Forwarded from عکس نگار
•●❥ 🖤 ❥●•
🍁 #خاطرات
✍با بروبچ #دانشـگاه رفته بودیم #مسافرت..
مسیرو گم کردیم،ماشین خراب شد..
ڪوله هامونو برداشتیم و 4 تایی پای
پیاده گز ڪردیم سمت نوری که از دور نمایان بود..
🌾رسیدیم به یه #روستـا..
خسته بودیم؛ گوشی ها آنتن نمیداد!
به ناچار به یڪی از خونه ها #پناه بردیم
لاے در باز بود،به رسم ادب در زدیم..
#صداے نحیفی به گوش رسید..
#اومــدی_عــزیــز_مـــادر..❣
🍂همو نگاه ڪردیم..!!
بیژن جواب داد؛ببخشید ما #مسافریم
جایی رو نداریم ڪه شب بمونیم
میشه یه #اتاق به ما بدید؟
گفت:بفرمایید! #مهمان حبیب خداست پسرم!
🍂وارد حیاط شدیم؛یه خونه #ڪاهگلی ساده اما دوست داشتنی..
#سـر و #وضـع ما رو ڪه دید ڪمی #جـا_خـورد انـگار..😳
#موهاے افشون و #شلوار جین کوتاه و پاره..
#پسرها هم #ابـروی برداشته و #خالڪوبی
روی دست و شلوار فاق ڪوتاه!
🍂رفتیم توی یڪی از اتاقڪ ها..
_از #تهران میاید؟
بله.
_خب دخترا اسمتون چیه؟
فاطمه و نرجس
_به به چه اسمهای قشنگی..اسم #شوهراتون چیه؟
خنده ای ڪردم و #گفتـم_شـوهـر⁉️
_ #مـگـه اینایی ڪه تو حیاط اند #شوهرتون_نیستن❓
🍂گفتم:بیژن #نامزد فاطمه ست
من و داریوش با هم #دوستیم..
حرفی نزد..❗️❗️
🍂انگار #واژه دوست براش #بیگانه بود!
مثل یڪ ڪدبانوی تمام عیار
یه سفره ی قشنگ برامون باز ڪرد با
ظروف سفالی،دوغ وپنیر؛ڪره و غذای محلے..
🍂چشمم افتاد به #پـوتینـی ڪه گوشه خونه بود
گفتم مادر این پوتینا #چرا اینجاست!؟
گفت پوتینای #پسـرمـه..
شما ڪه ڪلون درو زدید #فڪر_ڪردم_برگشته..
مگه #ڪجا رفته؟
_ #جبـهـه دخترم
جبهه⁉️
🍂_آره،سالها پیش هم سن و سال شما ها بود ڪه رفت..
مثل داریوش رشید..
مثل بیژن چشم و ابرو مشکی..
رفت ڪه به #نامـوسـش؛به #خاڪ_وطنش تجاوز نشه!
🍂این #پوتینا رو با یه #پلاڪ برام آوردن
میگن #شهید شده...
اما من #باور_نمےڪنم؛خودش بهم گفت #برمیگرده..
🍂پوتیناش رو گذاشتم آماده..
آخه گفته بود با همین #پوتینا سر سفره #عقد میشنه..
یڪی رو براش نشون ڪرده بودم
مثل فاطمه چشم قهوه ای..
مثل نرجس چارشونه..
مـن #چشـامـو دوختـم به #در..
#هنـــوزم_منـتــظـــرم..
مـنـتـظــر...😔
🍀 #فاطمه_قاف
🌸 #حجاب_حیا
💔 #مادران_چشم_براه
👌 #تا_ابد_مدیون_خون_شهدا_هستیم
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
🍁 #خاطرات
✍با بروبچ #دانشـگاه رفته بودیم #مسافرت..
مسیرو گم کردیم،ماشین خراب شد..
ڪوله هامونو برداشتیم و 4 تایی پای
پیاده گز ڪردیم سمت نوری که از دور نمایان بود..
🌾رسیدیم به یه #روستـا..
خسته بودیم؛ گوشی ها آنتن نمیداد!
به ناچار به یڪی از خونه ها #پناه بردیم
لاے در باز بود،به رسم ادب در زدیم..
#صداے نحیفی به گوش رسید..
#اومــدی_عــزیــز_مـــادر..❣
🍂همو نگاه ڪردیم..!!
بیژن جواب داد؛ببخشید ما #مسافریم
جایی رو نداریم ڪه شب بمونیم
میشه یه #اتاق به ما بدید؟
گفت:بفرمایید! #مهمان حبیب خداست پسرم!
🍂وارد حیاط شدیم؛یه خونه #ڪاهگلی ساده اما دوست داشتنی..
#سـر و #وضـع ما رو ڪه دید ڪمی #جـا_خـورد انـگار..😳
#موهاے افشون و #شلوار جین کوتاه و پاره..
#پسرها هم #ابـروی برداشته و #خالڪوبی
روی دست و شلوار فاق ڪوتاه!
🍂رفتیم توی یڪی از اتاقڪ ها..
_از #تهران میاید؟
بله.
_خب دخترا اسمتون چیه؟
فاطمه و نرجس
_به به چه اسمهای قشنگی..اسم #شوهراتون چیه؟
خنده ای ڪردم و #گفتـم_شـوهـر⁉️
_ #مـگـه اینایی ڪه تو حیاط اند #شوهرتون_نیستن❓
🍂گفتم:بیژن #نامزد فاطمه ست
من و داریوش با هم #دوستیم..
حرفی نزد..❗️❗️
🍂انگار #واژه دوست براش #بیگانه بود!
مثل یڪ ڪدبانوی تمام عیار
یه سفره ی قشنگ برامون باز ڪرد با
ظروف سفالی،دوغ وپنیر؛ڪره و غذای محلے..
🍂چشمم افتاد به #پـوتینـی ڪه گوشه خونه بود
گفتم مادر این پوتینا #چرا اینجاست!؟
گفت پوتینای #پسـرمـه..
شما ڪه ڪلون درو زدید #فڪر_ڪردم_برگشته..
مگه #ڪجا رفته؟
_ #جبـهـه دخترم
جبهه⁉️
🍂_آره،سالها پیش هم سن و سال شما ها بود ڪه رفت..
مثل داریوش رشید..
مثل بیژن چشم و ابرو مشکی..
رفت ڪه به #نامـوسـش؛به #خاڪ_وطنش تجاوز نشه!
🍂این #پوتینا رو با یه #پلاڪ برام آوردن
میگن #شهید شده...
اما من #باور_نمےڪنم؛خودش بهم گفت #برمیگرده..
🍂پوتیناش رو گذاشتم آماده..
آخه گفته بود با همین #پوتینا سر سفره #عقد میشنه..
یڪی رو براش نشون ڪرده بودم
مثل فاطمه چشم قهوه ای..
مثل نرجس چارشونه..
مـن #چشـامـو دوختـم به #در..
#هنـــوزم_منـتــظـــرم..
مـنـتـظــر...😔
🍀 #فاطمه_قاف
🌸 #حجاب_حیا
💔 #مادران_چشم_براه
👌 #تا_ابد_مدیون_خون_شهدا_هستیم
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
💌 #دلنوشته
•●❥ یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجة ❥●•
💫صــدا مے آید..
#صداے_قدم...
همانها ڪه میگفتند قدم قدم با یه علم ان شاءالله اربعین میام سمــت حــرم...
حال تڪ به تڪ..
گروه به گروه..
موڪب به موڪب به سمت حرم مےآیند
پیر و جوان از جان مایه گذاشته،
بی هیچ تـرسـی به #دیـدار حسین شتافته اند...
🍀هر سال پرشورتر از قبل..
خستگی نمے شناسند..
#نـداے_لبیڪ_یا_حسیـن..
#لبیڪ_یا_زینـب..
#لبیک_یا_مهــدے به گوش مے رسد..
خبــرے در راه است..
خبــرے از جنس #ظهــور..!
🍀خیل عظیم جمعیتی ڪه با پاے پیاده به راه افتاده اند #نشان_دهنده #اتفـاقیسـت_بـےنظیر...
🍀زیارت ڪنندگان اربعین #خبـر_ظهـور منجی عالم بشریت را مے رسانند..
آرے اینان منتظرانند..!
زیرا ڪه منتظران مهـدے عاشوراے اند..
🍀گفته ها حاڪی از آن است ڪه #قبل از ظهـور همه #بشریت از شـرق و غـرب عالم، حسین را مے شناسند..
🍀پس #خبــری در راه است..
عالم حسین را شناخته اند..
#منتقـم خـون حسین در راه است
قلب گواهی میدهد که #او_مــے آید...
🍀 #فاطمه_قاف
🚩 #اربعین_حسینی
✨ #خبری_از_جنس_ظهور
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
•●❥ یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجة ❥●•
💫صــدا مے آید..
#صداے_قدم...
همانها ڪه میگفتند قدم قدم با یه علم ان شاءالله اربعین میام سمــت حــرم...
حال تڪ به تڪ..
گروه به گروه..
موڪب به موڪب به سمت حرم مےآیند
پیر و جوان از جان مایه گذاشته،
بی هیچ تـرسـی به #دیـدار حسین شتافته اند...
🍀هر سال پرشورتر از قبل..
خستگی نمے شناسند..
#نـداے_لبیڪ_یا_حسیـن..
#لبیڪ_یا_زینـب..
#لبیک_یا_مهــدے به گوش مے رسد..
خبــرے در راه است..
خبــرے از جنس #ظهــور..!
🍀خیل عظیم جمعیتی ڪه با پاے پیاده به راه افتاده اند #نشان_دهنده #اتفـاقیسـت_بـےنظیر...
🍀زیارت ڪنندگان اربعین #خبـر_ظهـور منجی عالم بشریت را مے رسانند..
آرے اینان منتظرانند..!
زیرا ڪه منتظران مهـدے عاشوراے اند..
🍀گفته ها حاڪی از آن است ڪه #قبل از ظهـور همه #بشریت از شـرق و غـرب عالم، حسین را مے شناسند..
🍀پس #خبــری در راه است..
عالم حسین را شناخته اند..
#منتقـم خـون حسین در راه است
قلب گواهی میدهد که #او_مــے آید...
🍀 #فاطمه_قاف
🚩 #اربعین_حسینی
✨ #خبری_از_جنس_ظهور
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🔸 " در محضــــر شهیــــد ".......
✍سالها قبـل از جبهـه رفتن نادر، یه روز تمام اعضاء خانواده دور هم جمع شدیم
توے اتاق نشسته و در حال صحبت بودیم ڪه یهو حس ڪردیم داریم #صداے خودمون رو مے شنویم
🍁 به عقب برگشتیم دیدم نادر با #ضبط_صوت صدامون رو ضبط کرده
🍁 نادر ضبط رو روشن ڪرد و گفت :
به صحبتهاتون #گوش ڪنید ....
🍁 وقتی #حرفهاے ضبط شده ے خودمون رو شنیدیم ،همه #ناراحت شدیم ڪه چرا #حرفهـای_بیخودی زدیم....
🍁 نادر گفت: #تمـام حرفهاے شما ضبط مے شود و #نـزد خداوند #محفوظ می مونه،
#مراقب اعمـال و صحبتهاتون باشید.
#شهید_نادر_رضایی💐
#خاطره 🍁
#یادش_با_صلوات ✨
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
✍سالها قبـل از جبهـه رفتن نادر، یه روز تمام اعضاء خانواده دور هم جمع شدیم
توے اتاق نشسته و در حال صحبت بودیم ڪه یهو حس ڪردیم داریم #صداے خودمون رو مے شنویم
🍁 به عقب برگشتیم دیدم نادر با #ضبط_صوت صدامون رو ضبط کرده
🍁 نادر ضبط رو روشن ڪرد و گفت :
به صحبتهاتون #گوش ڪنید ....
🍁 وقتی #حرفهاے ضبط شده ے خودمون رو شنیدیم ،همه #ناراحت شدیم ڪه چرا #حرفهـای_بیخودی زدیم....
🍁 نادر گفت: #تمـام حرفهاے شما ضبط مے شود و #نـزد خداوند #محفوظ می مونه،
#مراقب اعمـال و صحبتهاتون باشید.
#شهید_نادر_رضایی💐
#خاطره 🍁
#یادش_با_صلوات ✨
🕊ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm