#اشک های حضرت ماه در قنوت نماز عید
جانم فدایت
#امام_خامنه_ای
👇👇👇👇
instagram.com/p/BHkX-3UAymX/
🇮🇷پایـــــگاه بـــــــــــــــــــــــــــســـــیج تـلگرام🇮🇷
@basijtv
جانم فدایت
#امام_خامنه_ای
👇👇👇👇
instagram.com/p/BHkX-3UAymX/
🇮🇷پایـــــگاه بـــــــــــــــــــــــــــســـــیج تـلگرام🇮🇷
@basijtv
Instagram
#اشک های حضرت ماه در قنوت نماز عید
جانم فدایت
#امام_خامنه_ای
جانم فدایت
#امام_خامنه_ای
✅روزنامه دیلی صباح #ترکیه:
ایرانیان عدم حضور گردشگران روس را جبران کردند! 👆😞
#پول_فقرا
#اشک_تمساح
#داعش
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
ایرانیان عدم حضور گردشگران روس را جبران کردند! 👆😞
#پول_فقرا
#اشک_تمساح
#داعش
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
🖍 #قسمتی_از_وصیتنامه
ای #جوانان!
ای #پسران و #دختران عزیزم!
ای #نور دیدگانم!
ما در سنگر جبهه #حق علیه #باطل، پشت #دشمنان را شکستیم
و برای #آرامش شما چه شب ها که نخوابیدیم!
ما از شما #دفاع کردیم!
ما از ناموسمان دفاع کردیم!
میدانید که چه برادرانی را از دست دادهاید؟
میدانید چه خواهرانی را از دست دادید؟
میدانم که میدانید غنچههای نشکفتهای را به زیر تانکهای #بعثیون فرستادیم،
تا شما در آرامش به سر ببرید!
تا هیچ ابر قدرتی نتواند نگاهی چپ به شما بکند!
من و تمام #سربازان_جان_بر_کف_امام، به فدای یک تار موی شما!
بدانید که تا ما در سنگر نبرد هستیم، هیچ نامردی نمیتواند از شما حتی یک قطره #اشک بگیرد!
🌺 #شهیدسید_مجتبی_هاشمی
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
تصویر:
https://www.instagram.com/p/BK2WUOCgMch/
ای #جوانان!
ای #پسران و #دختران عزیزم!
ای #نور دیدگانم!
ما در سنگر جبهه #حق علیه #باطل، پشت #دشمنان را شکستیم
و برای #آرامش شما چه شب ها که نخوابیدیم!
ما از شما #دفاع کردیم!
ما از ناموسمان دفاع کردیم!
میدانید که چه برادرانی را از دست دادهاید؟
میدانید چه خواهرانی را از دست دادید؟
میدانم که میدانید غنچههای نشکفتهای را به زیر تانکهای #بعثیون فرستادیم،
تا شما در آرامش به سر ببرید!
تا هیچ ابر قدرتی نتواند نگاهی چپ به شما بکند!
من و تمام #سربازان_جان_بر_کف_امام، به فدای یک تار موی شما!
بدانید که تا ما در سنگر نبرد هستیم، هیچ نامردی نمیتواند از شما حتی یک قطره #اشک بگیرد!
🌺 #شهیدسید_مجتبی_هاشمی
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
تصویر:
https://www.instagram.com/p/BK2WUOCgMch/
Instagram
پایگاه بسیج مردمی اینستاگرام
🖍 #قسمتی_از_وصیتنامه ای #جوانان! ای #پسران و #دختران عزیزم! ای #نور دیدگانم! ما در سنگر جبهه #حق علیه #باطل، پشت #دشمنان را شکستیم و برای #آرامش شما چه شب ها که نخوابیدیم! ما از شما #دفاع کردیم! ما از ناموسمان دفاع کردیم! میدانید که چه برادرانی را از دست…
زنده زنده سوخت....
امل آخ نگفت....
حسین خرازی نشست ترک موتورم.
بین راه، به یک نفربر پی ام پی برخوردیم که در #آتش می سوخت.
فهمیدیم یک #بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد!
من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.
گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش!
جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا #ضجه و #ناله نمی زد!
و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!
بلند بلند فریاد می زد:
#خدایا!
الان پاهام داره می سوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی!
خدایا!
الان سینه ام داره می سوزه!
این سوزش به سوزش سینه ی حضرت #زهرا نمی رسه!
خدایا!
الان دست هام سوخت!
می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم!
نمی خوام دست هام گناه کار باشه!
خدایا!
صورتم داره می سوزه!
این سوزش برای امام زمانه!
برای ولایته!
اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت!
آتش که به سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمی تونم،
دارم تموم می کنم.
لااله الا الله،
خدایا!
خودت #شاهد باش!
خودت شهادت بده آخ نگفتم!
آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم!
بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
حال حسین آقا از همه بدتر بود.
دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت:
خدایا!
ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟
ما #فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟
زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.
تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر #گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ #اشک شد.
#شهید_حاج_حسین_خرازی
📚 زندگی با فرمانده
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
تصویر:
https://www.instagram.com/p/BLlUQsgAnfL/
امل آخ نگفت....
حسین خرازی نشست ترک موتورم.
بین راه، به یک نفربر پی ام پی برخوردیم که در #آتش می سوخت.
فهمیدیم یک #بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد!
من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.
گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش!
جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا #ضجه و #ناله نمی زد!
و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!
بلند بلند فریاد می زد:
#خدایا!
الان پاهام داره می سوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی!
خدایا!
الان سینه ام داره می سوزه!
این سوزش به سوزش سینه ی حضرت #زهرا نمی رسه!
خدایا!
الان دست هام سوخت!
می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم!
نمی خوام دست هام گناه کار باشه!
خدایا!
صورتم داره می سوزه!
این سوزش برای امام زمانه!
برای ولایته!
اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت!
آتش که به سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمی تونم،
دارم تموم می کنم.
لااله الا الله،
خدایا!
خودت #شاهد باش!
خودت شهادت بده آخ نگفتم!
آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم!
بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
حال حسین آقا از همه بدتر بود.
دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت:
خدایا!
ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟
ما #فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟
زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.
تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر #گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ #اشک شد.
#شهید_حاج_حسین_خرازی
📚 زندگی با فرمانده
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
تصویر:
https://www.instagram.com/p/BLlUQsgAnfL/
Instagram
پایگاه بسیج مردمی اینستاگرام
زنده زنده سوخت.... امل آخ نگفت.... حسین خرازی نشست ترک موتورم. بین راه، به یک نفربر پی ام پی برخوردیم که در #آتش می سوخت. فهمیدیم یک #بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد! من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم. گونی…
از #بیمارستان که مرخص شد، هنوز به ماه نرسیده، رفت #جبهه!
حسابی #عصبانی شدم.
بهش گفتم:
محسن!
تو با این وضعیت چه جوری میخوای بجنگی؟
تو که دست راستت کار نمیکنه!
عضله بازوی دست راستش کاملا از بین رفته بود و فقط انگشت سبابه اش حرکت میکرد!
به همان #انگشت سبابه اش اشاره کرد و گفت:
ببین!
#خدا این انگشت را برای من #سالم نگه داشته!
برای چکاندن ماشه #تفنگ!
همین یه انگشت کافیه!
و در حالی که سعی میکرد #اشک هایش را از من پنهان کند، گفت:
#مادر!
دلم بدجوری هوای #کربلا رو کرده!
به او گفتم:
من چشام آب نمیخوره تو بری کربلا رو ببینی!
کربلا رو نمی بینی که هیچ، ما رو هم به #فراق خودت می نشونی!
کمی تامل کرد و گفت:
مادر جان!
من کربلا رو برای خودم نمیخوام!
برای نسل های بعدی میخوام!
برای 7-8 سال آینده!
#شهید_محسن_وزوایی
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
تصویر:
https://www.instagram.com/p/BL0xNZNge44/
حسابی #عصبانی شدم.
بهش گفتم:
محسن!
تو با این وضعیت چه جوری میخوای بجنگی؟
تو که دست راستت کار نمیکنه!
عضله بازوی دست راستش کاملا از بین رفته بود و فقط انگشت سبابه اش حرکت میکرد!
به همان #انگشت سبابه اش اشاره کرد و گفت:
ببین!
#خدا این انگشت را برای من #سالم نگه داشته!
برای چکاندن ماشه #تفنگ!
همین یه انگشت کافیه!
و در حالی که سعی میکرد #اشک هایش را از من پنهان کند، گفت:
#مادر!
دلم بدجوری هوای #کربلا رو کرده!
به او گفتم:
من چشام آب نمیخوره تو بری کربلا رو ببینی!
کربلا رو نمی بینی که هیچ، ما رو هم به #فراق خودت می نشونی!
کمی تامل کرد و گفت:
مادر جان!
من کربلا رو برای خودم نمیخوام!
برای نسل های بعدی میخوام!
برای 7-8 سال آینده!
#شهید_محسن_وزوایی
@basijtv 🇮🇷پایگاه بسیج تلگرام
تصویر:
https://www.instagram.com/p/BL0xNZNge44/
Instagram
از #بیمارستان که مرخص شد، هنوز به ماه نرسیده، رفت #جبهه!
حسابی #عصبانی شدم.
بهش گفتم:
محسن!
تو با این وضعیت چه جوری میخوای بجنگی؟
تو که دست راستت کار نمیکنه!
عضله بازوی دست راستش کاملا از بین رفته بود و فقط انگشت سبابه اش حرکت میکرد!
به همان #انگشت سبابه…
حسابی #عصبانی شدم.
بهش گفتم:
محسن!
تو با این وضعیت چه جوری میخوای بجنگی؟
تو که دست راستت کار نمیکنه!
عضله بازوی دست راستش کاملا از بین رفته بود و فقط انگشت سبابه اش حرکت میکرد!
به همان #انگشت سبابه…
میشود باز کشی دست نوازش به سرم
اشک خونین تو کنی پاک ز چشمان ترم
دل من تنگ برای بغلت شد بابا
وعدۀِ آمدنت ازچه غلط شدبابا
تا به کِی درغم هجران توهقهق بکنیم؟
#اشک_های_دختر_شهید😭
@basijtv
اشک خونین تو کنی پاک ز چشمان ترم
دل من تنگ برای بغلت شد بابا
وعدۀِ آمدنت ازچه غلط شدبابا
تا به کِی درغم هجران توهقهق بکنیم؟
#اشک_های_دختر_شهید😭
@basijtv
📕 تقریظ رهبرانقلاب بر کتاب #من_زنده_ام:
📖 «کتاب را با احساس دوگانهی اندوه و افتخار و گاه از پشت پردهی #اشک، خواندم...»
هفته #دفاع_مقدس
گرامیباد
💠 @basijtv 💠
📖 «کتاب را با احساس دوگانهی اندوه و افتخار و گاه از پشت پردهی #اشک، خواندم...»
هفته #دفاع_مقدس
گرامیباد
💠 @basijtv 💠
#امام_صادق (ع): کسی که نام #حسین (ع) را بشنود و از چشمش بال مگسی #اشک خارج شود اجر او بر #خدا است و حق تعالی به کمتر از #بهشت برای او رضایت نمی دهد.
@hekmat_110
💠 @basijtv 💠
@hekmat_110
💠 @basijtv 💠
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢فیلم تاریخی ازمجلس شورای ملی زمان پهلوى وغرش يك نماینده[محسن پزشكپور]که با #اشک به واگذاری #استان_بحرین به انگلیس اعتراض میکند
🔹شاهان ایران،کشوررا اینطورکوچک کردند
#وطن_فروشان
💠 @basijtv 💠
🔹شاهان ایران،کشوررا اینطورکوچک کردند
#وطن_فروشان
💠 @basijtv 💠
رهبر انقلاب:
🔹انتظاری که از آن سخن گفته اند، فقط #نشستن و #اشک ریختن نیست؛ انتظار به معنای این است که ما باید خود را برای #سربازیِ امام زمان آماده کنیم. سربازی امام زمان، کار آسانی نیست! 🔹سربازیِ منجی بزرگی که میخواهد با #تمام مراکز #قدرت و #فسادِ_بین المللی مبارزه کند، احتیاج به خودسازی و #آگاهی و روشن بینی دارد!
🔹عدّه ای این اعتقاد را وسیله ای برای #تخدیر خود یا دیگران قرار میدهند؛ این غلط است!
🔹ما نباید فکر کنیم که چون امام زمان خواهد آمد و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، امروز وظیفه ای نداریم؛ نه، بعکس، ما امروز وظیفه داریم در آن #جهت حرکت کنیم تا برای ظهور آن بزرگوار آماده شویم!
💠 @basijtv 💠
🔹انتظاری که از آن سخن گفته اند، فقط #نشستن و #اشک ریختن نیست؛ انتظار به معنای این است که ما باید خود را برای #سربازیِ امام زمان آماده کنیم. سربازی امام زمان، کار آسانی نیست! 🔹سربازیِ منجی بزرگی که میخواهد با #تمام مراکز #قدرت و #فسادِ_بین المللی مبارزه کند، احتیاج به خودسازی و #آگاهی و روشن بینی دارد!
🔹عدّه ای این اعتقاد را وسیله ای برای #تخدیر خود یا دیگران قرار میدهند؛ این غلط است!
🔹ما نباید فکر کنیم که چون امام زمان خواهد آمد و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، امروز وظیفه ای نداریم؛ نه، بعکس، ما امروز وظیفه داریم در آن #جهت حرکت کنیم تا برای ظهور آن بزرگوار آماده شویم!
💠 @basijtv 💠