#خاطرات_شهید📚
آقای زرگران همرزم شهید صاحبالزمانی نقل میکند که یک شب در سنگرم خوابید.
بهم گفت:
میشه ساعت ۴ صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟
ساعت ۴🕓 صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون.
بیست الی بیست و پنج دقیقه گذشت، اما نیومد...
نگرانش شدم
رفتم دنبالش🚶
دیدم یه قبر🕳 کنده و توش نمازشب میخونه و زار زار گریه😭 میکند.
بهش گفتم: مرد حسابی تو که منو نصف جون کردی!
میخواستی نمازشب🤲 بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و میخوام داروهام رو بخورم؟
برگشت و گفت: خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه، من شونزده سالمه
چشام مریضه چون در این شونزده سال امام زمان عج رو ندیده!
دلم مریضه ، بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم.
گوشام مریضه، هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم...😭
#شهید_محسن_صاحب_الزمانی
🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊
آقای زرگران همرزم شهید صاحبالزمانی نقل میکند که یک شب در سنگرم خوابید.
بهم گفت:
میشه ساعت ۴ صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟
ساعت ۴🕓 صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون.
بیست الی بیست و پنج دقیقه گذشت، اما نیومد...
نگرانش شدم
رفتم دنبالش🚶
دیدم یه قبر🕳 کنده و توش نمازشب میخونه و زار زار گریه😭 میکند.
بهش گفتم: مرد حسابی تو که منو نصف جون کردی!
میخواستی نمازشب🤲 بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و میخوام داروهام رو بخورم؟
برگشت و گفت: خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه، من شونزده سالمه
چشام مریضه چون در این شونزده سال امام زمان عج رو ندیده!
دلم مریضه ، بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم.
گوشام مریضه، هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم...😭
#شهید_محسن_صاحب_الزمانی
🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊