🌿کانال عَهدباشُهَدا🌿
#سخنان_بزرگان
یکی از دلایل نویسنده شدن من این است که به دختران بیاموزم:
﴿عفت،گوهریست که ارزش حفاظت دارد.﴾
"آنتونی ترولوپ"رمان نویس مشهور بریتانیایی
@shahidegomnamm
#سخنان_بزرگان
یکی از دلایل نویسنده شدن من این است که به دختران بیاموزم:
﴿عفت،گوهریست که ارزش حفاظت دارد.﴾
"آنتونی ترولوپ"رمان نویس مشهور بریتانیایی
@shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🌸💐کانال عهد با شهدا💐🌸
#خاطره #حجاب
این جمله را از#شهید_برونسی خوانده بود:خدایا!اگرمیدانستم با مرگ من یک دختر در دامان حجاب می رود، "حاضربودم هزاران بار بمیرم تا هزاران دختر در دامان حجاب بروند.
ازفردا دربرابر چشمان بهت زده ِی خانواده ودوستانش،چادر به سر می کرد.او می خواست،شهدا هم خواستندـ💎
@shahidegomnamm
#خاطره #حجاب
این جمله را از#شهید_برونسی خوانده بود:خدایا!اگرمیدانستم با مرگ من یک دختر در دامان حجاب می رود، "حاضربودم هزاران بار بمیرم تا هزاران دختر در دامان حجاب بروند.
ازفردا دربرابر چشمان بهت زده ِی خانواده ودوستانش،چادر به سر می کرد.او می خواست،شهدا هم خواستندـ💎
@shahidegomnamm
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
بسم رب العشق #قسمت_پنجاه_چهارم #علمدار_عشق 😍# رسیدیم بهشت زهرا ماشین تو پارکینگ پارک کردیم سرراهمون دوتا شیشه گلاب خریدیم با دوتا شاخه گل رز قرمز 🌹🌹 رسیدیم سر مزارشهید علی خلیلی در گلاب باز کردم + نرگس سادات خانم گل لطفا شما گلاب بریز من مزار…
بسم رب العشق
#قسمت_پنجا_پنجم
#علمدار_عشق 😍#
- مرتضی
+ جانم
- چرا باید یه دختر با بی حجابیش باعث شهادت یه جوان مذهبی بشه
+ نرگس
تو اینو میگی
علی آقا شهید شده از مقام اخروی
برخود دار شده
اما من تو رفقام دیدم
یه دختر با بی حجابش باعث شده
اون پسر کلا جهنمی شده
- وای خدا
+ نرگس میدونی
چرا عاشقت شدم ؟
- 😍😍😍چرا
+ چون تنها دختری بودی که
با اینکه مانتویی بودی
عفیف و محجبه بودی
نگاه حرام یه پسر روت حس نکردم
برای همین خاستم
برای من بشی
- مرتضی تو رو شهید ململی گذاشت
سرراهم
واقعا هم ازش ممنونم
+ نرگس جان یادت باشه
از اینجا بریم
کتاب سلام برابراهیم هم برات بخرم
- درموردچیه ؟
+ درمورد شهید ابراهیم هادی
- من چیز زیادی درموردش نمیدونم
+ خودم برات توضیح میدم درموردش
خیلی شخصیت بزرگی بوده
یه سری من ازش مطلب میدونم برات تعریف میکنم
بقیه اشم ان شاالله از کتاب خودت میخونی
- باشه دستت دردنکنه مرتضی جان
نویسنده بانو....ش
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm ◀️
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#قسمت بعدی آشنایی نسبی با شهید ابراهیم هادی #
#قسمت_پنجا_پنجم
#علمدار_عشق 😍#
- مرتضی
+ جانم
- چرا باید یه دختر با بی حجابیش باعث شهادت یه جوان مذهبی بشه
+ نرگس
تو اینو میگی
علی آقا شهید شده از مقام اخروی
برخود دار شده
اما من تو رفقام دیدم
یه دختر با بی حجابش باعث شده
اون پسر کلا جهنمی شده
- وای خدا
+ نرگس میدونی
چرا عاشقت شدم ؟
- 😍😍😍چرا
+ چون تنها دختری بودی که
با اینکه مانتویی بودی
عفیف و محجبه بودی
نگاه حرام یه پسر روت حس نکردم
برای همین خاستم
برای من بشی
- مرتضی تو رو شهید ململی گذاشت
سرراهم
واقعا هم ازش ممنونم
+ نرگس جان یادت باشه
از اینجا بریم
کتاب سلام برابراهیم هم برات بخرم
- درموردچیه ؟
+ درمورد شهید ابراهیم هادی
- من چیز زیادی درموردش نمیدونم
+ خودم برات توضیح میدم درموردش
خیلی شخصیت بزرگی بوده
یه سری من ازش مطلب میدونم برات تعریف میکنم
بقیه اشم ان شاالله از کتاب خودت میخونی
- باشه دستت دردنکنه مرتضی جان
نویسنده بانو....ش
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm ◀️
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#قسمت بعدی آشنایی نسبی با شهید ابراهیم هادی #
جانتـــــ را دادے
تا چشـم و گوشمان باز شـود....
چشم و گوشمان باز نـشد ...
هیــچ ..
بمـاند..
شـرمنده ے #ایثارتــ هم شدیم جوانمـرد😔
#شهید_احسان_فتحی
#دلنوشته
🕊 @shahidegomnamm 👈
تا چشـم و گوشمان باز شـود....
چشم و گوشمان باز نـشد ...
هیــچ ..
بمـاند..
شـرمنده ے #ایثارتــ هم شدیم جوانمـرد😔
#شهید_احسان_فتحی
#دلنوشته
🕊 @shahidegomnamm 👈
رسم پرواز را از عقابهای سیستان و بلوچستان باید آموخت پرندگانی که از پرواز خسته نشدند🕊
#خلبان_شهیدعبدالرضابختیاری
#شهادت؛61/5/10
ارسالی از کاربر بزرگوار کانال
💐شادی روحشون صلوات💐
@shahidegomnamm
#خلبان_شهیدعبدالرضابختیاری
#شهادت؛61/5/10
ارسالی از کاربر بزرگوار کانال
💐شادی روحشون صلوات💐
@shahidegomnamm
📃 #وصیتنامه
🍂ای انسانها روح را الهی کنید،از مسیر دنیا طلبی خارج و در مسیر رضای خدا وارد شوید و رضای خدا بطلبید.
#شهیدحسین_یحیایی
#شهادت :1365/10/22
#عملیات :کربلای5 جنوب شلمچه
@shahidegomnamm 👈
🍂ای انسانها روح را الهی کنید،از مسیر دنیا طلبی خارج و در مسیر رضای خدا وارد شوید و رضای خدا بطلبید.
#شهیدحسین_یحیایی
#شهادت :1365/10/22
#عملیات :کربلای5 جنوب شلمچه
@shahidegomnamm 👈
خــــدايا
هر شب نورے
از وجود نورانيت
بر قلوب تاريڪ و گرفته ما بتابان
وباحرارت عشق خويش
قلبهاے خسته و يخ زده ما را
گرمے بخش
و قلوب ما را اِحیا فرما💕
⭐️شبتون لبریز از آرامـــش✨
🔮 @shahidegomnamm 👈
هر شب نورے
از وجود نورانيت
بر قلوب تاريڪ و گرفته ما بتابان
وباحرارت عشق خويش
قلبهاے خسته و يخ زده ما را
گرمے بخش
و قلوب ما را اِحیا فرما💕
⭐️شبتون لبریز از آرامـــش✨
🔮 @shahidegomnamm 👈
ஜ۩﷽۩ஜ▬▬
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_ازکلام_وحی
🔸صفحه 188
🔹جزء 10
🔸سوره توبه
🔹آیه 7 الی 13
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌷کانال عهد با شهدا 🌷
@Shahidegomnamm 👈کلیک
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_ازکلام_وحی
🔸صفحه 188
🔹جزء 10
🔸سوره توبه
🔹آیه 7 الی 13
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌷کانال عهد با شهدا 🌷
@Shahidegomnamm 👈کلیک
ஜ۩﷽۩ஜ▬▬
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_ازکلام_وحی
🔸صفحه 188
🔹جزء 10
🔸سوره توبه
🔹آیه 7 الی 13
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌷کانال عهد با شهدا 🌷
@Shahidegomnamm 👈کلیک
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_ازکلام_وحی
🔸صفحه 188
🔹جزء 10
🔸سوره توبه
🔹آیه 7 الی 13
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌷کانال عهد با شهدا 🌷
@Shahidegomnamm 👈کلیک
ما از این خیمہ تمنـاے تو داریم حسین
از همین جا سر سوداے تو داریم حسین
هوس ڪرب و بلا هسٺ بہ دل بسم اله
چشم امیــد بہ امضاے تو داریم حسین
#صبحم_بنامٺان
#شعر
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
@shahidegomnamm
از همین جا سر سوداے تو داریم حسین
هوس ڪرب و بلا هسٺ بہ دل بسم اله
چشم امیــد بہ امضاے تو داریم حسین
#صبحم_بنامٺان
#شعر
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
@shahidegomnamm
صـــ🌤ـبح
در نـگاه توست
بـتاب بر سینه سرمازده ی دلـم
تا بار دیگر حیـاتے گیرم
جـاودان در سایه مهـرت،نـورت و عطـرت
ای خـوب مـــن . .
سـلام بر تـو✋
#روزتون_مزین_با_عطرونورشهدا✨
🕊 @shahidegomnamm 👈
در نـگاه توست
بـتاب بر سینه سرمازده ی دلـم
تا بار دیگر حیـاتے گیرم
جـاودان در سایه مهـرت،نـورت و عطـرت
ای خـوب مـــن . .
سـلام بر تـو✋
#روزتون_مزین_با_عطرونورشهدا✨
🕊 @shahidegomnamm 👈
Forwarded from عکس نگار
💥بسیار جالب خواندن این خاطره رو از دست ندید💥
⭕️شـهـیـدی که وســوسـه ی شـیــطـان را عـمــلـی نڪـرد و #صـدای تـسـبـیـحـات ڪــوه و گـیــاهــان را شـنـیـد...⭕️
🌹 #شـهـیـد_احـمـدعـلـی_نـیـری
✍نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچههای مسجد رفته بودیم #دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند.
یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا #رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم.
راه زیادی نبود از لا به لای بوتهها ودرختها به رودخانه نزدیک شدم تا #چشمم به رودخانه افتاد #یک_دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم! بدنم شروع به #لرزیدن کرد نمیدانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوتهها #مخفی شدم. من میتوانستم به راحتی یک #گناه_بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوتهها چندین #دختر_جوان که برهنه مشغول شنا کردن بودند. من همان جا #خدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن #شیطان من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمیشود اما #به_خاطر_تو از این از این گناه میگذرم.»
بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از #جای دیگر آب آوردم. بچهها مشغول بازی بودند. من هم شروع به #آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. #اشک همین طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود:🔸«هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.»🔸 من همینطور که اشک میریختم گفتم از این به بعد #برای_خدا گریه میکنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن #امتحان_سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا #مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...» به محض این که این عبارت را تکرار کردم #صدایی_شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. #از_سنگ_ریزهها_و_تمام_کوهها_و_درختها_صدا_میآمد. همه میگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم #ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچهها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات #عالم این صدا را میشنیدم! احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم #درهایی از #عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم.گفتم تا بدانی 🔸انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد.🔸 بعد گفت: «تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.»
#شهید_احمد_علی_نیری
#خاطره
#فرار_از_گناه
#خاکی_ها
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🕊 @shahidegomnamm 👈
⭕️شـهـیـدی که وســوسـه ی شـیــطـان را عـمــلـی نڪـرد و #صـدای تـسـبـیـحـات ڪــوه و گـیــاهــان را شـنـیـد...⭕️
🌹 #شـهـیـد_احـمـدعـلـی_نـیـری
✍نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچههای مسجد رفته بودیم #دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند.
یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا #رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم.
راه زیادی نبود از لا به لای بوتهها ودرختها به رودخانه نزدیک شدم تا #چشمم به رودخانه افتاد #یک_دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم! بدنم شروع به #لرزیدن کرد نمیدانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوتهها #مخفی شدم. من میتوانستم به راحتی یک #گناه_بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوتهها چندین #دختر_جوان که برهنه مشغول شنا کردن بودند. من همان جا #خدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن #شیطان من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمیشود اما #به_خاطر_تو از این از این گناه میگذرم.»
بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از #جای دیگر آب آوردم. بچهها مشغول بازی بودند. من هم شروع به #آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. #اشک همین طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود:🔸«هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.»🔸 من همینطور که اشک میریختم گفتم از این به بعد #برای_خدا گریه میکنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن #امتحان_سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا #مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...» به محض این که این عبارت را تکرار کردم #صدایی_شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. #از_سنگ_ریزهها_و_تمام_کوهها_و_درختها_صدا_میآمد. همه میگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم #ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچهها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات #عالم این صدا را میشنیدم! احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم #درهایی از #عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم.گفتم تا بدانی 🔸انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد.🔸 بعد گفت: «تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.»
#شهید_احمد_علی_نیری
#خاطره
#فرار_از_گناه
#خاکی_ها
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🕊 @shahidegomnamm 👈
☀️ #حدیث_روز ☀️
💠ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﻧﺠﺎﺕ ﻣﺆﻣﻦ ﺩﺭﻧﮕﻬﺪﺍﺷﺘﻦ #ﺯﺑﺎﻧﺶ ﺑﺎﺷﺪ.
🔺 اصول ﻛﺎﻓﻰ جلد ۳ ﺹ:۱۷۶
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🕊 @shahidegomnamm 👈
💠ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﻧﺠﺎﺕ ﻣﺆﻣﻦ ﺩﺭﻧﮕﻬﺪﺍﺷﺘﻦ #ﺯﺑﺎﻧﺶ ﺑﺎﺷﺪ.
🔺 اصول ﻛﺎﻓﻰ جلد ۳ ﺹ:۱۷۶
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🕊 @shahidegomnamm 👈
🍂در حــقیقت دسـت و دل شستند از دنیا
💦غسل شهادت کردندُ
💐شدند مثل دسته ی گل
👇امّــــــا
🕊آمــــاده ے پــــرپــــر شــــدن ...
#دلنوشته
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🕊 @shahidegomnamm 👈
💦غسل شهادت کردندُ
💐شدند مثل دسته ی گل
👇امّــــــا
🕊آمــــاده ے پــــرپــــر شــــدن ...
#دلنوشته
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🕊 @shahidegomnamm 👈
Forwarded from عکس نگار
💎کانال عهد با شهدا💎
#سخنان_بزرگان
"هنولا ناکاتا"نویسنده ی ژاپنی می گوید:
به وسیله حجاب بود که من انسانیت وارزش زنانگی خود رااحساس کردم.
تا زنده هستم برای اسلام وحجاب تبلیغ خواهم کرد،چون حجاب مایه ی آرامش و آسایش درجامعه می باشد.
🆔@shahidegomnamm
#سخنان_بزرگان
"هنولا ناکاتا"نویسنده ی ژاپنی می گوید:
به وسیله حجاب بود که من انسانیت وارزش زنانگی خود رااحساس کردم.
تا زنده هستم برای اسلام وحجاب تبلیغ خواهم کرد،چون حجاب مایه ی آرامش و آسایش درجامعه می باشد.
🆔@shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🔅کانال عَهدباشُهَدا🔅
#خاطره
#شهید_حسین_خرازی
تولّی وتبرّی،عامل مهم در عملیات❗️❕
حسین پیش از شروع عملیات سخنرانی پرمحتوایی برایِ گردانهایِ خط شکن کرد:﴿عامل مهمی که باید در عملیات به آن توجه شود وجزٕفروع دین ماست،تولّی وتبرّی است.نفرت باید داشته باشیم ازصدام وبعثیون.﴾
@shahidegomnamm
#خاطره
#شهید_حسین_خرازی
تولّی وتبرّی،عامل مهم در عملیات❗️❕
حسین پیش از شروع عملیات سخنرانی پرمحتوایی برایِ گردانهایِ خط شکن کرد:﴿عامل مهمی که باید در عملیات به آن توجه شود وجزٕفروع دین ماست،تولّی وتبرّی است.نفرت باید داشته باشیم ازصدام وبعثیون.﴾
@shahidegomnamm
🍂مےروی آهسته ومن هم نگاهت مےکنم
ای عزیزم زیر لب دارم صدایت مےکنم
🍂ڪاسه آبے با قرآن و یکـ سربند سرخ
همسرم پشتت خدا من هم دعایت مےکنم
#همسران_مدافعان_حرم
#شعر
🕊 @shahidegomnamm 👈
ای عزیزم زیر لب دارم صدایت مےکنم
🍂ڪاسه آبے با قرآن و یکـ سربند سرخ
همسرم پشتت خدا من هم دعایت مےکنم
#همسران_مدافعان_حرم
#شعر
🕊 @shahidegomnamm 👈
Forwarded from 🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
🌺حضرت فاطمه(س)🌺
خداوند امربه معروف رابرای اصلاح مردم قرارداد.
بحارالأنوار،ج6،ص107
#حدیث
#شهید_علی_خلیلی
شهیدامربه معروف #علی_خلیلی
💐شادی روحش صلوات💐
🌹کانال عهدباشهدا🌹
❤️ @shahidegomnamm ❤️
خداوند امربه معروف رابرای اصلاح مردم قرارداد.
بحارالأنوار،ج6،ص107
#حدیث
#شهید_علی_خلیلی
شهیدامربه معروف #علی_خلیلی
💐شادی روحش صلوات💐
🌹کانال عهدباشهدا🌹
❤️ @shahidegomnamm ❤️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
سلام ....
علاقه مندان به داستان فرمانده من
این داستان چون هنوز کامل نوشته نشده
هر روز در اختیار ادمین نیست که داخل کانال قرار داده شود .به محض دریافت داخل کانال گذاشته می شود.
باتشکر از همراهی شما دوستان
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
سلام ....
علاقه مندان به داستان فرمانده من
این داستان چون هنوز کامل نوشته نشده
هر روز در اختیار ادمین نیست که داخل کانال قرار داده شود .به محض دریافت داخل کانال گذاشته می شود.
باتشکر از همراهی شما دوستان
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
بسم رب العشق #قسمت_پنجا_پنجم #علمدار_عشق 😍# - مرتضی + جانم - چرا باید یه دختر با بی حجابیش باعث شهادت یه جوان مذهبی بشه + نرگس تو اینو میگی علی آقا شهید شده از مقام اخروی برخود دار شده اما من تو رفقام دیدم یه دختر با بی حجابش باعث شده اون پسر…
بسم رب العشق
#قسمت_پنجاه_ششم
#علمدار_عشق😍#
به سمت مزار شهید هادی راه افتادیم
+ نرگسم گفتی چیز زیادی از شهید ابراهیم هادی نمیدونی
- اوهوم تقریباهیچی نمیدونم
+ شهید ابراهیم هادی
به
علمدار کمیل
شهرت داره
گمنام هستش
یه بار یکی از راویان جنگ تعریف میکرد
درمورد مرام ورزشکاری شهید هادی
صدای بلند گو دو کشتی گیر را برای برگزاری فینال مسابقات کشوری به تشک می خواند.
ابراهیم هادی با دوبنده ی ... .
محمود.ک با دوبنده ی ... .
از سوی تماشاچیا ابراهیم را می دیدم.
همه ی حدس ها بر این باور بود که ابراهیم هادی با یک ضربه فنی حریف را شکست خواهد داد.
ولی سرانجام ابراهیم شکست خورد.
در حین بازی انگار نه انگار، داد و بیداد مربی اش را می شنود.
با عصبانیت خودم را به ابراهیم رساندم و هر چه نق نق کردم با آرامی گوش می داد و دست آخر هم گفت: غصه نخور ولباس هایش را پوشید و رفت.
با مشت و لگد عقده هایم را بر در و دیوار ورزشگاه خالی کردم، خسته شدم نیم ساعتی نشستم تا آرام شدم و بعد از ورزشگاه زدم بیرون.
بیرون ورزشگاه محمود.ک حریف ابراهیم را دید که تعدادی از آشنایان و مادرش نیز دوره اش کرده بودند.
حریف ابراهیم بادیدن من صدایم کرد: ببخشید شما رفیق آقا ابراهیم هستید؟
با اعصبانیت گفتم : فرمایش .
گفت: آقا عجب رفیق با مرامی دارید، من قبل از مسابقه به آقا ابراهیم عرض کردم من شکی ندارم از شما می خورم ولی واقعا هوای ما را داشته باش . مادر و برادرم اون بالا نشسته اند و ما رو جلوی مادرمون خیلی ضایع نکن.
حریف ابراهیم زیر گریه زد و اینجوری ادامه داد: من تازه ازدواج کردم و به جایزه نقدی این مسابقه خیلی نیاز داشتم ... .
سرم رو پائین انداختم و رفتم .
یاد تمرین های سختی که ابراهیم در این مدت کشیده بود افتادم و به یاد لبخند اون پیرزن و اون جوون، خلاصه گریه ام گرفت.
عجب آدمیه ابراهیم... . این کلمه مرتضی برابر شد با رسیدنمون به یادمان شهید هادی
بازهم من گلاب ریختم و مرتضی شروع کرد به زمزمه این شعر
تنها کسانی شهید می شوند!
که #شهید باشند...
.
باید قتلگاهی رقم زد؛
باید کشت!!
#منیت را
#تکبر را
#دلبستگی را
#غرور را
#غفلت را
#آرزوهای دراز را
#حسد را
#حرص را
#ترس را
#هوس را
#شهوت را
#حب_دنیا را...
.
باید از #خود گذشت!
باید کشت #نفس را...
.
شهادت #درد دارد!
دردش کشتن #لذت هاست...
.
به یاد #قتلگاه کربلا...
به یاد قتلگاه #شلمچه و #طلاییه و #فکه...
الهی،#قتلگاهی...
باید #کشته شویم،تا #شهید شویم!!
بايد اقتدا كرد به #ابراهيم_هادی #
نویسنده بانو...ش
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm ◀️
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🚫کپی بدون ذکر نام و آیدی نویسنده حرام است🚫
#قسمت_پنجاه_ششم
#علمدار_عشق😍#
به سمت مزار شهید هادی راه افتادیم
+ نرگسم گفتی چیز زیادی از شهید ابراهیم هادی نمیدونی
- اوهوم تقریباهیچی نمیدونم
+ شهید ابراهیم هادی
به
علمدار کمیل
شهرت داره
گمنام هستش
یه بار یکی از راویان جنگ تعریف میکرد
درمورد مرام ورزشکاری شهید هادی
صدای بلند گو دو کشتی گیر را برای برگزاری فینال مسابقات کشوری به تشک می خواند.
ابراهیم هادی با دوبنده ی ... .
محمود.ک با دوبنده ی ... .
از سوی تماشاچیا ابراهیم را می دیدم.
همه ی حدس ها بر این باور بود که ابراهیم هادی با یک ضربه فنی حریف را شکست خواهد داد.
ولی سرانجام ابراهیم شکست خورد.
در حین بازی انگار نه انگار، داد و بیداد مربی اش را می شنود.
با عصبانیت خودم را به ابراهیم رساندم و هر چه نق نق کردم با آرامی گوش می داد و دست آخر هم گفت: غصه نخور ولباس هایش را پوشید و رفت.
با مشت و لگد عقده هایم را بر در و دیوار ورزشگاه خالی کردم، خسته شدم نیم ساعتی نشستم تا آرام شدم و بعد از ورزشگاه زدم بیرون.
بیرون ورزشگاه محمود.ک حریف ابراهیم را دید که تعدادی از آشنایان و مادرش نیز دوره اش کرده بودند.
حریف ابراهیم بادیدن من صدایم کرد: ببخشید شما رفیق آقا ابراهیم هستید؟
با اعصبانیت گفتم : فرمایش .
گفت: آقا عجب رفیق با مرامی دارید، من قبل از مسابقه به آقا ابراهیم عرض کردم من شکی ندارم از شما می خورم ولی واقعا هوای ما را داشته باش . مادر و برادرم اون بالا نشسته اند و ما رو جلوی مادرمون خیلی ضایع نکن.
حریف ابراهیم زیر گریه زد و اینجوری ادامه داد: من تازه ازدواج کردم و به جایزه نقدی این مسابقه خیلی نیاز داشتم ... .
سرم رو پائین انداختم و رفتم .
یاد تمرین های سختی که ابراهیم در این مدت کشیده بود افتادم و به یاد لبخند اون پیرزن و اون جوون، خلاصه گریه ام گرفت.
عجب آدمیه ابراهیم... . این کلمه مرتضی برابر شد با رسیدنمون به یادمان شهید هادی
بازهم من گلاب ریختم و مرتضی شروع کرد به زمزمه این شعر
تنها کسانی شهید می شوند!
که #شهید باشند...
.
باید قتلگاهی رقم زد؛
باید کشت!!
#منیت را
#تکبر را
#دلبستگی را
#غرور را
#غفلت را
#آرزوهای دراز را
#حسد را
#حرص را
#ترس را
#هوس را
#شهوت را
#حب_دنیا را...
.
باید از #خود گذشت!
باید کشت #نفس را...
.
شهادت #درد دارد!
دردش کشتن #لذت هاست...
.
به یاد #قتلگاه کربلا...
به یاد قتلگاه #شلمچه و #طلاییه و #فکه...
الهی،#قتلگاهی...
باید #کشته شویم،تا #شهید شویم!!
بايد اقتدا كرد به #ابراهيم_هادی #
نویسنده بانو...ش
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm ◀️
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🚫کپی بدون ذکر نام و آیدی نویسنده حرام است🚫