#نشانه_هایی_از_زندگی_ایمانی_شهدا
#خانواده
مادرش می گفت: من دامادش کردم که شاید عروسم نگه ش دارد. تو هم که نتونستی پابندش کنی.
اصلا نخواسته بودم پابندش کنم. قرارهامان را از قبل با هم گذاشته بودیم.
#یادگاران، جلد 6 کتاب #شهید_محمود_کاوه، ص 17
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
#خانواده
مادرش می گفت: من دامادش کردم که شاید عروسم نگه ش دارد. تو هم که نتونستی پابندش کنی.
اصلا نخواسته بودم پابندش کنم. قرارهامان را از قبل با هم گذاشته بودیم.
#یادگاران، جلد 6 کتاب #شهید_محمود_کاوه، ص 17
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام