🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
218 subscribers
10.3K photos
590 videos
108 files
3.01K links
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
Download Telegram
Forwarded from عکس نگار
#هر_روز_باقافله_ی_حسینی

🚩🚩كاروان امام پس از حركت و طي مسيري كوتاه به منطقه‌اي رملي ‏كه با 🌴نخلستان و تپه ماهوري احاطه شده بود رسيد.

🍃 وقتي به آن جا رسيدند، حضرت ‏فرمود: نام اين زمين چيست؟ عرض شد: #كربلا.

حضرت فرمود: پروردگارا! از اندوه و بلا به ‏تو پناه مي‌برم.

سپس حضرت فرمود:👇👇

توقف كنيد و رحل اقامت بيفكنيد🎪. به خدا اين جا ‏محل خوابيدن شتران ما و #جاي_ريخته_شدن_خون_ما و #قتلگاه و مدفن ماست و به خدا در ‏اين جا حريم حرمت ما شكسته مي‌شود😔 و جدم همين را به من خبر داده است...‏

🍃سپس #اصحاب امام پياده شدند و #حر_و_لشكرش هم در ناحيه ديگري مقابل امام پياده ‏شدند. حضرت در گوشه‌اي نشست و به اصلاح شمشير🗡 خود پرداخت در حالي كه اين ‏شعار را مي‌خواند:👇

💠اي روزگار! چه بسيار صبح و شام كه صاحب و طالب حق كشته گشته ‏و روزگار بدل نمي‌پذيرد و امور به خداي بزرگ بازمي‌گردد و هر موجود زنده‌اي اين راه را كه ‏من رفتم خواهد رفت.

🍂زنان حرم ناله سردادند😢...
#ام_‏كلثوم صدا مي‌زد اي واي يا محمد، اي واي يا علي، اي وام مادرم، اي واي يا فاطمه، اي ‏واي يا حسن، اي واي يا حسين، اي واي از بيچارگي بعد از تو يا اباعبدالله!‏🍂

🚩هنگامي كه قافله كربلا به منزل رسيد و لشكر حر جلوي امام حسين (ع) و اصحابش را ‏گرفت و خبر مي‌رسيد📣 كه #از_كوفه_لشكر_آماده_آمدن_به_كربلاست، جريان واضح گشت و ‏معلوم شد كه حسين (ع) و ياران همراهش كشته مي‌شوند.😢

#ابي‌عبدالله يارانش را جمع ‏كرد و #خطبه‌اي خواند و پس از حمدوثناي الهي فرمود:
اما بعد اي اصحاب من، مي‌بينيد كه ‏چه پيش آمده است. يعني صحبت از كشته شدن است.
خيلي مختصر مي‌فرمايد: از عمر ما به همين ‏اندازه باقي مانده است.

از آن جمله #فرمايشات_امام_حسين(ع) است كه مي‌فرمايد:👇👇

🔶آيا ‏نمي‌بينيد كه كار به جايي رسيده كه #حق_پايمال شده و به آن عمل نمي‌شود و باطل رواج ‏يافته است و #به_معروف_عمل_نمي‌شود و #از_منكر_نهي_نمي_گردد جا دارد كه مومن آرزوي ‏مرگ كند اما من مرگ را جز سعادت نمي‌بينم و زندگي با اين ظالمها جز ذلت نيست.‏🔶

🍃مقصود آن حضرت را اصحاب فهميدند و #اعلام_جان_نثاري كردند. خورشيد🌝 خود را به معركه ‏رسانده و گرماي طاقت‌فرسايش امان همه را ربوده بود و #تشنگي بر هر دو سپاه غلبه ‏كرده بود امام (ع) دستور داد كه به همه سپاه حر و اسبهاي آنان آب بدهند و آنان را ‏سيراب كنند و امام (ع) و ياران هم آب نوشيدند.‏

💠همچنين در اين روز #امام_حسين_(ع) #اولين_خطبه خود براي سپاه حر را خواندند.

🌝 آفتاب به ‏وسط آسمان رسيده بود هنگام #نماز_ظهر بود. امام به حجاج بن مسروق جعفر امر كرد ‏#اذان بگويد: سپس امام (ع) با عبا، ردا و نعلين بعد از حمد و سپاس خداوند چنين فرمود:👇👇 

💠اي مردم، من از خداي شما و شما پوزش مي‌طلبم من پيش شما نيامدم مگر وقتی‌که ‏نامه‌هایتان✉️ رسيد قبل از اينكه من شما را بيابم، نامه‌هاي شما به من رسيد كه ما را ‏امامي نيست، شايد خداوند ما را بر هدايت مجتمع كند اگر بر همان گفتار هستيد، من به‌سوی شما آمدم اگر شما به عهدها و پیمان‌های خود، آن‌گونه كه من اطمينان يابم، به من ‏قول مي‌دهيد به سرزمين شما وارد مي‌شوم. 

🍃آن‌ها ساكت بودند به #مؤذن گفته شد اذان را ‏بگويد امام (ع) به حر گفت تو با يارانت نماز بگزار، حر گفت: نه شما بخوان ما نيز به همراه ‏تو نماز مي‌خوانيم سپس امام با آن‌ها نماز خواند.

#کاروان_عشق
#دوم_ماه_محرم‌الحرام
#یا_حسین🚩

🏴کانال عهدباشهدا🏴

https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
#هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩

در روز #ششم_محرم‌الحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر ‏عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشت‌صد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد ‏بپيوندند.

در اين روز بود كه #ابن_زياد بر كوفه #ديدباني گماشت تا #مبادا_كسي از ‏شهر به #كمك_امام_برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت ‏كه پيوسته اخبار را گزارش مي‌دادند در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و ‏موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا به‌تدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ‏ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه ‏باشي و آنچه واقع مي‌شود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.‏

در روز ششم ماه محرم، #فراس_بن_جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت ‏وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي #ترسيد حضرت به او #اجازه بازگشت داد وي ‏شبانه به كوفه #بازگشت. در اين روز #عمرو_بن_قرظه‌ي انصاري به كاروان #كربلا #پيوست او از ‏#شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و ‏آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد.

امام در گفتگوهايش با عمر سعد ‏او را براي مكالمه مي‌فرستاد و او جواب مي‌آورد تا آنكه شمر از كوفه آمد و اين مذاكره ‏قطع شد.‏

زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظه‌ي انصاري را به‌سوی عمر ‏سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي مي‌خواهد او را بين دو لشكر ‏ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.‏👇👇

امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا #تقواي_خدايي را كه به‌سوی او ‏بازمي‌گردي پيشه نمي‌سازي؟ آيا با من مي‌جنگي، درحالی‌که #مي‌داني_پسرچه_‏كسي_هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر ‏است عمر سعد گفت مي‌ترسم خانه‌ام ويران شود امام فرمود من آن را مي‌سازم. عمر ‏سعد گفت: می‌ترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو ‏می‌دهم.

❇️عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آن‌ها مي‌ترسم امام ساكت شدند و جواب ‏او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالی‌که مي‌گفت: تو را چه شده است؟ ‏خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق ‏چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهره‌مند نشوم جوهايش را ‏كفايت كند.

❇️همچنين در اين روز #حبيب_بن_مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسول‌الله در اين نزديكي ‏#طایفه‌ای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آن‌ها روم و ايشان را به‌سوی ‏تو #دعوت كنم. شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در كربلا دفع كند امام ‏اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آن‌ها رفت و آن‌ها را به ياري امام حسين ‌‏(ع) فراخواند و گفت: چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير ‏راهنمايي مي‌كنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن ‏شما باشد.‏

❇️در اين هنگام مردي از #بنی_اسد كه او را عبدالله بن بشر مي‌ناميدند بپا خاست و گفت: من ‏#اولين كسي هستم كه اين #دعوت را #اجابت مي‌كنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود ‏نفر مي‌رسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند. در آن هنگام مردي نزد #عمر_بن _سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با #چهارصد_سوار به‌سوی آن ‏گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار #فرات راه را بر آن‌ها گرفتند درحالی‌که با امام فاصله چنداني نداشتند.

❇️طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند، ‏حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را ‏برگران بگيرد.‏ هنگامی‌که طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب #‏پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن ‏سعد شبانه بر آن‌ها بتازد،

❇️حبيب بن مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: امام ‏حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله.

#کاروان_عشق
#ششم_ماه_محرم‌الحرام
#یا_حسین 🚩

🏴کانال عهدباشهدا🏴

https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ 🚩 #هر_روز_باقافله_ی_حسینی

🚩 #كاروان امام پس از #حركت و طي مسيري كوتاه به منطقه‌اي رملي ‏كه با 🌴نخلستان و تپه ماهوري احاطه شده بود رسيد.

💢 وقتي به آن جا رسيدند، حضرت ‏فرمود: نام اين #زمين چيست؟ عرض شد: #كربلا.

حضرت فرمود: پروردگارا! از #اندوه و #بلا به ‏تو پناه مي‌برم.

سپس حضرت فرمود:👇👇

💢توقف كنيد و رحل اقامت بيفكنيد🎪. به خدا اين جا ‏محل خوابيدن شتران ما و #جاي_ريخته_شدن_خون_ما و #قتلگاه و مدفن ماست و به خدا در ‏اين جا حريم حرمت ما شكسته مي‌شود😔 و جدم همين را به من خبر داده است...‏

💢سپس #اصحاب امام پياده شدند و #حر_و_لشكرش هم در ناحيه ديگري مقابل امام پياده ‏شدند.

💢حضرت در گوشه‌اي نشست و به اصلاح شمشير🗡 خود پرداخت در حالي كه اين ‏شعار را مي‌خواند:👇

💠اي روزگار! چه بسيار صبح و شام كه صاحب و طالب حق #كشته گشته ‏و روزگار بدل نمي‌پذيرد و امور به خداي بزرگ بازمي‌گردد و هر موجود زنده‌اي اين راه را كه ‏من رفتم خواهد رفت.

🍂زنان #حرم ناله سردادند😢...
#ام_‏كلثوم صدا مي‌زد اي واي يا محمد، اي واي يا علي، اي وام مادرم، اي واي يا فاطمه، اي ‏واي يا حسن، اي واي يا حسين، اي واي از بيچارگي بعد از تو يا اباعبدالله!‏🍂

🚩هنگامي كه قافله كربلا به منزل رسيد و #لشكر_حر جلوي امام حسين (ع) و اصحابش را ‏گرفت و خبر مي‌رسيد📣 كه #از_كوفه_لشكر_آماده_آمدن_به_كربلاست، جريان واضح گشت و ‏معلوم شد كه #حسين (ع) و ياران همراهش #كشته مي‌شوند.😢

#ابي‌عبدالله يارانش را جمع ‏كرد و #خطبه‌اي خواند و پس از حمدوثناي الهي فرمود:
اما بعد اي اصحاب من، مي‌بينيد كه ‏چه پيش آمده است. يعني صحبت از كشته شدن است.
خيلي مختصر مي‌فرمايد: از #عمر ما به همين ‏اندازه باقي مانده است.

از آن جمله #فرمايشات_امام_حسين(ع) است كه مي‌فرمايد:👇👇

🔶آيا ‏نمي‌بينيد كه كار به جايي رسيده كه #حق_پايمال شده و به آن عمل نمي‌شود و باطل رواج ‏يافته است و #به_معروف_عمل_نمي‌شود و #از_منكر_نهي_نمي_گردد جا دارد كه مومن #آرزوي ‏مرگ كند اما من مرگ را جز سعادت نمي‌بينم و زندگي با اين ظالمها جز ذلت نيست.‏🔶

💢مقصود آن حضرت را اصحاب فهميدند و #اعلام_جان_نثاري كردند.

💢خورشيد🌝 خود را به معركه ‏رسانده و گرماي طاقت‌فرسايش امان همه را ربوده بود و #تشنگي بر هر دو سپاه غلبه ‏كرده بود امام (ع) دستور داد كه به همه سپاه حر و اسبهاي آنان #آب بدهند و آنان را ‏#سيراب كنند و امام (ع) و ياران هم آب نوشيدند.‏

💠همچنين در اين روز #امام_حسين_(ع) #اولين_خطبه خود براي سپاه حر را خواندند.

🌝 آفتاب به ‏وسط آسمان رسيده بود هنگام #نماز_ظهر📿 بود.

💢امام به حجاج بن مسروق جعفر امر كرد ‏#اذان بگويد: سپس امام (ع) با عبا، ردا و نعلين بعد از حمد و سپاس خداوند چنين فرمود:👇👇 

💠اي مردم، من از خداي شما و شما #پوزش مي‌طلبم من پيش شما نيامدم مگر وقتی‌که ‏#نامه‌هایتان✉️ رسيد قبل از اينكه من شما را بيابم، نامه‌هاي شما به من رسيد كه ما را #‏امامي نيست، شايد خداوند ما را بر هدايت مجتمع كند اگر بر همان گفتار هستيد، من به‌سوی شما آمدم اگر شما به عهدها و پیمان‌های خود، آن‌گونه كه من اطمينان يابم، به من ‏قول مي‌دهيد به سرزمين شما وارد مي‌شوم. 

💢آن‌ها ساكت بودند به #مؤذن گفته شد #اذان را ‏بگويد امام (ع) به #حر گفت تو با يارانت نماز بگزار، حر گفت: نه شما بخوان ما نيز به همراه ‏تو نماز مي‌خوانيم سپس امام با آن‌ها نماز خواند.

#کاروان_عشق
#دوم_ماه_محرم‌الحرام
#یا_حسین🚩

🏴ڪانال عهـدبا شهـدا🏴
💠 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🚩‍ ‍ #هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩

در روز #ششم_محرم‌الحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر ‏عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشت‌صد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد ‏بپيوندند.

در اين روز بود كه #ابن_زياد بر كوفه #ديدباني گماشت تا #مبادا_كسي از ‏شهر به #كمك_امام_برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت ‏كه پيوسته اخبار را گزارش مي‌دادند

🍂در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و ‏موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا به #‌تدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ‏ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه ‏باشي و آنچه واقع مي‌شود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.‏

در روز ششم ماه محرم، #فراس_بن_جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت ‏وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي #ترسيد حضرت به او #اجازه بازگشت داد وي ‏شبانه به كوفه #بازگشت.

در اين روز #عمرو_بن_قرظه‌ي انصاري به كاروان #كربلا #پيوست او از ‏#شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و ‏آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد.

امام در گفتگوهايش با عمر سعد ‏او را براي مكالمه مي‌فرستاد و او جواب مي‌آورد تا آنكه #شمر از كوفه آمد و اين مذاكره ‏قطع شد.‏

زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظه‌ي انصاري را به‌سوی عمر ‏سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي مي‌خواهد او را بين دو #لشكر ‏ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.‏👇👇

امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا #تقواي_خدايي را كه به‌سوی او ‏بازمي‌گردي پيشه نمي‌سازي؟

آيا با من مي‌جنگي، درحالی‌که #مي‌داني_پسرچه_‏كسي_هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر ‏است عمر سعد گفت مي‌ترسم خانه‌ام ويران شود امام فرمود من آن را مي‌سازم. عمر ‏سعد گفت: می‌ترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو ‏می‌دهم.

❇️عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آن‌ها مي‌ترسم امام ساكت شدند و جواب ‏او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالی‌که مي‌گفت: تو را چه شده است؟ ‏خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق ‏چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهره‌مند نشوم جوهايش را ‏كفايت كند.

❇️همچنين در اين روز #حبيب_بن_مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسول‌الله در اين نزديكي ‏#طایفه‌ای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آن‌ها روم و ايشان را به‌سوی ‏تو #دعوت كنم.

❇️شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در #كربلا دفع كند امام ‏اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آن‌ها رفت و آن‌ها را به ياري امام حسين ‌‏(ع) فراخواند و گفت:

❇️ چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير ‏راهنمايي مي‌كنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن ‏شما باشد.‏

❇️در اين هنگام مردي از #بنی_اسد كه او را عبدالله بن بشر مي‌ناميدند بپا خاست و گفت: من ‏#اولين كسي هستم كه اين #دعوت را #اجابت مي‌كنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود ‏نفر مي‌رسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند.

❇️در آن هنگام مردي نزد #عمر_بن _سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با #چهارصد_سوار به‌سوی آن ‏گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار #فرات راه را بر آن‌ها گرفتند درحالی‌که با امام فاصله چنداني نداشتند.

❇️طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند، ‏حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را ‏برگران بگيرد.‏ هنگامی‌که طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب #‏پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن ‏سعد شبانه بر آن‌ها بتازد،

❇️ #حبيب_بن_مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: امام ‏حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله.

#کاروان_عشق
#ششم_ماه_محرم‌الحرام
#یا_حسین 🚩

🏴ڪانال عهـدبا شهـدا 🏴
💠 @Shahidegomnamm