وقتی با بودن پدرت اینطوری روی دستاش توی هوا میخندیدی
بهت حق میدم که با نبودش اینطوری بیوفتی روی مزارش....
.
#دستان_پر_مهر_پدر
#خاک_سرد_مزار_پدر
#شهید_رضا_دامرودی
🌺🌺🌺
@shahidegomnamm
🌺🌺🌺
بهت حق میدم که با نبودش اینطوری بیوفتی روی مزارش....
.
#دستان_پر_مهر_پدر
#خاک_سرد_مزار_پدر
#شهید_رضا_دامرودی
🌺🌺🌺
@shahidegomnamm
🌺🌺🌺
وقتی با بودن پدرت اینطوری روی دستاش توی هوا میخندیدی
بهت حق میدم که با نبودش اینطوری بیوفتی روی مزارش....
.
#دستان_پر_مهر_پدر
#خاک_سرد_مزار_پدر
#شهید_رضا_دامرودی
🌺🌺🌺
@shahidegomnamm
🌺🌺🌺
بهت حق میدم که با نبودش اینطوری بیوفتی روی مزارش....
.
#دستان_پر_مهر_پدر
#خاک_سرد_مزار_پدر
#شهید_رضا_دامرودی
🌺🌺🌺
@shahidegomnamm
🌺🌺🌺
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
🕊✨🌹🕊✨🌹🕊✨🌹 ✨بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین✨ 📔 #زندگینامه 🌷 #شهید_رضا_رضائیان ◀ #قسمت_پنجم ✍افسر عراقي اشاره کرد آن دو را ببرند.مجددا با مقاومت آنها روبه رو شدند. خشم در چشمان افسر😡 عراقي موج ميزد.صداي تير اندازي ايراني ها نگرانش کرده بود. افسر…
🕊✨🌹🕊✨🌹🕊✨🌹
✨بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین✨
📔 #زندگینامه
🌷 #شهید_رضا_رضائیان
◀ #قسمت_ششم
✍افسر عراقي رضائيان را به پشت خواباند و
دستور داد #دستش_را_ببندند.
🥀ضربه اي ديگر به سرش زدند.رضائيان از
حال رفت،اما هنوز بي هوش نشده بود.
#تيزي_کارد🔪 را پشت گردن خود حس
کرد.باورش نمي شد،اما سوزش و درد او را به
خود آورد .با فشار بعدي کارد در #گردنش فرو رفت
و #خون به بيرون فوران زد.
🥀افسر کمي تامل کرد.چشمانش همچون
دستش خون رنگ شده بود.سربازان عراقي گاه
#جلوي_چشمان خود را مي گرفتند که آن
منظره را نبينند . #دستان_خون_آلود افسر هر
لحظه بيشتر قوت مي گرفت اصرار داشت که
#سر_رضائيان را از بدن جدا کند.😔
🥀محسن #دست_و_پا_زدن_رضائيان را مي
ديد.گاه فکر مي کرد که در خواب است،اما
همين که پاي رضائيان به زمين کوبيده مي
شد،باورش مي شد که بيدار است.ديگر درد
پايش را فراموش کرده بود.هنوز بدن رضائيان
مقاومت مي کرد.
🥀 #دستان_بسته_اش سعي در آزاد شدن
داشت اما بي فايده بود.😔😭
💠ادامه دارد. ...
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🆔 @shahidegomnamm 👈
✨بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین✨
📔 #زندگینامه
🌷 #شهید_رضا_رضائیان
◀ #قسمت_ششم
✍افسر عراقي رضائيان را به پشت خواباند و
دستور داد #دستش_را_ببندند.
🥀ضربه اي ديگر به سرش زدند.رضائيان از
حال رفت،اما هنوز بي هوش نشده بود.
#تيزي_کارد🔪 را پشت گردن خود حس
کرد.باورش نمي شد،اما سوزش و درد او را به
خود آورد .با فشار بعدي کارد در #گردنش فرو رفت
و #خون به بيرون فوران زد.
🥀افسر کمي تامل کرد.چشمانش همچون
دستش خون رنگ شده بود.سربازان عراقي گاه
#جلوي_چشمان خود را مي گرفتند که آن
منظره را نبينند . #دستان_خون_آلود افسر هر
لحظه بيشتر قوت مي گرفت اصرار داشت که
#سر_رضائيان را از بدن جدا کند.😔
🥀محسن #دست_و_پا_زدن_رضائيان را مي
ديد.گاه فکر مي کرد که در خواب است،اما
همين که پاي رضائيان به زمين کوبيده مي
شد،باورش مي شد که بيدار است.ديگر درد
پايش را فراموش کرده بود.هنوز بدن رضائيان
مقاومت مي کرد.
🥀 #دستان_بسته_اش سعي در آزاد شدن
داشت اما بي فايده بود.😔😭
💠ادامه دارد. ...
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🆔 @shahidegomnamm 👈
Forwarded from عکس نگار
•●❥ 🖤 ❥●•
#خاطرات
🍁متحول شده بود اساسے...
قبل از آن شل #حجاب بود آن هم اساسے..
🍁آنقدر این #تحول برایش لذت بخش بود و زیر دندانش مزه ڪرده ڪه حاضر نبود آن را با دنیا عوض کند..
🍁اما چیزی این وسط #آزارش میداد..
#تمسخرها و #تیڪه های مردمان...!
#متلڪ ها تمامی نداشت..
《جو زده شدی...
دو روز دیگه #چادرتو میزاری زمین!
عڪسای قبلی رو باور ڪنیم یا اینا رو قدیسه!
بابا مریم مقدس فیلم بازی نڪن براے ما...》
دوستانش از همه بدتر....
#چادری امل! عهد قجره مگه...
#توهین پشت توهین... کم آورد...
💔 #قلبش به درد آمد از این همه حرفای نیش دار شبیه به #نیش سمی مار کبری..
تصمیم گرفت باحجاب بماند #منهای چادر...
تا شاید روحش از #زخم زبانها رهایی یابد..
🍁رفت امامزاده صالح..
همانجایی ڪه با خدا #عهدوپیمان بست و
#اولین بار چادر به سر ڪرد
👈رفت ڪه بگوید
#خدایا خودت #شاهدی دیگر #تحمل اینهمه حرف و حدیث را ندارم...
با حجاب میمانم اما #بدون چادر
#قبول⁉️
🕌رسید به در #امامزاده؛
سلامی داد و عرض ادب به آستان مقدس امامزاده صالح..✋
بعد از گرفتن اِذن دخول وارد شد
#یکهو معلوم نشد #چادرش به کجا گیر کرد که از سر رها شد!
نشست روی زمین...چقدر براش #سخت بود بدون چادر..
اما مگر همین را نمیخواست❗️❗️
#بغضش شکست..اشکهایش جاری شد..😭
🍁آنی نگذشت؛چادری روی سرش حس کرد!
#مادر_پیر مهربانی #گوشه_ی_چادرش را روی سرش انداخته بود..
با #دستان_چروکش اشکهایش را پاک کرد
گفت:👇👇👇
🌸[ دخترم #حکمت خدا بود که بین #این_همه_مرد من اینجا باشم تا #حریمت_حفظ_شود و #چشم نامحرمی به تو نیفتد!
👌خدا خیرت بدهد که #نمیگذاری_خون_جگرگوشه_ام_پایمال_بشود
شماها را میبینم ها #داغ نبودش برایم #قابل تحمل تر میشود]
🌸چادرش را آوردن...
چادر پاره پاره شده را سر کرد...
🌸آمده بود چادرش را بگذارد زمین..
#چادرش از #آسمان_بال در آورد روی سرش...
🍁نگاهی به #مادرشهید_مفقودالاثر..
#نگاهی به امامزاده..
#نگاهی به آسمان ...
#عهدش را #تمدید کرد با #خدا و #مادر_بی_نشان..
🍀 #فاطمه_قاف
🍃 #تحول
🌸 #حجاب_حیا
👌 #عهد_و_پیمان
♥ #مشکی_آرام_من
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
•●❥ 🖤 ❥●•
#خاطرات
🍁متحول شده بود اساسے...
قبل از آن شل #حجاب بود آن هم اساسے..
🍁آنقدر این #تحول برایش لذت بخش بود و زیر دندانش مزه ڪرده ڪه حاضر نبود آن را با دنیا عوض کند..
🍁اما چیزی این وسط #آزارش میداد..
#تمسخرها و #تیڪه های مردمان...!
#متلڪ ها تمامی نداشت..
《جو زده شدی...
دو روز دیگه #چادرتو میزاری زمین!
عڪسای قبلی رو باور ڪنیم یا اینا رو قدیسه!
بابا مریم مقدس فیلم بازی نڪن براے ما...》
دوستانش از همه بدتر....
#چادری امل! عهد قجره مگه...
#توهین پشت توهین... کم آورد...
💔 #قلبش به درد آمد از این همه حرفای نیش دار شبیه به #نیش سمی مار کبری..
تصمیم گرفت باحجاب بماند #منهای چادر...
تا شاید روحش از #زخم زبانها رهایی یابد..
🍁رفت امامزاده صالح..
همانجایی ڪه با خدا #عهدوپیمان بست و
#اولین بار چادر به سر ڪرد
👈رفت ڪه بگوید
#خدایا خودت #شاهدی دیگر #تحمل اینهمه حرف و حدیث را ندارم...
با حجاب میمانم اما #بدون چادر
#قبول⁉️
🕌رسید به در #امامزاده؛
سلامی داد و عرض ادب به آستان مقدس امامزاده صالح..✋
بعد از گرفتن اِذن دخول وارد شد
#یکهو معلوم نشد #چادرش به کجا گیر کرد که از سر رها شد!
نشست روی زمین...چقدر براش #سخت بود بدون چادر..
اما مگر همین را نمیخواست❗️❗️
#بغضش شکست..اشکهایش جاری شد..😭
🍁آنی نگذشت؛چادری روی سرش حس کرد!
#مادر_پیر مهربانی #گوشه_ی_چادرش را روی سرش انداخته بود..
با #دستان_چروکش اشکهایش را پاک کرد
گفت:👇👇👇
🌸[ دخترم #حکمت خدا بود که بین #این_همه_مرد من اینجا باشم تا #حریمت_حفظ_شود و #چشم نامحرمی به تو نیفتد!
👌خدا خیرت بدهد که #نمیگذاری_خون_جگرگوشه_ام_پایمال_بشود
شماها را میبینم ها #داغ نبودش برایم #قابل تحمل تر میشود]
🌸چادرش را آوردن...
چادر پاره پاره شده را سر کرد...
🌸آمده بود چادرش را بگذارد زمین..
#چادرش از #آسمان_بال در آورد روی سرش...
🍁نگاهی به #مادرشهید_مفقودالاثر..
#نگاهی به امامزاده..
#نگاهی به آسمان ...
#عهدش را #تمدید کرد با #خدا و #مادر_بی_نشان..
🍀 #فاطمه_قاف
🍃 #تحول
🌸 #حجاب_حیا
👌 #عهد_و_پیمان
♥ #مشکی_آرام_من
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
•●❥ 🖤 ❥●•
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💕🍃
🍃
📽 #کلیپ
#داستــان...📜✒️
#غواصانی ڪه با #دستان
بسته شان
بعد از #گذشت سال ها
#حماسه ای✌️ دیگر
آفریدند.
#غواصان_ڪربلای_4
🍃🌸 JOiN 👇🏻
🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹
°•🌸 ➬ @Shahidegomnamm
🍃
📽 #کلیپ
#داستــان...📜✒️
#غواصانی ڪه با #دستان
بسته شان
بعد از #گذشت سال ها
#حماسه ای✌️ دیگر
آفریدند.
#غواصان_ڪربلای_4
🍃🌸 JOiN 👇🏻
🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹
°•🌸 ➬ @Shahidegomnamm