قبل از خواب زمزمه کنیـــــمツ↯
✺اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً✺
خدایــ♡ـــا !!!
آخر و عاقبت کارهاے ما را ختم به خیر کن ...
#آرامـش_شـب_نصیـبتون
🍃 🌸 @shahidegomnamm
✺اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً✺
خدایــ♡ـــا !!!
آخر و عاقبت کارهاے ما را ختم به خیر کن ...
#آرامـش_شـب_نصیـبتون
🍃 🌸 @shahidegomnamm
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
✨بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین✨ 📔 #زنـدگینـامه 🌷 #سردارشهید_عبدالمهدی_مغفوری 🔻 #قسمـت 5⃣2⃣ 🍁 #خاطرات ✍تلـویـزیـون رو روشن ڪردم ، با تعجب حاجے رو بر صفحه تلویزیون دیدم ، با همان متـانـت همیشگے #سخـن مے گفت 🏳مـردم وجـوانـان ڪرمانی رو به حضـور…
🌹💫🕊🌹💫🕊🌹💫🕊
✨بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین✨
📔 #زنـدگینـامه
🌷 #سردارشهید_عبدالمهدی_مغفوری
🔻 #قسمـت 6⃣2⃣
🍁 #خاطرات
✍دستهـایش #شیمیـایے شده بود و زخـمهاے نـاجـورے داشت ڪه باید همیشه آنها را چرب مےڪرد.
💫مـوقع نمـاز مےرفت تلاش مےڪرد، تا این چـربےها را بشـوید و وضـو بسازد.
👈مےگفت: « #نمےتوانم_بےوضـو_باشم. حتی پیش از #خـوردن_غـذا وضـو مےگرفت.»
💫خسته و ڪوفته مےآمد و #اراده مےڪرد ڪه فقط بیسـت دقیقـه بخـوابد، سپس بلند مےشد به عبـادت، #نمـاز_شـب و منـاجـات.
💫تازه آن لحظه بود که ما مے فهمیـدیم #آرامـش پیـدا کرده،
👌چون آسـایش را، با خـدا بودن مےدانست.
💠ادامــه دارد.....🖊
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
🍃🌼 @Shahidegomnamm
•┈••✾◆🍃🌸🍃◆✾••┈•
✨بـسم ربـــــ الشـــــهدا و الصـــــدیقـین✨
📔 #زنـدگینـامه
🌷 #سردارشهید_عبدالمهدی_مغفوری
🔻 #قسمـت 6⃣2⃣
🍁 #خاطرات
✍دستهـایش #شیمیـایے شده بود و زخـمهاے نـاجـورے داشت ڪه باید همیشه آنها را چرب مےڪرد.
💫مـوقع نمـاز مےرفت تلاش مےڪرد، تا این چـربےها را بشـوید و وضـو بسازد.
👈مےگفت: « #نمےتوانم_بےوضـو_باشم. حتی پیش از #خـوردن_غـذا وضـو مےگرفت.»
💫خسته و ڪوفته مےآمد و #اراده مےڪرد ڪه فقط بیسـت دقیقـه بخـوابد، سپس بلند مےشد به عبـادت، #نمـاز_شـب و منـاجـات.
💫تازه آن لحظه بود که ما مے فهمیـدیم #آرامـش پیـدا کرده،
👌چون آسـایش را، با خـدا بودن مےدانست.
💠ادامــه دارد.....🖊
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
🍃🌼 @Shahidegomnamm
•┈••✾◆🍃🌸🍃◆✾••┈•
Forwarded from عکس نگار
|🌷 رفیــق آسمـونے 🌷|
💞 #عاشقـانـه_هـاى_شهــدا
✍ #قهـر بودیم
درحال نمازخواندن بود...
نمازش ڪه تموم شد نشسته بودم و #توجهی به همسـرم نداشتم ...
📕ڪتاب شعرش را برداشت وبا یڪ #لحن_دلنشین شروع ڪرد به خواندن...
💞ولی من باز باهاش قهـر بودم!
ڪتاب را گذاشت ڪنار...به من #نگاه ڪرد و گفت:
"غـزل تمـام"...نمـازش تمـام...دنیـامات،سڪوت بین من و واژه ها سڪونت ڪرد...
💞بازهم بهش نگاه نڪردم....
💞اینبار پرسید: #عاشقمی؟؟؟😍
سڪوت ڪردم....
گفت: #عاشقـم گـرنیستی لطفی بڪن #نفـرت بورز....
بے تفـاوت بودنت #هـرلحظه آبـم مے ڪند...😢
💞دوباره با لبخند پرسید: #عاشقمــــــی مگه نه؟؟؟؟؟
💞گفتم: نـــــــه
گفت: "تو نه مے گویی و پیداست مے گوید #دلــت آرے ..."😄
"ڪه این سان دشمنی یعنے ڪه #خیلـی_دوستــم_دارے ..."
💞زدم زیرخنده....و روبـروش نشستم....😄
💞دیگر نتوانستم به ایشان نگویم ڪه وجودش چقدر #آرامـش بخشه...
بهش نگاه ڪردم و ازته دل گفتم...
#خـداروشڪـر ڪه هستے ....☺️😌
🥀 #خلبان_شهید_عباس_بابایی
🎤 #راوی:همسر شهید
📚 #خاطرات
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
💞 #عاشقـانـه_هـاى_شهــدا
✍ #قهـر بودیم
درحال نمازخواندن بود...
نمازش ڪه تموم شد نشسته بودم و #توجهی به همسـرم نداشتم ...
📕ڪتاب شعرش را برداشت وبا یڪ #لحن_دلنشین شروع ڪرد به خواندن...
💞ولی من باز باهاش قهـر بودم!
ڪتاب را گذاشت ڪنار...به من #نگاه ڪرد و گفت:
"غـزل تمـام"...نمـازش تمـام...دنیـامات،سڪوت بین من و واژه ها سڪونت ڪرد...
💞بازهم بهش نگاه نڪردم....
💞اینبار پرسید: #عاشقمی؟؟؟😍
سڪوت ڪردم....
گفت: #عاشقـم گـرنیستی لطفی بڪن #نفـرت بورز....
بے تفـاوت بودنت #هـرلحظه آبـم مے ڪند...😢
💞دوباره با لبخند پرسید: #عاشقمــــــی مگه نه؟؟؟؟؟
💞گفتم: نـــــــه
گفت: "تو نه مے گویی و پیداست مے گوید #دلــت آرے ..."😄
"ڪه این سان دشمنی یعنے ڪه #خیلـی_دوستــم_دارے ..."
💞زدم زیرخنده....و روبـروش نشستم....😄
💞دیگر نتوانستم به ایشان نگویم ڪه وجودش چقدر #آرامـش بخشه...
بهش نگاه ڪردم و ازته دل گفتم...
#خـداروشڪـر ڪه هستے ....☺️😌
🥀 #خلبان_شهید_عباس_بابایی
🎤 #راوی:همسر شهید
📚 #خاطرات
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm