🔰چندین دعایمفید
🔸اللَّهُمَّ إِنَّكَ عَفُوٌّ تُحِبُّ الْعَفْوَ فَاعْفُ عَنِّي
🔸اللَّهُمَّ حَاسِبْنِي حِسَابَاً يَسِيرَاً
🔸يَا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّت قَلْبِي عَلَى دِينِكَ
🔸اللهُم إرزقني توبةً نصوحا قبل الموت
🔸اللهم إني أسألك حسن الخاتمة
🔸اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْبَرَصِ، وَالْجُنُونِ، وَالْجُذَامِ، وَمِنْ سَيِّئِ الأَسْقَامِ
🔸اللَّهمَّ إنِّي أعوذُ بكَ مِن المَأثمِ والمَغرمِ
🔸اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي، وَارْحَمْنِي، وَاهْدِنِي، وَعَافِنِي، وَارْزُقْنِي
🔸اللَّهُمَّ إنِّي أَعُوذُ بِكَ مِن عَذَابِ جَهَنَّمَ، وَمِنْ عَذَابِ القَبْرِ، وَمِنْ فِتْنَةِ المَحْيَا وَ الْمَمَاتِ، وَمِنْ شَرِّ فِتْنَةِ المَسِيحِ الدَّجَّالِ
🔸اللَّهُمَّ رَبَّ النَّاسِ أَذْهِبْ الْبَاسَ اشْفِهِ وَأَنْتَ الشَّافِي لَا شِفَاءَ إِلَّاشِفَاؤُكَ شِفَاءً لَايُغَادِرُسَقَمًا
🔸اللهم اشف مرضانا وارحم موتانا ، وعاف مبتلانا ، وفك أسرانا، واجبركسرانا
🔸اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ عِلْمًا نَافِعًا، وَرِزْقًا طَيِّبًا، وَعَمَلًا مُتَقَبَّلًا
🔸اللهم اجعل القران ربيع قلوبنا و نور صدورناوجلاءحزننا
🔸رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ
🔸لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ
🔸رَبَّي أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
🔸اللَّهُمَّ أَعِنِّي عَلَى ذِكْرِكَ، وَشُكْرِكَ، وَحُسْنِ عِبَادَتِكَ
🔸اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْجَنَّةَوَأَعُوذُبِكَ مِنَالنَّارِ
🔸اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْهَمِّ وَالْحَزَنِ،وَالْعَجْزِ وَالْكَسَلِ،وَالْبُخْلِ وَالْجُبْنِ،وَضَلَعِ الدَّيْنِ، وَغَلَبَةِ الرِّجَالِ
🔸رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَاوَإِن لَّمْ تَغْفِرْلَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ
🔸اللَّهُمَّ إنِّي أَسْأَلُك مِنْ فَضْلِكَ وَرَحْمَتِكَ، فَإِنَّهُ لاَ يَمْلِكُهَا إِلاَّ أَنْتَ
🔸أَللَّهُ أَللَّهُ رَبِّي لَا أُشْرِكُ بِهِ شَيْئًا
🔸رب اني لما انزلت من خير فقير
🔸رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
🔸رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ
🔸رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِكَ مِنَ الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ
🔸رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا
🔸اللَّهُمَّ إِنَّكَ عَفُوٌّ تُحِبُّ الْعَفْوَ فَاعْفُ عَنِّي
🔸اللَّهُمَّ حَاسِبْنِي حِسَابَاً يَسِيرَاً
🔸يَا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّت قَلْبِي عَلَى دِينِكَ
🔸اللهُم إرزقني توبةً نصوحا قبل الموت
🔸اللهم إني أسألك حسن الخاتمة
🔸اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْبَرَصِ، وَالْجُنُونِ، وَالْجُذَامِ، وَمِنْ سَيِّئِ الأَسْقَامِ
🔸اللَّهمَّ إنِّي أعوذُ بكَ مِن المَأثمِ والمَغرمِ
🔸اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي، وَارْحَمْنِي، وَاهْدِنِي، وَعَافِنِي، وَارْزُقْنِي
🔸اللَّهُمَّ إنِّي أَعُوذُ بِكَ مِن عَذَابِ جَهَنَّمَ، وَمِنْ عَذَابِ القَبْرِ، وَمِنْ فِتْنَةِ المَحْيَا وَ الْمَمَاتِ، وَمِنْ شَرِّ فِتْنَةِ المَسِيحِ الدَّجَّالِ
🔸اللَّهُمَّ رَبَّ النَّاسِ أَذْهِبْ الْبَاسَ اشْفِهِ وَأَنْتَ الشَّافِي لَا شِفَاءَ إِلَّاشِفَاؤُكَ شِفَاءً لَايُغَادِرُسَقَمًا
🔸اللهم اشف مرضانا وارحم موتانا ، وعاف مبتلانا ، وفك أسرانا، واجبركسرانا
🔸اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ عِلْمًا نَافِعًا، وَرِزْقًا طَيِّبًا، وَعَمَلًا مُتَقَبَّلًا
🔸اللهم اجعل القران ربيع قلوبنا و نور صدورناوجلاءحزننا
🔸رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ
🔸لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ
🔸رَبَّي أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
🔸اللَّهُمَّ أَعِنِّي عَلَى ذِكْرِكَ، وَشُكْرِكَ، وَحُسْنِ عِبَادَتِكَ
🔸اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْجَنَّةَوَأَعُوذُبِكَ مِنَالنَّارِ
🔸اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْهَمِّ وَالْحَزَنِ،وَالْعَجْزِ وَالْكَسَلِ،وَالْبُخْلِ وَالْجُبْنِ،وَضَلَعِ الدَّيْنِ، وَغَلَبَةِ الرِّجَالِ
🔸رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَاوَإِن لَّمْ تَغْفِرْلَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ
🔸اللَّهُمَّ إنِّي أَسْأَلُك مِنْ فَضْلِكَ وَرَحْمَتِكَ، فَإِنَّهُ لاَ يَمْلِكُهَا إِلاَّ أَنْتَ
🔸أَللَّهُ أَللَّهُ رَبِّي لَا أُشْرِكُ بِهِ شَيْئًا
🔸رب اني لما انزلت من خير فقير
🔸رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
🔸رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ
🔸رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِكَ مِنَ الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ
🔸رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا
❤34
#خورشید_نبوت (331)
@sadeqiyyeh
لشکر مکه پشت باروی مدینه
لشکر مکه مسیر خودش را در شاهراه غربی اصلی به طور معمول ادامه میداد. وقتی به ابواء رسیدند، هند دختر عُتبه- همسر ابوسفیان- پیشنهاد کرد که قبر مادر رسولخداﷺ را بشکافند، اما، فرماندهان لشکر این درخواست هند را رد کردند، و به همۀ لشکریان از بابت پیامدهای دردناک اینگونه حرکات هشدار دادند.
از آنجا به بعد، همچنان لشکر مکه مسیر خودش را ادامه داد تا به نزدیکی مدینه رسید. وادی عقیق را طی کرد و از آنجا به سمت راست گردش کرد و در نزدیکی کوه احد- در مکانی به نام عینین- منطقهای شورهزار در کنار وادی قناه- بار انداخت که عملاً در سمت شمال مدینه در کنار کوه احد قرار میگرفت. لشکر مکه در این مکان در روز جمعه ششم ماه شوال سال سوم هجرت اردو زد.
تشکیل شورای عالی دفاع در مدینه
نیروهای اکتشافی- اطلاعاتی مدینه لحظه به لحظه اخبار مربوط به لشکر مکه را به پیامبر گرامی اسلام در مدینه میرسانیدند، تا آنکه این خبر اخیر، حاکی از اردو زدن لشکر مکه در کنار کوه احد به آنحضرت رسید. رسولخداﷺ بیدرنگ، یک انجمن مشورتی- نظامی در سطح عالی تشکیل دادند، و به منظور دست یافتن به یک تصمیم و موضعگیری صحیح با اعضای آن شورای عالی به رایزنی پرداختند، و آنان را از رؤیایی که مشاهده کرده بودند، با خبر ساختند. پیامبر اکرم فرمودند:
«إني رأيت والله خيراً: رأيت بقراً يذبح، ورأيت في ذباب سيفي ثلماً، ورأيت أني أدخلت يدي في درع حصينة». «باری، خواب خوبی دیدم: در خواب دیدم که گاوی را ذبح میکنند، و بر لبه شمشیرم سوراخی مشاهده کردم، و نیز، در عالم خواب دیدم که دستم را در زرهای سِتَبر و محکم داخل کردم!».
آنحضرت، قربانی شدن گاو را به شماری از یارانشان که کشته خواهند شد، تعبیر کردند، و سوراخ لبۀ شمشیرشان را چنین تعبیر کردند که مردی از خاندان ایشان کشته خواهد شد، و زره را به مدینه تعبیر کردند.
@sadeqiyyeh
لشکر مکه پشت باروی مدینه
لشکر مکه مسیر خودش را در شاهراه غربی اصلی به طور معمول ادامه میداد. وقتی به ابواء رسیدند، هند دختر عُتبه- همسر ابوسفیان- پیشنهاد کرد که قبر مادر رسولخداﷺ را بشکافند، اما، فرماندهان لشکر این درخواست هند را رد کردند، و به همۀ لشکریان از بابت پیامدهای دردناک اینگونه حرکات هشدار دادند.
از آنجا به بعد، همچنان لشکر مکه مسیر خودش را ادامه داد تا به نزدیکی مدینه رسید. وادی عقیق را طی کرد و از آنجا به سمت راست گردش کرد و در نزدیکی کوه احد- در مکانی به نام عینین- منطقهای شورهزار در کنار وادی قناه- بار انداخت که عملاً در سمت شمال مدینه در کنار کوه احد قرار میگرفت. لشکر مکه در این مکان در روز جمعه ششم ماه شوال سال سوم هجرت اردو زد.
تشکیل شورای عالی دفاع در مدینه
نیروهای اکتشافی- اطلاعاتی مدینه لحظه به لحظه اخبار مربوط به لشکر مکه را به پیامبر گرامی اسلام در مدینه میرسانیدند، تا آنکه این خبر اخیر، حاکی از اردو زدن لشکر مکه در کنار کوه احد به آنحضرت رسید. رسولخداﷺ بیدرنگ، یک انجمن مشورتی- نظامی در سطح عالی تشکیل دادند، و به منظور دست یافتن به یک تصمیم و موضعگیری صحیح با اعضای آن شورای عالی به رایزنی پرداختند، و آنان را از رؤیایی که مشاهده کرده بودند، با خبر ساختند. پیامبر اکرم فرمودند:
«إني رأيت والله خيراً: رأيت بقراً يذبح، ورأيت في ذباب سيفي ثلماً، ورأيت أني أدخلت يدي في درع حصينة». «باری، خواب خوبی دیدم: در خواب دیدم که گاوی را ذبح میکنند، و بر لبه شمشیرم سوراخی مشاهده کردم، و نیز، در عالم خواب دیدم که دستم را در زرهای سِتَبر و محکم داخل کردم!».
آنحضرت، قربانی شدن گاو را به شماری از یارانشان که کشته خواهند شد، تعبیر کردند، و سوراخ لبۀ شمشیرشان را چنین تعبیر کردند که مردی از خاندان ایشان کشته خواهد شد، و زره را به مدینه تعبیر کردند.
❤19
#خورشید_نبوت (332)
@sadeqiyyeh
آنگاه، نظر خودشان را برای صحابه مطرح کردند، مبنی بر اینکه از مدینه خارج نشوند و در آن متحصن شوند، اگر مشرکان همچنان در اردوگاهشان ماندند، با بدترین وضعیت اقامت خواهند کرد، و هیچ بهرهای از اقامتشان نخواهند برد، و اگر به مدینه درآمدند، مردان مسلمان بر سر کوچههای مدینه، و زنان مسلمان از بالای بامها با انان درگیر خواهند شد، و این تنها برنامۀ درست بود. عبدالله بن ابی بن سلّول- سرکردۀ منافقان- که به عنوان یکی از سران خزرج در آن شورای عالی شرکت کرده بود، با نظر آنحضرت موافق بود. البته، ظاهراً، موافقت او با رأی نبیاکرمﷺ به خاطر آن نبود که از نقطهنظر نظامی رأی درستی بود، بلکه میخواست خود و هوادارانش حتیالامکان از کارزار با مکیان طفره بروند، اما، به گونهای که هیچکس باخبر نشود! خدای نیز چنین خواست که عبدالله بن ابی و هوادارانش- برای نخستین بار- در برابر مسلمانان رسوا شوند، و از پس پردهای که کفر و نفاق آنان را پوشانیده است بیرون آیند، و مسلمانان در بحرانیترین موقعیت خودشان این مارهای سمی و خطرناک را که زیر جامهها و درون آستینهایشان میخزیدند، بازشناسند.
جماعتی از افاضل صحابه که بعضی از آنان عملاً از عزیمت به جنگ بدر محروم شده بودند، چنین نظر دادند که نبیاکرمﷺ رزمندگان مسلمان را به بیرون شهر اعزام کنند، و بر این پیشنهاد اصرار ورزیدند، تا آنجا که سخنگویشان گفت: ای رسولخدا، ما آرزوی چنین روزی را داشتیم، و برای رسیدن به آن دست دعایمان به درگاه خدا بلند بود، اینک خدا این تمنای ما را برای ما برآورده کرده، و مسافت ما تا میدان جنگ را نیز کوتاه گردانیده است، بسوی دشمنانمان حرکت کنید، نبینند که ما از آنان ترسیدهایم!؟.
پیشاپیش این دلیر مردان رجزخوان، حمزه بن عبدالمطلب، عموی رسولخداﷺ بود که بهترین وجهی در جنگ بدر حماسه آفریده بود. خطاب به پیامبر گرامی اسلام گفت: سوگند به آنکه بر تو کتاب نازل فرموده است، لب به غذا نخواهم زد، تا آنکه با این شمشیر خودم بیرون مدینه با آنان کارزار کنم!.
سرانجام، رسولخداﷺ به منظور مراعات رأی ونظر این دلیر مردان پاکباخته، و حماسهآفرینان دلباخته، از رأی خودشان انصراف حاصل کردند، و نتیجۀ شورای مذکور بر تصمیم به خروج از مدینه و برخورد با دشمن در میدان پهناور جنگ قرار گرفت.
@sadeqiyyeh
آنگاه، نظر خودشان را برای صحابه مطرح کردند، مبنی بر اینکه از مدینه خارج نشوند و در آن متحصن شوند، اگر مشرکان همچنان در اردوگاهشان ماندند، با بدترین وضعیت اقامت خواهند کرد، و هیچ بهرهای از اقامتشان نخواهند برد، و اگر به مدینه درآمدند، مردان مسلمان بر سر کوچههای مدینه، و زنان مسلمان از بالای بامها با انان درگیر خواهند شد، و این تنها برنامۀ درست بود. عبدالله بن ابی بن سلّول- سرکردۀ منافقان- که به عنوان یکی از سران خزرج در آن شورای عالی شرکت کرده بود، با نظر آنحضرت موافق بود. البته، ظاهراً، موافقت او با رأی نبیاکرمﷺ به خاطر آن نبود که از نقطهنظر نظامی رأی درستی بود، بلکه میخواست خود و هوادارانش حتیالامکان از کارزار با مکیان طفره بروند، اما، به گونهای که هیچکس باخبر نشود! خدای نیز چنین خواست که عبدالله بن ابی و هوادارانش- برای نخستین بار- در برابر مسلمانان رسوا شوند، و از پس پردهای که کفر و نفاق آنان را پوشانیده است بیرون آیند، و مسلمانان در بحرانیترین موقعیت خودشان این مارهای سمی و خطرناک را که زیر جامهها و درون آستینهایشان میخزیدند، بازشناسند.
جماعتی از افاضل صحابه که بعضی از آنان عملاً از عزیمت به جنگ بدر محروم شده بودند، چنین نظر دادند که نبیاکرمﷺ رزمندگان مسلمان را به بیرون شهر اعزام کنند، و بر این پیشنهاد اصرار ورزیدند، تا آنجا که سخنگویشان گفت: ای رسولخدا، ما آرزوی چنین روزی را داشتیم، و برای رسیدن به آن دست دعایمان به درگاه خدا بلند بود، اینک خدا این تمنای ما را برای ما برآورده کرده، و مسافت ما تا میدان جنگ را نیز کوتاه گردانیده است، بسوی دشمنانمان حرکت کنید، نبینند که ما از آنان ترسیدهایم!؟.
پیشاپیش این دلیر مردان رجزخوان، حمزه بن عبدالمطلب، عموی رسولخداﷺ بود که بهترین وجهی در جنگ بدر حماسه آفریده بود. خطاب به پیامبر گرامی اسلام گفت: سوگند به آنکه بر تو کتاب نازل فرموده است، لب به غذا نخواهم زد، تا آنکه با این شمشیر خودم بیرون مدینه با آنان کارزار کنم!.
سرانجام، رسولخداﷺ به منظور مراعات رأی ونظر این دلیر مردان پاکباخته، و حماسهآفرینان دلباخته، از رأی خودشان انصراف حاصل کردند، و نتیجۀ شورای مذکور بر تصمیم به خروج از مدینه و برخورد با دشمن در میدان پهناور جنگ قرار گرفت.
❤21
#حدیث
🔻روز قیامت، هرکس با دوستانش حشر میشود.
🔹أعَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رسول الله صلی اللّٰه علیه وآله وسلم فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ مَتَى السَّاعَةُ؟ قَالَ: «وَمَا أَعْدَدْتَ لِلسَّاعَةِ»؟ قَالَ: حُبَّ اللَّهِ وَرَسُولِهِ، قَالَ: «فَإِنَّكَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ» قَالَ أَنَسٌ: فَمَا فَرِحْنَا، بَعْدَ الإِسْلاَمِ، فَرَحًا أَشَدَّ مِنْ قَوْلِ
النَّبِيِّ ﷺ : «فَإِنَّكَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ» قَالَ أَنَسٌ: فَأَنَا أُحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ، وَأَبَا بَكْرٍ وَعُمَرَ، فَأَرْجُو أَنْ أَكُونَ مَعَهُمْ، وَإِنْ لَمْ أَعْمَلْ بِأَعْمَالِهِمْ.
📚صحیح مسلم/2639
🔸 انس رضی الله عنه میگوید: مردی نزد رسول الله ﷺ آمد و گفت: یا رسول الله! قیامت کی بر پا میشود؟ رسول اکرم ﷺ فرمود: «برای آن، چه تدارک دیدهای»؟ گفت: چیزی آماده نکردهام جز اینکه الله و رسولش را دوست دارم. پیامبر اکرم صلی اللّٰه علیه وآله وسلم فرمود: «تو روز قیامت با کسی همراه خواهی بود که او را دوست داری».
انس رضی الله عنه میگوید: هیچ چیزی ما را به اندازهی این سخن نبی اکرم ﷺ خوشحال نکرد که فرمود: «تو با کسی همراه خواهی بود که او را دوست داری». انس رضی الله عنه ادامه داد: من نبی اکرم ﷺ، ابوبکر و عمر را دوست دارم و به خاطر همین دوستی، امیدوارم که روز قیامت، همراه آنان باشم اگرچه عملی مانند اعمال آنها ندارم.
🔻روز قیامت، هرکس با دوستانش حشر میشود.
🔹أعَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ رَضِیَ اَللهُ عَنْهُ قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رسول الله صلی اللّٰه علیه وآله وسلم فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ مَتَى السَّاعَةُ؟ قَالَ: «وَمَا أَعْدَدْتَ لِلسَّاعَةِ»؟ قَالَ: حُبَّ اللَّهِ وَرَسُولِهِ، قَالَ: «فَإِنَّكَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ» قَالَ أَنَسٌ: فَمَا فَرِحْنَا، بَعْدَ الإِسْلاَمِ، فَرَحًا أَشَدَّ مِنْ قَوْلِ
النَّبِيِّ ﷺ : «فَإِنَّكَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ» قَالَ أَنَسٌ: فَأَنَا أُحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ، وَأَبَا بَكْرٍ وَعُمَرَ، فَأَرْجُو أَنْ أَكُونَ مَعَهُمْ، وَإِنْ لَمْ أَعْمَلْ بِأَعْمَالِهِمْ.
📚صحیح مسلم/2639
🔸 انس رضی الله عنه میگوید: مردی نزد رسول الله ﷺ آمد و گفت: یا رسول الله! قیامت کی بر پا میشود؟ رسول اکرم ﷺ فرمود: «برای آن، چه تدارک دیدهای»؟ گفت: چیزی آماده نکردهام جز اینکه الله و رسولش را دوست دارم. پیامبر اکرم صلی اللّٰه علیه وآله وسلم فرمود: «تو روز قیامت با کسی همراه خواهی بود که او را دوست داری».
انس رضی الله عنه میگوید: هیچ چیزی ما را به اندازهی این سخن نبی اکرم ﷺ خوشحال نکرد که فرمود: «تو با کسی همراه خواهی بود که او را دوست داری». انس رضی الله عنه ادامه داد: من نبی اکرم ﷺ، ابوبکر و عمر را دوست دارم و به خاطر همین دوستی، امیدوارم که روز قیامت، همراه آنان باشم اگرچه عملی مانند اعمال آنها ندارم.
❤32
#خورشید_نبوت (333)
@sadeqiyyeh
سازماندهی لشکر اسلام
پیامبر گرامی اسلام ظهر روز جمعه نماز را با مردم به جماعت خواندند، و آنان را موعظه کردند، و به جدیت و کوشش سفارش فرمودند، و برای آنان بازگفتند که پیروزی در ازای صبر و شکیبایی، از آن ایشان است، و سفارش کردند که در برابر دشمن آماده باشند. مردم با شنیدن نویدهای آن حضرت بسیار شادمان شدند. آنگاه نماز عصر را با مردم خواندند. همۀ اهل مدینه گرد آمده بودند، اهل بالای مناطق مدینه نیز در این نماز جماعت شرکت کرده بودند. آنگاه رسولخداﷺ به خانه رفتند. دو یار وفادار ایشان ابوبکر و عمر آنحضرت را همراهی میکردند. عمامه بر سر پیامبر اکرمﷺ نهادند، و جامههای ایشان را بر اندام مبارکشان آراستند. آنحضرت کاملاً مسلح شدند، و دو زره روی هم پوشیدند، و شمشیر حمایل کردند، و آنگاه بسوی مردم آمدند.
مردم در انتظار عزیمت رسولخداﷺ به خارج از شهر بودند. سعد بن معاذ و اُسیدبن حضیر خطاب به مردم گفتند: رسولخداﷺ را با اکراه بر خروج از مدینه واداشتید! سررشتۀ کار را به دست آنحضرت بسپارید! مردم همگی از کردۀ خویش پشیمان شدند. وقتی که پیامبر اکرمﷺ از خانه بیرون آمدند، خطاب به ایشان گفتند: ای رسولخدا، ما حق نداشتیم و روا نبود که با نظر شما مخالفت کنیم، اینک هرچه خواهید عمل بفرمایید! اگر میخواهید در مدینه بمانید، همین کار را بکنید! رسولخداﷺ فرمودند:
«مَا يَنْبَغِى لِنَبِىٍّ إذا لبس لامته أن يضعها، حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَهُ وَبَيْنَ عَدُوِّهُ». «برای یک پیامبر سزاوار نیست، گاهی که زره پوشد و اسلحه برگیرد، سلاح را بر زمین نهد، تا آنکه خداوند میان او و میان دشمن او داوری کند!».
پیامبر گرامی اسلام لشکر خود را به سه گردان تقسیم کردند:
گُردان مهاجرین، که لوایش را به دست مُصعب بن عٌمیر عَبدَری دادند،
گُردان اوسِ انصار، که لوایش را به دست اُسید بن خُضیر دادند،
گردان خزرج انصار، که لوایش را به دست حباب بن منذر دادند،
لشکر نبیاکرمﷺ از یکهزار تن مرد رزمی تشکیل شده بود که تنها یکصد تن از آنان زره داشتند، و حتی یک تن سواره درمیان آنان نبود. آنحضرت امّمکتوم را در مدینه به عنوان امام جماعت بر جای نهادند تا با کسانی که به جبهۀ جنگ نیامدهاند نماز بخواند، و کوس رحیل را نواختند. لشکر به سمت شمال مدینه حرکت کرد، و دو سعد پیشاپیش نبیاکرمﷺ زره پوشیده میدویدند.
هنگامی که لشکر اسلام از ثنیهالوداع گذشت، رسولخداﷺ فوجی مجهز و نیکو مسلح شده را جدا از سیاهی لشکر مشاهده کردند. از حال و وضع آنان سؤال فرمودند، گفتند: اینان از یهودیان اطراف مدینه، همپیمانان خزرجاند و مایلند که در کارزار بر ضد مشرکان سهیم گردند! پرسیدند: «هل اَسلَموا؟» آیا اسلام آوردهاند؟ گفتند: نه! پیغمبر اکرمﷺ مدد جستن از اهل کفر را برای مبارزه با اهل شرک نپذیرفتند.
@sadeqiyyeh
سازماندهی لشکر اسلام
پیامبر گرامی اسلام ظهر روز جمعه نماز را با مردم به جماعت خواندند، و آنان را موعظه کردند، و به جدیت و کوشش سفارش فرمودند، و برای آنان بازگفتند که پیروزی در ازای صبر و شکیبایی، از آن ایشان است، و سفارش کردند که در برابر دشمن آماده باشند. مردم با شنیدن نویدهای آن حضرت بسیار شادمان شدند. آنگاه نماز عصر را با مردم خواندند. همۀ اهل مدینه گرد آمده بودند، اهل بالای مناطق مدینه نیز در این نماز جماعت شرکت کرده بودند. آنگاه رسولخداﷺ به خانه رفتند. دو یار وفادار ایشان ابوبکر و عمر آنحضرت را همراهی میکردند. عمامه بر سر پیامبر اکرمﷺ نهادند، و جامههای ایشان را بر اندام مبارکشان آراستند. آنحضرت کاملاً مسلح شدند، و دو زره روی هم پوشیدند، و شمشیر حمایل کردند، و آنگاه بسوی مردم آمدند.
مردم در انتظار عزیمت رسولخداﷺ به خارج از شهر بودند. سعد بن معاذ و اُسیدبن حضیر خطاب به مردم گفتند: رسولخداﷺ را با اکراه بر خروج از مدینه واداشتید! سررشتۀ کار را به دست آنحضرت بسپارید! مردم همگی از کردۀ خویش پشیمان شدند. وقتی که پیامبر اکرمﷺ از خانه بیرون آمدند، خطاب به ایشان گفتند: ای رسولخدا، ما حق نداشتیم و روا نبود که با نظر شما مخالفت کنیم، اینک هرچه خواهید عمل بفرمایید! اگر میخواهید در مدینه بمانید، همین کار را بکنید! رسولخداﷺ فرمودند:
«مَا يَنْبَغِى لِنَبِىٍّ إذا لبس لامته أن يضعها، حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَهُ وَبَيْنَ عَدُوِّهُ». «برای یک پیامبر سزاوار نیست، گاهی که زره پوشد و اسلحه برگیرد، سلاح را بر زمین نهد، تا آنکه خداوند میان او و میان دشمن او داوری کند!».
پیامبر گرامی اسلام لشکر خود را به سه گردان تقسیم کردند:
گُردان مهاجرین، که لوایش را به دست مُصعب بن عٌمیر عَبدَری دادند،
گُردان اوسِ انصار، که لوایش را به دست اُسید بن خُضیر دادند،
گردان خزرج انصار، که لوایش را به دست حباب بن منذر دادند،
لشکر نبیاکرمﷺ از یکهزار تن مرد رزمی تشکیل شده بود که تنها یکصد تن از آنان زره داشتند، و حتی یک تن سواره درمیان آنان نبود. آنحضرت امّمکتوم را در مدینه به عنوان امام جماعت بر جای نهادند تا با کسانی که به جبهۀ جنگ نیامدهاند نماز بخواند، و کوس رحیل را نواختند. لشکر به سمت شمال مدینه حرکت کرد، و دو سعد پیشاپیش نبیاکرمﷺ زره پوشیده میدویدند.
هنگامی که لشکر اسلام از ثنیهالوداع گذشت، رسولخداﷺ فوجی مجهز و نیکو مسلح شده را جدا از سیاهی لشکر مشاهده کردند. از حال و وضع آنان سؤال فرمودند، گفتند: اینان از یهودیان اطراف مدینه، همپیمانان خزرجاند و مایلند که در کارزار بر ضد مشرکان سهیم گردند! پرسیدند: «هل اَسلَموا؟» آیا اسلام آوردهاند؟ گفتند: نه! پیغمبر اکرمﷺ مدد جستن از اهل کفر را برای مبارزه با اهل شرک نپذیرفتند.
❤23
إِنَّ اللَّهَ وَمَلائِكَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا 🌸
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّیْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّكَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ؛
اللَّهُمَّ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّكَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّیْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّكَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ؛
اللَّهُمَّ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّكَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
❤24
#حدیث
☘️اخــلاق مــؤمن☘️
🔸از ابودرداء رضی الله عنه روایت است که پیامبرﷺ فرمودند:
« ما من شَيءٍ أَثْقَلُ في ميزَانِ المُؤمِنِ يَومَ القِيامة من حُسْنِ الخُلُقِ . وإِنَّ اللَّه يُبغِضُ الفَاحِشَ البَذِيِّ »
🔹[در ترازوی اعمال شخص مؤمن هیچ چیزی سنگینتر از اخلاق نیک نیست، و شخص ناسزاگوی بد دهان در نزد الله مبغوض است]
📘( به روایت امام ترمذی)
✔️ اخلاق نیک باعث سنگینی ترازوی اعمال شخص مسلمان میشود چرا که هیچ عبادتی در ترازوی اعمال به اندازه آن سنگین نیست و پیامبرﷺ در جای دیگری اشاره میکنند که من برای تکمیل مکارم اخلاق مبعوث شدهام و الله متعال نیز درباره اخلاق پیامبرﷺ میفرماید:
«وإنك لعلى خلق عظيم»
[و تو اخلاق عظیم و والایی داری]
☘️اخــلاق مــؤمن☘️
🔸از ابودرداء رضی الله عنه روایت است که پیامبرﷺ فرمودند:
« ما من شَيءٍ أَثْقَلُ في ميزَانِ المُؤمِنِ يَومَ القِيامة من حُسْنِ الخُلُقِ . وإِنَّ اللَّه يُبغِضُ الفَاحِشَ البَذِيِّ »
🔹[در ترازوی اعمال شخص مؤمن هیچ چیزی سنگینتر از اخلاق نیک نیست، و شخص ناسزاگوی بد دهان در نزد الله مبغوض است]
📘( به روایت امام ترمذی)
✔️ اخلاق نیک باعث سنگینی ترازوی اعمال شخص مسلمان میشود چرا که هیچ عبادتی در ترازوی اعمال به اندازه آن سنگین نیست و پیامبرﷺ در جای دیگری اشاره میکنند که من برای تکمیل مکارم اخلاق مبعوث شدهام و الله متعال نیز درباره اخلاق پیامبرﷺ میفرماید:
«وإنك لعلى خلق عظيم»
[و تو اخلاق عظیم و والایی داری]
❤23
#پیام_جمعه 💌
🔴 گناهان کبیره - پرداخت_نکردن_زکات❗️
الله ﷻ میفرمایند:
🔹وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ [النور/56]
نماز را (در وقت معیّن و با خشوع و خضوع لازم) بخوانید، و زکات را (به مستحقّان آن) بپردازید، و از پیغمبر اطاعت کنید، تا این که (از سوی خدا) به شما رحم شود (و مشمول رضایت و عنایت او گردید).
🔹...وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ *
الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ [فصلت/6/7]
وای برمشرکان، همانان که زکات نمی دهند و آخرت را انکار میکنند!
🔹...وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ*
يَوْمَ يُحْمَىٰ عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ ۖ هَٰذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ [التوبه/34/35]
و آنها را که طلا و نقره را گنجینه (و ذخیره و پنهان) می سازند و در راه خدا انفاق نمی کنند به مجازات دردناک بشارت ده، در آن روز که آنها را در آتش جهنم گرم و سوزان کرده و با آن، صورتها و پهلو ها و پشتهایشان را داغ می کنند (و به آنهامی گویند) که این همان چیز است که برای خانه خود گنجینه ساختید پس بچشید چیزی را که برای خود اندوخته اید.
🌹 أَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی سَیِدِنٰا مُحَمَّدٍ وَ عَلٰی آله وَ صَحْبِهِ أَجْمَعِیْن❤️
🔴 گناهان کبیره - پرداخت_نکردن_زکات❗️
الله ﷻ میفرمایند:
🔹وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ [النور/56]
نماز را (در وقت معیّن و با خشوع و خضوع لازم) بخوانید، و زکات را (به مستحقّان آن) بپردازید، و از پیغمبر اطاعت کنید، تا این که (از سوی خدا) به شما رحم شود (و مشمول رضایت و عنایت او گردید).
🔹...وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ *
الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ [فصلت/6/7]
وای برمشرکان، همانان که زکات نمی دهند و آخرت را انکار میکنند!
🔹...وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ*
يَوْمَ يُحْمَىٰ عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ ۖ هَٰذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ [التوبه/34/35]
و آنها را که طلا و نقره را گنجینه (و ذخیره و پنهان) می سازند و در راه خدا انفاق نمی کنند به مجازات دردناک بشارت ده، در آن روز که آنها را در آتش جهنم گرم و سوزان کرده و با آن، صورتها و پهلو ها و پشتهایشان را داغ می کنند (و به آنهامی گویند) که این همان چیز است که برای خانه خود گنجینه ساختید پس بچشید چیزی را که برای خود اندوخته اید.
🌹 أَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی سَیِدِنٰا مُحَمَّدٍ وَ عَلٰی آله وَ صَحْبِهِ أَجْمَعِیْن❤️
❤23
#خورشید_نبوت (334)
@sadeqiyyeh
سان دیدن لشکر
پیامبر گرامی اسلام، وقتی که به موضعی به نام «شیخان» رسیدند، لشکر خویش را سان دیدند. از میان افراد لشکر نوجوانانی را که به نظرشان کم سن و سال میآمدند، و آنان را برای جنگ توانمند نمیدیدند، از جبهۀ جنگ بازگردانیدند، از جمله: عبدالله پسرعمربن خطاب، اُسامه بن زید، اُسیدبن ظُهیر، زیدبن ثابت، زیدبن ارقم، عرابه بن اوس، عمرو بن حزم، ابوسعید خدری، زیدبن حارثۀ انصاری، و سعدبن حَبَّه. درمیان این نوجوانان بُراء بن عازب را نیز نام بردهاند، اما، حدیث وی در صحیح بخاری دلالت بر آن دارد که وی در جنگ احد حضور داشته است.
درعین حال، پیامبر اکرمﷺ رافع بن خَدیج و سمره بن جندب را با وجود کمی سن و سالشان اجازۀ شرکت در جنگ دادند، زیرا، رافع بن خدیج در تیراندازی مهارت داشت، و پیامبر اکرمﷺ به او اجازۀ جنگ دادند. سَمُره نیز گفت: من از رافع نیرومندترم، من او را بر زمین میزنم! خبر به رسولخداﷺ رسید، امر فرمودند آندو با یکدیگر کشتی بگیرند، و سمره رافع را بر زمین زد، و آنحضرت سَمُره را نیز اجازۀ کارزار فرمودند.
بیتوته در اثنای راه
در همین موضع شیخان، روز به پایان رسید. حضرت رسولاکرمﷺ نماز مغرب را خواندند، و نماز عشا را نیز در پی آن خواندند، و همانجا بیتوته کردند. آنحضرت پنجاه تن از مردان جنگی سپاه را برای پاسداری و حفاظت از اردوگاه برگزیدند که پیرامون لشکر گشت بزنند. فرماندۀ این پاسداران محمدبن مسلمۀ انصاری، قهرمان سریۀ اعزامی برای قتل کعب بن اشرف بود. پاسداری و حفاظت از شخص نبیاکرمﷺ را در طول آن شب ذکوان بن عبدقیس بر عهده گرفت.
@sadeqiyyeh
سان دیدن لشکر
پیامبر گرامی اسلام، وقتی که به موضعی به نام «شیخان» رسیدند، لشکر خویش را سان دیدند. از میان افراد لشکر نوجوانانی را که به نظرشان کم سن و سال میآمدند، و آنان را برای جنگ توانمند نمیدیدند، از جبهۀ جنگ بازگردانیدند، از جمله: عبدالله پسرعمربن خطاب، اُسامه بن زید، اُسیدبن ظُهیر، زیدبن ثابت، زیدبن ارقم، عرابه بن اوس، عمرو بن حزم، ابوسعید خدری، زیدبن حارثۀ انصاری، و سعدبن حَبَّه. درمیان این نوجوانان بُراء بن عازب را نیز نام بردهاند، اما، حدیث وی در صحیح بخاری دلالت بر آن دارد که وی در جنگ احد حضور داشته است.
درعین حال، پیامبر اکرمﷺ رافع بن خَدیج و سمره بن جندب را با وجود کمی سن و سالشان اجازۀ شرکت در جنگ دادند، زیرا، رافع بن خدیج در تیراندازی مهارت داشت، و پیامبر اکرمﷺ به او اجازۀ جنگ دادند. سَمُره نیز گفت: من از رافع نیرومندترم، من او را بر زمین میزنم! خبر به رسولخداﷺ رسید، امر فرمودند آندو با یکدیگر کشتی بگیرند، و سمره رافع را بر زمین زد، و آنحضرت سَمُره را نیز اجازۀ کارزار فرمودند.
بیتوته در اثنای راه
در همین موضع شیخان، روز به پایان رسید. حضرت رسولاکرمﷺ نماز مغرب را خواندند، و نماز عشا را نیز در پی آن خواندند، و همانجا بیتوته کردند. آنحضرت پنجاه تن از مردان جنگی سپاه را برای پاسداری و حفاظت از اردوگاه برگزیدند که پیرامون لشکر گشت بزنند. فرماندۀ این پاسداران محمدبن مسلمۀ انصاری، قهرمان سریۀ اعزامی برای قتل کعب بن اشرف بود. پاسداری و حفاظت از شخص نبیاکرمﷺ را در طول آن شب ذکوان بن عبدقیس بر عهده گرفت.
❤28