Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
🌹#سردارشهید_مهدی_زین_الدین
💠#قسمت_سی_ونهم
📔#خاطرات
✍چند روز #قبل_از_شهادتش، از سردشت می رفتیم باختران. بین حرف هایش گفت«بچه ها! من دویست روز #روزه بدهكارم»
تعجب كردیم😳.
گفت «شش ساله هیچ جا ده روز نمونده ام كه قصد روزه كنم.»
وقتی خبر رسید #شهید_شده، توی حسینیه انگار #زلزله شد.كسی نمی توانست جلوی بچه ها را بگیرد. توی سر و سینه شان می زدند😢. چند نفر بی حال شدند و روی دست بردنشان.
🍁آخر مراسم عزاداری، آقای صادقی گفت«شهید، به من سپرده بود كه دویست روز #روزه_ی_قضا داره. كی حاضره براش این روزه ها رو بگیره؟» ❓
همه بلند شدند. نفری یك روز هم روزه می گرفتند، می شد #ده_هزار_روز.
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🕊🌹
🌹#سردارشهید_مهدی_زین_الدین
💠#قسمت_سی_ونهم
📔#خاطرات
✍چند روز #قبل_از_شهادتش، از سردشت می رفتیم باختران. بین حرف هایش گفت«بچه ها! من دویست روز #روزه بدهكارم»
تعجب كردیم😳.
گفت «شش ساله هیچ جا ده روز نمونده ام كه قصد روزه كنم.»
وقتی خبر رسید #شهید_شده، توی حسینیه انگار #زلزله شد.كسی نمی توانست جلوی بچه ها را بگیرد. توی سر و سینه شان می زدند😢. چند نفر بی حال شدند و روی دست بردنشان.
🍁آخر مراسم عزاداری، آقای صادقی گفت«شهید، به من سپرده بود كه دویست روز #روزه_ی_قضا داره. كی حاضره براش این روزه ها رو بگیره؟» ❓
همه بلند شدند. نفری یك روز هم روزه می گرفتند، می شد #ده_هزار_روز.
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw