سپاه سربازان رهبر
1.36K subscribers
8.72K photos
3.36K videos
137 files
1.13K links
سپاه بزرگ اسلام و سربازان رهبر در تمام جهان و انعکاس اخبار جبهه مقاومت و جهان اسلام ، امام خمینی (ره) در تجلیل از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فرمودند: من از سپاه راضی هستم، و به هیچ وجه نظرم از شما برنمی‌گردد. اگر سپاه نبود، کشور هم نبود.
@vorojax
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥نماهنگ سی‌وچهارمین سالگرد اسارت سردار جاويدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان

🔶شاعر زنده ياد #محمدرضا_آقاسی

📣با صدای هنرمرد فقید استاد #فرج_الله_سلحشور
‍ من که بروم لبنان، دیگر برنمی‌گردم!"


من با لحنی دوستانه به حاج احمد گفتم:
شوخی نکن حاجی!
این حرف‌ها دیگر چیست که می‌زنی؟
ان‌شاء‌الله سالم می‌روی و سالم برمی‌گردی و هیچ مشکلی هم پیش نمی‌آید.
به خواست خدا، موفق و پیروز برمی‌گردی.

ایشان باز هم با همان حالت محزون، در حالی که لاینقطع اشک می‌ریخت، گفت:
نه!
من دیگر برنمی‌گردم!

خیلی تعجب کردیم.
با اصرار از او خواستیم علّت این یقین خودش را به ما هم بگوید!
حاج احمد سرانجام تسلیم شد و گفت:
عملیات فتح را به یاد دارید؟

گفتیم:
بله.

گفت:
یادتان هست که پیش از عملیات، قرار بود ۹۰ دستگاه نفربر «آیفا» ۱۰۰ دستگاه «تویوتا» و امکانات وسیعی را برای عملیات به ما بدهند؛ ولی در عمل، امکاناتی خیلی جزئی در اختیارمان قرار گرفت؟

گفتیم:
بله، خوب یادمان هست.

حاجی گفت:
من آن زمان خیلی ناراحت بودم که خدایا، آخر با این امکانات جزئی، چه جوری می‌توانیم عملیات کنیم؟
با این وضع، می‌ترسم این عملیات موفق نباشد و مایه‌ی آبروریزی بشود!

خلاصه توی همین عوالم، با خودم کلنجار می‌رفتم که شب شد.
آمدم از ساختمان ستاد تیپ بیرون تا وضو بگیرم که از پشت سرم توی تاریکی شب، یک برادر سپاهی دست بر شانه‌ام گذاشت و آن را فشار داد!

با تعجب سر چرخاندم که این کیست؟
دیدم می‌گوید:

برادر احمد!
شما خدا و ائمه را فراموش کرده‌اید،
به فکر نفربر و آمبولانس و امکانات مادی این دنیا هستید؟
توکّل بر خدا کن و این امکانات را نادیده بگیر!
به حق قسم، شما پیروز خواهید شد، ان‌شاء‌الله!

بعد از این عملیات هم، عملیات دیگری در پیش دارید به نام «بیت المقدس».
شما بعد از عملیات بیت المقدس، برای جنگ با اسرائیل، عازم لبنان خواهید شد.
پایان کار شما در آن جاست و از آن سفر برنخواهید گشت...


وقتی که حاج احمد داشت این مطالب را برای ما تعریف می‌کرد، به شدّت منقلب بود.



📚 کتاب در هاله‌ای از غبار

#حاج_احمد_متوسلیان
‍ ما همیشه در کوه‌ها به دنبال #ضدانقلاب بودیم.
اطلاعات که به دست حاج احمد می‌رسید، بلافاصله #عملیات انجام می‌شد.
نمی‌گذاشتیم ضد انقلاب راحت در خانه‌اش بخوابد!

حاجی صبح‌های زود، #زمستان سرما بعد از #نمازصبح ما را به ارتفاعات مشرف به شهر #پاوه می‌برد.
تا بالای زانو در #برف فرو می‌رفتیم!
خودش هم می‌آمد.
به سر #قله که می‌رسیدیم، خوشحال می‌شدیم که دیگر آموزش تمام شده...

اما حاجی می‌گفت؛
نه!
حالا باید #کلاغ_پر بروید!

حتی در #سنندج قبل از رفتن به #مریوان، صبح و عصر ما را بالای ده مرتبه دور زمین #صبحگاه می چرخاند و #سینه_خیز می‌برد و از زیر #سیم_خاردار هم عبور می‌کردیم!

او می‌گفت:
اگر نتوانم شما را که به این منطقه آمده‌اید از نظر #نظامی آماده کنم، اگر خدای نکرده برایتان اتفاقی بیفتد من مسئول خواهم بود!
#کردستان #سخت است!
باید سختی بکشید تا بتوانید کردستان را تحمل کنید.

وقتی به مریوان رسیدیم خود پیش مرگ‌ها می‌گفتند:
ما که بچه‌های #کوهستان هستیم، نمی‌توانیم مثل شما از کوه‌ها بالا برویم!
شما چطور این قدر سریع بالا می‌روید؟
گفتیم:
ما فرمانده قَدَر قدرتی مثل حاج احمد داریم!

#حاج_احمد_متوسلیان
📚 در هاله ای از غبار

🇮🇷 پایگاه بسیج تلگرام 🇮🇷
telegram.me/joinchat/BaOAwT5zfbIlCz_3z1Lpjg

تصویر:
https://www.instagram.com/p/BKsdnkYAaSp/
‍ باید پیش از اینکه #دشمن سراغ ما بیاد، ما به سراغش بریم!
این #شعار همیشگی حاجی بود!

یک بار حاج احمد #کمین کرده بود تا حساب یک گردان #عراقی را برسد!
پای بی سیم نشسته بود و خیلی دقیق به مکالمات و گفتگوی آنها گوش می کرد
تا اینکه #فرمانده گردان عراقی، خیلی #عاجزانه گفت:
ما احتیاج به #کمک داریم!
نیروهای #ایرانی فشار میارن!
نمی تونیم مدت طولانی #مقاومت کنیم!

حاج احمد #خوشحال شد.
قدری تامل کرد و رفت روی خط و به #عربی زمخت و خشن گفت:
نگران نباشید!
خودم مشکل شما رو حل می کنم!
فورا یک ستون نیروی کمکی سراغتون می فرستم!
موقعیت دقیق خودت رو گزارش بده!

بعد با دقت گوش کرد و #اطلاعات لازم را از فرمانده #گردان عراقی گرفت.
رو به بیسیم چی که کنارش نشسته بود کرد و گفت:
خب!
الوعده وفا!
باید نیرویی که قولش رو دادیم بفرستیم!

حاجی فورا از مناسب ترین محور، یک گردان #نیرو اعزام کرد.
بچه های #بسیجی مثل باران #بلا بر سر آن گردان عراقی نازل شدند!
این بار فرمانده گردان اعزامی حاج احمد روی خط بی سیم رفت و گزارش داد:
حاج احمد!
تانکهای تی 72 رو تحویل گرفتیم، برای بقیه ی #غنائم جا باز کنید! .

#حاج_احمد_متوسلیان
📚 میخواهم با تو باشم

@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام

تصویر:
https://www.instagram.com/p/BMEiDQXAxOO/
‍ درعملیات #بیت‌المقدس، دو #احمد داشتیم که #فرمانده بودند
و صدای آنها از شبکه‌‌های #بی‌سیم مرتب شنیده می‌شد!

#احمدمتوسلیان، فرمانده #لشکر_۲۷_محمد_رسول_‌الله (ص)
و #احمدکاظمی، فرمانده #لشکر_۸_نجف_اشرف.

در تماس‌های بسیار مهم، مخصوصا در لحظات شکستن خطوط دشمن، #فرماند‌هان و #رزمندگان از #لهجه‌ آنها متوجه می شدند که این احمد، کدام احمد است!

اما جالب ‌تر زمانی بود که دو احمد با هم کار داشتند!

در مرحله‌ی دوم عملیات که بچه‌های لشکر محمدرسول الله در دژ شمالی #خرمشهر درگیری سختی داشتند و احمد متوسلیان با بدنی #مجروح، عملیات را هدایت می‌کرد، احمد کاظمی با او این‌گونه #تماس می‌گرفت:

احمَد احمَد ،احمَد
احمِد، احمَد احمِد!

او سه احمد اول را که یعنی متوسلیان، با لهجه‌ی #تهرانی می‌گفت
اما اسم خودش را با لهجه‌ی #نجف_آبادی، مخصوصا مقداری هم غلیظ ‌‌‌تر بیان می‌کرد!

به این ترتیب احمد خوب و دوست داشتنی پایه‌ ی #خنده را برای فرماندهان زیادی که صدای او را از بی‌سیم می‌شنیدند فراهم می‌کرد.

یادشان بخیر!

#شهیدحاج_احمد_کاظمی
#حاج_احمد_متوسلیان

@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
🍁فرمانـده ڪجـایی؟؟؟
بیـا که

تمام بسیجیان امام خامنه ای

فاطمیون
زینبیون
فاتحین
صابرین
و.....

منتظـرندتا با تو فتح الفتوح نهـایی رابه سرانـجام برسانند

#حاج_احمد_متوسلیان
هدف قدس است

@basijtv
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽نماهنگ زیبای #خبری_هست
در رثای سردار #حاج_احمد_متوسلیان🌹

رفتی و به زینب قسم از نسل تو امروز/ در #شام و #حلب لشگر فریادگری هست

💠 @basijtv 💠

📸 آخرین تصاویر ثبت شده از سردار جاودان #حاج_احمد_متوسلیان قبل از عزیمت به سمت بیروت و سفر بی بازگشت...
🗓تیرماه سال ۱۳۶۱ زبدانی - سوریه

💠 @basijtv 💠
سپاه سربازان رهبر
🍃💕صَلوٰاتِ زِینَبِیْوטּ💕🍃 #قرار_شهیدانه_00_22 #ختم_صلوات 📿 🕊هدیه به حاج احمد متوسلیان🌷🍃 🔰مهلت:ساعت22شب فردا دوست شهید خودتون و معرفی کنید 👇 @LoveShahadat @BasijTv 🌷🌷🌷🌷
💌 #معرف_نامه 💌
.
.
🌷تازه وارد دارخوین شده بودیم. پس از 3 روز نامه ‌ای به امضای حاج احمد به دستم رسید که " در اسرع وقت جمع کنید و به تهران بیایید که عازم لبنانیم " نامه توسط یکی از رزمندگان به نام محمد مهاجر به دستمان رسید. نامه را جدی نگرفتم و تصور کردم شاید یک شوخی است اما بعد از تایید آقای رحیم صفوی، نظرم عوض شد و به دستور آقای صفوی به سمت پادگان امام حسین ع حرکت کردیم. 

🌷حاج احمد به ما گفت: " من اگر به لبنان بروم، برنمی‌گردم شما به فکر خودتان باشید " و بعد ادامه دادفتح‌المبین را یادتان هست، هیچ امکاناتی نداشتیم و من نگران تمام شدن تجهیزات بودم که نکند شکست بخوریم، در همان بحبوحه جنگ و تاریکی و استرس، مردی با لباس فرم سپاه به شانه‌ام زد و گفت: " حاج احمد خدا را فراموش کرده‌ای؟ ائمه را از یاد برده‌ای؟ فکر تجهیزات و تویوتا هستی؟ و بعد با نوید پیروزی فتح‌المبین به عملیاتی به نام الی بیت‌المقدس اشاره کرد و گفت: طی این عملیات خرمشهر آزاد می‌شود و خطاب به من گفت تو به لبنان می‌روی و دیگر بر نمی‌گردی "

🌷مدت اقامت ما در لبنان تنها سه روز به طول انجامید و بعد عازم تهران شدیم اما حاج احمد به همراه همرزمان دیگرش به بیروت رفت و دیگر بازنگشت


🌷ولادت : ۱۵ / ۰۱/۱٣٣٢محله امامزاده اسماعیل تهران
🌷سِمَت: فرمانده لشکر ٢٧ محمدرسول الله
.
🌷 #حاج_احمد_متوسلیان🌷
.
.
@BasijTv 🇮🇷پایگاه بسیج فضای مجازی
❄️❄️❄️

از #حاج_احمد_متوسلیان سوال شد..
چرا اسم لشکری که تشکیل داده است را #محمد_رسول‌_الله(ص) گذاشته است؟!

در جواب گفت: به این دلیل که
هر وقت اسم #لشکر ۲۷ برده می‌شود
ذکر #صلوات را به‌ همراه داشته باشد..

❄️❄️❄️

💠 @basijtv 💠