🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
218 subscribers
10.3K photos
590 videos
108 files
3.01K links
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
Download Telegram
🌹#شهید_بهمن_درولی
💠#منـاجـات_نـامه

🍃(قسمت یازدهم )

💠 #مناجاتے ازشهید بهمن درولی

💫 خدایا تو #شهادت را نصیبم کن، خود چگونه شهید شدن را انتخاب خواهم نمود

💫خدایا تو #شهادت را نصیبم کن که خود عشق و عاشقے را به حد اعلای آن خواهم رساند،

💫خدایا آن گونه خواهم بود که تمام وجودم شیفتگے عشق رسیدن به #وصال و حضور به #درگاهت را گواه بگیرند.

💫خداے من، از سر تا به پا در #خدمت شمایم ، تمام وجودم را #هدیه مے‌کنم، #چشمانم، #پیشانے و #سجده گاهم را، #سینه و #قلبم را، #گلو و #حنجره ام را، #دهان و #زبانم را، #دست ها و #پاهایم را و جزء جزء بدنم را به ساحت مقدست هدیه خواهم کرد، آنگونه به درگاهت خواهم آمد که #عشقم را با تمام وجود خود اعلام کرده باشم.
💫امّا ای خدا، ای رازدار بندگان شرمگینت😔، ای آنکه در خلوتخانه ام، در خلوت های شبانه ام🌙 تنها تو را مےطلبیدم، ای آنکه تنها عشق من، #مولاے_من، مرا #ببخش.🙏

🌷کانال عهدباشهدا🌷

https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
💫🍃🌷💫🍃🌷💫🌷
🌹#شهید_بهمن_درولی
💠#منـاجـات_نـامه

🍃 (قسمت دوازدهم )

💠#مناجاتے از شهید بهمن درولی

#جسمے را که به من به #امانت سپرده بودی #سالم نیاورده ام، خدایا آن را #پاره_پاره آورده ام مرا ببخش🙏، مولای من #عفوم کن و در این خصوص از 🗿ضاربان بپرس که باید آنها پاسخگوی این عمل ننگین باشند، از خسارت زدگان به جسمم بپرس به چه جرمے آن را دریدند، به چه #گناهے به آن حمله ور شدند و گناه من چه بود که اینگونه به #درگاهت مرا آورده‌اند.
💫خدای من، #جرم_من_خدا_خواهی بود، جرم من تنها #عشق به تو بود، جرم من #عدالت خواهے بود، جرم من این بود که تنها #تو را مے‌خواستم، نمے‌خواستم بنده غیر تو باشم و
#حنجره_پاره_ام این گواهے را مے ‌دهد که فقط تو را می‌طلبیدم و از #چشمانم بپرس که فقط آنجا را که تو فرموده بودی #مے‌نگریستم و از دست ها و پاهایم سئوال کن که فقط برای #رضاے_تو گام برداشته ام.

🌷کانال عهدباشهدا🌷

https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
💫🍃🌷💫🍃🌷💫🍃🌷
#خاطرات_شهدا📚✒️

🕊 #تفاوتی ندارد،
#خواب باشم یا #بیدار!
#زیباترین تصــ🌺ـویر
پیش #چشمانم،
همیشہ #تویی ...💚

🌷 #شهید_مهدی_باکری

#شادی_روحش_صلوات🌷

••••●❥JOiN👇🏾
🏴 @Shahidegomnamm🕊
Forwarded from عکس نگار
⚠️⚠️ #تـلنـــگر

#مشڪے_آرامـ_من...
سالها بود کہ #رفیق دیرینہ هم بودیم
چقدر دوسش داشتم؛از داشتنش لذت میبردم💖

🌸در تمام مدت اطو؛ چشم ازش برنمے داشتم

💢چشمم بہ میز دراور افتاد
#رژهایم چشمکــ میزدند انگار!
رژ جیغ قرمز؛جیگرے...بہ پوست روشنم میآمد
اما نہ مبادا کسے بہ #گناه بیفتد!
رژ آلبالویے... نہ! این هم نہ....
رژ قهوه اے...این دیگر #جیغ نیستــ !
#لبهایم از بے روحے در مے آمد
#رژ_قهوه اے من چه زیبا شد!

💢آنسوے میز #مداد_چشمم بود
چشمانم با مداد زیباتر میشد
کمے هم بہ مژه هایم حالت دادم
چشمانم یہ چیزے کم داشت هنوز؛ریمل!
معطل نکردم؛چشمانم مشکے مشکے شد
جاے #رژگونہ مخملے ام خالے بود؛گونہ هایم نیز سرخ شد!
یکــ میکاپــ کامل!

🌸 #چادرم را،تاج سرم را سر کردم
براے آخرین بار در #آینہ خود را برانداز کردم

🌸چادرم انگار #غمے نهان داشتــ😔
#حرمتش_زیر_سوال_رفتہ_بود❗️❗️
حس غریبے داشتــ ...

💢 #لبهایم با رژش؛ #چشمانم با سیاهے اش بہ #چادرم نیشخند میزدند..
انگار کہ با هم #قهر باشند❗️

🌸دوباره در #آینہ نگاه کردم
👈 #یادم افتاد چادرم #بدون_حیا از خانہ بیرون نمیرفتــ
#حرمتش بیش از این حرفها بود

🌸 #چادر_خاکے_مادر با رنگ و لعاب #بیگانہ بود!

🍀 #فاطمه_قاف
🌸 #مشکی_آرام_من
🌸 #حجاب

🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#داستان📚✒️ #فرمانده_من👮 #قسمت_صدو_هشتادو_هشت 📖 ┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅ ❥• دستت را به سمتم دراز میکنی دستت را میگیرم #یاعلی میگویم و بلند میشوم حالم #دگرگون است دستت را محکم تر میگیرم بی اختیار خم میشوم و دستت را می بوسم اشکم روی دستت سر میخورد،به #انگشتر…
#داستان📚✒️
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_هشتادو_نه📖

┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅

❥• شب از نیمه گذشته و خیابان ها خلوت اند زمین #خیس است #آسمان هم دلش #غصه دارد . به ورودی
#کهف_الشهدا میرسیم ،داخل کهف میشویم کنار #قبر شهدا می نشینیم #چفیه بر سر میکشی و کمی بعد شانه هایت میلرزند ،مرد من عجیب #بهانه سفر میگیری #چفیه را روی زمین پهن میکنی و از جیبت دو تا مهر در میاوری یکی را به من میدهی می ایستیم به
#نماز_شب عاشقانه نماز میخوانی گویی #آخرین نمازت است، نماز تمام میشود همه جا #ساکت است این #سکوت مرا خواهد #کشت،این سکوت مراا #دیوانه خواهد کرد.

❥• من از الان باید #نبودنت را تمرین کنم .میگویم : راستی #حسام بلاخره تصمیم نگرفتی اسم پسرمونو چی بذاریم؟؟؟ هرچی بذاری قشنگه به شرطی که توش #علی داشته باشه
چرا میگویی "بذاری"؟ چرا نمیگویی "بذاریم" ؟
میبینی؟ #واژه هایت هم دم از رفتن میزند ؟ صدای #اذان میآید #باران ، رحمت الهی ،با اذان ، #نوای الهی
آمیخته شده موقع #استجابت دعاست دستانت را رو به آسمان میبری
والتماس گونه میگویی :
#الهی_بحق_نبیک
#اللهم_العجل_لولیک_الفرج
#الهی_بحق_علی
#الهم_اعجل_لولیک_الفرج
#الهی_بحق_فاطمه
#الهم_العجل_لولیک_الفرج ...

❥• دیدگان دریاییت را میبندی انگار #توان حرف زدن نداری اذان و اقامه میگویی به تو اقتدا میکنم نماز صبحمان را میخوانیم قرار است ساعت شش بیایند دنبالت از #کهف بیرون می آییم
و پیاده میرویم #باران بند آمده است.
به ماشین که میرسیم هوا روشن تر شده و گرگ میش #صبح است .سوار میشویم و به سمت #خانه حرکت میکنیم . میگویی : هر کسی #شب"قدری داره ، دیشب شب قدر من و تو بود ...
من بی توجه به حرفت میگویم : چقدر #نورانی شدی ...

❥• نگاهم میکنی و لبخند میزنی در ژرفای #چشمانت غرق میشوم شاید برای آخرین بار به در خانه میرسیم وارد خانه میشویم میروی توی اتاق لباس های چریکی ات را می پوشی به سمتم
می آیی .تا دکمه هایت را ببندم،انگار #عادتمان شدهتمام و فکر ذکرم #انگشتر فیروزه ایت است هنوز توی دستت است از پایین ترین دکمه شروع میکنم تا به اولینشان میرسم #چشمانم را میبندم #سرم را روی #سینه ات میگذارم، صدای #قلبت را به جان می سپارم به چشم هایت #نگاه نمیکنم آخر #اعتیاد اورند از تو #جدا میشوم مراقب
#اشک هایم هستند تا نریزند صدای
بوق ماشین میآید،انگار لحظه ای #قلبم می ایستد ساکت را برمیداری و به سمت در میروی میدوم توی آشپزخانه و کاسه را پر از آب میکنم ...

#این_داستان_ادامه_دارد..‍.

👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫

منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat

🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm

┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#عشـــق جـــان اســت عشـــــق #تُ جـــان تـر #ادامه_داستان_فرمانده_من📚🔎 #رمان_عاشقانه💔 #مدافعان_حرم🥀 🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🍃🌹 ➣ID @Shahidegomnamm
#داستان📚✒️
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_نودو_هشت 📖

┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
❥• دلتنگ لبخندای ملیحش ڪه لیلی رو
دیوونه میڪرد با #بغض ادامه دادم من دلتنگ بودم...
از #خواب بر می خیزم و با خاطره ی #پریشان دستانم را روی شقیقه هایم میگذارم در این هوای بی یار نفس ڪم
آورده ام میخواهم با دستانم روی صورتم را بپوشانم و های های گریه ڪنم اما #عطر شامه نواز #حسام از میان انگشتانم می آید و روی چشم هایم
بوسه میڪارد، صدایش ... عطرش...
حرڪاتش در ذهنم تداعی میشود من
بی او #مرده ترین زنده روی زمینم دستم را روی شڪمم می ڪشم و #امیرعلی ڪوچڪم را نوازش می ڪنم...

❥• لب میزنم:امیرم؟ پس ڪی میای تسڪینم بدی؟ قشنگم،آرام آرام #نوازشش می ڪنم،جان دلم این رسمش
نیست پسرو بابا دوتایی منو #تنها بذارید
با بی حالی از جا بر می خیزم ڪمرم #تیر می ڪشد بدنم مانند شناگری ڪه
مدتها با لباسهای تنش شنا ڪرده وحالا از آب بیرون آمده سنگین و خسته و دردناڪ است ساعت ُه است اما هنوز سروڪله #مامان پیدا نشده وارد حمام میشوم با دیدن تشت پراز لباس نفس
#عمیقی میڪشم صبورانه خم میشوم
تشت را بر میدارم و به #حیاط میروم

❥• میخواهم لباسهای #حسام را بشویم
اما #دلم نمی آید لباسهایش را ڪنار میگذارم و مابقی لباسها را میشویم از
جا بلند می شوم لباسها را یڪی یڪی روی بند می اندازم هر بار ڪه خم
می شوم #درد ناحیه از ڪمرم را فرا
می گیرد و به دلم می رسد برای برداشتن آخرین لباسها #جانی برایم نمانده سراپا دردم میخواهم خودم را #دلداری بدم ڪه چیزی نیست...

❥• ناگهان دسته ای از #ڪبوترهای سفید میان حیاط می نشینند بهت زده نگاهشان می ڪنم قدمی به عقب بر میدارم از شدت #درد ناله ای می ڪنم و بی اختیار روی زمین می افتم چشمانم تار می بیند #ڪبوترها دوباره اوج میگیرند این ڪبوترها ڪار خودشان راڪردند ای ڪاش نمی آمدندو نمی دیدمشان درد گویی جانم را میگیرد #چشمانم را
می بندم دیگر چیزی نمی فهمم...

#این_داستان_ادامه_دارد..‍

👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat

🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm

┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
🕊بــہ نفــس هـــاے #تـــــو #بنـــد اســٺ #مــــرا... هــــــر #نفسـی🍃 #ادامه_داستان_فرمانده_من📚🔎 #رمان_عاشقانه💔 #مدافعان_حرم🥀 🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🍃🌹 °•🌸 ➬ @Shahidegomnamm
#داستان📚✒️
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_ده 📖

┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
❥• لالا لالا یڪم دیگه دووم بیار
لالا لالا لالا یڪم دیگه دندون روی
جیگر بذار #چشمانم را می بندم و پیشانی ام را روی پیشانی اش میگذارم
انگار #منتظر ڪسی ام توی #قلبم التماس می ڪنم بیاید طفل #معصومش را ببیند من همه ی #قدم ها را رفته ام
#قدم آخر با اوست عطر #نرگس به مشامم می رسد

❥• چشمانم را می گشایم #حسام را
می بینم ڪه با لباس های #نظامی اش لبه تخت نشسته و با صورتی ڪه از همیشه #نورانی تر است مرا نگاه
می ڪند ترسان نگاهش می ڪنم و
بی اختیار می گویم:
#شهید_نشده_بودی_حسام؟
نگاهم را از #حسام می گیرم و به #امیرعلی می دوزم... می خواهم بگویم ببین #پسرڪمان چقدر شبیه توست
اما با جای خالی حسام مواجه می شوم...
#بغض می ڪنم یعنی این حسام #خیالی بود؟

❥• از ماشین پیاده می شوم #مامان امیرعلی را در آغوش گرفته به سمتش می روم امیرعلی را به دستم می دهد نگاهی به #صورت سفیدش می اندازم
گونه های لطیفش را ڪه #سرخ شده اند
نوازش میڪنم به سمت #معراج_الشهدا قدم بر میدارم چیزی به شڪستنم نمانده است صدای #گریه و همهمه فضا را پر ڪرده است وارد #محوطه می شوم همڪاران حسام با #لباس نظامی ایستاده اند یڪی شان را می بینم ڪه سر بر #شانه رفیقش گذاشته و شانه هایش تڪان می خورد زانوانم #سست میشود

❥• نگاهم به مامان #رعنا می افتد شڪستنم نزدیڪ است رد #خون رد گونه هایش جا انداخته و چشمان #مشڪی اش رنگ خون دارد #علی_اڪبر از دست داده است پشت سرش مردی را دیدم ڪه نشناختمش حسامم #پدرت عصا داشت؟ ڪمرش #خمیده نبود... بود؟ قلبم تیر می ڪشد
حسامم؟نگاه #برادرت ڪجا ثابت مانده
به زور قدم بر میدارم صدای گریه امیرعلی باعث میشود توجه همه به سمت #من جلب شود همڪاران حسام منظم #احترام نظامی می گذارند سرم را به زیر می اندازم چقدر جای #حسام بین رفقایش خالیست هر چند الان باید در #گردان دیگری باشد ڪنار #اشڪان...

#این_داستان_ادامه_دارد..‍

👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat

🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm

┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
#صبح است و صبح #بهانه است
برای بیداری #چشمانم
دلمان، #تنگ دیدار شماست

#شهدا نگاهمان ڪنید ڪه سخت
محتاج #نگاهتان هستیم.

#روزتون_شهدایی🌤

🍃🔮ID @shahidegomnamm
#دلنوشته

تمام #خاطراتش💌 از جلوی #چشمانم میگذرد🍂
💔 #دلم رو #شیدا و #مجنون خودت ڪردی و رفتی🥀 خوش انصاف بگو
با دل #بیقرارم چه ڪنم.

#دلنوشته_های_همسنگرت
#پلاڪ_عاشقی

___🌸🍃
❥• @Shahidegomnamm🕊