🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
218 subscribers
10.3K photos
590 videos
108 files
3.01K links
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
Download Telegram
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍
🌹#سردارشهید_رضاشکری_پور

🔹(قسمت چهاردهم )
📒 #خاطرات

#خاطره ای از زبان همسرشهیــد :

از جبهه که بر می گشت اول می رفت #دیدار_مادر خم می شد ، #دستش را می بوسید . وقتی براش #دعا می کرد ، گل از گلش باز می شد .

🌟می گفت : اگه بدونید دعای مادر چه نفوذی توی دستگاه خدا داره !🌟

🌾کانال عهدباشهدا🌾

https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_محمد_زهره_وند
#قسمت_سی_وپنجم
#خاطرات

برادرش می گوید " #آخرین_نماز پر احساسی که در کنارش بودم و شاید بیش از #یک_ساعت طول کشید ، در بازگشت از سفر #مشهد مقدس در بارگاه #حضرت_معصومه(ع) بود . چنان #مشتاقانه عبادت می کرد که من حیران نگاهش می کردم.انگار با تمام وجود #غرق_در_نماز بود و شاید هیچ کس و هیچ چیز را نمی دید"
وقتی هم #دستش به #ضریح حضرت معصومه (ع) رسید از آن دل نمی کند.گویا به او #الهام شده بود که #آخرین_زیارت_دنیایی_اوست . دستش را گرفتم و گفتم بیا بریم، بچه ها خسته شده اند ، باید حرکت کنیم . با #چشمان_خیس نگاهم کرد و گفت :چه زیارت خاطره انگیزی شد، از دست بوس آقا تا دست بوس خانم.

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
🕊🌹🕊🌹🕊🌹 بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین 📔 #زندگینامه 🌷 #شهید_رضا_رضائیان #قسمت_پنجم افسر عراقي اشاره کرد آن دو را ببرند.مجددا با مقاومت آنها روبه رو شدند. خشم در چشمان افسر😡 عراقي موج ميزد.صداي تير اندازي ايراني ها نگرانش کرده بود. افسر…
🕊🌹🕊🌹🕊🌹

بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین

📔 #زندگینامه
🌷 #شهید_رضا_رضائیان
#قسمت_ششم

افسر عراقي رضائيان را به پشت خواباند و
دستور داد #دستش_را_ببندند.

🥀ضربه اي ديگر به سرش زدند.رضائيان از
حال رفت،اما هنوز بي هوش نشده بود.
#تيزي_کارد🔪 را پشت گردن خود حس
کرد.باورش نمي شد،اما سوزش و درد او را به
خود آورد .با فشار بعدي کارد در #گردنش فرو رفت
و #خون به بيرون فوران زد.

🥀افسر کمي تامل کرد.چشمانش همچون
دستش خون رنگ شده بود.سربازان عراقي گاه
#جلوي_چشمان خود را مي گرفتند که آن
منظره را نبينند . #دستان_خون_آلود افسر هر
لحظه بيشتر قوت مي گرفت اصرار داشت که
#سر_رضائيان را از بدن جدا کند.😔

🥀محسن #دست_و_پا_زدن_رضائيان را مي
ديد.گاه فکر مي کرد که در خواب است،اما
همين که پاي رضائيان به زمين کوبيده مي
شد،باورش مي شد که بيدار است.ديگر درد
پايش را فراموش کرده بود.هنوز بدن رضائيان
مقاومت مي کرد.

🥀 #دستان_بسته_اش سعي در آزاد شدن
داشت اما بي فايده بود.😔😭

💠ادامه دارد. ...

🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🆔 @shahidegomnamm 👈
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین 📔 #زنـدگینـامه 🌷 #سردارشهید_عبدالمهدی_مغفوری 🔻 #قسمـت 7⃣2⃣ 🍁 #خاطرات در #مـاموریتے بے آنڪه متوجه بشود #سـرعـت_غیـر_مجـاز مے گیرد و به ماشیـن شتـاب مے دهد وقتے متوجه می شود به پـاسگاه رجـوع مے ڪند و درخواست…
🌹💫🕊🌹💫🕊🌹💫🕊

بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین


📔 #زنـدگینـامه
🌷 #سردارشهید_عبدالمهدی_مغفوری
🔻 #قسمـت 8⃣2⃣


🍁 #خاطرات

توی خط فـاو داشت براے نیـروهاے عازم خط مقدم #سخنـرانے مےڪرد ڪه #بـاران🌧 شدیدی شـروع شد چون نیـروها اورڪت نداشتند ، حاجـے اورڪتـش را در آورد و به صحبتش ادامـه داد .

🌼یکے از نیـروها مےگفت :👌 #عمـل آن روز حاجے #تـاثیـرش بیشتـراز حـرف هایش بود .

🔸🍃🌼🍃🔸

🌼آقـا سیـد ڪمـال مـوسـوے ڪه استـاد اخـلاق و عـارف به تمـام معنے بود مے گفت شهیـد مغفـورے مجسمـه #تقــوے بود ، او #استــاد_مــن بود

🌼 #دستش را ڪه بـوسیـد مرد افغانے گیــج شده بود

🌼حـاجـے مے گفت : ای بـرادر مـن تحمـل #عـذاب آخـرت رو نـدارم اگـر ستمـے به شمـا شـده مـارو #ببخـش .

🌼مـرد افغـانے خـم شد و صـورت حـاجـے رو تـو بغـل گـرفت حـالا هر دو گـریـه مے ڪردند و #مـرد_افغـانے هـی مے گـفت : زنـده بـاد اسـلام ، زنـده بـاد شمـا .

💠ادامــه دارد.....🖊


🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💖 @Shahidegomnamm

🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃