🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
218 subscribers
10.3K photos
590 videos
108 files
3.01K links
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
Download Telegram
#داستان
#فرمانده_من
#قسمت_شصت

تا ماشین ایستاد سریع پیاده شدم.😍
و با لبخند گفتم :السلام علیک یا اولیاء الله.💚○°•
بازم طلبیده شده بودم ب مزار قشنگ شهدای گمنام. 😍
عطر یاس فضا رو پر کرده بود و صدای محوی از پرنده ها ب گوش می رسید.🕊🌿
درست مثل یادمان فتح المبین.🎋💚
با مامانینا ب سمت جایی ک سفره ی عقدو پهن کرده بودیم رفتم.
همونطور ک با چشمای پرسشگرم دنبال برادر حسام می گشتم با مادر مهربونش روبوسی و سلام احوال پرسی کردم.☺️😚
هنوز مهمونا و عاقد نیومده بودن، فرصتو غنیمت شمردمو شروع کردم ب جست و جوی برادر حسام. ب قطعه 25 رسیدم. محمدو دیدم. با مهربونی بهش سلام دادمو بهم گفت برادرحسام کجاست.💓😊
ب قطعه 26 رسیدم ،عطر یاس اینجا بیشتر حس میشد🌸
لبخندی رو لبام نشست آقای من با #اسطوره اش خلوت کرده بود.
چفیه شو انداخته بود رو سرش و سر یادمان شهید ابراهیم هادی نشسته بود.💚
روی مزارش پر از یاس پر پر بود🌼🌾
نمی خواستم مزاحمش بشم. از همو نجا برگشتم پیش بقیه.
بعضی از مهمونا مثل سپیده و آقا اشکان اومده بود ک باهاشون سلام احوال پرسی کردم🙃
سپیده منو تو آغوش کشید و گفت : ب جشن عقد حسام و مجنون خوش آمدم.😜
اخم ساختگی کردمو گفتم : از دست تو😁
با سر و صدای ک به پا شد من و سپیده ب سمت جمعیت برگشتیم.
چشمم ب برادر حسام و یه روحانی افتاد ک احتمالا عاقد بود.
برادر حسام سر ب زیر سمتم اومد 😇 سپیده رفت اوطرف تر فکر کنم واسه اینکه ما راحت باشیم
صدای قلبم رو به وضوح می شنیدم❤️
سلام داد و منم آروم جوابشو دادم
برادر حسام همونطورک با تسبیحش ور میرفت گفت: با خودم فکر کردم اینجا بهترین جاییه ک شما رو خوشحال میکنه.😊
نور فلشی ک ب چشممون خورد نذاشت ادامه حرفشو بزنه.😐
سپیده بود😅 ب سرش زده بود از ما عکس یهویی بگیره🤕
چشمم به آقا اشکان افتاد، سریع دوربینمو از دست سپیده گرفتو رو ب برادر حسام گفت : هی #رفیق ! یه لبخند دندون نما بزن.😆📷
_ لا اله الا الله . اشکان زششته 👊
_ حسام ! جان اشی....😉
زیر چشمی نگاه کردم ب برادر حسام . دیدم سرشو بالا آورده و داره رو ب دوربین میخنده😍
میدونستم اشکان واسش مثل برادره . بی اختیار لبخند رو لبام نشت. با صدای عاقد ک گفت میخواد خطبه رو شروع کنه رفتیمو نشستیم.❤️🎊
سپیدهو یکی از فامیلای برادر حسام یه پارچه ی سفید بالا سرمون گرفتن و یکی دیگه هم شروع کرد به قند ساییدن.😇💛
با اینکه مراسم عقدمون خلوتی بود اما فامیلای آقا ی دومادو نمی شناختم.
حاج آقا بعد سلام و تبریک گفت: خب مهریتون چیه ؟؟؟🤔
برادر حسام : 114 تا سکه ، 313 تا شاخه نرگس و یکسفر کربلا 💚
ای جان ...💚
کربلا ...💚
خبر نداشتم ک این سفر هم ب مهریه اضافه شده😍❤️

#ادامه_دارد...

👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع و پیگرد الہے دارد ⛔️🚫

╔══ೋღ
🌺ღೋ══╗
🌴 https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw 🌴
╚══ೋღ
🌺ღೋ══╝
‌در بساط عشـق هر ڪس
زحمتـش بالاتر استــ ...

پیش زهـرا (س) مادرش
شخصیتـش بالاتر استــ ...

#شهید_عبدالحسین_برونسی
#اسطوره_عشق
#شعر

🌹کانال عهدباشهدا🌹
↪️ @shahidegomnamm
#ڪلام_شهـید🔻

کسی که
به خداوند متکی است
آمریکا را سجدہ نمی کند. ✔️

#شهـید_علی_چیت_سازیان
#اسطوره_اطلاعات_عملیات

🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊