﷽
❀
#ارباب_حسین_ع
#قرآن به #سر گرفتم و
گفتم :ســـلام #عــــــشق
یعنی به جز #حریم تو
بر من #حرام #عــشق
#لبیـڪ_یـا_حســـیـن_ع
#صبحــم_بہ_نام_شما
🌷ڪانال عهد با شهدا🌷
💟 @shahidegomnamm
❀
#ارباب_حسین_ع
#قرآن به #سر گرفتم و
گفتم :ســـلام #عــــــشق
یعنی به جز #حریم تو
بر من #حرام #عــشق
#لبیـڪ_یـا_حســـیـن_ع
#صبحــم_بہ_نام_شما
🌷ڪانال عهد با شهدا🌷
💟 @shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
#آماده_باشید👊
💥جوان مومن انقلابی ما زیر #بمباران رسانه ای غرب است.
👊جهاد ادامه دارد...
✌️کمر به #جنگی تمام عیار بسته ایم تا این #فضای_مجازی را برای دشمنانمان نا امن کنیم و #خاکریزشان را از #حریم خانه هایمان تا دل خانه هایشان عقب برانیم.
#دلنوشته
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌹🕊
#آماده_باشید👊
💥جوان مومن انقلابی ما زیر #بمباران رسانه ای غرب است.
👊جهاد ادامه دارد...
✌️کمر به #جنگی تمام عیار بسته ایم تا این #فضای_مجازی را برای دشمنانمان نا امن کنیم و #خاکریزشان را از #حریم خانه هایمان تا دل خانه هایشان عقب برانیم.
#دلنوشته
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊✨🕊✨🕊✨
#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_یازدهم
#خصوصیات_اخلاقی_شهید
✍ #ادب خاصی داشت. نسبت به همه بزرگترها، خصوصا #پدر و #مادرمان همینطور بود. #پدرم گاهی #گلایه داشت که چرا او به کرات در حالتی که #نزدیک به رکوع بود، #خم میشد و #دستشان را #میبوسید. پدرم بارها به او گفته بود این کار را نکند. #مؤدب و #باتقوا بود و #حریم_خاصی داشت که من به عنوان #برادرش تا حدی میتوانستم به او نزدیک شوم و بیشتر از آن از او حیا میکردم.
⚜همرزم شهید؛
وقتی به آن شهید #خیره میشدید و #رفتارش را زیر نظر میگرفتید، #روحیه و #شجاعت بچههای #خطشکن عملیات #کربلای5 را در او میدیدید، همیشه #خندان بود و #تبسم به چهره داشت. #احترام خاصی به همرزمانش بهخصوص پیشکسوتان میگذاشت.
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
#شهیدمدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
#قسمت_یازدهم
#خصوصیات_اخلاقی_شهید
✍ #ادب خاصی داشت. نسبت به همه بزرگترها، خصوصا #پدر و #مادرمان همینطور بود. #پدرم گاهی #گلایه داشت که چرا او به کرات در حالتی که #نزدیک به رکوع بود، #خم میشد و #دستشان را #میبوسید. پدرم بارها به او گفته بود این کار را نکند. #مؤدب و #باتقوا بود و #حریم_خاصی داشت که من به عنوان #برادرش تا حدی میتوانستم به او نزدیک شوم و بیشتر از آن از او حیا میکردم.
⚜همرزم شهید؛
وقتی به آن شهید #خیره میشدید و #رفتارش را زیر نظر میگرفتید، #روحیه و #شجاعت بچههای #خطشکن عملیات #کربلای5 را در او میدیدید، همیشه #خندان بود و #تبسم به چهره داشت. #احترام خاصی به همرزمانش بهخصوص پیشکسوتان میگذاشت.
🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨
🍂 #حسرت...😔
✍شبیه ترین کلمه به حال این روزهای
من است...
دلم #شهادت میخواهد
اما...
میدانم....
#شهادت_فقط_روزی_خوب_های_توست...
🍂همان هایی که در #قنوت های نماز
شبشان با تو عشق بازی کردند...
🍂همان هایی که از #سجدههای زیارت
عاشورایشان به ملکوتت راه پیدا کردند...
🍂همان هایی که برنامه ریزی کرده اند
برای #عند_ربهم_یرزقون شدن...
🍂همان هایی مواظب بوده اند به #حریم
قلبشان کسی جز تورا وارد نکنند...
#دلم شهادت میخواهد
اما...😔
#دلنوشته
#اللهم_الرزقنی_توفیق_شهادت. ..
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🆔 @shahidegomnamm 👈
🍂 #حسرت...😔
✍شبیه ترین کلمه به حال این روزهای
من است...
دلم #شهادت میخواهد
اما...
میدانم....
#شهادت_فقط_روزی_خوب_های_توست...
🍂همان هایی که در #قنوت های نماز
شبشان با تو عشق بازی کردند...
🍂همان هایی که از #سجدههای زیارت
عاشورایشان به ملکوتت راه پیدا کردند...
🍂همان هایی که برنامه ریزی کرده اند
برای #عند_ربهم_یرزقون شدن...
🍂همان هایی مواظب بوده اند به #حریم
قلبشان کسی جز تورا وارد نکنند...
#دلم شهادت میخواهد
اما...😔
#دلنوشته
#اللهم_الرزقنی_توفیق_شهادت. ..
🌷کانال عهدبا شهـ🕊ـدا🌷
🆔 @shahidegomnamm 👈
Forwarded from عکس نگار
🌷 رفیــق آسمـونے 🌷
💠 بہ نقل از خواهر شهید ابراهیم هادی :
✍یادم هست #هدیہ تهیہ میڪرد و بہ من میگفت: بہ دوستانت ڪہ تازہ #نماز را شروع ڪردہ اند و #حجاب را رعایت میڪنند هدیہ بدہ ...
🌸این #رفتار را چهل سال پیش انجام مے داد ! زمانے ڪہ ڪسے بہ این مسائل #توجہ نمے ڪرد ...
🌸وقتے مے خواستیم از #خانہ بیرون برویم خیلے دوستانہ میگفت : #چادر براے زن یڪ #حریم است . یڪ #قلعہ و یڪ #پشتیبان است . از این حریم خوب #نگهبانے ڪنید ...
🌸یڪبار زمانے ڪہ ڪم سن بودم، میخواستم #جوراب_رنگے بپوشم و از خانہ بیرون بروم.
🌸ابراهیم #غیرمستقیم گفت: #حریم_زن با #چادر حفظ میشود ، حالا اگر جوراب رنگے بہ پا ڪنے، باعث مے شود ڪہ #جلب توجہ ڪنے و حریم چادر هم از بین برود. جوراب رنگے جلوے #نامحرم جلب توجہ میڪند و ...
🌸میگفت:اگر #خانم_ها حریم رابطہ با #نامحرم را حفظ ڪنند، خواهید دید ڪہ چقدر آرامش خانوادہ ها بیشتر مے شود.
🌸صداے بلند در پیش نامحرم، مقدمہ آلودگے و گناہ را فراهم میڪند. اگر حریم ها رعایت شود ، نامحرم جرات ندارد ڪارے انجام دهد ...
🌸همیشہ میگفت : بہ حجاب احترام بگذارید ڪہ حفظ #آرامش و بهترین امر بہ معروف براے شماست ...
🌺 #حجاب_اسلامی
🥀 #شهید_ابراهیم_هادی
🍁 #خاطره
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
💠 بہ نقل از خواهر شهید ابراهیم هادی :
✍یادم هست #هدیہ تهیہ میڪرد و بہ من میگفت: بہ دوستانت ڪہ تازہ #نماز را شروع ڪردہ اند و #حجاب را رعایت میڪنند هدیہ بدہ ...
🌸این #رفتار را چهل سال پیش انجام مے داد ! زمانے ڪہ ڪسے بہ این مسائل #توجہ نمے ڪرد ...
🌸وقتے مے خواستیم از #خانہ بیرون برویم خیلے دوستانہ میگفت : #چادر براے زن یڪ #حریم است . یڪ #قلعہ و یڪ #پشتیبان است . از این حریم خوب #نگهبانے ڪنید ...
🌸یڪبار زمانے ڪہ ڪم سن بودم، میخواستم #جوراب_رنگے بپوشم و از خانہ بیرون بروم.
🌸ابراهیم #غیرمستقیم گفت: #حریم_زن با #چادر حفظ میشود ، حالا اگر جوراب رنگے بہ پا ڪنے، باعث مے شود ڪہ #جلب توجہ ڪنے و حریم چادر هم از بین برود. جوراب رنگے جلوے #نامحرم جلب توجہ میڪند و ...
🌸میگفت:اگر #خانم_ها حریم رابطہ با #نامحرم را حفظ ڪنند، خواهید دید ڪہ چقدر آرامش خانوادہ ها بیشتر مے شود.
🌸صداے بلند در پیش نامحرم، مقدمہ آلودگے و گناہ را فراهم میڪند. اگر حریم ها رعایت شود ، نامحرم جرات ندارد ڪارے انجام دهد ...
🌸همیشہ میگفت : بہ حجاب احترام بگذارید ڪہ حفظ #آرامش و بهترین امر بہ معروف براے شماست ...
🌺 #حجاب_اسلامی
🥀 #شهید_ابراهیم_هادی
🍁 #خاطره
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
•●❥ 🖤 ❥●•
📕 #خاطرات
🔴 #لاڪ_جیـغ_قـرمـز..
#مانتوی جلو باز آلبالویی..
#ڪفشای خوشرنگ ده سانتی..
#موهای شینیون شده..
به قول مادر جون هفـت قلـم #آرایـش!
🌸تولد شیدا بود؛حسابی شیڪ و پیڪ ڪرده بودم!
ڪفشا اذیتم میڪرد؛پام چند باری پیچ خورد..اما مهم نبود!
💢توی مسیر برگشت از #پسرای سیڪس پڪ دار خیابون ونڪ ڪلی #تعریف و تمجید شنیدم و ذوق ڪردم!
🔴خستگی از سروکولم بالامیرفت
ڪلید درو چرخوندم؛وارد ڪه شدم
جلوی در ورودی یه جفـت #پـوتیـن_خاڪی دیدم..
قطـره های خـون روش خودنمایی میڪرد..
💢بی توجه به اون،رفتم سمت پذیرایی تا یڪم روی مبل لم بدم ،خستگیم در بره..
شالم رو برداشتم ڪه پرت کنم روی مبل؛
یهو با #صدای_سرفه یه مرد و یالا گفتنش
شالی رو ڪه معلق بود بین زمین وهوا گرفتم و انداختم روی سرم..
🌼سربه زیر گفت سلام!
من اما زل زدم بهش و گفتم سلام!
🌼مثل پسرای کوچه بازار چشماش چار تا نشد و از حدقه نزد بیرون..
#حتی_یه_لحظه_نگاهمم_نڪرد!
#نیشش تا بناگوش باز نشد..!
انگار نه انگار یه دختر با اینهمه رنگ و لعاب جلوش وایستاده..
فقط #عرق_شرم و خجالت روی پیشونیش نقش بست..
من برعڪس اون؛ در ریلڪس ترین حالت ممڪن بودم!
💢با چشم غره ی وحید خودمو جمع ڪردم رفتم آشپزخونه..
مادر جون گفت دوست وحیده؛تازه از #ماموریت اومده...
خیره به گلای یاس روی میز ناهارخوری رفتم تو #فڪر..
[ #چرا خجالت ڪشید؟!
چرا مثل بعضی از آقایون منو #برانداز نڪرد!]
💢صدای مادر جون منو به خودم آورد
لیلی جان بیا برای خداحافظے..
رفتم براے بدرقه..
آستین سمت چپش کاملا #خونی بود!خونے ڪه خشڪ شده...
پرسیدم دستتون زخمیه؟
گفت نه..!
خون #زخمای دوستمه...
تو بغل خودم #شهیـد شد؛امروز آوردیمش..
منم هنوز فرصت نڪردم لباسامو عوض کنم..
🍀[مادر جون]
#خیر از جوونیت ببینی پسرم... #جونتو گذاشتی ڪف دستت..
🍀[آقا محسن]
وظیفه ست مادر...
#هر_قطره_ی_خون_من_فدای_تار_موی_ناموسم..
💢تا اینو گفت سنگینی #نگاه مادر جونو رو خودم حس ڪردم
ڪمی موهامو زدم زیر #شال...
🔴آقا محسن برای حفظ #حریم من و امثال من مے جنگید...
اونوقت من ندای #آزادی سر داده بودم!
#آزادی_پوچ!
🌼یاعلی گفت و رفت!
من موندم و چار دیواری اتاق و یه پازل بهم ریخته توے ذهنم!
#پـوتیـن و #خـاڪ و #خون..
#ناموس و #تار–مو...
#مانتوی جلو باز و #حیا...
#کفش جیغ و #لاک جیغ..!
#حجاب و #حجاب و #حجاب!
#یه_شهید و #یه_پلاک!
#فاطمه_قاف
#لاک_جیغ
#حجاب_حیا
#پوتین_خاکی
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
•●❥ 🖤 ❥●•
📕 #خاطرات
🔴 #لاڪ_جیـغ_قـرمـز..
#مانتوی جلو باز آلبالویی..
#ڪفشای خوشرنگ ده سانتی..
#موهای شینیون شده..
به قول مادر جون هفـت قلـم #آرایـش!
🌸تولد شیدا بود؛حسابی شیڪ و پیڪ ڪرده بودم!
ڪفشا اذیتم میڪرد؛پام چند باری پیچ خورد..اما مهم نبود!
💢توی مسیر برگشت از #پسرای سیڪس پڪ دار خیابون ونڪ ڪلی #تعریف و تمجید شنیدم و ذوق ڪردم!
🔴خستگی از سروکولم بالامیرفت
ڪلید درو چرخوندم؛وارد ڪه شدم
جلوی در ورودی یه جفـت #پـوتیـن_خاڪی دیدم..
قطـره های خـون روش خودنمایی میڪرد..
💢بی توجه به اون،رفتم سمت پذیرایی تا یڪم روی مبل لم بدم ،خستگیم در بره..
شالم رو برداشتم ڪه پرت کنم روی مبل؛
یهو با #صدای_سرفه یه مرد و یالا گفتنش
شالی رو ڪه معلق بود بین زمین وهوا گرفتم و انداختم روی سرم..
🌼سربه زیر گفت سلام!
من اما زل زدم بهش و گفتم سلام!
🌼مثل پسرای کوچه بازار چشماش چار تا نشد و از حدقه نزد بیرون..
#حتی_یه_لحظه_نگاهمم_نڪرد!
#نیشش تا بناگوش باز نشد..!
انگار نه انگار یه دختر با اینهمه رنگ و لعاب جلوش وایستاده..
فقط #عرق_شرم و خجالت روی پیشونیش نقش بست..
من برعڪس اون؛ در ریلڪس ترین حالت ممڪن بودم!
💢با چشم غره ی وحید خودمو جمع ڪردم رفتم آشپزخونه..
مادر جون گفت دوست وحیده؛تازه از #ماموریت اومده...
خیره به گلای یاس روی میز ناهارخوری رفتم تو #فڪر..
[ #چرا خجالت ڪشید؟!
چرا مثل بعضی از آقایون منو #برانداز نڪرد!]
💢صدای مادر جون منو به خودم آورد
لیلی جان بیا برای خداحافظے..
رفتم براے بدرقه..
آستین سمت چپش کاملا #خونی بود!خونے ڪه خشڪ شده...
پرسیدم دستتون زخمیه؟
گفت نه..!
خون #زخمای دوستمه...
تو بغل خودم #شهیـد شد؛امروز آوردیمش..
منم هنوز فرصت نڪردم لباسامو عوض کنم..
🍀[مادر جون]
#خیر از جوونیت ببینی پسرم... #جونتو گذاشتی ڪف دستت..
🍀[آقا محسن]
وظیفه ست مادر...
#هر_قطره_ی_خون_من_فدای_تار_موی_ناموسم..
💢تا اینو گفت سنگینی #نگاه مادر جونو رو خودم حس ڪردم
ڪمی موهامو زدم زیر #شال...
🔴آقا محسن برای حفظ #حریم من و امثال من مے جنگید...
اونوقت من ندای #آزادی سر داده بودم!
#آزادی_پوچ!
🌼یاعلی گفت و رفت!
من موندم و چار دیواری اتاق و یه پازل بهم ریخته توے ذهنم!
#پـوتیـن و #خـاڪ و #خون..
#ناموس و #تار–مو...
#مانتوی جلو باز و #حیا...
#کفش جیغ و #لاک جیغ..!
#حجاب و #حجاب و #حجاب!
#یه_شهید و #یه_پلاک!
#فاطمه_قاف
#لاک_جیغ
#حجاب_حیا
#پوتین_خاکی
🌹ڪانال عهـدبا شهـدا👇
💠 @Shahidegomnamm
•●❥ 🖤 ❥●•