آنقدر #وحشت در دل #دشمن انداخته بود که به او #صیاد_خمینی می گفتند
#تک_تیرانداز رشید ایرانی که بیش از هفتصد شلیک #موفق داشت
و جزو بزرگترین تک تیراندازان #تاریخ بود.
دلاوری که به تنهایی تپه هایی را #فتح می کرد که یک گردان از فتح آن عاجز بودند،
همین شد که فرمانده اش، شهید حاج حسین #خرازی به او لقب #گردان_تک_نفره را داد.
حتی ذره ای #تکبر از او دیده نشد،
با نگاه به قامت #خاکی و ظاهر بسیار ساده اش، هیچکس نمی توانست باور کند که او همان تک تیر انداز بزرگ است!
وقتی تک تیر انداز خبره ی #عراقی و او همزمان یکدیگر را هدف قرار دادند، گلوله ی عراقی به گوش عبدالرسول اصابت کرد ولی گلوله ی خودش بر مغز تک تیر انداز عراقی فرود آمد!
و سرانجام پس از مجروحیت های فراوان و به هلاکت رساندن تعداد زیادی از #سربازان و #فرماندهان عراقی و #منافقین کوردل، در عملیات #خیبر با تیر مستقیم سربازان عراقی در حالی که قبلا در اثر انفجار خمپاره #زخمی شده بود،
به درجه ی رفیع #شهادت نائل گشت.
گردان تک نفره ی سپاه ایران،
🌺 #شهیدعبدالرسول_زرین
🇮🇷 پایگاه بســــــیــج تلگرام 🇮🇷
telegram.me/joinchat/BaOAwT5zfbIlCz_3z1Lpjg
تصویر:
https://www.instagram.com/p/BKvIODvASqB/
#تک_تیرانداز رشید ایرانی که بیش از هفتصد شلیک #موفق داشت
و جزو بزرگترین تک تیراندازان #تاریخ بود.
دلاوری که به تنهایی تپه هایی را #فتح می کرد که یک گردان از فتح آن عاجز بودند،
همین شد که فرمانده اش، شهید حاج حسین #خرازی به او لقب #گردان_تک_نفره را داد.
حتی ذره ای #تکبر از او دیده نشد،
با نگاه به قامت #خاکی و ظاهر بسیار ساده اش، هیچکس نمی توانست باور کند که او همان تک تیر انداز بزرگ است!
وقتی تک تیر انداز خبره ی #عراقی و او همزمان یکدیگر را هدف قرار دادند، گلوله ی عراقی به گوش عبدالرسول اصابت کرد ولی گلوله ی خودش بر مغز تک تیر انداز عراقی فرود آمد!
و سرانجام پس از مجروحیت های فراوان و به هلاکت رساندن تعداد زیادی از #سربازان و #فرماندهان عراقی و #منافقین کوردل، در عملیات #خیبر با تیر مستقیم سربازان عراقی در حالی که قبلا در اثر انفجار خمپاره #زخمی شده بود،
به درجه ی رفیع #شهادت نائل گشت.
گردان تک نفره ی سپاه ایران،
🌺 #شهیدعبدالرسول_زرین
🇮🇷 پایگاه بســــــیــج تلگرام 🇮🇷
telegram.me/joinchat/BaOAwT5zfbIlCz_3z1Lpjg
تصویر:
https://www.instagram.com/p/BKvIODvASqB/
Instagram
آنقدر #وحشت در دل #دشمن انداخته بود که به او #صیاد_خمینی می گفتند
#تک_تیرانداز رشید ایرانی که بیش از هفتصد شلیک #موفق داشت
و جزو بزرگترین تک تیراندازان #تاریخ بود.
دلاوری که به تنهایی تپه هایی را #فتح می کرد که یک گردان از فتح آن عاجز بودند،
همین شد…
#تک_تیرانداز رشید ایرانی که بیش از هفتصد شلیک #موفق داشت
و جزو بزرگترین تک تیراندازان #تاریخ بود.
دلاوری که به تنهایی تپه هایی را #فتح می کرد که یک گردان از فتح آن عاجز بودند،
همین شد…
🍁🍂🌾🍁🍂🌾🍁🍂🍁
🍁به روایت همسرشهید.....
#علی_ناصری
متولد1357ازشهربلخاب افغانستان بودند.
ایشان چندسالی درافغانستان علیه طالبان جنگیده بودند.
زمانی که جنگ در #سوریه آغازشد
مشتاق رفتن بودند،امامن مخالفت میکردم
تااینکه درنهایت سال1394 #موفق به رفتن شدند.
دوم فروردین امسال بودکه بدلیل #مجروحیت برگشتند.
روزهای سختی رومیگذروندبخاطر درد اماهرگز بروز نمیدادند....
چون آدم درون گرایی بودن ، حتی ازعکس گرفتن در #سوریه هم فراری بودند.
طوریکه وقتی بخاطر #مجروحیتش کارت قرمزبهش میدن، ازآوردنش امتناع میکنند تا کارشان #خالصانه باشد.
26مردادامسال بودکه شهیدازمن خواستن که غذایی آماده کنم وباهم به #حرم برویم....
اون شب به قدری آرام وخوشحال بودندکه من مجروحیت شان رافراموش کرده بودم.
تمام آن شب فاطمه کوچولو درآغوشش بود،شهیدباتوجه به #زخم هایش حتی آخ هم نمیگفتند....
فردای آن شب برای تامین معاش زندگی عزم رفتن به کارکردن...
من همیشه ازایشون دلخوربودم چون همیشه حرف از #رفتن میزدن.
شهید موقع رفتن گفتن:زهرا #خداحافظ....
خیلی آروم جوابش رودادم
دوباره برگشت وگفت:زهرا #خداحافظ
نمیدونستم اون خداحافظی، خداحافظیه آخر.....
موقع کار حالشون بدمیشه و......
روحش شادویادش گرامی....
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
🍁🍂🌾🍁🍂🌾🍁🍂🍁
🍁به روایت همسرشهید.....
#علی_ناصری
متولد1357ازشهربلخاب افغانستان بودند.
ایشان چندسالی درافغانستان علیه طالبان جنگیده بودند.
زمانی که جنگ در #سوریه آغازشد
مشتاق رفتن بودند،امامن مخالفت میکردم
تااینکه درنهایت سال1394 #موفق به رفتن شدند.
دوم فروردین امسال بودکه بدلیل #مجروحیت برگشتند.
روزهای سختی رومیگذروندبخاطر درد اماهرگز بروز نمیدادند....
چون آدم درون گرایی بودن ، حتی ازعکس گرفتن در #سوریه هم فراری بودند.
طوریکه وقتی بخاطر #مجروحیتش کارت قرمزبهش میدن، ازآوردنش امتناع میکنند تا کارشان #خالصانه باشد.
26مردادامسال بودکه شهیدازمن خواستن که غذایی آماده کنم وباهم به #حرم برویم....
اون شب به قدری آرام وخوشحال بودندکه من مجروحیت شان رافراموش کرده بودم.
تمام آن شب فاطمه کوچولو درآغوشش بود،شهیدباتوجه به #زخم هایش حتی آخ هم نمیگفتند....
فردای آن شب برای تامین معاش زندگی عزم رفتن به کارکردن...
من همیشه ازایشون دلخوربودم چون همیشه حرف از #رفتن میزدن.
شهید موقع رفتن گفتن:زهرا #خداحافظ....
خیلی آروم جوابش رودادم
دوباره برگشت وگفت:زهرا #خداحافظ
نمیدونستم اون خداحافظی، خداحافظیه آخر.....
موقع کار حالشون بدمیشه و......
روحش شادویادش گرامی....
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
🍁🍂🌾🍁🍂🌾🍁🍂🍁