#عاقبت_با_سیاست_تندروها
🔵 ایران در وضعیت «زوگزوانگ»
وضعیتی در بازی شطرنج وجود دارد که بازیکن شطرنج نه کیش است نه مات و نه پات و نه آچمز
حق حرکت دارد اما آرزو میکند ای کاش اين حق را هم نداشت؛ حق حرکات بسیار دارد اما فایدهای ندارد چون هر حرکتی بکند با حرکت بعدیِ حریف مات میشود به این حالت اصطلاحاً «زوگزوانگ» یا حرکت اکراهی گفته میشود.
ایران پس از چهل سال امروز به وضعیتی در صحنه شطرنج سیاست بینالملل رسیده، که نه کیش است، نه مات شده و نه در شرایط پات قرار دارد.
اکنون در برجام حضور دارد اما عملاً هیچ حرکتی صورت نمیگیرد و هیچ سودی از آن نمیبرد. بیحرکت است اما حق حرکت دارد و میتواند این وضعیت را ادامه دهد یا از آن خارج شود ولی نتیجه هر دو انتخاب برایش هیچ است.
میتواند FATF را تصویب کند و به شبکه بینالمللی حساب و کتابهای پولیِ بپیوندد و دروازهی پولشویی را ببندد اما مبتلا به مصیبتهای دیگر میشود.
میتواند در همین حالتی که الان قرار دارد بماند و نابودی و اضمحلال کشور و مردم را با چشم باز و با توسل به سرکوب نظاره کند و یا لاجرم دست به حرکتی بزند!
نمیتواند حرکت هم نکند چون در داخل به شدت تحت فشار است، اقتصادش فروپاشیده است و در آستانهی فروپاشی محتوم اجتماعی است.
بلایای طبیعی و بعضاً خودساخته و ویرانی بخش عظیمی از شهرها و زمینهای حاصلخیز کشاورزی و نارضایتی عمومیِ مردم از خدمات ناقص و بیهدفِ دولت و سردرگمی در برابر سیل ویرانگر و خانمانسوزی که به زودی میادین نفتی را فرا میگیرد و هزاران معضل و مصیبت دیگر که مانند تار عنکبوت گرداگرد این حکومت را فراگرفته، دارد تتمهی مشروعیتش را هم از بین میبرد و هر لحظه امکان دارد با شورش کور گرسنگان مواجه شود.
حکومت میتواند دست به یک حرکت انتحاری بزند، مانند خروج از برجام و دوباره فعالیت هستهایاش را از سربگیرد یا یک موشک شلیک کند به طرف اسراییل اما با کدام پشتوانه؟ با کدام اقتصاد؟
با این وضعیت فروش نفت، یعنی نفت در برابر غذا و دارو و در شرایط بغرنج و رنجآور اقتصاد داخلی، که هر روز مردم گرسنهتر و متلاشیتر از پیش میشوند.
نظام در بررسی و تصویب لایحه بودجه سال آینده کشور دچار سرگیجه شده است، دچار توهم است چون نمیداند اصلاً آیا سال آینده میتواند نفتی صادر کند یا نه؟ به چه مقدار و چگونه؟ به کدام کشور متقاضی؟
آیا اساساً مشتریای برایش مانده؟
با توجه به سفر مشکوک اخیر ولیعهد عربستان به سه کشور پاکستان، هند و چین که عمده خریداران نفت ایرانند و تازه به چه قیمتی و اصلأ چهگونه پول آن را دریافت کند؟
با این فشار سهمگین تحریمی از سوی ایالات متحده و اینکه اساساً با این رشد تورمی افسارگسیخته و کمبودها از آنسو با نارساییها و اعتراضات جسته و گریخته داخلی چه کند؟
اینکه طی مدت یک سال گذشته چه در تورم نقطه به نقطه چه در تورم سالانه ارزش پول ملی بیش از دویست درصد کاسته شده چهگونه میتواند حقوق کارمندان را افزایش دهد؟!
اگر هم بخواهد افزایش دهد با کدام منابع؟
مشکل نظام جمهوری اسلامی از آن جایی آغاز شد که سیاست استراتژیک خود را بر خلاف همهی کشورهای دنیا به جای آرایش بر مبنای منافع ملی، بر مبنای سست و غیرعقلانیِ منافع ایدئولوژیک خود تبیین و تعیین کرده است.
حساب و کتاب جمهوریاسلامی در مواجهه با جهان خارج نیز نه هیچگاه بر اساس منافع ملی و سنجش سود و زیان آنی مصالح کشور و رفاه مردم کشورش بوده و نه بر اساس مشی آیندهنگرانه، بلکه همواره این بوده که در رابطه با فلان کشور آیا میتواند به گسترش منافع ایدئولوژیک خود دست یابد یا خیر؟!
وگر نه، کیست که نداند فیالمثل رابطه با دیکتاتوری بدنام به نام بشار اسد و ایضاً با این سوریهی لتوپارشده تنها موجب زیان ملی و در خطر افتادن منافع استراتژیک و زوال اقتصاد کشور و در نهایت به متلاشی شدن بنیان حکومت خویش میشود که هماینک در آستانه آن قرار گرفته است.
اینکه دل بسته است به حمایت دو اختاپوس و راهزن بینالمللی "روسیه و چین" این دو کشور بر خلاف تصور ما مبنای سیاست خارجیشان همواره غایت انتفاع ملی و تأمین منافع کشورشان بوده و اولویت نخستِ تدابیر سیاسیشان بهرهکشی از کشورهای بحرانزده با حداکثر توان است و اگر گاهی در سطوح کلان بینالمللی دست به حرکتهایی میزنند نه با هدف حمایت از ما بلکه با هدف ایجاد توازن قوا و حفظ هژمونی قدرت و صیانت از بازار تجاریِ خود و تامین آن در برابر توان بالای اقتدار آمریکا و اروپاست
گری کاسپاروف معتقد است زوگزوانگ وحشتناکترین وضعیت در بازیِ تماما فکری شطرنج است که یک بازیکن ابله در نهایت بدسلیقگی میتواند خودش را در آن وضعیت غیرقابل بازگشت گرفتار کند این وضعیت مرگبار از هر صد هزار دفعه تنها یک بار اتفاق میافتد و از دردناکترین انواع خودکشیهای شطرنجی است/تفکر آزاد
@SepehrAzadi
🔵 ایران در وضعیت «زوگزوانگ»
وضعیتی در بازی شطرنج وجود دارد که بازیکن شطرنج نه کیش است نه مات و نه پات و نه آچمز
حق حرکت دارد اما آرزو میکند ای کاش اين حق را هم نداشت؛ حق حرکات بسیار دارد اما فایدهای ندارد چون هر حرکتی بکند با حرکت بعدیِ حریف مات میشود به این حالت اصطلاحاً «زوگزوانگ» یا حرکت اکراهی گفته میشود.
ایران پس از چهل سال امروز به وضعیتی در صحنه شطرنج سیاست بینالملل رسیده، که نه کیش است، نه مات شده و نه در شرایط پات قرار دارد.
اکنون در برجام حضور دارد اما عملاً هیچ حرکتی صورت نمیگیرد و هیچ سودی از آن نمیبرد. بیحرکت است اما حق حرکت دارد و میتواند این وضعیت را ادامه دهد یا از آن خارج شود ولی نتیجه هر دو انتخاب برایش هیچ است.
میتواند FATF را تصویب کند و به شبکه بینالمللی حساب و کتابهای پولیِ بپیوندد و دروازهی پولشویی را ببندد اما مبتلا به مصیبتهای دیگر میشود.
میتواند در همین حالتی که الان قرار دارد بماند و نابودی و اضمحلال کشور و مردم را با چشم باز و با توسل به سرکوب نظاره کند و یا لاجرم دست به حرکتی بزند!
نمیتواند حرکت هم نکند چون در داخل به شدت تحت فشار است، اقتصادش فروپاشیده است و در آستانهی فروپاشی محتوم اجتماعی است.
بلایای طبیعی و بعضاً خودساخته و ویرانی بخش عظیمی از شهرها و زمینهای حاصلخیز کشاورزی و نارضایتی عمومیِ مردم از خدمات ناقص و بیهدفِ دولت و سردرگمی در برابر سیل ویرانگر و خانمانسوزی که به زودی میادین نفتی را فرا میگیرد و هزاران معضل و مصیبت دیگر که مانند تار عنکبوت گرداگرد این حکومت را فراگرفته، دارد تتمهی مشروعیتش را هم از بین میبرد و هر لحظه امکان دارد با شورش کور گرسنگان مواجه شود.
حکومت میتواند دست به یک حرکت انتحاری بزند، مانند خروج از برجام و دوباره فعالیت هستهایاش را از سربگیرد یا یک موشک شلیک کند به طرف اسراییل اما با کدام پشتوانه؟ با کدام اقتصاد؟
با این وضعیت فروش نفت، یعنی نفت در برابر غذا و دارو و در شرایط بغرنج و رنجآور اقتصاد داخلی، که هر روز مردم گرسنهتر و متلاشیتر از پیش میشوند.
نظام در بررسی و تصویب لایحه بودجه سال آینده کشور دچار سرگیجه شده است، دچار توهم است چون نمیداند اصلاً آیا سال آینده میتواند نفتی صادر کند یا نه؟ به چه مقدار و چگونه؟ به کدام کشور متقاضی؟
آیا اساساً مشتریای برایش مانده؟
با توجه به سفر مشکوک اخیر ولیعهد عربستان به سه کشور پاکستان، هند و چین که عمده خریداران نفت ایرانند و تازه به چه قیمتی و اصلأ چهگونه پول آن را دریافت کند؟
با این فشار سهمگین تحریمی از سوی ایالات متحده و اینکه اساساً با این رشد تورمی افسارگسیخته و کمبودها از آنسو با نارساییها و اعتراضات جسته و گریخته داخلی چه کند؟
اینکه طی مدت یک سال گذشته چه در تورم نقطه به نقطه چه در تورم سالانه ارزش پول ملی بیش از دویست درصد کاسته شده چهگونه میتواند حقوق کارمندان را افزایش دهد؟!
اگر هم بخواهد افزایش دهد با کدام منابع؟
مشکل نظام جمهوری اسلامی از آن جایی آغاز شد که سیاست استراتژیک خود را بر خلاف همهی کشورهای دنیا به جای آرایش بر مبنای منافع ملی، بر مبنای سست و غیرعقلانیِ منافع ایدئولوژیک خود تبیین و تعیین کرده است.
حساب و کتاب جمهوریاسلامی در مواجهه با جهان خارج نیز نه هیچگاه بر اساس منافع ملی و سنجش سود و زیان آنی مصالح کشور و رفاه مردم کشورش بوده و نه بر اساس مشی آیندهنگرانه، بلکه همواره این بوده که در رابطه با فلان کشور آیا میتواند به گسترش منافع ایدئولوژیک خود دست یابد یا خیر؟!
وگر نه، کیست که نداند فیالمثل رابطه با دیکتاتوری بدنام به نام بشار اسد و ایضاً با این سوریهی لتوپارشده تنها موجب زیان ملی و در خطر افتادن منافع استراتژیک و زوال اقتصاد کشور و در نهایت به متلاشی شدن بنیان حکومت خویش میشود که هماینک در آستانه آن قرار گرفته است.
اینکه دل بسته است به حمایت دو اختاپوس و راهزن بینالمللی "روسیه و چین" این دو کشور بر خلاف تصور ما مبنای سیاست خارجیشان همواره غایت انتفاع ملی و تأمین منافع کشورشان بوده و اولویت نخستِ تدابیر سیاسیشان بهرهکشی از کشورهای بحرانزده با حداکثر توان است و اگر گاهی در سطوح کلان بینالمللی دست به حرکتهایی میزنند نه با هدف حمایت از ما بلکه با هدف ایجاد توازن قوا و حفظ هژمونی قدرت و صیانت از بازار تجاریِ خود و تامین آن در برابر توان بالای اقتدار آمریکا و اروپاست
گری کاسپاروف معتقد است زوگزوانگ وحشتناکترین وضعیت در بازیِ تماما فکری شطرنج است که یک بازیکن ابله در نهایت بدسلیقگی میتواند خودش را در آن وضعیت غیرقابل بازگشت گرفتار کند این وضعیت مرگبار از هر صد هزار دفعه تنها یک بار اتفاق میافتد و از دردناکترین انواع خودکشیهای شطرنجی است/تفکر آزاد
@SepehrAzadi