Forwarded from اتچ بات
🕊✨🕊✨🕊✨
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🕊 @shahidegomnamm 👈
#صوت 🎵
#روایتگری🎙
#راوی،سردار حاج محمد احمدیان
💥شهدا مهمونایی رو که خودشون دعوت میکنن طلاییه,رهاشون نمیکنن
⚛خیلی جالب...
💢سال هفتاد و نه.
خبر اومد که احمدیان بیا حور(یکی از مناطق عملیاتی) عراقیا #شهید_آوردن.من میخواستم صبح روز سال تحویل برم شهدا رو تحویل بگیرم.سردار باقرزاده گفت:
احمدیان ما به کاروان ها اعلام میکنیم همه بیان طلاییه. تو هم برو شهدا رو تحویل بگیر،سال تحویل کنار شهدای تازه تفحص شده باشیم
رفتم شهدا رو تحویل گرفتم
تو مسیر برگشت یه #اتفاق_عجیبی افتاد..!!؟
سابقه نداشت.آمپر بنزین ماشین من خوابید..!؟!؟
گفتم خدایا چی شد ؟
ناچار گفتم برم پادگان حمید اونجا پمپ بنزین هست...
رفتم پادگان حمید یه #صحنه_عجیبی اونجا دیدم...
یه تانکی که اطرف این تانک یه مشت #جوون ۱۶ ساله نشستن چفیه رو سرشون انداختن بدجور دارن گریه میکنن...!؟
پیش خودم گفتم بابا مردم رفتن طلاییه اینا کجا دارن گریه میکنن،اینجا هم جای گریه است؟؟
گفتم اخوی طوری شده...👇👇👇
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🕊 @shahidegomnamm 👈
#صوت 🎵
#روایتگری🎙
#راوی،سردار حاج محمد احمدیان
💥شهدا مهمونایی رو که خودشون دعوت میکنن طلاییه,رهاشون نمیکنن
⚛خیلی جالب...
💢سال هفتاد و نه.
خبر اومد که احمدیان بیا حور(یکی از مناطق عملیاتی) عراقیا #شهید_آوردن.من میخواستم صبح روز سال تحویل برم شهدا رو تحویل بگیرم.سردار باقرزاده گفت:
احمدیان ما به کاروان ها اعلام میکنیم همه بیان طلاییه. تو هم برو شهدا رو تحویل بگیر،سال تحویل کنار شهدای تازه تفحص شده باشیم
رفتم شهدا رو تحویل گرفتم
تو مسیر برگشت یه #اتفاق_عجیبی افتاد..!!؟
سابقه نداشت.آمپر بنزین ماشین من خوابید..!؟!؟
گفتم خدایا چی شد ؟
ناچار گفتم برم پادگان حمید اونجا پمپ بنزین هست...
رفتم پادگان حمید یه #صحنه_عجیبی اونجا دیدم...
یه تانکی که اطرف این تانک یه مشت #جوون ۱۶ ساله نشستن چفیه رو سرشون انداختن بدجور دارن گریه میکنن...!؟
پیش خودم گفتم بابا مردم رفتن طلاییه اینا کجا دارن گریه میکنن،اینجا هم جای گریه است؟؟
گفتم اخوی طوری شده...👇👇👇
Telegram
attach 📎
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂
🍂🌺
🌺
│✍ #خاطرات_شهدا│
✵ روزی سر مزار #علیرضا بودم ڪه متوجه #خانمی شدیم ڪه شدیدا
گریان😭 بود
✵ از ایشان #سوال ڪردم ڪه آیا
شما علیرضا را #میشناسید
✵ خانم گفت:
ڪه من #شهید رو نمیشناسم
روز #تشیع شهید من در #امامزاده بودم ڪه دیدم تشیع شهید است به شهید گفتم اگر تو #واقعا شهیدی پس برای من ڪاری ڪن من #فرزند دختری دارم ڪه نمی تواند #صحبت ڪند و سه #پسر #بیڪار در خانه دارم ڪمڪم ڪن...🍂
✵ این #اتفاق گذشت چند روز بعد #دخترم در خانه یڪدفعه مرا #صدا
زد😇
و درخواست #آب💦ڪرد باور نمیڪردم #شهید انقدر زود #جوابم را بدهد
✵ ڪمتر ازچندروز بعد یڪ نفر #درب خانه ما آمد و #پرسید خانم شما سه پسر #بیڪار دارید، من با تعجب پرسیدم بله چطور؟🤔
✵ ایشان #آدرسی بمن داد و گفت فردا بگویید #بیایند سر ڪار...🍃
#شهید_مدافع_حرم✌️
#علیرضا_قبادی💐
#راوی_مادر_شهید☘
#از_شهدا_حاجت_بگیرید💚
🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🍃🌹
❥ @Shahidegomnamm
🌺
🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃🍂
🍂🌺
🌺
│✍ #خاطرات_شهدا│
✵ روزی سر مزار #علیرضا بودم ڪه متوجه #خانمی شدیم ڪه شدیدا
گریان😭 بود
✵ از ایشان #سوال ڪردم ڪه آیا
شما علیرضا را #میشناسید
✵ خانم گفت:
ڪه من #شهید رو نمیشناسم
روز #تشیع شهید من در #امامزاده بودم ڪه دیدم تشیع شهید است به شهید گفتم اگر تو #واقعا شهیدی پس برای من ڪاری ڪن من #فرزند دختری دارم ڪه نمی تواند #صحبت ڪند و سه #پسر #بیڪار در خانه دارم ڪمڪم ڪن...🍂
✵ این #اتفاق گذشت چند روز بعد #دخترم در خانه یڪدفعه مرا #صدا
زد😇
و درخواست #آب💦ڪرد باور نمیڪردم #شهید انقدر زود #جوابم را بدهد
✵ ڪمتر ازچندروز بعد یڪ نفر #درب خانه ما آمد و #پرسید خانم شما سه پسر #بیڪار دارید، من با تعجب پرسیدم بله چطور؟🤔
✵ ایشان #آدرسی بمن داد و گفت فردا بگویید #بیایند سر ڪار...🍃
#شهید_مدافع_حرم✌️
#علیرضا_قبادی💐
#راوی_مادر_شهید☘
#از_شهدا_حاجت_بگیرید💚
🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🍃🌹
❥ @Shahidegomnamm
🌺
🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
🖇 #وصیتنامه
برادران و خواهران !
انقلاب اسلامی یڪ پدیده
#تاریخی و یڪ #اتفاق نیست،
بلڪه #موهبتی الهی است
ڪه خداوند به #بشریت
ارزانی داشته...
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی
#سالروز_شهادت
➣ @Shahidegomnamm
برادران و خواهران !
انقلاب اسلامی یڪ پدیده
#تاریخی و یڪ #اتفاق نیست،
بلڪه #موهبتی الهی است
ڪه خداوند به #بشریت
ارزانی داشته...
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی
#سالروز_شهادت
➣ @Shahidegomnamm