همه منتظر بودند ببینند حال مادر شهید چطور می‌شود، بی‌تاب می‌شود؟
گله ای .. حرفی .. اما مادر مصطفی چیزی نگفت و محکم ایستاده بود.
پرسیدند:
"حالا شما چه می‌کنید؟"
به علیرضا نوه اش اشاره کرد و گفت:
"مصطفایی دیگر تربیت خواهم کرد...
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
گله ای .. حرفی .. اما مادر مصطفی چیزی نگفت و محکم ایستاده بود.
پرسیدند:
"حالا شما چه می‌کنید؟"
به علیرضا نوه اش اشاره کرد و گفت:
"مصطفایی دیگر تربیت خواهم کرد...
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
🕊 #زندگی_به_سبک_شهدا
💞 #عاشقانه_شهدا
.
.
🌷دوستانم توی #بسیج فهمیده بودند
مصطفی ازم #خواستگاری کرده.
از این طرف و آن طرف به گوشم
می رساندند که «قبول نکن، متعصبه»
.
🌷با خانمها که حرف میزد،
سرش را بالا نمیگرفت.
سر برنامه های #بسیج اگر فکر می کرد
حرفش درست است، کوتاه نمی آمد.
به قول بچه ها حرف، حرف خودش بود.
معذرت خواهی در کارش نبود.
.
🌷بعد از #ازدواج، محبتش به من آنقدر
زیاد بود که دوستانم باور نمی کردند
این همان مصطفایی باشد که قبل از
ازدواج می شناختند.
طاقت نداشت سردرد من را ببیند.
.
🎙راوی : #همسر شهید
🌷 #شهید_مصطفی_احمدی_روشن
🇮🇷 #شهید_هسته_ایی
@BasijTv 🇮🇷پایگاه بسیج مردمی تلگرام
💞 #عاشقانه_شهدا
.
.
🌷دوستانم توی #بسیج فهمیده بودند
مصطفی ازم #خواستگاری کرده.
از این طرف و آن طرف به گوشم
می رساندند که «قبول نکن، متعصبه»
.
🌷با خانمها که حرف میزد،
سرش را بالا نمیگرفت.
سر برنامه های #بسیج اگر فکر می کرد
حرفش درست است، کوتاه نمی آمد.
به قول بچه ها حرف، حرف خودش بود.
معذرت خواهی در کارش نبود.
.
🌷بعد از #ازدواج، محبتش به من آنقدر
زیاد بود که دوستانم باور نمی کردند
این همان مصطفایی باشد که قبل از
ازدواج می شناختند.
طاقت نداشت سردرد من را ببیند.
.
🎙راوی : #همسر شهید
🌷 #شهید_مصطفی_احمدی_روشن
🇮🇷 #شهید_هسته_ایی
@BasijTv 🇮🇷پایگاه بسیج مردمی تلگرام
