🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
218 subscribers
10.3K photos
590 videos
108 files
3.01K links
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
Download Telegram
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_محمد_زهره_وند
#قسمت_هجدهم

💥16 مهر #آخرین_دیدار عاشقانه من و محمد بود.

#روز_وداع

بعد چندبار عقب افتادن سفر بالاخره لحظه موعود فرا رسید . سر از پا نمی شناخت انگار #تمام_دنیا را به او داده اند.نه شاید تمام رویاهایش به واقعیت پیوسته؟ از #خداحافظی کردنش معلوم بود ، جانانه به جانان دل سپرده و #لبخند می زد، #دل_از_جان_کنده_بود.

معلوم بود آماده پرواز است🕊.تقریبا به تمام اقوام درجه یک سرکشی کرد. خداحافظی اش دو شاه بیت داشت " #التماس_دعا و مرا #حلال_کنید" هر چه در زوایای ذهنم جستجو کردم در ایامی که می شناختمش حتی یک حرف ناموزون از او نشنیده بودم. آیا این رسم خداحافظی آنانسی است که می خواهند برنگردند؟😔

گاهی #دلداری می داد و گاهی #دلبری می کرد و وقتی بی تابی ها را می دید ، #سکوت آخرین تیر نگاهش بود.
موقع خداحافظی از برادر در آغوشش زمزمه کرد؛ هوای پدر ومادر را داشته باشید و هوای ریحانه را.

همسرش گفت ؛ محمد ریحانه چشم به راه است که برگردی، مراقب خودت باش،
💥محمد گفت :ریحانه های امام حسین ( ع ) یاری می خواهند...و ریحانه های سوریه....راضی می شوی دست روی دست بگذارم؟!💥

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_محمد_زهره_وند
#قسمت_نوزدهم

در #آخرین_لحظه از #آرزوهایش پرسیدم می خواستم #آخرین_فرصت با هم بودن را از دست ندهم ، دوباره #ساکت شده بود و فقط نگاهم می کرد. دوباره پرسیدم تا یخ سکوت را بشکنم در چشمانم خیره شد و
💥گفت : #از_دنیا_هیچ_نمیخواهم اما....گفتم اما چی ؟ گفت :ناراحت نمی شوی من به جای جواب فقط در چشمانش نگاه کردم و او در حالی که لبخند می زد گفت: هیچ #آرزویی جز #شهادت ندارم .

با #قرآن و #یک_پیاله_آب_زلال بدرقه شد. از سوریه به مادرش زنگ زده و گفته بود؛ برایمان #دعا کنید. و من هم گفتم در کنار حرم حضرت زینب سلام الله علیها به جای ما زیارت کنید.

برای همین مادرش می گوید :هر وقت به #مزارش می روم می گویم محمد جان #زیارتت_قبول باشد.چون رفته بود زیارت حضرت رقیه و زینب امام حسین (ع).قبل از اعزام به سوریه به تمام اقوام درجه یک سرکشی کرد و حلالیت گرفته و خداحافظی کرده است.

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ ‍ ‍ 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_محمد_زهره_وند
#قسمت_سی_ویکم
#خاطرات

💥 #حجاب

همسرش می گوید ؛ محمد خیلی #غیرت داشت.همیشه به من #احترام می گذاشت و مرا #تشویق می کرد تا با #حجاب_کامل
اسلامی بیرون بروم.
او می گفت درست است که با #مانتو و #روسری هم #حجاب وجود دارد ولی #چادر_حجاب_کاملتری_است. او حتی در #آخرین_خداحافظی هم ما را به #حجاب اسلامی سفارش می کرد و گفت ؛ خودت و #دخترم همیشه حجاب اسلامی (چادر) داشته باشید.
همین که #رفت تا حریم اهل بیت علیهم السلام شکسته نشود و بدون #مدافع نماند ، نشانه #غیرت و جوانمردیش بود.

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_محمد_زهره_وند
#قسمت_سی_وپنجم
#خاطرات

برادرش می گوید " #آخرین_نماز پر احساسی که در کنارش بودم و شاید بیش از #یک_ساعت طول کشید ، در بازگشت از سفر #مشهد مقدس در بارگاه #حضرت_معصومه(ع) بود . چنان #مشتاقانه عبادت می کرد که من حیران نگاهش می کردم.انگار با تمام وجود #غرق_در_نماز بود و شاید هیچ کس و هیچ چیز را نمی دید"
وقتی هم #دستش به #ضریح حضرت معصومه (ع) رسید از آن دل نمی کند.گویا به او #الهام شده بود که #آخرین_زیارت_دنیایی_اوست . دستش را گرفتم و گفتم بیا بریم، بچه ها خسته شده اند ، باید حرکت کنیم . با #چشمان_خیس نگاهم کرد و گفت :چه زیارت خاطره انگیزی شد، از دست بوس آقا تا دست بوس خانم.

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
حاشیه دیدار خانواده‌های شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب اسلامی

#بخش_آخر

نوبت به #آخرین خانواده‌ی شهید می‌رسد:
«خانواده‌ی گرامی #شهید_علیرضا_قنواتی؛ #مادر از دنیا رفتن؛ #پدر به‌علت کسالت نیومدن؛ #همسر_شهید، خانم مریم آزادی؛ حال شما چطوره خانم؟ شهید چند سال داشتند؟»
- 53 سال حاج آقا

🔷آقا اسم #فرزندان_شهید را می‌آورند؛ پسر جوانی جلو می‌آید و می‌گوید حاج آقا ببخشید من تازه از #کربلا آمده‌ام، سرما خوردم و برای همین با شما روبوسی نمی‌کنم. آقا می‌پرسد:
- «شما چه‌کار میکنید؟»
- والّا چندبار می‌خواستیم #بریم_اون‌ور دیگه.
- «کجا میخواستی بری؟»
- بالاخره ما رو اصلاً درست کردن برای اینکه بریم این #تکفیری‌ها رو بزنیم؛ ولی حاج آقا ما رو #برگردوندن.
- «کی شما رو برگردونده؟»
- ایشون ما رو برگردوندن.
-ایشون از بستگان هستن؟
- نه، ایشون #مسئول_اعزام هستن.
مسئول اعزام که در انتهای #مجلس نشسته می‌گوید که #ایشان_فرزند_شهید هستند و #حاج_قاسم_سلیمانی دستور داده‌اند که فرزندان شهدا اعزام نشوند.

🔷آقا این را که می‌شنود، می‌گوید: «خیلی خب؛ نروید... نروید... شما اینجا باشید برای نظام کار کنین.

🔷 #دختر_شهید قنواتی نیز جلو می‌آید و چند #نامه و #عکس به آقا هدیه می‌کند؛ نمی‌تواند گریه‌ی خودش را کنترل کند؛ به‌سختی خود را جمع می‌کند و به آقا می‌گوید که برایش #دعا کند. از آقا #یادگاری نیز می‌خواهد:
 -اگر میشه این انگشتر دستتون رو هم به من بدید.
-انگشترهام رو که دادم دیگه؛ توی #دستم دیگه #انگشتری ندارم!
 -خب انگشترهای اون یکی دستتون هم هست!
-نه، اینا دیگه برای هدیه نیست!
و به انگشترهای دیگر راضی می‌شود و می‌نشیند.

🔷حالا دیگر #دقایق_پایانی_دیدار است. هر کسی از گوشه‌ای #تقاضای_یادگاری و #چفیه و #انگشتر می‌کند. گویا دیگر انگشترها و چفیه‌ها تمام شده و مابقی افراد باید بعد از خروج آقا منتظر گرفتن هدایا باشند. #آقا دارد #روی_قاب_عکس_شهدایی که از طرف خانواده‌های شهدا داده شده، چیزی #می‌نویسند به رسم یادگاری. پیرامون آقا کم‌کم #شلوغ می‌شود. آقا بالاخره بعد از یک ساعت و چهل و پنج دقیقه از روی صندلی خود بلند شده و از اتاق خارج می‌شوند. جمعیت #صلواتی می‌فرستند. همه شاداب و خندانند. گویا دیگر #دلتنگی‌هایشان پایان یافته باشد. به مجاهدت‌ها می‌اندیشند؛ به بزرگ کردن این بچه‌های کوچک که جلوی رهبرشان ساعاتی بازی کردند، دراز کشیدند، دویدند و بزرگ شدند.

🔷آن دورترها هم -نه خیلی دورتر- انتهای #روضه، جور دیگری می‌شود. برای رأس و نیزه که نمی‌شود کاری کرد جز اشک؛ اما دست آتش از #دامن_حرم دور است و دیگر سنگ به پیشانی گنبد نمی‌نشیند. از #جان‌ها_سپری ساخته شده و سلام نظامی معین‌رضا‌ها را پدران و پدربزرگ‌ها رو به گنبد و بارگاه می‌دهند؛ آن‌قدر محکم و مخلص که #کبوترها دوباره برگردند به #صحن و سرای #دختر_علی.

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊

#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_هجدهم
#شهادت

در #آخرین_اعزام خود در #دیماه ۹۲ به یکی از یاران نزدیک خود اعلام کرد که این #سفر برای او #بی‌بازگشت است و از دو ماه پیش از اعزام بدنبال هماهنگی برای #محل_تدفین خود بود.

🌷بعد از دو سال حضور در #جبهه_سوریه، در 23 دی ماه برای چندمین بار به جبهه برگشت اما #سرانجام بعد از ظهر #۲۹_دیماه ۹۲ همزمان با سالروز میلاد پیامبر اعظم (ص) و امام جعفر صادق (ع) در اثنای #درگیری با مزدوران #تکفیری استکبار در حالیکه #فرماندهی محور عملیاتی در منطقه «قاسمیة» در جنوب شرقی #دمشق را بر عهده داشت، در اثر #اصابت ترکش‌های یک تله انفجاری به ناحیه سر و سینه، به فیض #شهادت نائل آمد و به آرزوی دیرینه اش رسید، همراه با ملائک حرم به‌سوی آنها پرواز کرد🕊 و نامش در دفتر #فدائیان_حرم_زینبی ثبت گردید و کربلایی شد.😔
#مزار_شهید در گلزار شهدای تبریز می باشد.

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊

#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_سی_وهشتم

📨 #آخرین_نامه_شهیدبیضایی_به_همسرش

💥در سه بخش ارائه می شود

1⃣ #بخش_اول

باید به #خودمان بقبولانیم که در این زمان #بدنیا آمده‌ایم و #شیعه هم بدنیا آمده‌ایم که #مؤثر_در_تحقق_ظهور_مولا_باشیم و این همراه با #تحمل مشکلات، مصائب، سختی‌ها، غربت‌ها و دوری‌هاست و جز با #فدا شدن محقق نمی‌شود حقیقتاً.

نمی‌خواهم #حرفهای آرمانگرایانه بزنم و یا غیر واقعی صحبت بکنم؛ نه! حقیقتاً در مسیر #تحقق وعده بزرگ الهی قرار گرفته‌ایم. هم من، هم تو. بحمدالله. خدا را باید بخاطر این شرایط و این توفیق بزرگ #شاکر باشیم. الان که این #نامه📨 را برایت می‌نویسم، #شب_قدر است و شب شهادت حیدر کرار (علیه السلام) و در فضای #ملکوتی بین‌الحرمینِ صبر و مصیبت و تحمل مشکلات و سختی‌ها، بین‌الحرمینِ دو مظلومه، دو شهیده، یکی خانم #زینب کبری (روحی فداها) و دیگری بنت‌الحسین، #خانم_رقیه (سلام الله علیها) هستم و به یادتم. نمی‌دانی بارگاه ملکوتی سه ساله امام حسین الان هم چقدر #غریب است؛ در محل یهودی‌ها، در مجاورت کاخ ملعون معاویه و در #محاصره وهابی‌های وحشی و آدمکش.

چه بگویم از اوضاع اینجا؛# تاریخ دوباره #تکرار شده و این بار ابناء ابوسفیان و آل سفیان بار دیگر آل‌الله را #محاصره کرده‌اند؛ هم #مرقد مطهر خانم زینب کبری و هم مرقد مطهر دردانه اهل بیت، رقیه (سلام الله علیهما). ولی این بار تن به #اسارت آل‌الله نخواهیم داد چرا که به قول امام (ره) مردم ما از مردم زمان رسول الله بهترند.

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊

#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_سی_ونهم

📨 #آخرین_نامه_شهیدبیضایی_به_همسرش
2⃣ #بخش_دوم

واضح‌تر بگویم؛ #نبرد_شام، مطلع تحقق #وعده_آخرالزمانی_ظهور_است و من و تو دقیقاً در نقطه‌ای ایستاده‌ایم که با لطف خداوند و ائمه اطهار #نقشی بر گردنمان نهاده شده است و باید به سرانجام برسانیمش با هم تا بار دیگر #شاهد_مظلومیت و غربت فرزندان #زهرای مرضیه (سلام الله علیها) نباشیم. اگر بدانی #صبرت چقدر در این زمان حساس در حفظ و صیانت از حریم آل‌الله #قیمت دارد، لحظه به لحظه آنرا قدر می‌شماری.

💠معرکه شام #میدان_عجیبی است. بقول #امام_خامنه‌ای: 🔸« #بحران_سوریه الان مقابله جبهه کفر و استکبار و ارهاب با تمام قوا، در برابر جبهه مقاومت و اسلام حقیقی است.»🔸 در واقع #جنگ بین #حق و #باطل. و این #خاکریز_نباید_فرو_بریزد؛ نباید. خط مقدم نبرد بین حق (جبهه مقاومت) و باطل در شام است. تمام دنیا جمع شده‌اند؛ تمام #استکبار، کفار، #صهیونیست‌ها، مدعیان اسلام آمریکایی، وهابیون آدمکش بی‌شرف، همه و همه جبهه واحدی تشکیل داده‌اند و #هدفشان_شکست اسلام حقیقی و عاشورایی، #رهبری ایران و هدفشان شکست نهضت زمینه‌سازان #ظهور است و بس. و در این #فضای فتنه آلود، متأسفانه بسیاری از مسلمین نا آگاه و افراطی نیز همراه شده‌اند تا این عَلَم و این نهضت زمینه‌ساز را به شکست بکشانند که اگر این اتفاق بیفتد سالها و شاید صدها سال دیگر باید #شیعه خود دل بخورد تا تحقق وعده الهی را نزدیک ببیند. #شام نقطه شروع حرکت ابناء ابوسفیان ملعون است. و این #خاکریزنباید فرو بریزد. این حرکت خطرناک و این تفکر #آدمکش ارهابی، پر و بال گرفته و #حمام_خون بین شیعیان و سایر مسلمین راه می‌اندازد و هیچ #حرمتی از حرمین شریفین زینب کبری (سلام الله علیها) و خانم رقیه (سلام الله علیها) [حفظ نخواهد کرد] که هیچ، حرمت عتبات مقدسه کربلا، نجف، سامرا، کاظمین و… را هم خواهد شکست.

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊

#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_چهل

📨#آخرین_نامه_شهیدبیضایی_به_همسرش
3⃣#بخش_سوم

جبهه جدیدی که از #تفکر اسلام آمریکایی، صهیونیسم و ارهاب از کشورهای مختلف از جمله افغانستان، پاکستان، آمریکا، اروپا، یمن، ترکیه، عربستان، قطر، آذربایجان، امارات، کویت، لیبی، فلسطین، مصر، اردن و… به نام جهاد فی سبیل الله تشکیل شده است، #هدف نهائیش فقط و فقط #جلوگیری از نهضت زمینه‌سازان #ظهور و در نهایت مقابله با #تحقق وعده الهی ظهور می‌باشد و هیچ #ابایی هم از #کشتن و مثله کردن و سر بریدن #زنان و #کودکان بی‌گناه #شیعه ندارد، کما اینکه این اتفاق را الان به وفور می‌توان مشاهده کرد و من دیده‌ام.

🔶 #مسئولیت_سنگینی بر دوشمان گذاشته شده است و اگر نتوانیم از پسش برآئیم، #شرمنده و خجل باید به #حضور_خدوند و نبی‌اش و ولی‌اش برسیم چرا که #مقصریم. 🔹کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا🔹 و بقول #سید_مرتضی_آوینی این یعنی اینکه همه ما شب #انتخابی خواهیم داشت که به صف #عاشورائیان بپیوندیم و یا از معرکه جهاد بگریزیم و در #خون ولی خدا شریک باشیم. ان شاء الله در پناه حق و تا [تحقق] وعده الهی و یاری دولت ایشان خواهیم #جنگید.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیماً

ان شاء الله

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊

#شهیدمدافع_حرم_هاشم_دهقانی_نیا
#قسمت_سیزدهم

💥از 7 اسفند ماه از تماس هایش خبری نشد

از بیست و چهارم بهمن تا 30 اردیبهشت مدام #منتظر_تماس او بودم😔
تا قبل از شش اسفند دو یا سه باز زنگ می‌زد، #آخرین روز که تماس گرفت #پنجشنبه_6_اسفند 94 بود اصلا فکرش را نمی‌کردم آخرین بار است که #صدایش را می‌شنوم.
🔶او همیشه خبر سلامتی اش را تلفنی به من می داد، یادم هست قبل از رفتن به #عملیات آخر طی تماس تلفنی گفت که خرابی خطوط و سیم های تلفنی زیاد است و حتی اگر تا ده روز هم نتوانست تماس بگیرد نگران نباشم. او همیشه به من امیدواری برگشتنش را می داد و من نمی توانستم یک لحظه فکر کنم که دیگر هاشم برنمی گردد تا اینکه 7 اسفند #تماس_نگرفت و ما همچنان #منتظر آمدنش بودیم.


🕊کانال عهدباشهدا🕊
↪️ @shahidegomnamm ↩️
Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊

#معراج_شهدا🌷

اینجا تنها مکانی کوچک و سر بسته نیست برای گرد هم آمدن، اینجا به راستی محل رفت و آمد #ملائکه است و از ملائکه بالاتر. محل آمد و شد اشرف مخلوقات. آنها که به راستی آدمیت را تجربه کردند. آنها که امروز هم همچون #کودکان تازه متولد شده #سفید پوش و کوچک به این مکان آورده می شوند، بی نام و نشانند همچون مادرشان. می آیند تا طوافشان کنیم. گرد راهشان را به #تبرک برداریم و آنچه در دل داریم و می خواهیم آنان به هنگام عروج، با ساکنان عالم بالا از طرف ما بگویند با آنها در میان بگذاریم.

معراج مکانی است برای بدرقه سربازان #بی_پلاک . مکانی برای #آخرین_دیدار ، محل وداع با سردارانی که تازه رخ نموده اند به بشریت برای نشان دادن راه رهایی، آری آنان نیز چون سیدشان چراغ هدایتند، آنان پاسخ روز واقعه ی حسینند که سربازان به خون افتاده اش را صدا کرد برای یاری! آنان تفسیر آیه و لا تحسبن الذین هستند که با فریاد می گویند ما #زنده_ترینیم ما از خاک برخاسته ایم برای زنده کردن دل ها. اگر دلت اینجا زنده نشود هیچ جای دیگر نخواهد شد.😔

#دلنوشته
#شهداگاهےنگاهے

🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🕊 @shahidegomnamm 👈
Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊🕊

🍂 #آخرین_بار

نمیدانست وقتی دارد پشت سرت آب میریزد
آخرین بار است

🍂نمیدانست وقتی برگشتی و نگاهش کردی آخرین بار بود
اگر میدانست آنقدر به تماشایت مینشست که او را هم با خود بیری

🍂مادر نمیدانست سفارشاتت به ما برای چیست

🍂مادر نمیدانست نگاه نگرانت از گوشه چشمانت به ما برای چیست

🍂مادر نمیدانست چرا در حال رفتن برگشتی و نگاهش کردی

🍂مادر نمیدانست #خداحافظی بی برگشت چیست

🍁مادر نمیدانست...😔

🍂اما حال خوب میداند
خوب میداند #تنهایی چیست
خوب میداند #دلتنگی چیست

🍁خوب میداند #استخوان ندیده چیست

🍂خوب میداند تشیع بی جنازه چیست
حال خوب از بر است پدر بودن را
آن روزها فقط شنیده بود

🍂اما حال با تمام وجودش لمسش کرده

🍁کاش مادر میدانست..... 😔

#دلنوشته
#مادران_شهدا

🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🕊 @shahidegomnamm 👈
Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊🕊

📃 #وصيتنامه

برادران عزیز فکر نکنید #جبهه و #جنگ
به ما نیاز دارد و اگر ما نباشیم کار جنگ می خوابد.
اصلاً این طور نیست و آن چیزی که #مقدّر
خداوند تبارک و تعالی است انجام می پذیرد و
این #ما هستیم که #نیازمند این محیط هستیم
تا به خود سازی و ارتقای سطح معنوی دست
پیدا کنیم و انشاءالله آماده جانفشانی در راه
اسلام گردیم.

#شهید_علی_جزمانی
#سالروز_شهادت🕊
#شهادت:۱۳۶۵/۱۲/۱۲
#محل_شهادت:شلمچه عملیات کربلای پنج
#آخرین_سمت:معاون گردان مقدادلشکر۲۷محمدرسول الله(ص)

🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🕊 @shahidegomnamm 👈
#آخرین_پنجشنبه_سال_۹۵

😍مادر است
قبل ازینکه عیدفرابرسدجلورفته
وسفره ی هفت سینش رابرسرمزارپسرش پهن کرده است

🍃میخواهد اولین نفری باشدکه عیدرا برپسرشهیدش تبریک میگوید
#مزار_شهدا
💖 @shahidegomnamm 👈
📌 #تلنگر

👌مبادا ضعف برخے #مسئولان شما را ضعیف ڪند...
👌مبادا دنیازدگے برخے #مدیران شما را از هوادارے انقلاب دور ڪند...

👈ما رزمندگان تا #آخرین_نفس پای انقلاب هستیم شما چطور؟

🆔 @shahidegomnamm
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین 📔 #زنـدگینـامه 🌷 #سردارشهید_عبدالمهدی_مغفوری 🔻 #قسمـت 2⃣4⃣ 🍁 #خاطرات 💖عـلاقه ي او به امـام خمينـے آنقدر بود كه بـارها و بـارها #عكسـے از ايشان را كه بر روي يكـي از كتـاب ها بود، #مے_بـوسيد و به چشـم مے ماليد…
🌹💫🕊🌹💫🕊🌹💫🕊


بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین

📔 #زنـدگینـامه
🌷 #سردارشهید_عبدالمهدی_مغفوری
🔻 #قسمـت 3⃣4⃣

🍁 #خاطرات

براے #هر_ڪاری ، هر چند ڪوچڪ و حتی یــڪ، یـــڪ امضــاء ها، #مےگفت بسـم الله الرحمـن الرحیـم و چون کـررو انجام مے داد مے گفت الحمـدالله .💫

💖پرسیدم آقا مهـدے چه #آرزویـی دارے
گفت : #ظهــور آقـا امـام زمـان (عج) و #خـدمـت در رڪابش

💖بعد هم با تبسمی زیبا گفت : اگر من نبودم و آقـا ظهـور ڪرد #سـلام مـن رو به او برسانید و بگـوئید مهـدے #عـاشقـت بود .

💫🍃🌼🍃💫

💫 #آخرین دفعه وقتے مے‌خواست برود، آینه و قـرآن گرفتم.

💫 #قرآن را از دستم گرفت و بوسیـد، بعد آنرا گشود #سـورۀ_نـور آمد. …الله نورالسموات والارض.

💫وقتے این #آیـه را خواند حالش دگرگون شد. گفت: چه سورۀ خوبے، انشاالله ڪه با #نـور بر مےگردم. نمےدانستم چه می‌گوید؟ خـدا مے‌دانست و خودش،

🥀وقتے #چهـرۀ مبارڪش را در خـون دیدم، صورتے در #هاله‌ای از نـور ڪه دنیـا را مسخره مےڪرد و مے‌خندید مشاهده ڪردم.

💫فهمیدم ڪه با نـور آمـده است، با ڪاروانی از نور، بر دوش ملائک …🕊

💠ادامــه دارد....🖊


🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm

┄┅🍃✿❀🌺🍃✿┅┄
Forwarded from عکس نگار
🌼 خصوصیات اخلاقی شهیـد 🌼

🍁 #صبـح‌ها_زودتر از سایرین به #مسجـد محل می‌رفت و در آنجا با حالتی #خاشعـانه و #خاضعـانه مشغول به خواندن #نمـاز_شـب می شد و

🍁در #اڪثر_اوقات سعی می‌ڪرد ڪه #باوضـو باشد.

🍁محمد به نمـاز خیلے مقید بود.

🍁همسرش مے گوید :
#نمـاز_براے_محمد_تمام_اعتقـادش_بود.
نماز واجب ، نماز جمعه و نماز شب ،
شـاهـدان هر روز عبادت محمد هستند.

🍁محمد خیلے #غیـرت داشت.همیشه به من #احتـرام مے گذاشت و مرا #تشویق می ڪرد تا با #حجاب_ڪامل
اسلامے بیرون بروم.

🍁او مے گفت درست است که با #مـانتو و #روسـرے هم #حجـاب وجود دارد ولی #چادر_حجاب_ڪاملتری_است. او حتی در #آخرین_خداحافظی هم ما را به #حجاب اسلامی سفارش مے کرد و گفت ؛ خودت و #دخترم همیشه حجاب اسلامی (چادر) داشته باشید.

🍁همین ڪه #رفت تا حریم اهل بیت علیهم السلام شڪسته نشود و بدون #مدافع نماند ، نشانه #غیرت و جوانمردیش بود.

#شهیدمدافع_حرم_محمد_زهره_وند💐
#سالروز_شهادت🕊
#یادش_با_صلوات

🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#داستان📚✒️ #فرمانده_من👮 #قسمت_صدو_هشتادو_هشت 📖 ┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅ ❥• دستت را به سمتم دراز میکنی دستت را میگیرم #یاعلی میگویم و بلند میشوم حالم #دگرگون است دستت را محکم تر میگیرم بی اختیار خم میشوم و دستت را می بوسم اشکم روی دستت سر میخورد،به #انگشتر…
#داستان📚✒️
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_هشتادو_نه📖

┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅

❥• شب از نیمه گذشته و خیابان ها خلوت اند زمین #خیس است #آسمان هم دلش #غصه دارد . به ورودی
#کهف_الشهدا میرسیم ،داخل کهف میشویم کنار #قبر شهدا می نشینیم #چفیه بر سر میکشی و کمی بعد شانه هایت میلرزند ،مرد من عجیب #بهانه سفر میگیری #چفیه را روی زمین پهن میکنی و از جیبت دو تا مهر در میاوری یکی را به من میدهی می ایستیم به
#نماز_شب عاشقانه نماز میخوانی گویی #آخرین نمازت است، نماز تمام میشود همه جا #ساکت است این #سکوت مرا خواهد #کشت،این سکوت مراا #دیوانه خواهد کرد.

❥• من از الان باید #نبودنت را تمرین کنم .میگویم : راستی #حسام بلاخره تصمیم نگرفتی اسم پسرمونو چی بذاریم؟؟؟ هرچی بذاری قشنگه به شرطی که توش #علی داشته باشه
چرا میگویی "بذاری"؟ چرا نمیگویی "بذاریم" ؟
میبینی؟ #واژه هایت هم دم از رفتن میزند ؟ صدای #اذان میآید #باران ، رحمت الهی ،با اذان ، #نوای الهی
آمیخته شده موقع #استجابت دعاست دستانت را رو به آسمان میبری
والتماس گونه میگویی :
#الهی_بحق_نبیک
#اللهم_العجل_لولیک_الفرج
#الهی_بحق_علی
#الهم_اعجل_لولیک_الفرج
#الهی_بحق_فاطمه
#الهم_العجل_لولیک_الفرج ...

❥• دیدگان دریاییت را میبندی انگار #توان حرف زدن نداری اذان و اقامه میگویی به تو اقتدا میکنم نماز صبحمان را میخوانیم قرار است ساعت شش بیایند دنبالت از #کهف بیرون می آییم
و پیاده میرویم #باران بند آمده است.
به ماشین که میرسیم هوا روشن تر شده و گرگ میش #صبح است .سوار میشویم و به سمت #خانه حرکت میکنیم . میگویی : هر کسی #شب"قدری داره ، دیشب شب قدر من و تو بود ...
من بی توجه به حرفت میگویم : چقدر #نورانی شدی ...

❥• نگاهم میکنی و لبخند میزنی در ژرفای #چشمانت غرق میشوم شاید برای آخرین بار به در خانه میرسیم وارد خانه میشویم میروی توی اتاق لباس های چریکی ات را می پوشی به سمتم
می آیی .تا دکمه هایت را ببندم،انگار #عادتمان شدهتمام و فکر ذکرم #انگشتر فیروزه ایت است هنوز توی دستت است از پایین ترین دکمه شروع میکنم تا به اولینشان میرسم #چشمانم را میبندم #سرم را روی #سینه ات میگذارم، صدای #قلبت را به جان می سپارم به چشم هایت #نگاه نمیکنم آخر #اعتیاد اورند از تو #جدا میشوم مراقب
#اشک هایم هستند تا نریزند صدای
بوق ماشین میآید،انگار لحظه ای #قلبم می ایستد ساکت را برمیداری و به سمت در میروی میدوم توی آشپزخانه و کاسه را پر از آب میکنم ...

#این_داستان_ادامه_دارد..‍.

👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫

منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat

🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm

┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#روزگاریست...🍂 ڪه #سودای تُ در #سر دارم اگرم سر برود #نمیرود سودایت #داستان_فرمانده_من📚🔎 #رمان_عاشقانه💔 #مدافعان_حرم🥀 🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🍃🌹 ➣ID @Shahidegomnamm
#داستان📚✒️
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_نودو_شش 📖

┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
❥• گوشی همراهمو از روی میز برداشتم شماره #حسامو گرفتم صدای
"مشترڪ موردنظر در دسترس نمیباشد"
باعث شد اخم غلیظی رو پیشونیم بشینه دوباره شمارشو گرفتم بازم همون صدا...
عصبی گوشیو پرت ڪردم محڪم به #دیوار خورد و افتاد روی زمین خورد شده بود و تیڪه هاش روی زمین پخش شده بودن دستمو رو صورتم گذاشتم آروم #اشڪ ریختم... آقا حسام؟ هیچ میدونی چه حالیم؟
اصلا میدونی تو دلم چی میگذره؟
نمیدونم دست نوشته ی ڪدوم #شهید مدافع حرم بود اما سوال من اینه تو هم ازین دفترچه ها نوشتی؟

❥• نڪنه امشب #آخرین خطشو نوشته باشی؟
نڪنه #امضای خوشگلتو پاش زده باشی؟
نڪنه یه وقت بدی به #همسنگرت؟
آقا #حسام
تو اون دفترچتون حرفی ازین زدید ڪه ڪجا دل شڪسته میخرن؟ آخه بندبند دلم #ترڪ خورده اقا حسام رفتی اونور خواستم باهات حرف بزنم نگن مشترڪ موردنظر در دسترس نیست؟
قلبم باشدت به قفسه سینم میڪوبید
آب دهنمو قورت دادمو گفتم: ولی حالا زوده نه؟ آخه #امیرعلی قول داده وقتی اومدی اون لباس چریڪی شو بپوشه،آره زوده آقا ... من رو #قولت حساب ڪردما
باپشت دست #اشڪامو پاڪ ڪردم برق اتاقو خاموش ڪردم و رو تخت دراز ڪشیدم...

❥• خودمو تو آینه قدی ڪه روبروم بود برانداز ڪردم #لباس عروسم تنم بود همون لباسی ڪه به انتخاب #حسام خریده بودیم به دامن ڪار شدش دست ڪشیدم و چرخی زدم همین ڪه برگشتم مردمڪ #چشمام ثابت موند رو یه جفت چشم #مشڪی ، حسام با قدمای محڪم به سمتم قدم برمیداشت #لرزه عجیبی به تنم افتاده بود #پاهام قدرت حرڪت نداشت انگار منتظر بودم تا بهم برسه چهرش تو #هاله ای از نور فرو رفته بود
لبخند عجیبی ڪنج لبش بود،محاسنش مرتب بود...

❥• چشم ازصورتش گرفتم تازه متوجه شدم لباس #چریڪی تنشه تعجبم بیشترشد لب باز ڪردمو گفتم: اقا حسام
چرا ڪت و شلوارتو نپوشیدی؟
سرمو انداختم پایین ڪه چشمم به پوتینای #خاڪیش افتاد چهرم رنگ #تعجب به خودش گرفت و گفتم:
اینا دیگه چرا پاته؟
آروم خندیدو گفت:عروس خانم مدل جدیده، ناخودآگاه لبخند ملیحی زدم
هیچ خبر داری خنده هات یه شهرو بهم ریخته؟
لپام #گل انداخت سرمو انداختم زیر و به دامن لباسم خیره شدم #حسام با دستای مردونش دستای ظریفمو گرفت،دست ڪشید رو #انگشتر فیروزه ایمو گفت:یادته؟...

#این_داستان_ادامه_دارد..‍

👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat

🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm

┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
🖇 #عاشقانه_های_شهدا

#آخرین_بار
محمود ڪه به #جبهه میرفت
جلودر #حیاط ڪه رسید برگشت
و گفت:
#ناراحت نباش اگر #شهید شدم
وبخواهم وارد #بهشت ...

#روایت_همسر_سردار_شهید
#محمود_ایزدی🍃🌹

❥• @Shahidegomnamm