#بسم_رب_الشهدا
#مدافع_حرم حضرت زینب سلام الله علیها
« #محمدحسن_محسني»(محمدحسين) ازتيپ فاطميون،درراه دفاع ازحرم عقیله بني هـاشم به درجه رفيع #شهادت نائل آمد.
#شهادتت_مبارک💐
↪️ @shahidegomnamm
#مدافع_حرم حضرت زینب سلام الله علیها
« #محمدحسن_محسني»(محمدحسين) ازتيپ فاطميون،درراه دفاع ازحرم عقیله بني هـاشم به درجه رفيع #شهادت نائل آمد.
#شهادتت_مبارک💐
↪️ @shahidegomnamm
💢موشکهای جبهه ی مقاومت به نام شهید مدافع حرم #محمد_بلباسی جامانده ی خانطومان
بر سر دشمن تکفیری فرود خواهد آمد.✌️
#بسم_رب_الشهدا🚀
🌹کانال عهدباشهدا🌹
↪️ @shahidegomnamm
بر سر دشمن تکفیری فرود خواهد آمد.✌️
#بسم_رب_الشهدا🚀
🌹کانال عهدباشهدا🌹
↪️ @shahidegomnamm
#بسم_رب_الشهدا_والصديقين
« علي كاظمي نژاد » مربي ، سرگروه و فرمانده پايگاه شهـدا جديده خرمشهـر ، حين انجام ماموريت به درجه رفيع #شهادت نائل آمد😔
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm ◀️
« علي كاظمي نژاد » مربي ، سرگروه و فرمانده پايگاه شهـدا جديده خرمشهـر ، حين انجام ماموريت به درجه رفيع #شهادت نائل آمد😔
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm ◀️
#بسم_رب_الشهدا_والصدیقین
استوار دوم « مهـدي محمدي » افسر کلانتری ۱۷ اصفهان در جریان درگیری امـروز صبح با سارق مسلح بانک به #شهادت رسید.
#شهادتت_مبارک💐
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🕊 @shahidegomnamm
استوار دوم « مهـدي محمدي » افسر کلانتری ۱۷ اصفهان در جریان درگیری امـروز صبح با سارق مسلح بانک به #شهادت رسید.
#شهادتت_مبارک💐
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🕊 @shahidegomnamm
🌤🍃
🍃
#بسم_رب_الشهداء_والصدیقین
نوشته هایم هم بی تابت 🥀هستند !
صبح بخیر🌤 بگو...
تا صبحگاهم با عطرِنفسِت🌬
آغاز شود...
#شهید_ابراهیم_هادی🕊
#صبحتون_مزین_به_نگاه_شهدا🍃🌹
🍃 @Shahidegomnamm
🌤🍃
🍃
#بسم_رب_الشهداء_والصدیقین
نوشته هایم هم بی تابت 🥀هستند !
صبح بخیر🌤 بگو...
تا صبحگاهم با عطرِنفسِت🌬
آغاز شود...
#شهید_ابراهیم_هادی🕊
#صبحتون_مزین_به_نگاه_شهدا🍃🌹
🍃 @Shahidegomnamm
🌤🍃
📜 #کلام_شهید
💫خدا را فراموش نڪنید
مرتب #بسم_اللہ بگویید،
📿با #یاد و ذڪر خدا و #عمل
براے رضاے خدا، خیلے از
#مسائل حل مے شود.
#شهید_محمد_ابراهیم_همت 💐
#التمـاس_دعــا📿
💠 @Shahidegomnamm 👈
💫خدا را فراموش نڪنید
مرتب #بسم_اللہ بگویید،
📿با #یاد و ذڪر خدا و #عمل
براے رضاے خدا، خیلے از
#مسائل حل مے شود.
#شهید_محمد_ابراهیم_همت 💐
#التمـاس_دعــا📿
💠 @Shahidegomnamm 👈
#بسم_رب_الشهدا_والصدیقین
👆به خیل عظیم #شهدای
#مدافع_حرم✌️ حضرت زینب(س) پیوستند...
#مقام_معظم_رهبری :
"شهدا غالبا عناصر #پولادین
#جبهه ی_جنگ و جزو عناصر
پولادین مردم بودند"
🍃🌸 ID @Shahidegomnamm
👆به خیل عظیم #شهدای
#مدافع_حرم✌️ حضرت زینب(س) پیوستند...
#مقام_معظم_رهبری :
"شهدا غالبا عناصر #پولادین
#جبهه ی_جنگ و جزو عناصر
پولادین مردم بودند"
🍃🌸 ID @Shahidegomnamm
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#داستان📜 #فرمانده_من👨✈️ #قسمت_صدو_شصتو_سه نگاهم ڪرد و گفت : خوبه ؟ سرمو به علامت مثبت تڪون دادم . چند لحظه بعد آب طالبی ها🍹 رو میزمون بود نیم نگاهی به لیوان سبز رنگم انداختم،سپیده با ولع شروع به خوردن ڪرد جوری ڪه احساس میڪردم هرآن ممڪنه منم بخوره😳 نگاهمو…
#داستان📜
#فرمانده_من👨✈️
#قسمت_صدو_شصتو_سه✒️
#بسم_الرب_الحسین💚
پنج ماه بعد
روز ها از پی هم می گذشتند اوایل شهریور 🍁ماه بود و هوا ڪمی خنڪ تر شده بود از جام بلند شدم رو به آیینه قدی ایستادم،دست به شڪم برآمدم ڪشیدم حسش ڪردمو نی نی👶 ڪوچولویی ڪه با حسام اسمشو گذاشته بودیم:فندق! 😍
آروم لگد👣 میزد و اظهار وجود میڪردبعد از خـ💚ـدا همدم تنهایی هام تو این روزا بود،
با قدم های👣 آهسته به سمت میز تحریر رفتم و رو صندلی نشستم.
از تو ڪشو و دفترچه📖 چند قدم با خدا رو درآوردم قبل از اینکه چیزی بخونم نیم خیز شدم پرده اتاقو🚪 ڪمی ڪنار ڪشیدم تا نور☀️ بیشتری به داخل نفوذ ڪنه،بسم الله یی گفتم و دفترچه📖 رو باز ڪردم:
#قدم_دهم👣
#اڪل_طیب
❈ خداوند متعال مخاطبش را انبياء💚 قرار مى دهد و اين دستور را مى فرمايد ڪه:
يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ عَليمٌ
(مومنون 51)
اى پيامبران! از غذاهاى 🍇پاڪيزه و گوارا بخوريد، و عمل صالح انجام دهيد، ڪه من به آنچه انجام مى دهيد آگاهم.
در این آیه خداوند متعال، أڪل «طيّب» را پايه و زیر بنای انجام عمل صـ🌺ـالح قرار مى دهد. خوراڪ🍛 ما هر چه طيب تر باشد عمل صالح تری از ما صادر می شود.
هيچ ڪلمه اى در فارسی شاید نباشد ڪه معنای 🤔طيب را ڪاملا برساند.
طیب بودن اعم از حلال بودن است.
حلال بودن نقطه شروع و ابتدائی طیب بودن است. از جمله جِرميّت در يڪ خوراڪى🥗ه ر چه ثقيل تر باشد انسان را ارضى تر😇 و سنگين تر مى ڪند و هر چه طيب تر باشد روح و نفس انسان لطيف تر و برای انجام اعمال صالح سبڪ تر خواهد بود.
اگر از مواد ارضى و جِرمدار و سنگین در هر غذايى بيشتر باشد ما را ثقيل تر خواهد ڪرد و توفيقات را از ما خواهد ڪاست.🍂
❈ اگر غذا🥖شرایط لازم را داشته باشد يك لقمه آن می تواند يڪ نفر را در 24 ساعت بس باشد و او را نگه دارد منتهى ببينید ما چه بلايى بر سر خودمان
می آوریم.
ده پانزده رقم از غذاها و مواد را با هم مخلوط مى كنيم در حالی ڪه بخشى از آن را اصلاً نفس نمی پذیرد چون ابهام دارد و نمى داند این چى هست.🥀
مثلا يڪ سرى چيزها را ترڪيب
می ڪنند مثل قارچ، فلفل، گوشت گاو 🍖و غيره و يك چيزى درست مى ڪنند و يك پنير پيتزا🧀هم روى آن مى ڪشند و داخل تنور🔥مى گذارند. ظاهرش را براى حس بويائى تحريك ڪننده قرار مى دهند.
اين غذا طيب نيست. از اين جهت ڪه نفس در اين خوراڪى ها ابهام😔 دارد. برای نفس بايد مواد غذایی، شفاف💧باشد ڪه اين ها چیست؟
❈بايد غذا غير از حلال بودن و
طهـ🌸🍃ـارت، براى نفس طيب هم باشد يعنى بايد معنى شده باشد.
مثلا وقتى ڪه نان🍞 و مغز گردو و ڪشمش را در يک فضاى🌬 آرام براى فرد گرسنه مى گذارند
نفسش مى شناسد، نفس هم مغز گردو را
مى شناسد، هم ڪشمش را مى شناسد و هم نان 🥖را مى شناسد. 🔸لذا امڪان هماهنگ شدن بين غذا و نفس مؤمن امڪانپذير 👌هست ولى غذاهایی مثل پيتزاى 🍕مخلوط را وقتى جلوي نفس مى گذارند؛ براى نفس ترجمه نشده ڪه مواد اوليه اين چیست و چگونه تهيه شده است؛ لذا غذا از طيـ🌺ـب بودن دورمى شود فقط شڪم پر
مى شود ولى انسان دور مى افتد.
❈ با خيلى ڪمتر از اين ها
(غذاهای متنوع فعلی) لذت غذا را
مردم حس مى ڪردند.
مثلا با نان و عدس لذت مى بردند
و تأمين مى شدند.
الآن ده رقم غذا سر سفره هست😐 اما ترڪيبشان، از جهت طبّى ناموزون است. از این بدتر اینڪه همّ و روح طرف مرتب پائين😔 آمده و به درجه حيوانيت 🐑رسیده است؛ به طورى ڪه هَمّ او فقط 😕پر ڪردن معده و لذت بردن😅 ذائقه و شامه و قواى...
#ادامه_دارد...📚✒️
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm
🍃
🌺
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼🍃
#فرمانده_من👨✈️
#قسمت_صدو_شصتو_سه✒️
#بسم_الرب_الحسین💚
پنج ماه بعد
روز ها از پی هم می گذشتند اوایل شهریور 🍁ماه بود و هوا ڪمی خنڪ تر شده بود از جام بلند شدم رو به آیینه قدی ایستادم،دست به شڪم برآمدم ڪشیدم حسش ڪردمو نی نی👶 ڪوچولویی ڪه با حسام اسمشو گذاشته بودیم:فندق! 😍
آروم لگد👣 میزد و اظهار وجود میڪردبعد از خـ💚ـدا همدم تنهایی هام تو این روزا بود،
با قدم های👣 آهسته به سمت میز تحریر رفتم و رو صندلی نشستم.
از تو ڪشو و دفترچه📖 چند قدم با خدا رو درآوردم قبل از اینکه چیزی بخونم نیم خیز شدم پرده اتاقو🚪 ڪمی ڪنار ڪشیدم تا نور☀️ بیشتری به داخل نفوذ ڪنه،بسم الله یی گفتم و دفترچه📖 رو باز ڪردم:
#قدم_دهم👣
#اڪل_طیب
❈ خداوند متعال مخاطبش را انبياء💚 قرار مى دهد و اين دستور را مى فرمايد ڪه:
يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ عَليمٌ
(مومنون 51)
اى پيامبران! از غذاهاى 🍇پاڪيزه و گوارا بخوريد، و عمل صالح انجام دهيد، ڪه من به آنچه انجام مى دهيد آگاهم.
در این آیه خداوند متعال، أڪل «طيّب» را پايه و زیر بنای انجام عمل صـ🌺ـالح قرار مى دهد. خوراڪ🍛 ما هر چه طيب تر باشد عمل صالح تری از ما صادر می شود.
هيچ ڪلمه اى در فارسی شاید نباشد ڪه معنای 🤔طيب را ڪاملا برساند.
طیب بودن اعم از حلال بودن است.
حلال بودن نقطه شروع و ابتدائی طیب بودن است. از جمله جِرميّت در يڪ خوراڪى🥗ه ر چه ثقيل تر باشد انسان را ارضى تر😇 و سنگين تر مى ڪند و هر چه طيب تر باشد روح و نفس انسان لطيف تر و برای انجام اعمال صالح سبڪ تر خواهد بود.
اگر از مواد ارضى و جِرمدار و سنگین در هر غذايى بيشتر باشد ما را ثقيل تر خواهد ڪرد و توفيقات را از ما خواهد ڪاست.🍂
❈ اگر غذا🥖شرایط لازم را داشته باشد يك لقمه آن می تواند يڪ نفر را در 24 ساعت بس باشد و او را نگه دارد منتهى ببينید ما چه بلايى بر سر خودمان
می آوریم.
ده پانزده رقم از غذاها و مواد را با هم مخلوط مى كنيم در حالی ڪه بخشى از آن را اصلاً نفس نمی پذیرد چون ابهام دارد و نمى داند این چى هست.🥀
مثلا يڪ سرى چيزها را ترڪيب
می ڪنند مثل قارچ، فلفل، گوشت گاو 🍖و غيره و يك چيزى درست مى ڪنند و يك پنير پيتزا🧀هم روى آن مى ڪشند و داخل تنور🔥مى گذارند. ظاهرش را براى حس بويائى تحريك ڪننده قرار مى دهند.
اين غذا طيب نيست. از اين جهت ڪه نفس در اين خوراڪى ها ابهام😔 دارد. برای نفس بايد مواد غذایی، شفاف💧باشد ڪه اين ها چیست؟
❈بايد غذا غير از حلال بودن و
طهـ🌸🍃ـارت، براى نفس طيب هم باشد يعنى بايد معنى شده باشد.
مثلا وقتى ڪه نان🍞 و مغز گردو و ڪشمش را در يک فضاى🌬 آرام براى فرد گرسنه مى گذارند
نفسش مى شناسد، نفس هم مغز گردو را
مى شناسد، هم ڪشمش را مى شناسد و هم نان 🥖را مى شناسد. 🔸لذا امڪان هماهنگ شدن بين غذا و نفس مؤمن امڪانپذير 👌هست ولى غذاهایی مثل پيتزاى 🍕مخلوط را وقتى جلوي نفس مى گذارند؛ براى نفس ترجمه نشده ڪه مواد اوليه اين چیست و چگونه تهيه شده است؛ لذا غذا از طيـ🌺ـب بودن دورمى شود فقط شڪم پر
مى شود ولى انسان دور مى افتد.
❈ با خيلى ڪمتر از اين ها
(غذاهای متنوع فعلی) لذت غذا را
مردم حس مى ڪردند.
مثلا با نان و عدس لذت مى بردند
و تأمين مى شدند.
الآن ده رقم غذا سر سفره هست😐 اما ترڪيبشان، از جهت طبّى ناموزون است. از این بدتر اینڪه همّ و روح طرف مرتب پائين😔 آمده و به درجه حيوانيت 🐑رسیده است؛ به طورى ڪه هَمّ او فقط 😕پر ڪردن معده و لذت بردن😅 ذائقه و شامه و قواى...
#ادامه_دارد...📚✒️
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm
🍃
🌺
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼🍃
#خاطره_بگیم📖✒️
#روایت_ازرفیق_شهید🕊
#بسم_رب_الحسین(ع)💚
مرا ڪه #خسته ترینم ڪسی
نمیخواهد🍂
ڪرم نموده #دلم را مگر شماها
بخرید🍃
#شهید_حسین_معزغلامی💐
#مدافع_حرم_حضرت_زینب_س✌️
💕🍃ID @Shahidegomnamm
#روایت_ازرفیق_شهید🕊
#بسم_رب_الحسین(ع)💚
مرا ڪه #خسته ترینم ڪسی
نمیخواهد🍂
ڪرم نموده #دلم را مگر شماها
بخرید🍃
#شهید_حسین_معزغلامی💐
#مدافع_حرم_حضرت_زینب_س✌️
💕🍃ID @Shahidegomnamm
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#داستان📚✒️ #فرمانده_من👮 #قسمت_صدو_شصتو_هشت📖 ❖ سرشو به نشونه ی #منفی😔 تکون داد اروم بلند شدم و به سختی روی زمین نشستم بند #پوتیناشو👞 باز کردم خواستم جوراباشو در بیارم که صورتش از #درد مچاله شد،اخ بلندی گفت😩 با #بهت بهش نگاه کردممم و گفتم: مگه نگفتی #زخمی…
#داستان📚✒️
#فرمانده_من👨✈️
#قسمت_صدو_شصتو_نه📖
❥ حسام توی اتاقک🚪 نشسته بودیم
و داشتیم #نقشه رو بررسی می کردیم . پرده ی دم اتاق رفت کنار و نور☀️ به داخل پاچید . #اشکان از در وارد شد . همگی به طرفش برگشتیم . با همون لبخند🙂همیشگیش بی مقدمه رو به
من گفت : داش حسام ! فردا #فرماندهی گردان کمیلو بده به من . با تردید😳 نگاهش کردم . تو #قدرت فرماندهی و مدیریتش شک نداشتم . منطقه رو مثل کف دستش می شناخت .
❥ ولی یاد حرف #مادرش افتادم از طرفی جلوی #بچه ها نمی دونستم
چی بگم ؟
قبل از اینکه چیزی بگم گفت : خب اگه خودت هم دوست😍 داری فرماندهی رو به #عهده بگیری ، بیا یه کاری کنیم !
سرمو تکون دادمو گفتم : چی ؟
اومد پیشم نشست و گفت : سکه💰
می ندازیم ، #شیر اومد من میرم ، 🙃#خط اومد تو برو !😉
#نگاهمو به سمت دیگران چرخوندم پنج ، شش نفر بودیم مثل اینکه
همشون #مشتاق بودن ببینن چی میشه
#ج.زقیان از اون گوشه گفت : اشکان ؟ حالا چرا #شیر بیاد تو میری ؟
#اشکان خندیدو گفت : نا سلامتی #شریمرد مقر منما ! 🤣
میدونی فرمانده یه مرررررد میخواد ! عملیات مهمیه ، پایه ای ؟
❥ حالت چهره ی😐 اشکان عوض شد . خیره نگاهش کرد و گفت : تو دنیا یه مرد پیدا شد که در #خیبرو برد روی دستش ، اونم #مولا_علی (ع) بود . بقیه #خاک کفش اون مردم نمیشن .
حمدی زد رو شونه ی اشکان و گفت : نه خوشم اومد،حرفای #عارفانه میزنی ...
اشکان تک #خنده ای کرد و #سکه رو داد دستم . با حالت خاصی گفت : بیا #سه بار بنداز ،هرچی اومد من تسلیم
چشمامو بستم و #بسم_الله گفتم سکه رو پرتاب کردم . #پایینو که نگاه کردم #شیر اومده بود،دوباره پرتاب کردم شیر اومد😕
پرتاب بعدی، شیر
متعجب نگاهش کردم ،عجیب بود🤔 دستی به موهای آشفتم کشیدمو تو #گوشش گفتم : گرفتی🙄 ما رو داداش ؟خوبه خودت پرت کردی
فرمانده جون
❥ عاجازنه تو گوشش👂 زمزمه کردم : جواب #مادرتو چی بدم ؟😔
_بهش بگو نه #خون پسرت از این همه #شهید🥀 رنگین تره ، نه جونش ازین همه شهید عزیز تره 🍂
ازش فاصله گرفتمو #نگاش کردمم با #صلابت گفتم : #اشکان اولین و آخرین #عملیاته که میری #مستقیم تو دل #دشمنا !!!!
دستشو گذاشت رو #چشمش و گفت :
به روی #دیده فرماننده جان،
مکثی کرد و گفت :
#نذر کردم رمز عملیات #یاحیدر 💚باشه ان شالله #فرجی حاصل شه
حاج ابوحیدر 😊
به اسم #جهادیم خطابم کرد . خبر نداشت بچه ها اسمشو گذاشتن : #ابو_غریب...
لبخند #غم آلودی زدمو گفتم :
ان شالله ... به حق بی بی...
#این_داستان_ادامه_دارد...
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹🍃
❥❥❥ @Shahidegomnamm
🌿
🍂
💐🍃
🍂🌺🍃💐
💐🍃🌼🍃🌸🍃🌾
#فرمانده_من👨✈️
#قسمت_صدو_شصتو_نه📖
❥ حسام توی اتاقک🚪 نشسته بودیم
و داشتیم #نقشه رو بررسی می کردیم . پرده ی دم اتاق رفت کنار و نور☀️ به داخل پاچید . #اشکان از در وارد شد . همگی به طرفش برگشتیم . با همون لبخند🙂همیشگیش بی مقدمه رو به
من گفت : داش حسام ! فردا #فرماندهی گردان کمیلو بده به من . با تردید😳 نگاهش کردم . تو #قدرت فرماندهی و مدیریتش شک نداشتم . منطقه رو مثل کف دستش می شناخت .
❥ ولی یاد حرف #مادرش افتادم از طرفی جلوی #بچه ها نمی دونستم
چی بگم ؟
قبل از اینکه چیزی بگم گفت : خب اگه خودت هم دوست😍 داری فرماندهی رو به #عهده بگیری ، بیا یه کاری کنیم !
سرمو تکون دادمو گفتم : چی ؟
اومد پیشم نشست و گفت : سکه💰
می ندازیم ، #شیر اومد من میرم ، 🙃#خط اومد تو برو !😉
#نگاهمو به سمت دیگران چرخوندم پنج ، شش نفر بودیم مثل اینکه
همشون #مشتاق بودن ببینن چی میشه
#ج.زقیان از اون گوشه گفت : اشکان ؟ حالا چرا #شیر بیاد تو میری ؟
#اشکان خندیدو گفت : نا سلامتی #شریمرد مقر منما ! 🤣
میدونی فرمانده یه مرررررد میخواد ! عملیات مهمیه ، پایه ای ؟
❥ حالت چهره ی😐 اشکان عوض شد . خیره نگاهش کرد و گفت : تو دنیا یه مرد پیدا شد که در #خیبرو برد روی دستش ، اونم #مولا_علی (ع) بود . بقیه #خاک کفش اون مردم نمیشن .
حمدی زد رو شونه ی اشکان و گفت : نه خوشم اومد،حرفای #عارفانه میزنی ...
اشکان تک #خنده ای کرد و #سکه رو داد دستم . با حالت خاصی گفت : بیا #سه بار بنداز ،هرچی اومد من تسلیم
چشمامو بستم و #بسم_الله گفتم سکه رو پرتاب کردم . #پایینو که نگاه کردم #شیر اومده بود،دوباره پرتاب کردم شیر اومد😕
پرتاب بعدی، شیر
متعجب نگاهش کردم ،عجیب بود🤔 دستی به موهای آشفتم کشیدمو تو #گوشش گفتم : گرفتی🙄 ما رو داداش ؟خوبه خودت پرت کردی
فرمانده جون
❥ عاجازنه تو گوشش👂 زمزمه کردم : جواب #مادرتو چی بدم ؟😔
_بهش بگو نه #خون پسرت از این همه #شهید🥀 رنگین تره ، نه جونش ازین همه شهید عزیز تره 🍂
ازش فاصله گرفتمو #نگاش کردمم با #صلابت گفتم : #اشکان اولین و آخرین #عملیاته که میری #مستقیم تو دل #دشمنا !!!!
دستشو گذاشت رو #چشمش و گفت :
به روی #دیده فرماننده جان،
مکثی کرد و گفت :
#نذر کردم رمز عملیات #یاحیدر 💚باشه ان شالله #فرجی حاصل شه
حاج ابوحیدر 😊
به اسم #جهادیم خطابم کرد . خبر نداشت بچه ها اسمشو گذاشتن : #ابو_غریب...
لبخند #غم آلودی زدمو گفتم :
ان شالله ... به حق بی بی...
#این_داستان_ادامه_دارد...
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹🍃
❥❥❥ @Shahidegomnamm
🌿
🍂
💐🍃
🍂🌺🍃💐
💐🍃🌼🍃🌸🍃🌾
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#داستان📚✒️ #فرمانده_من👮 #قسمت_صدو_هفتادو_هشت📖 ┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅ ❥• خوابم برد وقتی بیدار شدم خواستم شام درست کنم که #اذان شد ، رفتم مسجد و بعدشم پدرجون اومد دنبالم مشغول بازی با انگشتم بودم سرمو بالا آوردم دوباره مثل همیشه داشت نگام می کرد از همون…
#داستان📚✒️
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_هفتادو_نه📖
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
❥• راستش امروز ک تابوتو اوردن دلم اروم و قرار نداشت میخواستم زار زار گریه کنم از نبود رفیقی ک الان من داشتم نوکریشو میکردم همیشه با هم میرفتیم #معراج کمک میکردیم و با حسرت به جوونای #مدافع_حرم چشم میدوختیم امروز روزی بود ک دیگه #اشکان کنارم نبود تا بازم #حسرت بخوریم اون ب ارزوش رسیده بود و پیش ارباب بود تابوتو باز کردن یه
لحظه نشناختمش زدم رو پامو گفتم : رفیق چقد #عوض شدی #چهرش خیلی نورانی شده بود لبای #ترک خوردش و زخم روی لبش همه و همه منو یاد
#علی_اکبر(ع) امام حسین مینداخت
ما خاک کف پای #حضرتم نمیشیم اما اشکان حق فرزندیو ادا کرد،
❥• به زور جلوی هق هقمو گرفته بودم #حسام چشماش خیس بود و اروم حرفاشو میزد معلوم بود خیلی
#خسته اس صداش باعث شد از
#افکارم فاصله بگیرم،نمیخوام سرتو
درد بیارم فقط #دلم گرفته بود میخواستم با یکی #درد و دل کنم
سرمو رو شونه های #مردونش گذاشتم و گفتم: مطمئن باش تک تک حرفات رو #قلبم نشسته لبخند #دلبرانه ای زد و چشماشو بست چند دقیقه بعد منم چشمام سنگین شد و خوابیدم.
❥• با صدای #حسام چشمامو باز کردم سر جاش نبود یکم پایین تر ، روبه رو ی شکمم خوابیده بود و داشت مداحی
می کرد :
دستی به صورتم کشیدم و باگفتن
#بسم الله توی بسترم نشستم حسام با حالت #اعتراض گفت : عه ! چرا پاشدی؟ داشتم واسه بچم #مداحی می کردم #خندیدم و گفتم : خب ازین فاصله هم می شنوه بخون مادر بچت هم فیض ببره نه نمیشه ! حرفای پدر و پسری هم توش داشت،یادمه همیشه می گفت : اگه بچه #پسر باشه با خیال راحت میرم واسه همون همیشه از #خدا می خواستم بچمون #دختر باشه ،هر چند هر سری که #سونوگرافی رفته بودم ، درباره ی جنسیتش چیزی نپرسیده بودم انگار
می خواستم از #حقیقت فرار کنم با تحکم و #جدیت گفتم : کی گفته پسره ؟ اصلنم پسر نیست الکی دلتو صابون نزن.
❥• حسام خندیدو گفت : من تو #حرم حضرت زینب از خدا یه پسر خواستم مطمینم بی بی سفارشمو می کنه...
#این_داستان_ادامه_دارد.. ✍
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_هفتادو_نه📖
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
❥• راستش امروز ک تابوتو اوردن دلم اروم و قرار نداشت میخواستم زار زار گریه کنم از نبود رفیقی ک الان من داشتم نوکریشو میکردم همیشه با هم میرفتیم #معراج کمک میکردیم و با حسرت به جوونای #مدافع_حرم چشم میدوختیم امروز روزی بود ک دیگه #اشکان کنارم نبود تا بازم #حسرت بخوریم اون ب ارزوش رسیده بود و پیش ارباب بود تابوتو باز کردن یه
لحظه نشناختمش زدم رو پامو گفتم : رفیق چقد #عوض شدی #چهرش خیلی نورانی شده بود لبای #ترک خوردش و زخم روی لبش همه و همه منو یاد
#علی_اکبر(ع) امام حسین مینداخت
ما خاک کف پای #حضرتم نمیشیم اما اشکان حق فرزندیو ادا کرد،
❥• به زور جلوی هق هقمو گرفته بودم #حسام چشماش خیس بود و اروم حرفاشو میزد معلوم بود خیلی
#خسته اس صداش باعث شد از
#افکارم فاصله بگیرم،نمیخوام سرتو
درد بیارم فقط #دلم گرفته بود میخواستم با یکی #درد و دل کنم
سرمو رو شونه های #مردونش گذاشتم و گفتم: مطمئن باش تک تک حرفات رو #قلبم نشسته لبخند #دلبرانه ای زد و چشماشو بست چند دقیقه بعد منم چشمام سنگین شد و خوابیدم.
❥• با صدای #حسام چشمامو باز کردم سر جاش نبود یکم پایین تر ، روبه رو ی شکمم خوابیده بود و داشت مداحی
می کرد :
دستی به صورتم کشیدم و باگفتن
#بسم الله توی بسترم نشستم حسام با حالت #اعتراض گفت : عه ! چرا پاشدی؟ داشتم واسه بچم #مداحی می کردم #خندیدم و گفتم : خب ازین فاصله هم می شنوه بخون مادر بچت هم فیض ببره نه نمیشه ! حرفای پدر و پسری هم توش داشت،یادمه همیشه می گفت : اگه بچه #پسر باشه با خیال راحت میرم واسه همون همیشه از #خدا می خواستم بچمون #دختر باشه ،هر چند هر سری که #سونوگرافی رفته بودم ، درباره ی جنسیتش چیزی نپرسیده بودم انگار
می خواستم از #حقیقت فرار کنم با تحکم و #جدیت گفتم : کی گفته پسره ؟ اصلنم پسر نیست الکی دلتو صابون نزن.
❥• حسام خندیدو گفت : من تو #حرم حضرت زینب از خدا یه پسر خواستم مطمینم بی بی سفارشمو می کنه...
#این_داستان_ادامه_دارد.. ✍
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
#بسم_رب_الشهید...
#شهید به وجه الله نظر میڪند...
شهیدی ڪه از بهترین #امڪانات
و #پول و #ماشین و...
دل ڪند و به #ندای
#هل_من_ناصر...
#لبیڪ گفت.
#شهید_احمد_مشلب🍃🌹
#عاشقان_دمشق💐
➣ID @Shahidegomnamm
#شهید به وجه الله نظر میڪند...
شهیدی ڪه از بهترین #امڪانات
و #پول و #ماشین و...
دل ڪند و به #ندای
#هل_من_ناصر...
#لبیڪ گفت.
#شهید_احمد_مشلب🍃🌹
#عاشقان_دمشق💐
➣ID @Shahidegomnamm
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#داستان📚✒️ #فرمانده_من👮 #قسمت_صدو_نود 📖 ┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅ ❥• می آیم پشتت بر نمی گردی نگاهم ڪنی، #همیشه بر میگشتی ها همانطور ڪه #پشتت است میگویی: ڪاری نداری #فاطمه جان...؟ #تلخ میگویم: به بی بی بگو ببخشه اینقدر تو رو پیشش #شرمنده ڪردم ❥• #مڪث…
#داستان📚✒️
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_نودو_یڪ 📖
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
❥• می آیم توی خانه #چشمم به شیئ #فیروزه ای رنگ روی میز می افتد ڪاسه از دستم #سر میخورد و روی زمین تڪه تڪه میشود #میدوم سمت میز #انگشترت است اشڪ هایم
بی محابا میریزند زار میزنم انگشتر
روی #پاڪتی قراردارد با #چشمانی
ڪه تار نبیندپاڪت را برمیدارم
اشکهایم را با بی رحمی پس میزنم
❥• دستانم #میلرزد پاڪت تاشده
را باز میڪنم
#خط توست... همان خط قشنگ
#نوشته ای:
#به_طواف_ڪعبه_رفتم
#به_حرم_رهم_ندادند
#تو_برون_در_چه_ڪرده ای
#به_درون_خانه ای؟
#بسم_رب_الشهدا_و_الصدیقین
فاطمه جانم سلام...
الان ڪه #نامه را میخوانی من راهی سرزمین #عشق شده ام میدانم حال دلت خوب نیست عزیز دلم شاید
این دفعه ڪه بروم #برگشتی
در ڪار نباشد #انگشترم را به
#صاحبش برمیگردانم،
❥• فاطمه جان #حلالم ڪن خیلی بخاطرم سختی ڪشیدی میدانم
بی تابیت بخاطر من نیست دل تو هم #شهادت میخواهد ، اما تو بمان
و ڪار #زینبی ڪن،تو بمان و به
#عمه سادات اقتدا ڪن اگر #لیاقت داشتم و شهید شدم سرقولم می مانم
و #زهیرت میشوم قربانت،تصدقت،
#حسام
#یاحیدر
❥• ازجایم بلند میشوم و توی اتاق میروم #سردرد بدی گرفته ام وارد اتاق میشوم #عڪست روی دیوار #اظهار وجود میڪند، برش میدارم و روی تخت مینشینم عڪست را بجای #تو بغل میڪنم، حالم بداست فڪر میڪنم اگر بخوابم دیگر بیدار نمی شوم، به همین #خیال دراز میڪشم و چشمانم را می بندم و به تو #فڪر میڪنم در فڪرت به #خواب میروم...
#این_داستان_ادامه_دارد... ✍
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_نودو_یڪ 📖
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
❥• می آیم توی خانه #چشمم به شیئ #فیروزه ای رنگ روی میز می افتد ڪاسه از دستم #سر میخورد و روی زمین تڪه تڪه میشود #میدوم سمت میز #انگشترت است اشڪ هایم
بی محابا میریزند زار میزنم انگشتر
روی #پاڪتی قراردارد با #چشمانی
ڪه تار نبیندپاڪت را برمیدارم
اشکهایم را با بی رحمی پس میزنم
❥• دستانم #میلرزد پاڪت تاشده
را باز میڪنم
#خط توست... همان خط قشنگ
#نوشته ای:
#به_طواف_ڪعبه_رفتم
#به_حرم_رهم_ندادند
#تو_برون_در_چه_ڪرده ای
#به_درون_خانه ای؟
#بسم_رب_الشهدا_و_الصدیقین
فاطمه جانم سلام...
الان ڪه #نامه را میخوانی من راهی سرزمین #عشق شده ام میدانم حال دلت خوب نیست عزیز دلم شاید
این دفعه ڪه بروم #برگشتی
در ڪار نباشد #انگشترم را به
#صاحبش برمیگردانم،
❥• فاطمه جان #حلالم ڪن خیلی بخاطرم سختی ڪشیدی میدانم
بی تابیت بخاطر من نیست دل تو هم #شهادت میخواهد ، اما تو بمان
و ڪار #زینبی ڪن،تو بمان و به
#عمه سادات اقتدا ڪن اگر #لیاقت داشتم و شهید شدم سرقولم می مانم
و #زهیرت میشوم قربانت،تصدقت،
#حسام
#یاحیدر
❥• ازجایم بلند میشوم و توی اتاق میروم #سردرد بدی گرفته ام وارد اتاق میشوم #عڪست روی دیوار #اظهار وجود میڪند، برش میدارم و روی تخت مینشینم عڪست را بجای #تو بغل میڪنم، حالم بداست فڪر میڪنم اگر بخوابم دیگر بیدار نمی شوم، به همین #خیال دراز میڪشم و چشمانم را می بندم و به تو #فڪر میڪنم در فڪرت به #خواب میروم...
#این_داستان_ادامه_دارد... ✍
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm
┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
🕊🍃
🍃
#بسم_رب_زینـب(س)
✾ گـر جُــرعـه ای از #یـار شــود
مقصـد #مــا
✾ #تـردیـد نبـاشـد ڪه ز #جــان
میگــذریم...
#ما_نمردیم_حرم_جای_حرامی_بشود
#صبحتون_شهدایی🍃🌺🍃
°•🌸 ➬ @Shahidegomnamm
🍃
#بسم_رب_زینـب(س)
✾ گـر جُــرعـه ای از #یـار شــود
مقصـد #مــا
✾ #تـردیـد نبـاشـد ڪه ز #جــان
میگــذریم...
#ما_نمردیم_حرم_جای_حرامی_بشود
#صبحتون_شهدایی🍃🌺🍃
°•🌸 ➬ @Shahidegomnamm
فرازی از #وصیتنامه شهید
#بسم_رب_الشهدا...
ما دوست نداریم ڪسانی ڪه
#ولایت_فقیه را #قبول ندارند
و #پیرو خط #امام_خمینی نیستند...
#شهید_حمیدرضا_شاه_آبادی🌹🍃
••••●❥JOiN👇🏾
ID @Shahidegomnamm
#بسم_رب_الشهدا...
ما دوست نداریم ڪسانی ڪه
#ولایت_فقیه را #قبول ندارند
و #پیرو خط #امام_خمینی نیستند...
#شهید_حمیدرضا_شاه_آبادی🌹🍃
••••●❥JOiN👇🏾
ID @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
💐🍃🌼🍃🌸🍃
🍂🌺🍃💐
💐🍃
🍂
" #بسم_رب_الشهداء_والصدیقین "🕊
#مسابقه_تصویر_زمینه_دوست_شهیدم
#به_مناسبت_دهه_فجر
✾ با عرض سلام و وقت بخیر
خدمت ڪاربران گرامی
✾ #ڪانال_عهـدبـا_شهـدا
قصد دارد به مناسبت #دهه_فجر
#مسابقه عڪس(تصویر زمینه گوشی) از دوست شهیدتون برگزار ڪند
زمان شرڪت در مسابقه:
از #شنبه (۹۶/۱۱/۱۴) تا آخر #بهمن ماه
✾ برای #شرڪت در مسابقه ؛عڪس شهید مورد علاقتون رو به عنوان تصویر
زمینه ی گوشی خود #انتخاب
ڪرده و از تصویر زمینه گوشی خود #اسڪرین_شات گرفته و به #آیدی
زیر ارسال نمایید.
@Ali_Faghiri
✾ عڪسی ڪه #بیشترین_بازدید را داشته باشد #برنده ی مسابقه می باشد.
✾ به همین منظور بعداز قرار گرفتن عڪستون درون ڪانال از دوستان وآشناهاتون بخواهید به درون ڪانال آمده و با زدن یڪبار #ڪلیڪ (✅) زیر عڪستون ،به شما #رای بدهند
به (#نفرات_اول_تا_سوم)
#جوایز_نفیس اهدا خواهد شد.
🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹🍃
❥❥❥ @Shahidegomnamm
🍂
💐🍃
🍂🌺🍃💐
💐🍃🌼🍃🌸🍃
🍂🌺🍃💐
💐🍃
🍂
" #بسم_رب_الشهداء_والصدیقین "🕊
#مسابقه_تصویر_زمینه_دوست_شهیدم
#به_مناسبت_دهه_فجر
✾ با عرض سلام و وقت بخیر
خدمت ڪاربران گرامی
✾ #ڪانال_عهـدبـا_شهـدا
قصد دارد به مناسبت #دهه_فجر
#مسابقه عڪس(تصویر زمینه گوشی) از دوست شهیدتون برگزار ڪند
زمان شرڪت در مسابقه:
از #شنبه (۹۶/۱۱/۱۴) تا آخر #بهمن ماه
✾ برای #شرڪت در مسابقه ؛عڪس شهید مورد علاقتون رو به عنوان تصویر
زمینه ی گوشی خود #انتخاب
ڪرده و از تصویر زمینه گوشی خود #اسڪرین_شات گرفته و به #آیدی
زیر ارسال نمایید.
@Ali_Faghiri
✾ عڪسی ڪه #بیشترین_بازدید را داشته باشد #برنده ی مسابقه می باشد.
✾ به همین منظور بعداز قرار گرفتن عڪستون درون ڪانال از دوستان وآشناهاتون بخواهید به درون ڪانال آمده و با زدن یڪبار #ڪلیڪ (✅) زیر عڪستون ،به شما #رای بدهند
به (#نفرات_اول_تا_سوم)
#جوایز_نفیس اهدا خواهد شد.
🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹🍃
❥❥❥ @Shahidegomnamm
🍂
💐🍃
🍂🌺🍃💐
💐🍃🌼🍃🌸🍃