#خاطره
🍁🔹گذرے بر #سـیــــــــره شہــــید
جان امام #حسین (ع) دعا کن من به عنوان یک فرمانده با ترکش #شهید نشوم ،
تا روز قیامت #شرمنده نیروهایی که با توپ شهید شده اند باشم .🍁
دعا کن من هم #گلوله توپ نصیبم شود . اگر میخواهی دعا کنی. دعا کن #بسوزم ...🍁
چند روز بعد در 24سالگی اش .
🍁درست چند روز قبل از مراسم #خواستگاری اش .همان شد که خودش میخواست .
" تکه تکه و #سوخته "🍁
پیکرش را از روی #انگشتر هدیه مادر شناسایی کردند .🍁
#تکه ای از دستش را کمی بعد از شهادت و #فرستادن پیکر به تهران یافتند و آن تکه را در#همان حوالی شهادتش در #یکی از روستاهای #سرپل ذهاب به سمت #پادگان ابوذر دفنش کردند .🍁
درست #کنار همان جاده ای که زائران کربلا از آن میگذرند و خاک #اتوبوس ها بر روی سنگ مزار #غریبش می نشیند ...🍁
شهید #محسن_حاجی_بابا
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🍁🔹گذرے بر #سـیــــــــره شہــــید
جان امام #حسین (ع) دعا کن من به عنوان یک فرمانده با ترکش #شهید نشوم ،
تا روز قیامت #شرمنده نیروهایی که با توپ شهید شده اند باشم .🍁
دعا کن من هم #گلوله توپ نصیبم شود . اگر میخواهی دعا کنی. دعا کن #بسوزم ...🍁
چند روز بعد در 24سالگی اش .
🍁درست چند روز قبل از مراسم #خواستگاری اش .همان شد که خودش میخواست .
" تکه تکه و #سوخته "🍁
پیکرش را از روی #انگشتر هدیه مادر شناسایی کردند .🍁
#تکه ای از دستش را کمی بعد از شهادت و #فرستادن پیکر به تهران یافتند و آن تکه را در#همان حوالی شهادتش در #یکی از روستاهای #سرپل ذهاب به سمت #پادگان ابوذر دفنش کردند .🍁
درست #کنار همان جاده ای که زائران کربلا از آن میگذرند و خاک #اتوبوس ها بر روی سنگ مزار #غریبش می نشیند ...🍁
شهید #محسن_حاجی_بابا
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
اگر مرا #تکه تکه کنند و سپس #بسوزانندم و #خاکسترم را در #دریا بریزند از امواج خوشان و پر تلاطم دریا ندا سر خواهم داد: #لبیک_یا_خمینی! و داغ گفتن آخ را بر دل دشمن خبیث خواهم گذاشت.
#شهید_غلامعلی_حشمتی
#دلنوشته
🌷کانال عهدباشهدا🌷
╔══ೋღ
❤ღೋ══╗
🎀 https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
╚══ೋღ
❤ღೋ══╝
#شهید_غلامعلی_حشمتی
#دلنوشته
🌷کانال عهدباشهدا🌷
╔══ೋღ
❤ღೋ══╗
🎀 https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
╚══ೋღ
❤ღೋ══╝
Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
🌹#سردارهور_شهید_علی_هاشمی
🌾آرام آرام می شناسمت…
💫 آرام آرام می شناسمت، سالیان سال بود که #گمنام می جنگیدی و اهل این نبودی که کسی تو رو در کسوت یک فرمانده درک کنه, همه فکر و ذکرت هور بود و قرارگاه نصرت.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت, راستی چه کسی تورو کشف کرد؟ نوجوان بودی که امام خمینی (ره) و راهش ذهنت رو درگیر کرد و حصیرآباد اهواز فکر نمیکرد روزگاری تو #فرمانده بزرگی شوی.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت, صدای توپ و گلوله که سرزمین خوزستان رو تکان داد، دیگر آرام و قرار نداشتی, #رشته_پزشکی قبول شده بودی و آرزوهای زیادی در سرت بود, اما آن چیزی که دغدغه زندگی ات شد, قطع دستان اژدهایی بود که به مملکت، دین و ناموست تعرض کرده بود.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت، #هور با تو چه #نجوایی کرده بود که روز و شب نداشتی و آبراه و آبراه به دنبال #گمشده_ات میگشتی؟ خیبر، بدر، والفجر۸ و … روزهای پرخاطره زندگی ات بودند, انگار این کلمات پر از محتوایی بودند به اندازه دنیا, تو سنگینی این بار را تا روزهای آخر عمر تحمل کردی.😔
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت، هر چه از تو میخوانم, داغ غمت را بیشتر حس میکنم😔, اصلا تو که هستی که در تاریکی وجودم قدم میزنی و روزنه ای از نور را ساطع میکنی؟ هر چه بیشتر از تو میفهمم, از خودم خسته تر میشوم که تو رو چقدر دیر شناخته ام.😔
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت، آن روز که در #جزیره برای یک #غیبت ۲۲ ساله همرزمان و دوستانت را گذاشتی و رفتی, همه در این فکر بودن و خودشان رو قانع میکردند که #تو_بر_میگردی, هر چند دوستانت خوشحال شدن به استقبالت آمدن.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت، #لحظه_ورودت به شهر رو به یاد دارم, همه #هلهله میکردند, تبریک میگفتندکه #علی_آمده, رنگ از خصاره پریده بود و همه در #انتظار_دیدنت صف کشیده بودند, در ماشین باز شد, باور کردنی نبود, آمده بودی, هر چند که جز چند #تکه_استخوان چیزی از تو نیامده بود, تو به #آرزویت رسیده بودی, هر چند آرزوی ما چیز دیگری بود ولی این زمزمه ما بود( الهی رضا برضاک).
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می گذرد، هر چند
هنوز هم نشناختمت سردار!😔
🌺به یاد #سردارهور_شهید_علی_هاشمی
روحش شاد و یادش همواره گرامی باد. 🌺
#دلنوشته
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🕊🌹
🌹#سردارهور_شهید_علی_هاشمی
🌾آرام آرام می شناسمت…
💫 آرام آرام می شناسمت، سالیان سال بود که #گمنام می جنگیدی و اهل این نبودی که کسی تو رو در کسوت یک فرمانده درک کنه, همه فکر و ذکرت هور بود و قرارگاه نصرت.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت, راستی چه کسی تورو کشف کرد؟ نوجوان بودی که امام خمینی (ره) و راهش ذهنت رو درگیر کرد و حصیرآباد اهواز فکر نمیکرد روزگاری تو #فرمانده بزرگی شوی.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت, صدای توپ و گلوله که سرزمین خوزستان رو تکان داد، دیگر آرام و قرار نداشتی, #رشته_پزشکی قبول شده بودی و آرزوهای زیادی در سرت بود, اما آن چیزی که دغدغه زندگی ات شد, قطع دستان اژدهایی بود که به مملکت، دین و ناموست تعرض کرده بود.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت، #هور با تو چه #نجوایی کرده بود که روز و شب نداشتی و آبراه و آبراه به دنبال #گمشده_ات میگشتی؟ خیبر، بدر، والفجر۸ و … روزهای پرخاطره زندگی ات بودند, انگار این کلمات پر از محتوایی بودند به اندازه دنیا, تو سنگینی این بار را تا روزهای آخر عمر تحمل کردی.😔
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت، هر چه از تو میخوانم, داغ غمت را بیشتر حس میکنم😔, اصلا تو که هستی که در تاریکی وجودم قدم میزنی و روزنه ای از نور را ساطع میکنی؟ هر چه بیشتر از تو میفهمم, از خودم خسته تر میشوم که تو رو چقدر دیر شناخته ام.😔
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت، آن روز که در #جزیره برای یک #غیبت ۲۲ ساله همرزمان و دوستانت را گذاشتی و رفتی, همه در این فکر بودن و خودشان رو قانع میکردند که #تو_بر_میگردی, هر چند دوستانت خوشحال شدن به استقبالت آمدن.
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می شناسمت، #لحظه_ورودت به شهر رو به یاد دارم, همه #هلهله میکردند, تبریک میگفتندکه #علی_آمده, رنگ از خصاره پریده بود و همه در #انتظار_دیدنت صف کشیده بودند, در ماشین باز شد, باور کردنی نبود, آمده بودی, هر چند که جز چند #تکه_استخوان چیزی از تو نیامده بود, تو به #آرزویت رسیده بودی, هر چند آرزوی ما چیز دیگری بود ولی این زمزمه ما بود( الهی رضا برضاک).
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
💫 آرام آرام می گذرد، هر چند
هنوز هم نشناختمت سردار!😔
🌺به یاد #سردارهور_شهید_علی_هاشمی
روحش شاد و یادش همواره گرامی باد. 🌺
#دلنوشته
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_محمد_زهره_وند
#قسمت_سی_وچهارم
#خاطرات
🍁خاطره ای از زبان همرزم شهید؛
✍تازه به #روستای_القراصی_سوریه رسیده بودیم #خسته از راهی که آمده بودیم ، هر کدام از بچه ها در گوشه ای استراحت می کردند . #بارانی که چند ساعت قبل شروع شده بود حالا آرام تر می بارید.
🔶محمد گفت : بیا با هم به #پشت_بام برویم تا اطراف را بررسی کنیم .
هوا ابرآلود و کسل کننده بود و حس و حالی برای بالا رفتن از پله ها را نداشتم او که اکراه مرا دید ، اصرار نکرد و در حالی که بند پوتین هایش را سفت می کرد ، دستی تکان داد و بیرون رفت.
🔶دقایقی گذشت ، اما محمد برنگشت.کنجکاو شدم که کجا مانده است. لباس پوشیدم و به پشت بام رفتم. محمد را دیدم که سخت مشغول فعالیت است.با #تکه_چوبی آب های جمع شده روی پشت بام را پایین می ریخت. نزدیک تر که رفتم آرام با خودش حرف می زد و می گفت : "ناودان ها گرفته است، ممکن است #خانه های مردم #خراب شود، کنارش که رسیدم متوجه حضور من شد؛ لبخندی زد و گفت : آقا وحید؛ ببین چقدر آب جمع شده؛ اگه بارون ادامه پیدا کنه شاید خونه های مردم خراب بشه ! کمک کن ناودان ها را باز کنیم ، شاید #اهالی_روستا دوباره به #خونه_هاشون بر گردند.
🔶چند ساعتی مشغول باز کردن ناودان ها بودیم . با خودم فکر می کردم چقدر این محمد برای مردم #دلسوزی می کند، مردمی که هیچ وقت آنها را ندیده است.
آنجا بود که فهمیدم #تفاوت آدم هایی که برای دفاع می جنگند با کسانی که برای حس برتری جویی بر سر مردم بی دفاع یمن و سوریه بمب می ریزند در چیست!!!
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_محمد_زهره_وند
#قسمت_سی_وچهارم
#خاطرات
🍁خاطره ای از زبان همرزم شهید؛
✍تازه به #روستای_القراصی_سوریه رسیده بودیم #خسته از راهی که آمده بودیم ، هر کدام از بچه ها در گوشه ای استراحت می کردند . #بارانی که چند ساعت قبل شروع شده بود حالا آرام تر می بارید.
🔶محمد گفت : بیا با هم به #پشت_بام برویم تا اطراف را بررسی کنیم .
هوا ابرآلود و کسل کننده بود و حس و حالی برای بالا رفتن از پله ها را نداشتم او که اکراه مرا دید ، اصرار نکرد و در حالی که بند پوتین هایش را سفت می کرد ، دستی تکان داد و بیرون رفت.
🔶دقایقی گذشت ، اما محمد برنگشت.کنجکاو شدم که کجا مانده است. لباس پوشیدم و به پشت بام رفتم. محمد را دیدم که سخت مشغول فعالیت است.با #تکه_چوبی آب های جمع شده روی پشت بام را پایین می ریخت. نزدیک تر که رفتم آرام با خودش حرف می زد و می گفت : "ناودان ها گرفته است، ممکن است #خانه های مردم #خراب شود، کنارش که رسیدم متوجه حضور من شد؛ لبخندی زد و گفت : آقا وحید؛ ببین چقدر آب جمع شده؛ اگه بارون ادامه پیدا کنه شاید خونه های مردم خراب بشه ! کمک کن ناودان ها را باز کنیم ، شاید #اهالی_روستا دوباره به #خونه_هاشون بر گردند.
🔶چند ساعتی مشغول باز کردن ناودان ها بودیم . با خودم فکر می کردم چقدر این محمد برای مردم #دلسوزی می کند، مردمی که هیچ وقت آنها را ندیده است.
آنجا بود که فهمیدم #تفاوت آدم هایی که برای دفاع می جنگند با کسانی که برای حس برتری جویی بر سر مردم بی دفاع یمن و سوریه بمب می ریزند در چیست!!!
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊✨🕊✨🕊✨
🍂 #خاطره
✍یک #تکه_کلامی حاج رمضان عامل داشت هر کسی را می دیدید که #عصبانی شده است می گفت : #صلوات بفرستید .حتی یک روز موضوعی برای خود من پیش آمده بود که خیلی ناراحت و عصبانی بودم . وقتی ایشان این حالت مرا دید گفت: صلوات بفرستید قضیه حل می شود .
#شهید_رمضان_علی_عاملگوشهنشین
🔸تاریخ تولد : 1340/01/01
🔸تاریخ شهادت : 1362/12/05
🔸شهادت : جفیر منطقه عملیاتی خیبر
🔸گلزار : حرم مطهر امامرضا علیهالسلام
📚منبع: اطلاعات دريافتي از كنگره سرداران و 32000 شهيد استانهاي خراسان
╔══ೋღ🌹🌹🌹🌹ღೋ══╗
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
╚══ೋღ🌹🌹🌹🌹ღೋ══╝
🍂 #خاطره
✍یک #تکه_کلامی حاج رمضان عامل داشت هر کسی را می دیدید که #عصبانی شده است می گفت : #صلوات بفرستید .حتی یک روز موضوعی برای خود من پیش آمده بود که خیلی ناراحت و عصبانی بودم . وقتی ایشان این حالت مرا دید گفت: صلوات بفرستید قضیه حل می شود .
#شهید_رمضان_علی_عاملگوشهنشین
🔸تاریخ تولد : 1340/01/01
🔸تاریخ شهادت : 1362/12/05
🔸شهادت : جفیر منطقه عملیاتی خیبر
🔸گلزار : حرم مطهر امامرضا علیهالسلام
📚منبع: اطلاعات دريافتي از كنگره سرداران و 32000 شهيد استانهاي خراسان
╔══ೋღ🌹🌹🌹🌹ღೋ══╗
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
╚══ೋღ🌹🌹🌹🌹ღೋ══╝
💥قابل توجه مدیران نجومی بگیر دولتی !⚡️
🔸سهم بسیجیهای خمینی از سفرهی انقلاب همین #تکه_نان بود ...
#شهدا_شرمنده_ایم😔
#تلنگر
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🆔 @shahidegomnamm 👈
🔸سهم بسیجیهای خمینی از سفرهی انقلاب همین #تکه_نان بود ...
#شهدا_شرمنده_ایم😔
#تلنگر
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🆔 @shahidegomnamm 👈