Vita Mental علوم اعصاب و روانشناسی
7.08K subscribers
531 photos
108 videos
30 files
592 links
🧠رویکرد کانال #ویتامنتال گردآوری مطالب از منابع معتبر علمی هست و هدف اصلی ما
تمرکز بر پژوهش های Evidence-based می باشد.



📱Contact: @A_simple_citizen
Download Telegram
ایران با مهاجران افغانستانی سیستماتیک رفتار غیرانسانی و نژادپرستانه را دنبال می‌کند؟

دکتر موریس ستودگان

رفتار حکومت ایران با مهاجران افغانستانی، به‌ویژه اخراج یا فشار برای بازگرداندن آنها بعد از جنگ ۱۲ روزه با اسراییل، مسئله‌ای عمیق، چندبُعدی و بسیار نگران‌کننده جهانی شده‌است — هم از زاویه‌ی انسانی، هم روان‌شناختی، و هم جامعه‌شناختی.


👀 1. چرا مهاجران افغانستانی پس از ۳۰ سال زندگی و کار و تحصیل در ایران "بیگانه" تلقی می‌شوند؟

📌 ناتوانی در "ادغام فرهنگی" به انتخاب حکومت
بسیاری از افغانستانی‌ها در ایران متولد شده‌اند، بزرگ شدند، لهجه ایرانی دارند و فرهنگ ایران را زندگی می‌کنند. با این حال، قانون ایران آن‌ها را شهروند نمی‌داند؛ آنها "مهمان" باقی مانده‌اند، حتی پس از دهه‌ها.
این وضعیت، نشان‌دهندهٔ یک ناهم‌خوانی بنیادی بین واقعیت اجتماعی و نگاه رسمی حکومتی است. در روان‌شناسی، این نوع ناهم‌خوانی باعث ایجاد فشار روانی هم در مهاجر و هم در جامعه میزبان می‌شود.

😱 2. روان‌شناسی نژادپرستی علیه افغانستانی‌ها در ایران
✳️ نظریه‌ی "خودی / غیرخودی"

حکومت و بخشی از جامعه، افغانستانی‌ها را "دیگری" می‌بینند. "ما ایرانی‌ها" در برابر "آن‌ها".
این تقسیم‌بندی، ریشه‌دار است: زبان، لهجه، شغل، چهره، و حتی قومیت (مثل هزاره بودن) بهانه‌ای برای مرزبندی روانی می‌شود.
چنین مرزبندی‌هایی اغلب برای تثبیت هویت ملی در بحران استفاده می‌شوند. یعنی: "ما ایرانی هستیم چون افغانستانی نیستیم."

😐 3. فشارهای اقتصادی و scapegoating (قربانی‌سازی)
🔻 در شرایط بحرانی، مقصر را بیرونی می‌سازند

حکومت ایران در شرایط شدید بحران اقتصادی و مشروعیت است. در چنین موقعیتی، پروژه‌ی روان‌شناختی "قربانی‌سازی" (scapegoating) فعال می‌شود:

"ما بیکاریم چون افغانستانی‌ها شغل ما را گرفته‌اند."
"نظم کشور از بین رفته چون مهاجر زیاد شده."
این نوع فرافکنی به مردم اجازه می‌دهد خشم خود را به‌جای حکومت، به مهاجران تخلیه کنند.

🤦‍♀️ 4. سیاست‌زدگی و مدیریت جمعیت از طریق ترس
اخراج گسترده یا تهدید به اخراج، ابزار کنترل اجتماعی نیز هست:
برای ترساندن دیگر اقلیت‌ها (مثلاً بلوچ‌ها، یا خود مردم معترض)
برای جلب حمایت بخشی از جامعه با حس ملی‌گرایی کور. این یک استراتژی روانی حکومت‌های سرکوبگر است: بیگانه‌سازی برای انحراف ذهن‌ها از ناکارآمدی‌ها.

🤒 5. اثرات روان‌شناختی این رفتار بر مهاجران
🔸 احساس "بی‌جایی" (Rootlessness) و "بی‌هویتی" (Identity Diffusion)

بسیاری از افغانستانی‌هایی که در ایران متولد شدند، کشور خود را هرگز ندیده‌اند، اما در ایران هم "خودی" تلقی نمی‌شوند.
نتیجه: بحران هویت، افسردگی، اضطراب، احساس بی‌ارزشی، خشم پنهان و حتی تمایل به افراط‌گرایی در مواردی.

🤬6. پیامدهای اجتماعی برای خود ایران
🚨 فرسایش همبستگی انسانی
این رفتارها نه تنها مهاجران را در معرض خطر قرار می‌دهد، بلکه اخلاق و سلامت روان جامعه‌ی میزبان را نیز تخریب می‌کند:  بی‌تفاوتی به رنج دیگران،
عادی‌سازی بی‌عدالتی، رشد بی‌اعتمادی بین انسان‌ها.

😯 انچه گفتنیست:
رفتار حکومت ایران با مهاجران افغانستانی، نمونه‌ای از ترکیب نژادپرستی، بحران مشروعیت، سیاست‌های امنیتی و فرافکنی روانی است. روان‌شناسی این مسئله به ما نشان می‌دهد که چنین بی‌عدالتی‌هایی تنها محصول نفرت فردی نیستند، بلکه ابزاری هستند در خدمت حفظ قدرت و کنترل اجتماعی. اگر به این مکانیزم ها اگاه نشویم،  فردا که افغانستانی‌ها به خانه برگشتند، نوبت اقوام دیگر داخل ایران می‌شود. تا زمانیکه مسیولیت مشکلات را به گردن دیگران بیندازیم، طبیعتا پاک کردن صورت مسئله در یک سیستم پر از مشکل است.

👈به عنوان یک مهاجر درد طعمه نژادپرستی شدن، بسیار آشناست.


Think+
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👎18👍15👏4🤔2
🧠 تا حالا فکر کرده‌اید چرا بعضی‌ها انگار همیشه یک قدم جلوترند؟
چرا پیش‌بینی‌هایشان دقیق‌تر از بقیه از آب درمی‌آید و تصمیماتشان کمتر به پشیمانی منجر میشه ؟
شاید بگین تجربه، شانس یا حتی غریزه. اما علم حرف دیگری داره .

پژوهشی هیجان‌انگیز که در قلب دنیای عصب‌شناسی و روانشناسی شناختی انجام شده و خبرش در Neuroscience News سروصدا کرده، هوش (IQ)، نه فقط در درس و دانشگاه، بلکه در پیچ‌وخم‌های زندگی روزمره ما، نقشی حیاتی ایفا می‌کند!
محققان دانشگاه بث، با نگاهی دقیق به زندگی افراد بالای ۵۰ سال، به یک کشف خیره‌کننده رسیدند: کسانی که ضریب هوشی بالاتری دارند – بخصوص آنهایی که در جمع ۲.۵ درصد برتر جامعه جای می‌گیرند – قهرمان میدان هستند!
خطاهای پیش‌بینی‌شان ناچیزه و دقتشان فوق‌العاده.
برعکس، هرچه IQ پایین‌تر باشد، مهارت پیش‌بینی کمرنگ‌تر می‌شود و خطاها بزرگ‌تر و محسوس‌تر به چشم می‌خورند.

و جالب‌تر اینکه، این برتری IQ حتی وقتی فاکتورهایی مثل
_ سبک زندگی
_ سلامتی
_ژنتیک را هم در نظر میگیرد.

💠اما داستان به همین‌جا ختم نمیشه .

پژوهشگران حتی عمیق‌تر رفتند و به سرنخ‌های ژنتیکی رسیدند! انگار ژن‌هایی که با هوش گره خورده‌اند، به ما توانایی ویژه‌ای در "استدلال احتمالی" می‌دن . یعنی چی ؟ یعنی مغزهای هوشمندتر، بهتر می‌توانند احتمال وقوع رخدادها را محاسبه کنند و با استفاده از همین آمار و ارقام نامرئی، بهترین مسیر را برای تصمیم‌گیری پیدا می‌کنند.
پروفسور کریس داوسون، رهبر این تیم پژوهشی، یک ایده جذاب مطرح کرده است: اگر جامعه، اطلاعات مربوط به احتمال‌ها را - مثلاً درباره ریسک یک بیماری یا بازدهی یک سرمایه‌گذاری - به زبانی ساده و قابل فهم به همه ارائه دهد، می‌توانیم به افراد کمک کنیم تا حتی بدون داشتن IQ بسیار بالا، تصمیمات هوشمندانه‌تری بگیرند! این یعنی همه ما می‌توانیم از قدرت پیش‌بینی علمی بهره ببریم!
این تحقیق به ما یادآوری می‌کند که ارزیابی‌های دقیق احتمالی، مثل یک قطب‌نمای نامرئی، برای هدایت زندگی به سمت موفقیت ضروری‌اند. و شاید همین تفاوت‌ها در قدرت پیش‌بینی باشد که توضیح می‌دهد
چرا افرادی با IQ کمتر، گاهی اوقات در حوزه‌های مهم زندگی مثل سلامت، موفقیت مالی یا پیشرفت تحصیلی، با چالش‌های بیشتری روبرو می‌شوند.
پس، دفعه بعد که خواستید تصمیمی بگیرید، یادتان باشد: هوش و توانایی پیش‌بینی، قدرت‌های پنهانی هستند که می‌توانند آینده شما را روشن‌تر کنند. و حالا می‌دانیم که با آگاه‌سازی درست، شاید بتوانیم این قدرت را برای همه قابل دسترس‌تر کنیم!

🔗 Credit :Neuroscience News

✍️نویسنده: سارا شیخ قمی
پژوهشگر و دانشجوی روانشناسی
💊 Vitamental
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍14🔥3💯3👏2🤔2😍2❤‍🔥11👌1🏆1🍾1
🧠 تعلل؛ بازتابی از بقا یا شکست اراده؟

مدت‌هاست که در روان‌شناسی، به‌ویژه در بسترهای آموزشی و کاری، #تعلل یا #procrastination به عنوان رفتاری ناکارآمد، ناپسند و ناشی از ضعف در خودتنظیمی تلقی می‌شود. از نگاه نخست، این ارزیابی نادرست نیست تعلل می‌تواند عواقب جدی در عملکرد تحصیلی، حرفه‌ای و حتی سلامت روانی افراد ایجاد کند. اما پرسشی که ذهنم من رو مشغول کرده این بود: آیا تعلل صرفا یک انتخاب ارادی و آگاهانه است، یا ریشه‌هایی عمیق‌تر، در ساختارهای عصبی-هیجانی ما دارد؟
در مسیر بررسی این #پرسش، با یافته‌هایی مواجه شدم که نه‌تنها تعلل را از موضع اخلاق‌گرایانه خارج می‌کرد، بلکه آن را به نشانه‌ای پیچیده از الگوهای دفاعی مغز در مواجهه با استرس و تهدید تبدیل می‌نمود.

🟡 سیستم لیمبیک در برابر قشر پیش‌پیشانی: دوگانگی درون مغز
یکی از نکات محوری در درک تعلل، تمایز بین دو ساختار مهم در مغز است:
سیستم لیمبیک، که مرکز پردازش هیجانات، حافظه هیجانی، و واکنش‌های مرتبط با بقاست؛
و قشر پیش‌پیشانی Prefrontal Cortex که درگیر کارکردهای اجرایی، تصمیم‌گیری منطقی، خودتنظیمی و کنترل تکانه‌هاست.
در موقعیت‌هایی که فرد با وظیفه‌ای سنگین، مبهم یا پرمخاطره مواجه می‌شود مثلاً نوشتن پایان‌نامه یا آغاز یک پروژه پژوهشی سیستم لیمبیک، این وظیفه را به‌مثابه یک تهدید درک می‌کند. این درک، واکنشی اجتنابی در پی دارد میل به گریز، نه مواجهه. از آن‌سو، قشر پیش‌پیشانی که باید مسئولیت درک اهداف بلندمدت و غلبه بر تکانه‌های آنی را به‌عهده گیرد، تحت فشار استرس عملکرد کمتری دارد نتیجه این ناسازگاری عصبی، همان چیزی است که ما آن را "تعلل" می‌نامیم.

🟣 تعلل، نه تنبلی بلکه پاسخ به ابهام و فشار
در بررسی‌های مبتنی بر نظریه تنظیم خلق، تعلل نه یک نقص شخصیتی، بلکه راهبردی ناکارآمد برای تنظیم هیجانی در کوتاه‌مدت تعریف می‌شود . فرد تعلل می‌کند نه از سر بی‌مسئولیتی، بلکه برای اجتناب از اضطرابی که ناشی از مواجهه با وظایف مبهم یا دشوار است. در این الگو، فرد از انجام کار فرار نمی‌کند، بلکه از احساسات منفی‌ای که آن کار در او ایجاد می‌کند، می‌گریزد.
این فهم تازه، رویکرد مرا به تعلل کاملاً تغییر داد. تعلل نه دشمنی درونی، بلکه پیام‌آوری از ذهنم بودکه از من کمک می‌خواست، نه قضاوت.

🟣 راهکارهای تجربه‌شده، بر پایه شواهد علمی
از منظر روان‌شناسی کاربردی، چند تکنیک وجود دارد که هم‌راستا با شواهد پژوهشی و هم تجربه شخصی‌ام مؤثر بوده‌اند:
خُرد کردن وظایف به گام‌های رفتاری کوچک
این تکنیک، بار شناختی ادراک‌شده را کاهش داده و احتمال شروع را بالا می‌برد.
(مبتنی بر اصول رفتاردرمانی و تکنیک Task Activation)
استفاده از چرخهٔ پومودورو (Pomodoro)
کار در بازه‌های کوتاه (۲۵ دقیقه کار، ۵ دقیقه استراحت) باعث می‌شود قشر پیش‌پیشانی درگیر تصمیم‌گیری‌های دشوار نباشد و فقط وارد عمل شود.
(اثربخش در مطالعات زمان‌مدیریت و افزایش توجه پایدار)
نوشتن هیجانات پیش از اقدام به کار
نام‌گذاری احساسات (emotion labeling) باعث کاهش فعالیت آمیگدال شده و استرس را کاهش می‌دهد.
(مطابق با یافته‌های لیبرمن و همکاران، 2007)
مکالمهٔ بدون قضاوت با فردی قابل اعتماد
این تکنیک، ضمن افزایش خودآگاهی هیجانی، شرم مرتبط با تعلل را تعدیل می‌کند و انگیزهٔ بازگشت به کار را تقویت می‌نماید.
(همسو با مدل درمانی Self-Compassion کریستین نف)

جمع‌بندی: بازتعریف تعلل به‌مثابه سیگنال
از نگاه من ، تعلل نه مانعی اخلاقی یا شکست اراده، بلکه سازوکاری است برای بازتاب فشار روانی و درک ناهماهنگی بین سیستم‌های تصمیم‌گیری مغز. اگر این سیگنال به‌درستی تفسیر شود، می‌تواند ما را به سمت بازتنظیم سبک کار، مراقبت از خود، و تغییر در راهبردهای شناختی سوق دهد.

🔗Credit: insightspsychology

✍️وجیهه بدرخانی
کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی

💊 Vitamental
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍20🔥5🏆4👎3💯2
Forwarded from آلِیزیا ALAZIA (مهدی اسلامی (Mahdi Eslami))
آن‌ها توجه زیادی به حرف‌های یکدیگر نشان نمی‌دادند، ولی خب، نیمه روشن ماجرا این بود که در این بی‌توجهی صادق بودند؛ بی‌توجهیِ صادقانه بهتر از توجهی‌ست که با بی‌حوصلگی همراه باشد.

👤 یوکیو می‌شیما
📔 زوال فرشته

[ @alazia_me ]
👍7🔥3👌1💯1🏆1
📲 در عصر مجازی، وقت آن رسیده که به سراغ اختلال‌هایی برویم که هنوز در DSM-5 ثبت نشده‌اند!

در دنیایی که مرزهای حضور فیزیکی و هویت واقعی در حال کمرنگ‌شدن است، برخی افراد خود را فراتر از نیاز، وقف فضاهای مجازی می‌کنند؛ آن‌چنان که کم‌کم رفتارهایی بروز می‌دهند که نه کاملاً «اختلال روانی» محسوب می‌شوند، نه الزاماً سالم‌اند، اما بی‌تأثیر هم نیستند...

در این پست با دو الگوی رفتاری تازه آشنا می‌شویم و در پست‌های آینده، شخصیت‌های بیشتری معرفی خواهم کرد. این واژه‌ها ابداع شخصی من هستند و در منابع رسمی وجود ندارند:

🙇‍♂ چاپلینک (ترکیب چاپلوس + لینک + فیلیا) متخصص ستایش ابزاری و مقرون‌به‌صرفه برای افزایش بازدید از کانال یا صفحه‌اش.

🥷 شَدوفتیش (ترکیب سایه + کنترل‌گری + فتیش) مأمور کنترل و هشدارهای پنهان از پشت اکانت جعلی یا ناشناس.

این دو تیپ، همانند ویروس‌های روانی در فضای دیجیتال، در هر جمعی ممکن است ظاهر شوند. علاقه‌مندی اصلی آن‌ها، کنترل و تصحیح دیگران یا تجسس پنهان در زندگی دیجیتال دیگران است.

🟠 تیپ اول: چاپلینک‌ها گدایی مجازی با لبخند مصنوعی

🔎 شرح رفتار
افرادی که با لحنی مملو از محبت و تحسین وارد گروه‌ها یا کانال‌ها می‌شوند، اما هدف اصلی‌شان بهره‌برداری شخصی از زحمات دیگران است: جذب مخاطب، تبلیغ پنهان، یا استفاده از فضای جمعی برای منافع فردی، بی‌آن‌که قدردانی واقعی در کار باشد. این افراد تنها زمانی فعال می‌شوند که حضورشان سودی برای خودشان داشته باشد.

🟡 واژه‌های هم‌خانواده با چاپلینک:

🔴بهره بر : یاری‌طلبی صرفا برای منفعت شخصی

🔴عاطف‌گدا: گدایی عاطفی با هیجانات مثبت، اما غیرصادقانه

🔴قندپهلو مجازی: شیرین‌زبانیِ صرفا سودمحور


🛸 تحلیل روان‌شناختی

ویژگی‌های احتمالی شخصیت: خودمحوری، نیاز شدید به تأیید اجتماعی، سبک دلبستگی ناایمن (به‌ویژه دوسوگرا)، و در برخی موارد ویژگی‌های شخصیت نمایشی (هیستریونیک)

سازوکارهای دفاعی: همانندسازی با محتوای مطلوب (لینک/فرد موفق)، فرافکنی مثبت (تحسین برای دریافت امتیاز)

الگوی آسیب: وابستگی پنهان به تأیید دیگران، ضعف در مهارت‌های ارتباطی برابر، و ناتوانی در مشارکت بی‌چشم‌داشت.

🟠 تیپ دوم: شَدوفتیش‌ها ناظران پنهان و هشداردهندگان سایه‌نشین

🔎 شرح رفتار
افرادی که با هویت‌های جعلی یا ناشناس، وارد فضاهای گفت‌وگو می‌شوند و با زبان دلسوزی، هشدار یا افشاگری، در پی کنترل گروه یا برتری روانی هستند. آن‌ها معمولاً مستقیماً ابراز مخالفت نمی‌کنند، بلکه از پشت پرده و بی‌نام‌ونشان، موضع‌گیری می‌کنند.

🟡 واژه‌های هم‌خانواده با شدوفتیش:

🔵پلیس‌ناشناس: مأمور پنهانِ نظم

🔵افشاگر خزنده: کسی که پنهانی افشا می‌کند

🔵سایه‌نگر: مراقب و ناظر پنهان رفتار دیگران

🔵هوش‌سنج سایبری: حساس به ردپاهای هوش مصنوعی و محتوای غیرطبیعی

🔵کنترل‌موش: کنترل‌گری در خفا، همانند موشی که از لانه نظاره‌گر است


🛸 تحلیل روان‌شناختی

🟢ویژگی‌های احتمالی شخصیت: شکاک، کنترل‌طلب، تمایل به قدرت بدون مسئولیت، صفات پارانوییدی یا وسواسی.

🟢سازوکارهای دفاعی: فرافکنی، دوپاره‌سازی، سخت‌گیری بیش از حد درونی (فرامن سخت‌گیر)

🟢الگوی آسیب: سابقه بی‌اعتمادی، طردشدگی، یا حس ناتوانی در گذشته، که اکنون در قالب کنترل پنهانی، هشداردهی، و افشای غیرمسئولانه بروز می‌یابد.


این الگوهای رفتاری، گرچه هنوز در نظام‌های تشخیصی رسمی جایگاه ندارند، اما اثرات روانی آن‌ها بر فضاهای جمعی دیجیتال کاملاً واقعی و قابل مشاهده است. نخستین گام، «دیدن و نام‌گذاری» است؛ گامی مهم برای آگاهی و سپس تغییر.

زیرا بسیاری هنوز فرق «تعامل» با «استفاده»، و فرق «هشدار» با «ترس‌پراکنی» را نمی‌دانند. اما در نهایت، این ما هستیم که فضای سالم مجازی را می‌سازیم نه الگوریتم‌ها!

با احترام
دکتر موریس ستودگان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍5💯5👌4🤔32
🎓 دعوت به مشارکت در یک پژوهش دانشگاهی

سلام دوست عزیز،
من دانشجوی مقطع کارشناسی‌ارشد هستم و در حال انجام پایان‌نامه‌ای با موضوعی بسیار انسانی و حیاتی می باشم

🟢پژوهشی درباره نقش هیجانات، احساسات و کمال‌گرایی در شکل‌گیری افکار خودکشی.

🧠 این تحقیق با هدف شناخت بهتر عواملی انجام می‌شود که می‌تواند از بروز این افکار جلوگیری کنند، یا ما را به درک عمیق‌تری از آن‌ها برسانند.

اگر دانشجو یا بزرگسال هستید، پر کردن این پرسشنامه (که حدود ۱۰ دقیقه زمان می‌برد) می‌تواند کمک بزرگی باشد نه فقط به ما در انجام یک پژوهش علمی، بلکه به جامعه‌ای که بیشتر از همیشه به همدلی و آگاهی نیاز دارد.

🔒 پاسخ‌های شما کاملاً ناشناس هستند و فقط در جهت اهداف علمی استفاده می‌شوند.

🌱 مشارکت شما ارزشمند است. شاید همین چند دقیقه از وقت‌ شما ، روزی زندگی کسی را نجات بدهد...

🙏 با سپاس از حضورتان.

💡برای همراهی روی لینک زیر کلیک کنید

🔗https://survey.porsline.ir/s/u4xKVZV2
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤‍🔥6💯3👎1
🟡سیلان هیجانی در اختلال ADHD تجربه‌ای فراتر از خشم

نویسنده: برگرفته از مقاله دکتر اوچه، منتشرشده در Psychology Today ژوئیه ۲۰۲۵

#اختلال_نارسایی_توجه_بیش‌فعالی تنها یک چالش رفتاری یا تحصیلی نیست بلکه در بسیاری از موارد، شامل آشفتگی‌های هیجانی نیز می‌شود که کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند. یکی از پدیده‌های پررنگ در میان افراد دارای ADHD، سیلان هیجانی (Emotional Flooding) است واکنشی عصبی - زیستی که در آن هیجانات به‌گونه‌ای شدید، ناگهانی و فراگیر بروز می‌کنند.

🟢سیلان هیجانی صرفا بروز خشم نیست بلکه طیفی از احساسات نظیر ترس، شرم، اضطراب، ناامیدی یا درماندگی را در برمی‌گیرد که گاه با شدتی غیرقابل‌مهار ظاهر می‌شوند. این واکنش‌ها، برخلاف برخی برداشت‌های رایج، نشانه ضعف شخصیتی یا ناتوانی در «کنترل خود» نیستند، بلکه حاصل تفاوت‌های واقعی در ساختار و عملکرد مغز افراد مبتلا به ADHD هستند.

🔴تحقیقات نشان داده‌اند که تنظیم هیجان در مغز افراد با #ADHD دچار اختلال است به‌ویژه در تعامل میان نواحی مختلف مغزی که مسئول پردازش هیجانات و مهار آن‌ها هستند:

● کاهش فعالیت قشر پیش‌پیشانی Prefrontal Cortex
این بخش از مغز نقش مهمی در تصمیم‌گیری منطقی، کنترل تکانه و تنظیم پاسخ‌های هیجانی دارد. در ADHD، فعالیت ناکافی این ناحیه باعث کاهش توانایی مغز در «مهار» واکنش‌های احساسی می‌شود.

● فعالیت بیش‌ازحد آمیگدال Amygdala
آمیگدال، ساختاری بادامی‌شکل در مغز، مسئول پردازش تهدید و برانگیختگی هیجانی است. در ADHD، این ساختار نسبت به محرک‌های استرس‌زا واکنش‌پذیرتر از حد معمول عمل می‌کند و به آسانی "هشدار قرمز" فعال می‌کند حتی  برای موقعیت‌های نسبتا بی‌خطر.

● ازدحام شناختی Cognitive Overload
در بسیاری از موقعیت‌ها، مغز فرد مبتلا به ADHD با حجم بالایی از ورودی‌های محیطی (صدا، نور، تماس‌های اجتماعی، افکار مزاحم) مواجه است. این انباشت ذهنی منجر به اشباع ظرفیت پردازش می‌شود، و در نتیجه، مدیریت هیجانات به‌سختی ممکن خواهد بود.


🟡نشانه‌های سیلان هیجانی: از آشفتگی تا
خاموشی

تجربهٔ #سیلان_هیجانی در ADHD می‌تواند خود را به شکل‌های گوناگونی بروز دهد، از علائم جسمانی گرفته تا واکنش‌های رفتاری

● علائم فیزیولوژیکی: تپش قلب، تنفس سریع، فشار در قفسهٔ سینه، تعریق، لرزش
● واکنش‌های رفتاری:

انفجار هیجانی (Meltdown): فریاد، گریه، پرخاش

منجمد شدن (Shutdown): سکوت، کناره‌گیری، قطع ارتباط
● پیامدهای اجتماعی: قضاوت اشتباه اطرافیان (مثلاً «زیاده‌روی» یا «بی‌منطقی») که منجر به افزایش شرم، گناه یا انزوا می‌شود.


🟡محرک‌های شایع سیلان هیجانی

انتقاد، تغییر ناگهانی برنامه، تداخل چند وظیفه، فشار زمانی، خستگی یا کم‌خوابی از رایج‌ترین عوامل برانگیزانندهٔ سیلان هیجانی هستند.

سه‌مرحلهٔ مدیریت: پیشگیری، مداخله، بازسازی

۱. پیشگیری هدفمند: شناسایی محرک‌ها، برنامه‌ریزی برای استراحت، کاهش محرک‌های محیطی، و استفاده از ابزارهای ساختاری.
۲. مداخله هنگام بحران: تکنیک توقف اضطراری («من نیاز به زمان دارم»)، تنفس ۴-۷-۸، تحریک حواس برای بازگردانی توجه به لحظهٔ حال.
۳. بازسازی پس از بحران: گفت‌وگوی غیرقضاوتی، عذرخواهی همراه با توضیح، و طراحی راهکارهای خانوادگی برای مقابلهٔ آینده.

🔘نکتهٔ کلیدی: تفاوت عصبی، نه نقص شخصیتی
سیلان هیجانی در ADHD، یک واکنش زیستی غیرارادی‌ست نه یک انتخاب. جملاتی مثل «آرام باش» یا «زیادی حساس شدی»، تنها بحران را تشدید می‌کنند. پذیرش این واقعیت توسط اطرافیان، بنیان همدلی، کاهش شرم و تقویت سلامت روانی است.

🟢جمع‌بندی
سیلان هیجانی در ADHD، تجربه‌ای پیچیده و چندلایه است که ریشه در تفاوت‌های ساختاری و کارکردی مغز دارد. مدیریت مؤثر آن نیازمند ترکیبی از آگاهی عصبی، راهبردهای عملی و همدلی اجتماعی‌ست. زمانی‌که درک کنیم این واکنش‌ها نتیجهٔ انتخاب فرد نیستند، بلکه بخشی از وضعیت عصبی اوست، می‌توانیم قدم‌های مؤثرتری برای حمایت، درک، و ساختن فضایی امن‌تر برای زیستن برداریم.

تهیه شده در +Think
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
10💯10❤‍🔥4👌4😁1🏆1
#کارگاه_های_تابستانی_نیروانا

📌کارگاه هیجان؛ از تعارض تا تجربه

🔹 جلسه اول: شناخت تعارض و هیجانات به حاشیه رانده شده
🔹 جلسه دوم: آشنایی با مکانیزم‌های دفاعی مانند انکار، فرافکنی، و والایش
🔹 جلسه سوم: مدیریت اضطراب بدون سرکوب یا اجتناب
🔹 جلسه چهارم: بازآموزیِ "احساس کردن" و نزدیکی به هیجانات اصیل

📩 جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به شماره ۰۹۳۹۹۸۵۰۹۷۸ در تلگرام (@academy_nirvana_Support) پیام بدهید یا به همین شماره پیامک بزنید.


🆔️@Psy_nirvana_academy
❤‍🔥3👍2🔥2💯1
🚨 فرصتی ویژه برای داوطلبین کنکور علوم شناختی :

📝 گروه آموزشی رانویه
اولین و تنها مرجع تخصصی خدمات آموزشی کنکور ارشد و دکتری علوم شناختی جهت تسهیل شرایط تحصیلی و رفاه حال داوطلبین ، بسته همدلی ارائه می نماید.

❤️ مزایای بسته همدلی :

1️⃣🎯 یک جلسه مشاوره رایگان با مشاورین باتجربه رانویه
2️⃣🏹 ۳۰درصد تخفیف کلیه کلاس ها و دوره های تخصصی با اساتید مجرب
3️⃣🏹 ۳۰درصد تخفیف جزوات کمک آموزشی ویژه کنکور علوم شناختی

مدت اعتبار بسته همدلی :
فقط تا ۳۱ تیرماه ۱۴۰۴

برای آشنایی بیشتر با رشته علوم شناختی، پیداکردن آخرین اخبار مربوط به این رشته و منابع و شرایط ورود به آن، این فرصت را از دست ندهید !

اعتبار ما ، قدمت و موفقیت ماست !

کانال تلگرام:
@shenakhtikanoon

اینستاگرام:
Instagram.com/ranviercenter

پشتیبانی تلگرام:
@shenakhticall

رانویه، همراه و همدل
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
1❤‍🔥40💯5👍3👎2
🟡 انجمن علمی روان‌شناسی تربیتی دانشگاه شیراز
و آکادمی مایندپدیا
با همکاری برترین انجمن‌های علمی کشور برگزار می‌کنند:

🔰 دوره جامع و کاربردی آموزش مهارت‌های زندگی

🎓 آموزش مهارت‌های ده‌گانه زندگی

📷 نحوه برگزاری: آنلاین و آفلاین (به‌همراه فایل ضبط‌شده جلسات)

👨‍🏫 مدرس: دکتر حمید بارانی
دانش‌آموخته دکتری روان‌شناسی تربیتی دانشگاه شیراز

📆 تاریخ برگزاری:
۱۱ تا ۳۰ مرداد
ساعت: ۱۹ تا ۲۱
مجموع ساعات دوره: ۳۰ ساعت

ویژگی‌های دوره :
ارائه گواهی معتبر از دانشگاه شیراز
عضویت در گروه پشتیبانی آموزشی و رفع اشکال

هزینه ثبت‌نام: فقط ۲۹۰ هزار تومان

🛍 تخفیف ویژه ثبت‌نام گروهی:
با ثبت‌نام ۳ نفر، هزینه فقط برای ۲ نفر پرداخت می‌شود.

🔘 ثبت‌نام:
  @sadbarb



✈️ تلگرام :
https://t.iss.one/dr_hamid_barani

💬 واتس‌اپ:
09019809981
https://wa.me/9809019809981
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍4🙏2💯1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹 ناامیدی انتخابی: لزوم بازنگری در برداشت‌های مطلق‌گرایانه از مفاهیم

🟢در فرهنگ عموم و حتی در بسیاری از آموزه‌های روان‌شناسی عامه‌پسند، مفاهیمی همچون #امید، #انگیزه، مثبت‌اندیشی و تداوم در پیگیری اهداف، به‌عنوان ارزش‌هایی مطلق و همواره مطلوب معرفی می‌شوند. گویی امیدواری، فارغ از زمینه و پیامدهایش، همیشه یک پاسخ سالم و راه‌حل قطعی برای مواجهه با دشواری‌هاست. اما آیا در تمامی موقعیت‌ها، امید واقعا یک مزیت روان‌شناختی به شمار می‌آید؟ آیا ناامیدی نیز، در برخی بسترها، می‌تواند نقش سازنده‌ای در حل مسائل ایفا کند؟

🔣طرح این پرسش از آن‌جاست که امید معمولا برای حل یک مسئله برانگیخته می‌شود. اما اگر آن مسئله، در عمل، قابل حل نباشد یا ادامه مسیر به زیان منجر شود، آیا همچنان باید بر امید تکیه کرد؟

🟣پژوهش‌های در حوزه روان‌شناسی انگیزشی و نظریه‌های تصمیم‌گیری از جمله مطالعات مرتبط با «خطای سرمایه‌گذاری اشتباه» Sunk Cost Fallacy و «سبک‌های مقابله‌ای اجتنابی» Avoidant Coping نشان می‌دهند که پافشاری بر ادامه دادن در مسیرهای شکست‌خورده، صرفا به دلیل امید به تغییر اوضاع، می‌تواند به آسیب‌های روانی جدی منجر شود. این خطر به‌ویژه زمانی افزایش می‌یابد که فرد، تمام منابع انسانی، روانی، زمانی، مالی و حتی هویتی خود را بدون آگاهی کافی در یک مسیر خاص سرمایه‌گذاری کرده و اکنون در برابر رها کردن آن مقاومت می‌کند.

🟣در چنین شرایطی، آنچه ممکن است از بیرون «ناامیدی» تلقی شود، در واقع نوعی «ناامیدی انتخابی» و آگاهانه است توانایی تشخیص لحظه‌ای که ادامه دادن، نه تنها سودمند نیست، بلکه می‌تواند ویرانگر باشد. همانند خلبانی که در لحظه‌ی سقوط، باید دکمه‌ی پرتاب اضطراری را فعال کند و از کابین خارج شود نه به‌دلیل نداشتن #شجاعت، بلکه به این دلیل که بقای او در گروی ترک مسیری‌ست که دیگر امکان بازگشت در آن وجود ندارد.

👾 #ناامیدی سالم یا به بیان دقیق‌تر، پذیرش واقعیت و نبود امکان تغییر در یک مسیر مشخص گاه نخستین گام در بازیابی انرژی روانی و هدایت آن به سوی انتخاب‌های هوشمندانه‌تر است. در این چارچوب، روان‌درمانگران از مفهومی به نام «رهاسازی هدف‌های ناکارآمد» (Goal Disengagement) استفاده می‌کنند مفهومی که در پژوهش‌های کارستن روش (Carsten Wrosch) و گریگوری میلر (Gregory Miller) در حوزه‌ی سلامت روان و بیماری‌های مزمن، با کاهش استرس، اضطراب و بهبود کیفیت زندگی ارتباط داشته است.

🔴از این منظر، می‌توان گفت که تعادل میان امید و ناامیدی، نشانه‌ای از #بلوغ_روانی انسان است. امید، زمانی معنا پیدا می‌کند که با ارزیابی واقع‌گرایانه همراه باشد، و ناامیدی، زمانی ارزشمند می‌شود که راه را برای گشودن چشم‌اندازهای تازه هموار سازد. شاید در برخی موقعیت‌ها، شجاعانه‌ترین تصمیم آن باشد که با شفقت به خود و آگاهی، بپذیریم
🟡«این مسیر، دیگر مسیر من نیست.»

مطالب این نوشته برداشت وجمع بندی من از صحبت‌های دکتر مکری‌ست و لزوما بازتاب دقیق گفته‌های ایشان نیست
💊 Vitamental
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
2🔥6💯3🏆3❤‍🔥2👍1
🌟 دیگری؛ آینه‌ای برای درد تجربه‌نشده‌ی درون ما

✍🏻 نویسنده: دکتر موریس ستودگان – برن، مارس ۲۰۱۹

🧠 نگاهی روان‌کاوانه، خودروان‌شناختی و اگزیستانسیال به پدیده‌ی حمله به دیگری

🔺 گاهی انسان به دیگری می‌تازد، بی‌آن‌که دلیل بیرونی روشنی در کار باشد.

🔺 جمله‌ی آشنا:
«گاهی حمله به دیگری، فراری‌ست از چیزی در درون خودمان»
پرده از لایه‌هایی عمیق در روان آدمی برمی‌دارد.
در این نوشتار کوتاه، این پدیده با نگاهی تطبیقی در سه نظام فکری بررسی می‌شود:

✔️ ۱. روان‌کاوی کلاسیک (فروید): دفاع علیه تکانه‌ها و تعارض‌های ناخودآگاه

🔺 حمله به دیگری، اغلب بازتاب دفاع‌های روانی در برابر کشمکش‌های درونی است؛ بخصوص امیال سرکوب‌شده‌ای مانند خشم، حسادت یا میل جنسی.

✔️ مکانیسم‌های دفاعی کلیدی:

👈 فرافکنی (Projection): نسبت‌دادن احساسات غیرقابل‌پذیرش به دیگری
📍مثال: حسود بودن اما دیگری را به حسادت متهم کردن

👈جابجایی (Displacement): انتقال خشم از منبع اصلی به هدفی کم‌خطر
📍مثال: خشم از رئیس → پرخاش به شریک عاطفی

👈 سرکوب (Repression): امیال سرکوب‌شده‌ای که از مسیر دیگری بازمی‌گردند

📍مثال: تکانه‌های جنسی سرکوب‌شده → رفتار پرخاشگرانه

🟡 نتیجه: حمله به دیگری، ابزاری‌ست برای محافظت از ساختار روانی فرد.

✔️ ۲. روان‌شناسی خود (کوهات): محافظت از انسجام آسیب‌پذیر روان

🔺 در ساختارهای خودشیفته‌ی آسیب‌پذیر، احساس طرد یا تحقیر می‌تواند باعث خشم خودشیفته (Narcissistic Re) شود.

✔️ مفاهیم کلیدی:
👈 خشم خودشیفته: واکنش شدید به بی‌توجهی یا نقد

👈 شکست رابطه با ابژه‌های خودشیفته: عدم دریافت همدلی → پرخاش

🟡 هدف این حمله: تخریب دیگری نیست، حفظ انسجام درونی و اجتناب از فروپاشی روانی است.

📍 به عبارتی:

«حمله، فریاد کسی‌ست که نمی‌خواهد درونش از هم بپاشد.»


✔️ ۳. روان‌شناسی اگزیستانسیال: گریز از آزادی، مسئولیت و اضطراب هستی

🔺 آزادی انسان، همراه با مسئولیت، ترس از پوچی و مرگ است. گاهی فرد برای فرار از این اضطراب، دیگری را مقصر می‌داند.

✔️ تحلیل اگزیستانسیالیستی:
👈 حمله، راهی برای فرار از تنهایی، ترس از مرگ و فقدان معناست.

👈 به‌جای مواجهه با "منِ واقعی"، دیگری را دشمن اعلام می‌کنیم.

📍 یادآور جمله‌ی معروف سارتر:

«دیگری، جهنم است.»
اما این‌بار باید گفت:
«حمله به دیگری، نادیدنِ جهنم درون ماست.

✔️ تطبیق انگیزه حمله به دیگری در سه رویکرد

رویکرد انگیزه‌ی پنهان پشت حمله در:
👈 روان‌کاوی کلاسیک؛ دفاع علیه تعارض‌های ناخودآگاه

👈 روان‌شناسی خود؛ (کوهات) حفظ انسجام روانی، شرم، بی‌ارزشی

👈 روان‌شناسی اگزیستانسیال؛ فرار از مسئولیت، ترس از مرگ و پوچی

نتیجه‌گیری:
در روان‌درمانی، هرگاه با خشم یا پرخاش فردی روبه‌رو شدیم، از خود بپرسیم:


این حمله، آینه‌ی کدام رنج تجربه‌نشده است؟


🌿 آنچه از آن می‌گریزیم، بازمی‌گردد؛ اما نه به‌صورت تجربه‌ی درونی، بلکه در چهره‌ی دشمنی بیرونی.


Think+ Setudegan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
4❤‍🔥11🔥41🏆1
📱 از قلم تا پرامپت: مرگ نویسندگی آکادمیک در دوران هوش مصنوعی
تاملی بر نقش نگارش در دوران فناوری‌های زبانی

🟣در سال‌های اخیر، با پیشرفت چشم‌گیر مدل‌های زبانی #هوش_مصنوعی، پرسش‌های تازه‌ای درباره مفهوم نویسندگی، به‌ویژه در متون علمی و دانشگاهی، مطرح شده‌اند. دکتر Ken Masters، پژوهشگر برجسته حوزه آموزش پزشکی، در یادداشتی کوتاه در مجله Medical Teacher به این مسئله پرداخته و دیدگاهی مطرح کرده که هم جسورانه است و هم قابل تامل.

🔘او با الهام از نظریه مشهور «مرگ نویسنده» نوشته رولان بارت، معتقد است که نقش سنتی نویسنده اکادمیک در حال دگرگونی است. بارت در نظریه خود می‌گوید که نویسنده خالق بی‌واسطه متن نیست، بلکه صدایی‌ هست در میان صداهای بسیار کسی که از متون پیشین بهره می‌گیرد و معنای تازه‌ای می‌سازد. امروزه، مدل‌های زبانی مانند ChatGPT دقیقا همین کار را انجام می‌دهند: آن‌ها از حجم عظیمی از متون آموخته‌شده، متنی جدید و مرتبط تولید می‌کنند. این شباهت، ما را به بازاندیشی درباره نقش نویسندگی در دنیای علم فرامی‌خواند.

🟢نویسنده #مقاله به نکته‌ای مهم اشاره می‌کند در فعالیت‌های علمی، پژوهش اصل ماجراست یعنی طراحی سوال، گردآوری داده‌ها، تحلیل نتایج و دستیابی به درکی تازه از یک پدیده. در مقابل، #نگارش مقاله اغلب فرایندی است ساختارمند و تکراری که با قواعد مشخصی انجام می‌شود. این بخش از کار، در بسیاری از موارد، می‌تواند با کمک هوش مصنوعی انجام شود، بدون آن‌که اعتبار یا اصالت پژوهش زیر سوال برود.

🟢این نگاه، به‌ویژه برای پژوهشگرانی که زبان انگلیسی زبان مادری‌شان نیست، می‌تواند نگاهی امیدوارکننده باشد. برای آن‌ها، نوشتن یک مقاله علمی به زبان انگلیسی، گاهی دشوارتر از خود فرآیند #تحقیق است. اگر ابزارهای هوش مصنوعی بتوانند این مسیر را هموار کنند، می‌توان به برابری بیشتر در مشارکت علمی جهانی امیدوار بود.

مسئولیت‌پذیری همچنان با انسان است

یکی از نگرانی‌های رایج در مورد استفاده از هوش مصنوعی در نگارش، مسئله مسئولیت‌پذیری است. مجلات علمی معمولاً تاکید دارند که نویسنده باید انسانی باشد تا در قبال محتوای مقاله پاسخگو باقی بماند. نویسنده مقاله این نگرانی را رد نمی‌کند، اما معتقد است که مسئولیت علمی همیشه با #پژوهشگر است، نه صرفا با نویسنده‌ای که متن را به‌صورت فنی تنظیم می‌کند. حتی اگر بخش‌هایی از متن با کمک هوش مصنوعی تولید شود، پژوهشگر انسانی است که ایده، داده و تحلیل را ارائه کرده و پاسخ‌گوی آن‌ها باقی می‌ماند.

💡 بازتعریف نقش پژوهشگر

در آینده‌ای که نویسنده تصور می‌کند، پژوهشگر نقشی شبیه به کارگردان خواهد داشت. او طراحی پژوهش را برعهده دارد، نتایج را تفسیر می‌کند، و سپس از ابزارهای موجود از جمله هوش مصنوعی برای تنظیم مقاله بهره می‌گیرد. در این مدل، تمرکز اصلی از «نوشتن به‌تنهایی» به سمت «اندیشیدن، پژوهش، و انتقال موثر پیام علمی» حرکت می‌کند. نگارش به‌جای آن‌که مانعی باشد، به ابزار ساده‌تری برای رساندن پیام تبدیل خواهد شد.
دکتر Masters در پایان، تأکید می‌کند که این دیدگاه ممکن است برای برخی غریب یا حتی ناخوشایند باشد؛ به‌خصوص برای کسانی که نوشتن را بخش مهمی از هویت حرفه‌ای خود می‌دانند. اما او این تغییر را نه تهدیدی برای علم، بلکه فرصتی برای بازتعریف نقش‌ها می‌داند. همان‌طور که ابزارهای آماری یا نرم‌افزارهای تحلیل کیفی جایگزین روش‌های دستی شدند، هوش مصنوعی هم می‌تواند بخشی از فرایند نگارش را برعهده بگیرد بدون آن‌که معنای علم یا پژوهش تضعیف شود.
🟡در نهایت، شاید این «مرگ نویسنده» آکادمیک، نه به معنای حذف انسان از معادله، بلکه به معنای تمرکز دوباره بر آن چیزی باشد که علم را شکل می‌دهد.
فکر، کشف، و فهم.


Artificial intelligence and the death of the academic author


💊 Vitamental
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤‍🔥8👍4💯2🏆2🙏1
📰 اختلال نارسایی توجه بیش‌فعالی و تحلیل دیدگاه زمانی در بزرگسالان

🟣اختلال نارسایی توجه بیش‌فعالی به‌عنوان یک اختلال عصبی رشدی، معمولا در چارچوب اختلالات عملکرد اجرایی، ناتوانی در تنظیم هیجانی ، کنترل تکانه و بی‌ثباتی هیجانی مورد بررسی قرار می‌گیرد. اما مطالعه‌ای که توسط Maria G. Carelli و Britt Wiberg انجام شد، نشان داد که این اختلال ممکن است با نوعی سوگیری عمیق در ادراک زمان نیز همراه باشد جنبه‌ای کمتر بررسی‌شده اما به‌لحاظ نظری بسیار معنادار.

این مطالعه که با عنوانTime Out of Mind : Temporal Perspective in Adults with ADHD منتشر شد، با اتکا به الگوی مفهومی Philip Zimbardo درباره‌ی ساختارهای روان‌شناختی زمان، به بررسی تفاوت‌های دیدگاه زمانی میان بزرگسالان مبتلا به ADHD و افراد سالم پرداخت.

🟢الگوی Zimbardo Time Perspective Inventory (ZTPI) زمان را نه صرفا به‌عنوان یک کمیت عینی، بلکه به‌مثابه سازه‌ای ذهنی و تجربه‌شده تعریف می‌کند. در این مدل، زمان در قالب شش بُعد مستقل اما مرتبط مورد سنجش قرار می‌گیرد

گذشته مثبت: یادآوری با حس نوستالژی و رضایت

گذشته منفی: بازخوانی خاطرات با بار هیجانی منفی

حال لذت‌طلب: زندگی در لحظه، هیجان‌طلبی و ریسک‌پذیری

حال جبری: احساس ناتوانی در کنترل وقایع و تقدیرگرایی

آینده مثبت: هدف‌گرایی، امید و پیش‌بینی موفقیت‌آمیز آینده

آینده منفی: انتظار برای رویدادهای ناخوشایند یا شکست
الگوی ZTPI از این نظر تلاش می‌کند نگرش زمانی افراد را به‌عنوان یک خصیصه‌ی پایدار روان‌شناختی ارزیابی کند عاملی که می‌تواند به شکل گسترده‌ای در تصمیم‌گیری، انگیزه، رفتار و سلامت روان نقش ایفا کند.

💡روش‌شناسی

در این مطالعه، ۳۰ فرد بزرگسال مبتلا به ADHD و ۶۰ فرد سالم (گروه کنترل) شرکت داشتند. همه‌ی شرکت‌کنندگان فرم کامل #ZTPI را تکمیل کردند. قابل توجه است که اکثر افراد گروه #ADHD در زمان مطالعه، تحت درمان دارویی محرک Stimulants قرار داشتند با این وجود، تفاوت‌های برجسته‌ای در نگرش زمانی آن‌ها نسبت به گروه کنترل مشاهده شد.

📊 یافته‌ها: تفاوت‌های معنادار در تمام ابعاد زمانی
تحلیل آماری نتایج نشان داد که افراد دارای ADHD در تمام شش بُعد زمانی ارزیابی‌شده توسط ZTPI، تفاوت معناداری با گروه کنترل داشتند. به‌طور خاص، نمرات آن‌ها در مؤلفه‌های زیر به‌صورت معنادار پایین‌تر یا بالاتر بود:
نمره‌ی پایین در آینده‌ی مثبت
نمره‌ی بالا در حال جبری و گذشته‌ی منفی
تمایل بیشتر به حال‌گرایی لذت‌طلب
کاهش معنادار در جهت‌گیری به‌سوی آینده ساختاریافته

🔴برجسته‌ترین یافته‌ی این مطالعه، که از طریق تحلیل‌های رگرسیون به‌دست آمد، این بود که کاهش نمره در مقیاس «آینده‌ی مثبت» قوی‌ترین پیش‌بینی‌کننده‌ی عضویت در گروه ADHD بود.

🟢یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که بزرگسالان مبتلا به ADHD دارای الگوی متفاوت و ناسازگار در جهت‌گیری زمانی هستند. اگرچه بسیاری از پژوهش‌های پیشین بر نقص در عملکرد اجرایی، حافظه کاری یا کنترل پاسخ تمرکز داشته‌اند، مطالعه‌ی Carelli و Wiberg نگاه جدیدی را معرفی می‌کند ADHD به‌مثابه نوعی ناهم‌خوانی در سازمان‌یافتگی ذهنی زمان.
ناتوانی در تجربه‌ی منسجم و سازنده از آینده، کاهش حس کنترل بر زندگی، تمرکز بیش‌ازحد بر لذت‌های آنی، و غلبه‌ی خاطرات منفی گذشته، همگی مولفه‌هایی هستند که به‌طور هم‌زمان در الگوی زمانی این افراد دیده شد.

این یافته‌ها از این جهت حائز اهمیت هستند که نشان می‌دهند ADHD ممکن است نه‌تنها بر عملکرد رفتاری، بلکه بر بنیادهای ادراکی و تفسیری فرد از زمان نیز اثر بگذارد.

🟣و درنهایت مطالعه‌ی Carelli و Wiberg به‌روشنی بیان می‌دارد که اختلال ADHD در بزرگسالان با تفاوت‌های نظام‌مند در تجربه‌ی ذهنی زمان همراه است. برجسته‌ترین تفاوت، کاهش در نگرش آینده‌محور مثبت است یعنی توانایی تصور آینده‌ای معنادار، مطلوب و تحت کنترل. این یافته، الگوی سنتی درک ADHD را به چالش می‌کشد و درهای تازه‌ای به روی مطالعات شناختی زمانی در این حوزه می‌گشاید.
به‌طور کلی، این #پژوهش گامی مهم در فهم پیچیدگی‌های کمترشناخته‌شده‌ی ADHD در بزرگسالی است و اهمیت توجه به مؤلفه‌های زیربنایی‌تر همچون ادراک زمان، سوگیری شناختی، و ساختارهای معنایی ذهنی را برجسته می‌سازد.

⚪️لینک مقاله
💊 Vitamental
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
15👍7💯3🏆3❤‍🔥1
چگونه بازدهی روزانه خود را با کیفیت‌ترکنیم؟

خلاصه‌ای از بیست پیام از مقاله
"How to Achieve Higher Performance in Your Everyday Life"
از Psychology Today دکتر آلیس بویز ۲۷ جولای ۲۰۲۵.

1. تلاش درک شده (Perceived Effort) عاملی تعیین‌کننده در عملکرد روزمره است، نه صرفاً تلاش عینی؛ کاهش این احساس به تحمل بیشتر و عملکرد بالاتر منجر می‌شود .

2. عوامل محیطی و روانی مانند موسیقی، کافئین، یا حضور دیگران می‌توانند احساس دشواری یک فعالیت را کاهش دهند .

3. عادت‌ها با کاهش نیاز به خودکنترلی، تلاش درک شده را کم می‌کنند و انجام کارها را آسان‌تر می‌سازند .

4. گفتگوی درونی منفی (مثل "این کار غیرممکن است") احساس تلاش را افزایش می‌دهد و باید مدیریت شود .

5. انتظارات مثبت مثل آگاهی از فواید یک فعالیت می‌توانند برداشت ذهنی از دشواری کار را تغییر دهند .

6. رویکرد 'آزمایشگری شخصی' مانند تست تأثیر موسیقی بر تمیز کردن خانه کلید شناسایی راه‌های کاهش تلاش درک شده است .

7. خواب کافی (۷–۸ ساعت) پایه‌ای برای عملکرد مطلوب و تصمیم‌گیری مؤثر محسوب می‌شود .

8. نور طبیعی صبحگاهی انرژی را افزایش می‌دهد، درحالی‌که نور صفحه‌نمایش‌ها در شب خواب را مختل می‌کند .

9. ورزش منظم (ترجیحاً ۴–۵ بار در هفته) شامل فعالیت‌های هوازی، قدرتی و کششی، عملکرد جسمی و ذهنی را تقویت می‌کند .

10. تعیین ۳ اولویت روزانه از احساس غرق‌شدگی در کارها جلوگیری کرده و تمرکز را افزایش می‌دهد .

11. تک‌کاری (تکمیل یک کار قبل از شروع بعدی) بسیار مؤثرتر از چندوظیفگی است که تمرکز را کاهش می‌دهد .

12. هدف‌گذاری مؤثر شامل تقسیم اهداف بزرگ به گام‌های کوچک، قابل اندازه‌گیری و واقع‌بینانه است .

13. مدیریت انرژی (نوشیدن آب، تغذیه سالم، استراحت‌های کوتاه) پایدارتر از مدیریت زمان صرف است .

14. زمان‌بندی فعالیت‌ها براساس سطوح انرژی فردی (مثلاً کارهای دشوار در اوج انرژی) بهره‌وری را افزایش می‌دهد .

15. کاهش عوامل اتلاف وقت (مثل چک‌کردن مداوم تلفن) با اختصاص زمان مشخص به آنها امکان‌پذیر است .

16. روال‌های ثابت (مثل مراسم صبحگاهی) به مغز سیگنال آماده‌باش برای عملکرد بهینه می‌دهند .

17. مراقبت از خود (تغذیه، خواب، حرکت) اساسی برای حفظ عملکرد بالا در بلندمدت است .

18. تبدیل نگرانی به اقدام (مثلاً برنامه‌ریزی برای حل مشکل) از فلج‌شدگی ناشی از اضطراب جلوگیری می‌کند .

19. ثبات در اجرای راهکارها (حتی در مقیاس کوچک) بسیار مهم‌تر از تلاش‌های گاه‌وبی‌گاه است .

20. خودشفقتی (تشویق مهربانانه خود هنگام اشتباه) انعطاف‌پذیری روانی را افزایش داده و بازگشت به مسیر را تسهیل می‌کند .

این نکات چارچوبی علمی برای ارتقای عملکرد روزمره از طریق مدیریت ذهنیت، بدن و محیط ارائه می‌دهند

. برای جزئیات بیشتر می‌توانید به مقاله مراجعه کنید.

#کیفیت_زندگی


Think+ Setudegan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
5🔥7🏆4👍2❤‍🔥1👌1
دعوت به مشارکت در پرسشنامه سلامت روان کادر درمان

همکار گرامی،
با سلام و احترام،
از شما دعوت می‌کنیم در مطالعه‌ روانشناختی حاضر با موضوع سلامت روان کادر درمان مشارکت کنید. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت سلامت روان شما و همکاران محترم در حوزه درمان طراحی شده است تا بتوانیم درک بهتری از نیازها و چالش‌های این حوزه به دست آوریم.

لطفاً با صرف چند دقیقه از وقت ارزشمند خود، پرسشنامه زیر را تکمیل کنید:

لینک پرسشنامه

اطلاعات شما کاملاً محرمانه باقی خواهد ماند و صرفاً برای اهداف پژوهشی استفاده خواهد شد.
از همکاری صمیمانه شما پیشاپیش سپاسگزاریم.

با احترام، پژوهشگر سپهر شیخ زاده
👌2
سلام و عرض ادب
امیدوارم حال دلتون خوب باشه 💚
ما در حال انجام یک پژوهش علمی و کاربردی در زمینه روان‌شناسی و سلامت هستیم که به بررسی وضعیت روان‌شناختی افراد مبتلا به دیابت می‌پردازه.
🔹 این پرسش‌نامه ویژه افراد دیابتی هست.
اگر خودتون دیابت دارید، لطفاً پرسش‌نامه رو کامل کنید.
و اگر در اطرافیان‌تون کسی رو می‌شناسید که مبتلا به دیابت هست، خیلی ممنون می‌شیم اگر این پیام رو براش بفرستید و ازش بخواید  تا فرم رو پر کنه.

🗣 اگر اون فرد سواد کافی برای پر کردن فرم نداره، می‌تونید سؤال‌ها رو براش بخونید و پاسخ‌هاش رو وارد کنید. همین کار ساده کمک بزرگی به این تحقیق خواهد کرد.

📝 فرم کاملاً تستیه و حدود ۱۰ تا ۱۵ دقیقه زمان می‌بره.
مشارکت شما نقش مؤثری در ارتقای خدمات روان‌شناختی برای بیماران دیابتی خواهد داشت.

سپاس‌گزارم از وقت و محبتتون 🙏
ارادتمند شما،مبین جویبان

لینک پرسشنامه: https://forms.gle/VxNp7VtSahKCGtMe9
👍4