🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
218 subscribers
10.3K photos
590 videos
108 files
3.01K links
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
Download Telegram
Forwarded from عکس نگار
🌹#سردارشهید_رضاشکری_پور

🔹(قسمت چهارم )

⬅️پس از عضویت در #سپاه مدتی آموزش نظامی دید. بعد از پایان این دوره آموزشی به دلیل موفقیت در دوره به فرماندهی یکی از گردان‌های آموزشی و مدتی بعد به #فرماندهی_پادگان_آموزشی منصوب شد.

⬅️او فرماندهی بود که هر آموزشی را به نیروهای تحت امر خود می‌داد، خود نیز رعایت می‌كرد. او در پشت جبهه بود اما #علاقه زیادی به شركت در #جبهه و #جنگ داشت. در همین مدتی که فرمانده پادگان آموزشی بود موفق شد چند بار در عملیات و خط مقدم جبهه حضور یابد.

🌾کانال عهدباشهدا🌾

https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🌹#شهد_محسن_وزاوایی

🔸(قسمت سوم )

🍀با پیروزی انقلاب ایران✌️ در ۱۳۵۷ و تشکیل جهاد سازندگی وی به عضویت این جهاد در آمد و راهی لرستان شد. وی پس از انقلاب علاوه بر جهاد در بیشتر ارگان‌ها از جمله کمیته، بسیج و آموزش و پرورش خدمت کرد.

🍀محسن وزوایی در سال 1358 همزمان با کار تبلیغاتی در جمع دانشجویان پیرو خط امام، بلافاصله با تشکیل #سپاه پاسداران، به این ارگان نظامی پیوست و در دوره‌ای فشرده، آموزش‌های چریکی را در سپاه آموخت. او مدتی در سپاه به عنوان #فرمانده_مخابرات انجام وظیفه کرد، سپس سرپرستی واحد اطلاعات ـ عملیات را به عهده گرفت.

🍀به دنبال تلاش‌های دولت موقت واعتراض اقشار مختلف مردم محسن وزوائی از کردستان به تهران آمد و پس از هماهنگی و برنامه ریزی‌های لازم 🍃با جمعی از دانشجویان پیرو خط امام در روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸ سفارت آمریکا را به عنوان لانه جاسوسی تسخیر کرد. 🍃


🍃سخنگوی جوانان انقلابی

شهید محسن وزوایی پس از 13 آبان 1358، به علت معلومات فراوان عقیدتی و سیاسی، بهره هوشی وافر و نیز #تسلط بر زبان و ادبیات #انگلیسی، مسئولیت سخنگویی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام رحمه الله را در کنفرانس های پیاپی و مصاحبه با گزارشگران #رسانه های_خارجی برعهده گرفت. هر از چند گاهی سیمای پرصلابت و مصمم او، در تمامی رسانه های ارتباط جمعی غرب، به عنوان #سخنگوی_جوانان طرفدار امام خمینی رحمه الله منعکس می شد.

🌹کانال عهدباشهدا🌹

https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
#اناالله_و_اناالیه_راجعون

🍂خانم #مرضیه_حدیدچی (دباغ) از مبارزان پیشگام نهضت اسلامی، امروز بر اثر بیماری در بیمارستان خاتم الانبیا تهران دار فانی را وداع گفت.

💠#مرضیه_حدیدچی (دباغ) که بود؟؟

(محافظ شخصی امام و اولین زن فرمانده سپاه )

🔶گوشه ای از سوابق بانوی مجاهد خواهر طاهره از یاران امام و رهبری در طول نهضت انقلاب اسلامی

🔹 بانو مرضیه حدیدچی معروف به طاهره دباغ از شاگردان آیت‌الله سید محمدرضا سعیدی بود و با جامعه روحانیت مبارز همکاری داشت.

🔹در سال 1353 و پس از دو بار بازداشت توسط ساواک با کمک شهید محمد منتظری و با پاسپورت جعلی از کشور خارج شد.

🔹حدیدچی و دخترش رضوانه میرزا دباغ در مدت بازداشت مورد وحشیانه‌ترین شکنجه ها توسط ساواک قرار گرفتند.

🔹او همچنین در #عربستان سعودی به توزیع اعلامیه‌های امام خمینی در میان حجاج میپرداخت اما بیشتر فعالیت‌های او در خارج از کشور مربوط به آموزش مبارزات چریکی در #سوریه و #لبنان زیر نظر شهید محمد منتظری و با حمایت امام موسی صدر میشد.

🔹در هنگام اقامت امام خمینی در پاریس بعنوان تنها زن محافظ شخصی و همچنین مسئول انجام وظایف اندرونی بیت امام مشغول فعالیت شد. امام، بانو حدیدچی را خواهر طاهره خطاب میکردند.

🔹پس از پیروزی انقلاب مناصبی چون اولین زن فرمانده #سپاه (استان همدان)، و رئیس زندان‌های زنان تهران را بر عهده داشت. .

🔹بانو دباغ به همراه آیت الله جوادی آملی یکی از سه نماینده‌ای بود که در سال 67 پیام #امام_خمینی را به گورباچف آخرین رئیس جمهور شوروی رساند.

🔹بانو حدیدچی طی عمر بابرکت خود سه دوره نماینده مردم تهران و همدان در مجلس شورای اسلامی، مسئول بسیج خواهران کل کشور و استادی مدرسه شهید عالی مطهری و قائم مقامی دبیرکل جمعیت زنان جمهوری اسلامی را برعهده داشت.

🌺روحش شاد🌺

🌹کانال عهدباشهدا🌹

https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ ‍ 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
#شهیدمدافع_حرم_محمد_زهره_وند
#قسمت_سوم

در دوره متوسطه با ثبت نام در هنرستان
قائم و عضویت در #پایگاه بسیج مدرسه یک
اجتماع و دور همی جدید را تجربه می کرد.
او که در خانواده ای مذهبی و زحمت کش
رشد و نمو پیدا کرده و با آداب و اخلاق اسلامی
آشنا شده بود حالا بهتر می توانست روحیه
مذهبی خودش را در پایگاه بسیج پرورش دهد واین زمینه ای شد تا در سالهای پایانی هنرستان از طریق بسیج با فعالیتهای #سپاه_پاسداران انقلاب اسلامی آشنا شود.

وی با حضور در پایگاه ها و یادواره هایی
که به مناسبت های گوناگون برای شهدا
برگزار می شد، #شیفته حضور در #سپاه
شده و پس از فارغ التحصیل شدن(سال1383)
جهت #عضویت در #سپاه داوطلب شد.

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
#ازدواج💞

ازش گله کردم که چرا دیر به دیر سر
می زند. گفت «پیش #زن_های_دیگه ام. » گفتم «چی؟»⁉️⁉️
گفت «نمی دونستی #چهار_تا_زن دارم؟» دیدم شوخی می کند. چیزی نگفتم.
گفت «جدی می گم.
من اول با #سپاه ازدواج کردم،
بعد با #جبهه،
بعد با #شهادت،
آخرش هم با #تو. »

#شهیدمهدی_زین_الدین
#خاطره
📚یادگاران، جلد ده، کتاب شهید زین الدین، ص 70

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_سردار_سیدحمیدتقوی_فر
#قسمت_سوم
#فعالیتهای_انقلابی

پس از پیروزی انقلاب اسلامی✌️ ابتدا وارد #کمیته_های_انقلاب_اسلامی شد. سپس سال 1358 به عضویت #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اهواز درآمد و دوره آموزشی عمومی سپاه را گذراند و بعد از آن در واحد #اطلاعات و #تحقیقات سپاه مشغول خدمت شد.

🍃کار #ستادی و #پشت_میز نشینی را #دوست_نداشت مدام در #بیایان ها بود و به دنبال کارهای سخت می گشت.

🍃قبل ازجنگ که قائله خلق عرب در خوزستان شکل گرفت یکی از مسئولین #مبارزه با خلق عرب شد. آن روزها خلق عرب سبب #بمب_گذاری و #آتش_زدن لوله های نفت خوزستان می شدند و همیشه به دنبال #شناسایی و #دستگیری عوامل ناامنی ها می گشت. کاملا با فرهنگ مردم خوزستان آشنایی داشت و توانسته بود ستون پنجم دشمن که از عوامل نفوذی صدام می شدند را بشناسد تا عوامل را روستا به روستا و شهر به شهر #دستگیر کند. شب و روز خود را برای مبارزه با این ضد انقلاب ها گذاشته بود.

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_سردار_سیدحمیدتقوی_فر
#قسمت_نوزدهم

برادر شهید:
یکی از #صفات بارز او #خستگی ناپذیری بود و تا زمانی که #عملیات‌ها اجرا می‌شد همیشه در صحنه #حاضر بود و گاه اتفاق می‌افتاد تا #ماه‌ها او را نمی‌دیدیم و همیشه می‌گفت من #وقف_اسلام هستم و باید دینی را که بر گردن دارم ادا کنم.

سردار ایرج مسجدی گفتند: وی انسانی #متدین، #شجاع، #مخلص، مجاهدی نستوه بود که تنها برای #رضای_خدا، در راه شهدا و برای اباعبدالله الحسین(ع) مجاهدت کرد.

وی می‌افزاید: از ویژگی‌های مهم اخلاقی این شهید عزیز می‌توان به #کم_ادعایی و #سختکوشی اشاره کرد و به حق نام وی را #شهیدجهاد_و_تقوا گذاشتند.

کمتر کسی چنین #روحیه ای را تا 38 سال بعد از جنگ #حفظ کرده است. واقعا تا روز شهادت #رفتار، اخلاق، منش شهید تقوی ذره ای #تغییر نکرده بود. خیلی ها این چند ساله در رفتار و اعتقادات متزلل شدند ولی شهید تقوی مثل همان روزهای اول جنگ #عاشق_رهبر و #امام و #ولایت باقی ماند.
چند ماه قبل به دیدنم آمد. #اخلاص و ساده زیستی اش عوض نشده بود. یک سالی می شد که #بازنشسته شده بود. می گفت دوست ندارم از #سپاه بروم.

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
#شهیدمدافع_حرم_سردار_سیدحمیدتقوی_فر
#قسمت_سی_ویکم
#خاطرات

🔸راوی همسر شهید:
آن زمان در اهواز بودیم ، چند روز بعد از #ترور نا فرجام حاج حمید در پذیرایی نشسته بود و تلوزیون نگاه می کرد که از شدت خستگی خوابش برد .#ساعت حدود ۱۲ شب #نارنجکی داخل پذیرایی انداختند همراه با دختر هایم در اتاق خواب بودیم با شنیدن #صدای_مهیب از اتاق خارج شدیم و او هم به سمت هال دوید .
در آن #حادثه پتو سوخت ولی حاج حمید #صدمه ای ندید .تکه های #نارنجک به سقف و دیوار اتاق ها پخش شده بود . همسایه سپاهی مان حادثه را به حفاظت #سپاه اطلاع داد. حفاظت احتمال می داد که بخاطر #ترورصدام که #نقشه_حاج_حمید بود این ترور از طرف #منافقین یا نفوذی ها انجام شده است .
حاج حمید نقشه ترور صدام را کشیده بود در آن ترور فرزند صدام ۱۳ تیر خورد و خود صدام زنده ماند .
فردای ان روز هوا بسیار سرد بود . از طرف #حفاظت سپاه هم یک سرباز را برای #نگهبانی به درب منزلمان فرستادند .حاج حمید گفت" #نیازی_به_نگهبانی_نیست،برو" آن سرباز رفت و مجدد سرباز دیگری آمد . حاج حمید با دیدن سرباز عصبانی شد و گفت"در این هوای سرد نیاز به نگهبانی نیست اتفاقی نمی افتد . بروید" با سپاه تماس گرفت که سربازی نفرستد .
پس از #ترور نافرجام حاج حمید برخی اقوام تماس گرفتند و خبر دادند که #صدام برای #سر حاج حمید #جایزه گذاشته است .اقوام از من می خواستند که مانع فعالیت هایش شوم اما هر بار که بر سر این موضوع بحث می کردیم حاج حمید به من اطمینان می داد که نگران نباشم و چیز مهمی نیست .

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊

#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_دوم

ورزشکار بود و به #ورزش_کاراته علاقه داشت و از 10 سالگی به این ورزش پرداخته بود. در سال 72 همراه تیم استان آذربایجان شرقی در #مسابقات چهارجانبه بین المللی در تبریز به مقام #قهرمانی🏅 دست پیدا کرد.

🔹#فوتبال⚽️، دیگر ورزش مورد علاقه او بود و بدنبال تعقیب حرفه‌ای این ورزش بود که بخاطر پرداختن به درس از پیگیری آن منصرف شد.
🔹در سال ۷۸ با اخذ دیپلم متوسطه📜 در رشته علوم تجربی، عازم #خدمت_سربازی شد. دوره آموزش را در اردکان یزد گذراند و ادامه خدمت را در پادگان الزهراء (س) نیروی هوایی سپاه پاسداران در تبریز به انجام رساند. آشنایی نزدیک با نهاد مقدس #سپاه_پاسداران انقلاب اسلامی در این دوره، نقطه عطف زندگی شهید بیضائی محسوب می‌شود.

🌹کانال عهدباشهدا🌹➡️⬇️
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🕊🕊

#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_سوم

بعد از #اتمام خدمت سربازی، علیرغم تشویق اطرافیان به ادامه #تحصیل در دانشگاه، با اختیار خود و با یقین کامل، #عضویت در #سپاه_پاسداران انقلاب اسلامی را انتخاب نمود و در بهمن ماه سال ۸۲ وارد دوره افسری دانشکده امام علی (ع) سپاه شد. ورود او به دانشکده افسری ملازم با #هجرت او از #تبریز به #تهران بود که با این هجرت ادامه زندگی را در #جهاد_فی_سبیل_الله رقم زد.

او #نام_مستعار_حسین_نصرتی را در سپاه برای خود انتخاب نموده بود که به گفته خودش #برگرفته از #ندای «هل من ناصر ینصرنی» مولای خود حسین بن علی (ع) و کنایه از لبیک به این ندا بود. در شهریور ماه سال ۸۵ از دانشکده افسری فارغ التحصیل گردید و قدم در راهی گذاشت که تا آخرین لحظه حیات ظاهری او، هیچ تزلزلی در پیمودن آن در وی مشاهده نشد.

🌹کانال عهدباشهدا🌹➡️⬇️
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ
#شهیدمدافع_حرم_هاشم_دهقانی_نیا

💢کلیپی که دوستان وهمکاران شهید در#سپاه_اردبیل زحمت ان راکشیدن حتما ببینید

💢از آموزش در ایران تا جنگ در سوریه

🕊کانال عهدباشهدا🕊
@shahidegomnamm 👈
‍ │ #سبک_زندگی_شهدا

خواستگاری اومدگفت:
من #چهار تا #زن دارم

اول با #سپاهازدواج کردم💍
بعدبا #جبهه✌️
بعدبا #شهادت💔
آخرش با #تو💚

#همسرشهیدمهدی‌زین‌الدین🕊

─┅┄✵
💠 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ ‍ #هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩

💥در اين روز #عبيدالله_بن_زياد #نامه‌اي📨 به نزد #عمربن_سعد فرستاد و به او ‏دستور داد تا با سپاهيان خود بين امام حسين (ع) و اصحابش و #آب_فرات💦 فاصله ايجاد كرده ‏و اجازه ن#وشيدن حتي يك قطره آب را به امام #ندهند، همانگونه كه از دادن آب به عثمان بن ‏نعمان خودداري شد.😔

👺 #عمر بن سعد نيز فوراً #عمرو_بن_حجاج را با #پانصد_سوار در كنار شريعه #فرات💦 مستقر كرد و #‏مانع دسترسي امام حسين (ع) و يارانش به آب شدند و اين #رفتار غيرانساني #سه روز ‏قبل از #شهادت حضرت صورت گرفت در اين هنگام مردي به نام عبدالله بن حصين ازدي كه ‏از قبيله بجيله بود 🗣فرياد برداشت كه👇👇

🍃 اي حسين! اين #آب را ديگر سان رنگ آسماني ‏نخواهي ديد! به خدا سوگند كه قطره‌اي از آن را #نخواهي_آشاميد تا از #عطش_جان‌دهی!‏

🍃#امام_حسين (ع) فرمود: #خدايا! او را #از_تشنگي_بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار ‏مده!

🍂 #حميد_بن_مسلم مي‌گويد به خدا سوگند كه پس‌ازاین گفتگو به ديدار او رفتم درحالی‌که بيمار بود، قسم به آن خدايي كه جز او پروردگاري نيست، ديدم كه #عبدالله بن ‏حصين آن‌قدر آب مي‌آشاميد تا شكمش بالا آمد! و باز فرياد مي‌زد العطش! باز آب مي‌خورد ‏تا شكمش آماس مي‌كرد ولي سيراب نمي‌شد و چنين بود تا جان داد.

💠در #اين_روز بود كه خبر رسيدن #مسلم_بن_عوسجه كه #شبانه از كوفه به #كربلا آمده و خود را ‏به #سپاه_امام رساند، اصحاب و ياران را خوشحال و شادمان كرد

#مسلم_اولين_شهيد_عاشوراست كه در حمله نخست به #شهادت رسيد.

💠 #پيرمردي بزرگوار از طايفه بنی اسد و از ‏چهره‌هاي درخشان كوفه و از هواداران اهل‌بیت (ع) بود از اصحاب پيامبر (ص) و از ‏مسلمانان باسابقه به شمار مي‌رفت و از آن حضرت هم روایت‌شده است كه پارسا، ‏شجاع و سواركاري نامي بود.

#کاروان_عشق
#هفتم_ماه_محرم‌الحرام
#یا_حسین 🚩

🏴ڪانال عهـدبا شهـدا 🏴
💠 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ ‍🚩 #هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩


🍂در روز #هشتم_محرم‌الحرام سال 61 هجرى قمرى با اینکه #سپاه_امام_حسين ‌‏(ع) در #محاصره شديد قرار داشت، #اميه_بن_سعد_طايي خود را به #ياران امام رساند.‏

🍂#اميه_بن_سعد_طايي از #شهداي_كربلا به شمار مي‌آيد و #روز_عاشورا ‏به نقلي در #حمله_اول_شهيد شد. وي در سواركاري نامي، شجاعي از كوفيان و از اصحاب ‏امیرالمؤمنین (ع) بوده است و در جنگ صفين نيز حضور داشتند.

🍂در اين روز #عطش بار ‏ديگر بر همراهان امام (ع) #غلبه كرد و #عمر_بن_حجاج به #محاصره_شريعه_فرات مباهات ‏مي‌كرد و به حضرت #زخم‌زبان مي‌زد.‏

🍂ابومخنف از زبيدي نقل كرده كه مي‌گفت: از عمرو بن حجاج هنگامی‌که نزديك #اصحاب امام ‌‏(ع) شد شنيدم مي‌گفت:اي كوفيان! از ابن زياد و جمع خود دست نكشيد و در #كشتن ‏كسي كه از دين بيرون رفته(امام حسين (ع)) و با امام خود يزيد مخالفت مي‌كند #ترديد ‏نكنيد.😳

امام فرمود:👇👇

🍂اي عمرو بن حجاج! آيا مردم را بر من مي‌شوراني؟ آيا ما از دين خدا ‏بيرون رفته‌ايم و شما بر دين پايدار مانده‌ايد؟

🍂 هان! به خدا سوگند، آنگاه‌که جان‌های شما از ‏بدن‌ها مفارقت كنند و بر اين اعمال خود بميريد، درخواهيد يافت كه کدام‌یک از ما از دين ‏خدا بيرون رفته و چه كسي به سوختن در آتش سزاوارتر است.‏

🍂در پايان روز هشتم، #حضرت_سكينه (ع) فرزند اباعبدالله الحسين (ع) مي‌گويد👇

مهتاب🌙 ‏فضاي #خيمه امام را روشن كرده بود ديدم پدرم ميان جمعيت ايستاده و خطاب به ياران و ‏همراهان مي‌فرمايد:👇👇

💠اي مردم! هرکدام از شما كه مي‌تواند بر #تيزي_شمشير و ضربات ‏نيزه‌ها صبر كند، با ما قيام نمايد وگرنه از ميان ما برود و خود را نجات دهد.

🍂سخنان امام به ‏پايان نرسيده بود كه #ياران همگي صدا زدند سوگند به خدا چنين نخواهيم كرد، بلكه جان، ‏مال، زن و فرزندان خود را #فداي تو خواهيم كرد.

#کاروان_عشق
#هشتم_ماه_محرم‌الحرام
#یا_حسین 🚩


🏴ڪانال عهـدبا شهـدا 🏴
💠 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ ‍ ‍ 🚩 #هر_روز_باقافله_ی_حسینی 🚩

🍃در سپيده‌دم روز #دهم_محرم‌الحرام سال 61 هجرى قمرى #امام_حسين (ع) يارانش را فراخواند تا #نماز_صبح را اقامه كنند. همراهان سي و دو سوار و چهل تن پياده بودند. امام به ياران و اصحابش نگاه كرد. آن‌ها را اندك در عدد و فراوان در ايمان و عقيده يافت هر نفر از آن‌ها برابر با بیست‌نفری بود كه در باطن بزدل و ترسو بودند.

🍃 #امام_حسين (ع) #سپاه را به #سه_جبهه_تقسيم نمود. سمت راست به رهبري زهیر بن قبن، سمت چپ به سرپرستي حبيب بن مظاهر و در قلب سپاه، خود ايشان اهل‌بیت (ع) و ديگر ياران ايستادند.

🚩 #پرچم را به دست #برادرش_عباس داد كه او بهترين نيزه‌انداز، بی‌باک‌ترین و نيرومندترين افراد بود.

👺 #عمر_بن_سعد دستور داد تا #لشكرش را كه متشكل از سي هزار نفر پياده و سواره بود، منظم كنند.

💢 #عبدالله_بن_زهير بن سليم ازدي را بر اهالي مدينه گمارد. #عبدالرحمن بن ابي سبره حنفي را بر اهالي مذحج و اسد، #قيس_بن_اشعث را بر اهالي ربيعه، كنده و #حر_بن_يزيد رياحي را در رأس اهالي تميم و همدان قرارداد. سپس اين عده را به دو قسمت تقسيم كرد. قسمت راست كه امير آن #عمرو_بن_حجاج زبيدي بود و قسمت چپ كه در رأس آن #شمربن_ذي‌الجوشن عامري قرار داشت.


💢آنگاه #لشكر را به دو بخش #پياده و #سواره تقسيم نمود. فرماندهي پياده با شبث بن ربعي و سواره با عزره بن قيس احمسي بود و پرچم را به دست غلامش ذويد داد.

از #امام_زین‌العابدین (ع) نقل‌شده است كه فرمود:👇👇

✳️ #صبح_عاشورا، چون #سپاه دشمن بر امام حسين (ع) رو آورد، #امام دست به #دعا برداشت و عرض كرد: بار الها! در هر اندوهي، تكيه‌گاهي و در هر سختي اميد مني.

در هر حادثه ناگواري كه بر من آيد، پشت و پناه و ذخيره مني! چه‌بسا غمي كه در آن دل، خوار و دشمن، شاد می‌شد و من آن را به درگاهت آورده و به تو شكوه كردم، تا از جز تو بريده و تنها به تو رو آورده باشم و تو گشايش دادي و آن را از من راندي. پس تو دارنده هر نعمت و صاحب هر نيكي و مقصد اعلاي هر خواسته‌اي.✳️

🍃 #امام تصميم گرفت كه براي #آخرين_بار با #عمر_بن_سعد #ملاقات كرده و حجت نهايي را بر او تمام كند تا براي او ديگر عذري نماند. لذا او را فراخواند و به او چنين فرمود:👇

🔶اي #عمر، تو چنين می‌اندیشی كه #مرا_می‌کشی و #يزيد حكومت ري و گرگان را به تو می‌دهد!

🔶به خدا سوگند كه از آن سيراب نخواهي شد و اين مطلبي است حتمي. هر چه می‌خواهی انجام بده كه نه در دنيا و نه در آخرت به شادي نخواهي رسي. مانند اين است كه من سر تو را بر چوب‌دستی می‌بینم كه كودكان به آن سنگ زده و آن را هدف گرفته‌اند.

🔶 #امام (ع) همه #راه‌های_هدايت و ارشاد به راه راست را به كار برد تا از #جنگ_جلوگيري كند زيرا كه او صاحب دعوت خير و سلامتي، دعوت به اسلام بود.

🔶تنها زماني كه تير چون باران به‌سوی سپاه امام روانه شد، در اين هنگام امام تصميم به جنگ گرفت تا آن‌ها به امر خداوند بازگردند.

🍃بعد از #شروع_جنگ پی‌درپی #اصحاب امام (ع) #كشته می‌شدند و چون يك نفر يا دو نفر از آنان به #شهادت می‌رسید پيدا بود، ولي از لشكر انبوه ابن سعد هر چه كشته می‌شد، نمودار نبود.

💠موقع #نماز زهير بن قين و سعيد بن عبدالله از شدت تيرها سست شد و بر زمين افتاد و گفت: خدايا سلام مرا به پيامبرت برسان و آنچه از درد و زخم به من رسيده به او بگو كه من از ياري ذريه رسول خدا، ثواب تو را خواهانم.

💠پس روي به امام كرد و گفت: اي پسر رسول خدا آيا راضي شدي؟ امام فرمود: تو قبل از من به #بهشت می‌رسی.

🍂 #عصر_عاشورا، پس از جنگ‌های بسياري كه #امام (ع) داشت، لحظه‌اي براي استراحت ايستاد.

🍂در اين هنگام #سنگي از سوي دشمن آمد و بر #پيشاني ايشان نشست كه #خون از آن جنبش كرد. امام خواست كه با #جامه، خون از #چهره_پاك كند كه #تيري_سه_شعبه و مسموم بر #سينه حضرت نشست.

🍂 #امام_صادق (ع) دراین‌باره می‌فرماید: در #پيكر_جدم، #جاي_سي_و_دو_زخم_نيزه و #چهل_و_چهار ضربت #شمشير ديده شد.
جبه سياه فامي كه بر تن آن حضرت بود براثر ضربت شمشير و نيزه پاره شده بود.

السلام علي‌الحسين و علي علي بن حسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين .

#کاروان_عشق
#دهم_ماه_محرم‌الحرام
#عاشورای_حسینی
#یا_حسین 🚩

🏴 ڪانال عهـدبا شهـدا👇
🏴 @Shahidegomnamm
📎 #پست_اینستاگرام
مادر #شهید_معزغلامی

🍀خستہ نباشی بزرگ مرد من راست گفتی #عمر_داعش خیلی کم بود...
بہ امید روزے ڪہ تو و رفقات برگردین، شڪ ندارم سرداران #سپاه_ظهور و رجعت شمایید


💠 @Shahidegomnamm
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#داستان #فرمانده_من #قسمت_صدوپنجاه_ونهم صدای ویبره ی موبایلم منو به خودم اورد .به پهلوی راستم چرخیدم و گوشیو از کنار تخت برداشتم ... با دیدن اسم حسام #قلبم به تپش افتاد💓 ... نمی دونستم با شنیدن خبر بارداریم خوشحال میشه یا نه... 💞تصوسر تلفن سبز رنگو لمس…
🍃💌 @Shahidegomnamm

#داستان
#فرمانده_من
#قسمت_صدوشصتم

📝 قرار بود یکی دوروزی توی خونه ی خودم باشم و بعد وسایلمو جمع کنم و برم پیش مامان ... هر چند دلم طاقت نمیاورد و باز هم بر می گشتم .
وارد اتاق مشترکمون شدم .
تصویر حسامو به دستم گرفتم ... آروم نوازشش کردم ... دلم برای خندش غنج رفت ...عکسو گذاشتم سر جاشو رو بهش گفتم : میدونی چقد دلم واست تنگ شده دیوونه ؟همون لحظه زنگ خونه به صدا در اومد . ... چادر رنگیمو سر کردم و دویدم تو حیاط ... نگاهی کلی به حیاط سرسبزمون انداختم ...صدای در دوباره بلند شد . با صدای نسبتا بلندی گفتم :
_اومدم ... اومدم ...
می دونستم سپیده اس . به در که رسیدم نفس عمیقی کشیدم ...... می خواستم خودم درو براش باز کنم و با چهره ی خندانش مواجه شم .... لبخندی زدمو درو باز کروم ... از صحنه ای که دیدم لبخندم روی لبم خشک شد ... یه آقایی با لباس فرم #سپاه جلوی در ایستاده بود .... رومو گرفتم و سرمو انداختم پایین . با صدای آرومی گفتم : بفرمایید
مرد بی درنگ گفت : سلام علیکم . ببخشید منزل آقای سعادته ؟
سرمو به نشونه ی مثبت تکون دادم و گفتم : بله ... امرتون ؟
تپش قلب گرفته بودم ... دستام می لرزید ، فکر می کردم می خواد خبر #شهادت حسامو بده ...
جوابی نداد . سرمو بالا آوردم . دیدم مشغول خارج کردن چیزی ازکیفشه !
چند ثانیه بعد یه پاکت نامه در آورد و گرفت سمتم ... _این نامه از طرف آقا حسامه ... بفرمایید !
با شنییدن اسم حسام انگار به بند بند وجودم شوک وارد شد .... تشکر کردمو بعد از رفتن مرد درو بستم ... به در تکیه دادمو همونجا نشستم زمین ... بی صبرانه در پاکت نامه رو باز کردمو کاغد داخلشو بیرون کشیدم .
سلام فاطمه جانم .... نور چشمم ...
حالت را نمی پرسم ، آخر خبر دارم دلت گرفته و هوای باریدن داری ...
جان دلم ...
بگذار برایت از اینجا بگویم ... شاید غصه هایت را از یاد ببری...
بعد از اینکه فهمیدم قرار است پدر شوم ، پدرانه تر به بچه های سوری کمک می کنم و آن ها را در آغوش می کشم ...
اینجا کودکانی هستند که تمام اعضای خانواده شان را از دست داده اند و خانه شان آوار شده ...
کودکانی که چشمانشان برق شیطنت نمی زند ...
بچه هایی که حتی دیگر قلبشان هم نمی زند و از دنیای رنگی رنگی شان عروسک های خونی باقی مانده است ...
گویی حقوق بشر شامل این ها نمی شود ... هیچ دیپلماتی به فکرشان نیست و هیچ کاخ سفیدی برایشان جا ندارد ... #سازمان_ملل هم رهایشان کرده ...
کسی نیست موی این دخترک ها را شانه بزند و پسر بچه ها قهرمان زندگی شان یعنی پدر را از دست داده اند ...
بعضی از این بچه ها را باید موقع جراحی روی تخت بیمارستان های صحرایی دید و با خود گفت : جنگ چقدر بی رحم است ...
اینجا گرد مرگ پاشیده اند فاطمه جان ... می خواستم برای جگر گوشه ام ، هدیه ای بخرم اما با خودم گفتم از بازار شام نباید چیزی خرید ... تو که بهتر می دانی ! خانواده ی موالا را در این بازار گردانده اند ... حضرت رقیه چشمش به این عروسک ها افتاده و ... تازیانه خورده .
عزیز دلم ....
هر روز سجده ی شکر به جا می آورم برای امنیتی که همسر و فرزندم دارند ...
می دانم آرام میشوی وقتی میدانی مردت را فرستاده ای که نگذارد هیچ عروسکی خونی شود و ...
دیگر کودک سه ساله ای در خرابه جان ندهد ..
این بار بیشتر از همیشه صبر کن ، افتخار کن به امتحانی که از جانب خدا برایت فرستاده شده ...
مراقب خودت باش ...دوستت دارم.
قربانت ، حسام ، یاحیدر ...
دونه های درشت اشکمو که بی وقفه رو کاغد نامه می چکید پس زدم و نامه رو رو سینم قرار دادم و بغلش کردم ...
قلبم آتیش گرفت از مظلومیت اون بچه ها ...
نامه ی حسام ظاهرش نامه بود و لای نثر هاش روضه خونده بود .... صدای دوباره ی زنگ باعث شد از جام بلند شدم ..



👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع و پیگرد الہے دارد ⛔️🚫

منبع👇🏻

instagram:basij_shahid_hemat


🔑کانال آسمانی عهدباشهدا🔑
🎈 @Shahidegomnamm 🎈
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ 🎞
#نماهنگ زیبای #قافله

با #نوای:🎶
#حاج_صادق_آهنگران

از #قفس
هرگز نمی افتد #سپاه عاشقان
باز می آیدصدای با #نوای کاروان


🍃🌸 JOiN 👇🏻
🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹
°•🌸@Shahidegomnamm
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فایل کم‌حجم و کامل

🎥سخنان صریح و آتشین #ابراهیم_حاتمی‌کیا در اختتامیه جشنواره #فیلم_فجر

من فیلمساز این نظام هستم #سپاه مرا پرورش داد
🌹سلامتی این فیلمساز عزیزو ولایی کشور #صلوات 🌹

@Shahidegomnamm
#خاطرات_شهداء📩

روز عقــد...🎂
زنهای فامیل...🧕🧕🧕
منتظر #رؤيت روی ماه آقا دوماد بودن...
وقتی اومد...
گفتم:

"بفرمايييد،اینم شادوماد...
داره میاد...
کت و شلوار پوشیده و...

همه با #تعجب نگاه میکردن...😳
مرتب بود و تر و تمیز...
با همون لباس #سپاه......😍
فقط پوتیناش یه ذره #خاکی بود..😕😢

💚همسر
#شهید_مهدی_باکری🌷

🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊