💔هو المحــبوبـــــ
هر شب دلم بهانه ی تو...😔
هیچ...
بگذریم...
امشب دلم دوباره تو را...
هیچ...
شب بخیر ...
سرم رو روے بالشت میزارم و قطره ی اشکم میریزہ😭
سریع پاکش میکنم
قسمم داده بود گریہ نکنم ...😔
ولے خب نشد بہ حرفش عمل کنم
سخته...😓😭
یکم دلم بہ حالش ...
نہ نمیسوزه...🤐
صداے مادرجون رو میشنوم..
اگ اون نبود من چے کار میکردم؟
یادمه اون اولا میگفت
پسرجون شهید بشی..❣
اونم از خدا خواستہ میگفت
شما دعا کنین ان شاء الله..😍😊
یاد مکالمہ ی دیشبمون کہ میفتم
خندم میگیره😅🙊
میگفت: جون نیست کہ ..
گفتم بهش :خدا تو رو برام میخادش😊😌
گفت :پس بگو چرا هے آبکش میشم برمیگردم🙁😢🙄
خو بالام جان یه دعا کن
میخان منو ببرن پیش اون حورے مورے های بهشت🙄☺️😋😉
یکم راحت تر ببرن ..😁😂
پشت تلفن یہ جیغ بنفش کشیدم کہ با داد و خنده گفت:
کــــــــر شـدم😖😣😄
بابا آبروم پیش بچہ ها رفت...😁
منم غش کردم از خنده...😅
کہ گفت
جونم بہ خنده هات😋
مارو زمین گیر نکن🙄
دعا کن بریم جان زهــــرا...😭
دلم از این همہ صداقت شور گرفت😥
گفتم :هرچی خدا بخواد...😓
گفت :میترسم وبال گردنت بشم😔
_وا.. اینا چیہ میگے؟؟؟😱😠😒
گفت:حقہ عزیزم حقہ
وقتے باب شهادت بازه،
میشه رفت
چرا جانباز شد و وبال گردن یه فرشتہ؟😓
گفتم: من همہ جوره مخلصتم..
گفت :همہ جوره؟؟🤔🙄
گفتم شک داری؟؟😏😎
_ابـــــداً
_پس بگــــو بهم..🙂
یه آه کشید و گفت..😓
اینجابــــ✋
بنده ے نالایق،
کمتر از یک هفته دیگہ ب ایران برمیگردم
البتہ یادآورم بشم بدون پــــا😔😁
خشکم زد😨
چی میگفت؟؟😰
ینی چی...😨😥
نخاستم مکثم طولانے بشه
گفتم: نوکرتـــم ...😌
میدونم اشکش دراومد و تماس روقطع کرد😔
چه کنم خب؟؟
دوسـش دارم😊😊😉
چہ با پا چہ بے پا...
فدای بی بی زینـب(س)
لبخند زدم و گفتم:
❣تَقبّل مِنـّـا هَـذا القلـیل...❣
بہ قلم: بانو رستگار ربیعے
#همسران_جانبازان
#همسران_مدافعان_حرم
🌺🌺🌺
@shahidegomnamm
🌺🌺🌺
هر شب دلم بهانه ی تو...😔
هیچ...
بگذریم...
امشب دلم دوباره تو را...
هیچ...
شب بخیر ...
سرم رو روے بالشت میزارم و قطره ی اشکم میریزہ😭
سریع پاکش میکنم
قسمم داده بود گریہ نکنم ...😔
ولے خب نشد بہ حرفش عمل کنم
سخته...😓😭
یکم دلم بہ حالش ...
نہ نمیسوزه...🤐
صداے مادرجون رو میشنوم..
اگ اون نبود من چے کار میکردم؟
یادمه اون اولا میگفت
پسرجون شهید بشی..❣
اونم از خدا خواستہ میگفت
شما دعا کنین ان شاء الله..😍😊
یاد مکالمہ ی دیشبمون کہ میفتم
خندم میگیره😅🙊
میگفت: جون نیست کہ ..
گفتم بهش :خدا تو رو برام میخادش😊😌
گفت :پس بگو چرا هے آبکش میشم برمیگردم🙁😢🙄
خو بالام جان یه دعا کن
میخان منو ببرن پیش اون حورے مورے های بهشت🙄☺️😋😉
یکم راحت تر ببرن ..😁😂
پشت تلفن یہ جیغ بنفش کشیدم کہ با داد و خنده گفت:
کــــــــر شـدم😖😣😄
بابا آبروم پیش بچہ ها رفت...😁
منم غش کردم از خنده...😅
کہ گفت
جونم بہ خنده هات😋
مارو زمین گیر نکن🙄
دعا کن بریم جان زهــــرا...😭
دلم از این همہ صداقت شور گرفت😥
گفتم :هرچی خدا بخواد...😓
گفت :میترسم وبال گردنت بشم😔
_وا.. اینا چیہ میگے؟؟؟😱😠😒
گفت:حقہ عزیزم حقہ
وقتے باب شهادت بازه،
میشه رفت
چرا جانباز شد و وبال گردن یه فرشتہ؟😓
گفتم: من همہ جوره مخلصتم..
گفت :همہ جوره؟؟🤔🙄
گفتم شک داری؟؟😏😎
_ابـــــداً
_پس بگــــو بهم..🙂
یه آه کشید و گفت..😓
اینجابــــ✋
بنده ے نالایق،
کمتر از یک هفته دیگہ ب ایران برمیگردم
البتہ یادآورم بشم بدون پــــا😔😁
خشکم زد😨
چی میگفت؟؟😰
ینی چی...😨😥
نخاستم مکثم طولانے بشه
گفتم: نوکرتـــم ...😌
میدونم اشکش دراومد و تماس روقطع کرد😔
چه کنم خب؟؟
دوسـش دارم😊😊😉
چہ با پا چہ بے پا...
فدای بی بی زینـب(س)
لبخند زدم و گفتم:
❣تَقبّل مِنـّـا هَـذا القلـیل...❣
بہ قلم: بانو رستگار ربیعے
#همسران_جانبازان
#همسران_مدافعان_حرم
🌺🌺🌺
@shahidegomnamm
🌺🌺🌺
💟عاشقانه ای دیگر،
می سرایم برای #همسرانِ_جانبازانِ وطنم،💞
💞همان ها که جوانیِ خود را بی هیچ منتی، عاشقانه در راه پرستاریِ
همسرانِ جانبازِ خود خرج کردند..
#دلنوشته
#جانبازان
🌹 @shahidegomnamm 🌹
می سرایم برای #همسرانِ_جانبازانِ وطنم،💞
💞همان ها که جوانیِ خود را بی هیچ منتی، عاشقانه در راه پرستاریِ
همسرانِ جانبازِ خود خرج کردند..
#دلنوشته
#جانبازان
🌹 @shahidegomnamm 🌹