🔻🔻درخشش کادر درمانی ایران
🔸 تلاش های خستگی ناپذیر و ستودنی مدافعان سلامت و همه تلاشگران بی ادعای و کمتر شناخته شده این روزها در سراسر ایران برای شکست کرونا، مراقبت از بیماران و حفاظت از هموطنانمان هم پیمان شده اند،
🔸کادر درمانی و تیم پشتیبانی با حضور جانانه و ایثارگرانه در میدان های از خودگذشتگی بارها از سوی ملت ایران و مسئولان کشور و علی الخصوص رهبر انقلاب مورد تحسین و تکریم زبانی و قلبی قرار گرفته است! آنان نشان دادند بر عهدی که بسته اند استوار ایستاده اند. آفرین بر شما عزیزان
🔸این روزها با شیوع ویروس کرونا در ایران همزمان، بیش از دویست کشور دیگر جهان نیز مشغول مقابله و رویارویی با این ویروس منحوس هستند؛ اما بدون اغراق و با درجه اطمینان بالایی می توان ادعا کرد در هیچکدام از این کشورها کادر بهداشت و درمان و حوزه پشتیبان این گونه از سر انتخاب، از روی آگاهی، با مسئولیت پذیری اجتماعی و با معنویت برای حضور در عرصه درمانی و پیشگیری پیش قدم نشده و در این مسیر استوار نیایستاده اند!
#ریشه_شناسی_رفتار_و_عملکرد_درخشان_کادر_درمانی
https://t.iss.one/sadeghijahani
🔻🔻ادامه👇👇👇
🔸 تلاش های خستگی ناپذیر و ستودنی مدافعان سلامت و همه تلاشگران بی ادعای و کمتر شناخته شده این روزها در سراسر ایران برای شکست کرونا، مراقبت از بیماران و حفاظت از هموطنانمان هم پیمان شده اند،
🔸کادر درمانی و تیم پشتیبانی با حضور جانانه و ایثارگرانه در میدان های از خودگذشتگی بارها از سوی ملت ایران و مسئولان کشور و علی الخصوص رهبر انقلاب مورد تحسین و تکریم زبانی و قلبی قرار گرفته است! آنان نشان دادند بر عهدی که بسته اند استوار ایستاده اند. آفرین بر شما عزیزان
🔸این روزها با شیوع ویروس کرونا در ایران همزمان، بیش از دویست کشور دیگر جهان نیز مشغول مقابله و رویارویی با این ویروس منحوس هستند؛ اما بدون اغراق و با درجه اطمینان بالایی می توان ادعا کرد در هیچکدام از این کشورها کادر بهداشت و درمان و حوزه پشتیبان این گونه از سر انتخاب، از روی آگاهی، با مسئولیت پذیری اجتماعی و با معنویت برای حضور در عرصه درمانی و پیشگیری پیش قدم نشده و در این مسیر استوار نیایستاده اند!
#ریشه_شناسی_رفتار_و_عملکرد_درخشان_کادر_درمانی
https://t.iss.one/sadeghijahani
🔻🔻ادامه👇👇👇
https://t.iss.one/sadeghijahani/1753
🔻🔻درخشش کادر درمانی ایران
✍ د. ابوالحسن صادقی جهانی
🔸 تلاش های خستگی ناپذیر و ستودنی مدافعان سلامت و همه تلاشگران بی ادعای و کمتر شناخته شده این روزها در سراسر ایران برای شکست کرونا، مراقبت از بیماران و حفاظت از هموطنانمان هم پیمان شده اند،
🔸کادر درمانی و تیم پشتیبانی با حضور جانانه و ایثارگرانه در میدان های از خودگذشتگی بارها از سوی ملت ایران و مسئولان کشور و علی الخصوص رهبر انقلاب مورد تحسین و تکریم زبانی و قلبی قرار گرفته است! آنان نشان دادند بر عهدی که بسته اند استوار ایستاده اند. آفرین بر شما عزیزان
🔸این روزها با شیوع ویروس کرونا در ایران همزمان، بیش از دویست کشور دیگر جهان نیز مشغول مقابله و رویارویی با این ویروس منحوس هستند؛ اما بدون اغراق و با درجه اطمینان بالایی می توان ادعا کرد در هیچکدام از این کشورها کادر بهداشت و درمان و حوزه پشتیبان این گونه از سر انتخاب، از روی آگاهی، با مسئولیت پذیری اجتماعی و با معنویت برای حضور در عرصه درمانی و پیشگیری پیش قدم نشده و در این مسیر استوار نیایستاده اند!
🔸شیوع ویروس کرونا جلوه ای دیگر از "رفتار کادر درمانی و غنای فرهنگی ایرانیان" را در مقایسه با سایر کشورها به نمایش گذاشت؛
🔸 سوای تمام آسیب ها، خسارت ها و تبعات زیانبار این ویروس، اگر آن را به مثابه یک آزمون انسانی در جهان ملاحظه کنیم؛
آن وقت است که برداشت دقیق تر و موشکافانه از باورهای و نگرش های سازنده، انسانی و الهی خواهیم داشت و شاید اندکی از این باورهای ملی را که را می توان در عزت نفس، صلابت و ماندن آن ها بر سر آرمان های ایرانی و اسلامی جستجو کرد.
🔸 امروز همه کشورها به خوبی با واقعیات کتمان شده و پنهان مانده در متن و بطن رفتارهای حرفه ای و اجتماعی کادر درمانی ایرانیان به خوبی آگاه شده اند و می دانند پزشکان، پرستاران و کادر پیراپزشکی ایرانی فرای رفتارهای محاسبه گرانه و تک ساحتی اقتصادی عمل کرده و خود را در این عرصه مسئول تر از بقیه می شمارند. نگاه آنان به بیماران و افراد درگیر این بیماری منحوس بدون در نظر داشتن سن، جنس، نژاد، رنگ، تیره، دین و حتی ملیت بوده و فقط خود را سلامت و درمان آنان می بینند.
#ریشه_شناسی_رفتار_و_عملکرد_درخشان_کادر_درمانی
https://t.iss.one/sadeghijahani
🔻🔻درخشش کادر درمانی ایران
✍ د. ابوالحسن صادقی جهانی
🔸 تلاش های خستگی ناپذیر و ستودنی مدافعان سلامت و همه تلاشگران بی ادعای و کمتر شناخته شده این روزها در سراسر ایران برای شکست کرونا، مراقبت از بیماران و حفاظت از هموطنانمان هم پیمان شده اند،
🔸کادر درمانی و تیم پشتیبانی با حضور جانانه و ایثارگرانه در میدان های از خودگذشتگی بارها از سوی ملت ایران و مسئولان کشور و علی الخصوص رهبر انقلاب مورد تحسین و تکریم زبانی و قلبی قرار گرفته است! آنان نشان دادند بر عهدی که بسته اند استوار ایستاده اند. آفرین بر شما عزیزان
🔸این روزها با شیوع ویروس کرونا در ایران همزمان، بیش از دویست کشور دیگر جهان نیز مشغول مقابله و رویارویی با این ویروس منحوس هستند؛ اما بدون اغراق و با درجه اطمینان بالایی می توان ادعا کرد در هیچکدام از این کشورها کادر بهداشت و درمان و حوزه پشتیبان این گونه از سر انتخاب، از روی آگاهی، با مسئولیت پذیری اجتماعی و با معنویت برای حضور در عرصه درمانی و پیشگیری پیش قدم نشده و در این مسیر استوار نیایستاده اند!
🔸شیوع ویروس کرونا جلوه ای دیگر از "رفتار کادر درمانی و غنای فرهنگی ایرانیان" را در مقایسه با سایر کشورها به نمایش گذاشت؛
🔸 سوای تمام آسیب ها، خسارت ها و تبعات زیانبار این ویروس، اگر آن را به مثابه یک آزمون انسانی در جهان ملاحظه کنیم؛
آن وقت است که برداشت دقیق تر و موشکافانه از باورهای و نگرش های سازنده، انسانی و الهی خواهیم داشت و شاید اندکی از این باورهای ملی را که را می توان در عزت نفس، صلابت و ماندن آن ها بر سر آرمان های ایرانی و اسلامی جستجو کرد.
🔸 امروز همه کشورها به خوبی با واقعیات کتمان شده و پنهان مانده در متن و بطن رفتارهای حرفه ای و اجتماعی کادر درمانی ایرانیان به خوبی آگاه شده اند و می دانند پزشکان، پرستاران و کادر پیراپزشکی ایرانی فرای رفتارهای محاسبه گرانه و تک ساحتی اقتصادی عمل کرده و خود را در این عرصه مسئول تر از بقیه می شمارند. نگاه آنان به بیماران و افراد درگیر این بیماری منحوس بدون در نظر داشتن سن، جنس، نژاد، رنگ، تیره، دین و حتی ملیت بوده و فقط خود را سلامت و درمان آنان می بینند.
#ریشه_شناسی_رفتار_و_عملکرد_درخشان_کادر_درمانی
https://t.iss.one/sadeghijahani
Telegram
دکتر ابوالحسن صادقی جهانی
🔻🔻درخشش کادر درمانی ایران
🔸 تلاش های خستگی ناپذیر و ستودنی مدافعان سلامت و همه تلاشگران بی ادعای و کمتر شناخته شده این روزها در سراسر ایران برای شکست کرونا، مراقبت از بیماران و حفاظت از هموطنانمان هم پیمان شده اند،
🔸کادر درمانی و تیم پشتیبانی با حضور جانانه…
🔸 تلاش های خستگی ناپذیر و ستودنی مدافعان سلامت و همه تلاشگران بی ادعای و کمتر شناخته شده این روزها در سراسر ایران برای شکست کرونا، مراقبت از بیماران و حفاظت از هموطنانمان هم پیمان شده اند،
🔸کادر درمانی و تیم پشتیبانی با حضور جانانه…
دکتر ابوالحسن صادقی جهانی
⚠️ تضارب آراء و ریشه یابی حادثه تلخ "کاش بدانیم #رومینا نام مستعار دخترانی است که هر روز با #داس_بی_توجهی متولیان فرهنگی کشور، به قتل می رسند؛ اما بی صدا!"/ هاتف الرحمن صالحی https://t.iss.one/sadeghijahani
#ریشه_یابی_علل_بروز_حوادث_شوم_ رومینا_و_پدرش
✍ د. ابوالحسن صادقی جهانی
🔸 در طول روزهای گذشته شاهد آن بودیم که منتقدان اجتماعی و فرهنگی و گاهاً با بن مایه های سیاسی نسبت به بروز این حادثه تلخ قلم فرسایی کرده و نظرات ارزشمند خود را در عرصه افکار عمومی قرار دادند؛ که باید از همه این عزیزان به جهت حساسیت و دغدغه جدی به دردهای اجتماعی منجمله این حادثه شوم واکنش نشان دادند!!
🔸 از نظر نگارنده این سطور در بروز این حادثه باید چند نکته را معلوم ساخت. :
۱. این حادثه یک معضل اجتماعی است و البته ریشه های فرهنگی آن مثل جهل و ناآگاهی والدین در آن نسبت به سایر پارامترهای موثرتر می باشد!
۲. باید در نظر داشت که در حادثه اخیر رومینا و پدر #جاهلش هر دو #معلول اجتماعی هستند و نمی توان آن ها را علت دانست!
لذا نباید تمرکز اصلی محققان و سیاستگذاران اجتماعی به اشتباه انگشت اتهام به سمت خطا نشانه رود!
۳. حقیر به عنوان کسی که سال ها در کسوت معلم، محقق و مدیر در عرصه اجتماعی و رسانه حضور داشته ام؛ به جد معتقدم که ریشه مشکلاتی نظیر این حوادث را بایستی در شیوه های آموزش اعضای جامعه جستجو کرد؛ معنای این سخن نادیده گرفتن وضع قوانین کارآمد و گره گشا؛ مجریان توانا و با انگیزه و نیز قضات بصیر و لایق نیست!
🔸اگر شورای عالی انقلاب فرهنگی در مقام سیاستگذار و نهادهای فرهنگی، آموزشی و رسانه ای نظیر وزارت آموزش و پرورش ، سازمان صدا و سیما ، سازمان تبلیغات اسلامی و..... در مقام تربیت کننده نسل حاضر و آتی برای یکبار بار هم که شده بیایند و وجدان( کلاه) خود را قاضی کنند و میزان و سهم (قصور و یا تقصیر) خود را در بروز و شیوع حوادث مشابه بسنجند!
🔸 یکی از چالش های جدی در وزارت آموزش و پرورش ایران بالا گرفتن #تب_کنکور است! این رویکرد موجب شده که این وزارتخانه از پرورش و شکوفاسازی استعدادهای( پنهان و آشکار) نونهالان و فرزندان عزیز ایرانی به صورت کامل غفلت ورزد!
🔸هم رومینا و هم پدرش محصول و خروجی این نهاد معظم آمورشی است؛
امروزه همه صاحب نظران متفوق القول معتقدند که قاطبه نهادهای تربیتی نه در ایران، بلکه در جهان از جمله نهاد خانواده در تربیت فرزندان کارآمدی خود را از دست داده اند؛ و بایستی این بارسنگین را نهادی رسمی آموزشی بر عهده بگیرد!
🔸 نهاد آموزش و پرورش کشور ( منظور تنها وزارت آموزش و پرورش نیست) بایستی برای کاستن از میزان بروز حوادث مشابه نگرشی آموزشی خود را در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان از یک سری محفوظات و دروس تخصصی که آن را باید در وزارت علوم و وزارت بهداشت فرا گرفت؛ به سمت یادگیری نظری و عملی #مهارت_های_سی_و_دو_گانه زندگی سوق داده شود!
🔸 کلید واژه مهارت از دو بعد
[ ۱. دانایی و ۲. توانایی] شکل می گیرد و تا زمانی که شورای عالی انقلاب فرهنگی به نقشی اساسی که نظام سیاسی بر عهده او گذارده است؛ درست عمل نکرده و به مرجع بالاتر پاسخگو نباشد؛ به نظر وضعیت بزه ها و ناهنجاری های اجتماعی همین خواهد بود!
🔸 سخت باورمندم که برای گشودن گره های معضلات اجتماعی نباید متوسل به ابزارهای سیاسی شد؛ راه حل مساله را در سه برش کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت جستجو کرد!
🔸مسئولان سیاسی کشور عنایت کنند که در حوزه های تخصصی به نظریات کارشناسی و علمی محققان و پژوهشگر هم در مقام حرف و نظر و هم در مقام عملی پایبندی نشان دهند!
https://t.iss.one/sadeghijahani
✍ د. ابوالحسن صادقی جهانی
🔸 در طول روزهای گذشته شاهد آن بودیم که منتقدان اجتماعی و فرهنگی و گاهاً با بن مایه های سیاسی نسبت به بروز این حادثه تلخ قلم فرسایی کرده و نظرات ارزشمند خود را در عرصه افکار عمومی قرار دادند؛ که باید از همه این عزیزان به جهت حساسیت و دغدغه جدی به دردهای اجتماعی منجمله این حادثه شوم واکنش نشان دادند!!
🔸 از نظر نگارنده این سطور در بروز این حادثه باید چند نکته را معلوم ساخت. :
۱. این حادثه یک معضل اجتماعی است و البته ریشه های فرهنگی آن مثل جهل و ناآگاهی والدین در آن نسبت به سایر پارامترهای موثرتر می باشد!
۲. باید در نظر داشت که در حادثه اخیر رومینا و پدر #جاهلش هر دو #معلول اجتماعی هستند و نمی توان آن ها را علت دانست!
لذا نباید تمرکز اصلی محققان و سیاستگذاران اجتماعی به اشتباه انگشت اتهام به سمت خطا نشانه رود!
۳. حقیر به عنوان کسی که سال ها در کسوت معلم، محقق و مدیر در عرصه اجتماعی و رسانه حضور داشته ام؛ به جد معتقدم که ریشه مشکلاتی نظیر این حوادث را بایستی در شیوه های آموزش اعضای جامعه جستجو کرد؛ معنای این سخن نادیده گرفتن وضع قوانین کارآمد و گره گشا؛ مجریان توانا و با انگیزه و نیز قضات بصیر و لایق نیست!
🔸اگر شورای عالی انقلاب فرهنگی در مقام سیاستگذار و نهادهای فرهنگی، آموزشی و رسانه ای نظیر وزارت آموزش و پرورش ، سازمان صدا و سیما ، سازمان تبلیغات اسلامی و..... در مقام تربیت کننده نسل حاضر و آتی برای یکبار بار هم که شده بیایند و وجدان( کلاه) خود را قاضی کنند و میزان و سهم (قصور و یا تقصیر) خود را در بروز و شیوع حوادث مشابه بسنجند!
🔸 یکی از چالش های جدی در وزارت آموزش و پرورش ایران بالا گرفتن #تب_کنکور است! این رویکرد موجب شده که این وزارتخانه از پرورش و شکوفاسازی استعدادهای( پنهان و آشکار) نونهالان و فرزندان عزیز ایرانی به صورت کامل غفلت ورزد!
🔸هم رومینا و هم پدرش محصول و خروجی این نهاد معظم آمورشی است؛
امروزه همه صاحب نظران متفوق القول معتقدند که قاطبه نهادهای تربیتی نه در ایران، بلکه در جهان از جمله نهاد خانواده در تربیت فرزندان کارآمدی خود را از دست داده اند؛ و بایستی این بارسنگین را نهادی رسمی آموزشی بر عهده بگیرد!
🔸 نهاد آموزش و پرورش کشور ( منظور تنها وزارت آموزش و پرورش نیست) بایستی برای کاستن از میزان بروز حوادث مشابه نگرشی آموزشی خود را در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان از یک سری محفوظات و دروس تخصصی که آن را باید در وزارت علوم و وزارت بهداشت فرا گرفت؛ به سمت یادگیری نظری و عملی #مهارت_های_سی_و_دو_گانه زندگی سوق داده شود!
🔸 کلید واژه مهارت از دو بعد
[ ۱. دانایی و ۲. توانایی] شکل می گیرد و تا زمانی که شورای عالی انقلاب فرهنگی به نقشی اساسی که نظام سیاسی بر عهده او گذارده است؛ درست عمل نکرده و به مرجع بالاتر پاسخگو نباشد؛ به نظر وضعیت بزه ها و ناهنجاری های اجتماعی همین خواهد بود!
🔸 سخت باورمندم که برای گشودن گره های معضلات اجتماعی نباید متوسل به ابزارهای سیاسی شد؛ راه حل مساله را در سه برش کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت جستجو کرد!
🔸مسئولان سیاسی کشور عنایت کنند که در حوزه های تخصصی به نظریات کارشناسی و علمی محققان و پژوهشگر هم در مقام حرف و نظر و هم در مقام عملی پایبندی نشان دهند!
https://t.iss.one/sadeghijahani
⭕️ عماد افروغ جامعهشناس و استاد دانشگاه ضمن تبیین تأثیر عملکرد رسانه ملی در چهار دهه گذشته بر واقعیتهای تلخ جامعه امروز، بر لزوم #بازنگری در #سیاست_های کلان صداوسیما تأکید کرد!!
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای تلخ امروز چیست؟
#نفوذ با #ظاهر #انقلابی!
⭕️ اما چه شد که سازمان «صداوسیما» به وضعیت امروز رسید. #بحرانی که امروز در رابطه #مخاطب با رسانه ملی شاهدش هستیم، #ریشه در چه پسزمینههایی دارد و چگونه میتوان برای رفع نواقص و تحقق آنچه بنیانگذار انقلاب اسلامی آن را ترسیم کرده بود، قدم برداشت؟
⭕️ عماد افروغ جامعه شناس و استاد دانشگاهی است که به #صراحت #کلام #شهره است، تأکید ویژهای بر لزوم شکلگیری گفتگوهای #انتقادی دارد، بسیار از اهمیت گوهر فراموششدهای بهنام «اخلاق» میگوید و فراتر از مباحث تئوریک و دانشگاهی صرف، همواره نیمنگاهی هم به #تولیدات فرهنگی و نسبت آنها با جامعه و تحولات روز داشته و دارد؛ از فیلم و سینما گرفته تا کتاب و مطبوعات.
https://t.iss.one/sadeghijahani
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای تلخ امروز چیست؟
#نفوذ با #ظاهر #انقلابی!
⭕️ اما چه شد که سازمان «صداوسیما» به وضعیت امروز رسید. #بحرانی که امروز در رابطه #مخاطب با رسانه ملی شاهدش هستیم، #ریشه در چه پسزمینههایی دارد و چگونه میتوان برای رفع نواقص و تحقق آنچه بنیانگذار انقلاب اسلامی آن را ترسیم کرده بود، قدم برداشت؟
⭕️ عماد افروغ جامعه شناس و استاد دانشگاهی است که به #صراحت #کلام #شهره است، تأکید ویژهای بر لزوم شکلگیری گفتگوهای #انتقادی دارد، بسیار از اهمیت گوهر فراموششدهای بهنام «اخلاق» میگوید و فراتر از مباحث تئوریک و دانشگاهی صرف، همواره نیمنگاهی هم به #تولیدات فرهنگی و نسبت آنها با جامعه و تحولات روز داشته و دارد؛ از فیلم و سینما گرفته تا کتاب و مطبوعات.
https://t.iss.one/sadeghijahani
https://t.iss.one/sadeghijahani/2974
🔻🔻🔻بخش اول گفت و گو🔻🔻🔻
خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه مؤذن: «از تمام دستگاههای تبلیغاتی، امروز نقش رادیو و تلویزیون از همه دستگاهها بالاتر است. اگر اصلاح بشود، یک کشور را میتواند اصلاح کند و اگر –خدای نخواسته- انحراف در آن باشد، یک کشور را میتواند منحرف کند» (صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۱۱۸) همین یک جمله کافی است تا بر اهمیت خروجی کاری مسئولان سازمان صداوسیما تأکید کنیم. جملهای که در عین حال میتوان آن را متر و معیاری برای سنجش میزان تأثیرگذاری این سازمان کلان فرهنگی بر وضعیت امروز جامعه ایرانی دانست.
این روزها صداوسیما با برنامهها، تاک شوها، مسابقات، سریالهای نمایشی و قالبهای مختلف دیگر برنامهسازی کنداکتور شبکههای متعدد و پرشمار خود را پر میکند. کنداکتوری ۲۴ ساعته در بیش از ۵۰ شبکه سراسری و استانی که در رقابت با رقیبان باسابقهای چون شبکههای ماهوارهای و یا مدعیان نوظهور در فضای مجازی، گویی رمق چندانی برایش نمانده و جامعه کمتر و کمتر به آن گرایش پیدا میکند؛ تا آنجا که قائم مقام صداوسیما در نشستی به آشکار و گلایه میگوید «امروز بزرگترین مشکل رسانه ملی، وجود فضای مجازی است» و حتی اگر مخاطب گرایشی به آن دارد از برنامهها تأثیر نمیگیرد و یا حتی کمتر رضایتی دارد چه برسد به اینکه این رسانه بخواهد به مثابه یک دانشگاه عمل کرده و در آینده فرد یا یک اجتماع اثرگذار باشد!
اما چه شد که سازمان «صداوسیما» به وضعیت امروز رسید. بحرانی که امروز در رابطه مخاطب با رسانه ملی شاهدش هستیم، ریشه در چه پسزمینههایی دارد و چگونه میتوان برای رفع نواقص و تحقق آنچه بنیانگذار انقلاب اسلامی آن را ترسیم کرده بود، قدم برداشت؟
عماد افروغ جامعه شناس و استاد دانشگاهی است که به صراحت کلام شهره است، تأکید ویژهای بر لزوم شکلگیری گفتگوهای انتقادی دارد، بسیار از اهمیت گوهر فراموششدهای بهنام «اخلاق» میگوید و فراتر از مباحث تئوریک و دانشگاهی صرف، همواره نیمنگاهی هم به تولیدات فرهنگی و نسبت آنها با جامعه و تحولات روز داشته و دارد؛ از فیلم و سینما گرفته تا کتاب و مطبوعات.
افروغ در این گفتگوی مشروح از منظر جامعهشناسی به آسیبشناسی خروجی برنامهها و عملکرد مدیران سازمان صداوسیما بهعنوان یکی از مهمترین رسانههای امروز ایران و تأثیر آن بر وضعیت جامعه امروز پرداخته است.
متن گفتگوی خبرگزاری مهر با عماد افروغ را در زیر میخوانید:
* این روزها انتقادات زیادی به عملکرد صداوسیما و خروجی برنامههای آن مطرح میشود و البته کمتر سریال، تاکشو یا برنامه گفتگومحور شاخص و راضیکنندهای هم وجود دارد که روی فکر و آسایش و زندگی مردم تأثیر بگذارد و یا بهعنوان راهکاری برای ارتقا سبک زندگی بتوان به آنها اشاره کرد. از منظر جامعهشناسی فکر میکنید مشکل عمدهای که صداوسیما اکنون با آن مواجه است، چیست؟ و چقدر ممکن است «افراد» مانع عملکرد درست «سازمان» باشند؟
این سوال نیازمند بحثی مبنایی است، اینگونه نیست که تفننی سوالی پرسیده باشید و بخواهم به آن پاسخ دهم. من هم سالهاست که به پاسخ چنین سوالی میاندیشم. من نمیدانم آیا صداوسیما حسب یک نظریه عمل میکند یا خیر و اگر حسب یک نظریه حرکت میکند آنچه نظریهای است؟ آیا این نظریه منسجم است یا خیر؟ و در صورت انسجام به آن عمل میشود یا خیر؟ آیا دیالکتیکی بین این نظریه و یا واقعیتهای انضمامی و روزمره وجود دارد یا خیر؟
من فکر میکنم حداقل نوعی عدم انسجام تئوریک در خروجی برنامههایی که از تلویزیون پخش میشود نمایان است، نوعی ناهمخوانی، تناقض و تعارض وجود دارد که حتی در برخی موارد بوی تظاهر و ریا از آنها به مشام میرسد
من فکر میکنم حداقل نوعی عدم انسجام تئوریک در خروجی برنامههایی که از تلویزیون پخش میشود نمایان است، نوعی ناهمخوانی، تناقض و تعارض وجود دارد که حتی در برخی موارد بوی تظاهر و ریا از آنها به مشام میرسد. متأسفانه جمهوری اسلامی میدان مناسبی برای تاخت و تاز ریاکاران شده است و یکی از عرصههای قلمروهای تاخت و تاز این افراد، سیماست، چون رادیو را کمتر میشنوم.
اگر بخواهم مبناییتر بحث کنم باید بگویم هر نهادی که جایگاه تعریف شدهای برای ایدهپردازی داشته باشد و خود را متولی ایدهها و ارزشها بداند باید نسبت به واقعیات جامعه پاسخگو باشد. این رابطه متقابل ایده و واقعیت است. اگر این رابطه را بین ایده و واقعیت بپذیریم معتقدم هرکسی ادعای ایدهپردازی در جامعه دارد باید پاسخگوی واقعیات جامعه هم باشد.
اگر واقعیتهای جامعه تلخ هستند که همینطور هم هست و میتوان ردّ پای آن را در وضعیت عدالت، اخلاق و… مشاهده کرد، اینها بی ارتباط با ایدههای پشت این واقعیات نیست. صداوسیما هم در این میان ادعا دارد که دانشگاه است و ادعای ایدهپردازی دارد.
🔻🔻🔻بخش اول گفت و گو🔻🔻🔻
خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه مؤذن: «از تمام دستگاههای تبلیغاتی، امروز نقش رادیو و تلویزیون از همه دستگاهها بالاتر است. اگر اصلاح بشود، یک کشور را میتواند اصلاح کند و اگر –خدای نخواسته- انحراف در آن باشد، یک کشور را میتواند منحرف کند» (صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۱۱۸) همین یک جمله کافی است تا بر اهمیت خروجی کاری مسئولان سازمان صداوسیما تأکید کنیم. جملهای که در عین حال میتوان آن را متر و معیاری برای سنجش میزان تأثیرگذاری این سازمان کلان فرهنگی بر وضعیت امروز جامعه ایرانی دانست.
این روزها صداوسیما با برنامهها، تاک شوها، مسابقات، سریالهای نمایشی و قالبهای مختلف دیگر برنامهسازی کنداکتور شبکههای متعدد و پرشمار خود را پر میکند. کنداکتوری ۲۴ ساعته در بیش از ۵۰ شبکه سراسری و استانی که در رقابت با رقیبان باسابقهای چون شبکههای ماهوارهای و یا مدعیان نوظهور در فضای مجازی، گویی رمق چندانی برایش نمانده و جامعه کمتر و کمتر به آن گرایش پیدا میکند؛ تا آنجا که قائم مقام صداوسیما در نشستی به آشکار و گلایه میگوید «امروز بزرگترین مشکل رسانه ملی، وجود فضای مجازی است» و حتی اگر مخاطب گرایشی به آن دارد از برنامهها تأثیر نمیگیرد و یا حتی کمتر رضایتی دارد چه برسد به اینکه این رسانه بخواهد به مثابه یک دانشگاه عمل کرده و در آینده فرد یا یک اجتماع اثرگذار باشد!
اما چه شد که سازمان «صداوسیما» به وضعیت امروز رسید. بحرانی که امروز در رابطه مخاطب با رسانه ملی شاهدش هستیم، ریشه در چه پسزمینههایی دارد و چگونه میتوان برای رفع نواقص و تحقق آنچه بنیانگذار انقلاب اسلامی آن را ترسیم کرده بود، قدم برداشت؟
عماد افروغ جامعه شناس و استاد دانشگاهی است که به صراحت کلام شهره است، تأکید ویژهای بر لزوم شکلگیری گفتگوهای انتقادی دارد، بسیار از اهمیت گوهر فراموششدهای بهنام «اخلاق» میگوید و فراتر از مباحث تئوریک و دانشگاهی صرف، همواره نیمنگاهی هم به تولیدات فرهنگی و نسبت آنها با جامعه و تحولات روز داشته و دارد؛ از فیلم و سینما گرفته تا کتاب و مطبوعات.
افروغ در این گفتگوی مشروح از منظر جامعهشناسی به آسیبشناسی خروجی برنامهها و عملکرد مدیران سازمان صداوسیما بهعنوان یکی از مهمترین رسانههای امروز ایران و تأثیر آن بر وضعیت جامعه امروز پرداخته است.
متن گفتگوی خبرگزاری مهر با عماد افروغ را در زیر میخوانید:
* این روزها انتقادات زیادی به عملکرد صداوسیما و خروجی برنامههای آن مطرح میشود و البته کمتر سریال، تاکشو یا برنامه گفتگومحور شاخص و راضیکنندهای هم وجود دارد که روی فکر و آسایش و زندگی مردم تأثیر بگذارد و یا بهعنوان راهکاری برای ارتقا سبک زندگی بتوان به آنها اشاره کرد. از منظر جامعهشناسی فکر میکنید مشکل عمدهای که صداوسیما اکنون با آن مواجه است، چیست؟ و چقدر ممکن است «افراد» مانع عملکرد درست «سازمان» باشند؟
این سوال نیازمند بحثی مبنایی است، اینگونه نیست که تفننی سوالی پرسیده باشید و بخواهم به آن پاسخ دهم. من هم سالهاست که به پاسخ چنین سوالی میاندیشم. من نمیدانم آیا صداوسیما حسب یک نظریه عمل میکند یا خیر و اگر حسب یک نظریه حرکت میکند آنچه نظریهای است؟ آیا این نظریه منسجم است یا خیر؟ و در صورت انسجام به آن عمل میشود یا خیر؟ آیا دیالکتیکی بین این نظریه و یا واقعیتهای انضمامی و روزمره وجود دارد یا خیر؟
من فکر میکنم حداقل نوعی عدم انسجام تئوریک در خروجی برنامههایی که از تلویزیون پخش میشود نمایان است، نوعی ناهمخوانی، تناقض و تعارض وجود دارد که حتی در برخی موارد بوی تظاهر و ریا از آنها به مشام میرسد
من فکر میکنم حداقل نوعی عدم انسجام تئوریک در خروجی برنامههایی که از تلویزیون پخش میشود نمایان است، نوعی ناهمخوانی، تناقض و تعارض وجود دارد که حتی در برخی موارد بوی تظاهر و ریا از آنها به مشام میرسد. متأسفانه جمهوری اسلامی میدان مناسبی برای تاخت و تاز ریاکاران شده است و یکی از عرصههای قلمروهای تاخت و تاز این افراد، سیماست، چون رادیو را کمتر میشنوم.
اگر بخواهم مبناییتر بحث کنم باید بگویم هر نهادی که جایگاه تعریف شدهای برای ایدهپردازی داشته باشد و خود را متولی ایدهها و ارزشها بداند باید نسبت به واقعیات جامعه پاسخگو باشد. این رابطه متقابل ایده و واقعیت است. اگر این رابطه را بین ایده و واقعیت بپذیریم معتقدم هرکسی ادعای ایدهپردازی در جامعه دارد باید پاسخگوی واقعیات جامعه هم باشد.
اگر واقعیتهای جامعه تلخ هستند که همینطور هم هست و میتوان ردّ پای آن را در وضعیت عدالت، اخلاق و… مشاهده کرد، اینها بی ارتباط با ایدههای پشت این واقعیات نیست. صداوسیما هم در این میان ادعا دارد که دانشگاه است و ادعای ایدهپردازی دارد.
Telegram
دکتر ابوالحسن صادقی جهانی
⭕️ عماد افروغ جامعهشناس و استاد دانشگاه ضمن تبیین تأثیر عملکرد رسانه ملی در چهار دهه گذشته بر واقعیتهای تلخ جامعه امروز، بر لزوم #بازنگری در #سیاست_های کلان صداوسیما تأکید کرد!!
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
https://t.iss.one/sadeghijahani/2974
🔻🔻🔻بخش دوم گفت و گو🔻🔻🔻
ادعا هم دارد که بیشترین رجوع مردم به صداوسیماست پس این چه ایدهپردازیای بوده است که واقعیتها را به این شکل رقم زده است؟
* یعنی شما صداوسیما را نسبت به آنچه در واقعیت امروز جامعه وجود دارد، مسئول میدانید؟
ممکن است متولیان صداوسیما بگویند ما کار خود را کردهایم اما مردم راه خودشان را رفتهاند در حالی که اینطور نیست. اگر مردم راه خود را به غلط رفتهاند و اگر ایدههای غلطی داشتهاند که باعث شده چنین راهی بروند، باز هم باید پرسید صداوسیما در این ایدههای غلط نقش نداشته است؟ و اصلاً در اصلاح این ایدهها چه نقشی داشته است؟
این بحث بسیار اساسی است و عالمان علوم انسانی اعم از روحانی، روشنفکر، روانشناس، جامعه شناس و اقتصاددان و هرکسی که با ایده و تئوری سر و کار دارد نمیتواند بگوید مرا با واقعیتها کاری نیست و از آنها چشمپوشی کند. من شخصاً معتقدم صداوسیما حسب جایگاهی که برایش تعریف شده است نقش خود را به خوبی ایفا نکرده است. بالاخره عدهای امروز اندیشه غلطی را ترویج میکنند که باعث بهوجود آمدن واقعیتهای تلخی شده است. صداوسیما تا چه حدی با این ایدهها و اندیشههای غلط درافتاده است؟
به تعارض و تظاهر در تفکر حاکم بر صداوسیما با خروجی برنامهها و آثارش اشاره کردید و همچنین به اینکه واقعیت جامعه چیز دیگری است و صداوسیما ایدههای دیگری را نمایش میدهد. میتوانید در این زمینه مثال هم بزنید؟ چون تلویزیون ادعا دارد که به طور مثال تا به امروز در مسیر اخلاق و برنامهسازی انقلابی و فرهنگی حرکت کرده است و همچنان میکند.
اینکه اینها بعضاً کارهایی انجام میدهند تردیدی نیست. در این نکته که این کارها هم برای مخاطب انجام میشود نمیتوان شک کرد. بحث این است که آیا صداوسیما متناسب با گفتمان انقلاب اسلامی و نیازهای فرهنگی و اجتماعی مردم برنامهسازی میکند؟ این بحث ماست. به هر حال وقتی جامعه از مشکلات اجتماعی رنج میبرد، اخلاقیات آموزش داده شده در تلویزیون هم (بدون انکار دلالتهای اجتماعیِ اخلاقیات فردی)، باید اجتماعی باشد نه فردی. سالهاست آموزشهای مذهبی اخلاقی هم در تلویزیون رویکرد فردی دارد.
مساله بنده این است که افراد چرا این قدر قدرت مانور دارند؟ به طور مثال شوراهای اندیشهورزی در شبکهها تشکیل میشود که افراد طبق سیاستها و مصوبات و تصمیمات این شوراها حرکت کنند و اینقدر قدرت مانور نداشته باشند، اما اینها همه اموری فرمالیستی و دهان پر کن هستند
* منظور آموزشهای دینی است که غالباً به احکام و فقهیات شخصی منحصر و محدود شده است؟
بله. به «حق الله» منحصر شده است که کسی مخالف آن هم نیست. اما اتفاقاً خداوند حق الله را به شرط توبه و رجعت شخصی میبخشد. آنچه را خدا نمیبخشد «حقالناس» است. در حالی که شما اکنون در جامعه انواع و اقسام تضییع شدن حق مردم را میبینید. تبعیض، فساد و رانت و ناشایسته گماری را میبینید که همه اینها حقوقی است که دارد پایمال میشود. برنامههای تلویزیونی اگر هم به این مسائل اجتماعی بپردازد، جزئی است و حتی در مواردی، و به ویژه در گذشته به صورت پررنگتر، جناحی است. در حالی که این مسائل جناح بردار نیست.
* چقدر ممکن است تلویزیون به دلیل حضور مدیران یا برنامهسازان محافظه کار یا منفعت طلب به مسائل اساسیتر ورود نکند؟
اگر قواعد مشخصی وجود داشته باشد قدرت مانور شخصی افراد پایین میآید. مساله بنده این است که افراد چرا این قدر قدرت مانور دارند؟ به طور مثال شوراهای اندیشهورزی در شبکهها تشکیل میشود که افراد طبق سیاستها و مصوبات و تصمیمات این شوراها حرکت کنند و اینقدر قدرت مانور نداشته باشند، اما اینها همه اموری فرمالیستی و دهان پر کن هستند.
* ممکن است عملیاتی نشدن همان ایدههایی که گفتید به دلیل نفوذ افرادی باشد که نمیخواهند؟
این نفوذ بحث مهمی است که نباید آن را نادیده بگیرید. وقتی تفکیک سره از ناسره مشمول نظارت نمیشود، عدهای میتوانند مانورهای شخصی هم داشته باشند. وقتی شورای راهبردی واقعی و عمیق وجود ندارد، افراد خیلی راحت میتوانند نفوذ کنند. نفوذ فرهنگی و مادی داشته باشند. یعنی ابتدا با ظاهر و منش مقبول، خود را جا میاندازند و بعد سیاستهای خود را اعمال میکنند، من از این قبیل موارد، زیاد دیدهام.
* چه سیاستی را اعمال میکنند؟
سیاستهایی مغایر با روح و مضامین سیاستهای کلان و متناسب با رشد آگاهی و اندیشگی و مسئولیتهای اخلاقی فردی و اجتماعی، از قبیل آزادمنشی و صداقت، اعتماد و همبستگی و نوعدوستی، به ویژه در شرایط عادی و غیر بحرانی جامعه، که حساب شرایط بحرانی جداست.
عامل نفوذی، از سطحینگری و در شرایطی از بلندپروازی برخی مدیران سوءاستفاده و به تدریج جای پای خود را محکم میکند و بعد برنامههایی را تولید و بدون توجه به هشدارهای اولیه برخی افراد پخش میکند.
🔻🔻🔻بخش دوم گفت و گو🔻🔻🔻
ادعا هم دارد که بیشترین رجوع مردم به صداوسیماست پس این چه ایدهپردازیای بوده است که واقعیتها را به این شکل رقم زده است؟
* یعنی شما صداوسیما را نسبت به آنچه در واقعیت امروز جامعه وجود دارد، مسئول میدانید؟
ممکن است متولیان صداوسیما بگویند ما کار خود را کردهایم اما مردم راه خودشان را رفتهاند در حالی که اینطور نیست. اگر مردم راه خود را به غلط رفتهاند و اگر ایدههای غلطی داشتهاند که باعث شده چنین راهی بروند، باز هم باید پرسید صداوسیما در این ایدههای غلط نقش نداشته است؟ و اصلاً در اصلاح این ایدهها چه نقشی داشته است؟
این بحث بسیار اساسی است و عالمان علوم انسانی اعم از روحانی، روشنفکر، روانشناس، جامعه شناس و اقتصاددان و هرکسی که با ایده و تئوری سر و کار دارد نمیتواند بگوید مرا با واقعیتها کاری نیست و از آنها چشمپوشی کند. من شخصاً معتقدم صداوسیما حسب جایگاهی که برایش تعریف شده است نقش خود را به خوبی ایفا نکرده است. بالاخره عدهای امروز اندیشه غلطی را ترویج میکنند که باعث بهوجود آمدن واقعیتهای تلخی شده است. صداوسیما تا چه حدی با این ایدهها و اندیشههای غلط درافتاده است؟
به تعارض و تظاهر در تفکر حاکم بر صداوسیما با خروجی برنامهها و آثارش اشاره کردید و همچنین به اینکه واقعیت جامعه چیز دیگری است و صداوسیما ایدههای دیگری را نمایش میدهد. میتوانید در این زمینه مثال هم بزنید؟ چون تلویزیون ادعا دارد که به طور مثال تا به امروز در مسیر اخلاق و برنامهسازی انقلابی و فرهنگی حرکت کرده است و همچنان میکند.
اینکه اینها بعضاً کارهایی انجام میدهند تردیدی نیست. در این نکته که این کارها هم برای مخاطب انجام میشود نمیتوان شک کرد. بحث این است که آیا صداوسیما متناسب با گفتمان انقلاب اسلامی و نیازهای فرهنگی و اجتماعی مردم برنامهسازی میکند؟ این بحث ماست. به هر حال وقتی جامعه از مشکلات اجتماعی رنج میبرد، اخلاقیات آموزش داده شده در تلویزیون هم (بدون انکار دلالتهای اجتماعیِ اخلاقیات فردی)، باید اجتماعی باشد نه فردی. سالهاست آموزشهای مذهبی اخلاقی هم در تلویزیون رویکرد فردی دارد.
مساله بنده این است که افراد چرا این قدر قدرت مانور دارند؟ به طور مثال شوراهای اندیشهورزی در شبکهها تشکیل میشود که افراد طبق سیاستها و مصوبات و تصمیمات این شوراها حرکت کنند و اینقدر قدرت مانور نداشته باشند، اما اینها همه اموری فرمالیستی و دهان پر کن هستند
* منظور آموزشهای دینی است که غالباً به احکام و فقهیات شخصی منحصر و محدود شده است؟
بله. به «حق الله» منحصر شده است که کسی مخالف آن هم نیست. اما اتفاقاً خداوند حق الله را به شرط توبه و رجعت شخصی میبخشد. آنچه را خدا نمیبخشد «حقالناس» است. در حالی که شما اکنون در جامعه انواع و اقسام تضییع شدن حق مردم را میبینید. تبعیض، فساد و رانت و ناشایسته گماری را میبینید که همه اینها حقوقی است که دارد پایمال میشود. برنامههای تلویزیونی اگر هم به این مسائل اجتماعی بپردازد، جزئی است و حتی در مواردی، و به ویژه در گذشته به صورت پررنگتر، جناحی است. در حالی که این مسائل جناح بردار نیست.
* چقدر ممکن است تلویزیون به دلیل حضور مدیران یا برنامهسازان محافظه کار یا منفعت طلب به مسائل اساسیتر ورود نکند؟
اگر قواعد مشخصی وجود داشته باشد قدرت مانور شخصی افراد پایین میآید. مساله بنده این است که افراد چرا این قدر قدرت مانور دارند؟ به طور مثال شوراهای اندیشهورزی در شبکهها تشکیل میشود که افراد طبق سیاستها و مصوبات و تصمیمات این شوراها حرکت کنند و اینقدر قدرت مانور نداشته باشند، اما اینها همه اموری فرمالیستی و دهان پر کن هستند.
* ممکن است عملیاتی نشدن همان ایدههایی که گفتید به دلیل نفوذ افرادی باشد که نمیخواهند؟
این نفوذ بحث مهمی است که نباید آن را نادیده بگیرید. وقتی تفکیک سره از ناسره مشمول نظارت نمیشود، عدهای میتوانند مانورهای شخصی هم داشته باشند. وقتی شورای راهبردی واقعی و عمیق وجود ندارد، افراد خیلی راحت میتوانند نفوذ کنند. نفوذ فرهنگی و مادی داشته باشند. یعنی ابتدا با ظاهر و منش مقبول، خود را جا میاندازند و بعد سیاستهای خود را اعمال میکنند، من از این قبیل موارد، زیاد دیدهام.
* چه سیاستی را اعمال میکنند؟
سیاستهایی مغایر با روح و مضامین سیاستهای کلان و متناسب با رشد آگاهی و اندیشگی و مسئولیتهای اخلاقی فردی و اجتماعی، از قبیل آزادمنشی و صداقت، اعتماد و همبستگی و نوعدوستی، به ویژه در شرایط عادی و غیر بحرانی جامعه، که حساب شرایط بحرانی جداست.
عامل نفوذی، از سطحینگری و در شرایطی از بلندپروازی برخی مدیران سوءاستفاده و به تدریج جای پای خود را محکم میکند و بعد برنامههایی را تولید و بدون توجه به هشدارهای اولیه برخی افراد پخش میکند.
Telegram
دکتر ابوالحسن صادقی جهانی
⭕️ عماد افروغ جامعهشناس و استاد دانشگاه ضمن تبیین تأثیر عملکرد رسانه ملی در چهار دهه گذشته بر واقعیتهای تلخ جامعه امروز، بر لزوم #بازنگری در #سیاست_های کلان صداوسیما تأکید کرد!!
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
https://t.iss.one/sadeghijahani/2974
🔻🔻🔻بخش سوم گفت و گو🔻🔻🔻
یعنی ابتدا با ظاهر و پس از آشکار شدن منویات پنهانی این دسته از افراد و اعتراضات دیگران، مجبور به قطع برنامه میشوند
* ورود چنین افرادی به صداوسیما راحت است؟
تا حدی آسان است چون این مدل در سازمانهایی که قرار است اصول و ارزشها را با مانورهای شخصی و بعضاً بلندپروازانه مدیران، جا بیندازند جواب میدهد. طرف ابتدا ظاهر انقلابی و بدون توجه به لایههای حکیمانه و زیرین انقلاب و همسو با سلایق مدیران، به خود میگیرد و بهتدریج نفوذ کرده و طرح خود را پیاده میسازد. در واقع، از سطحینگری و در شرایطی از بلندپروازی برخی مدیران سوءاستفاده و به تدریج جای پای خود را محکم میکند و بعد برنامههایی را تولید و بدون توجه به هشدارهای اولیه برخی افراد پخش میکند. پس از آشکار شدن منویات پنهانی این دسته از افراد و اعتراضات دیگران، مجبور به قطع برنامه میشوند. اگر بر صدا و سیما مغز متفکر و استراتژیست و به روز و در چارچوب آرمانهای انقلاب اسلامی و به طور خاص شعارهای آزادی، عدالت و اخلاق و معنویت حاکم بود، شاهد این گونه برنامهها و مانورهای شخصی نمیبودیم.
یک عده متظاهر و عدهای متعصب، جاهل و خشک مغز هستند. افراد متظاهر از دسته دوم بدتر هستند، چون به دلیل پنهان کردن
به رغم اینکه انقلاب برای ما ارزشمند است اما توجیهی برای ریا و حفظ ظاهر نمیشود. ما باید کسی را وارد کار کنیم که اولاً آگاه به لایهمندی پدیده انقلاب باشد، ثانیاً به گفتهاش باور داشته باشد. وقتی دم از انقلاب و مردم و دین میزند به آنها باور و عمل متناظر داشته باشد. مردم متوجه ایفای نقش متظاهرانه میشوند. برای مثال، طرف با پراید به مجلس شورای اسلامی میآمد اما در خیابانی او را با بنز آخرین مدل دیدند. بالاخره که آشکار میشود، پس اگر با همان بنز و البته مشروع خود بیاید بهتر نیست؟
در اینجا فضایی را برای پرسشی کلیدی باز میکنم، کدام بهتر است نفاق یا صداقت؟ و یا شاید نفاق و صداقت گره خورده با حرص؟ پاسخ بنده این است که به هر حال، ساده زیستی و به تعبیر حضرت امیر (ع) قناعت، گره خورده با کسب روزی حلال و بینیازی و حد کفاف و پرهیز از دنیا برای دنیا و دنیا را برای آخرت خواستن، در مرتبه اول ارزش قرار دارد. اما اگر قرار بر انتخاب بین نفاق و ریا و صداقت و صراحت حریصانه در استفاده از مواهب دنیوی باشد کدام قبیح تر است؟
زندگی روزمره، نوعاً عرصه تأثیر و تأثر است نه باید و نباید. ما مدام بایدها و نبایدها را در تریبون رسمی تلویزیون تبلیغ میکنیم، در حالی که خبر نداریم مخاطب با چه مشکلاتی درگیر است. به طور مثال دائم میگوئید به فکر آخرتت باش و ایمان داشته باش. در حالی که مردم میگویند من به نان شبم محتاجم. در واقع او مشکلی با این ارزشها ندارد، در این ارزشها مشترک است اما دردش چیز دیگری است
دنیا را برای دنیا خواستن و بهره مند شدن از روشهای نامشروع، از جمله ریا، برای تنعمات دنیوی و یا دنیا را برای دنیا خواستن و متنعم شدن از مواهب دنیوی بدون استفاده از روشهای نامشروع، ولو در قالب حرص؟ به هر حال، کدام کم ارزش تر است، تظاهر ریاکارانه و تمسک صوری به ارزشها برای بهرهمندی از دنیا یا صداقت و تلاش برای بهرهمندی از دنیا؟ در افراطیترین شکل، نفاق یا حرص؟ در اولی پای کلاه برداری و تضییع حقوق اجتماعی در میان است و در دومی پای ضرر به نفس در میان است که با اخذ سیاستهای صحیح و رفاهی اجتماعی و مالیات و غیره قابل کنترل و تعدیل است. به هر حال، اگر بخواهیم به اسم حفظ ظاهر، ریا را گسترش دهیم بداخلاقی بدتری را توسعه دادهایم و باعث نفوذ افکار بدتری شدهایم.
* گفتید صداوسیما چندان به واقعیت جامعه کاری ندارد. از نگاه شما چگونه میتوان این واقعیت را در برنامهسازیها دخالت داد؟
همان ابتدا گفتم صداوسیما تئوری به روزی ندارد. در بهترین حالت بایدها و نبایدهایی دارد که اتفاقاً مساله مردم نیست. زندگی روزمرهشان به گونهای است که آن باید و نبایدها در زندگیشان ورود و دخالتی ندارد، چون غالباً با آن مسألهای ندارند. زندگی روزمره، نوعاً عرصه تأثیر و تأثر است نه باید و نباید. ما مدام بایدها و نبایدها را در تریبون رسمی تلویزیون تبلیغ میکنیم، در حالی که خبر نداریم مخاطب با چه مشکلاتی درگیر است. به طور مثال دائم میگوئید به فکر آخرتت باش و ایمان داشته باش.
🔻🔻🔻بخش سوم گفت و گو🔻🔻🔻
یعنی ابتدا با ظاهر و پس از آشکار شدن منویات پنهانی این دسته از افراد و اعتراضات دیگران، مجبور به قطع برنامه میشوند
* ورود چنین افرادی به صداوسیما راحت است؟
تا حدی آسان است چون این مدل در سازمانهایی که قرار است اصول و ارزشها را با مانورهای شخصی و بعضاً بلندپروازانه مدیران، جا بیندازند جواب میدهد. طرف ابتدا ظاهر انقلابی و بدون توجه به لایههای حکیمانه و زیرین انقلاب و همسو با سلایق مدیران، به خود میگیرد و بهتدریج نفوذ کرده و طرح خود را پیاده میسازد. در واقع، از سطحینگری و در شرایطی از بلندپروازی برخی مدیران سوءاستفاده و به تدریج جای پای خود را محکم میکند و بعد برنامههایی را تولید و بدون توجه به هشدارهای اولیه برخی افراد پخش میکند. پس از آشکار شدن منویات پنهانی این دسته از افراد و اعتراضات دیگران، مجبور به قطع برنامه میشوند. اگر بر صدا و سیما مغز متفکر و استراتژیست و به روز و در چارچوب آرمانهای انقلاب اسلامی و به طور خاص شعارهای آزادی، عدالت و اخلاق و معنویت حاکم بود، شاهد این گونه برنامهها و مانورهای شخصی نمیبودیم.
یک عده متظاهر و عدهای متعصب، جاهل و خشک مغز هستند. افراد متظاهر از دسته دوم بدتر هستند، چون به دلیل پنهان کردن
به رغم اینکه انقلاب برای ما ارزشمند است اما توجیهی برای ریا و حفظ ظاهر نمیشود. ما باید کسی را وارد کار کنیم که اولاً آگاه به لایهمندی پدیده انقلاب باشد، ثانیاً به گفتهاش باور داشته باشد. وقتی دم از انقلاب و مردم و دین میزند به آنها باور و عمل متناظر داشته باشد. مردم متوجه ایفای نقش متظاهرانه میشوند. برای مثال، طرف با پراید به مجلس شورای اسلامی میآمد اما در خیابانی او را با بنز آخرین مدل دیدند. بالاخره که آشکار میشود، پس اگر با همان بنز و البته مشروع خود بیاید بهتر نیست؟
در اینجا فضایی را برای پرسشی کلیدی باز میکنم، کدام بهتر است نفاق یا صداقت؟ و یا شاید نفاق و صداقت گره خورده با حرص؟ پاسخ بنده این است که به هر حال، ساده زیستی و به تعبیر حضرت امیر (ع) قناعت، گره خورده با کسب روزی حلال و بینیازی و حد کفاف و پرهیز از دنیا برای دنیا و دنیا را برای آخرت خواستن، در مرتبه اول ارزش قرار دارد. اما اگر قرار بر انتخاب بین نفاق و ریا و صداقت و صراحت حریصانه در استفاده از مواهب دنیوی باشد کدام قبیح تر است؟
زندگی روزمره، نوعاً عرصه تأثیر و تأثر است نه باید و نباید. ما مدام بایدها و نبایدها را در تریبون رسمی تلویزیون تبلیغ میکنیم، در حالی که خبر نداریم مخاطب با چه مشکلاتی درگیر است. به طور مثال دائم میگوئید به فکر آخرتت باش و ایمان داشته باش. در حالی که مردم میگویند من به نان شبم محتاجم. در واقع او مشکلی با این ارزشها ندارد، در این ارزشها مشترک است اما دردش چیز دیگری است
دنیا را برای دنیا خواستن و بهره مند شدن از روشهای نامشروع، از جمله ریا، برای تنعمات دنیوی و یا دنیا را برای دنیا خواستن و متنعم شدن از مواهب دنیوی بدون استفاده از روشهای نامشروع، ولو در قالب حرص؟ به هر حال، کدام کم ارزش تر است، تظاهر ریاکارانه و تمسک صوری به ارزشها برای بهرهمندی از دنیا یا صداقت و تلاش برای بهرهمندی از دنیا؟ در افراطیترین شکل، نفاق یا حرص؟ در اولی پای کلاه برداری و تضییع حقوق اجتماعی در میان است و در دومی پای ضرر به نفس در میان است که با اخذ سیاستهای صحیح و رفاهی اجتماعی و مالیات و غیره قابل کنترل و تعدیل است. به هر حال، اگر بخواهیم به اسم حفظ ظاهر، ریا را گسترش دهیم بداخلاقی بدتری را توسعه دادهایم و باعث نفوذ افکار بدتری شدهایم.
* گفتید صداوسیما چندان به واقعیت جامعه کاری ندارد. از نگاه شما چگونه میتوان این واقعیت را در برنامهسازیها دخالت داد؟
همان ابتدا گفتم صداوسیما تئوری به روزی ندارد. در بهترین حالت بایدها و نبایدهایی دارد که اتفاقاً مساله مردم نیست. زندگی روزمرهشان به گونهای است که آن باید و نبایدها در زندگیشان ورود و دخالتی ندارد، چون غالباً با آن مسألهای ندارند. زندگی روزمره، نوعاً عرصه تأثیر و تأثر است نه باید و نباید. ما مدام بایدها و نبایدها را در تریبون رسمی تلویزیون تبلیغ میکنیم، در حالی که خبر نداریم مخاطب با چه مشکلاتی درگیر است. به طور مثال دائم میگوئید به فکر آخرتت باش و ایمان داشته باش.
Telegram
دکتر ابوالحسن صادقی جهانی
⭕️ عماد افروغ جامعهشناس و استاد دانشگاه ضمن تبیین تأثیر عملکرد رسانه ملی در چهار دهه گذشته بر واقعیتهای تلخ جامعه امروز، بر لزوم #بازنگری در #سیاست_های کلان صداوسیما تأکید کرد!!
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
https://t.iss.one/sadeghijahani/2974
اینها ارزشها و بایدهایی است که در بهترین حالت صداوسیما ترویج میکند. در حالی که مردم میگویند باید بدن و جان و نفسی باشد که به فکر آخرت باشد و ایمان داشته باشد، من به نان شبم محتاجم. در واقع او مشکلی با این ارزشها ندارد، در این ارزشها مشترک است اما دردش چیز دیگری است. درد او بیکاری، نفاق و تظاهر است. دردش رانت خواری است. درد او درد اخلاق فردی نیست بلکه درد اخلاق اجتماعی است. درد او درد تبعیض است و اینکه چه فسادهای اجتماعی رواج دارد در حالی که صداوسیما از اخلاق اجتماعی نمیگوید. صداوسیما بیشتر از اخلاق فردی میگوید در حالی که فرد اینها را قبول دارد.
صداوسیما برخلاف ادعاها و های وهویی که دارد، متوجه این معانی نیست. ممکن است هر از گاهی هم برنامه خوبی ساخته شود ممکن است اتفاقی بیفتد و سازمان صداوسیما هم نمایش دهد. به طور مثال اتفاقی در نوع دوستی ایرانیان رخ دهد و تلویزیون این را نمایش دهد، اما این امر در راستای یک تفکر نظام مند با توجه به ملزومات آن نیست.
ما دیدهایم که صداوسیما در شرایط عادی، خودش هم در بداخلاقیها نقش داشته است. از لاپوشانی و منعکس نکردن قضایا تا نمایش تصاویری که خلاف تجربه زیسته مردم است. درهای صداوسیما به روی افکار دیگر بسته است و انگار منتظر حادثهای است تا درها را باز کند. در حالی که در روز حادثه، شاه هم درها را باز کرد، شاه هم توبه کرد! نوع نگاه سازمان صداوسیما متناسب با انقلاب اسلامی و هویت فرهنگی و تاریخی و نیازهای ما نیست. شما اصلاً ثابت کنید اینها برنامه و سیاستگذاری دارند. ممکن است در دفترچههایی این سیاستگذاریهای را داشته باشند اما فقط روی کاغذ است. بحث ما نحوه عملیاتی شدن و به روز شدن این سندهاست.
ما در مجلس هفتم پیشنهاد تشکیل شورایی در رأس صدا و سیما، متشکل از نظریهپردازان و استراتژیستهای فرهنگی و سیاست گذاران فرهنگی و … را با انتخاب رهبری دادیم که راهبردهای کلان و به روز و مساله مند صداوسیما را مشخص کنند تا کار از حالت فردی خارج شود اما مسئولان وقت صداوسیما مخالفت کردند چون حس کردند دستشان بسته میشود
* آیا هیچگاه سازمان صداوسیما در قالب مشورت با مشاوران و متخصصان از جمله جامعهشناس، متفکر علوم انسانی، روحانیان و… این ایدهها و اصول را تدوین نکرده است؟
سوال خوبی است. در چندین مقطع از بنده نوعی بهعنوان عضو شورای اندیشهورزی یکی از شبکهها دعوت شد. یکی دو جلسه، و در دوره جدید فقط یک جلسه، از این شوراها برگزار شد اما چقدر به حرف ما گوش دادند؟ انگار ما ابزار توجیه یک سری سیاستها شدهایم.
به طور مثال در یکی از شوراها ما گفتیم فلان برنامه درست نیست اما مقاومت کردند و حتی به نوعی به بنده توهین کردند گویی مساله من شخصی بود و کار به جایی کشید که خودشان برنامه را تعطیل کردند. ما هم البته میدانیم این شوراها کارایی ندارد اما شاید هنوز امید داریم که اتفاقی بیفتد.
وقتی در جایی از ما دعوت میکنند، شرکت میکنیم چون هنوز امیدواریم. میگوئیم از ما دعوت شده است و حسب وظیفه اجتماعی باید برویم. خب لااقل حرفهای ما را بشنوند اما نه رد میکنند و نه میپذیرند. در یکی از همین جلسات به جای استدلال بر سر غلط بودن یا درست بودن یک موضوع گفتند ما به گفتمان فلان فرد، غیر امام راحل و رهبری، در سیما توجه داریم. من گفتم از کی تا حالا یک فرد در سیما گفتمان ساز شده است؟ این مضحک است که یک فرد ولو با سمتی رسمی اینگونه تأثیر داشته باشد.
* یکی از مشکلات صداوسیما این است که به نظر میرسد رویکردهایش وابسته به مدیران است و به همین دلیل است که خیلی وقتها سلیقه یک فرد معیار تصمیمگیریهای کلان و به قول شما گفتمان ساز میشود.
ما در مجلس هفتم پیشنهاد تشکیل شورایی در رأس صدا و سیما، متشکل از نظریهپردازان و استراتژیستهای فرهنگی و سیاست گذاران فرهنگی و … را با انتخاب رهبری دادیم که راهبردهای کلان و به روز و مساله مند صداوسیما را مشخص کنند تا کار از حالت فردی خارج شود. این شورا قرار بود در اتخاذ راهبردها و نظارت بر حسن اجرای آنها نقش آفرین باشد. ما این را مطرح کردیم، اما مسئولان وقت صداوسیما مخالفت کردند چون حس کردند دستشان بسته میشود. ما اکنون هیچ نظارتی نداریم منظورم نظارتهای اجرایی نیست منظور نظارتهای کلان و راهبردی است. اگر هم شوراهای اندیشهورزی راه اندازی کردند تأثیرگذار نیستند و فقط اسم افراد را در دهانها انداختند.
صداوسیما باید بداند مادامی که بر اساس قانون اساسی عمل میکند، باید شورای راهبردی به روز و نظارت فعال داشته باشد. فکر میکنند وقتی میگوئیم نظارت، یعنی ایجاد مانع منفی و بازدارنده، اما اینگونه نیست، نظارت ابزاری مناسب برای ضمانت بخشیدن به سیاستهای صحیح و مانعی است برای رفتارهای شخصی و خارج از قاعده مصوب. متأسفانه صداوسیما علاوه بر اینها اسیر نفوذ و تظاهر و ریا هم شده است
اینها ارزشها و بایدهایی است که در بهترین حالت صداوسیما ترویج میکند. در حالی که مردم میگویند باید بدن و جان و نفسی باشد که به فکر آخرت باشد و ایمان داشته باشد، من به نان شبم محتاجم. در واقع او مشکلی با این ارزشها ندارد، در این ارزشها مشترک است اما دردش چیز دیگری است. درد او بیکاری، نفاق و تظاهر است. دردش رانت خواری است. درد او درد اخلاق فردی نیست بلکه درد اخلاق اجتماعی است. درد او درد تبعیض است و اینکه چه فسادهای اجتماعی رواج دارد در حالی که صداوسیما از اخلاق اجتماعی نمیگوید. صداوسیما بیشتر از اخلاق فردی میگوید در حالی که فرد اینها را قبول دارد.
صداوسیما برخلاف ادعاها و های وهویی که دارد، متوجه این معانی نیست. ممکن است هر از گاهی هم برنامه خوبی ساخته شود ممکن است اتفاقی بیفتد و سازمان صداوسیما هم نمایش دهد. به طور مثال اتفاقی در نوع دوستی ایرانیان رخ دهد و تلویزیون این را نمایش دهد، اما این امر در راستای یک تفکر نظام مند با توجه به ملزومات آن نیست.
ما دیدهایم که صداوسیما در شرایط عادی، خودش هم در بداخلاقیها نقش داشته است. از لاپوشانی و منعکس نکردن قضایا تا نمایش تصاویری که خلاف تجربه زیسته مردم است. درهای صداوسیما به روی افکار دیگر بسته است و انگار منتظر حادثهای است تا درها را باز کند. در حالی که در روز حادثه، شاه هم درها را باز کرد، شاه هم توبه کرد! نوع نگاه سازمان صداوسیما متناسب با انقلاب اسلامی و هویت فرهنگی و تاریخی و نیازهای ما نیست. شما اصلاً ثابت کنید اینها برنامه و سیاستگذاری دارند. ممکن است در دفترچههایی این سیاستگذاریهای را داشته باشند اما فقط روی کاغذ است. بحث ما نحوه عملیاتی شدن و به روز شدن این سندهاست.
ما در مجلس هفتم پیشنهاد تشکیل شورایی در رأس صدا و سیما، متشکل از نظریهپردازان و استراتژیستهای فرهنگی و سیاست گذاران فرهنگی و … را با انتخاب رهبری دادیم که راهبردهای کلان و به روز و مساله مند صداوسیما را مشخص کنند تا کار از حالت فردی خارج شود اما مسئولان وقت صداوسیما مخالفت کردند چون حس کردند دستشان بسته میشود
* آیا هیچگاه سازمان صداوسیما در قالب مشورت با مشاوران و متخصصان از جمله جامعهشناس، متفکر علوم انسانی، روحانیان و… این ایدهها و اصول را تدوین نکرده است؟
سوال خوبی است. در چندین مقطع از بنده نوعی بهعنوان عضو شورای اندیشهورزی یکی از شبکهها دعوت شد. یکی دو جلسه، و در دوره جدید فقط یک جلسه، از این شوراها برگزار شد اما چقدر به حرف ما گوش دادند؟ انگار ما ابزار توجیه یک سری سیاستها شدهایم.
به طور مثال در یکی از شوراها ما گفتیم فلان برنامه درست نیست اما مقاومت کردند و حتی به نوعی به بنده توهین کردند گویی مساله من شخصی بود و کار به جایی کشید که خودشان برنامه را تعطیل کردند. ما هم البته میدانیم این شوراها کارایی ندارد اما شاید هنوز امید داریم که اتفاقی بیفتد.
وقتی در جایی از ما دعوت میکنند، شرکت میکنیم چون هنوز امیدواریم. میگوئیم از ما دعوت شده است و حسب وظیفه اجتماعی باید برویم. خب لااقل حرفهای ما را بشنوند اما نه رد میکنند و نه میپذیرند. در یکی از همین جلسات به جای استدلال بر سر غلط بودن یا درست بودن یک موضوع گفتند ما به گفتمان فلان فرد، غیر امام راحل و رهبری، در سیما توجه داریم. من گفتم از کی تا حالا یک فرد در سیما گفتمان ساز شده است؟ این مضحک است که یک فرد ولو با سمتی رسمی اینگونه تأثیر داشته باشد.
* یکی از مشکلات صداوسیما این است که به نظر میرسد رویکردهایش وابسته به مدیران است و به همین دلیل است که خیلی وقتها سلیقه یک فرد معیار تصمیمگیریهای کلان و به قول شما گفتمان ساز میشود.
ما در مجلس هفتم پیشنهاد تشکیل شورایی در رأس صدا و سیما، متشکل از نظریهپردازان و استراتژیستهای فرهنگی و سیاست گذاران فرهنگی و … را با انتخاب رهبری دادیم که راهبردهای کلان و به روز و مساله مند صداوسیما را مشخص کنند تا کار از حالت فردی خارج شود. این شورا قرار بود در اتخاذ راهبردها و نظارت بر حسن اجرای آنها نقش آفرین باشد. ما این را مطرح کردیم، اما مسئولان وقت صداوسیما مخالفت کردند چون حس کردند دستشان بسته میشود. ما اکنون هیچ نظارتی نداریم منظورم نظارتهای اجرایی نیست منظور نظارتهای کلان و راهبردی است. اگر هم شوراهای اندیشهورزی راه اندازی کردند تأثیرگذار نیستند و فقط اسم افراد را در دهانها انداختند.
صداوسیما باید بداند مادامی که بر اساس قانون اساسی عمل میکند، باید شورای راهبردی به روز و نظارت فعال داشته باشد. فکر میکنند وقتی میگوئیم نظارت، یعنی ایجاد مانع منفی و بازدارنده، اما اینگونه نیست، نظارت ابزاری مناسب برای ضمانت بخشیدن به سیاستهای صحیح و مانعی است برای رفتارهای شخصی و خارج از قاعده مصوب. متأسفانه صداوسیما علاوه بر اینها اسیر نفوذ و تظاهر و ریا هم شده است
Telegram
دکتر ابوالحسن صادقی جهانی
⭕️ عماد افروغ جامعهشناس و استاد دانشگاه ضمن تبیین تأثیر عملکرد رسانه ملی در چهار دهه گذشته بر واقعیتهای تلخ جامعه امروز، بر لزوم #بازنگری در #سیاست_های کلان صداوسیما تأکید کرد!!
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
⭕️ عماد افروغ در گفتگو با خبرگزاری مهر تبیین کرد؛
نسبت صداوسیما با واقعیتهای…
#معلم_ماهر یا #قاضی_عادل
⭕️ در سريال معلم دهكده؛ نامزد معلم ازش ميپرسه شما كه قاضی بوديد چرا رها كرديد و معلم شديد؟
⭕️ ايشون جواب ميدن:
چون وقتی به مراجعينم و مجرمينی كه پيش من می آمدند دقيق می شدم
می ديدم كه اونها كسانی هستند كه یا آموزش نديده اند
و يا آموزشی که دیده اند درست نبوده و به خودم گفتم: به جای پرداختن به #شاخ و #برگ بايد به #اصلاح #ریشه بپردازیم.
و ما چقدر به معلم #دانا بیش از قاضی #عادل نیازمندیم.
🔻 ارسالی از جناب آقای حمزه لو
https://t.iss.one/sadeghijahani
⭕️ در سريال معلم دهكده؛ نامزد معلم ازش ميپرسه شما كه قاضی بوديد چرا رها كرديد و معلم شديد؟
⭕️ ايشون جواب ميدن:
چون وقتی به مراجعينم و مجرمينی كه پيش من می آمدند دقيق می شدم
می ديدم كه اونها كسانی هستند كه یا آموزش نديده اند
و يا آموزشی که دیده اند درست نبوده و به خودم گفتم: به جای پرداختن به #شاخ و #برگ بايد به #اصلاح #ریشه بپردازیم.
و ما چقدر به معلم #دانا بیش از قاضی #عادل نیازمندیم.
🔻 ارسالی از جناب آقای حمزه لو
https://t.iss.one/sadeghijahani
#شوخی_جدی
🔰 جریمه نزدن ماسک اگر جدی شود! پولش دست متولیان مزه می کنه! آن موقعه #ریشه کنی کرونایی محاله😂😳
https://t.iss.one/sadeghijahani
🔰 جریمه نزدن ماسک اگر جدی شود! پولش دست متولیان مزه می کنه! آن موقعه #ریشه کنی کرونایی محاله😂😳
https://t.iss.one/sadeghijahani
🔰 #حقوقهای_باورنکردنی!!
♻️ بیشترین حقوق را کارمندان کدام شرکتهای دولتی میگیرند؟
🔰 ملاحظات
♻️ دستگاه های نظارتی باید برای جامعه و کارکنان نهادها و سازمان های دولتی روشن کنند؛ #ریشه این اقدامات #نابرابرساز ( بخوانید تبعیض ) در کجا است؟
♻️ #پاسخگو بودن و ارزش و اهمیت کار نهادهای نظارتی اینجا معلوم می شود؛ دیوان محاسباتی که مدیران و کارکنانش بالاترین دریافتی ها را دارد؛ به نظر شما می تواند از حقوق طبقات #فرو_کاست دفاع و حمایت کند! به نظر من بعید به نظر می رسد!!/ د. ابوالحسن صادقی جهانی
https://t.iss.one/sadeghijahani
♻️ بیشترین حقوق را کارمندان کدام شرکتهای دولتی میگیرند؟
🔰 ملاحظات
♻️ دستگاه های نظارتی باید برای جامعه و کارکنان نهادها و سازمان های دولتی روشن کنند؛ #ریشه این اقدامات #نابرابرساز ( بخوانید تبعیض ) در کجا است؟
♻️ #پاسخگو بودن و ارزش و اهمیت کار نهادهای نظارتی اینجا معلوم می شود؛ دیوان محاسباتی که مدیران و کارکنانش بالاترین دریافتی ها را دارد؛ به نظر شما می تواند از حقوق طبقات #فرو_کاست دفاع و حمایت کند! به نظر من بعید به نظر می رسد!!/ د. ابوالحسن صادقی جهانی
https://t.iss.one/sadeghijahani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰 #نابرابرسازها
♻️ مورد #توجه_بودن و #رسیدگی و #مراقبت_ویژه در ماجرای گرفتن کرونا از سوی افراد خاص خاص
⭕️ ملاحظه
#ریشه_های_تبعیض_را_در_رغبت_ویژه_خواری_مسئولان_جستجو_کرد.
https://t.iss.one/sadeghijahani
♻️ مورد #توجه_بودن و #رسیدگی و #مراقبت_ویژه در ماجرای گرفتن کرونا از سوی افراد خاص خاص
⭕️ ملاحظه
#ریشه_های_تبعیض_را_در_رغبت_ویژه_خواری_مسئولان_جستجو_کرد.
https://t.iss.one/sadeghijahani
🔰 نابرابرسازهای #ناموجه که #ریشه #انگیزه_ها را در سایر سازمان ها و دستگاه ها می خشکاند!!
♻️ پرداخت ۳۴۸ میلیون تومان علی الحساب به یک قنادی برای خرید شرینی شب عید غدیر پرسنل همراه اول
♻️ پرداخت ۱۲۶ میلیون تومان به شرکت چوبت جهت خرید هدایا برای پرسنل همراه اول فقط لطفا به جای کلمه عید غدیر ، از اعیاد دیگر مثل کریسمس استفاده کنید .
#شفافیت
#صدا_و_سیما
#رفاه_داریم_تا_رفاه
https://t.iss.one/sadeghijahani
♻️ پرداخت ۳۴۸ میلیون تومان علی الحساب به یک قنادی برای خرید شرینی شب عید غدیر پرسنل همراه اول
♻️ پرداخت ۱۲۶ میلیون تومان به شرکت چوبت جهت خرید هدایا برای پرسنل همراه اول فقط لطفا به جای کلمه عید غدیر ، از اعیاد دیگر مثل کریسمس استفاده کنید .
#شفافیت
#صدا_و_سیما
#رفاه_داریم_تا_رفاه
https://t.iss.one/sadeghijahani
🔰 #فرصت_های #سازمانی و #رسانه_ای پیش روی آقای جبلی
✍ د. ابوالحسن صادقی جهانی
♻️ هر رئیسی که در #مسند ریاست سازمان صدا و سیما نشسته، با دو سرمایه مواجه بوده است:
۱ . سرمایه منطق کار
۲. کاریزمایی که داشته
♻️ ریاست سازمان، هر وقت یکی یا هر دو این سرمایه را از دست داده است، از سیستم #حذف شده است. و اگر کسی بوده که هر دو آن ها را به سلامت حفظ کرده و ارتقاء بخشیده است؛ حتی با #اتمام دوره ریاست کماکان مورد توجه همکاران در سازمان بوده و به عنوان سرمایه سازمانی #باقی مانده است.
♻️ این دو سرمایه در #یکسال اول دوره مدیریت رئیس یعنی زمانی #طلایی برای رئیس تازه وارد جلوه می کند.
♻️ این دو سرمایه نشان دهنده موقعیت و وضعیت رئیس می باشد.
الف_ سرمایه اول یعنی #منطق_کار با شبکه ای از سیاست های سازمانی و رسانه ای ایشان
البته #انتخاب_ها و #انتصابات معلوم کننده این سرمایه خواهد بود.
ب_ سرمایه دوم #کاریزماتیک رئیس که با شخصیت، روش، منش و گفتار همراه با عمل و اخلاق علمی و عملی ایشان به همراه #التزام به تعهدات خود را نشان خواهد داد.
♻️ دفتر، اطرافیان، معاونان، مشاوران و مدیران حلقه اول ایشان بسیار در حفظ ،ارتقاء یا تاراج این دو سرمایه مهم و نقش اساسی ایفا می کنند.
♻️ رئیس جدید باید مراقبت کند تا از آفت مدیرانی #متبختر اخلاق گریز و ناپاسخگو که منتج به غلبه روحیه تملق گو #هایبو_کرات و آهسته بیا آهسته برو و منفعت گرای غیر معقول که آلودگی های علمی و مقاله پرکنی توسط دیگران برای مدیران از جمله آن ها بوده، هست و خواهد بود، #دوری و #فاصله بگیرد.
♻️ بسیار امید دارم تا روزی #تعارفات بی ثمر فرو بریزد و #ثبات مدیریتی و #حفظ مدیران دانا، دانشمند و توانمند که دغدغه اول و اصلی آنان تعالی رسانه، سلامت زایی و فسادستیزی سازمانی است، در سازمان #ریشه دوانده، #نهادینه شده و #ماندگار شوند.
♻️ نگران آن هستم که فضای عمومی به گونه ای پیش برود تا در شرایط پیش رو افراد کم تاثیر و عاری از کوله بار علم و تجربه #جایگزین مدیران پیش گفت شوند ، و جای آن ها را به واسطه شعار #جوانگرایی ( جوانگرایی معادل تحول خواهی و قانع نبودن به وضع موجود تعبیر و تفسیر شود) بگیرند.
♻️ پیشنهاد می کنم تا از کسانی که همه عمر، توان و ظرفیت خود را صرف یادگرفتن و تجربه اندوختن کرده اند، و برای اعتلای نظام رسانه ای و ایجاد دانش سازمانی موثر بوده اند؛ در راستای تعالی سازمانی در مدیریت های عالی سازمان از سوی رئیس سازمان به کار گرفته شوند.
♻️ نکته اینجاست که جوانگرایی یعنی ممزوج کردن ذهن پویا، نوآور، خلاق با تجربه اندوخته در #بوته_عمل.
♻️ سازمان صدا و سیما از نظر نگارنده این یاد داشت، جزء #غنی_ترین منابع مدیریتی با افرادی تحصیل کرده و تربیت شده کشور هستند.
بایستی در حفظ، ارتقا و آموزش آنان کوشید، و آنان را محافظت و مراقبت نمود.
♻️ با اطلاع عرض می کنم، برخی ها در مراکز استان ها با اغراض سیاسی و با هدف #تزلزل مدیریتی در مدیران مستقر و پیگیری جایگزین کردن نیروهای خود اقدام به تخریب، تضعیف و چند صدایی می کنند. اگر چه جابجایی، ارتقاء مدیریتی در همه سازمان امری لازم و پسندیده ای است، اما اگر قرار بر هوچیگری، هیاهو و غوغاسالاری بدون مطالعه کافی و بررسی همه جوانب و شناخت پشت پرده رفتارها صورت بپذیرد، می تواند اقتدار سازمانی را با چالش روبرو ساخته و آبروی مدیران مستقر را خدشه دار سازد.
https://t.iss.one/sadeghijahani
✍ د. ابوالحسن صادقی جهانی
♻️ هر رئیسی که در #مسند ریاست سازمان صدا و سیما نشسته، با دو سرمایه مواجه بوده است:
۱ . سرمایه منطق کار
۲. کاریزمایی که داشته
♻️ ریاست سازمان، هر وقت یکی یا هر دو این سرمایه را از دست داده است، از سیستم #حذف شده است. و اگر کسی بوده که هر دو آن ها را به سلامت حفظ کرده و ارتقاء بخشیده است؛ حتی با #اتمام دوره ریاست کماکان مورد توجه همکاران در سازمان بوده و به عنوان سرمایه سازمانی #باقی مانده است.
♻️ این دو سرمایه در #یکسال اول دوره مدیریت رئیس یعنی زمانی #طلایی برای رئیس تازه وارد جلوه می کند.
♻️ این دو سرمایه نشان دهنده موقعیت و وضعیت رئیس می باشد.
الف_ سرمایه اول یعنی #منطق_کار با شبکه ای از سیاست های سازمانی و رسانه ای ایشان
البته #انتخاب_ها و #انتصابات معلوم کننده این سرمایه خواهد بود.
ب_ سرمایه دوم #کاریزماتیک رئیس که با شخصیت، روش، منش و گفتار همراه با عمل و اخلاق علمی و عملی ایشان به همراه #التزام به تعهدات خود را نشان خواهد داد.
♻️ دفتر، اطرافیان، معاونان، مشاوران و مدیران حلقه اول ایشان بسیار در حفظ ،ارتقاء یا تاراج این دو سرمایه مهم و نقش اساسی ایفا می کنند.
♻️ رئیس جدید باید مراقبت کند تا از آفت مدیرانی #متبختر اخلاق گریز و ناپاسخگو که منتج به غلبه روحیه تملق گو #هایبو_کرات و آهسته بیا آهسته برو و منفعت گرای غیر معقول که آلودگی های علمی و مقاله پرکنی توسط دیگران برای مدیران از جمله آن ها بوده، هست و خواهد بود، #دوری و #فاصله بگیرد.
♻️ بسیار امید دارم تا روزی #تعارفات بی ثمر فرو بریزد و #ثبات مدیریتی و #حفظ مدیران دانا، دانشمند و توانمند که دغدغه اول و اصلی آنان تعالی رسانه، سلامت زایی و فسادستیزی سازمانی است، در سازمان #ریشه دوانده، #نهادینه شده و #ماندگار شوند.
♻️ نگران آن هستم که فضای عمومی به گونه ای پیش برود تا در شرایط پیش رو افراد کم تاثیر و عاری از کوله بار علم و تجربه #جایگزین مدیران پیش گفت شوند ، و جای آن ها را به واسطه شعار #جوانگرایی ( جوانگرایی معادل تحول خواهی و قانع نبودن به وضع موجود تعبیر و تفسیر شود) بگیرند.
♻️ پیشنهاد می کنم تا از کسانی که همه عمر، توان و ظرفیت خود را صرف یادگرفتن و تجربه اندوختن کرده اند، و برای اعتلای نظام رسانه ای و ایجاد دانش سازمانی موثر بوده اند؛ در راستای تعالی سازمانی در مدیریت های عالی سازمان از سوی رئیس سازمان به کار گرفته شوند.
♻️ نکته اینجاست که جوانگرایی یعنی ممزوج کردن ذهن پویا، نوآور، خلاق با تجربه اندوخته در #بوته_عمل.
♻️ سازمان صدا و سیما از نظر نگارنده این یاد داشت، جزء #غنی_ترین منابع مدیریتی با افرادی تحصیل کرده و تربیت شده کشور هستند.
بایستی در حفظ، ارتقا و آموزش آنان کوشید، و آنان را محافظت و مراقبت نمود.
♻️ با اطلاع عرض می کنم، برخی ها در مراکز استان ها با اغراض سیاسی و با هدف #تزلزل مدیریتی در مدیران مستقر و پیگیری جایگزین کردن نیروهای خود اقدام به تخریب، تضعیف و چند صدایی می کنند. اگر چه جابجایی، ارتقاء مدیریتی در همه سازمان امری لازم و پسندیده ای است، اما اگر قرار بر هوچیگری، هیاهو و غوغاسالاری بدون مطالعه کافی و بررسی همه جوانب و شناخت پشت پرده رفتارها صورت بپذیرد، می تواند اقتدار سازمانی را با چالش روبرو ساخته و آبروی مدیران مستقر را خدشه دار سازد.
https://t.iss.one/sadeghijahani
❇️حرف مهاتما گاندی در مورد فساد سیستمیک ( سازمان یافته) و تا حدودی در مورد فساد آندمی( بومی شده) دقیق و علمی است.
❇️ نکته آقای گاندی در مورد هر کدام از این دو نوع فساد با درجه دقت و صحت متفاوت است.
❇️ از نظر اینجانب که مختصر مطالعات و توقفی در موضوع مقابله با فساد و سالم سازی فضای عمومی واجتماعی دارم؛
معتقدم در ایران #فساد_شبکه ای است.
❇️ غالباً سه نوع فساد را می توان مطرح کرد:
۱. فساد سیستماتیک یا فساد سازمان یافته که دارای مرکزیت بوده و توانسته قدرت مرکزی را در خود هضم کند
۲. فساد شبکه ای که بدون مرکزیت بوده. این گونه از فساد قادر نیست؛ قدرت مرکزی را در خود هضم کند؛ اما توانسته به صورت تک یاخته ای کلونی های متعددی را شکل بخشیده و به صورت موضوعی یا موردی عمل نماید و دامنه انتشار خود را وسعت بخشد.
۳. فساد بومی شده( آندمیک) که نه از کارکرد نظام یافته برخوردار شده و نه از کلونی های متعد بهره برده است.
این جنس فساد اگر چه احتمال دارد؛ با فراوانی بالایی جلوه کرده و فضای دستگاهی، سازمانی، عمومی و اجتماعی را متاثر کند؛ اما #ریشه_های #فرهنگی آن قوی تر است.
✍د.ابوالحسن صادقی جهانی
📺 https://t.iss.one/sadeghijahani
❇️ نکته آقای گاندی در مورد هر کدام از این دو نوع فساد با درجه دقت و صحت متفاوت است.
❇️ از نظر اینجانب که مختصر مطالعات و توقفی در موضوع مقابله با فساد و سالم سازی فضای عمومی واجتماعی دارم؛
معتقدم در ایران #فساد_شبکه ای است.
❇️ غالباً سه نوع فساد را می توان مطرح کرد:
۱. فساد سیستماتیک یا فساد سازمان یافته که دارای مرکزیت بوده و توانسته قدرت مرکزی را در خود هضم کند
۲. فساد شبکه ای که بدون مرکزیت بوده. این گونه از فساد قادر نیست؛ قدرت مرکزی را در خود هضم کند؛ اما توانسته به صورت تک یاخته ای کلونی های متعددی را شکل بخشیده و به صورت موضوعی یا موردی عمل نماید و دامنه انتشار خود را وسعت بخشد.
۳. فساد بومی شده( آندمیک) که نه از کارکرد نظام یافته برخوردار شده و نه از کلونی های متعد بهره برده است.
این جنس فساد اگر چه احتمال دارد؛ با فراوانی بالایی جلوه کرده و فضای دستگاهی، سازمانی، عمومی و اجتماعی را متاثر کند؛ اما #ریشه_های #فرهنگی آن قوی تر است.
✍د.ابوالحسن صادقی جهانی
📺 https://t.iss.one/sadeghijahani