد مغازه شد #چهرهی محمـود
در هم رفت. #سرش را انداخت زیر،لبش
داشت زیر #دندانش_هایش پاره می شد!
💢هرچه زن می پرسید پسته کیلویی چند
#جواب نمی داد.
💢آخرش هم گفت: ما #جنس نمی فروشیم.
💢زن با #عصبانیت گفت مگه دست خودته؟
پس چـرا در مغازهات را نمیبندے❓
⚠️همان طـــور ڪە #سـرش زیر بود گفـت:
هر وقت #حجابت را درســت ڪردی #بیا
تا بهت جنس بدم.
🥀 #شهید_محمود_کاوه
🍁 #خاطره
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
⭕️ داستـانے در مورد دیدن #فیلم مستهجـن💥
♻️توی #اسارت، عراقی ها برا تضعیف روحیه ی ما #فیلمهای_زننده پخش می کردند.
♻️ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ #ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭﻭ #ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ
ﻋﺮﺍﻗﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻭ ﺑﺮﺩﻧﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﺯﺵ #ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ ...
♻️ﺑﺮﺍی #ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﺑﻪ #ﺣﯿﺎﻁ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩ،
ﻭﺍﺭﺩ ﺣﯿﺎﻁ ﮐﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ
♻️ﯾﻪ #ﭼﺎﻟﻪ ﮐﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ #ﺗﺎ_ﮔﺮﺩﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺶ داخل چاله فقط #سرش پیدابود،
♻️ﺷﺐ ﮐﻪ ﺷﺪ #ﺻﺪﺍﯼ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﮐﺒﺮ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ
ﻫﻤﻪ #ﻧﮕﺮﺍﻧﺶ ﺑﻮﺩﯾﻢ
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ #ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻩ،
ﺧﯿﻠﯽ دنبال بودیم #ﻋﻠﺖ_ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺩﯾﺸﺒﺶ ﺭﻭ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ.
♻️ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻧﺎن #ﻋﻠﺘﺶ ﺭﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﻮ ﺑﻪ ﺗﻨﻤﻮﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﺷﺪ😧
ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: #ﺯﯾﺮ_ﺧﺎﮎ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ #ﻣﻮﺷﻬﺎﯼ_ﺻﺤﺮﺍﯾﯽ #ﮔﻮﺷﺖ_ﺧﻮﺍﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ،
♻️ﻣﻮﺷﻬﺎ #ﺣﺲ ﺑﻮﯾﺎﺋﯽ ﻗﻮﯼ ﺩﺍﺭﻥ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ #ﺩﻭﺳﺘﺘﻮﻥ ﺷﺪﻥ ﺑﻬﺶ #ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ #ﮔﻮشت_ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﻥ.
♻️ﻋﻠﺖ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﺵ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﻮﺩﻩ
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ #ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ #ﺗﮑﻪ_ﺗﮑﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ..
⚠️اینطوری شهید دادیم و حالا #بعضیامون راحت #پای_کانالهای_ماهواره نشستیم و#صحنه_های_زننده رو تماشا میکنیم وگاهی با خانواده هم همراهی می کنیم
♻️ونمی دانیم یه روز همان #شهيد رو می آرن تا #توضیح بده به چه #قیمتی چشم خود رو از #گناه حفظ کرده وغصه ی دوستان هم اسارتی خود رو داشته وشهادت رو بجون خریده تا خود ودوستانش #مبتلا به دیدن صحنه های زننده نشن
📚 #خاطرات
💢 #اسرای_جنگ
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
♻️توی #اسارت، عراقی ها برا تضعیف روحیه ی ما #فیلمهای_زننده پخش می کردند.
♻️ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ #ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭﻭ #ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ
ﻋﺮﺍﻗﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻭ ﺑﺮﺩﻧﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﺯﺵ #ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ ...
♻️ﺑﺮﺍی #ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﺑﻪ #ﺣﯿﺎﻁ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩ،
ﻭﺍﺭﺩ ﺣﯿﺎﻁ ﮐﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ
♻️ﯾﻪ #ﭼﺎﻟﻪ ﮐﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ #ﺗﺎ_ﮔﺮﺩﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺶ داخل چاله فقط #سرش پیدابود،
♻️ﺷﺐ ﮐﻪ ﺷﺪ #ﺻﺪﺍﯼ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﮐﺒﺮ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ
ﻫﻤﻪ #ﻧﮕﺮﺍﻧﺶ ﺑﻮﺩﯾﻢ
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ #ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻩ،
ﺧﯿﻠﯽ دنبال بودیم #ﻋﻠﺖ_ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺩﯾﺸﺒﺶ ﺭﻭ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ.
♻️ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻧﺎن #ﻋﻠﺘﺶ ﺭﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﻮ ﺑﻪ ﺗﻨﻤﻮﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﺷﺪ😧
ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: #ﺯﯾﺮ_ﺧﺎﮎ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ #ﻣﻮﺷﻬﺎﯼ_ﺻﺤﺮﺍﯾﯽ #ﮔﻮﺷﺖ_ﺧﻮﺍﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ،
♻️ﻣﻮﺷﻬﺎ #ﺣﺲ ﺑﻮﯾﺎﺋﯽ ﻗﻮﯼ ﺩﺍﺭﻥ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ #ﺩﻭﺳﺘﺘﻮﻥ ﺷﺪﻥ ﺑﻬﺶ #ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ #ﮔﻮشت_ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﻥ.
♻️ﻋﻠﺖ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﺵ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﻮﺩﻩ
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ #ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ #ﺗﮑﻪ_ﺗﮑﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ..
⚠️اینطوری شهید دادیم و حالا #بعضیامون راحت #پای_کانالهای_ماهواره نشستیم و#صحنه_های_زننده رو تماشا میکنیم وگاهی با خانواده هم همراهی می کنیم
♻️ونمی دانیم یه روز همان #شهيد رو می آرن تا #توضیح بده به چه #قیمتی چشم خود رو از #گناه حفظ کرده وغصه ی دوستان هم اسارتی خود رو داشته وشهادت رو بجون خریده تا خود ودوستانش #مبتلا به دیدن صحنه های زننده نشن
📚 #خاطرات
💢 #اسرای_جنگ
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
#عاشقانه_های_شهدا❤️
تابوت شهید که اومد مادر کفن را
باز کرد فرزند دلبندش سر در بدن
نداشت
خندید و گفت:
قول داده بود بیاید و آمد پسرم
همیشه #سرش می رفت قولش
نمی رفت مثل الان...
#شهید_رضا_اسماعیلی🌺
#التماس_دعای_شهادت🤲
❥• @Shahidegomnamm🕊
تابوت شهید که اومد مادر کفن را
باز کرد فرزند دلبندش سر در بدن
نداشت
خندید و گفت:
قول داده بود بیاید و آمد پسرم
همیشه #سرش می رفت قولش
نمی رفت مثل الان...
#شهید_رضا_اسماعیلی🌺
#التماس_دعای_شهادت🤲
❥• @Shahidegomnamm🕊