برادر خرازی با #کد و #رمز گفت:
توانستهایم حدود هفتصد نفر از نیروها را متمرکز کنیم.
اگر اجازه بدهید، از اینجایی که #دشمن خط محکمی ندارد، بزنم به خط دشمن، توی #خونینشهر!
هفتصد نفر چی بود که ما میخواستیم به خونینشهر #حمله کنیم؟
بعدش چی؟
حالت خاصی بر دنیای ما حاکم شده بود!
زیاد خودمان را پایبند مقررات و فرمول های #جنگ نمیکردیم!
گفتم:
بزنید!
ایشان زد؛
یک ساعت هم طول نکشید!
ساعت هشت صبح بود که که داد و بیداد و #فریاد آنها بلند شد!
گفتند:
ما زدیم!
خوب هم گرفته!
#عراقی ها جلوی ما دستها را بالا بردهاند ولی تعداد آنها دست ما نیست!
یک #هلیکوپتر فرستادیم بالا که ببینیم وضعیت چه جور است!
#خلبان فریاد زد:
تا چشمم کار میکند، توی خیابانها و کوچههای #خرمشهر، عراقیها صف بستهاند و دستها را بالا بردهاند!
یعنی قابل شمارش نبودند!
واقعاً مطلب عجیبی بود!
برادر #خرازی، اولین کسی بود که سوار بر #جیپ، آنقدر خود را به #خاکریز زد تا بالاخره توانست با خودرو وارد خرمشهر شود!
رفتیم توی خرمشهر و خرمشهر را گرفتیم!
آماری که به ما دادند، حدود چهارده هزار و پانصد نفر در شهر #اسیر شده بودند!
آنها هنوز عقبهشان قطع نشده بود و توی سنگرهای مستحکمی بودند
و با اینکه اگر باز هم به آنها امکانات نمیرسید، اقلاً ده پانزده روز دیگر میتوانستند #مقاومت کنند
ولی #خداوند متعال در این نمایش #قدرت، نشان داد که چه #وحشت و رعبی در دل اینها انداخت که حتی یک ساعت هم مقاومت نکردند! 🌺 #حاج_حسین_خرازی
📚 به نقل از امیر سپهبد شهیدصیادشیرازی
🇮🇷 پایگاه بســــــیــج تلگرام 🇮🇷
telegram.me/joinchat/BaOAwT5zfbIlCz_3z1Lpjg
تصویر:
https://www.instagram.com/p/BJr19wJgbjj/
توانستهایم حدود هفتصد نفر از نیروها را متمرکز کنیم.
اگر اجازه بدهید، از اینجایی که #دشمن خط محکمی ندارد، بزنم به خط دشمن، توی #خونینشهر!
هفتصد نفر چی بود که ما میخواستیم به خونینشهر #حمله کنیم؟
بعدش چی؟
حالت خاصی بر دنیای ما حاکم شده بود!
زیاد خودمان را پایبند مقررات و فرمول های #جنگ نمیکردیم!
گفتم:
بزنید!
ایشان زد؛
یک ساعت هم طول نکشید!
ساعت هشت صبح بود که که داد و بیداد و #فریاد آنها بلند شد!
گفتند:
ما زدیم!
خوب هم گرفته!
#عراقی ها جلوی ما دستها را بالا بردهاند ولی تعداد آنها دست ما نیست!
یک #هلیکوپتر فرستادیم بالا که ببینیم وضعیت چه جور است!
#خلبان فریاد زد:
تا چشمم کار میکند، توی خیابانها و کوچههای #خرمشهر، عراقیها صف بستهاند و دستها را بالا بردهاند!
یعنی قابل شمارش نبودند!
واقعاً مطلب عجیبی بود!
برادر #خرازی، اولین کسی بود که سوار بر #جیپ، آنقدر خود را به #خاکریز زد تا بالاخره توانست با خودرو وارد خرمشهر شود!
رفتیم توی خرمشهر و خرمشهر را گرفتیم!
آماری که به ما دادند، حدود چهارده هزار و پانصد نفر در شهر #اسیر شده بودند!
آنها هنوز عقبهشان قطع نشده بود و توی سنگرهای مستحکمی بودند
و با اینکه اگر باز هم به آنها امکانات نمیرسید، اقلاً ده پانزده روز دیگر میتوانستند #مقاومت کنند
ولی #خداوند متعال در این نمایش #قدرت، نشان داد که چه #وحشت و رعبی در دل اینها انداخت که حتی یک ساعت هم مقاومت نکردند! 🌺 #حاج_حسین_خرازی
📚 به نقل از امیر سپهبد شهیدصیادشیرازی
🇮🇷 پایگاه بســــــیــج تلگرام 🇮🇷
telegram.me/joinchat/BaOAwT5zfbIlCz_3z1Lpjg
تصویر:
https://www.instagram.com/p/BJr19wJgbjj/
Instagram
برادر خرازی با #کد و #رمز گفت:
توانستهایم حدود هفتصد نفر از نیروها را متمرکز کنیم.
اگر اجازه بدهید، از اینجایی که #دشمن خط محکمی ندارد، بزنم به خط دشمن، توی #خونینشهر!
هفتصد نفر چی بود که ما میخواستیم به خونینشهر #حمله کنیم؟
بعدش چی؟
حالت خاصی بر…
توانستهایم حدود هفتصد نفر از نیروها را متمرکز کنیم.
اگر اجازه بدهید، از اینجایی که #دشمن خط محکمی ندارد، بزنم به خط دشمن، توی #خونینشهر!
هفتصد نفر چی بود که ما میخواستیم به خونینشهر #حمله کنیم؟
بعدش چی؟
حالت خاصی بر…
💌نامه ی یک #اسیر در بند رژیم عراق به امام خمینی(ره) و پاسخ امام (ره) 💌
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸 پدر جان، سلام؛ امیدوارم حالتان خوب باشد. راضی نمیشدم مزاحم اوقات شریفتان گردم، لکن دیگر قدرت تحمل دوری را نداشتم؛ لذا تصمیم به نوشتن نامه برایتان گرفتم.... پدرم باور کنید تحمل سختی راحت است، اما تحمل بر فراق یار دشوار است. پدرم من از بلاد غربت از گوشه زندان غم غبار آلود از #هجر_دوست، با چشمانی غمزده، در انتظار رویت نامه را مینویسم. پدرم نامهام را اجابت کن. با جواب خویش گرد و غبار غم را از چهره زردمان پاک کن، تا چشم ما با دیدن خَطَّت نور گیرد، روشن و منور گردد.... فرزندان افسرده خویش را با کلام مسیحاییات جانی دوباره بخش، و دل خسته دلان در راه مانده را جلایی تازه ده. پدرم برای دریافت جواب لحظه شماری میکنم.
فرزند کوچکت، محمد رنجبر
بسمه تعالی
🔹فرزند بسیار عزیزم، از نامه دلسوزانه شما بسیار متاثر گردیدم. من ناراحتی شما #عزیزان_دربند را احساس میکنم. شما هم ناراحتی پدرتان را که فرزندان عزیزش دور از وطن هستند احساس کنید. عزیزان من سید و مولای همه ما، حضرت موسی بن جعفر (ع)، بیش از همه شماها و ماها در رنج و گوشه زندان به سر بردند. برای #اسلام عزیز شما صبر کنید. خداوند #فرج را ان شاء الله تعالی نزدیک مینماید؛ و پدر پیر شما را با دیدن شما شاد میفرماید. به همه عزیزان دربند سلام مرا برسانید. من از دعای خیر فراموشتان نمیکنم. خداوند حافظ شما باشد.
🔰پدر پیرت —- 1 شهریور 1365
🇮🇷بہ کانال بسیج بپیوندید
@basijtv
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸 پدر جان، سلام؛ امیدوارم حالتان خوب باشد. راضی نمیشدم مزاحم اوقات شریفتان گردم، لکن دیگر قدرت تحمل دوری را نداشتم؛ لذا تصمیم به نوشتن نامه برایتان گرفتم.... پدرم باور کنید تحمل سختی راحت است، اما تحمل بر فراق یار دشوار است. پدرم من از بلاد غربت از گوشه زندان غم غبار آلود از #هجر_دوست، با چشمانی غمزده، در انتظار رویت نامه را مینویسم. پدرم نامهام را اجابت کن. با جواب خویش گرد و غبار غم را از چهره زردمان پاک کن، تا چشم ما با دیدن خَطَّت نور گیرد، روشن و منور گردد.... فرزندان افسرده خویش را با کلام مسیحاییات جانی دوباره بخش، و دل خسته دلان در راه مانده را جلایی تازه ده. پدرم برای دریافت جواب لحظه شماری میکنم.
فرزند کوچکت، محمد رنجبر
بسمه تعالی
🔹فرزند بسیار عزیزم، از نامه دلسوزانه شما بسیار متاثر گردیدم. من ناراحتی شما #عزیزان_دربند را احساس میکنم. شما هم ناراحتی پدرتان را که فرزندان عزیزش دور از وطن هستند احساس کنید. عزیزان من سید و مولای همه ما، حضرت موسی بن جعفر (ع)، بیش از همه شماها و ماها در رنج و گوشه زندان به سر بردند. برای #اسلام عزیز شما صبر کنید. خداوند #فرج را ان شاء الله تعالی نزدیک مینماید؛ و پدر پیر شما را با دیدن شما شاد میفرماید. به همه عزیزان دربند سلام مرا برسانید. من از دعای خیر فراموشتان نمیکنم. خداوند حافظ شما باشد.
🔰پدر پیرت —- 1 شهریور 1365
🇮🇷بہ کانال بسیج بپیوندید
@basijtv
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
دلنوشت برای همسر شهید ابوعلی❤️👇:
عشـق،
آن بُغضِ عجیبی است که از دوری یار
نیمه شب، بینِ گلو مانده و جان می گیرد!
.
سلام بانو
هزار دفتر هم که بنگارم ذره ای از بغض و درد صدایت را درک نخواهم کرد
میدانم که نخواهم فهمید
همین قدر میدانم که اگر همسرتان شهید شدند و آسمانی و عند ربهم یرزقون
شما هم در زمین #جانبازی میکنید و #جهادتان تا هستید ادامه دارد
و بی شک اعتقاد دارم که اجر شما کمتر از شهیدتان نیست و چه بسا دلم گواهی میدهد که خدا تو را دوست تر میدارد که برایت اینچنین زینب گونه رقم زده است
با رنجها و کنایه ها و سنگ ها و طعنه هایی که کوفی و شامیه زمانه به سمتت پرتاب میکنند...
.
عزت و غیرت و مردانگی همسرانتان ستودنیست
مردان مردی که طاقتشان بیشتر از روزمرگی ها بود و گنجایش روحشان فراتر از مردانی که پرهستند از ادعا و اطرافمان میبینیم.
همین چند صباح زندگی تو با اینچنین مردانی
میارزد به هزار سال زندگی امثال من با تمام غرورها و منیّت های زندگی هایمان.
پس مثل همیشه چون کوه استوار بمان و صبر را به زانو دربیاور
حتی اگر از درون شکستی بایست و بر عَلمت تکیه کن که زمین نخوری
بگویم برایت بمیرم که دردی از درهای تو کم نمیکند اما برایم دعا کن که دردهایم سخت محتاج درمان هستند.
.
🎬 کلیپ بغض های همسر شهید ابوعلی😢👇:
https://www.instagram.com/p/BY-sgZJBOjT/
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
دلنوشت برای همسر شهید ابوعلی❤️👇:
عشـق،
آن بُغضِ عجیبی است که از دوری یار
نیمه شب، بینِ گلو مانده و جان می گیرد!
.
سلام بانو
هزار دفتر هم که بنگارم ذره ای از بغض و درد صدایت را درک نخواهم کرد
میدانم که نخواهم فهمید
همین قدر میدانم که اگر همسرتان شهید شدند و آسمانی و عند ربهم یرزقون
شما هم در زمین #جانبازی میکنید و #جهادتان تا هستید ادامه دارد
و بی شک اعتقاد دارم که اجر شما کمتر از شهیدتان نیست و چه بسا دلم گواهی میدهد که خدا تو را دوست تر میدارد که برایت اینچنین زینب گونه رقم زده است
با رنجها و کنایه ها و سنگ ها و طعنه هایی که کوفی و شامیه زمانه به سمتت پرتاب میکنند...
.
عزت و غیرت و مردانگی همسرانتان ستودنیست
مردان مردی که طاقتشان بیشتر از روزمرگی ها بود و گنجایش روحشان فراتر از مردانی که پرهستند از ادعا و اطرافمان میبینیم.
همین چند صباح زندگی تو با اینچنین مردانی
میارزد به هزار سال زندگی امثال من با تمام غرورها و منیّت های زندگی هایمان.
پس مثل همیشه چون کوه استوار بمان و صبر را به زانو دربیاور
حتی اگر از درون شکستی بایست و بر عَلمت تکیه کن که زمین نخوری
بگویم برایت بمیرم که دردی از درهای تو کم نمیکند اما برایم دعا کن که دردهایم سخت محتاج درمان هستند.
.
🎬 کلیپ بغض های همسر شهید ابوعلی😢👇:
https://www.instagram.com/p/BY-sgZJBOjT/
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
Instagram
بانو
. . عشـق، آن بُغضِ عجیبی است که از دوری یار نیمه شب، بینِ گلو مانده و جان می گیرد! . سلام بانو هزار دفتر هم که بنگارم ذره ای از بغض و درد صدایت را درک نخواهم کرد میدانم که نخواهم فهمید همین قدر میدانم که اگر همسرتان شهید شدند و آسمانی و عند ربهم یرزقون شما…
صحبت: شهید رضا اسماعیلی
@seyedrezanarimani
🔴 سید رضانریمانی روایت می کند:
🔹وقتی (رضا اسماعیلی) #اسیر شد تیغو بالا سرش میگیرن و میگن به حضرت زینب (س)توهین کن تا #رهات کنیم مگر نه سر از تنت #جدا_میکنیم و...
@basijtv🇮🇷پایگاه بسیج فضای مجازی
🔹وقتی (رضا اسماعیلی) #اسیر شد تیغو بالا سرش میگیرن و میگن به حضرت زینب (س)توهین کن تا #رهات کنیم مگر نه سر از تنت #جدا_میکنیم و...
@basijtv🇮🇷پایگاه بسیج فضای مجازی