#حدیث
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو، أَنَّ النَّبِيَّ ﷺ قَالَ:
"بَلِّغُوا عَنِّي وَلَوْ آيَةً، وَحَدِّثُوا عَنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا حَرَجَ، وَمَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّدًا فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ."
📖 (صحیح بخاری، حدیث شماره 3461)
🔹 "از جانب من [آیات و سخنانم را] برسانید، حتی اگر یک آیه باشد. و از بنی اسرائیل سخن بگویید و اشکالی ندارد. اما هر کس عمداً بر من دروغ ببندد، جایگاهش در آتش خواهد بود."
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو، أَنَّ النَّبِيَّ ﷺ قَالَ:
"بَلِّغُوا عَنِّي وَلَوْ آيَةً، وَحَدِّثُوا عَنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا حَرَجَ، وَمَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّدًا فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ."
📖 (صحیح بخاری، حدیث شماره 3461)
🔹 "از جانب من [آیات و سخنانم را] برسانید، حتی اگر یک آیه باشد. و از بنی اسرائیل سخن بگویید و اشکالی ندارد. اما هر کس عمداً بر من دروغ ببندد، جایگاهش در آتش خواهد بود."
❤22
#خورشید_نبوت (328)
@sadeqiyyeh
فصل پنجم:
جنگ اُحُد
آمادهباش قریش برای انتقامجویی
مکه، بر اثر شکست خانمان برانداز جنگ بدر، و کشته شدن سران و اشراف در گیرودار آن کارزار، در آتش خشم و کینه نسبت به مسلمانان میسوخت. حسّ انتقامجویی و غیرت خونخواهی، خون قریشیان و مکیان را به جوش آورده بود! حتی، قریشیان نوحهسرایی و گریستن بر کشتگان بدر را ممنوع گردانیده بودند، و این و آن را وامیداشتند تا از شتابزدگی در آزادسازی اسیران جلوگیری به عمل آورند، به این منظور که مسلمانان به میزان مصیبت زدگی و شدت غم و غصه آنان پی نبرند.
به دنبال جنگ بدر، دودمان بزرگ قریش همه با هم یک سخن شده بودند که جنگی تمام عیار را بر علیه مسلمانان به راه اندازند، تا مگر شعلۀ خشمشان فروکش کند، و حرارت عطش آنان کاهش یابد، و سرانجام، عملاً برای ورود به چنین میدان جنگی سرنوشتساز آماده شدند.
عکرمه پسر ابوجهل، صفوان بن امیه، ابوسفیان بن حرب و عبدالله بن ابیربیعه نسبت به دیگر زمامداران و سران قریش، شور و حرارت بیشتری برای آغاز این جنگ از خود نشان میدادند، و در این راستا بیش از همه رجز میخواندند.
نخستین کاری که قریشیان در این راستا انجام دادند، این بود که کاروان رهایی یافتۀ ابوسفیان را که موجب برپایی جنگ بدر گردید، در اختیار گرفتند، و به تاجرانی که اموالشان با آن کاروان بود، گفتند: ای جماعت قریش، محمد بر شما ستم کرد و نخبگان شما را از دم تیغ گذرانید، شما با این اموال ما را یاری دهید تا با او بجنگیم، و تقاص خون عزیزانمان را از او بازپس گیریم! همه پذیرفتند. یکهزار باز شتر کالای بازرگانی بود. همه را فروختند، مبلغی بالغ بر یکهزار دینار تدارک گردید. در همینباره است که خداوند متعال این آیۀ شریفه را نازل فرمود:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يُنفِقُونَ أَمْوَٰلَهُمْ لِيَصُدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۚ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةٗ ثُمَّ يُغْلَبُونَۗ وَٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ٣٦﴾ [الأنفال: 36].
«این کفر پیشگان اموالشان را انفاق میکنند تا راه خدا را بر بندگانش ببندند، اینان اموالشان را انفاق میکنند، و آنگاه جز حسرت برایشان بازدهی نخواهد داشت، و آنگاه مغلوب و مقهور خواهند گردید!».
@sadeqiyyeh
فصل پنجم:
جنگ اُحُد
آمادهباش قریش برای انتقامجویی
مکه، بر اثر شکست خانمان برانداز جنگ بدر، و کشته شدن سران و اشراف در گیرودار آن کارزار، در آتش خشم و کینه نسبت به مسلمانان میسوخت. حسّ انتقامجویی و غیرت خونخواهی، خون قریشیان و مکیان را به جوش آورده بود! حتی، قریشیان نوحهسرایی و گریستن بر کشتگان بدر را ممنوع گردانیده بودند، و این و آن را وامیداشتند تا از شتابزدگی در آزادسازی اسیران جلوگیری به عمل آورند، به این منظور که مسلمانان به میزان مصیبت زدگی و شدت غم و غصه آنان پی نبرند.
به دنبال جنگ بدر، دودمان بزرگ قریش همه با هم یک سخن شده بودند که جنگی تمام عیار را بر علیه مسلمانان به راه اندازند، تا مگر شعلۀ خشمشان فروکش کند، و حرارت عطش آنان کاهش یابد، و سرانجام، عملاً برای ورود به چنین میدان جنگی سرنوشتساز آماده شدند.
عکرمه پسر ابوجهل، صفوان بن امیه، ابوسفیان بن حرب و عبدالله بن ابیربیعه نسبت به دیگر زمامداران و سران قریش، شور و حرارت بیشتری برای آغاز این جنگ از خود نشان میدادند، و در این راستا بیش از همه رجز میخواندند.
نخستین کاری که قریشیان در این راستا انجام دادند، این بود که کاروان رهایی یافتۀ ابوسفیان را که موجب برپایی جنگ بدر گردید، در اختیار گرفتند، و به تاجرانی که اموالشان با آن کاروان بود، گفتند: ای جماعت قریش، محمد بر شما ستم کرد و نخبگان شما را از دم تیغ گذرانید، شما با این اموال ما را یاری دهید تا با او بجنگیم، و تقاص خون عزیزانمان را از او بازپس گیریم! همه پذیرفتند. یکهزار باز شتر کالای بازرگانی بود. همه را فروختند، مبلغی بالغ بر یکهزار دینار تدارک گردید. در همینباره است که خداوند متعال این آیۀ شریفه را نازل فرمود:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يُنفِقُونَ أَمْوَٰلَهُمْ لِيَصُدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۚ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةٗ ثُمَّ يُغْلَبُونَۗ وَٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ٣٦﴾ [الأنفال: 36].
«این کفر پیشگان اموالشان را انفاق میکنند تا راه خدا را بر بندگانش ببندند، اینان اموالشان را انفاق میکنند، و آنگاه جز حسرت برایشان بازدهی نخواهد داشت، و آنگاه مغلوب و مقهور خواهند گردید!».
❤23
إِنَّ اللَّهَ وَمَلائِكَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا🌸🌸🌸
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّیْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّكَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ؛
اللَّهُمَّ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّكَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّیْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّكَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ؛
اللَّهُمَّ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّكَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
❤26
#پیام_جمعه 💌
💠 شرکت در نمازجمعه واجب است"
الله سبحانه وتعالی در این مورد چنین میفرمايد:
🔹يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ [سوره جمعه/آیه 9]
🔸ای مومنان! هرگاه در روز جمعه برای نماز جمعه اذان گفته شد، به سوی ذکر و عبادت الله بشتابيد و از داد و ستد دست بکشيد، که این برای شما بهتر است اگر میدانستید !!
💠 و همچنین رسول الله صلی الله علیه وسلم در 3 حدیث جداگانه دراین مورد چنین فرموده:
🔹از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که: مرد نابینایی به رسول الله ﷺ گفت: من کسی را ندارم که مرا به مسجد بیاورد؛ آیا میتوانم در خانه، نماز بخوانم؟
پیامبر ﷺ به او گفت: «آیا صدای اذان را میشنوی؟» گفت: بله. پیامبر ﷺ فرمود: «پس باید به مسجد بیایی». [صحیح مسلم/653]
🔹از عبدالله رضی الله عنه روايت است که: پيامبر صلي الله عليه وسلم به گروهی که نماز جمعه را ترک می کردند فرمود: «تصميم داشتم که شخصی را مأمور کنم تا برای مردم نماز بخواند سپس بروم و خانه های مردانی را که به نماز جمعه نمی آيند! را بر سرشان آتش بزنم». [صحیح مسلم/652]
🔹از ابن عمر و ابوهريره رضی الله عنهما روايت است که: آنان از رسول الله صلی الله عليه وسلم شنيدند که روی منبرش می فرمود: «افرادی که جمعه را ترک میکنند بايد از اين عملشان دست بکشند وگرنه خداوند بر قلب های آن ها مهر غفلت می زند، سپس در زمره غافلان قرار می گيرند».❗️ [صحیح مسلم/865]
🌹أَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی سَیِدِنٰا مُحَمَّدٍ وَ عَلٰی آله وَصَحْبِهِ أَجْمَعِیْن♥️
💠 شرکت در نمازجمعه واجب است"
الله سبحانه وتعالی در این مورد چنین میفرمايد:
🔹يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ [سوره جمعه/آیه 9]
🔸ای مومنان! هرگاه در روز جمعه برای نماز جمعه اذان گفته شد، به سوی ذکر و عبادت الله بشتابيد و از داد و ستد دست بکشيد، که این برای شما بهتر است اگر میدانستید !!
💠 و همچنین رسول الله صلی الله علیه وسلم در 3 حدیث جداگانه دراین مورد چنین فرموده:
🔹از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که: مرد نابینایی به رسول الله ﷺ گفت: من کسی را ندارم که مرا به مسجد بیاورد؛ آیا میتوانم در خانه، نماز بخوانم؟
پیامبر ﷺ به او گفت: «آیا صدای اذان را میشنوی؟» گفت: بله. پیامبر ﷺ فرمود: «پس باید به مسجد بیایی». [صحیح مسلم/653]
🔹از عبدالله رضی الله عنه روايت است که: پيامبر صلي الله عليه وسلم به گروهی که نماز جمعه را ترک می کردند فرمود: «تصميم داشتم که شخصی را مأمور کنم تا برای مردم نماز بخواند سپس بروم و خانه های مردانی را که به نماز جمعه نمی آيند! را بر سرشان آتش بزنم». [صحیح مسلم/652]
🔹از ابن عمر و ابوهريره رضی الله عنهما روايت است که: آنان از رسول الله صلی الله عليه وسلم شنيدند که روی منبرش می فرمود: «افرادی که جمعه را ترک میکنند بايد از اين عملشان دست بکشند وگرنه خداوند بر قلب های آن ها مهر غفلت می زند، سپس در زمره غافلان قرار می گيرند».❗️ [صحیح مسلم/865]
🌹أَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلٰی سَیِدِنٰا مُحَمَّدٍ وَ عَلٰی آله وَصَحْبِهِ أَجْمَعِیْن♥️
❤23
Audio
🎤#خطبه 1123 نمازجمعه اهلسنت صادقیه تهران
📆 تاریخ: 29 فروردین 1404
📝موضوع: صمیمیت با خدا
👤خطیب: دکتر محمود ویسی
▷ ◉──────── 33:05
@sadeqiyyeh
📆 تاریخ: 29 فروردین 1404
📝موضوع: صمیمیت با خدا
👤خطیب: دکتر محمود ویسی
▷ ◉──────── 33:05
@sadeqiyyeh
❤15
#خورشید_نبوت (329)
@sadeqiyyeh
آنگاه، باب گردآوری کمکهای داوطلبانه و صدقات را مفتوح گردانیدند، تا از احابیش و بنیکنانه و اهل تهامه، هر کس که مایل است در نبرد با مسلمانان سهیم گردد، راه برای او باز باشد و راهها و شیوههای مختلف تشویق و تبلیغ را نیز به کار گرفتند. حتی، صفوان بن امیه ابوعزّۀ شاعر را- که درجنگ بدر اسیر شده بود، و رسولخداﷺ بر او منت نهاده بودند و بدون فدیه او را آزاد کرده بودند، و از او پیمان گرفته بودند که بر ضد ایشان اقدامی نکند- تحریک کرد تا به تشویق قبایل عرب بر ضد مسلمانان بپردازد، و به او وعده داد که اگر از این جنگ زنده باز گردد، بینیازش گرداند، و اگر از دنیا برود، دخترانش را سرپرستی کند. ابوعزّه نیز به تشویق و تحریک قبایل پرداخت، و با اشعار خویش کینههای درونی آنان را بیرون ریخت و شدت بخشید و همچنین، شاعر دیگری را به نام- مُسافع بن عبدمناف جمحی- به همین مأموریت گماردند.
ابوسفیان نیز، پس از آنکه از غزوۀ سویق دست خالی بازگشت، و نه تنها به مراد خویش نرسید، مقدار زیادی از ذخیرههای غذایی و تدارکاتی خود را در این غزوه از دست داد، بیش از همه علیه مسلمانان فعالیت میکرد.
به هر حال، اگر این تعبیر درست باشد، گل بود و به سبزه نیز آراسته شد! یا: علاوه بر تری، نم هم پیدا کرد! در همین سریۀ زیدبن حارثه، قریش آنچنان خسارت کمرشکنی دیدند که ستون فقرات اقتصادشان را خرد کرد، و آنچنان غم و اندوهی را دامنگیرشان ساخت که حد و اندازهاش معلوم نبود، و به این ترتیب، شتاب قریش در جهت آمادگی هرچه بیشتر برای درگیر شدن در یک نبرد تعیین کننده بامسلمانان دو چندان گردید.
سازماندهی لشکر قریش
همزمان با سالگرد جنگ بدر، لشکر مکّه عدّه و عُدّۀ خویش را تدارک دیده بود. جمعاً، سه هزار مرد جنگی از قریش و همپیمانانشان و احابیش ساکن آن سامان گِرد آمدند. فرماندهان قریش چنان مصلحت دیدند که زنان را نیز همراه ببرند تا مردان بهتر و بیشتر جانفشانی کنند، و بخاطر حفظ حرمت حریم و ناموسشان پای از میدان جنگ نکشند. شمار این زنان پانزده تن بود.
شمار اشتران در لشکر قریش سه هزار رأس بود، و شمار اسبان دویست رأس بود که در طول راه آنها را بصورت یدک میبردند و بر آنها سوار نمیشدند. از لوازم ایمنی در میدان جنگ، هفتصد زره داشتند، و فرماندهی کل لشکر با ابوسفیان بن حرب بود.
فرمانده سواره نظام خالد بن ولید بود که در این فرماندهی معاونت وی را عکرمه بن ابیجهل برعهده داشت. لوای جنگ به دست بنی عبدالدار بود.
@sadeqiyyeh
آنگاه، باب گردآوری کمکهای داوطلبانه و صدقات را مفتوح گردانیدند، تا از احابیش و بنیکنانه و اهل تهامه، هر کس که مایل است در نبرد با مسلمانان سهیم گردد، راه برای او باز باشد و راهها و شیوههای مختلف تشویق و تبلیغ را نیز به کار گرفتند. حتی، صفوان بن امیه ابوعزّۀ شاعر را- که درجنگ بدر اسیر شده بود، و رسولخداﷺ بر او منت نهاده بودند و بدون فدیه او را آزاد کرده بودند، و از او پیمان گرفته بودند که بر ضد ایشان اقدامی نکند- تحریک کرد تا به تشویق قبایل عرب بر ضد مسلمانان بپردازد، و به او وعده داد که اگر از این جنگ زنده باز گردد، بینیازش گرداند، و اگر از دنیا برود، دخترانش را سرپرستی کند. ابوعزّه نیز به تشویق و تحریک قبایل پرداخت، و با اشعار خویش کینههای درونی آنان را بیرون ریخت و شدت بخشید و همچنین، شاعر دیگری را به نام- مُسافع بن عبدمناف جمحی- به همین مأموریت گماردند.
ابوسفیان نیز، پس از آنکه از غزوۀ سویق دست خالی بازگشت، و نه تنها به مراد خویش نرسید، مقدار زیادی از ذخیرههای غذایی و تدارکاتی خود را در این غزوه از دست داد، بیش از همه علیه مسلمانان فعالیت میکرد.
به هر حال، اگر این تعبیر درست باشد، گل بود و به سبزه نیز آراسته شد! یا: علاوه بر تری، نم هم پیدا کرد! در همین سریۀ زیدبن حارثه، قریش آنچنان خسارت کمرشکنی دیدند که ستون فقرات اقتصادشان را خرد کرد، و آنچنان غم و اندوهی را دامنگیرشان ساخت که حد و اندازهاش معلوم نبود، و به این ترتیب، شتاب قریش در جهت آمادگی هرچه بیشتر برای درگیر شدن در یک نبرد تعیین کننده بامسلمانان دو چندان گردید.
سازماندهی لشکر قریش
همزمان با سالگرد جنگ بدر، لشکر مکّه عدّه و عُدّۀ خویش را تدارک دیده بود. جمعاً، سه هزار مرد جنگی از قریش و همپیمانانشان و احابیش ساکن آن سامان گِرد آمدند. فرماندهان قریش چنان مصلحت دیدند که زنان را نیز همراه ببرند تا مردان بهتر و بیشتر جانفشانی کنند، و بخاطر حفظ حرمت حریم و ناموسشان پای از میدان جنگ نکشند. شمار این زنان پانزده تن بود.
شمار اشتران در لشکر قریش سه هزار رأس بود، و شمار اسبان دویست رأس بود که در طول راه آنها را بصورت یدک میبردند و بر آنها سوار نمیشدند. از لوازم ایمنی در میدان جنگ، هفتصد زره داشتند، و فرماندهی کل لشکر با ابوسفیان بن حرب بود.
فرمانده سواره نظام خالد بن ولید بود که در این فرماندهی معاونت وی را عکرمه بن ابیجهل برعهده داشت. لوای جنگ به دست بنی عبدالدار بود.
❤25
#خورشید_نبوت (330)
@sadeqiyyeh
حرکت لشکر مکّه و خبر یافتن پیامبر
لشکر مکّه با این عده و عُدّۀ کامل بسوی مدینه رهسپار گردید. خونخواهیهای دیرینه و خشم و کینۀ درونی جنگجویان شعلههای نفرت را در دلهای آنان دامن میزد، و از کارزار تلخی خبر میداد که بزودی درخواهد گرفت. عبّاس بن عبدالمطلب تحرکات قریش و آمادگیهای نظامی آنان را زیرنظر داشت. همینکه لشکر حرکت کرد، عباس نامهای شتابزده به پیامبر گرامی اسلام نوشت، و تمامی اطلاعات مربوط به لشکر مکه را به آنحضرت گزارش داد. فرستادۀ عباس نیز شتابان شبانهروز تاخت تا نامه را هرچه زودتر به پیامبر اکرمﷺ برساند، به گونهای که مسافت میان مکه را- که بالغ بر پانصد کیلومتر است- در مدت سه روز طی کرد، و نامه را در مسجد قُبا به دست آنحضرت داد.
اُبی بن کعب این نامه را برای نبیاکرمﷺ خواند، آنحضرت او را سفارش کردند که نامه را محرمانه تلقّی کند، و به سرعت به مدینه بازگشتند، و با فرماندهان مهاجر و انصار به رایزنی پرداختند.
آماده باش دائمی مدینه
مدینه پیوسته به حالت آمادهباش عمومی بود، و مردان حتی در حال نماز اسلحه را از خودشان دور نمیگردانیدند، و برای مقابله با هر نوع پیشامدی مهیا بودند.
دستهای از انصار، از جمله: سعدبن معاذ، اُسید بن حُضیر و سعدبن عباده، به پاسداری از رسولخداﷺ میپرداختند، و همواره بر در خانۀ آنحضرت، اسلحه به دست بیتوته میکردند. بر دروازههای مدینه و نقبهای زیرزمینی که به داخل مدینه منتهی میشد، دستههایی به حراست مشغول بودند، از بیم آنکه مبادا غافلگیر بشوند.
دستههای گشتی متعددی نیز به عملیات اکتشافی- اطلاعاتی مشغول بودند، و در راهها و بیراهههایی که احتمالاً امکان داشت مورد استفادۀ مشرکان برای شبیخون زدن به مسلمانان و دست زدن به قتل و غارت در مدینه و اطراف آن قرار گیرد، جولان میدادند.
@sadeqiyyeh
حرکت لشکر مکّه و خبر یافتن پیامبر
لشکر مکّه با این عده و عُدّۀ کامل بسوی مدینه رهسپار گردید. خونخواهیهای دیرینه و خشم و کینۀ درونی جنگجویان شعلههای نفرت را در دلهای آنان دامن میزد، و از کارزار تلخی خبر میداد که بزودی درخواهد گرفت. عبّاس بن عبدالمطلب تحرکات قریش و آمادگیهای نظامی آنان را زیرنظر داشت. همینکه لشکر حرکت کرد، عباس نامهای شتابزده به پیامبر گرامی اسلام نوشت، و تمامی اطلاعات مربوط به لشکر مکه را به آنحضرت گزارش داد. فرستادۀ عباس نیز شتابان شبانهروز تاخت تا نامه را هرچه زودتر به پیامبر اکرمﷺ برساند، به گونهای که مسافت میان مکه را- که بالغ بر پانصد کیلومتر است- در مدت سه روز طی کرد، و نامه را در مسجد قُبا به دست آنحضرت داد.
اُبی بن کعب این نامه را برای نبیاکرمﷺ خواند، آنحضرت او را سفارش کردند که نامه را محرمانه تلقّی کند، و به سرعت به مدینه بازگشتند، و با فرماندهان مهاجر و انصار به رایزنی پرداختند.
آماده باش دائمی مدینه
مدینه پیوسته به حالت آمادهباش عمومی بود، و مردان حتی در حال نماز اسلحه را از خودشان دور نمیگردانیدند، و برای مقابله با هر نوع پیشامدی مهیا بودند.
دستهای از انصار، از جمله: سعدبن معاذ، اُسید بن حُضیر و سعدبن عباده، به پاسداری از رسولخداﷺ میپرداختند، و همواره بر در خانۀ آنحضرت، اسلحه به دست بیتوته میکردند. بر دروازههای مدینه و نقبهای زیرزمینی که به داخل مدینه منتهی میشد، دستههایی به حراست مشغول بودند، از بیم آنکه مبادا غافلگیر بشوند.
دستههای گشتی متعددی نیز به عملیات اکتشافی- اطلاعاتی مشغول بودند، و در راهها و بیراهههایی که احتمالاً امکان داشت مورد استفادۀ مشرکان برای شبیخون زدن به مسلمانان و دست زدن به قتل و غارت در مدینه و اطراف آن قرار گیرد، جولان میدادند.
❤23
🌱فضیلت چهار خلیفه اول مسلمین🌱
@sadeqiyyeh
1. أبوبکر الصدیق رضیاللهعنه
حدیث و فضیلت:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
«إنَّ من أمنِّ الناسِ عليَّ في صُحبتِه ومالِه أبو بكرٍ، ولو كنتُ متَّخِذًا خليلًا غيرَ ربي لاتَّخَذتُ أبا بكرٍ، ولكنْ أخوةُ الإسلامِ ومودتُه»
(صحیح بخاری، حدیث 3656)
یعنی: نزدیکترین و نیکوترین مردم به من از نظر رفاقت و مال، ابوبکر است. اگر میخواستم دوستی جز پروردگار بگیرم، ابوبکر را به دوستی میگرفتم.
فضیلت مهم دیگر:
او اولین مردی بود که به پیامبر ایمان آورد.
او رفیق پیامبر در غار ثور هنگام هجرت بود. (اشاره در قرآن: سوره توبه، آیه 40)
2. عمر بن الخطاب رضیاللهعنه
حدیث و فضیلت:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
«لو كان بعدي نبيٌّ لكان عمرُ بنُ الخطابِ»
(ترمذی، حدیث 3686 | حدیث حسن)
یعنی: اگر بعد از من پیامبری میآمد، بدون شک عمر بن خطاب بود.
همچنین فرمود:
«إنَّ اللَّهَ جَعَلَ الحَقَّ عَلَى لِسَانِ عُمَرَ وَقَلْبِهِ»
(ترمذی، 3682)
یعنی: خداوند حق را بر زبان و قلب عمر قرار داده است.
3. عثمان بن عفان رضیاللهعنه
حدیث و فضیلت:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
«ألا أستحيي من رجلٍ تستحيي منه الملائكةُ؟»
(صحیح مسلم، حدیث 2401)
یعنی: آیا من از مردی که فرشتگان از او شرم میکنند، شرم نکنم؟ (در مورد عثمان)
دیگر فضیلتها:
او دو دختر پیامبر را به همسری گرفت: رقیه و سپس امکلثوم. به همین خاطر لقب "ذو النورین" دارد.
در تجهیز لشکر تبوک نقش بزرگی داشت.
4. علی بن أبی طالب رضیاللهعنه
حدیث و فضیلت:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
«لَأُعْطِيَنَّ الرَّايَةَ غَدًا رَجُلًا يُحِبُّ اللهَ وَرَسُولَهُ، وَيُحِبُّهُ اللهُ وَرَسُولُهُ»
(صحیح مسلم، حدیث 2406)
یعنی: فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست دارد، و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند. (و پرچم را به علی دادند)
ویژگیهای دیگر:
از اولین ایمانآورندگان به پیامبر در کودکی
داماد پیامبر (همسر حضرت فاطمه رضیاللهعنها)
دلاور و علمدار بزرگ اسلام در جنگهای احد و خیبر.
@sadeqiyyeh
1. أبوبکر الصدیق رضیاللهعنه
حدیث و فضیلت:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
«إنَّ من أمنِّ الناسِ عليَّ في صُحبتِه ومالِه أبو بكرٍ، ولو كنتُ متَّخِذًا خليلًا غيرَ ربي لاتَّخَذتُ أبا بكرٍ، ولكنْ أخوةُ الإسلامِ ومودتُه»
(صحیح بخاری، حدیث 3656)
یعنی: نزدیکترین و نیکوترین مردم به من از نظر رفاقت و مال، ابوبکر است. اگر میخواستم دوستی جز پروردگار بگیرم، ابوبکر را به دوستی میگرفتم.
فضیلت مهم دیگر:
او اولین مردی بود که به پیامبر ایمان آورد.
او رفیق پیامبر در غار ثور هنگام هجرت بود. (اشاره در قرآن: سوره توبه، آیه 40)
2. عمر بن الخطاب رضیاللهعنه
حدیث و فضیلت:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
«لو كان بعدي نبيٌّ لكان عمرُ بنُ الخطابِ»
(ترمذی، حدیث 3686 | حدیث حسن)
یعنی: اگر بعد از من پیامبری میآمد، بدون شک عمر بن خطاب بود.
همچنین فرمود:
«إنَّ اللَّهَ جَعَلَ الحَقَّ عَلَى لِسَانِ عُمَرَ وَقَلْبِهِ»
(ترمذی، 3682)
یعنی: خداوند حق را بر زبان و قلب عمر قرار داده است.
3. عثمان بن عفان رضیاللهعنه
حدیث و فضیلت:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
«ألا أستحيي من رجلٍ تستحيي منه الملائكةُ؟»
(صحیح مسلم، حدیث 2401)
یعنی: آیا من از مردی که فرشتگان از او شرم میکنند، شرم نکنم؟ (در مورد عثمان)
دیگر فضیلتها:
او دو دختر پیامبر را به همسری گرفت: رقیه و سپس امکلثوم. به همین خاطر لقب "ذو النورین" دارد.
در تجهیز لشکر تبوک نقش بزرگی داشت.
4. علی بن أبی طالب رضیاللهعنه
حدیث و فضیلت:
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
«لَأُعْطِيَنَّ الرَّايَةَ غَدًا رَجُلًا يُحِبُّ اللهَ وَرَسُولَهُ، وَيُحِبُّهُ اللهُ وَرَسُولُهُ»
(صحیح مسلم، حدیث 2406)
یعنی: فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست دارد، و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند. (و پرچم را به علی دادند)
ویژگیهای دیگر:
از اولین ایمانآورندگان به پیامبر در کودکی
داماد پیامبر (همسر حضرت فاطمه رضیاللهعنها)
دلاور و علمدار بزرگ اسلام در جنگهای احد و خیبر.
❤37