Forwarded from عکس نگار
🌷کانال عهدباشهدا🌷
@shahidegomnamm
#شهید_حسن_آبشناسان
#خاطرات
(قسمت چهاردهم )
#خاطره ای از زبان همسر شهید حسن آبشناسان:
شهيد آبشناسان ❤️عاشق شهادت بود و اطمينان داشت كه مسافر 💫جاده نور است. 💠يك سال قبل از شهادتش در عالم خواب ديده بود، بين زمين و آسمان در حركت است كه ناگهان متوجه مانعي در مسير مي شود. مانع با زمزمه ذكر «#ياعلي » از بين رفته و او بالاتر ميرود.💠
درست يك سال بعد حاج حسن 💫آسماني شده بود. در مرخصي آخرش كه تقريبا 3 روز به طول انجاميد، كسالت داشت و پس از استراحت كوتاهي، براي اعزام آماده شد. نميتوانستم طاقت بياورم و با 😟نگراني پرسيدم: «شما تازه آمديد و اي كاش بيشتر ميمانديد.» و او با نگاهي لبريز از محبت و مهرباني پاسخ داد: 🚩«بايد بروم و براي سفر كربلا آماده شوم.»🚩 و براي هميشه رفت.😔 بعد از شهادت وي، همرزمانش تعريف ميكردند كه آن روزها، حاجي مثل هميشه نبود و نمازهاي او، معنويت ديگري داشت.
📒🍁📒🍁📒🍁📒🍁📒🍁
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXetVvs7NM5AbyQ
🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨
@shahidegomnamm
#شهید_حسن_آبشناسان
#خاطرات
(قسمت چهاردهم )
#خاطره ای از زبان همسر شهید حسن آبشناسان:
شهيد آبشناسان ❤️عاشق شهادت بود و اطمينان داشت كه مسافر 💫جاده نور است. 💠يك سال قبل از شهادتش در عالم خواب ديده بود، بين زمين و آسمان در حركت است كه ناگهان متوجه مانعي در مسير مي شود. مانع با زمزمه ذكر «#ياعلي » از بين رفته و او بالاتر ميرود.💠
درست يك سال بعد حاج حسن 💫آسماني شده بود. در مرخصي آخرش كه تقريبا 3 روز به طول انجاميد، كسالت داشت و پس از استراحت كوتاهي، براي اعزام آماده شد. نميتوانستم طاقت بياورم و با 😟نگراني پرسيدم: «شما تازه آمديد و اي كاش بيشتر ميمانديد.» و او با نگاهي لبريز از محبت و مهرباني پاسخ داد: 🚩«بايد بروم و براي سفر كربلا آماده شوم.»🚩 و براي هميشه رفت.😔 بعد از شهادت وي، همرزمانش تعريف ميكردند كه آن روزها، حاجي مثل هميشه نبود و نمازهاي او، معنويت ديگري داشت.
📒🍁📒🍁📒🍁📒🍁📒🍁
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXetVvs7NM5AbyQ
🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨