🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
💐🍃🌼🍃🌸🍃 🍂🌺🍃💐 💐🍃 🍂 #داستان #فرمانده_من #قسمت_صدو_شصتو_دو قدم سوم: انفاق در راه خدا ❖ زیر دست نواز بود بعد #شهادتش فهمیدیم که #سرپرستی پنج شیش تا خانواده رو به عهده داشته... ❖ در پایگاه #شیراز معماری به نام #قبادی بود که برای نجات یک مقنی از چاه مرده بود.…
#داستان📜
#فرمانده_من👨✈️
#قسمت_صدو_شصتو_سه
نگاهم ڪرد و گفت : خوبه ؟
سرمو به علامت مثبت تڪون دادم .
چند لحظه بعد آب طالبی ها🍹 رو میزمون بود نیم نگاهی به لیوان سبز رنگم انداختم،سپیده با ولع شروع به خوردن ڪرد جوری ڪه احساس میڪردم هرآن ممڪنه منم بخوره😳 نگاهمو ڪه دید باهمون حالتش گفت: چیه نڪنه میخوای اَه اَه و پیف پیف راه بندازی ببین من حسام نیستما نازتو بڪشم،😉
مظلوم نگاهش ڪردم و گفتم: نه نه خوبه همین،فقط یڪم آروم تر بخور
من اینجا آبرو دارم 😅
انگشت اشارشو گرفت سمت لیوانمو گفت: حرف نباشه، بخورڪه دلم میخواد برم👣 یه خرید حسابی
بعد از خوردن آب طالبی ها ، به اصرار من به یه مغازه ی لباس فروشی👗👕 رفتیم فڪری به ذهنم رسیده بود، بیست تا لباس دخترونه و بیست تا لباس پسرونه تو اندازه های مختلف خریدیم ، از مغازه های بعدی هم ڪلی عروسڪ👸 و ڪتاب های 📚بچگونه خریدیم سپیده غرولند ڪنان وسایلو توی ماشین🚗 گذاشت و سوار شد با ڪلافگی بهم گفت :
فاطمه اینا رو واسه چی 🤔خریدی ؟ ها ؟
نزدیڪ پونصد💰 تومن تو خرج افتادی؟
من گفتم یه خرید حسابی امان اینقدرم حسابی!!! ببینم چی تو سرته؟
لبخند زدمو گفتم : امشب میمونی خونمون ؟ 🏡
_چرا بمونم؟
_خب واسه اینڪه اینارو ڪادو ڪنیم.. _باشه...اخه واسه چی اینارو خریدی؟
_صبـ☀️ـح میفهمی!حدودا ساعت ده صبح ڪادو ها آماده بودن سپیده رو با زور چک و لگد از رخت خواب 😴ڪشیدم بیرونو سوار ماشین شدیم توی خیابونا حرڪت ڪردیم و به هر چهار راه ڪه می رسیدیم ، یه بسته ی ڪادو شده به بچه های ڪار می دادیم .😍
بچه هایی ڪه تحت ظلم و ستم بودن
و حق شادی ڪودڪانه ازشون گرفته شده بود 😔
تو 👀نگاه تڪ تڪ شون معصومیت خاصی موج میزد دلم💔 میخواست مثل اونا زلال باشم بچه هایی ڪه هیچی تو دلشون نیست. بعداز تموم شدن ڪادو ها حس می ڪردم به قدم سوم نزدیڪ تر شده بودم...
#ادامه_دارد...
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹🍃
❥❥❥ @Shahidegomnamm
🍃
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼🍃
#فرمانده_من👨✈️
#قسمت_صدو_شصتو_سه
نگاهم ڪرد و گفت : خوبه ؟
سرمو به علامت مثبت تڪون دادم .
چند لحظه بعد آب طالبی ها🍹 رو میزمون بود نیم نگاهی به لیوان سبز رنگم انداختم،سپیده با ولع شروع به خوردن ڪرد جوری ڪه احساس میڪردم هرآن ممڪنه منم بخوره😳 نگاهمو ڪه دید باهمون حالتش گفت: چیه نڪنه میخوای اَه اَه و پیف پیف راه بندازی ببین من حسام نیستما نازتو بڪشم،😉
مظلوم نگاهش ڪردم و گفتم: نه نه خوبه همین،فقط یڪم آروم تر بخور
من اینجا آبرو دارم 😅
انگشت اشارشو گرفت سمت لیوانمو گفت: حرف نباشه، بخورڪه دلم میخواد برم👣 یه خرید حسابی
بعد از خوردن آب طالبی ها ، به اصرار من به یه مغازه ی لباس فروشی👗👕 رفتیم فڪری به ذهنم رسیده بود، بیست تا لباس دخترونه و بیست تا لباس پسرونه تو اندازه های مختلف خریدیم ، از مغازه های بعدی هم ڪلی عروسڪ👸 و ڪتاب های 📚بچگونه خریدیم سپیده غرولند ڪنان وسایلو توی ماشین🚗 گذاشت و سوار شد با ڪلافگی بهم گفت :
فاطمه اینا رو واسه چی 🤔خریدی ؟ ها ؟
نزدیڪ پونصد💰 تومن تو خرج افتادی؟
من گفتم یه خرید حسابی امان اینقدرم حسابی!!! ببینم چی تو سرته؟
لبخند زدمو گفتم : امشب میمونی خونمون ؟ 🏡
_چرا بمونم؟
_خب واسه اینڪه اینارو ڪادو ڪنیم.. _باشه...اخه واسه چی اینارو خریدی؟
_صبـ☀️ـح میفهمی!حدودا ساعت ده صبح ڪادو ها آماده بودن سپیده رو با زور چک و لگد از رخت خواب 😴ڪشیدم بیرونو سوار ماشین شدیم توی خیابونا حرڪت ڪردیم و به هر چهار راه ڪه می رسیدیم ، یه بسته ی ڪادو شده به بچه های ڪار می دادیم .😍
بچه هایی ڪه تحت ظلم و ستم بودن
و حق شادی ڪودڪانه ازشون گرفته شده بود 😔
تو 👀نگاه تڪ تڪ شون معصومیت خاصی موج میزد دلم💔 میخواست مثل اونا زلال باشم بچه هایی ڪه هیچی تو دلشون نیست. بعداز تموم شدن ڪادو ها حس می ڪردم به قدم سوم نزدیڪ تر شده بودم...
#ادامه_دارد...
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹🍃
❥❥❥ @Shahidegomnamm
🍃
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼🍃
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#داستان📜 #فرمانده_من👨✈️ #قسمت_صدو_شصتو_سه نگاهم ڪرد و گفت : خوبه ؟ سرمو به علامت مثبت تڪون دادم . چند لحظه بعد آب طالبی ها🍹 رو میزمون بود نیم نگاهی به لیوان سبز رنگم انداختم،سپیده با ولع شروع به خوردن ڪرد جوری ڪه احساس میڪردم هرآن ممڪنه منم بخوره😳 نگاهمو…
#داستان📜
#فرمانده_من👨✈️
#قسمت_صدو_شصتو_سه✒️
#بسم_الرب_الحسین💚
پنج ماه بعد
روز ها از پی هم می گذشتند اوایل شهریور 🍁ماه بود و هوا ڪمی خنڪ تر شده بود از جام بلند شدم رو به آیینه قدی ایستادم،دست به شڪم برآمدم ڪشیدم حسش ڪردمو نی نی👶 ڪوچولویی ڪه با حسام اسمشو گذاشته بودیم:فندق! 😍
آروم لگد👣 میزد و اظهار وجود میڪردبعد از خـ💚ـدا همدم تنهایی هام تو این روزا بود،
با قدم های👣 آهسته به سمت میز تحریر رفتم و رو صندلی نشستم.
از تو ڪشو و دفترچه📖 چند قدم با خدا رو درآوردم قبل از اینکه چیزی بخونم نیم خیز شدم پرده اتاقو🚪 ڪمی ڪنار ڪشیدم تا نور☀️ بیشتری به داخل نفوذ ڪنه،بسم الله یی گفتم و دفترچه📖 رو باز ڪردم:
#قدم_دهم👣
#اڪل_طیب
❈ خداوند متعال مخاطبش را انبياء💚 قرار مى دهد و اين دستور را مى فرمايد ڪه:
يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ عَليمٌ
(مومنون 51)
اى پيامبران! از غذاهاى 🍇پاڪيزه و گوارا بخوريد، و عمل صالح انجام دهيد، ڪه من به آنچه انجام مى دهيد آگاهم.
در این آیه خداوند متعال، أڪل «طيّب» را پايه و زیر بنای انجام عمل صـ🌺ـالح قرار مى دهد. خوراڪ🍛 ما هر چه طيب تر باشد عمل صالح تری از ما صادر می شود.
هيچ ڪلمه اى در فارسی شاید نباشد ڪه معنای 🤔طيب را ڪاملا برساند.
طیب بودن اعم از حلال بودن است.
حلال بودن نقطه شروع و ابتدائی طیب بودن است. از جمله جِرميّت در يڪ خوراڪى🥗ه ر چه ثقيل تر باشد انسان را ارضى تر😇 و سنگين تر مى ڪند و هر چه طيب تر باشد روح و نفس انسان لطيف تر و برای انجام اعمال صالح سبڪ تر خواهد بود.
اگر از مواد ارضى و جِرمدار و سنگین در هر غذايى بيشتر باشد ما را ثقيل تر خواهد ڪرد و توفيقات را از ما خواهد ڪاست.🍂
❈ اگر غذا🥖شرایط لازم را داشته باشد يك لقمه آن می تواند يڪ نفر را در 24 ساعت بس باشد و او را نگه دارد منتهى ببينید ما چه بلايى بر سر خودمان
می آوریم.
ده پانزده رقم از غذاها و مواد را با هم مخلوط مى كنيم در حالی ڪه بخشى از آن را اصلاً نفس نمی پذیرد چون ابهام دارد و نمى داند این چى هست.🥀
مثلا يڪ سرى چيزها را ترڪيب
می ڪنند مثل قارچ، فلفل، گوشت گاو 🍖و غيره و يك چيزى درست مى ڪنند و يك پنير پيتزا🧀هم روى آن مى ڪشند و داخل تنور🔥مى گذارند. ظاهرش را براى حس بويائى تحريك ڪننده قرار مى دهند.
اين غذا طيب نيست. از اين جهت ڪه نفس در اين خوراڪى ها ابهام😔 دارد. برای نفس بايد مواد غذایی، شفاف💧باشد ڪه اين ها چیست؟
❈بايد غذا غير از حلال بودن و
طهـ🌸🍃ـارت، براى نفس طيب هم باشد يعنى بايد معنى شده باشد.
مثلا وقتى ڪه نان🍞 و مغز گردو و ڪشمش را در يک فضاى🌬 آرام براى فرد گرسنه مى گذارند
نفسش مى شناسد، نفس هم مغز گردو را
مى شناسد، هم ڪشمش را مى شناسد و هم نان 🥖را مى شناسد. 🔸لذا امڪان هماهنگ شدن بين غذا و نفس مؤمن امڪانپذير 👌هست ولى غذاهایی مثل پيتزاى 🍕مخلوط را وقتى جلوي نفس مى گذارند؛ براى نفس ترجمه نشده ڪه مواد اوليه اين چیست و چگونه تهيه شده است؛ لذا غذا از طيـ🌺ـب بودن دورمى شود فقط شڪم پر
مى شود ولى انسان دور مى افتد.
❈ با خيلى ڪمتر از اين ها
(غذاهای متنوع فعلی) لذت غذا را
مردم حس مى ڪردند.
مثلا با نان و عدس لذت مى بردند
و تأمين مى شدند.
الآن ده رقم غذا سر سفره هست😐 اما ترڪيبشان، از جهت طبّى ناموزون است. از این بدتر اینڪه همّ و روح طرف مرتب پائين😔 آمده و به درجه حيوانيت 🐑رسیده است؛ به طورى ڪه هَمّ او فقط 😕پر ڪردن معده و لذت بردن😅 ذائقه و شامه و قواى...
#ادامه_دارد...📚✒️
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm
🍃
🌺
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼🍃
#فرمانده_من👨✈️
#قسمت_صدو_شصتو_سه✒️
#بسم_الرب_الحسین💚
پنج ماه بعد
روز ها از پی هم می گذشتند اوایل شهریور 🍁ماه بود و هوا ڪمی خنڪ تر شده بود از جام بلند شدم رو به آیینه قدی ایستادم،دست به شڪم برآمدم ڪشیدم حسش ڪردمو نی نی👶 ڪوچولویی ڪه با حسام اسمشو گذاشته بودیم:فندق! 😍
آروم لگد👣 میزد و اظهار وجود میڪردبعد از خـ💚ـدا همدم تنهایی هام تو این روزا بود،
با قدم های👣 آهسته به سمت میز تحریر رفتم و رو صندلی نشستم.
از تو ڪشو و دفترچه📖 چند قدم با خدا رو درآوردم قبل از اینکه چیزی بخونم نیم خیز شدم پرده اتاقو🚪 ڪمی ڪنار ڪشیدم تا نور☀️ بیشتری به داخل نفوذ ڪنه،بسم الله یی گفتم و دفترچه📖 رو باز ڪردم:
#قدم_دهم👣
#اڪل_طیب
❈ خداوند متعال مخاطبش را انبياء💚 قرار مى دهد و اين دستور را مى فرمايد ڪه:
يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ عَليمٌ
(مومنون 51)
اى پيامبران! از غذاهاى 🍇پاڪيزه و گوارا بخوريد، و عمل صالح انجام دهيد، ڪه من به آنچه انجام مى دهيد آگاهم.
در این آیه خداوند متعال، أڪل «طيّب» را پايه و زیر بنای انجام عمل صـ🌺ـالح قرار مى دهد. خوراڪ🍛 ما هر چه طيب تر باشد عمل صالح تری از ما صادر می شود.
هيچ ڪلمه اى در فارسی شاید نباشد ڪه معنای 🤔طيب را ڪاملا برساند.
طیب بودن اعم از حلال بودن است.
حلال بودن نقطه شروع و ابتدائی طیب بودن است. از جمله جِرميّت در يڪ خوراڪى🥗ه ر چه ثقيل تر باشد انسان را ارضى تر😇 و سنگين تر مى ڪند و هر چه طيب تر باشد روح و نفس انسان لطيف تر و برای انجام اعمال صالح سبڪ تر خواهد بود.
اگر از مواد ارضى و جِرمدار و سنگین در هر غذايى بيشتر باشد ما را ثقيل تر خواهد ڪرد و توفيقات را از ما خواهد ڪاست.🍂
❈ اگر غذا🥖شرایط لازم را داشته باشد يك لقمه آن می تواند يڪ نفر را در 24 ساعت بس باشد و او را نگه دارد منتهى ببينید ما چه بلايى بر سر خودمان
می آوریم.
ده پانزده رقم از غذاها و مواد را با هم مخلوط مى كنيم در حالی ڪه بخشى از آن را اصلاً نفس نمی پذیرد چون ابهام دارد و نمى داند این چى هست.🥀
مثلا يڪ سرى چيزها را ترڪيب
می ڪنند مثل قارچ، فلفل، گوشت گاو 🍖و غيره و يك چيزى درست مى ڪنند و يك پنير پيتزا🧀هم روى آن مى ڪشند و داخل تنور🔥مى گذارند. ظاهرش را براى حس بويائى تحريك ڪننده قرار مى دهند.
اين غذا طيب نيست. از اين جهت ڪه نفس در اين خوراڪى ها ابهام😔 دارد. برای نفس بايد مواد غذایی، شفاف💧باشد ڪه اين ها چیست؟
❈بايد غذا غير از حلال بودن و
طهـ🌸🍃ـارت، براى نفس طيب هم باشد يعنى بايد معنى شده باشد.
مثلا وقتى ڪه نان🍞 و مغز گردو و ڪشمش را در يک فضاى🌬 آرام براى فرد گرسنه مى گذارند
نفسش مى شناسد، نفس هم مغز گردو را
مى شناسد، هم ڪشمش را مى شناسد و هم نان 🥖را مى شناسد. 🔸لذا امڪان هماهنگ شدن بين غذا و نفس مؤمن امڪانپذير 👌هست ولى غذاهایی مثل پيتزاى 🍕مخلوط را وقتى جلوي نفس مى گذارند؛ براى نفس ترجمه نشده ڪه مواد اوليه اين چیست و چگونه تهيه شده است؛ لذا غذا از طيـ🌺ـب بودن دورمى شود فقط شڪم پر
مى شود ولى انسان دور مى افتد.
❈ با خيلى ڪمتر از اين ها
(غذاهای متنوع فعلی) لذت غذا را
مردم حس مى ڪردند.
مثلا با نان و عدس لذت مى بردند
و تأمين مى شدند.
الآن ده رقم غذا سر سفره هست😐 اما ترڪيبشان، از جهت طبّى ناموزون است. از این بدتر اینڪه همّ و روح طرف مرتب پائين😔 آمده و به درجه حيوانيت 🐑رسیده است؛ به طورى ڪه هَمّ او فقط 😕پر ڪردن معده و لذت بردن😅 ذائقه و شامه و قواى...
#ادامه_دارد...📚✒️
👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫
منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat
🍃🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm
🍃
🌺
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼🍃